eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.3هزار دنبال‌کننده
105 عکس
25 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ذلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ «176» و اگر مى‌خواستيم، (قدر وارزش) او را به وسيله‌ى آيات (و علومى كه به او داده بوديم) بالا مى‌برديم، ولى او به زمين (و مادّيات) چسبيد و از هوس خود پيروى كرد. پس مَثَل او مَثَل سگ است كه اگر به آن حمله كنى دهان باز كرده و پارس مى‌كند و زبان بيرون مى‌آورد و اگر او را واگذارى، باز چنين مى‌كند (هميشه دهان دنياپرستان باز است،) اين، مَثَل كسانى است كه آيات مارا تكذيب كردند. پس اين داستان را (برايشان) بازگو، باشد كه بينديشند. نکته ها در اين آيه، چون كلمه‌ى «أرض» در برابر رفعت معنوى قرار گرفته، مراد از آن مسائل حقير، مادّى و دنيوى است. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: كسى كه علم و معلوماتش زياد شود، امّا هدايت‌يابى او بيشتر نشود، آن علم سبب دورى بيشتر او از خداوند شده است. «1» قصّه‌هاى قرآن بر پايه‌ى حقّ و حقيقت استوار است و براى دلدارى و ثبات قدم پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل ايمان، نا اميدى دشمنان و وسيله‌ى موعظه و تذكّر مؤمنان بود «2» و مايه‌ى عبرتى براى خردمندان است. «3» «1». بحار، ج 2، ص 37. «2». هود، 120. «3». يوسف، 111. جلد 3 - صفحه 222 پیام ها 1- پايبندى به آيات الهى، سبب تقرّب به خداوند و مقامات والاست. «لَرَفَعْناهُ بِها» 2- در عين حاكميّت اراده و خواست خداوند بر جهان، انسان مختار وآزاد است. وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ‌ ... 3- خواست خداوند، بر پايه‌ى عملكرد خودماست. «وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ» آرى، رسيدن به مقام قرب، مشروط به پرهيز از دنياگرايى و هوس است. 4- مردم غافل، به چهار پايان مى‌مانند، ولى دانشمند دنياپرست، مثل سگ حريص است. «كَمَثَلِ الْكَلْبِ» 5- دانشمند بى‌عمل، منفور است. كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ‌ ... 6- اسير دنيا، هرگز آرامش ندارد. «إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ» انسان حريص هر چه داشته باشد، باز هم دندان طمعش بزرگ است، زيرا دنياپرستى و حرص، نهايت ندارد. 7- علاقه‌ى به دنيا و هواپرستى، انسان را نسبت به امور ديگر بى‌تفاوت مى‌كند. إِنْ تَحْمِلْ‌ ... أَوْ تَتْرُكْهُ‌ ... 8- علماى دين اگر دنياگرا شدند، در صدد تكذيب آيات الهى و گرايش به كفر قرار مى‌گيرند. أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ‌ ... كَذَّبُوا بِآياتِنا 9- سرنوشت علما و دانشمندان فريب خورده، بايد مايه عبرت و انديشه‌ى مردم باشد. (در آيه‌ى قبل آمد: «وَ اتْلُ»، در اينجا مى‌خوانيم: «فَاقْصُصِ»). 10- داستان‌نويسى و داستان‌سرايى بايد در مسير رشد فكرى انسان باشد، نه تخدير و سرگرمى. قصّه‌گويى جهت‌دار، كار انبياست. «فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 223" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) ساءَ مَثَلًا الْقَوْمُ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ أَنْفُسَهُمْ كانُوا يَظْلِمُونَ «177» چه بد مَثَلى دارند كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند. و (لى) آنان تنها به خودشان ستم مى‌كردند. مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي وَ مَنْ يُضْلِلْ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ «178» هركه را خدا هدايت كند، تنها اوست هدايت يافته، و هر كه را گمراه كند، پس آنان همان زيانكارانند. نکته ها شايد دليل اين‌كه در مورد هدايت يافتگان كلمه‌ى مفرد «مهتد» و در مورد گمراهان به صورت جمع آمده «خاسرون»، آن باشد كه راه هدايت يافتگان يكى است و با هم متّحدند، امّا منحرفان، متفرّقند و راهشان متعدّد است. جان گرگان و سگان هر يك جداست‌ متّحد جان‌هاى شيران خداست‌ گرچه هدايت و گمراهى به دست خداست، ولى جنبه‌ى اجبار ندارد و بى‌دليل و بى‌حساب نيست. خداوند حكيم و رحيم است و تا انسان زمينه را به دست خويش فراهم نسازد، مشمول لطف يا قهر الهى نمى‌شود. پیام ها 1- عاقبتِ زشتى در انتظار تكذيب كنندگان است. «ساءَ مَثَلًا» 2- تكذيب آيات الهى، ظلم به خويش است، نه خداوند. «أَنْفُسَهُمْ كانُوا يَظْلِمُونَ» مقدّم‌داشتن‌ «أَنْفُسَهُمْ» بر «يَظْلِمُونَ»، نشانه‌ى انحصار است. 3- هدايت به دست خداوند است و اگر لطف او نباشد، علم به تنهايى سبب نجات و هدايت نمى‌شود. «مَنْ يَهْدِ اللَّهُ» 4- هدايت‌يافتگان از هر گونه زيان و خسران به دور هستند، زيرا ضلالت سرچشمه‌ى خسارت است. «مَنْ يُضْلِلْ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 224" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ «179» و همانا بسيارى از جنّ و انس را براى دوزخ آفريديم، (كه سرانجامشان به آنجا مى‌كشد، چرا كه) آنان دلهايى دارند كه با آن حقّ را درك نمى‌كنند و چشمانى دارند كه با آن نمى‌بينند و گوشهايى دارند كه با آن نمى‌شنوند، آنان همچون چهارپايان، بلكه گمراه‌ترند، آنان همان غافلانند. نکته ها «ذَرَأَ» از «ذَرْء»، در اصل به معناى پراكنده ساختن و انتشار است و در اينجا به معناى خلق، آفرينش و اظهار نمودن است. سؤال: قرآن، در اين آيه، آفرينش بسيارى از جنّ و انس را براى دوزخ مى‌داند و در آيه‌اى ديگر خلقت جنّ و انس را براى عبادت مى‌شمارد، «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» «1» كدام يك صحيح است؟ پاسخ: هدف اصلى آفرينش، خداپرستى و عبوديّت است، ولى نتيجه‌ى كار بسيارى از انسان‌ها در اثر عصيان، طغيان و پايدارى در كفر و لجاجت، دوزخ است، گويا كه در اصل براى جهنّم خلق شده‌اند. حرف «لام» در «لِجَهَنَّمَ»، براى بيان عاقبت است، نه هدف. مانند نجّار كه هدف اصلى او از تهيه كردن چوب، ساختن در و پنجره‌هاى زيباست، ولى كار به سوزاندن چوب‌هاى بى‌فايده در بخارى مى‌انجامد كه آن هدف فرعى است. اين مطلب، شبيه اين جمله‌ى حضرت على عليه السلام است كه مى‌فرمايد: خداوند فرشته‌اى دارد كه هر روز با صداى بلند مى‌گويد: «لِدوا للموت و اجمعوا للفناء و ابنوا للخراب» «2» بزاييد براى مرگ و بسازيد براى خرابى، يعنى پايان تولّد، مرگ، آخر ثروت‌اندوزى، فنا و پايان ساختمان ساختمان، خرابى است. «1». ذاريات، 56. «2». نهج‌البلاغه، كلمات قصار 132. جلد 3 - صفحه 225 آرى، انسان‌هايى كه هويّت انسانى خود را از دست داده‌اند، جايگاهى جز آتش ندارند، «أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا» «1» چنانكه خود آنان نيز اعتراف مى‌كنند كه اگر دستورات الهى را شنيده بودند و تعقّل مى‌كردند، در جهنّم جاى نداشتند. «قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ» «2» انسان در داشتن چشم، گوش و زبان، شبيه حيوان است، ولى كيفيّت و هدف بهره‌بردارى انسان از نعمت‌ها بايد بهتر و بيشتر باشد، وگرنه همچون حيوان بلكه پست‌تر از اوست. انسان بايد علاوه بر ظاهر، ملكوت را ببيند و علاوه بر سر و صداهاى ظاهرى، زمزمه‌هاى باطنى و معنوى را بشنود. آدمى‌زاده طرفه معجونى است‌ از فرشته سرشته و زحيوان‌ گر رود سوى اين، شود به از اين‌ ور رود سوى آن، شود پس از آن‌ از امام صادق عليه السلام پرسيدند: چرا خداوند تمام بندگانش را مطيع و موحّد نيافريد؟ حضرت فرمودند: اگر چنين مى‌شد، ديگر ثواب و عقاب معنا نداشت، زيرا آنان مجبور بودند و اختيارى نداشتند، امّا خداوند انسان را مختار آفريد و علاوه بر عقل و فطرت، با تعاليم پيامبران و كتب آسمانى مسير هدايت او را روشن كرد و او را به اطاعت فرمان داد و از نافرمانى نهى كرد تا فرمانبرداران از عاصيان مشخّص شوند. گرچه تمام اسباب طاعت و عصيان را خداوند آفريده، امّا به چيزى امر يا نهى نكرده مگر آنكه انسان مى‌تواند ضد آن را نيز انجام دهد و مجبور نيست. «3» آرى، تكليف‌پذيرى، تنها ارزش و وجه امتياز انسان از ديگر موجودات است. پیام ها 1- فرجام بسيارى از انسان‌ها و جنّيان، دوزخ است. ذَرَأْنا ... 2- جنّ هم مثل انسان، تكليف و اختيار، كيفر و پاداش دارد. «مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ» «1». فرقان، 44. «2». مُلك، 10. «3». تفسير اثنى‌عشرى؛ بحار، ج 3، ص 6. جلد 3 - صفحه 226 3- ملاك انسانيّت، فهم پذيرش معارف و تكاليف دينى است، وگرنه انسان مانند حيوانات است. «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ» 4- كسى كه با وجود توانايى از نعمت‌هاى الهى درست بهره نبرد، بدتر از موجودى است كه اساساً آنها را ندارد. «بَلْ هُمْ أَضَلُّ» 5- انسان‌هاى غافل و بى‌بصيرت، (در بى‌تفاوتى، شكم‌پرستى، شهوت‌رانى، استثمار شدن و محروميّت از لذّت معرفت) مانند چهارپايان بلكه بدتر از آن مى‌باشند. «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ» 6- انسان‌هاى بى‌بصيرت، از هدف، خدا، خود، امكانات، آخرت، ذريّه، آيات الهى، قانون خدا، الطاف گذشته و گناهان خويش غافلند. «أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ» 7- دوزخى شدن بسيارى از انسان‌ها، به خاطر بهره‌نبردن از نعمت‌هاى الهى در مسير هدايت و كمال است. زيرا با داشتن چشم، گوش و دل، گرفتار غفلت شده‌اند. «أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا