"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثُمَّ بَعَثْنا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسى بِآياتِنا إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ فَظَلَمُوا بِها فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ «103»
سپس موسى را پس از آن پيامبران پيشين، همراه با آيات و معجزات خود به سوى فرعون و سران (قوم) او مبعوث كرديم، امّا آنان به آيات ما ستم كردند (و كفر ورزيدند)، پس بنگر كه پايان كار مفسدان چگونه است؟!
نکته ها
اين سوره، اوّلين سورهى مكّى است كه داستان موسى را مطرح كرده است. نام حضرت موسى 136 بار در قرآن آمده و نام هيچ كس ديگر به اين تعداد ذكر نشده است. به گفتهى تفسيرالميزان، قرآن براى هيچ پيامبرى به اندازهى حضرت موسى معجزه نقل نكرده است.
داستان حضرت موسى عليه السلام در قرآن را مىتوان به پنج مرحله تقسيم كرد:
1. دوران تولّد و كودكى.
2. فرار از مصر به مَديَن و ماندن نزد حضرت شعيب عليه السلام.
3. بعثت و برخوردهايش با فرعون.
4. نجات او و قومش از سلطهى فرعون و بازگشت او به صحراى سينا.
5. برخوردهاى او با قوم بنىاسرائيل.
جلد 3 - صفحه 131
پیام ها
1- حضرت موسى پس از حضرت نوح، هود، صالح، لوط و شعيب عليهم السلام آن هم با فاصله مبعوث شد. «ثُمَّ بَعَثْنا مِنْ بَعْدِهِمْ»
2- يكى از فلسفههاى بعثت پيامبران، مبارزه با طاغوت است. «إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ»
3- براى اصلاح جامعه، بايد به سراغ مهرههاى اصلى رفت و آب را از سرچشمه صاف كرد. «إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ»
4- تكذيب پيامبران و آيات الهى، از مصاديق ظلم است. «فَظَلَمُوا بِها»
5- تاريخ را تحليل كنيم و از آن عبرت بگيريم. «فَانْظُرْ»
6- مهم، فرجام و عاقبت كار است، نه جلوههاى زودگذر. «عاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ»
7- ايمان، جامعه را اصلاح مىكند و كفر و الحاد، آن را به فساد مىكشد.
«المفسدين»
8- وقتى به جاى دين خدا، طاغوت در جامعه حاكم شود، براى حفظ و تقويت خود به هر فسادى دست مىزند. «المفسدين»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۰۳_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَ مُوسى يا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ «104»
و موسى گفت: اى فرعون! بىترديد من فرستادهاى از سوى پروردگار جهانيانم.
پیام ها
1- ميان موسى و فرعون ابتدا سخنانى ردّ و بدل شد وپس از آن، موسى رسالت خود را اعلام كرد. «وَ قالَ مُوسى» (حرف واو نشانهى آن است كه سخنانى گفته شد، سپس اعلام رسالت شد.)
2- انبيا در راه دعوت خويش، بدون كوچكترين هراس و ضعفى طاغوتها را مورد خطاب قرار مىدادند. «وَ قالَ مُوسى يا فِرْعَوْنُ»
3- براى اصلاح جامعهاى كه نظام تشكيلاتى دارد، ابتدا بايد به سراغ رهبران رفت. «يا فِرْعَوْنُ»
جلد 3 - صفحه 132
4- پيامبران جز دعوت به حقّ، ادّعايى نداشتهاند. «فَقالَ إِنِّي رَسُولُ»
5- رسالت انبيا، باتدبير كلّ جهان پيوند دارد. «رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ»
6- فرعون، خود را پروردگار مردم مىدانست، «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى» «1» لذا موسى با شجاعت و صراحت، خود را فرستادهى «رَبِّ الْعالَمِينَ» معرّفى كرد، تا بگويد: تو نيز تحت تربيت و سلطهى پروردگار عالميانى. «إِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_۱۰۴_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
حَقِيقٌ عَلى أَنْ لا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ قَدْ جِئْتُكُمْ بِبَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرائِيلَ «105»
سزاوار است كه دربارهى خداوند جز سخن حقّ نگويم (و نسبت ندهم)، همانا من از سوى پروردگارتان براى شما دليلى روشن (معجزهاى) آوردهام، پس بنىاسرائيل را همراه من بفرست.
پیام ها
1- انبيا، جز سخن حقّ چيزى نمىگويند، پس در ابلاغ رسالت معصوماند. «لا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ»
2- انبيا بايد معجزه داشته باشند، «قَدْ جِئْتُكُمْ بِبَيِّنَةٍ» و در رسالت خود هيچگونه تحكّم و تحميلى نداشته باشند.
3- همهى مردم، يك پروردگار دارند، پس ادّعاى ربوبيّت بيجاست. «رَبِّكُمْ»
4- با آزادى مردم از سلطهى طاغوتها بهتر مىتوان برنامهى فرهنگى و ارشادى كاملى براى آنان در نظر گرفت. «فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرائِيلَ»
5- آزادسازى بنىاسرائيل، فرمان الهى و جزو رسالت موسى است، نه آنكه تصميم شخصى باشد. إِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ ... فَأَرْسِلْ ...
6- آزادى انسانها، از اهداف پيامبران است. «فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرائِيلَ» و جز آنان
«1». نازعات، 24.
جلد 3 - صفحه 133
هركس به حكومت رسد، مردم را به بندگى مىكشاند. حضرت على عليه السلام مىفرمايد: «مَن نال استطال» «1»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۰۵_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا