eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.2هزار دنبال‌کننده
101 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قالُوا يا أَبانا ما لَكَ لا تَأْمَنَّا عَلى‌ يُوسُفَ وَ إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ «11» گفتند: اى پدر تو را چه شده كه ما را بر يوسف امين نمى‌دانى، در حالى كه قطعاً ما خيرخواه او هستيم؟! پیام ها 1- كسانى كه پوچ‌ترند، ادّعا وتبليغات بيشترى مى‌كنند. «إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ» 2- حتّى به هر برادرى نمى‌توان اطمينان كرد. (گويا يعقوب بارها از اينكه يوسف همراه برادرانش برود جلوگيرى كرده است كه برادران با گفتن‌ «ما لَكَ لا تَأْمَنَّا» انتقاد مى‌كنند.) 3- فريب هر شعارى را نخوريد و از اسم‌هاى بى مسمّى‌ بپرهيزيد. (خائن نام خود را ناصح مى‌گذارد) «لَناصِحُونَ» 4- دشمن براى برطرف كردن سوءظن، هرگونه اطمينانى را به شما ارائه مى‌دهد. «إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ» 5- خائن، تقصير را به عهده‌ى ديگران مى‌اندازد. «ما لَكَ» 6- از روز اوّل، بشر به اسم خيرخواهى فريب خورده است. شيطان نيز براى اغفال آدم و حوا گفت: من خيرخواه شما هستم. جلد 4 - صفحه 167 «وَ قاسَمَهُما إِنِّي لَكُما لَمِنَ‌ النَّاصِحِينَ» «1» «إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ» 7- حسد، آدمى را به گناهانى همانند دروغ و نيرنگ، حتّى به محبوب‌ترين نزديكانش وادار مى‌سازد. «إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) أَرْسِلْهُ مَعَنا غَداً يَرْتَعْ وَ يَلْعَبْ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ «12» او را فردا با ما بفرست تا (در صحرا) بگردد و بازى كند و قطعاً ما نگهبانان (خوبى) براى او خواهيم بود. نکته ها انسان، نيازمند تفريح و ورزش است و چنانكه در اين آيه مشاهده مى‌شود قوى‌ترين منطقى كه توانست حضرت يعقوب را تسليم خواسته فرزندان كند، اين بود كه يوسف نياز به تفريح دارد. در روايات آمده است: مؤمن بايد زمانى را براى تفريح و بهره‌بردارى از لذّت‌هاى حلال اختصاص دهد تا به وسيله‌ى آن، بر انجام ساير كارها موفّق گردد. «2» نه تنها ديروز، بلكه امروز و حتّى آينده نيز به نام ورزش و بازى، جوانان را از هدف اصلى جدا و در غفلت نگه خواهند داشت. بازى‌ها را جدّى مى‌گيرند تا جدّى‌ها بازى تلقّى شود. استكبار و توطئه‌گران، نه تنها از ورزش سوءاستفاده مى‌كنند، بلكه با هر نام پسنديده و مقبول ديگرى نيز، اهداف شوم خود را تعقيب مى‌كنند. به نام ديپلمات خطرناك‌ترين جاسوس‌ها را به كشورها اعزام مى‌كنند. به نام مستشار نظامى، توطئه‌گرى مى‌كنند و به اسرار نظامى دست مى‌يابند. به نام حقوق بشر، از مزدوران خود حمايت مى‌كنند. به نام دارو، براى مزدوران خود اسلحه مى‌فرستند. به نام كارشناس اقتصادى، كشورهاى ناتوان را ضعيف نگه مى‌دارند. به نام سم‌پاشى، باغها و مزارع را از بين مى‌برند و حتّى به نام اسلام‌شناس، اسلام را وارونه جلوه مى‌دهند. «2». نهج‌البلاغه، حكمت 390. جلد 4 - صفحه 168 پیام ها 1- تفريح فرزند بايد با اجازه‌ى پدر باشد. «أَرْسِلْهُ» 2- جوان، نيازمند تفريح و ورزش است. «يَرْتَعْ وَ يَلْعَبْ» 3- برادران از وسيله‌اى مباح و منطقى براى فريب‌دادن سوءاستفاده كردند. أَرْسِلْهُ‌ ... يَرْتَعْ وَ يَلْعَبْ‌ 4- اگر پدر و مربّيان دلسوز براى اوقات فراغت و تفريح و بازى كودكان و نوجوانان برنامه‌ريزى مناسب داشته باشند، ديگران نمى‌توانند از اين فرصت سوءاستفاده كنند. (برادران يوسف از نياز يوسف به ورزش سوء استفاده كردند) «يَرْتَعْ وَ يَلْعَبْ»* 5- در بازى و تفريح كودكان مواظب باشيم آسيب نبينند. «لَحافِظُونَ»* 6- گاه اصرار زياد بر يك موضوع نشان دهنده نقشه و توطئه است. (در آيه قبل‌ «إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ» و در اين آيه‌ «إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ»)*" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قالَ إِنِّي لَيَحْزُنُنِي أَنْ تَذْهَبُوا بِهِ وَ أَخافُ أَنْ يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ وَ أَنْتُمْ عَنْهُ غافِلُونَ «13» (يعقوب) گفت: همانا اينكه او را ببريد مرا غمگين مى‌سازد و از اين مى‌ترسم كه گرگ او را بخورد و شما از او غافل باشيد. پیام ها 1- فراق و جدائى حتّى براى انبيا حزن آور است. «لَيَحْزُنُنِي»* 2- امتحان الهى از همان ناحيه‌اى است كه افراد روى آن حساسيّت دارند. (يعقوب نسبت به يوسف حسّاس بود و فراق يوسف، وسيله آزمايش او شد) لَيَحْزُنُنِي‌ ... أَخافُ* 3- پرده‌درى نكنيد. «أَخافُ أَنْ يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ» (پدر از حسادت فرزندان آگاه بود و به همين دليل به يوسف فرمود: خوابى را جلد 4 - صفحه 169 كه ديده‌اى براى برادرانت بازگو مكن. ولى در اينجا حسادت آنان را مطرح نمى‌كند، بلكه خطر گرگ و غفلت آنان از يوسف را بهانه مى‌آورد.) 4- به فرزند خود، استقلال بدهيد. (عشق پدرى به فرزند و دفاع از او در برابر احتمال خطر، دو اصل است، ولى استقلال فرزند نيز اصل ديگرى است. يعقوب، يوسف را به همراه ساير برادران فرستاد. زيرا نوجوان بايد كم‌كم استقلال پيدا كرده و از پدر جدا شود، براى خود دوست انتخاب كند، فكر كند و روى پاى خود بايستد، هر چند به قيمت تحمّل مشكلات و اندوه باشد.) 5- حساسيّت‌ها را در نزد هر كس بازگو نكنيم و گرنه ممكن است عليه خود انسان مورد استفاده قرار گيرد. «أَخافُ أَنْ يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ»* 6- غفلت موجب ضربه و آسيب پذيرى مى‌گردد. «يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ وَ أَنْتُمْ عَنْهُ غافِلُونَ»*" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قالُوا لَئِنْ أَكَلَهُ الذِّئْبُ وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّا إِذاً لَخاسِرُونَ «14» (فرزندان يعقوب) گفتند: اگر گرگ او را بخورد، با آنكه ما گروهى قوى هستيم، در آن صورت ما زيانكار (و بى‌كفايت) خواهيم بود. پیام ها 1- گاهى بزرگترها از روى تجربه و آگاهى، احساس خطر مى‌كنند، امّا جوان‌ها به قدرت خود مغرورند و خطر را شوخى مى‌گيرند. «وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ» (پدر نگران، ولى فرزندان مغرور قدرت خود بودند.) 2- قوى بودن، دليلى بر امين بودن نيست. (برادران يوسف قوى بودند، «نَحْنُ عُصْبَةٌ»، ولى امين نبودند)* 3- برادران از اين كه گرگ يوسف را پاره كند ابراز نگرانى نكردند ولى در برابر اين كه نيرومندى و قدرت آنان مخدوش گردد عكس العمل نشان دادند. «وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّا إِذاً لَخاسِرُونَ»* جلد 4 - صفحه 170 4- اگر كسى مسئوليّتى را بپذيرد و خوب انجام ندهد، سرمايه، شخصيّت، آبرو و وجدان خود را در معرض خطر قرار داده و زيانكار خواهد بود. «لَخاسِرُونَ» 5- ظاهر فريبى و ابراز احساسات دروغين، از دسيسه‌هاى افراد دو رو و منافق است. (برادران در حضور پدر گفتند:) «إِنَّا إِذاً لَخاسِرُونَ» 6- برخى براى رسيدن به اهداف شوم خود حتّى حاضرند از آبرو و شخصيّت خود صرف نظر كنند. «إِنَّا إِذاً لَخاسِرُونَ»*" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَ أَجْمَعُوا أَنْ يَجْعَلُوهُ فِي غَيابَتِ الْجُبِّ وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هذا وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ «15» پس چون او را با خود بردند وهمگى تصميم گرفتند كه او را در مخفى‌گاه چاه قرار دهند، (تصميم خود را عملى كردند) وما به او وحى كرديم كه در آينده آنها را از اين كارشان خبر خواهى داد، در حالى كه آنها (تو را) نشناسند. نکته ها از آنجا كه خداوند اراده كرده يوسف را حاكم كند، بايد دوره‌هايى را ببيند؛ برده شود تا به بردگان رحم كند. به چاه و زندان افتد تا به زندانيان رحم كند. همان گونه كه خداوند به پيامبرش مى‌فرمايد: تو فقير و يتيم بودى تا فقير و يتيم را از خود نرانى. أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً ... فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ ... «1» پیام ها 1- اتّفاق نظر و اجماع گروهى از انسان‌ها، نشانه‌ى حقانيّت نيست. «أَجْمَعُوا أَنْ يَجْعَلُوهُ فِي غَيابَتِ الْجُبِّ» 2- گاهى ميان طرح و نقشه تا عمل، فاصله است. (طرح برادران، پرتاب يوسف در چاه بود، «أَلْقُوهُ» ولى در عمل، يوسف را در چاه قرار دادند. «يَجْعَلُوهُ») «1». ضحى، 6 تا 11. جلد 4 - صفحه 171 3- زمانى وحى به يوسف عليه السلام آغاز شد كه وى از خانواده دور شد و مورد بى مهرى برادران قرار گرفت. فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ‌ ... أَوْحَيْنا إِلَيْهِ* 4- امداد الهى، در لحظه‌هاى حساس به سراغ اولياى خدا مى‌آيد. «فِي غَيابَتِ الْجُبِّ وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِ» 5- بهترين وسيله‌ى آرامش يوسف در دل چاه، الهام خدا نسبت به آينده روشن است. «أَوْحَيْنا إِلَيْهِ» 6- يوسف در نوجوانى، شايستگى دريافت وحى الهى را دارا بود. «أَوْحَيْنا إِلَيْهِ» 7- خداوند اولياى خود را با سختى‌ها آزمايش و آنان را هدايت مى‌كند. «أَوْحَيْنا إِلَيْهِ»* 8- آگاهى موجب آرامش است. (آنچه سبب آرامش يوسف در چاه شد، وحى الهى بود) «أَوْحَيْنا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هذا»* 9- اميد، بهترين سرمايه براى ادامه زندگى است. ما به يوسف وحى كرديم كه در آينده از چاه نجات پيدا مى‌كنى و برادران را از كارشان شرمنده خواهى كرد) «أَوْحَيْنا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هذا»* 10- وقتى پايان رذايل رسوايى است، انسان عاقل بايستى نفس خود را مهار كند. لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ‌ ... 11- از كارهاى زشت با اشاره و كنايه ياد كنيد. «بِأَمْرِهِمْ»*" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ جاؤُ أَباهُمْ عِشاءً يَبْكُونَ «16» و (بعد از انجام نقشه خود) شب هنگام گريه‌كنان نزد پدرشان آمدند. نکته ها در قرآن چهار نوع گريه و اشك داريم؛ 1. اشك شوق: گروهى از مسيحيان با شنيدن آيات قرآن اشك مى‌ريختند. «تَرى‌ أَعْيُنَهُمْ‌ جلد 4 - صفحه 172 تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ» «1» 2. اشك حزن و حسرت: مسلمانان عاشق همين‌كه از رسول اكرم صلى الله عليه و آله مى‌شنيدند كه امكانات براى جبهه رفتن نيست گريه مى‌كردند. «تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَناً أَلَّا يَجِدُوا ما يُنْفِقُونَ» «2» 3. اشك خوف: همين‌كه آيات الهى براى اوليا تلاوت مى‌شد، گريه‌كنان به سجده مى‌افتادند، «خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِيًّا» «3»، «وَ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ يَبْكُونَ وَ يَزِيدُهُمْ خُشُوعاً» «4» 4. اشك قلابى و ساختگى: همين آيه كه برادران يوسف گريه‌كنان نزد يعقوب آمدند كه گرگ يوسف را دريد. «يَبْكُونَ» پیام ها 1- توطئه‌گران، از نقش احساسات و زمان، غفلت نمى‌كنند. «عِشاءً» 2- گريه، هميشه نشانه‌ى صداقت نيست. به هر گريه‌اى اطمينان نكنيد. «يَبْكُونَ» «1». مائده، 83. «2». توبه، 92. «3». مريم، 58. «4». اسراء، 109." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از خانه قرآنی کریمه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با سلام با هدف آماده سازی همراهان قرانی جهت تلاوت روزی یک صفحه در مساجد و ادارات هر هفته یک صفحه از قرآن با صوت استاد پرهیزکار و متن همان صفحه در کانال قرار خواهد گرفت جهادی محبان الزهرا (س) قرآنی کریمه منطقه ۱۸ ارتباط با ادمین @S_K_ahmadi54 ایتاhttps://eitaa.com/Mohebanalzahra18 https://t.me/mohebanalzahra18 تلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قالُوا يا أَبانا إِنَّا ذَهَبْنا نَسْتَبِقُ وَ تَرَكْنا يُوسُفَ عِنْدَ مَتاعِنا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ وَ ما أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنا وَ لَوْ كُنَّا صادِقِينَ «17» گفتند: اى پدر! ما رفتيم كه مسابقه دهيم و يوسف را نزد وسايل خود (تنها) گذاشتيم، پس گرگ او را خورد و البتّه تو سخن ما را هر چند راستگو باشيم باور ندارى. پیام ها 1- دروغ، دروغ مى‌آورد. برادران براى توجيه خطاى خود، سه دروغ پى‌درپى‌گفتند: مسابقه رفته بوديم، يوسف را نزد وسايل گذاشتيم، گرگ او را خورد. «نَسْتَبِقُ‌، تَرَكْنا، فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ» 2- دروغگو فراموش كار است. با وجود اين كه برادران، يوسف را براى بازى‌ جلد 4 - صفحه 173 بردند؛ ولى در گزارش خود به پدر وى را مراقب اثاث خود اعلام كردند. «تَرَكْنا يُوسُفَ عِنْدَ مَتاعِنا»* 3- مسابقه در بازى، داراى سابقه‌اى طولانى است. «نَسْتَبِقُ» 4- خائن، ترسو است ودروغگو از افشا شدن مى‌ترسد. «ما أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنا وَ لَوْ كُنَّا صادِقِينَ» 5- دروغگو اصرار دارد كه مردم او را صادق بپندارند. «وَ ما أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنا وَ لَوْ كُنَّا صادِقِينَ»*" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ جاؤُ عَلى‌ قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى‌ ما تَصِفُونَ «18» و پيراهن يوسف را آغشته به خونى دروغين (نزد پدر) آوردند. (پدر) گفت: چنين نيست، (كه يوسف را گرگ دريده باشد)، بلكه نفسِتان كارى (بد) را براى شما آراسته است. پس صبرى جميل و نيكو لازم است و خدا را بر آنچه (از فراق يوسف) مى‌گوييد، به استعانت مى‌طلبم. نکته ها سؤال: صبر بر مقدرات الهى زيباست، ولى صبر بر ظلمى كه در حقّ كودكى مظلوم روا شده، چه زيبايى دارد كه يعقوب مى‌گويد: «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ»؟ پاسخ: اولًا يعقوب از طريق وحى مى‌دانست كه يوسف زنده است. ثانياً اگر يعقوب حركتى مى‌كرد كه ظن و گمان آنها را بيافزايد، برادران بر سر چاه رفته، يوسف را از بين مى‌بردند. ثالثاً نبايد كارى كرد كه راه توبه حتّى بر ظالمان به كلّى بسته شود. جلد 4 - صفحه 174 پیام ها 1- مراقب جوسازى‌ها باشيد. «بِدَمٍ كَذِبٍ» 2- فريب مظلوم نمايى‌ها را نخوريد. (يعقوب، فريب پيراهن خون‌آلود و اشك‌ها را نخورد بلكه گفت: امان از نفس شما.) «بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ» 3- شيطان و نفس، گناه را نزد انسان زيبا جلوه مى‌دهند و انجام آن را توجيه مى‌كنند. «سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ» 4- يعقوب عليه السلام مى‌دانست يوسف را گرگ نخورده، لذا از برادران استخوان ويا بقاياى جسد را مطالبه نكرد. «بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ»* 5- حوادث دو چهره دارد: بلا و سختى، «بِدَمٍ كَذِبٍ» صبر و زيبائى. «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ»* 6- انبياى الهى در برابر حوادث سخت، زيباترين عكس العمل را نشان مى دهند. «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ»* 7- در حوادث بايد علاوه بر صبر وتوانايى درونى، از امدادهاى الهى استمداد جست. «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ» 8- براى صبر بايد از خداوند استمداد كرد. «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ»* 9- بهترين نوع صبر آن است كه عليرغم آنكه دل مى‌سوزد و اشك جارى مى‌شود، خدا فراموش نشود. «وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ» 10- تحمّل توطئه فرزندان عليه برادر خود، سخت و درد آور است، لذا بايد از خدا براى تحمّل آن استمداد كرد. «وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ»* 11- حضرت يعقوب با جمله‌ى‌ «وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى‌ ما تَصِفُونَ» به جاى‌ «عَلى‌ ما فَعَلْتُمْ»، به برادران فهماند كه مدّعاى آنان باور كردنى نيست.* تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 175" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا