هدایت شده از تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
بیاییم با پیوستن به کانال تفسیر صوتی استاد قرائتی و گوش دادن روزی یک آیه تفسیر قرآن از عمل کنندگان به قرآن باشیم(حدود ۱۰ دقیقه در روز)
@tafsir_qheraati
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثاً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ «54»
همانا پروردگار شما خداوندى است كه در شش روز (و دوران) آسمانها و زمين را آفريد و سپس بر عرش (جايگاه قدرت و تدبير جهان) مستولى شد. او روز را به وسيلهى شب كه به سرعت آن را دنبال مىكند، مىپوشاند و خورشيد و ماه وستارگان را (آفريد) كه تسليم فرمان اويند. آگاه باشيد كه آفرينش و تدبير تنها از آنِ اوست! خجسته و مبارك است خداوندى كه پروردگار جهانيان است.
نکته ها
در آيهى قبل، سخن از محو شدن هر چيز و هر كس در قيامت بود، جز خداوند، ضَلَّ عَنْهُمْ ... در اينجا معرّفى پروردگار واقعى است.
«يَوْمَ»، غير از «نهار» است. «نهار»، روزِ در برابر شب است، ولى «يوم»، گاهى به معناى روز است و گاهى به معناى شبانه روز و گاهى هم به روزگار و دوران، يوم گفته شده است و در اين آيه، معناى اخير مراد است.
«تَبارَكَ» از «بركات»، به معناى بقا و ماندگارى است. «برك»، سينهى شتر است، وقتى كه شتر سينهاش را بر زمين مىگذارد، نشانهى استقرار و ماندن اوست. آنگاه به هر صفتى كه پايدار و بادوام باشد و هر موجودى كه داراى عمر طولانى يا آثار مستمرّى باشد، بركت گفته شده است. «بِركه»، نيز جايى است كه مدّتى طولانى آب در آن مىماند و ذخيره مىشود.
با توجّه به قرائن موجود در اين آيه و آيات ديگر، منظور از «خلق»، آفرينش نخستين و
جلد 3 - صفحه 80
منظور از «امر»، جعل و وضع قوانين حاكم بر هستى است كه آفريدهها را در مسير خود هدايت مىكند. «1»
«اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ»، كنايه از قدرت، سلطه، تدبير، هدايت و ادارهى كامل جهان است. در زبان فارسى هم، بر تخت نشاندن يا بر تخت نشستن، يعنى بر اوضاع مسلّط شدن و قدرت و حكومت را به دست گرفتن. البتّه ممكن است «عرش»، كنايه از جهان ماوراى ماده و «كرسىّ» كنايه از جهان مادّه باشد، چنانكه در آيةالكرسى مىخوانيم: «وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ». «2»
همان گونه كه خداوند خورشيد و ماه و ستارگان را براى هدايت و استفادهى مخلوقات مسخّر آنان قرار داد، رسالت و امامت و اهلبيت عليهم السلام را نيز در مسير استفاده و هدايت آنان قرار داد، چنانكه به نقل شيعه و سنّى پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: «النّجوم أمان لاهل الارض و اهلبيتى أمان لامّتى» «3»
خداوند گرچه قدرت دارد كه همهى هستى را در يك لحظه خلق كند، ولى تأنّى و تدريج، سنّت اوست، لذا هستى را در شش دوره آفريده است. چنانكه عجله و شتاب بىدليل، امرى شيطانى و راه نفوذ و تسلّط اوست. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: «التّأنّى من الرّحمن و العجلة من الشيطان». حضرت على عليه السلام نيز فرمود: «اگر خدا مىخواست آسمان و زمين را در كمتر از يك چشم بهم زدن مىآفريد، ولى ترتيب و مرور را مثالى براى امناى خود و حجّتى بر خلقش قرار داد». «4» مولوى مىگويد:
مكر شيطان است تعجيل و شتاب
خوى رحمن است صبر و احتساب
با تأنّى گشت موجود از خدا
تا به شش روز اين زمين و چرخها
ورنه قادر بود كز كُن فَيكون
صد زمين و چرخ آوردى برون
آدمى را اندك اندك آن همام
تا چهل سالش كند مردى تمام
اين تأنّى از پى تعليم توست
صبر كن در كار، دير آى و درست
«1». تفسير نمونه.
«2». تفسير نمونه.
«3». تفسير فرقان.
«4». تفسير اثنىعشرى.
جلد 3 - صفحه 81
پیام ها
1- آفريدگار هستى، لايق تدبير و مديريّت آن است. رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ ...
2- عرش، مركز مديريّت و تصميمگيرى خداوند است. «اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ»
3- تعقيب دائمى شب و روز، تنها با كروى بودن و حركت داشتن زمين ممكن است. «يَطْلُبُهُ حَثِيثاً»
4- هستى، هم نظام دارد و هم تسليم ارادهى خداست. «مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ»
5- هم آفرينش به دست خداست، هم اداره و تدبير آفريدهها. «لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ»
6- خداوند سرچشمهى بركات است. «تَبارَكَ اللَّهُ»
7- نزول بركات، از ربوبيّت خداوند است. «تَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ»
8- تمام هستى در حال تكامل و تحت تربيت الهى است. «رَبُّ الْعالَمِينَ»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۵۴_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ «55»
پروردگارتان را با تضرّع و پنهانى بخوانيد، قطعاً او تجاوزگران را دوست ندارد.
نکته ها
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در سفرى بعضى اصحاب را ديدند كه با فرياد دعا مىكنند، حضرت فرمودند: «آرام دعا كنيد». «1» حضرت زكريّا نيز خداوند را در پنهانى و با اخلاص ندا مىكرد. «نادى رَبَّهُ نِداءً خَفِيًّا» «2» زيرا نشانهى ادب است چنانكه خداوند به مؤمنان مىفرمايد:
بلندتر از صداى پيامبربا او سخن نگوييد. «لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ» «3» وممكن است صداى بلند در عبادت ونيايش، زمينهساز تظاهر و ريا باشد.
تضرّع و ناله در دعا، نشانهى توجّه انسان به كمبودها و نيازهاى خود و عامل شكستن غرور و خودخواهى است. زيرا آنكه خود را قوى و غنى بداند، در برابر هيچ كس ناله و درخواستى ندارد.
«1». تفاسير مجمعالبيان و كبير فخررازى.
«2». مريم، 3.
«3». حجرات، 2.
جلد 3 - صفحه 82
امام صادق عليه السلام فرمود: «تضرّع در دعا، دستان را به طرف آسمان بلند كردن و دعا نمودن است»، «1» پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نيز چنين دعا مىكرد و سلمان فارسى از آن حضرت نقل كرده كه فرمود: «خداوند حيا مىكند دستى را كه به دعا بلند شود محروم برگرداند». «2»
پیام ها
1- پس از خداشناسى، خداپرستى لازم است. «ادْعُوا رَبَّكُمْ» در آيهى قبل، خداشناسى مطرح شد، در اين آيه خداپرستى.
2- بهتر است دعا با استمداد از كلمهى «ربّ» و همراه تضرّع و زارى و پنهانى باشد. «ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً» دعاى پنهانى از ريا دور و به اخلاص نزديكتر است.
3- دعا وقتى مؤثّر است كه خالصانه و همراه با تضرّع باشد. «تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً»
4- با تمام وجود و با كمال خضوع خدا را بخوانيم وزبانمان نماينده همهى وجود ما باشد. ادْعُوا ... تَضَرُّعاً
5- گردنكشان و تجاوزكاران، از لطف و محبّت الهى محروم مىباشند. «إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ»
6- دعا نكردن، دعاى بىتضرّع و دعاى ريائى، از نمونههاى سركشى و تجاوز است. «الْمُعْتَدِينَ»
«1». كافى، ج 2، ص 481.
«2». تفسير قرطبى.
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۵۵_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ «56»
پس از اصلاح زمين، در آن دست به فساد نزنيد و خداوند را با بيم و اميد بخوانيد، قطعاً رحمت خداوند به نيكوكاران نزديك است.
جلد 3 - صفحه 83
نکته ها
آيهى قبل، رابطهى انسان با خدا را مطرح كرد، اين آيه رابطهى انسان با مردم را.
امام باقر عليه السلام فرمود: «خداوند به واسطهى پيامبر و قرآن، زمين را اصلاح كرد و فرمود: بعد از اصلاح فساد نكنيد». «1» آرى، آمدن هريك از انبيا، يك اصلاح بزرگ اجتماعى را بدنبال دارد و انحراف از آيين و دستورات آنان، عامل فساد و تباهى در جامعه است.
بين دو فرمان «ادْعُوا» در آيهى قبل و اين آيه، جملهى «لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ» آمده تا اشاره كند كه دعاى زبانى بايد همراه با تلاش اصلاح طلبانهى اجتماعى باشد، نه با زبان دعا كردن و در عمل فساد نمودن.
اين آيه و آيهى قبل، شرايط كمال دعا و آداب آن و زمينههاى استجابت را مطرح كرده است، كه عبارتند از:
الف: دعا، همراه با تضرّع. «تَضَرُّعاً»
ب: دعا، پنهانى و دور از ريا. «تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً»
ج: دعا، بدون تجاوز از مرز حقّ. «إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ»
د: دعا، همراه بيم و اميد. «خَوْفاً وَ طَمَعاً»
ه: دعا، بدون تبهكارى. «لا تُفْسِدُوا»
و: دعا، همراه با نيكوكارى. «الْمُحْسِنِينَ»
لقمان حكيم به فرزندش فرمود: «فرزندم! اگر دل مؤمن را بشكافند در آن دو نور خواهند يافت؛ يكى نور ترس الهى و ديگرى نور اميد و رحمت كه هر دو با هم يكسانند». «2»
پیام ها
1- جامعهى اصلاح شده نيز در معرض خطر است. وَ لا تُفْسِدُوا ... بَعْدَ إِصْلاحِها
2- انقلابيون اصلاحگر، بىنياز از دعا و مناجات نيستند. وَ ادْعُوهُ خَوْفاً ...
3- آبادىهاى زمين را تخريب نكنيد. «وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها»
«1». كافى، ج 8، ص 58.
«2». تفسير اثنىعشرى.
جلد 3 - صفحه 84
4- انسان بايد ميان خوف و رجا باشد. اين اعتدال را خداوند، «احسان» ناميده است. «قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ»
5- سيره و روش نيكوكاران، دورى از فساد است. لا تُفْسِدُوا ... قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ
6- احسان، زمينهساز دريافت رحمت الهى است و بدون آن، انتظار رحمت بىجاست. «قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ» آرى، دعاى مستجاب همراه بانيكوكارى است.
7- دست نياز به جانب حقّ دراز كردن و دورى از فساد، احسان است. وَ لا تُفْسِدُوا ... وَ ادْعُوهُ ... قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۵۶_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا