eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.2هزار دنبال‌کننده
102 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ «43» ما قبل از تو نيز، جز مردانى كه به سويشان وحى مى‌نموديم (فرشته يا موجود ديگرى را) نفرستاديم (كه آنها از آمدن تو تعجب مى‌كنند، به آنها بگو:) اگر نمى‌دانيد از اهل ذكر بپرسيد. نکته ها اين آيه يك اصل كلى را كه عقل هر بشرى مى‌پذيرد، مطرح مى‌كند وآن مراجعه به اهل علم وكارشناس است، يعنى هر چه را نمى‌دانيد از آگاهان واهل خبره‌ى آن‌سؤال كنيد. البتّه در زمينه‌ى مسائل دينى، بهترين مصداقِ «اهل ذكر» اهل‌بيت پيامبرند. روايات زيادى از طريق شيعه و سنّى به اين مضمون وارد شده كه در جلد سوم ملحقات احقاق الحق، صفحه‌ى 482 به بعد نقل شده است. طبرى، ابن كثير و آلوسى نيز در تفاسيرشان، ذيل اين آيه، اهلِ ذكر را اهل بيت پيامبر معرّفى كرده‌اند. در جلد 23 بحار صفحه 172 به بعد، حدود شصت روايت در اين باره نقل شده كه در برخى از آنها، امامان معصوم فرموده‌اند: «نحن و الله اهل الذكر المسؤلون» بخدا قسم ما هستيم، آن اهل ذكرى كه مردم بايد سؤالات خود را از آنان بپرسند. پیام ها 1- پيامبران الهى همه از جنس خود بشر بوده‌اند، نه از جنس فرشتگان. وَ ما أَرْسَلْنا ... إِلَّا رِجالًا جلد 4 - صفحه 525 2- پيامبران، همه مرد بوده‌اند، آنهم مردانِ بالغ ورشيد. (گرچه بعضى مثل عيسى و يحيى عليهما السلام در طفوليّت به نبوّت رسيده‌اند.) «رِجالًا» 3- نزول وحى الهى بر يك انسان تعجبى ندارد، اين سنّت خداوند براى هدايت بشر بوده است. «رِجالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ» 4- جهل عذر نيست، پرسيدن و دانستن وظيفه است. «فَسْئَلُوا» 5- مسائل دين را بايد از كارشناس دين پرسيد، نه هر كس اندك آشنائى با دين دارد. «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ» 6- آنجا كه انسان خود چيزى را مى‌داند، سؤال معنى ندارد. فَسْئَلُوا ... إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ‌ 7- اگر پرسش از اهل ذكر لازم باشد، پس پذيرش پاسخ او نيز لازم است، وگرنه سؤال لغو است. «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ» 8- آنجا سؤال كنيم كه خود نتوانيم بدانيم، نه آنكه هر چه را نمى‌دانيم، بدون آنكه فكر و تأملى كنيم، فوراً سؤال كنيم. آيه نمى‌فرمايد: فَسْئَلُوا ... فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا اگر نمى‌دانيد سؤال كنيد، بلكه مى‌فرمايد: فَسْئَلُوا ... إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ‌ يعنى اگر نمى‌توانيد بدانيد، سؤال كنيد." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ «44» (ما پيامبران پيش از تو را) همراه با معجزات وكتب (آسمانى فرستاديم) و به سوى تو ذكر (قرآن) را فرو فرستاديم، تا براى مردم آنچه را كه برايشان نازل شده روشن بيان كنى و شايد بيانديشند. نکته ها «بينات» به معناى دلايل روشن نبوّت و معجزات است و «زبر» جمع «زبور» به معناى كتابِ آسمانى است. جلد 4 - صفحه 526 شايد آيه اشاره به دو نوع وحى داشته باشد، يك وحى كه قرآن است وبراى همه‌ى مردم، و يك وحى كه براى تفسير و بيان قرآن است و مخصوص پيامبر. يعنى ما به سوى تو ذكر فرستاديم تا تفسير قرآنى را كه براى مردم نازل شده بيان كنى. پیام ها 1- پيامبران هم معجزه داشته‌اند، هم كتاب تا مردم در تشخيص حقّ و باطل دچار اشتباه نشوند. «بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ» 2- پيامبران همراه دلايل عقلى «بينه» و نقلى «زبر» بوده‌اند. «بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ» 3- گرچه قرآن بر شخص پيامبر نازل شده، امّا مخاطب آن همه‌ى مردم‌اند. أَنْزَلْنا إِلَيْكَ‌ ... ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ‌ 4- قرآن، يكبار بصورت يكجا بر پيامبر نازل شده است و بار ديگر به صورت تدريجى كه مردم از آن آگاه شده‌اند. أَنْزَلْنا إِلَيْكَ‌ ... ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ‌ (در زبان عربى، «انزال» براى نزول دفعى و «تنزيل» براى نزول تدريجى بكار مى‌رود.) 5- قرآن، نياز به بيانِ پيامبر دارد. لذا جدا كردن قرآن از سنّت و روايات جايز نيست. «لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ» 6- وظيفه پيامبر، بيان قرآن و وظيفه‌ى مردم، پذيرش آن بر اساس فكر و انديشه است. لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ‌ ... يَتَفَكَّرُونَ‌ 7- قرآن، ذكر است، مايه تذكّر و توجّه انسان و دور نمودن او از غفلت و نسيان. «أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فسیر نور (محسن قرائتی) أَ فَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُوا السَّيِّئاتِ أَنْ يَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ «45» آيا كسانى‌كه بدى‌ها را با حيله و نيرنگ انجام دادند، درامانند، از اينكه خداوند آنان را در زمين فرو برد يا از جايى كه پيش‌بينى وانديشه نمى‌كنند، عذاب الهى به سراغشان آيد. تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 527 أَوْ يَأْخُذَهُمْ فِي تَقَلُّبِهِمْ فَما هُمْ بِمُعْجِزِينَ «46» يا (قهر الهى) در حين تلاش و كوششان ناگهان آنان را بگيرد، پس نتوانند آن عذاب را خنثى و عاجز نمايند. أَوْ يَأْخُذَهُمْ عَلى‌ تَخَوُّفٍ فَإِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ «47» يا آنكه در حال دلهره آنان را بگيرد، پس البتّه پروردگار شما رؤف ومهربان است. نکته ها خداوند در اين آيات، چهار نوع عذاب براى توطئه‌گرانِ عليه دين، مطرح كرده: 1. عذاب زمينى‌ «يَخْسِفَ‌ ... بِهِمُ الْأَرْضَ» 2. عذاب آسمانى: «يَأْتِيَهُمُ الْعَذابُ» 3. عذاب ناگهانى: «يَأْخُذَهُمْ فِي تَقَلُّبِهِمْ» 4. عذاب روحى: «يَأْخُذَهُمْ عَلى‌ تَخَوُّفٍ» پیام ها 1- عذاب و كيفر الهى، پس از اتمام حجّت است. (به دنبال موضوع نبوّت در آيات قبل، اين آيه مخالفان را تهديد مى‌كند). 2- احتمال عذاب و كيفر الهى، براى دست برداشتن از توطئه كافى است. «أَ فَأَمِنَ» 3- توطئه‌گران عليه دين بدانند كه مكر و حيله‌ى آنان، در برابر علم و قدرت الهى، پوچ است. «أَ فَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُوا السَّيِّئاتِ» 4- زمان و مكان و نوع قهر خدا در دنيا قابل پيش‌بينى نيست كه امكان فرار باشد. «يَأْتِيَهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ» 5- هيچ فرد يا عاملى، مانع قهر خدا نيست. «فَما هُمْ بِمُعْجِزِينَ» 6- نزول عذاب، ناگهانى و در هر حال و شرايطى است. «فِي تَقَلُّبِهِمْ» (چه در سفر، چه در وطن، چه در خواب و چه در بيدارى، چه در راه چه ايستاده، ...) جلد 4 - صفحه 528 7- گاهى رعب، خوف و دلهره، عذاب ومايه‌ى هلاكت است. «يَأْخُذَهُمْ عَلى‌ تَخَوُّفٍ» 8- گاهى تأخير عذاب و مهلت دادن به گنهكاران، بخاطر لطف اوست تا توبه كنند. «فَإِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ» 9- قهر و تنبيه الهى نيز براساس تربيت و رحمت اوست. يَأْخُذَهُمْ‌ ... فَإِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ‌" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلى‌ ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْ‌ءٍ يَتَفَيَّؤُا ظِلالُهُ عَنِ الْيَمِينِ وَ الشَّمائِلِ سُجَّداً لِلَّهِ وَ هُمْ داخِرُونَ «48» آيا چيزهايى را كه خداوند آفريده نديده‌اند كه چگونه از راست و چپ سايه‌هايشان مى‌گسترد و در حال سجده، فروتنانه خضوع دارند. نکته ها «فيى ء» به سايه‌ى بعد از ظهر گفته مى‌شود كه در حال بازگشت است، ولى «ظل» به هر نوع سايه‌اى گفته مى‌شود. «داخر» به معناى خاضع است و شايد مراد از «يمين» و «شمال» در آيه، دو طرف روز يعنى صبح و غروب باشد. شايد از آن جهت كه سايه حالت به خاك افتادگى دارد، تعبير سجده در مورد آن بكار رفته است. گرچه از نظر تكوينى همه‌ى موجودات در برابر خدا ساجد و خاضع‌اند. پیام ها 1- نه فقط خود اشياء، بلكه آثار و لوازم و خواص اشياء، همچون سايه آنها، در برابر خداوند خاضعند. ظِلالُهُ‌ ... سُجَّداً 2- مطالعه در آفريده‌هاى الهى و تغييرات آنها، يكى از سفارش‌هاى قرآن است. أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلى‌ ما خَلَقَ اللَّهُ‌ ... 3- اگر اشياى هستى، حتّى سايه آنها، در برابر خداوند ساجد وخاضعند، چرا بشر نباشد. سُجَّداً ... داخِرُونَ‌ جلد 4 - صفحه 529 4- سجده و تسبيح تمام هستى از روى شعور است، گرچه ما آن را درك نمى‌كنيم. «هُمْ داخِرُونَ» (به گفته فخررازى، تعبير «داخِرُونَ» در مورد موجوداتِ با شعور بكار مى‌رود و اين رمز شعور موجودات و حتى نوعى شعور سايه آنهاست.)" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ دابَّةٍ وَ الْمَلائِكَةُ وَ هُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ «49» و آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است از جنبده وفرشتگان، تنها براى خداوند سجده مى‌كنند و تكبّر و سرپيچى نمى‌كنند. يَخافُونَ رَبَّهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ «50» واز پروردگارشان كه حاكم و محيط بر آنهاست مى‌ترسند و آنچه را فرمان داده شده‌اند انجام مى‌دهند. نکته ها «دابَّةٍ» به جاندارى گفته مى‌شود كه از مكانى به مكان ديگر حركت كند و منتقل شود. اين كلمه بر انسان و حيوان و جنّ اطلاق مى‌شود، ولى به فرشتگان گفته نمى‌شود. مراد از سجده‌ى تمام موجودات آسمانى و زمينى يا خضوع تكوينى و تسليم بودن آنها در برابر قوانين هستى است و يا آنكه مراد سجده‌اى برخاسته از درك و شعور است، كه ظاهر آيات، دومى است، گرچه از درك و شعور ما خارج است! اگر همه موجودات، همانند فرشتگان، در برابر خدا خاضع و ساجدند، چرا ما انسانها سجده نكنيم و استكبار ورزيم. همه از بهر تو سرگشته و فرمان‌بردار شرط انصاف نباشد كه تو فرمان نبرى‌ جلد 4 - صفحه 530 پیام ها 1- هستى، تنها در برابر خداى واحد، مطيع و ساجد است. «لِلَّهِ يَسْجُدُ» 2- در آسمان‌ها نيز موجودات زنده و جنبنده ساكن است. ما فِي السَّماواتِ‌ ... مِنْ دابَّةٍ چنانكه در آيه 29 سوره‌ى شورى نيز مى‌خوانيم: «وَ ما بَثَّ فِيهِما مِنْ دابَّةٍ» 3- فرشتگان تسليم محض خدا هستند. «وَ هُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ» 4- ترس ما از خدا، بخاطر گناهانمان است، امّا ترس فرشتگان از خدا، ناشى از مقام وعظمت پروردگار است. «يَخافُونَ رَبَّهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ» (چنانكه در مورد مؤمنان نيز قرآن مى‌فرمايد: «وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ» «1») 5- فرشتگان نه در ذات، روحيّه‌ى استكبار دارند ونه در عمل. «لا يَسْتَكْبِرُونَ‌، يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ» 6- ريشه‌ى ترك دستورات الهى، استكبار است. اگر ريشه رفت، عمل مى‌آيد. «لا يَسْتَكْبِرُونَ‌، يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ» 7- فرشتگان، مأموران الهى و مكلّف هستند. «يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ» «1». نازعات، 40." ‏‏‏‏٠جز۱۴ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ قالَ اللَّهُ لا تَتَّخِذُوا إِلهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ «51» وخداوند فرمود دو معبود نگيريد، فقط او معبود يكتاست، پس تنها از من بترسيد. نکته ها مراد از اينكه دو خدا نگيريد، آن نيست كه دو خدا گرفتن ممنوع و سه خدا جايز است، بلكه اولًا نفى اقلّ، نفى اكثر را هم در خود دارد و ثانياً شايد منظور آيه، عقيده مشركان باشد كه مى‌گفتند: يك خداى خالق داريم و يك خداى ربّ و مدبّر، و عبادت‌هاى خود را براى خداى ربّ انجام مى‌دادند. «2» در برابر مشركان كه در چند آيه قبل مى‌گفتند: اگر خدا مى‌خواست ما مشرك نمى‌شديم، اين آيه مى‌گويد: خداوند شما را از شرك نهى كرده است. پس چگونه مى‌خواسته كه شما مشرك شويد!؟ «2». تفسير الميزان. جلد 4 - صفحه 531 پیام ها 1- در تربيت، بايد ابتدا افكار خرافى را پاكسازى كرد، سپس حرف حقّ را زد تا اثر كند. لا تَتَّخِذُوا إِلهَيْنِ‌ ... إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ 2- پرستش دو معبود باطل است، چه رسد به چندين معبود. «لا تَتَّخِذُوا إِلهَيْنِ اثْنَيْنِ» 3- ثنويّت و اعتقاد به دو منشأ تدبير براى عالم، يكى خير و يكى شرّ (يزدان و اهريمن) باطل است. «لا تَتَّخِذُوا إِلهَيْنِ اثْنَيْنِ» 4- براى نفى باطل واثبات حقّ، تأكيد لازم است. (با آنكه‌ «إِلهَيْنِ» تثنيه است، امّا كلمه‌ى‌ «اثْنَيْنِ» آمده وبا آنكه كلمه‌ى‌ «إِلهٌ» مفرد است، امّا كلمه‌ى‌ «واحِدٌ» آمده است) 5- ترس از غير خدا شرك است. «إِلهٌ واحِدٌ فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَهُ الدِّينُ واصِباً أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ «52» وآنچه در آسمان‌ها وزمين است از آن اوست وپرستش وفرمان‌بردارى پيوسته براى اوست، پس آيا از غير خداوند پروا مى‌كنيد. نکته ها مراد از «دين» در اين آيه، پرستش و بندگى است كه لازمه‌ى پذيرش دين و مكتب حقّ است. و «واصب» به معناى دائم و شديد است، مانند آيه‌ى 9 سوره‌ى صافّات: «وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ» پیام ها 1- بر خلاف آن عقايد خرافى كه براى هر نوعى از موجودات، ربّى را فرض مى‌كردند، خداوندِ همه‌ى آنچه در آسمان‌ها وزمين است، يكى است. «لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» جلد 4 - صفحه 532 2- پرستش و بندگى، تنها در برابر خالق يكتا جايز است. «لَهُ الدِّينُ واصِباً» 3- تشريع وقانون‌گذارى، حقّ كسى است كه تكوين وآفرينش از آنِ اوست. لَهُ ما فِي السَّماواتِ‌ ... وَ لَهُ الدِّينُ‌ سازنده‌ى هستى بايد قانون آن را وضع وبيان كند. 4- شرك، هيچ دليل وتوجيهى ندارد. لَهُ ما فِي السَّماواتِ‌ ... لَهُ الدِّينُ‌ ... أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ‌" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As