هدایت شده از خانه قرآنی کریمه
5.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با سلام با هدف آماده سازی همراهان قرانی جهت تلاوت روزی یک صفحه در مساجد و ادارات هر هفته یک صفحه از قرآن با صوت استاد پرهیزکار و متن همان صفحه در کانال قرار خواهد گرفت
#صفحه_۴_جز۱_بقره_پرهیزکار
#قرارگاه جهادی محبان الزهرا (س)
#خانه قرآنی کریمه منطقه ۱۸ ارتباط با ادمین @S_K_ahmadi54
ایتاhttps://eitaa.com/Mohebanalzahra18
https://t.me/mohebanalzahra18 تلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ هِيَ راوَدَتْنِي عَنْ نَفْسِي وَ شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ أَهْلِها إِنْ كانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَ هُوَ مِنَ الْكاذِبِينَ «26»
(يوسف) گفت: او خواست كه از من (برخلاف ميلم) كام گيرد و شاهدى از خانواده زن، شهادت داد كه اگر پيراهن يوسف از جلو پاره شده، پس زن راست مىگويد و او از دروغگويان است. (زيرا در اين صورت او وهمسر عزيز، از روبرو درگير مىشدند وپيراهن از جلو چاك مىخورد.)
وَ إِنْ كانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ فَكَذَبَتْ وَ هُوَ مِنَ الصَّادِقِينَ «27»
و اگر پيراهن او (يوسف) از پشت پاره شده، پس زن دروغ گفته و او از راستگويان است.
جلد 4 - صفحه 188
نکته ها
در برخى روايات، شاهد را كودكى معرّفى كردهاند كه مثل عيسى عليه السلام در گهواره به سخن آمد، ولى چون سند محكمى ندارد، نمىتوان به آن اعتنا كرد. امّا بهتر است شاهد را يكى از مشاوران عزيز بدانيم كه فاميل همسر و داراى هوش و ذكاوت بود و همانند عزيز مصر، شاهد اين اتّفاق گرديد، و الّا اگر خود شاهد اصل ماجرا بود، معنى نداشت كه به صورت جمله شرطيه، شهادت دهد و بگويد: إِنْ كانَ ....
يوسف، ابتدا سخنى نگفت و شايد اگر همسر عزيز حرفى و تهمتى نمىزد، يوسف حاضر نمىشد آبروى او را بريزد و بگويد: «هِيَ راوَدَتْنِي»
گاهى برخى از پاكان در معرض تهمت قرار گرفتهاند: در ميان زنان، پاكدامنتر از مريم نبود، امّا او را متّهم به ناپاكى كردند، در ميان مردان نيز كسى به پاكى يوسف يافت نمىشد، به او هم نسبت نارواى زنا دادند. امّا خداوند در هردو مورد به بهترين وجه پاكى آنان را ثابت نمود.
در داستان يوسف، پيراهن او نقش آفرين است: در اينجا؛ پارگى پيراهن از پشت، دليل بىگناهى او و كشف جرم همسر عزيز گرديد و در جاى ديگر؛ پاره نشدن پيراهن موجب كشف جرم برادران او گرديد. زيرا بعد از انداختن يوسف به چاه، وقتى برادران پيراهن او را آغشته به خون كرده و به پدر نشان دادند و گفتند: يوسف را گرگ خورده است، پدر پرسيد:
پس چرا پيراهن او پاره نشده است؟! در پايان داستان نيز، پيراهنِ يوسف، وسيلهى بينا شدن چشم پدر گرديد.
پیام ها
1- متّهم بايد از خود دفاع و مجرم اصلى را معرفى كند. حضرت يوسف عليه السلام در برابر جمله «ما جَزاءُ مَنْ أَرادَ بِأَهْلِكَ سُوءاً» با گفتن «هِيَ راوَدَتْنِي»، پاسخ مناسبى به زليخا داد.
2- كسى كه در مقام قضاوت است بايد شكايت شاكى و دفاع متهم را بشنود و مدارك را بررسى كند و سپس نظر دهد. (در اين ماجرا همسر گفت كه يوسف سوء قصد داشته، «أَرادَ بِأَهْلِكَ سُوءاً» يوسف تهمت را رد كرد و گفت: «هِيَ
جلد 4 - صفحه 189
راوَدَتْنِي» شاهد نيز علامت صدق و كذب را از راه پاره شدن پيراهن جلو تا پشت سر مطرح كرد)
3- دفاع از بى گناه، واجب است و سكوت در همه جا زيبا نيست. «شَهِدَ شاهِدٌ»
4- كمك به روشن شدن حقيقت، كارى پسنديده است. «وَ شَهِدَ شاهِدٌ»
5- خداوند از راهى كه هيچ انتظارش نمىرود، افراد را حمايت مىكند. «شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ أَهْلِها»
6- آنجا كه خدا بخواهد، بستگان مجرم عليه او شهادت مىدهند. «شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ أَهْلِها»
7- در شهادت و داورى، مراعات حسب، نسب، موقعيّت و خويشاوندى متّهم، جايز نيست. «شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ أَهْلِها»
8- شهادت خويشان عليه يكديگر، سبب اطمينان بيشترى مىشود. «شاهِدٌ مِنْ أَهْلِها»
9- در قضاوت، بيش از توجّه به گفتههاى شاكى و متهم، به بررسى مدارك و اسناد توجّه شود. قالَتْ ما جَزاءُ ... قالَ هِيَ راوَدَتْنِي ... شَهِدَ شاهِدٌ ... إِنْ كانَ قَمِيصُهُ ...
10- در قضاوت، هر جرمى كارشناس نياز دارد. شَهِدَ شاهِدٌ ... إِنْ كانَ قَمِيصُهُ ...
11- در جرمشناسى از آثار ظريف به جاى مانده، مجرم شناخته و مسايل كشف مىشود. إِنْ كانَ قَمِيصُهُ ...
12- قاضى مىتواند بر اساس قرائن، حكم كند. «إِنْ كانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَ هُوَ مِنَ الْكاذِبِينَ»
13- بكارگيرى روشهاى جرمشناسى براى تشخيص جرم و مجرم، لازم است. «إِنْ كانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ ...»
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 190"
#تفسیر_سوره_یوسف_آیه_۲۶_۲۷_جز۱۲
#سوره_مبارکه_یوسف
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَلَمَّا رَأى قَمِيصَهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ قالَ إِنَّهُ مِنْ كَيْدِكُنَّ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ «28»
پس همين كه (عزيز مصر) پيراهن او را ديد كه از پشت پاره شده است، (حقيقت را دريافت و) گفت: بىشك اين از حيله شما زنان است. البتّه حيله شما شگرف است.
نکته ها
با اينكه قرآن، كيد شيطان را ضعيف مىداند: «إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعِيفاً» «1» ولى در اين آيه، كيد زنان بزرگ شمرده شده است. به گفتهى تفسير صافى، اين به خاطر آن است كه وسوسه شيطان غيابى و سارقانه است، ولى وسوسه زن با لطف و محبّت و حضورى و دائمى است.
گاهى خداوند كارهاى بزرگ را با وسيلههاى كوچك انجام مىدهد. مثلًا سرنگونى سپاه ابرهه را با پرندگان ابابيل، حفظ جان پيامبر اسلام را با تار عنكبوت، آموزش دفن ميّت را با كلاغ، اثبات پاكى مريم عليها السلام را با سخن گفتن نوزاد، پاكى يوسف را با پاره شدن پيراهن، ايمان آوردن يك كشور را با سفر هُدهُد و كشف اصحاب كهف را با نمونه پول، تحقّق بخشيده است.
پیام ها
1- قضاوت بر اساس ادلّه و بدور از حبّ و بغضها، مقتضاى عدالت است. فَلَمَّا رَأى قَمِيصَهُ ... قالَ إِنَّهُ مِنْ كَيْدِكُنَّ*
2- استدلال منطقى، هر انسانى را مطيع و منقاد مىكند. (عزيز مصر مطيع سخن شاهد شد) شَهِدَ شاهِدٌ ... قالَ إِنَّهُ مِنْ كَيْدِكُنَّ*
3- آثار و مدارك صحنه جرم بايد به دقت مشاهده و بررسى شود. «قُدَّ مِنْ دُبُرٍ»*
4- وقتى به نتيجه قطعى رسيديد، در اعلان حكم ترديد نكنيد. فَلَمَّا رَأى ... قالَ*
«1». نساء، 76.
جلد 4 - صفحه 191
5- عزيز مصر داراى عدالت نسبى و انصاف در برخورد با موضوعات بوده است.
(چون بدون پرسش و پاسخ كسى را متهم نكرد و پس از آن نيز حقّ را به يوسف داد). فَلَمَّا رَأى ... إِنَّهُ مِنْ كَيْدِكُنَّ*
6- حقّ، پشت پرده نمىماند و مجرم روزى رسوا مىشود. «إِنَّهُ مِنْ كَيْدِكُنَّ»
7- سخن حقّ را گرچه تلخ و بر ضرر باشد بپذيريم. (عزيز پذيرفت كه مقصّر همسر اوست) «إِنَّهُ مِنْ كَيْدِكُنَّ»*
8- از مكر زنان ناپاك بترسيد كه حيلهى آنان خطرناك است. «إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ»
9- گاهى مكر و حيله هر قدر هم بزرگ باشد، قابل كشف و افشاست. فَلَمَّا رَأى ... قالَ إِنَّهُ مِنْ كَيْدِكُنَّ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ"
#تفسیر_سوره_یوسف_آیه_۲۸_جز۱۲
#سوره_مبارکه_یوسف
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As