"تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّراتٍ فِي جَوِّ السَّماءِ ما يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا اللَّهُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «79»
آيا به پرندگان نمىنگرند، در حالىكه در فضاى آسمان در پرواز هستند، جز خداوند آنها را نگاه نمىدارد. البتّه در اين (پرواز) براى گروهى كه ايمان مىآورند نشانههايى روشن است.
نکته ها
چنانكه گفته شد سيماى اين سوره، آشنايى با نعمتها و توجّه به خالق آنهاست و تا اينجا از نعمتهايى همچون آب باران، شير حيوانات، ميوهها، عسل ونعمت همسر و فرزند نام برده شد و در اين آيه و آيه بعد به نعمت پرندگان، پوست و پشم و كرك چهارپايان و بهرهبردارى از كوهها اشاره شده است.
پرواز پرندگان، گاهى تنها و گاهى دسته جمعى، گاهى منظم و گاهى نامنظم، گاهى براى
جلد 4 - صفحه 558
فرار و گاهى براى غذا مىباشد. هر پرندهاى با بالى مناسب با وزن و نيازش، پرواز مىكند، كه همهى اين امور بايد سبب توجّه انسانِ عاقل به خداوند شود.
پیام ها
1- خداوند از ما تفكّر در آفريدهها را مىخواهد و از كسانى كه فكر نمىكنند، انتقاد مىكند. «أَ لَمْ يَرَوْا»
2- پرندگان، در هرحال و هرجا در تسخير الهىاند. «مُسَخَّراتٍ فِي جَوِّ السَّماءِ»
3- داشتن امكانات و ابزار براى پرواز در آسمان، نبايد ما را از خدا غافل كند. «1» «ما يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا اللَّهُ»
4- شگفتىهاى پرواز پرندگان، يكى دو تا نيست. «لَآياتٍ» ليكن دريافت اين نشانهها براى اهل ايمان است. «لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»
«1». روزى در هواپيما نشسته بودم. سرمهماندار اعلام كرد تا چند دقيقه ديگر در فرودگاه خواهيمنشست. به او گفتم چرا ان شاءاللَّه نگفتى؟ او گفت: كامپيوتر هواپيما براى ما زمان، مسافت و فاصله و همه چيز را روشن كرده است و نيازى به ان شاءاللَّه نيست. به او گفتم مگر هواپيماهايى كه در شرق و غرب عالم سقوط مىكنند كامپيوتر ندارند، آرى اراده خدا منتظر كامپيوتر شما نيست. او كمى فكر كرد و برگشت و اعلام كرد كه تا چند لحظهى ديگر ان شاءاللَّه در زمين خواهيم نشست. من نيز با هديهاى از او تشكر كردم."
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۷۹جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَناً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعامِ بُيُوتاً تَسْتَخِفُّونَها يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَ يَوْمَ إِقامَتِكُمْ وَ مِنْ أَصْوافِها وَ أَوْبارِها وَ أَشْعارِها أَثاثاً وَ مَتاعاً إِلى حِينٍ «80»
و خداوند براى شما از خانههايتان، مايه آرامش قرار داد و براى شما از پوستهاى چهارپايان خيمههايى قرار داد كه روز كوچ شما و روز اقامت شما (حمل ونقل) آن را سبك وخفيف مىيابيد و از پشم وكرك وموهاى آنها، براى مدّتى لوازم و اسباب زندگى قرار داد.
جلد 4 - صفحه 559
نکته ها
«بيت» از «بيتوته» به معناى محل استراحتى است كه انسان شب را در آنجا مىگذراند.
«ظعن» به معناى رفتن است. «اثاث» به معناى اجناسِ زياد خانه است. مراد از «تَسْتَخِفُّونَها» خيمههايى است كه حملونقل آن آسان و خفيف است.
پیام ها
1- خانه محل آسايش و آرامش است. «بُيُوتِكُمْ سَكَناً»
2- از نقش چهارپايان و پوست آنها و كرك و مو وپشم آنها در تهيه اسباب زندگى و خيمهها غافل نشويم. «مَتاعاً»
3- زمان استفاده از نعمتها محدود است. «إِلى حِينٍ»
4- هماهنگى نعمتها با نيازهاى بشر و تناسب ساختمان انسان با پوست و پشم و كرك و مو يكى از تدبيرهاى الهى است. «جَعَلَ لَكُمْ- جَعَلَ لَكُمْ»
5- سبك وزن بودن پشم و پوست و كرك و مو، يكى از نعمتهاى الهى است. «تَسْتَخِفُّونَها»"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۸۰جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
هدایت شده از قصه های خوب برای بچه های خوب
03-ai-ghesh-mehman.navazei.mp3
13.86M
"برگرفته از: کتاب مثنوی معنوی مولانا
قصه گو: مریم نشیبا، سیما رستگاران
قالب: نمایشی
گروه سنی: الف و ب (پیش دبستان و دبستان)
ناشر: کتاب گویا ایران صدا
بشنوید داستان
مهمان نوازی
خلاصه داستان
در روزگاران گذشته مرد مهربانی زندگی می کرد. این مرد معروف به مهمان نوازی بود و مردم به او احترام زیادی می گذاشتند.یکی از این میهمانها پیرمردی روستایی بود که مدتها در شهر آنها کار می کرد. و شبها مهمان مرد مهربان بود تا اینکه یک روز مرد مهمان نواز تصمیم گرفته برای دیدن او به شهر پیرمرد سفر کند اما.....
*این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان می آموزد که پاسخ جوانمردی را با ناجوانمردی ندهند.
* داستان «مهمان نوازی» از کتاب «مثنوی معنوی مولانا» انتخاب شده است
*برای دانستن ادامه ی داستان این کتاب را بشنوید"
https://eitaa.com/gheseh_qurani
#_قصه_های_خوب_برای_بچه_های_خوب
#کتاب_مثنوی_معنوی_مولانا_مهمان_نوازی(۱۴)
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلالًا وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبالِ أَكْناناً وَ جَعَلَ لَكُمْ سَرابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَ سَرابِيلَ تَقِيكُمْ بَأْسَكُمْ كَذلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ «81»
وخداوند از آنچه آفريده، براى شما سايهها قرار داد و از كوه برايتان، غارها قرار داد وبراى شما لباسهايى قرار داد كه شما را از گرما (و سرما) حفظ مىكند ولباسهايى كه شما را از آسيبهاى يكديگر حفظ مىنمايد. اينگونه (خداوند) نعمت خود را بر شما تمام مىكند، باشد كه خود را تسليم او كنيد.
نکته ها
«اكنان» جمع «كن» به چيزى گفته مىشود كه وسيلهى استتار باشد و مراد از آن در اين
جلد 4 - صفحه 560
آيه، غارها و تونلهاى زير كوههاست.
خداوند در آيه قبل، نعمت مسكن را براى شهرنشينان؛ «جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَناً»، ونعمتِ چادر را براى كوچنشينان؛ «جَعَلَ لَكُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعامِ بُيُوتاً»، مطرح كرد ودر اين آيه، نعمت غار را براى غارنشينان؛ «جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبالِ أَكْناناً» مطرح ساخته است.
در ميان انواع لباسها، نام «سَرابِيلَ» به معناى پيراهن، برده شده كه لباس دائمى براى زن و مرد، كودك و بزرگ، در همه حال و همه جاست و تمام بدن را مىپوشاند.
به گفتهى تفسير الميزان، رسم عرب بر آن است كه ميان دو امر متضاد، نام يكى را مىبرد، ولى هر دو را در نظر دارد. لذا در اين آيه نيز مراد از جملهى «تَقِيكُمُ الْحَرَّ» لباسى است كه انسان را از سرما وگرما حفظ مىكند، گرچه فقط نام گرما برده شده است.
پیام ها
1- توجّه و ياد نعمتها، علاقه انسان را به ولى نعمت زياد و روح تسليم و پرستش را در او زنده مىكند. (كلّ آيه)
2- نقش سايه، كمتر از روشنايى و نور نيست. جَعَلَ لَكُمْ ... ظِلالًا
3- كاميابى از نعمتها، ما را از ياد آفريدگار آنها غافل نكند. (در اين آيه سه بار «جَعَلَ» و يكبار «خَلَقَ» بكار رفته است)
4- زره ولباس دفاع كه با نرم شدن آهن و خلاقيّت ساخته شده، از الطاف الهى است. «جَعَلَ لَكُمْ سَرابِيلَ تَقِيكُمُ بَأْسَكُمْ»
5- توجّه دادن مردم به نعمتها وخالق آنها، بهترين راه دعوت به خدا و جلوگيرى از سركشى و تكبر است. «يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ»
6- در گفتگوها، مخاطب و محيط سخن را در نظر بگيريد. (گرچه لباس وسيلهى حفظ از سرما و وسيلهى زيبايى نيز هست، ليكن چون مشكل منطقه حجاز گرما و جنگ بود، خداوند به دو فايده حفاظت از گرما و جنگ اشاره كرده است. سَرابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ ... تَقِيكُمْ بَأْسَكُمْ
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 561"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۸۱جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ الْمُبِينُ «82»
پس (اى پيامبر) اگر روى برتافتند، پس بر (عهده) تو جز تبليغ روشن نيست.
پیام ها
1- انسان در انتخاب راه وعقيده اختيار دارد و نشانهى آن سركشى در برابر دعوت انبياست. «فَإِنْ تَوَلَّوْا»
2- وظيفهى انبيا، ابلاغ است نه اجبار. «فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ»
3- تبليغ بايد روشن و بدون ابهام و شك باشد. «الْبَلاغُ الْمُبِينُ»
4- اگر انسان روح سالم نداشته باشد، روشنترين تبليغها «الْبَلاغُ الْمُبِينُ»، از پاكترين افراد يعنى انبيا، در او كارساز نيست. «فَإِنْ تَوَلَّوْا»"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۸۲جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها وَ أَكْثَرُهُمُ الْكافِرُونَ «83»
(آنها) نعمت خداوند را مىشناسند، سپس آن را انكار مىكنند وبيشتر آنان كافر و ناسپاسند.
نکته ها
قرآن دربارهى انكار عالمانه و لجاجت با حق، بارها سخن گفته است؛ گاهى مىفرمايد: با آنكه از درون، يقين دارند، انكار مىكنند، «وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ» «1» گاهى مىفرمايد: پيامبر را مثل فرزندان خود مىشناختند، ولى انكارش مىكردند، «يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ» «2» گاهى مىفرمايد: حقّ را مىدانند، ولى آگاهانه كتمان مىكنند، «لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ» «3» وگاهى مىفرمايد: مطلب را درك مىكنند ولى روى آنرا مىپوشانند، «فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ» «4»
امام صادق عليه السلام فرمود: وقتى علىبنابىطالب عليهما السلام در مسجد پيامبر ودر حال ركوع،
«1». نمل، 14.
«2». بقره، 146.
«3». بقره، 146.
«4». بقره، 89.
جلد 4 - صفحه 562
انگشترخود را به فقير داد و آيهى 55 سوره مائده نازل شد كه ولىّ شما فقط خدا ورسول وكسى است كه در ركوع انفاق مىكند، گروهى ولّى خود را شناختند و انكار كردند، در اين هنگام اين آيه نازل شد؛ «يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها». «1»
امام صادق عليه السلام فرمود: «نحن و الله نعمت الله التى انعم بها على عباده و بنا يفوز من فاز» «2» بخدا سوگند، نعمتى را كه خدا به بندگان انعام كرده، ما هستيم و تنها بواسطه ما مردم رستگار مىشوند.
پیام ها
1- علم و شناخت كافى نيست، پذيرش و عمل لازم است. «يَعْرِفُونَ.. يُنْكِرُونَها»
2- ريشهى كفر، علاوه بر جهل، تعصبهاى قومى، لجاجت روحى و حفظ منافع مادى است. يَعْرِفُونَ ... يُنْكِرُونَها، ... الْكافِرُونَ
3- بعد از شناخت حق تا مدتّى تضاد و درگيرى در روح است تا بالاخره شقاوت غالب شده و كفر مىورزند. «ثُمَّ يُنْكِرُونَها» و نفرمود: «فينكرونها»
«1». تفسير كنزالدقائق.
«2». بحار، ج 8، ص 245."
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۸۳جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً ثُمَّ لا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ «84»
و (ياد كن) روزى را كه از هر امّتى شاهدى برانگيزيم، سپس به كسانىكه كفر ورزيدند اجازه (هيچ كلامى) داده نخواهد شد وآنها براى عذرخواهى فراخوانده نمىشوند.
نکته ها
در قرآن بارها، سخن از گواهانِ قيامت مطرح شده است؛ پيامبران، فرشتگان، اولياى خدا، زمين واعضاى بدن، از گواهان آن روز هستند. امام صادق عليه السلام فرمودند: براى هر امّت و زمانى، امامى هست كه مردم با او محشور مىشوند. «3» و امام باقر عليه السلام در ذيل آيه
«3». تفسير مجمعالبيان.
جلد 4 - صفحه 563
فرمودند: «نحن الشهود على هذه الامة» همانا ما شاهدان بر اين امّت هستيم.
با آنكه خداوند همهجا حاضر وبه همهچيز آگاه است، ولى وجود گواهان متعدّد، عامل پيدايش تقوا وحيا براى مؤمنان و وسيلهى رسوايى بيشتر مجرمان است.
شرط شهادت و گواهى، علم و آگاهى همراه با عدالت است. بنابراين اولياى خدا كه در قيامت شاهد بر ما هستند بايد در دنيا، بر كار ما ناظر بوده و اعمال ما بر آنها عرضه شود و اين همان عقيده ماست كه به گفته رواياتِ متعدّد وآيهى مباركه «فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» «1» هر هفته، اعمال ما به امام زمان عليه السلام عرضه مىشود. و بدون اين عقيده، آياتِ «شهادت» و گواهى در قيامت، قابل توجيه نيست. چگونه كسى كه از اعمال ما خبر ندارد يا عدالت ندارد، در قيامت گواهى بدهد.
«استعتاب» از عتاب است، يعنى گنهكار از صاحبِ حق، طلب عتاب و سرزنش مىكند تا بدين وسيله قهرش فرو نشيند و رضايت دهد.
در دنيا هم مىتوان توبه كرد، هم عذرخواهى و هم جبران نمود، امّا در قيامت نه جاى توجيه است، نه عذرخواهى، نه تدارك:
اما توجيه مردود است، چون وقتى كه بعضى از دوزخيان به گروه ديگرى مىگويند: «لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ» «2» اگر شما نبوديد ما مؤمن بوديم، خطاب مىرسد: «بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ» «3» بلكه خود شما اهل ايمان آوردن نبوديد.
اما تدارك گناه مردود است، چون وقتى از خداوند مىخواهند؛ «فَارْجِعْنا نَعْمَلْ صالِحاً» «4» ما را به دنيا بازگردان تا كار شايستهاى انجام دهيم، پاسخ مىشنوند: «كَلَّا إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها» «5»، «فَذُوقُوا بِما نَسِيتُمْ» «6»
واما عذرخواهى مردود است، چرا كه قرآن مىفرمايد: «وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ» «7» اجازه نمىيابند كه عذرخواهى كنند.
«1». توبه، 105.
«2». سبأ، 31.
«3». صافّات، 29.
«4». سجده، 12.
«5». مؤمنون، 100.
«6». سجده، 14.
«7». مرسلات، 36.
جلد 4 - صفحه 564
پیام ها
1- گواه هر قومى از خودشان است تا حجّت بر آنها تمام شود. «مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً»
2- خدا در ميان هر قومى ودر هر زمانى، برمردم حجّت وشاهد دارد. «مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً»
3- در دادگاه الهى، حساب و كتاب و گواه و شهادت مطرح است. «شَهِيداً»
4- با وجود شاهد و حجّت، ديگر عذرتراشى و توجيه يا رضايت طلبى معنا ندارد. لا يُؤْذَنُ ... لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۸۴جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As