eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.3هزار دنبال‌کننده
104 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَ أَجْمَعُوا أَنْ يَجْعَلُوهُ فِي غَيابَتِ الْجُبِّ وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هذا وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ «15» پس چون او را با خود بردند وهمگى تصميم گرفتند كه او را در مخفى‌گاه چاه قرار دهند، (تصميم خود را عملى كردند) وما به او وحى كرديم كه در آينده آنها را از اين كارشان خبر خواهى داد، در حالى كه آنها (تو را) نشناسند. نکته ها از آنجا كه خداوند اراده كرده يوسف را حاكم كند، بايد دوره‌هايى را ببيند؛ برده شود تا به بردگان رحم كند. به چاه و زندان افتد تا به زندانيان رحم كند. همان گونه كه خداوند به پيامبرش مى‌فرمايد: تو فقير و يتيم بودى تا فقير و يتيم را از خود نرانى. أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً ... فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ ... «1» پیام ها 1- اتّفاق نظر و اجماع گروهى از انسان‌ها، نشانه‌ى حقانيّت نيست. «أَجْمَعُوا أَنْ يَجْعَلُوهُ فِي غَيابَتِ الْجُبِّ» 2- گاهى ميان طرح و نقشه تا عمل، فاصله است. (طرح برادران، پرتاب يوسف در چاه بود، «أَلْقُوهُ» ولى در عمل، يوسف را در چاه قرار دادند. «يَجْعَلُوهُ») «1». ضحى، 6 تا 11. جلد 4 - صفحه 171 3- زمانى وحى به يوسف عليه السلام آغاز شد كه وى از خانواده دور شد و مورد بى مهرى برادران قرار گرفت. فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ‌ ... أَوْحَيْنا إِلَيْهِ* 4- امداد الهى، در لحظه‌هاى حساس به سراغ اولياى خدا مى‌آيد. «فِي غَيابَتِ الْجُبِّ وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِ» 5- بهترين وسيله‌ى آرامش يوسف در دل چاه، الهام خدا نسبت به آينده روشن است. «أَوْحَيْنا إِلَيْهِ» 6- يوسف در نوجوانى، شايستگى دريافت وحى الهى را دارا بود. «أَوْحَيْنا إِلَيْهِ» 7- خداوند اولياى خود را با سختى‌ها آزمايش و آنان را هدايت مى‌كند. «أَوْحَيْنا إِلَيْهِ»* 8- آگاهى موجب آرامش است. (آنچه سبب آرامش يوسف در چاه شد، وحى الهى بود) «أَوْحَيْنا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هذا»* 9- اميد، بهترين سرمايه براى ادامه زندگى است. ما به يوسف وحى كرديم كه در آينده از چاه نجات پيدا مى‌كنى و برادران را از كارشان شرمنده خواهى كرد) «أَوْحَيْنا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هذا»* 10- وقتى پايان رذايل رسوايى است، انسان عاقل بايستى نفس خود را مهار كند. لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ‌ ... 11- از كارهاى زشت با اشاره و كنايه ياد كنيد. «بِأَمْرِهِمْ»*" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ جاؤُ أَباهُمْ عِشاءً يَبْكُونَ «16» و (بعد از انجام نقشه خود) شب هنگام گريه‌كنان نزد پدرشان آمدند. نکته ها در قرآن چهار نوع گريه و اشك داريم؛ 1. اشك شوق: گروهى از مسيحيان با شنيدن آيات قرآن اشك مى‌ريختند. «تَرى‌ أَعْيُنَهُمْ‌ جلد 4 - صفحه 172 تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ» «1» 2. اشك حزن و حسرت: مسلمانان عاشق همين‌كه از رسول اكرم صلى الله عليه و آله مى‌شنيدند كه امكانات براى جبهه رفتن نيست گريه مى‌كردند. «تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَناً أَلَّا يَجِدُوا ما يُنْفِقُونَ» «2» 3. اشك خوف: همين‌كه آيات الهى براى اوليا تلاوت مى‌شد، گريه‌كنان به سجده مى‌افتادند، «خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِيًّا» «3»، «وَ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ يَبْكُونَ وَ يَزِيدُهُمْ خُشُوعاً» «4» 4. اشك قلابى و ساختگى: همين آيه كه برادران يوسف گريه‌كنان نزد يعقوب آمدند كه گرگ يوسف را دريد. «يَبْكُونَ» پیام ها 1- توطئه‌گران، از نقش احساسات و زمان، غفلت نمى‌كنند. «عِشاءً» 2- گريه، هميشه نشانه‌ى صداقت نيست. به هر گريه‌اى اطمينان نكنيد. «يَبْكُونَ» «1». مائده، 83. «2». توبه، 92. «3». مريم، 58. «4». اسراء، 109." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از خانه قرآنی کریمه
5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با سلام با هدف آماده سازی همراهان قرانی جهت تلاوت روزی یک صفحه در مساجد و ادارات هر هفته یک صفحه از قرآن با صوت استاد پرهیزکار و متن همان صفحه در کانال قرار خواهد گرفت جهادی محبان الزهرا (س) قرآنی کریمه منطقه ۱۸ ارتباط با ادمین @S_K_ahmadi54 ایتاhttps://eitaa.com/Mohebanalzahra18 https://t.me/mohebanalzahra18 تلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قالُوا يا أَبانا إِنَّا ذَهَبْنا نَسْتَبِقُ وَ تَرَكْنا يُوسُفَ عِنْدَ مَتاعِنا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ وَ ما أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنا وَ لَوْ كُنَّا صادِقِينَ «17» گفتند: اى پدر! ما رفتيم كه مسابقه دهيم و يوسف را نزد وسايل خود (تنها) گذاشتيم، پس گرگ او را خورد و البتّه تو سخن ما را هر چند راستگو باشيم باور ندارى. پیام ها 1- دروغ، دروغ مى‌آورد. برادران براى توجيه خطاى خود، سه دروغ پى‌درپى‌گفتند: مسابقه رفته بوديم، يوسف را نزد وسايل گذاشتيم، گرگ او را خورد. «نَسْتَبِقُ‌، تَرَكْنا، فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ» 2- دروغگو فراموش كار است. با وجود اين كه برادران، يوسف را براى بازى‌ جلد 4 - صفحه 173 بردند؛ ولى در گزارش خود به پدر وى را مراقب اثاث خود اعلام كردند. «تَرَكْنا يُوسُفَ عِنْدَ مَتاعِنا»* 3- مسابقه در بازى، داراى سابقه‌اى طولانى است. «نَسْتَبِقُ» 4- خائن، ترسو است ودروغگو از افشا شدن مى‌ترسد. «ما أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنا وَ لَوْ كُنَّا صادِقِينَ» 5- دروغگو اصرار دارد كه مردم او را صادق بپندارند. «وَ ما أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنا وَ لَوْ كُنَّا صادِقِينَ»*" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As