"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ «56»
پس از اصلاح زمين، در آن دست به فساد نزنيد و خداوند را با بيم و اميد بخوانيد، قطعاً رحمت خداوند به نيكوكاران نزديك است.
جلد 3 - صفحه 83
نکته ها
آيهى قبل، رابطهى انسان با خدا را مطرح كرد، اين آيه رابطهى انسان با مردم را.
امام باقر عليه السلام فرمود: «خداوند به واسطهى پيامبر و قرآن، زمين را اصلاح كرد و فرمود: بعد از اصلاح فساد نكنيد». «1» آرى، آمدن هريك از انبيا، يك اصلاح بزرگ اجتماعى را بدنبال دارد و انحراف از آيين و دستورات آنان، عامل فساد و تباهى در جامعه است.
بين دو فرمان «ادْعُوا» در آيهى قبل و اين آيه، جملهى «لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ» آمده تا اشاره كند كه دعاى زبانى بايد همراه با تلاش اصلاح طلبانهى اجتماعى باشد، نه با زبان دعا كردن و در عمل فساد نمودن.
اين آيه و آيهى قبل، شرايط كمال دعا و آداب آن و زمينههاى استجابت را مطرح كرده است، كه عبارتند از:
الف: دعا، همراه با تضرّع. «تَضَرُّعاً»
ب: دعا، پنهانى و دور از ريا. «تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً»
ج: دعا، بدون تجاوز از مرز حقّ. «إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ»
د: دعا، همراه بيم و اميد. «خَوْفاً وَ طَمَعاً»
ه: دعا، بدون تبهكارى. «لا تُفْسِدُوا»
و: دعا، همراه با نيكوكارى. «الْمُحْسِنِينَ»
لقمان حكيم به فرزندش فرمود: «فرزندم! اگر دل مؤمن را بشكافند در آن دو نور خواهند يافت؛ يكى نور ترس الهى و ديگرى نور اميد و رحمت كه هر دو با هم يكسانند». «2»
پیام ها
1- جامعهى اصلاح شده نيز در معرض خطر است. وَ لا تُفْسِدُوا ... بَعْدَ إِصْلاحِها
2- انقلابيون اصلاحگر، بىنياز از دعا و مناجات نيستند. وَ ادْعُوهُ خَوْفاً ...
3- آبادىهاى زمين را تخريب نكنيد. «وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها»
«1». كافى، ج 8، ص 58.
«2». تفسير اثنىعشرى.
جلد 3 - صفحه 84
4- انسان بايد ميان خوف و رجا باشد. اين اعتدال را خداوند، «احسان» ناميده است. «قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ»
5- سيره و روش نيكوكاران، دورى از فساد است. لا تُفْسِدُوا ... قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ
6- احسان، زمينهساز دريافت رحمت الهى است و بدون آن، انتظار رحمت بىجاست. «قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ» آرى، دعاى مستجاب همراه بانيكوكارى است.
7- دست نياز به جانب حقّ دراز كردن و دورى از فساد، احسان است. وَ لا تُفْسِدُوا ... وَ ادْعُوهُ ... قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۵۶_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ هُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذا أَقَلَّتْ سَحاباً ثِقالًا سُقْناهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَنْزَلْنا بِهِ الْماءَ فَأَخْرَجْنا بِهِ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ كَذلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتى لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ «57»
و اوست كه بادها را پيشاپيشِ (باران) رحمتش به بشارت مىفرستد، تا آنكه (باد) ابرهاى سنگين (پر آب) را به آسانى حمل كند (و آن را) به سرزمين مرده روانه كنيم، پس به اين وسيله، آب (باران) نازل كرديم و به واسطهى آن هرگونه ميوهاى را (از زمين) رويانديم و برآورديم. مردگان را نيز اين گونه (از زمين) بيرون خواهيم آورد، باشد كه شما (با ديدن حيات زمين پس از مرگ) متذكّر شويد.
نکته ها
در آيات قبل، خداشناسى و خداپرستى مطرح بود و اينجا معاد و براى هر يك از مبدأ و معاد، به مسائل طبيعى و نظام آفرينش استدلال شده است.
كلمهى «أَقَلَّتْ» يعنى به آسانى حمل كردن، و اين نشاندهندهى آن است كه بادها به قدرى قوى هستند كه ابرهاى پر آب و سنگين را به آسانى جابه جا مىكنند.
جلد 3 - صفحه 85
پیام ها
1- قوانين طبيعى با همه پيچيدگى و نظمى كه دارند، تحت اراده پروردگار است و نبايد انسان را از مبدأ هستى غافل كند. «هُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّياحَ» (در فرمولهاى علمى و قوانين مادّى غرق نشويد، هدايت و حركت بادها و نزول باران و رويش گياهان، با تدبير خداوند است)
2- منكران معاد، برهانى ندارند و تنها استبعاد مىكنند. بيان نمونههاى حيات در طبيعت و جمع شدن مواد تشكيل دهندهى گلابى، سيب و انار كه در خاك پخش هستند، نظير جمع شدن ذرّات مردگان است و اين نمونهها براى رفع آن استبعاد كافى است. «كَذلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتى»
3- مرگ، به معناى فنا و نيستى نيست، بلكه تغيير حالت است، همان گونه كه زمين مرده، به معناى زمين معدوم و نابود شده نيست. سُقْناهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ ... فَأَخْرَجْنا ... كَذلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتى
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۵۷_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
هدایت شده از کانال جامع حفظ قرآن
حفظ کنید قرآن را ، ولو یک آیه در روز ..
ولی بهتر است نیت شما حفظ کل قرآن باشد
پس همت کنید به این کار و از کسالت و تنبلی دوری کنید
یک آیه در روز مثل بذر پر برکتی است برای اوقات شما
ان شاالله
Eitaa.com/hefzequranchannel
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذِي خَبُثَ لا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِداً كَذلِكَ نُصَرِّفُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ «58»
و سرزمين پاك (و آماده)، گياهش به اذن پروردگارش بيرون مىآيد. امّازمينى كه خبيث (و شورهزار) است، جز محصولى اندك و بىفايده بيرون نمىدهد. ما اين چنين آيات خويش را براى گروه شكرگزار، گونهگون بيان مىكنيم.
نکته ها
كلمهى «نَكد»، به معناى چيزى است كه در آن خيرى نباشد، «نبات نَكد»، به معناى گياه كم و بىفايده مىباشد.
زمين شوره سنبل بر نيارد
در او تخم و عمل ضايع مگردان
اگر با ديد وسيع به اين آيه بنگريم، شايد بتوان يكى از مصاديق سرزمين پاك را كه
جلد 3 - صفحه 86
محصول پاك مىدهد، خانوادهى پاك بدانيم.
گوهر پاك ببايد كه شود قابل فيض
ورنه هر سنگ و گلى لؤلؤ و مرجان نشود
آيات قرآن، مثل بارانِ رحمت است، هنگامى كه بر دلهاى آماده تلاوت شود، شناخت و عشق و ايمان و تلاش در پى دارد، ولى نااهلان را جز لجاجت و دشمنى نمىافزايد: «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَساراً» «1»
باران كه در لطافت طبعش خلاف نيست
در باغ لاله رويد و در شوره زار، خس
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: مثل ما بعثنى اللّه من الهدى و العلم كمثل الغيث الكثير اصاب ارضاً ... مبعوث شدن من با علم و هدايت بر مردم، همانند باريدن باران بسيار زيادى است كه بعضى زمينها آن را مىگيرند و بعضى نمىگيرند. چنانكه بعضى دستورات مرا مىگيرند و عالم و فقيه مىشوند و بعضى سربلند نكرده و هدايت نمىشوند». «2» پس قلب طيّب همانند سرزمين طيّب و قلب خبيث مانند سرزمين خبيث و غير بارور است.
پیام ها
1- تنها نزول رحمت براى سعادت كافى نيست، قابليّت و ظرفيّت محل هم لازم است. «وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ»
2- گرچه نظام طبيعت، بر قوانين خاص خود استوار است؛ امّا همه چيز زير نظر و با اراده و اذن پروردگار صورت مىپذيرد. «بِإِذْنِ رَبِّهِ»
3- نه يك تذكّر كافى است و نه تذكّرات يكنواخت كارساز است، بلكه ارشاد و تبليغ بايد متعدّد و متنوّع باشد تا به نتيجه نزديك شويم. «نُصَرِّفُ الْآياتِ»
4- گرچه قرآن براى همه مايهى هدايت است؛ امّا تنها شاكران بهره مىگيرند. «نُصَرِّفُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ»
«1». اسراء، 82.
«2». تفسير منهجالصادقين.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 87
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۵۸_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ «59»
همانا نوح را به سوى قومش فرستاديم. پس به مردم گفت: اى قوم من! خدا را بپرستيد كه جز او براى شما خدا و معبودى نيست. همانا من بر شما از عذاب روزى بزرگ بيمناكم.
قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ «60»
سران قوم او گفتند: همانا ما تو را در گمراهى آشكارى مىبينيم.
نکته ها
نمونهى «بلد خبيث» كه در آيهى قبل مطرح بود، قوم نوح بودند كه هر چه حضرت نوح فرياد زد، به جايى نرسيد. داستان حضرت نوح عليه السلام در سورههاى نوح، صافّات، اسراء، احزاب، يونس، مؤمنون و قمر آمده است.
«خوف»، جنبه مثبت نيز دارد، ولى «جُبن»، فقط ترسِ منفى و ناپسند است. «جبن»، ناشى از خودكمبينى است و «خوف»، گاهى مولود واقعبينى و هوشيارى نسبت به خطرهاست.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: «نوح عليه السلام اوّلين پيامبر اولوا العزمى است كه از طرف خداوند به رسالت عامّه مبعوث شد». «1» دعوت حضرت نوح جهانى بود، چون قوم او همهى مردم آن روز زمين بودند و حضرت در نفرين خود همهى كافران روى زمين را نفرين كرد، «وَ قالَ نُوحٌ رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً» «2» و همهى جهانيان غرق شدند.
حضرت نوح عليه السلام 950 سال مردم را دعوت به توحيد كرد، «أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عاماً» «3» آنها نه تنها ايمان نياوردند، بلكه از آن حضرت دورى كرده، «فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً» «4» و او را مورد آزار و شكنجه قرار مىدادند. به قدرى مىزدند كه بيهوش بر زمين مىافتاد؛ امّا
«1». تفسير درّالمنثور.
«2». نوح، 26.
«3». عنكبوت، 14.
«4». نوح، 6.
جلد 3 - صفحه 88
هنگامى كه به هوش مىآمد مىگفت: «الّلهم اهدِ قومى فانّهم لا يعلمون» خدايا! قوم مرا هدايت كن كه آنان ناآگاهند.
پیام ها
1- با اينكه رسالت نوح عليه السلام جهانى بود، ابتدا از قوم خود شروع كرد. «يا قَوْمِ»
2- دعوت به توحيد و خداپرستى، سرآغاز دعوت انبيا و از مشتركات همهى اديان الهى است. «اعْبُدُوا اللَّهَ»
3- دليل يكتاپرستى، يكتايى وبىشريك بودن خداوند است. اعْبُدُوا اللَّهَ ... ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ
4- خداشناسى و ايمان به خدا، از همان ابتدا و در طول تاريخ بوده است. (حضرت نوح كه قبل از حضرت ابراهيم، موسى وعيسى عليهم السلام بود، به مردم گفت: خدا را عبادت كنيد، كه اين بيانگر شناخت آنان نسبت به خداوند است) «يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ»
5- انبيا، دلسوزان واقعى بشرند. يا قَوْمِ ... إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ
6- مخالفان انبيا هميشه، گروهى از اشراف و سردمداران بودهاند كه زرق و برق ثروت و قدرت آنان، چشم مردم را پر مىكرده است. «الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ»
7- بدتر از ايمان نياوردن، گمراه دانستن انبياست. «إِنَّا لَنَراكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ» آرى، وقتى فطرت مسخ شود، راهنماى واقعى را گمراه مىپندارد. امروز نيز گروهى كه خود را روشنفكر مىدانند، رهروان پيامبر را مرتجع و سادهلوح مىپندارند.
8- كسى كه در پى پديد آوردن نظام توحيدى و براندازى نظام شرك است، بايد انتظار هرگونه تهمت و توهين را داشته باشد. «لَنَراكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ»
9- مخالفان، در تهمتزدن سخت و جدّى هستند. «إِنَّا لَنَراكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 89
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۵۹_۶٠_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلالَةٌ وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ «61»
(نوح) گفت: اى قوم من! در من هيچ گونه انحراف و گمراهى نيست، بلكه من فرستادهاى از سوى پروردگار جهانيانم.
أُبَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ أَنْصَحُ لَكُمْ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ «62»
پيامهاى پروردگارم را به شما مىرسانم و خيرخواه و دلسوز شمايم و از (جانب) خدا چيزهايى مىدانم كه شما نمىدانيد.
نکته ها
كلمهى «نصح»، به معناى خالص و بىغلّ و غش بودن است. به سخنانى كه از روى خلوص نيّت و خيرخواهى گفته شود، «نُصح» گويند و به عسل خالص هم «ناصح العسل» گفته مىشود.
پیام ها
1- در مقابل توهينهاى جاهلان، صبور باشيم. «لَيْسَ بِي ضَلالَةٌ» اوّلين پيامبر اولواالعزم، در برابر اتهام گمراهى، با نرمترين شيوه سخن گفت.
2- رسالت پيامبران، در راستاى تربيت جهانيان و از شئون ربوبيّت خداوند است. «لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ»
3- بر خلاف عقايد انحرافى كه براى هرچيز يك ربّى مىپنداشتند، قرآن مىفرمايد: همهى هستى، يك ربّ و پروردگار دارد. «رَبِّ الْعالَمِينَ»
4- پيامبران الهى، معصوماند. «لَيْسَ بِي ضَلالَةٌ وَ لكِنِّي رَسُولٌ»
5- مربّى و مبلغ، هم بايد خيرخواه و دلسوز باشد و هم برخوردار از علم و آگاهى كافى. «أَنْصَحُ، أَعْلَمُ»
6- دلسوزى و خيرخواهى پيامبر، در جهت منافع مردم است، نه منافع شخصى. «أَنْصَحُ لَكُمْ»
جلد 3 - صفحه 90
7- انبيا، خداوند متعال را سرچشمهى تمام علوم و آگاهىهاى خود مىدانند. «وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ»
8- انبيا از جانب خدا، از علوم و آگاهىهايى برخوردارند كه دست بشر به آنها نمىرسد. «أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۶۲_۶۱_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
سلام علیکم
همراهان قرانی حلول سال نو و بهار پرطراوت را که نشانه قدرت لایزال الهی و تجدید حیات طبیعت میباشد به شما وخانواده محترمتان تبریک و تهنیت عرض کرده و سالی سرشار از برکت و معنویت را از درگاه خداوند منان برایتان خواستاریم.
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلى رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ وَ لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ «63»
آيا تعجّب كرديد كه از سوى پروردگارتان مايهى تذكّرى بر مردى از شما بيايد تا شما را بيم دهد و تا شما تقوا پيشه كنيد و شايد كه مورد رحمت قرار گيريد؟
پیام ها
1- گاهى معاصر و همدوره بودن، مانع پذيرش حقّ و منطق صحيح است. «أَ وَ عَجِبْتُمْ» قوم نوح مىگفتند: چرا او پيامبر باشد و به او وحى برسد و به ما نرسد؟ او كه همانند ماست و با ما تفاوتى ندارد!
2- هدف از وحى، تربيت بشر است. «جاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ»
3- معارف الهى را بايد همواره به خاطر داشت. «ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ»
4- پيامبران، برخاسته از مردم و با مردمند. «رَجُلٍ مِنْكُمْ»
5- فلسفهى بعثت ونبوّت و مراحل آن را مىتوان چنين بيان كرد:
الف: هشدار و توجّه دادن. «لِيُنْذِرَكُمْ»
ب: ايجاد مصونيّت و تقوا. «لِتَتَّقُوا»
ج: دريافت الطاف و رحمت الهى. «لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»
6- تقوا، زمينهساز نزول رحمت الهى است. «لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 91"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۶۳_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا