"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلى مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ ما كانَ لَنا أَنْ نَأْتِيَكُمْ بِسُلْطانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ «11»
پيامبرانشان در جوابشان گفتند: (آرى) ما جز بشرى مثل شما نيستيم، ولى خداوند بر هركس از بندگانش كه بخواهد منّت مىگذارد (و او را بر مردم مبعوث مىكند) و ما را نرسد كه جز با اذن خداوند، براى شما معجزهاى بياوريم، پس مؤمنان بايد تنها بر خداوند توكّل نمايند.
نکته ها
گرچه در اين آيه مىفرمايد: خداوند بر هر كس بخواهد منّت گذاشته، او را پيامبر قرار مىدهد، ولى خداى حكيم مىداند كه چه كسى ظرفيّت و لياقت اين مسئوليّت بزرگ را دارد.
«اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ» «1» خدا بهتر مىداند كه رسالت خود را كجا قرار دهد.
كفّار و مشركان با انبيا دو حرف داشتند:
1. شما انسانهايى مثل ما هستيد.
«1». انعام، 124.
جلد 4 - صفحه 395
2. معجزهاى را كه ما پيشنهاد مىكنيم براى ما بياوريد.
در اين آيه، پاسخ اين دو حرف آمده است: امّا اين كه ما انسانى همانند شما هستيم قبول داريم، ولى خداوند بر ما منّت گذاشته و به ما وحى كرده است، امّا اين كه معجزهى ما به دلخواه شما باشد، اين نمىشود، زيرا ما حقّ نداريم بدون اذن خداوند، معجزهاى بياوريم.
پیام ها
1- گرچه انسانها همه در شكل و ظاهر يكسانند، اما دليل بر اين نيست كه در باطن و معنويّت نيز يكسانند. إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ ...
2- الگوها و مربيّان بايد با تربيت پذيران، در شرايط همسان باشند. (آنچه نقطهى قوّت انبياست، در نظر بعضى نقطهى ضعف بود. اگر پيامبران از خود انسانها و داراى نيازها و غرايز و مشكلات انسانى نبودند، نمىتوانستند مربى و الگوى انسانها واقع شوند.) «بَشَرٌ مِثْلُكُمْ»
3- پيامبران، در باره خود غلوّ نمىكردند و مىگفتند: ما انسانى مثل شما هستيم. «إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ»
4- مقام نبوّت، هديه و منّت الهى است. «يَمُنُّ»
5- معجزه به امر خداست، نه اراده مردم. (حتّى اگر مردم توقع معجزه نداشته باشند، انبيا آن را مىآورند) «إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ»
6- توكّل، لازمهى ايمان است. «فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»
7- مؤمن، از عناد و انكار مخالفان خسته نمىشود و با توكّل بر خداوند راهش را ادامه مىدهد. «وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 396"
#تفسیر_سوره_ابراهیم_آیه_۱۱جز۱۳
#سوره_مبارکه_ابراهیم
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما لَنا أَلَّا نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَ قَدْ هَدانا سُبُلَنا وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلى ما آذَيْتُمُونا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ «12»
و چرا ما بر خدا توكل نكنيم، در حالىكه او ما را به راههاى (سعادت) ما هدايت كرده است؟ قطعاً ما در برابر هر آزارى كه شما نسبت به ما روا داريد، مقاومت خواهيم كرد و اهل توكّل بايد فقط بر خداوند توكّل نمايند.
نکته ها
توكّل يعنى وكيل گرفتن. وكيل بايد چهار شرط داشته باشد: درايت، امانت، قدرت و محبت و كسى جز خدا اين شروط را به نحو كامل ندارد، پس بر او توكّل كنيم.
امام رضا عليه السلام فرمود: مرز توكّل آن است كه با ايمان به خدا، از هيچكس نترسى. «1»
پیام ها
1- خدايى كه هدايت كرد، حمايت هم مىكند. پس تنها بر او توكّل كنيم. «نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَ قَدْ هَدانا»
2- راه انبيا همان راه خداست. (به جاى «سبله» فرمود: «سُبُلَنا» چنانكه در جاى ديگر مىفرمايد: «قُلْ هذِهِ سَبِيلِي أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصِيرَةٍ» «2»
3- لازمه پيمودن راه خدا، تحمّل سختىهاست. «سُبُلَنا- لَنَصْبِرَنَّ»
4- هم بايد بر خدا توكل كرد و هم بايد در برابر مخالفان صبر و مقاومت نمود. نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ ... وَ لَنَصْبِرَنَ
5- مؤمن با آزار و شكنجه، از عقيده و عملش دست برنمىدارد. «لَنَصْبِرَنَّ عَلى ما آذَيْتُمُونا»
6- كسى مىتواند صبر كند كه تكيهگاهى داشته باشد. لَنَصْبِرَنَ ... عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». يوسف، 108.
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 397"
#تفسیر_سوره_ابراهیم_آیه_۱۲جز۱۳
#سوره_مبارکه_ابراهیم
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا فَأَوْحى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ «13»
و كفّار به پيامبرانشان گفتند: ما قطعاً شما را از سرزمين خود بيرون مىكنيم، مگر آنكه در كيش ما در آييد پس پروردگارشان به آنان وحى كرد كه ما حتماً ستمگران را نابود مىكنيم.
نکته ها
سؤال: مگر انبيا قبل از بعثت، مشرك بودند كه كفّار از آنان تقاضا مىكردند به آيين ما باز گرديد؟ «لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا»
پاسخ: اوّلًا ممكن است مراد كفّار، برگشت پيامبران در سلطهى آنان باشد. يعنى مىگفتند: بر فرض كه شما ايمان داريد، ولى نبايد در برابر ما قيام كنيد و خود و يارانتان از راه ما سرپيچى نماييد.
ثانياً «عود» اگر با حرف «الى» همراه بود به معناى بازگشت به حالت اوّل است، ولى حال كه با «فى» همراه است، مراد از آن تغيير و تحوّل است نه بازگشت به حالت اوّل، يعنى تغيير عقيده دهيد و آيين ما را بپذيريد.
پیام ها
1- همهى انبيا، گرفتار مخالفان بودند. «قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ»
2- تهديد و تبعيد، سياست زورگويانِ بىمنطق است. لَنُخْرِجَنَّكُمْ ...
3- كفّار نمىخواهند مؤمنان هويّت مستقلّى داشته باشند. «لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا»
4- تهديد را بايد با تهديد پاسخ داد. «لَنُخْرِجَنَّكُمْ- لَنُهْلِكَنَّ»
5- دليل هلاكت ظلم است، نه كفر. كَفَرُوا ... لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ
6- ظلم، دوام ندارد و ظالم، عاقبت نابود مىشود. «لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 398
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
تفسیر نور، محسن قرائتی"
#تفسیر_سوره_ابراهیم_آیه_۱۳_جز۱۳
#سوره_مبارکه_ابراهیم
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَنُسْكِنَنَّكُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ ذلِكَ لِمَنْ خافَ مَقامِي وَ خافَ وَعِيدِ «14»
و همانا بعد از (هلاكت) ستمگران، شما را در آن سرزمين سكونت خواهيم داد. اين، براى كسانى است كه از مقام من پروا كنند واز وعده تهديد آميزم بترسند.
نکته ها
خداوند متعال وعده داده است كه ستمگران نابود و اولياى او حاكم شوند وچون تاكنون اين وعده به صورت گسترده محقّق نشده، در زمان ظهور امام زمان عليه السلام عملى خواهد شد.
قرآن كريم بارها وعده داده است كه «اولياى خدا بر زمين حاكم خواهند شد و دشمنان آنان به هلاكت خواهند رسيد.» در اين جاسه مورد را ذكر مىكنيم:
الف: «إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ» «1» همانا لشكر ما قطعاً پيروز است.
ب: «وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِينَ إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ» «2» حرف ما نسبت به انبيا قطعى است كه آنها پيروزند.
ج: «أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ» «3» وارث زمين بندگان شايسته من خواهند بود.
به هر حال، پيروزى حقّ بر باطل و تشكيل حكومت الهى به دست مردان خدا از وعدههاى قطعى و مكرّر قرآن است.
ذات الهى، سرچشمه خيرات وخوبىهاست ودوست داشتنى است. «وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ» «4» مؤمن بيشترين علاقه را به خدا دارد. آنچه سبب پرواست، مقام خداست.
آرى! اگر دوست شما قاضى باشد و كار شما به دادگاه بكشد و پاى حساب به ميان آيد، شما از دادگاه ومقام عدل او مىترسيد با اينكه او دوست شماست.
پیام ها
1- كفّار، زمين را منطقهى قدرتنمايى خود مىدانند، غافل از آن كه حكومت زمين به دست انبيا و مؤمنان مىرسد. در برابر تهديد كفار: «لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنا» وعده خداوند: «لَنُسْكِنَنَّكُمُ الْأَرْضَ»
«1». صافّات، 173.
«2». صافّات، 171، 172.
«3». انبياء، 105.
«4». بقره، 165.
جلد 4 - صفحه 399
2- خداوند به اولياى خود وعدهى پيروزى داده است. «لَنُسْكِنَنَّكُمُ»
3- انبيا تنها براى بيان احكام و موعظه نيامدهاند، براى حكومت نيز آمدهاند. «لَنُسْكِنَنَّكُمُ»
4- شرط پيروزى بر ستمگران، داشتن تقواست. «خافَ مَقامِي وَ خافَ وَعِيدِ»
5- از تهديد كفّار نترسيد كه مىگويند: «لَنُخْرِجَنَّكُمْ» از تهديد خدا بترسيد كه مىفرمايد: «خافَ وَعِيدِ»"
#تفسیر_سوره_ابراهیم_آیه_۱۴جز۱۳
#سوره_مبارکه_ابراهیم
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ اسْتَفْتَحُوا وَ خابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ «15»
و (پيامبران ومومنان) در انتظار فتح و پيروزى بودند، و (لى) تمام ستمگران لجوج محروم ماندند.
مِنْ وَرائِهِ جَهَنَّمُ وَ يُسْقى مِنْ ماءٍ صَدِيدٍ «16»
عاقبتِ اين (ستمگرانِ لجوج)، دوزخ است واز آبى بدبو وچركين نوشانده مىشوند.
نکته ها
«وراء» به معناى عاقبت و پايان است، چنانكه در فارسى نيز مىگوييم: پشت سر اين غذا مريضى است. «1»
همهى انبيا در انتظار پيروزى بودند. نوح مىگويد: «أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ» «2» خداوندا! من مغلوبم، كمكى برسان. ساير انبيا نيز از خداوند فتح و پيروزى مىخواستند: «رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ قَوْمِنا بِالْحَقِّ وَ أَنْتَ خَيْرُ الْفاتِحِينَ» «3» پروردگارا! ميان ما و قوم ما به حقّ حكم كن، كفّار نيز به مسلمانان مىگفتند: شما كه مىگوييد ما در روزى پيروز خواهيم شد، پس آن روز كى فرا مىرسد؟ «مَتى هذَا الْفَتْحُ» «4» اين جاست كه قرآن كريم در آيات بسيارى از
«1». تفسير نمونه.
«2». قمر، 10.
«3». اعراف، 89.
«4». سجده، 28.
جلد 4 - صفحه 400
پيروزى پيامبران و نابودى كافران و عذاب آنان سخن مىگويد و با قاطعيّت به كفّار اعلام مىكند كه آن روز به زودى فرا مىرسد.
نوشيدنىهاى دوزخيان در قيامت سوزنده است نه سيراب كننده:
الف: «سُقُوا ماءً حَمِيماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ» «1» از آب جوشانى نوشانده مىشوند كه درون آنها را قطعه قطعه مىكند.
ب: «يُغاثُوا بِماءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ» «2» از آبى همچون مس گداخته پذيرايى مىشوند، كه حرارت آن صورتها را كباب مىكند.
اما اهل بهشت در كنار نهرهايى از آب گوارا زندگى مىكنند و از شير و عسل مصفّا كه از طرف خداوند براى آنان آماده شده است استفاده مىكنند و از همهى نعمتهاى الهى بهرهمندند. «وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً» «3»
در تاريخ آمده است: يكى از ستمگران بنىاميّه به نام «وليدبنيزيد بن عبدالملك» روزى براى آگاه شدن از آيندهاش، قرآن را باز كرد و چشمش به اين آيه «وَ اسْتَفْتَحُوا ...» افتاد، عصبانى شد و قرآن را پاره كرد و شعرى به اين مضمون سرود: اى قرآن! تو مرا جبّار عنيد مىدانى و تهديدم مىكنى؟ آرى، من همان جبّار عنيدم. من امروز تو را پاره مىكنم، تا در قيامت گواهى دهى كه وليد مرا پارهپاره كرد. «4»
«1». محمد، 15.
«2». كهف، 29.
«3». انسان، 21.
«4». تفسير نمونه."
#تفسیر_سوره_ابراهیم_آیه_۱۵_جز۱۳
#سوره_مبارکه_ابراهیم
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يَتَجَرَّعُهُ وَ لا يَكادُ يُسِيغُهُ وَ يَأْتِيهِ الْمَوْتُ مِنْ كُلِّ مَكانٍ وَ ما هُوَ بِمَيِّتٍ وَ مِنْ وَرائِهِ عَذابٌ غَلِيظٌ «17»
آن (آب چركين) را جرعه جرعه مىآشامد، در حالى كه فرو بردن آن هرگز گوارا نيست و مرگ از هر سو به سراغ او مىآيد، ولى او مردنى نيست وپس از آن، عذاب شديدى است.
جلد 4 - صفحه 401
نکته ها
در اين آيه، سيمايى از عذاب دوزخيان مطرح شده است:
الف: عذاب اهل دوزخ ذرّه ذرّه است تا شكنجهى آنان بيشتر باشد.
ب: عذابهاى گوناگون، دوزخيان را تا مرز مرگ پيش مىبرند، ولى آنان نمىميرند.
ج: عذابها، عقبههاى سختترى دارد و رو به افزايش است.
قرآن در وصف عذاب قيامت، چندين تعبير دارد: «أَلِيمٌ»، «شَدِيدُ»، «غَلِيظٌ»، «عَظِيمٌ» كه همه اشاره به شدت و عظمت عذاب دارد.
«اساغه» به معناى آشاميدن آب است با ميل و رغبت. جملهى «لا يَكادُ يُسِيغُهُ» يعنى هرگز با ميل خود آن را نمىآشامد. «1»
رسولاكرم صلى الله عليه و آله فرمود: هركس شراب بنوشد، تا چهل روز نمازش قبول نمىشود و سزاوار است كه خداوند از آب بد بوى متعفّنِ دوزخ، به او بنوشاند. «2»
پیام ها
1- عذاب دوزخ تدريجى و دائمى است. «يَتَجَرَّعُهُ»
2- دوزخيان مرگ ندارند و عذاب دوزخ سبب مرگ نمىشود. «ما هُوَ بِمَيِّتٍ»
3- عذاب دوزخ رو به افزايش است. «وَ مِنْ وَرائِهِ عَذابٌ غَلِيظٌ»
«1». تفسير تبيان.
«2». تفسير مجمع البيان.
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 402"
#تفسیر_سوره_ابراهیم_آیه_۱۷جز۱۳
#سوره_مبارکه_ابراهیم
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As