eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.6هزار دنبال‌کننده
107 عکس
27 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
"تفسیر نور (محسن قرائتی) ثُمَّ يَأْتِي مِنْ بَعْدِ ذلِكَ سَبْعٌ شِدادٌ يَأْكُلْنَ ما قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّا تُحْصِنُونَ «48» سپس بعد از آن، هفت سال سخت مى‌آيد كه مردم آنچه را برايشان از پيش ذخيره كرده‌ايد خواهند خورد جز اندكى كه (براى بذر) حفظ مى‌كنيد. ثُمَّ يَأْتِي مِنْ بَعْدِ ذلِكَ عامٌ فِيهِ يُغاثُ النَّاسُ وَ فِيهِ يَعْصِرُونَ «49» سپس بعد از آن، سالى فرا مى‌رسد كه به مردم در آن سال باران مى‌رسد (و مشكل قحطى تمام مى‌شود) ودر آن سال مردم (به خاطر وسعت و فراوانى، از ميوه‌ها ودانه‌هاى روغنى) عصاره مى‌گيرند. نکته ها «يُغاثُ النَّاسُ» يا از «غوث» است، يعنى مردم از جانب خداوند يارى مى‌شوند و يا از «غيث» است، يعنى باران مى‌بارد و حوادث تلخ پايان مى‌پذيرد. «1» هفت گاو فربه و لاغر و هفت خوشه سبز و خشك كه در خواب آمده بود، توسط يوسف به 14 سال نعمت و قحطى تعبير شد، امّا سال پانزدهم كه سال نزول باران و فراوانى بود و در خواب پادشاه نيامده بود، خبر از غيب است كه يوسف از جانب خداوند مطرح كرد، تا زمينه براى اعلام نبوّتش فراهم باشد. ثُمَّ يَأْتِي مِنْ بَعْدِ ذلِكَ عامٌ‌ ... «1». تفسير الميزان. جلد 4 - صفحه 219 شرايط يك مديريّت كارآمد در جامعه: 1. اعتماد مردم. «إِنَّا نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ» 2. صداقت. «يُوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ» 3. علم و دانايى. «عَلَّمَنِي رَبِّي» 4. پيش‌بينى صحيح. «فَذَرُوهُ فِي سُنْبُلِهِ» 5. اطاعت مردم. زيرا مردم طرح يوسف را اجرا كردند. پیام ها 1- مردم را نسبت به شدايد و سختى‌هاى آينده آگاه كنيم تا آمادگى مقابله با آن را داشته باشند. «ثُمَّ يَأْتِي مِنْ بَعْدِ ذلِكَ سَبْعٌ شِدادٌ»* 2- پس‌انداز وبرنامه‌ريزى براى ايّام ناتوانى، ارزشمند است. «سَبْعٌ شِدادٌ يَأْكُلْنَ ما قَدَّمْتُمْ» 3- آينده نگرى و برنامه‌ريزى مى‌تواند ملّتى را از طوفان‌هاى سخت حوادث عبور دهد. «يَأْكُلْنَ ما قَدَّمْتُمْ»* 4- در مصرف، مقدارى را براى بذر و سرمايه ذخيره كنيد. ( «مِمَّا تُحْصِنُونَ» يعنى در حصن و حرز ذخيره كردن.) 5- در شرايط سخت بايد پايه‌ها و سرمايه‌هاى اصلى را حفظ كرد. «مِمَّا تُحْصِنُونَ»* 6- روشهاى نگاهدارى وتبديل مواد غذايى را بياموزيم تا از بين نروند. «مِمَّا تُحْصِنُونَ»* 7- بعد از سختى، آسانى است. «ثُمَّ يَأْتِي مِنْ بَعْدِ ذلِكَ عامٌ فِيهِ يُغاثُ النَّاسُ»* 8- مردم را به آينده اميدوار كنيم تا بتوانند سختى‌ها را تحمّل كنند. «ثُمَّ يَأْتِي مِنْ بَعْدِ ذلِكَ عامٌ فِيهِ يُغاثُ»* 9- پيش بينى وضع هوا و بارندگى امرى مفيد در برنامه ريزى كشاورزى است. يَأْتِي‌ ... عامٌ فِيهِ يُغاثُ* 10- بعضى از رؤياها مى‌تواند بازگو كننده‌ى رخدادهاى آينده و رموز راهگشا جلد 4 - صفحه 220 براى انسان باشد. «يُغاثُ النَّاسُ وَ فِيهِ يَعْصِرُونَ» 11- براى دفع مشكل مردم اقدام كنيم، هر چند مردم منطقه و كشور ما نباشند. (طرح يوسف براى منطقه خودش نبود)* 12- علم و دانش، رمز پيشرفت و بقاى حكومت‌ها وامنيّت ورفاه جامعه است. (طرح و برنامه يوسف براى مبارزه با قحطى و خشكسالى، از دانش او حكايت دارد)*" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ قالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ فَلَمَّا جاءَهُ الرَّسُولُ قالَ ارْجِعْ إِلى‌ رَبِّكَ فَسْئَلْهُ ما بالُ النِّسْوَةِ اللَّاتِي قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ إِنَّ رَبِّي بِكَيْدِهِنَّ عَلِيمٌ «50» و پادشاه گفت: او را نزد من آوريد، پس چون فرستاده‌ى شاه نزد وى آمد (يوسف) گفت: نزد آقاى خود برگرد و از او بپرس كه ماجراى آن زنانى كه دستانشان را بريدند چه بود؟ همانا پرودگار من، به حيله آنان آگاه است. نکته ها يوسف با تعبير خواب پادشاه و ارائه برنامه‌اى سنجيده، آن هم بدون توقّع و قيد و شرطى، ثابت كرد كه او يك مجرم و زندانى عادى نيست، بلكه انسانى فوق‌العاده و داناست. وقتى فرستاده‌ى شاه به سوى يوسف آمد، فوراً از خبر آزادى استقبال نكرد، بلكه درخواست كرد كه پرونده سابق دوباره بررسى شود، زيرا او نمى‌خواست مشمول عفو شاهانه شود، بلكه مى‌خواست بى‌گناهى و پاكدامنى او ثابت شود و به شاه بفهماند كه در رژيم او تا چه اندازه فساد و بى‌عدالتى حاكم شده است. در حديث مى‌خوانيم: كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: از صبر يوسف در شگفتم كه وقتى عزيز مصر نياز به تعبير خواب پيدا كرد نگفت تا از زندان آزاد نشوم نمى‌گويم، امّا زمانى كه‌ جلد 4 - صفحه 221 خواستند او را آزاد كنند، بيرون نيامد تا رفع تهمت شود. «1» شايد يوسف به خاطر رعايت احترام عزيز مصر، از همسر او نام نبرد و اشاره به مجلس ميهمانى كرد. «قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ» پیام ها 1- مغزهايى كه كشور بدانها احتياج دارد و زندانى هستند، اگر مرتكب جنايتى نشده‌اند، بايد با كمك دولت آزاد شوند. «وَ قالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ» 2- براى استفاده از مغزهاى متفكّر (بويژه در شرايط بحرانى) درنگ جايز نيست. «وَ قالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ»* 3- حاكمان، نيازمند انسان‌هاى انديشمند، با تدبير و بزرگ هستند. «وَ قالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ»* 4- اگر خدا بخواهد پادشاه را نيازمند برده زندانى مى‌كند. «قالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ»* 5- يوسف عليه السلام، پادشاه مصر را ارباب خود نمى‌دانست. «ارْجِعْ إِلى‌ رَبِّكَ»* 6- احترام رهبران و حاكمان را هر چند كافر باشند نزد زيردستانشان بايد نگاهداشت. «ارْجِعْ إِلى‌ رَبِّكَ»* 7- آزادى، به هر قيمتى ارزش ندارد. اثبات بى‌گناهى مهم‌تر از آزادى است. «ارْجِعْ إِلى‌ رَبِّكَ فَسْئَلْهُ» 8- فرد زندانى كه على‌رغم آزادى، پيشنهاد بررسى پرونده را مى‌دهد، پاك است. «فَسْئَلْهُ» 9- يوسف، اول ذهن مردم را پاك كرد، بعد مسئوليّت پذيرفت. «ما بالُ النِّسْوَةِ» 10- دفاع از آبرو و حيثيّت، واجب است. «ما بالُ النِّسْوَةِ» 11- دادخواهى از حاكمان غير الهى جايز است. فَسْئَلْهُ ما بالُ النِّسْوَةِ ...* 12- در موارد حساس (مانند موقعيّت يوسف عليه السلام در برابر پادشاه) نبايستى به‌ «1». تفسير اطيب‌البيان. جلد 4 - صفحه 222 جهت حفظ آبروى برخى، حقايق را پنهان كرد. ما بالُ النِّسْوَةِ ...* 13- اشاره يوسف به‌ «قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ» شايد به اين جهت بود كه اين واقعه جنبه عمومى‌ترى داشت و قابل انكار نبود. «ما بالُ النِّسْوَةِ اللَّاتِي قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ»* 14- گناهان و مسائل اخلاقى را در لفّافه و پوشش بگوييم. «إِنَّ رَبِّي بِكَيْدِهِنَّ عَلِيمٌ»* 15- گرچه كيد دشمن عظيم است، امّا خداوند نيز به همه كيدها آگاه است و دوستان خود را از كيدها حفظ مى‌كند. «إِنَّ رَبِّي بِكَيْدِهِنَّ عَلِيمٌ»*" ‏‏‏‏٠_جز۱۲ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قالَ ما خَطْبُكُنَّ إِذْ راوَدْتُنَّ يُوسُفَ عَنْ نَفْسِهِ قُلْنَ حاشَ لِلَّهِ ما عَلِمْنا عَلَيْهِ مِنْ سُوءٍ قالَتِ امْرَأَةُ الْعَزِيزِ الْآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ أَنَا راوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ وَ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ «51» (پادشاه به زنان) گفت: وقتى از يوسف كام مى‌خواستيد چه منظور داشتيد؟ زنان گفتند: منزه است خدا، ما هيچ بدى از او نمى‌دانيم. همسر عزيز گفت: اكنون حقيقت آشكار شد، من (بودم كه) از او كام خواستم و بى‌شك او از راستگويان است. نکته ها «خطب» دعوت شدن براى امر مهم را گويند. «خطيب» كسى است كه مردم را به هدفى بزرگ دعوت مى‌كند. «حَصْحَصَ» از «حصّه» يعنى جدا شدن حقّ از باطل است. «1» در اين ماجرا يكى از سنّت‌هاى الهى محقّق شده است، كه به خاطر تقواى الهى، گشايش ايجاد مى‌شود. «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» «2» هركس از خدا پروا كند، براى او راه خروج و گشايش قرار مى‌دهد و از جايى كه حسابش را نمى‌كند، به او روزى مى‌رساند. «1». تفسير اطيب‌البيان. «2». طلاق 2- 3. جلد 4 - صفحه 223 پیام ها 1- گاهى كه گره كور مى‌شود، شخص اوّل كشور بايد خود پرونده را بررسى و دادگاه تشكيل دهد. «قالَ ما خَطْبُكُنَّ» 2- افراد متّهم را دعوت كنيد تا از خود دفاع كنند. «ما خَطْبُكُنَّ» حتّى زليخا نيز حضور داشت. «قالَتِ امْرَأَةُ الْعَزِيزِ» 3- به دنبال تلخى‌ها شيرينى‌ها است. در برابر «أَرادَ بِأَهْلِكَ سُوءاً»، «ما عَلِمْنا عَلَيْهِ مِنْ سُوءٍ» آمده است. 4- زنان مصر نه تنها بر خطاكار نبودن يوسف اعتراف كردند، بلكه هر نوع بدى و انحرافى را از او نفى كردند. ( «مِنْ سُوءٍ» يعنى هيچ عيب و گناهى بر او نيست)* 5- حقّ براى هميشه، مخفى نمى‌ماند. «الْآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ» 6- روشن شدن برخى پرونده‌ها و حقايق نياز به زمان دارد. «الْآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ»* 7- وجدان‌ها، روزى بيدار شده واعتراف مى‌كنند. «أَنَا راوَدْتُهُ» چنانكه فشار جامعه و محيط، گردنكشان را به اعتراف وادار مى‌كند. (همسر عزيز همين كه ديد تمام زنان به پاكدامنى يوسف اقرار كردند، او نيز به اعتراف گردن نهاد.) 8- عزيز مصر خواست مراوده‌ى زليخا با يوسف عليه السلام مخفى بماند، ولى خداوند آن را بر همه‌ى عالميان و براى هميشه آشكار كرد تا پاكى يوسف اثبات گردد. قالَتِ‌ ... أَنَا راوَدْتُهُ* 9- آنگاه كه خدا بخواهد، دشمن، خود وسيله‌ى نجات و رفع اتّهام مى‌شود. «إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ» ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As