"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَكُمْ وَ إِخْوانَكُمْ أَوْلِياءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمانِ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ «23»
اى كسانىكه ايمان آوردهايد! اگر پدران و برادرانتان، «كفر» را بر «ايمان» ترجيح دادند، ولايت آنان را نپذيريد و هر كس از شما دوستى و ولايت آنان را بپذيرد، آنان همان ستمگرانند.
نکته ها
تهديدهاى قرآن نسبت به پذيرش ولايت كفّار، تكان دهنده است. از جمله در سوره مائده آمده است: «وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ» «1» هر كه ولايت آنان را بپذيرد، جزو آنان است.
همچنين در سوره آلعمران مىفرمايد: «وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ» «2» هر كه چنين كند، رابطهاش با خدا قطع شده است.
بعضى از مسلمانان هنگام هجرت به مدينه، مورد خشم والدين كافر خود بودند، ولى حفظ دين خود را بر رضايت آنان ترجيح دادند.
ولايت پدر و مادر كافر را نبايد پذيرفت، ولى اين غير از نيكى به آنهاست.
پیام ها
1- پدر كافر، بر فرزند مسلمان ولايت ندارد و روابط مكتبى بر هر رابطهاى مقدّم است. «لا تَتَّخِذُوا»
2- عواطف نبايد بر ارزشهاى مكتبى غالب شود. «لا تَتَّخِذُوا آباءَكُمْ وَ إِخْوانَكُمْ»
3- ولايت كافر ممنوع است، حتّى اگر نزديكترين افراد باشد. لا تَتَّخِذُوا آباءَكُمْ ... أَوْلِياءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ
«1». مائده، 51.
«2». آلعمران، 28.
جلد 3 - صفحه 398
4- ضابطهى دين و مكتب، مقدّم بر هر رابطهاى است. «لا تَتَّخِذُوا، إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ»
5- پذيرش ولايت كفّار، ظلم است. «الظَّالِمُونَ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۲۳_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ إِنْ كانَ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ وَ إِخْوانُكُمْ وَ أَزْواجُكُمْ وَ عَشِيرَتُكُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسادَها وَ مَساكِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ «24»
بگو: اگر پدران و فرزندان وبرادران وهمسران و خاندان شما وثروتهايى كه جمع كردهايد و تجارتى كه از كسادى آن بيم داريد و خانههايى كه به آنها دلخوش كردهايد، نزد شما از خدا وپيامبرش وجهاد در راه او محبوبتر باشد، پس منتظر باشيد تا خداوند، فرمان (قهر) خويش را به اجرا در آورد. و خداوند، گروه نافرمان را هدايت نمىكند.
نکته ها
روزى علىبن ابىطالب عليهما السلام به گروهى فرمود: چرا شما براى كمك به اسلام به مدينه هجرت نمىكنيد و به پيامبر ملحق نمىشويد؟ گفتند: ما با برادران و فاميل خود هستيم و از خانههايمان دفاع مىكنيم. «1»
گروههايى كه در اين آيه مطرح شده، به عنوان نمونه است و به همين دليل، پدر شامل مادر هم مىشود و پسر شامل دختر، و برادر شامل خواهر نيز مىشود.
پیام ها
1- ميزان ايمان را هنگام قرار گرفتن سر دو راهى دنيا و آخرت مىتوان شناخت. «أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ»
«1». تفسير الميزان.
جلد 3 - صفحه 399
2- براى عبور از پلهاى مادّيت، بايد عقايد و انس با خدا را تقويت كرد. إِنْ كانَ آباؤُكُمْ ... وَ أَمْوالٌ ... أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ...
3- عواطف فاميلى و امكانات مادّى نبايد مانع جهاد شود و هركجا مانع شد، زمينهساز قهر الهى است. إِنْ كانَ آباؤُكُمْ ... وَ أَمْوالٌ ... أَحَبَ ... فَتَرَبَّصُوا ... (در راه دوستى خدا و جهاد در راه او بايد از همه چيز و همه كس گذشت. زيرا حفظ دين، بر حفظ روابط خانوادگى، عاطفى و اقتصادى مقدّم است.)
4- اگر رفاه در زندگى اصل شد، انسانيّت سقوط مىكند و سبب دورى از خدا ورسول است وقهر و غضب نامعلومى را در انتظار دارد. «يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ»
5- رفاه طلبانِ مسئوليّت گريز، مشمول هدايت الهى نمىشوند. «لا يَهْدِي»
6- برترى دادن مادّيات بر امور معنوى، نشانهى فسق است. أَحَبَّ إِلَيْكُمْ ... الْفاسِقِينَ (مرز ايمان و فسق، رها كردن معنويات است)
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
پرش به بالا↑ عبدالرزاق نیز در تفسیر خود این موضوع را از شعبى روایت نموده است.
پرش به بالا↑ در تفسیر على بن ابراهیم چنین ذکر شده وقتى که امیرالمومنین على علیهماالسلام اعلام نمود که هیچ مشرکى حق ندارد وارد مسجدالحرام شود قریش به جزع افتادند و گفتند در این صورت تجارت و داد و ستد ما از بین خواهد رفت و وضع اهل و عیال ما تباه خواهد گردید و دوران ما به آخر خواهد رسید سپس این آیه نازل گردید.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص407."
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۲۴_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَواطِنَ كَثِيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً وَ ضاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ «25»
همانا خداوند در مواضع بسيارى شما را يارى كرده است و در روز حُنين (نيز شما را يارى كرد،) آنگاه كه فراوانى لشگرتان شما را به غرور و اعجاب واداشت، ولى اين فزونىِ نفرات هيچ سودى براى شما نداشت و زمين با همهى گستردگىاش بر شما تنگ آمد، پس شما پشت به دشمن فرار كرديد.
نکته ها
در آيات قبل، تشويق به جهاد و هشدار نسبت به وابستگىها بود، در اين آيه الطاف و امدادهاى الهى را بازگو مىكند تا انگيزهى جهاد تقويت شود.
مجموع جنگها و سراياى پيامبر صلى الله عليه و آله، كه در اين آيه با تعبير «مَواطِنَ كَثِيرَةٍ» آمده، هشتاد
جلد 3 - صفحه 400
مورد بوده است. «1»
نقل شده است كه «متوكّل عباسى» مريض شد و نذر كرد كه اگر شفا يافت، «دراهم كثيرة» بدهد. پس از بهبودى، بحث شد كه دراهم كثيرة چقدر مىباشد؟ از امامهادى عليه السلام پرسيدند، آن حضرت با استناد به اين آيه فرمودند: بايد هشتاد درهم بدهد. «2»
سيماى جنگ حُنين:
جنگ حُنين در منطقهاى نزديك طائف، ميان مسلمانان و قبيلهى «هوازن» درگرفت و به همين سبب به آن جنگ هوازن هم مىگويند.
در سال هشتم هجرى پيامبر صلى الله عليه و آله براى مقابله با توطئه و تهاجم هوازن، به آن منطقه لشكركشى كرد. سپاه ده هزار نفرى اسلام كه مكّه را فتح كرده بود، به همراه دو هزار نفر از تازه مسلمانان، به آن سوى عزيمت كردند.
جنگ و درگيرى پس از نماز صبح بود و مسلمانان كه از حملهى قبايل هوازن غافلگير شده بودند، اغلب پا به فرار گذاشتند و نظام سپاه اسلام در هم ريخت، ولى با مقاومت سرسختانهى گروهى، سرانجام فراريان به فراخوانى پيامبر صلى الله عليه و آله بازگشتند و مجدّداً حمله آغاز شد و با كشته شدنِ صد نفر از مشركان و تسليم شدن بقيّه و به دست آمدن غنايم بسيار، جنگ حُنين با يارى خداوند به سود مسلمانان خاتمه يافت. دربارهى تعداد اسرا و ميزان غنايم و كيفيّتِ تقسيم آنها و مسائلى كه پيش آمد و نتايج اين نبرد، حرفهاى گفتنى بسيار است كه بايد به كتب تاريخ و مغازى مراجعه كرد.
پیام ها
1- عامل اصلى پيروزى جنگها در صدر اسلام، نصرت و امداد الهى بود. لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ ...
2- ياد الطاف الهى، از عوامل تقويت روحيّه و ايمان است. «لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ»
3- جنگ حُنين بسيار مهم بود. («مَواطِنَ كَثِيرَةٍ» شامل جنك حُنين نيز مىشود، ولى
«1». تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج 7، ص 464.
«2». تفسير اطيبالبيان.
جلد 3 - صفحه 401
به خاطر اهميّت آن جداگانه نيز نام برده شده است) «مَواطِنَ كَثِيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ»
4- گاهى كثرت جمعيّت و امكانات مادّى، سبب غرور و غفلت و قهراً سبب شكست مىشود. «أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ»
5- به امدادهاى الهى در همه حال نياز است، چه در حال ضعف و چه در حال قدرت. در جنگ بدر با مسلمانانِ اندك، از نصرت الهى برخوردار شدند و در جنگ حُنين با تعداد زياد، باز هم نصرت الهى به يارى آمد. لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ ... وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ
6- بدون ارادهى الهى، اسباب مادّى بىاثر است. «فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ»
7- براى ايجاد روحيّهى تعبّد و تواضع، گاهى بايد نقاط ضعف را به رخ كشيد، تا غرورهاى بيجا بشكند. «ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۲۵_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ عَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ذلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ «26»
سپس خداوند، آرامش خود را بر پيامبرش وبر مؤمنان فرو فرستاد و سپاهيانى فرستاد كه شما آنان را نديديد و كافران را عذاب كرد، و اين كيفر كافران است.
نکته ها
در قرآن، شش مرتبه كلمه «سَكِينَتَهُ» بهكار رفته كه پنجبار آن در مورد جنگ است.
در جنگ حنين، خداوند چهار نوع لطف به مؤمنان داشت: سكينه، جنود نامرئى، قهر بر كفّار و پذيرش توبهى فراريان (كه در آيهى بعد مطرح است).
بعضى از اسيرانِ كفّار، از مسلمانان مىپرسيدند: كجايند آن سفيد پوشانى كه ما را مىكشتند؟ «1» اشاره به فرشتگانى كه با لباسهاى سفيد، به چشم كفّار مىآمدند.
«1». تفسير صافى.
جلد 3 - صفحه 402
پیام ها
1- لغزش رزمندگان در جبهه، سبب محروم شدن از امدادهاى غيبى الهى نمىشود. «ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ»
2- امدادهاى غيبى، رمز پيروزى مسلمانان است. «أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ»
3- داشتن روحيّهى خوب و اطمينانِ برخاسته از ايمان، از عوامل اصلى پيروزى در نبرد است. «سَكِينَتَهُ»
4- آرامش و اطمينان، هم براى رهبر لازم است، هم پيروان او. «سَكِينَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ» نگرانى پيامبر از فرار افراد بود و ناآرامى مردم، از ترس.
5- آرامش روحى مؤمنان، از سوى خدا بود، «سَكِينَتَهُ»؛ در آيهاى ديگر مىفرمايد: «سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ» «1»
6- باور به حضور فرشتگان و مأموران الهى در جنگ براى امداد مؤمنان، يك عقيدهى قرآنى است. «أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها»
7- كشته شدن، براى كسىكه به مبدأ و معاد ايمان دارد افتخار است، ولى براى كافران، مايهى عذاب. «عذب»
8- عاقبت همهى كفّار، شكست و ذلّت است. عَذَّبَ ... ذلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۲۶_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثُمَّ يَتُوبُ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ عَلى مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ «27»
سپس خداوند بعد از آن (فرار)، لطف خود را به هر كه بخواهد بر مىگرداند وخداوند، آمرزنده و مهربان است.
پیام ها
1- پذيرش توبه، بر خداوند واجب نيست، بلكه تفضّلى است كه به حكمت خود او مربوط است. «مَنْ يَشاءُ»
2- خداوند، هم گناهان را مىپوشاند، هم انسان را دوست دارد. «غَفُورٌ رَحِيمٌ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 403"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۲۷_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ «28»
اى كسانىكه ايمان آوردهايد! قطعاً مشركان، پليد وناپاكند، پس بعد از اين سال نبايد به مسجدالحرام نزديك شوند و اگر (به خاطر راندن كفّار و قطع داد و ستد) از فقر و تنگدستى مىترسيد، پس به زودى خداوند اگر بخواهد از فضل خويش شما را بىنياز خواهد كرد، قطعاً خداوند آگاه و حكيم است.
نکته ها
يكى از فرمانهاى چهارگانهاى كه حضرت على عليه السلام در حج سال نهم هجرى به مشركان ابلاغ كرد اين بود كه آنها از سال آينده، حقّ ورود به مسجدالحرام را ندارند.
پیام ها
1- شرك، پليدى است. «نَجَسٌ» پاكى واقعى در سايهى ايمان است.
2- مؤمن بايد نسبت به مشرك، تنفّر داشته باشد. «الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ»
3- در اعلام برنامه وديدگاه، توجّه به توان اجرايى خود داشته باشيم. «إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ» (با آنكه پليدبودن مشركان مربوط به سال نهم وسال اعلام برائت نبود، ليكن چون در آن سال مسلمانان قدرت اجرا پيدا كردند، اين امر اعلام شد)
4- چون نزديك شدن، زمينهى وارد شدن است، پس مشركان نبايد به مكانهاى مقدّس حتّى نزديك شوند. «فَلا يَقْرَبُوا»
5- در قرآن، فلسفهى برخى نهىها وتحريمها بيان شده است. «نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا»
6- همهى زمينها از نظر قداست، يكسان نيستند. «فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ»
7- با مخالفان هم مدارا كنيم و به آنان مهلت دهيم. «بَعْدَ عامِهِمْ هذا»
8- در دستورات و آئيننامهها، به تنشها وپيامدهاى آن نيز توجّه كنيم. نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا ... وَ إِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً ...
جلد 3 - صفحه 404
9- تنگناهاى اقتصادى و فشارهاى مالى، ما را نسبت به دينمان بىتعهّد نسازد. «إِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً»
10- هركجا احساس نگرانى اجتماعى شد، بايد روحيّهى اميد و توكّل را در مردم زنده كرد. «إِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»
11- رزق ما به دست ديگران (مسافران و جهانگردان) نيست، بلكه به دست خداست. «يُغْنِيكُمُ اللَّهُ»
12- از قطع رابطه اقتصادى با كفّار، به خاطر مكتب، نگران نباشيم. «يُغْنِيكُمُ اللَّهُ»
13- بيش از زرنگى ومديريّت وسرمايه و ...، فضل الهى در غناى مردم نقش دارد. «يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»
14- احكام دين، بر پايهى علم و حكمت الهى است. «عَلِيمٌ حَكِيمٌ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۲۸_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
ازآیتاللهبهجت پرسیدند:
برایزیادشدنمحبت،
نسبتبه"امامزمانعلیهالسلام"
چهکنیم؟
+ ایشانفرمودن:
گناهنکنید و نمازِاولوقت بخوانید.🌱
نماز اول وقتتون فراموش نشه😉
🌸 @golenargesgallery313
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قاتِلُوا الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لا يُحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ لا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ «29»
با كسانى از اهل كتاب (يهود، نصارى، مجوس، صابئين،) كه به خدا و روز قيامت ايمان نمىآورند و آنچه را خدا و رسولش حرام كردهاند، حرام نمىشمرند و به دين حقّ گردن نمىنهند بجنگيد، تا با خوارى و ذلّت، به دست خود جزيه بپردازند.
نکته ها
در آيات قبل، سخن از پليد بودن مشركان و نبرد با آنان بود، در اين آيه شيوهى برخورد با اهل كتاب را بيان مىكند كه يكى از دو راه در پيش آنان است: جنگ، يا پرداختِ جزيه.
همانگونه كه مسلمانان با پرداخت خمس و زكات، به دولت اسلامى كمك مىكنند و از مزاياى امنيّت و خدمات بهرهمند مىشوند، اهل كتاب نيز با پرداخت مبلغى به نام جِزيه، بودجهاى را كه صرف آنها مىشود، تا حدّى تأمين مىكنند.
جلد 3 - صفحه 405
مقدار جزيه را نيز رهبر مسلمانان تعيين مىكند. البتّه بايد به اندازهاى باشد كه پرداخت آن براى اهل كتاب سنگين باشد. «وَ هُمْ صاغِرُونَ»
امام صادق عليه السلام فرمود: اگر مقدار جزيه كم باشد، در پرداخت تفاوتى در روحيّهى آنان حاصل نشده و احساس حقارت نمىكنند. «1»
با اينكه اهل كتاب، به خدا و قيامت ايمان دارند، ولى در آيه آنان را نسبت به خدا و قيامت بىايمان معرّفى كرده است، زيرا قرآن، كسانى را كه به بخشى از معارف ايمان دارند و بخشى را منكرند، كافر مىداند. «2» به علاوه اگر ايمان به مبدأ و معاد آميخته به خرافات باشد، به منزلهى كفر است. «3»
پیام ها
1- اهل كتاب، اگر به دستورات انبياى خود عمل نكنند، مجرم شناخته مىشوند.
قاتِلُوا الَّذِينَ ... لا يُحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللَّهُ
2- دين حقّ، تنها اسلام است و اديان ديگر به دليل تحريف وخرافاتى كه در آنها جا دادهاند، حقّ نمىباشند. «وَ لا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ»
3- در مقابل كفّار اهل كتاب كه ايمان نمىآورند، دو راه وجود دارد: يا جنگ، يا پرداخت جزيه. قاتِلُوا ... حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ
4- گرفتن ماليات سرانه از اهل كتاب، الزامى است وبايد از موضع قدرت و به صورت نقدى باشد وآنان نيز با تواضع وتسليم بپردازند. «عَنْ يَدٍ، صاغِرُونَ»
5- حكومت اسلامى بايد از چنان قدرتى برخوردار باشد كه ديگران تسليم او شوند. قاتِلُوا الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ ... وَ هُمْ صاغِرُونَ
6- اقلّيتهاى مذهبى بايد در برابر نظام اسلامى خاضع باشند. صاغِرُونَ
«1». تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج 3، ص 566.
«2». يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ ... أُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ حَقًّا. نساء، 150.
«3». تفسير صافى.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 406"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۲۹_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا