eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.2هزار دنبال‌کننده
101 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قالُوا يا مُوسَى ادْعُ لَنا رَبَّكَ بِما عَهِدَ عِنْدَكَ لَئِنْ كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَ لَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرائِيلَ «134» و چون بلا و بدبختى بر آنان واقع شد، (نزد موسى آمده) گفتند: اى موسى! براى ما نزد پروردگارت به خاطر عهدى كه نزد تو دارد (و دعاى تو را مستجاب مى‌كند)، دعا كن كه اگر اين بلا را از ما برگردانى، قطعاً به تو ايمان مى‌آوريم و حتماً بنى‌اسرائيل را (آزاد كرده و) با تو روانه مى‌كنيم. «1». فتح، 4 و 7. تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 155 فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلى‌ أَجَلٍ هُمْ بالِغُوهُ إِذا هُمْ يَنْكُثُونَ «135» پس همين كه نكبت و بدبختى را (به خاطر دعاى موسى) از آنان تا مدّتى كه بايد به آن مى‌رسيدند برداشتيم، باز هم پيمان خود را مى‌شكستند. نکته ها «نكث»، در اصل به معناى باز كردن ريسمان تابيده شده است، سپس در مورد پيمان‌شكنى به كار رفته است. «أَجَلٍ» در اين آيه، ممكن است مراد مدّتى باشد كه حضرت موسى عليه السلام براى رفع بلا تعيين مى‌كرد كه مثلًا فلان روز يا فلان ساعت بر طرف خواهد شد، تا بفهمند كه اين كيفر الهى است نه تصادفى. و يا مراد اين باشد كه آن قوم لجوج، سرانجام گرفتار قهر حتمى خواهند شد، ولى تا رسيدن آن اجل حتمى و غرق شدن در دريا، موقّتاً عذاب برداشته مى‌شود. مراد از عهد، يا استجابت دعاى موسى مى‌باشد و يا منظور مقام نبوّت و رسالت اوست. «1» پیام ها 1- نياز و گرفتارى، غرور انسان را مى‌شكند. لَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قالُوا ... آنچه شيران را كند روبه مزاج‌ احتياج است، احتياج است، احتياج‌ 2- كافران نيز از طريق توسّل به اولياى خدا، نتيجه مى‌گرفتند. «يا مُوسَى ادْعُ لَنا» 3- فرعونيان نيز به وجود خدايى كارساز براى حضرت موسى، ايمان داشتند. «يا مُوسَى ادْعُ لَنا رَبَّكَ» 4- دعا، در جلب رحمت خدا و دفع سختى‌ها وبلاها مؤثّر است. «ادْعُ لَنا رَبَّكَ» 5- آزادسازى انسان‌ها، از رسالت‌هاى انبياست. «لَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرائِيلَ» 6- برطرف كردن عذاب و قهر الهى، تنها به دست خود اوست. «فَلَمَّا كَشَفْنا» «1». تفسير نمونه. جلد 3 - صفحه 156 7- به وعده‌هاى ديگران، به هنگام اضطرار و ناچارى، چندان تكيه نكنيم. فَلَمَّا كَشَفْنا ... يَنْكُثُونَ‌ 8- تجاوزگرى انسان، اغلب در هنگام رفاه و احساس بى‌نيازى است. كَشَفْنا ... يَنْكُثُونَ‌ چنانكه در جاى ديگر مى‌خوانيم: «إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى‌ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‌» «1» 9- حوادث تلخ و شيرين در نظام هستى، زمان‌بندى دارد. «إِلى‌ أَجَلٍ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْناهُمْ فِي الْيَمِّ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ كانُوا عَنْها غافِلِينَ «136» سرانجام از آنان انتقام گرفته و در دريا غرقشان ساختيم، زيرا آيات ما را تكذيب كردند و از آنها غافل بودند. نکته ها «انتقام»، در اينجا به معناى مجازات و كيفر است، نه كينه‌توزى. «يم»، در مصر قديم به دريا و رودخانه مى‌گفتند و چون داستان موسى و غرق فرعون و فرعونيان مربوط به مصر است، در قرآن همان لغت كهن به كار رفته است. «2» آن گذشت از نيل، با ياران چو برق‌ وين به خوارى گشت در رودابه غرق‌ ناظران بينند با چشم شهود كان كجا رفت، اين كجا ماند از جحود پیام ها 1- توجّه به انتقام‌گيرى خداوند، زمينه‌ى تذكّر و ترك گناه است. «فَانْتَقَمْنا» خداوند هم ارحم الراحمين و بسيار مهربان است و هم انتقام‌گيرنده. 2- سرنوشت ما و ريشه‌ى ناگوارى‌ها و بلاها، در دست خودماست. فَأَغْرَقْناهُمْ‌ ... بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا 3- غفلت از آيات الهى، تاوان سنگينى دارد. فَأَغْرَقْناهُمْ‌ ... كانُوا عَنْها غافِلِينَ‌ «1». علق، 6- 7. «2». تفسير نمونه. تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 157" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا الَّتِي بارَكْنا فِيها وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى‌ عَلى‌ بَنِي إِسْرائِيلَ بِما صَبَرُوا وَ دَمَّرْنا ما كانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ «137» و بخش‌هاى شرقى و غربى سرزمين (فلسطين) را كه در آن بركت قرار داده بوديم به قومى كه پيوسته تضعيف مى‌شدند به ميراث داديم و وعده‌ى نيكوى پروردگارت درباره‌ى (پيروزى) بنى‌اسرائيل، به خاطر صبرشان تحقّق يافت و آنچه را فرعون وقومش (از كاخ) ساخته و آنچه را افراشته بودند ويران كرديم. نکته ها «ارث»، به دارايى و مالى گفته مى‌شود كه انسان بدون كسب و كار و معامله‌اى به آن برسد، خواه از مردگان باشد يا از زندگان. «1» داستان عبور حضرت موسى و پيروانش از دريا و غرق شدن و عذاب فرعونيان در آن، ترسيمى از قيامت است كه همه وارد جهنّم مى‌شوند و سپس متّقين نجات پيدا مى‌كنند. وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وارِدُها ... ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيها جِثِيًّا «2» سرزمين‌هايى كه در اختيار فرعونيان بود، آنچنان وسيع بود كه افق‌هاى متعدّد و طلوع و غروب‌هاى متفاوت داشت. «مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا» و همچنين داراى محصولات و بركات مادّى ومعنوى بسيارى بود، زيرا محلّ بعثت انبياى الهى و مدفن بسيارى از آنان بود. پيش از اكتشافات بشر، قرآن، زمين را كروى معرّفى كرده است. زيرا لازمه‌ى تعدّد مشرق‌ «مَشارِقَ» و مغرب «مغارب»، كروى و در حركت بودن زمين است. خداوند در اين آيه به پيامبر اسلام نيز نويد پيروزى مى‌دهد. به كار بردن لفظ «رَبِّكَ» در «1». تفسير نمونه. «2». مريم، 71- 72. جلد 3 - صفحه 158 جمله‌ى‌ «وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ»، به معناى آن است كه تو نيز مشمول حمايت ما هستى. پیام ها 1- حمايت خداوند از مستضعفان، مخصوص بنى‌اسرائيل نيست، بلكه‌يك سنّت دائمى است. «أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كانُوا يُسْتَضْعَفُونَ» و نفرمود: «اورثنا بنى‌اسرائيل» 2- بنى‌اسرائيل، در مدّت طولانى به دست فرعونيان به ضعف كشيده شده بودند. «كانُوا يُسْتَضْعَفُونَ» 3- حكومت انبيا، حكومت مستضعفان است. «يُسْتَضْعَفُونَ» 4- شرط پيروزى، صبر و مقاومت است. مستضعفان و ملّتى كه صابر و مقاوم باشند، وارث زمين مى‌شوند. أَوْرَثْنَا ... بِما صَبَرُوا 5- خداوند، بى‌كم وكاست به وعده‌هايش عمل مى‌كند. «وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ» 6- هلاكت فرعونيان و به حكومت رسيدن بنى‌اسرائيل، از سخنان و وعده‌هاى زيباى پروردگار است. «كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى‌» 7- تحوّلات اجتماعى و تاريخى، به دست خداوند است. أَوْرَثْنَا ... دَمَّرْنا 8- قوم فرعون از نظر صنعت و ساخت بنا، پيشرفته بودند. يَصْنَعُ‌ ... يَعْرِشُونَ‌ ولى رشد و توسعه‌اى كه جدا از دين و ايمان باشد، سرانجام خوبى ندارد." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ جاوَزْنا بِبَنِي إِسْرائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلى‌ قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلى‌ أَصْنامٍ لَهُمْ قالُوا يا مُوسَى اجْعَلْ لَنا إِلهاً كَما لَهُمْ آلِهَةٌ قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ «138» و بنى‌اسرائيل را از دريا گذرانديم، تا به قومى برخوردند كه بر پرستش بت‌هاى خويش پايبند بودند، (با ديدن اين صحنه) گفتند: اى موسى! براى ما خدايى قرار بده، همان گونه كه براى اينان معبودها (و بت‌هايى) است. موسى گفت: براستى، شما گروهى نادان (و جهالت پيشه) هستيد. تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 159 إِنَّ هؤُلاءِ مُتَبَّرٌ ما هُمْ فِيهِ وَ باطِلٌ ما كانُوا يَعْمَلُونَ «139» (موسى گفت:) همانا آنچه اين قوم در آنند (از كفر و شرك)، نابودشدنى است و آنچه انجام مى‌دهند باطل است. قالَ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِيكُمْ إِلهاً وَ هُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعالَمِينَ «140» گفت: آيا معبودى غير خدا براى شما بجويم، در حالى كه او شما را بر مردم اين زمانه برترى داده است؟! نکته ها كلمه‌ى‌ «مُتَبَّرٌ» از «تبار»، به معناى هلاكت است. آنان كه يك عمر در سحر و جادو بودند، با ديدن يك معجزه چنان مؤمن شدند كه تهديدهاى فرعون آنان را نلرزاند، ولى طرفداران حضرت موسى با ديدن آن همه معجزات و پس از پيروزى بر فرعون، انحراف و بت‌پرستى قومى، آنان را به انحراف كشيد و تازه از موسى عليه السلام نيز تقاضاى بت كردند. روزى يك يهودى به عنوان اعتراض به مسلمانان گفت: شما هنوز جنازه‌ى پيامبرتان را دفن نكرده بوديد كه با هم اختلاف كرديد! حضرت على عليه السلام در پاسخ او فرمود: اختلاف ما در سخن پيامبر بود، نه در خودش و نه در خدا، امّا شما هنوز پايتان از آب دريا خشك نشده بود كه از موسى تقاضاى بت كرديد. «1» پیام ها 1- پرستش (حقّ يا باطل)، در طول تاريخ بشر وجود داشته است. «يَعْكُفُونَ عَلى‌ أَصْنامٍ لَهُمْ» (در زمان موسى عليه السلام نيز افرادى بت مى‌پرستيدند.) 2- محيط جبرآور نيست، ولى تأثيرگذار هست. فَأَتَوْا عَلى‌ قَوْمٍ‌ ... پس تا در اعتقاد و ايمان قوى نشده‌ايم، از محيط و فرهنگ فاسد دورى كنيم، زيرا گاهى‌ «1». نهج‌البلاغه، حكمت 317. جلد 3 - صفحه 160 مشاهده‌ى يك صحنه (از فيلم، عكس، ماهواره و يا اجتماع) چنان در انسان تأثيرگذار است كه تمام زحمات تربيتى رهبران را متزلزل و خراب مى‌كند. 3- گاهى انسان از مهم‌ترين نعمت‌ها غفلت ورزيده و نسبت به آنها ناسپاسى مى‌كند. جاوَزْنا ... اجْعَلْ لَنا 4- گاهى انسان به‌حدّى كج‌انديش مى‌شود كه از رهبران الهى نيز درخواست ناروا مى‌كند. «يا مُوسَى اجْعَلْ لَنا إِلهاً» 5- افراد و ملّت‌ها، هر لحظه در معرض خطر انحرافند. قالُوا يا مُوسَى‌ ... 6- ايمان سطحى، زودگذر است. وَ جاوَزْنا ... قالُوا ... اجْعَلْ لَنا إِلهاً 7- بدتر از دشمنان آگاه خارجى و بيگانه، دوستان نادانِ داخلى‌اند. جاوَزْنا ... قالُوا يا مُوسَى اجْعَلْ‌ ... 8- تقاضاى مردم، هميشه صحيح نيست و اكثريّت و خواست آنان همه جا يك ارزش نيست. قالُوا ... اجْعَلْ لَنا إِلهاً 9- الگوپذيرى، تقليد و مدل‌بردارى، از خصلت‌هاى انسان است. «اجْعَلْ لَنا إِلهاً كَما لَهُمْ آلِهَةٌ» 10- جهل، ريشه‌ى بت‌پرستى و بت‌پرستى، عملى به دور از عقل است. «تَجْهَلُونَ» جهل، در فرهنگ قرآن، در برابر عقل قرار دارد نه علم، يعنى به كار غير عاقلانه جهل مى‌گويند. 11- تقاضاى خداى محسوس (همچون بت) از پيامبر بزرگوارى همچون موسى، نشانه‌ى جهل عميق و ريشه‌دار است. «تَجْهَلُونَ» 12- هم انحراف‌هاى فكرى از بين رفتنى است، هم انحراف‌هاى عملى. «مُتَبَّرٌ ما هُمْ فِيهِ وَ باطِلٌ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» آرى، پايان باطل، نابودى است، پس ظاهرِ آن ما را فريب ندهد. 13- عبادت بايد بر اساس تعقّل و تشكّر باشد. «أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِيكُمْ إِلهاً وَ هُوَ فَضَّلَكُمْ» خدا يافتنى است، نه بافتنى، «أَبْغِيكُمْ» و پرستش غير خدا، با عقل و روحيّه‌ى‌ جلد 3 - صفحه 161 سپاسگزارى ناسازگار است." ‏‏‏‏٠_جز۹ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ إِذْ أَنْجَيْناكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذابِ يُقَتِّلُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ وَ فِي ذلِكُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ «141» و (به ياد آوريد) زمانى كه شما را از چنگال فرعونيان نجات داديم، كه شما را سخت شكنجه مى‌كردند، پسران شما را مى‌كشتند و زنان شما را (براى خدمت‌گزارى و بردگى) زنده نگه مى‌داشتند و در اين ناگوارى‌ها، آزمايش بزرگى از سوى پروردگارتان براى شما بود. نکته ها «يَسُومُونَكُمْ» از «سوم»، به معناى دنبال چيزى رفتن يا تحميل كردن است. در آيه‌ى قبل كه سخن از برترى و فضيلت بنى‌اسرائيل بود، آن را فقط به خدا نسبت داد و فرمود: «هُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعالَمِينَ» ولى اين آيه مى‌فرمايد: ما آنها را نجات داديم، «أَنْجَيْناكُمْ» اين تفاوت در مفرد و جمع، شايد به خاطر آن است كه نجات خداوند، به واسطه‌ى صبر و مقاومت خود مردم و رهبرى حضرت موسى انجام گرفته است و معمولًا در مواردى كه الطاف الهى از طريق واسطه‌ها انجام گيرد، ضمير جمع بكار برده مى‌شود. مثلًا در مورد باران مى‌فرمايد: «أَنْزَلْنا» «1»، زيرا دريا، گرما، ابر، باد و موارد ديگر دست به دست هم داده و باران را به وجود آورده‌اند. پیام ها 1- نجات‌دهنده‌ى واقعى خداوند است، گرچه نجات از طريق رهبرى موسى انجام گرفته باشد. «أَنْجَيْناكُمْ» 2- ياد نعمت‌هاى الهى، سبب پايدارى و پرهيز از شرك است. أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِيكُمْ‌ ... وَ إِذْ أَنْجَيْناكُمْ‌ «1». مؤمنون، 18. جلد 3 - صفحه 162 3- رهبران بايد پيوسته نعمت‌هاى الهى را يادآورى كنند تا مردم دچار غفلت نشوند. «وَ إِذْ أَنْجَيْناكُمْ» 4- طاغوت‌ها بدون ياران و اطرافيان، زورى ندارند. «آلِ فِرْعَوْنَ» 5- طاغوت‌ها براى حفظ حكومتشان، بى‌گناهان را مى‌كشند. «يُقَتِّلُونَ أَبْناءَكُمْ» 6- زنان و جوانان، اهداف نقشه‌هاى طاغوت هستند. يُقَتِّلُونَ‌ ... يَسْتَحْيُونَ‌ ... 7- زنده نگاهداشتن مادرانى كه پسرانشان را جلو چشمشان كشته‌اند، بدترين عذاب است. «سُوءَ الْعَذابِ يُقَتِّلُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ» 8- گاهى حوادث تلخ وناگوار، وسيله آزمايش الهى‌اند. «بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ» 9- سختى‌ها و گرفتارى‌ها را هر چند بزرگ باشند، در مسير تربيت انسان و آزمايشى الهى بدانيم. «وَ فِي ذلِكُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ واعَدْنا مُوسى‌ ثَلاثِينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَ قالَ مُوسى‌ لِأَخِيهِ هارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ «142» وما با موسى، سى شب (در كوه طور، براى نزول تورات وآيات الهى) وعده گذاشتيم و آن را با (افزودن) ده شب كامل كرديم، پس ميعاد پروردگارش چهل شب كامل شد و موسى (پيش از رفتن به اين وعده‌گاه) به برادرش هارون گفت: در ميان امّت من جانشين من باش (و كار مردم را) اصلاح كن و از راه وروش مفسدان پيروى مكن! نکته ها در آيه‌ى 51 سوره‌ى بقره، سخن از وعده‌ى چهل شب با موسى است، «وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى‌ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً»، ولى در اينجا سى شب به اضافه‌ى ده شب كه به فرموده‌ى امام باقر عليه السلام فلسفه‌ى اين كار، آزمايش بنى‌اسرائيل بوده است. در روايات مى‌خوانيم: سى شب آن در ماه‌ جلد 3 - صفحه 163 ذى‌القعده و ده شب آن در اوّل ماه ذى‌الحجّه بوده است. «1» با آن كه حضرت موسى چهل شبانه روز را به طور كامل در كوه طور بوده است، (چنانكه در تورات سِفر خروج نيز آمده است،) ولى تعبير به چهل شب، ممكن است به اين دليل باشد كه مناجات‌ها اغلب در شب صورت مى‌گيرد و يا آنكه در قديم تقويم براساس ماه بوده و ماه در شب نمايان است، لذا براى شمارش ايّام نيز از شب استفاده مى‌شده است. تغيير برنامه بر اساس حكمت، مانند تغيير نسخه‌ى پزشك در شرايط ويژه‌ى بيمار، اشكال ندارد. لذا سى شب با اضافه شدن ده شب به چهل شب تغيير كرد. چنانكه «بداء» در مورد خداوند، به معناى تغيير برنامه براساس تغيير شرايط است، البتّه تمام اين تغييرات را خداوند از قبل مى‌داند، همان گونه كه گاهى پزشك از قبل مى‌داند پس از دو روز عمل به اين نسخه، وضع بيمار تغيير كرده و نياز به دارو و نسخه‌اى ديگر دارد. و درباره‌ى خداوند هرگز به معناى پشيمان شدن يا تغيير هدف و يا كشف نكته‌اى تازه و تغيير موضع نيست، زيرا اين معانى از جهل و محدوديّت سرچشمه مى‌گيرد كه مربوط به انسان است، امّا خداوند در مسير امتحان و تربيت انسان اين تغييرات را انجام مى‌دهد. در «اربعين» و عدد چهل، اسرارى نهفته است، اين عدد، در فرهنگ اديان و در روايات اسلامى جايگاه خاصّى دارد، چنانكه مى‌خوانيم: در زمان حضرت نوح عليه السلام، براى عذاب كفّار، چهل روز باران باريد. چهل سال قوم حضرت موسى در بيابان سرگردان بود. پيامبر صلى الله عليه و آله چهل روز از خديجه جدا شد و اعتكاف كرد تا غذاى آسمانى نازل شد و مقدّمه‌ى تولّد حضرت زهرا عليها السلام فراهم گرديد. رسول خدا صلى الله عليه و آله در چهل سالگى مبعوث شد. انسان تا چهل سالگى زمينه‌ى كمال روحى ومعنوى دارد، امّا پس از آن دشوار مى‌شود. «1». تفسير نورالثقلين. جلد 3 - صفحه 164 چهل روز اخلاص در عمل، عامل جارى شدن حكمت از قلب به زبان است. چهل بار خواندن بعضى سوره‌ها و دعاها براى فرج و رفع مشكلات سفارش شده است. چهل روز پذيرفته نشدن اعمال از جمله نماز، پيامد بعضى گناهان است. چهل مؤمن اگر به خوب بودن مرده‌اى شهادت دهند، خداوند او را مى‌آمرزد ... «1» بعضى كتاب‌ها نيز با محوريّت عدد چهل، مانند چهل حديث نوشته شده است. «2» چگونه مى‌توان پذيرفت كه حضرت موسى براى غيبت موقّت خود جانشين تعيين كند، امّا خاتم پيامبران صلى الله عليه و آله براى غيبت ابدى خود، جانشينى تعيين نكرده باشد؟! با آنكه حديث منزلت كه پيامبر خطاب به على عليه السلام فرمود: «أنت منّى بمنزلة هارون من موسى» تو براى من مثل هارون براى موسى مى‌باشى، به صورت متواتر در منابع اهل سنّت آمده است. «3» و آيا مردم در زمان غيبت امام زمان عليه السلام رها شده‌اند؟! دو آزمايش براى قوم موسى رخ داد: يكى ده روز زيادتر ماندن موسى در وعده‌گاه و ديگرى گوساله‌ى سامرى. چنانكه خداوند مى‌فرمايد: «فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَ أَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ» «4»، هنگامى كه موسى عليه السلام فرمود: من براى دريافت دستورات الهى، سى شب به وعده‌گاه مى‌روم، چون از سى شبانه‌روز گذشت و موسى نيامد، مردم گفتند: موسى خلف وعده كرده است، لذا از او قطع اميد كردند و بدنبال برنامه‌هاى انحرافى رفتند. در حالى كه با رفتن موسى به كوه طور، خداى او كه از ميان نرفته بود تا مردم به سراغ بت‌پرستى بروند. مراد از اصلاح در آيه، اصلاح در مسائل اجتماعى و جامعه است، نه اصلاح در رفتار فردى و شخصى. (كلمه‌ى‌ «أَصْلِحْ»، پس از «اخْلُفْنِي» آمده است.) در زمان حضرت موسى، همانند هر زمان ديگر مفسدانِ توطئه‌گرى بودند كه موسى نگران آنها بود و به هارون سفارش مى‌كرد: نگذار زمام امور را به دست گيرند وخواسته يا ناخواسته‌ «1». سفينةالبحار، ج 1، ص 504- 505. «2». تفسير فرقان و اربعين در فرهنگ اسلامى، سيد رضا تقوى. «3». صحيح بخارى، ج 6، ص 3؛ صحيح مسلم، ج 4، ص 187؛ سنن‌ا
بن‌ماجه، ج 1، ص 42 ومسند احمدبن حنبل، ج 1 ص 173، 175، 177، 179 و 182. «4». طه، 85. جلد 3 - صفحه 165 دنباله‌رو آنان شوى. «وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ» پیام ها 1- بى‌مقدّمه و بدون خودسازى، بر پيامبران كتاب آسمانى نازل نمى‌شود، بلكه لياقت به همراه عبادت و مناجات‌هاى شبانه و عارفانه لازم است. وَ واعَدْنا مُوسى‌ ثَلاثِينَ لَيْلَةً ... 2- مسئوليّت‌ها حتّى در سطح رهبرى، نبايد مانع عبادت و اعتكاف و خلوت با خدا باشد. وَ واعَدْنا مُوسى‌ ... 3- وعده‌گاه خداوند با انبيا، مكان‌هايى همچون كوه طور و غار حراست و ضيافت الهى از بندگان صالح خود، دعا و مناجات است. واعَدْنا ... 4- شب، بهترين فرصت براى مناجات است. «لَيْلَةً» 5- عبادت در چهل شب تمام، آثار خاصّى بدنبال دارد. أَتْمَمْناها ... فَتَمَ‌ 6- در كارها بايد مدّت و اجل تعيين شود. «أَرْبَعِينَ» 7- رهبرى جديد بايد در فراز و نشيب‌هاى نهضت، در كنار رهبرى قديم تجربه ديده باشد. قالَ مُوسى‌ لِأَخِيهِ هارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي‌ ... 8- جامعه هرگز نبايد بى‌رهبر باشد. «اخْلُفْنِي» 9- انبيا به اذن الهى، حقّ تعيين جانشين دارند. «اخْلُفْنِي» 10- امامت و رهبرى مردم بايد به سفارش خدا توسط پيامبر خدا، «اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي» در مسير اصلاح جامعه، «أَصْلِحْ» و به دور از انحراف باشد. «وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ» 11- در يك زمان، دو رهبر نمى‌شود. هارون عليه السلام همچون حضرت موسى پيامبر بود، ولى رهبرى با موسى عليه السلام بود. «اخْلُفْنِي» (آرى، امامت و رهبرى غير از نبوّت است، لذا موسى براى دوران غيبت، هارون را جانشين خود و رهبر مردم قرار داد) 12- انبيا آنقدر دلسوز امّتند و خود را مسئول مى‌دانند كه حتّى براى چند روز، جلد 3 - صفحه 166 مردم را بى‌سرپرست نمى‌گذارند. «اخْلُفْنِي» 13- وظيفه‌ى اصلى رهبر، اصلاح امّت است. «أَصْلِحْ» 14- اگر مردم به فساد كشيده شدند و يا خواستار فساد بودند، رهبرى نبايد از موضع اصلاح‌گرى دست بردارد. «وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ» 15- تذكّر و يادآورى، در هر صورت مفيد است. با آنكه هارون عليه السلام پيامبر و معصوم بود، امّا باز هم حضرت موسى او را به دو وظيفه عمده‌ى اصلاح و دورى از فساد توجّه داد. أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ‌ ... 16- اصلاح جامعه، با عوامل فاسد و پيروى از مفسدان، امكان‌پذير نيست. «أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ» 17- جامعه نياز به رهبرى اصلاح‌گر دارد، «أَصْلِحْ» رهبرى كه هرگز تسليم نظرات و توطئه‌هاى مفسدان نشود. «وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا