هدایت شده از تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
با پیوستن به کانال تفسیر صوتی استاد قرائتی و گوش دادن روزی یک آیه تفسیر قرآن از عمل کنندگان به قرآن باشیم(حدود ۱۰ دقیقه در روز)
@tafsir_qheraati
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ «80»
براى منافقان استغفار كنى يا استغفار نكنى، (يكسان است.) اگر هفتاد بار برايشان آمرزش بخواهى، خداوند هرگز آنان را نخواهد بخشيد. اين (قهر حتمى الهى) به خاطر آن است كه آنان به خدا وپيامبرش كفر ورزيدند و خدا، گروه فاسق را هدايت نمىكند.
نکته ها
عدد هفتاد، رمز كثرت و زيادى است، نه بيان تعداد معيّن. يعنى هر چه براى انان استغفار كنى بىاثر است، نه آنكه اگر مثلًا هفتاد و يك بار شد، بخشوده مىشوند. نظير آيهى 6 سورهى منافقون: «سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ» كه عددى ذكر نشده است. در روايات نيز آمده است كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: اگر بدانم استغفار بيش از هفتادبار نجاتشان مىدهد، استغفار مىكردم. «1»
انسان در سقوط به حدّى مىرسد كه هيچ چيز نجاتش نمىدهد، مثل بيمارى كه اگر روح از او جدا شود، تلاش همهى پزشكان اثرى ندارد.
«1». تفسير مجمعالبيان.
جلد 3 - صفحه 474
پیام ها
1- گناه مسخره كردنِ دين تا آنجاست كه استغفار پيامبر صلى الله عليه و آله نيز كارساز نيست. فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ ... فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ
2- تا انسان خود دگرگون نشود و انقلابى در درون نيابد، دعاى پيامبر نيز كارساز نيست. فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ ... كَفَرُوا بِاللَّهِ
3- دلسوزى براى منافق لجوج، بىفايده است. إِنْ تَسْتَغْفِرْ ... فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ
4- خداوند، در هدايت بخل ندارد، منافقان از قابليّت افتادهاند. «كَفَرُوا»
5- كفر، مانع مغفرت، و فسق، مانع هدايت است. «كفروا، فاسقين»
پانویس
پرش به بالا↑ در تفسیر على بن ابراهیم چنین آمده وقتى که پیامبر بعد از یک سفرى که به مدینه بازگشته بود، عبدالله بن ابى رئیس منافقین مریض شد. پسرش عبدالله بن عبدالله بن ابى که مرد مؤمنى بود نزد پیامبر آمد و از وى درخواست نمود که از پدرش عیادت نماید و گفت: یا رسول الله پدر و مادرم فداى تو باد. اگر به عیادت پدرم نیائید. در نزد مؤمنین سرافکنده خواهم گشت. پیامبر به عیادت عبدالله بن ابى رفت در حالتى که سایر منافقین هم نزد او بودند پسر عبدالله بن ابى از پیامبر درخواست کرد که براى پدرش استغفار نماید. پیامبر نیز استغفار نمود در این میان عمر بن الخطاب گفت: یا رسول الله مگر خداوند تو را از استغفارکردن منافقین نهى ننموده است؟ پیامبر به گفتار عمر توجهى ننمود و به استغفار خویش ادامه داد. سپس به عمر فرمود: خداوند مرا درباره استغفار مختار گردانید و فرمود: «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لاتَسْتَغْفِرْ لَهُمْ» و وقتى که عبدالله بن ابىوفات یافت پسرش نزد پیامبر آمد و تقاضا کرد که براى تشییع جنازه وى حاضر شود، پیامبر حاضر گردید و بر سر قبر او توقف فرمود، باز عمر بن الخطاب گفت: یا رسول الله مگر خداوند تو را از نمازگذاردن بر جنازه منافق و ماندن بر سر قبر آنان منع نفرمود؟ پیامبر فرمود: واى بر تو اى عمر آیا تو میدانى که منظور من چیست؟ و چه چیزى بر زبان خود آورده ام؟ من از خدا خواسته ام که درون قبر او را پر از آتش کند و او را به دوزخ افکند سپس على بن ابراهیم گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله کارى را انجام داد که تمایل انجام آن را نداشته است.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص427"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۸٠_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
09.Tawba.080.mp3
1.5M
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۸٠_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ وَ كَرِهُوا أَنْ يُجاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ قالُوا لا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كانُوا يَفْقَهُونَ «81»
به كسانىكه بر خلاف (فرمانِ) رسول خدا، از جنگ سر باززدند واز خانهنشستن خود (به هنگام جنگ تبوك) شادمان شدند واز اينكه با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد كنند، كراهت داشتند و (به ديگران نيز) گفتند در اين گرما (براى جنگ) بيرون نرويد! بگو: آتش دوزخ، سوزانتر است اگر مىفهميدند.
نکته ها
شأن نزول اين آيه در مورد جنگ تبوك است. اين آيه، سه نشانه براى منافقان ذكر كرده است: الف: از جبهه نرفتن به جاى پشيمانى شادند. ب: جهاد با مال و جان بر ايشان سنگين است. ج: ديگران را از جبهه رفتن منع مىكنند.
طبق آيات گذشته، منافقان مانع كمك مالى ديگران مىشدند، مطابق اين آيه نيز از حضور در جبهه، تخلّف مىكنند و ديگران را هم دلسرد مىكنند.
جلد 3 - صفحه 475
پیام ها
1- شادى به خاطر نرفتن به جبهه و تخلّف از فرمان پيامبر، نشانهى نفاق است. «فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ»
2- بدتر از جبهه نرفتن، شكستن قداستِ رهبرى و تخلّف از فرمان اوست. «بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ»، نفرمود: «بمقعدهم عن الجهاد»
3- اطاعت بىچون و چرا از رسول خدا لازم است. «بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ»
4- مؤمنِ ترسو، از منافق جداست. ترسو كمك مالى مىكند، ميل قلبى براى جهاد هم دارد. امّا منافقان، نه كمك مىكنند و نه ميل كمك دارند. «كَرِهُوا أَنْ يُجاهِدُوا»
5- منافقان براى باز داشتن مردم از جهاد، با تبليغ دلسرد كننده و اخلالگرى، مشكلاتى چون گرم بودن هوا را بهانه قرار مىدهند. «قالُوا لا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ»
6- در آستانهى جنگ بايد آماده باشيم تا شايعات و سخنان دلسرد كنندهى منافقان را به سرعت خنثى كنيم. «قالُوا، قُلْ»
7- در پاسخگويى به تبليغات دشمن، از اصطلاحاتِ خودش استفاده كنيم. «الْحَرِّ، أَشَدُّ حَرًّا»
8- ياد معاد، عامل حركت به سوى جبهه است، «قُلْ نارُ جَهَنَّمَ» مؤمنان واقعى هرگز گرمى هوا را مانع جهاد نمىدانند.
9- منافقان، ظاهربيناند و شناخت عميق ندارند. «لَوْ كانُوا يَفْقَهُونَ»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
پرش به بالا↑ تفاسیر على بن ابراهیم و برهان.
پرش به بالا↑ تفسیر جامع البیان.
پرش به بالا↑ کتاب دلائل از بیهقى.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص428.
منابع
تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى "
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۸۱_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلًا وَ لْيَبْكُوا كَثِيراً جَزاءً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ «82»
پس به سزاى آنچه (با دست خود) كسب مىكردند، كم بخندند و بسيار بگريند.
نکته ها
منافقان اگر بدانند كه به خاطر ترك جهاد، چه پاداشهايى را از دست داده و چه فرصتها و نعمتهايى را كفران كردهاند، بايد كمتر شادى كنند و بسيار بگريند، گرچه گريهى مادامالعمرشان هم در برابر گريههاى طولانى قيامت، چيزى نيست!
جلد 3 - صفحه 476
پیام ها
1- ناله و گريه بر گرفتارىها، كيفر دنيوىِ متخلّفان از جهاد است. فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ ... وَ لْيَبْكُوا كَثِيراً جَزاءً
2- كيفر، متناسب با عمل است. «فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ .. وَ لْيَبْكُوا كَثِيراً»
3- خندهها وخوشىهاى چند روزهى منافق، حسرت وگريههاى طولانى در پىدارد. فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ ... وَ لْيَبْكُوا كَثِيراً"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۸۲_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَإِنْ رَجَعَكَ اللَّهُ إِلى طائِفَةٍ مِنْهُمْ فَاسْتَأْذَنُوكَ لِلْخُرُوجِ فَقُلْ لَنْ تَخْرُجُوا مَعِيَ أَبَداً وَ لَنْ تُقاتِلُوا مَعِيَ عَدُوًّا إِنَّكُمْ رَضِيتُمْ بِالْقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَاقْعُدُوا مَعَ الْخالِفِينَ «83»
پس اگر خداوند تو را (پس از اين جنگ) به سوى طايفهاى از منافقان بازگرداند و آنان از تو براى حركت (به جنگ ديگرى) اجازهى خروج خواستند بگو: شما هرگز با من بيرون نخواهيد شد و هرگز همراه من، با هيچ دشمنى نبرد نخواهيد كرد، زيرا شما نخستين بار به نشستن در خانه راضى شديد، پس (اكنون نيز) با آنان كه از فرمان تخلّف كردهاند (در خانه) بنشينيد!
نکته ها
«خالف»، هم به معناى متخلّف از جنگ، هم به معناى مخالف و هم به كسى گفته مىشود كه به خاطر پيرى، بيمارى و عجز، توان جبهه رفتن را ندارد.
هر كس صادقانه توبه كند، پذيرفته مىشود، ولى منافقان از روى ريا، تظاهر و انقلابىنمايى، تقاضاى جبهه رفتن داشتند.
از اين آيه استفاده مىشود كه شخص پيامبر صلى الله عليه و آله براى جنگ تبوك از مدينه خارج شد و در پايان جنگ نيز به آنجا برگشت. همچنين اين آيه از برخورد آيندهى منافقان خبر مىدهد، تا پيامبر چهرهى منافقانهى آنان را رسوا كند.
جلد 3 - صفحه 477
پیام ها
1- به تقاضاى منافقان براى حضور در جهاد، اعتماد نكنيم. «فَإِنْ رَجَعَكَ ... فَاسْتَأْذَنُوكَ لِلْخُرُوجِ فَقُلْ لَنْ تَخْرُجُوا ...» آنان هنگام حركت، اجازهى ماندن مىگيرند وهنگام بازگشت، اجازهى خروج وحركت!
2- بترسيم از آنان كه ديروز فرارى بودند و امروز داوطلب حضور در جبههاند. «لَنْ تَخْرُجُوا مَعِيَ أَبَداً»
3- سوء سابقهى افراد را فراموش نكنيم. «رَضِيتُمْ بِالْقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٍ»
4- منافقان را تحقير و بايكوت كنيم. «فَاقْعُدُوا مَعَ الْخالِفِينَ» همرزمى با پيامبر، توفيق الهى است كه بايد منافقانى را كه از ترك جبهه خوشحالند، براى هميشه محروم كرد. «لَنْ تَخْرُجُوا مَعِيَ أَبَداً وَ لَنْ تُقاتِلُوا مَعِيَ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۸۳_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لا تُصَلِّ عَلى أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لا تَقُمْ عَلى قَبْرِهِ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ ماتُوا وَ هُمْ فاسِقُونَ «84»
و بر مردهى هيچ يك از منافقان نماز مگزار و (براى دعا واستغفار) بر قبرش نايست، چون آنان به خدا و پيامبرش كافر شدند و از دنيا رفتند در حالى كه فاسق بودند.
نکته ها
سيرهى رسول خدا صلى الله عليه و آله آن بود كه در مراسم تشييع و تدفين مردگانِ مسلمان حاضر شود، براى آنان دعا كند و بر جنازهى آنان نماز بخواند. خداوند با اين آيه پيامبرش را از حضور در مراسمِ مردگانِ منافق، نهى كرد.
امام صادق عليه السلام فرمود: پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در نماز ميّت بعد از تكبير چهارم، براى مرده دعا مىكردند، امّا پس از نزول اين آيه، ديگر چنين كارى را انجام ندادند. «1»
«1». تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج 3، ص 181.
جلد 3 - صفحه 478
پیام ها
1- يكى از شيوههاى مبارزه با منافقان، مبارزهى منفى است. «لا تُصَلِ، لا تَقُمْ»
2- مردهى منافق نيز بايد تحقير شود. در تشييع جنازهى آنان شركت نكنيم و به زيارت قبور آنها نرويم. «لا تُصَلِ، لا تَقُمْ»
3- از اهرم نماز، براى تنبيه متخلّفان كمك بگيريم. «لا تُصَلِّ عَلى أَحَدٍ مِنْهُمْ»
4- نماز ميّت و زيارت قبور، نشانهى حرمت و احترامِ مؤمن پس از مرگ و كارى پسنديده است و چون منافق، حرمتى ندارد لذا فرمود: «لا تُصَلِّ، لا تَقُمْ»
5- منافق، كافر و فاسق است. «كَفَرُوا، فاسِقُونَ»
6- عاقبتِ كار، مهم است. خطر وقتى است كه انسان بدون توبه و در حال فسق بميرد. «ماتُوا وَ هُمْ فاسِقُونَ»
پانویس
پرش به بالا↑ در صحیح بخارى و صحیح مسلم از عبدالله بن عمر روایت کنند که وقتى که عبدالله بن ابى وفات یافت پسرش نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و از پیامبر خواست که پیراهن خود را کفن پدر خویش قرار بدهد و نیز از پیامبر خواست که بر جنازه او نماز بگذارد. رسول خدا صلی الله علیه و آله برخاست که نماز بگذارد. عمر بن خطاب برخاست و جامه را از دست پیامبر گرفت و گفت: یا رسول الله آیا بر او نماز مى گذارى در صورتى که از آن نهى شده اى. پیامبر فرمود: به من آیه «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لاتَسْتَغْفِرْ لَهُمْ» نازل شده و البته من بیش از هفتاد مرتبه استغفار خواهم نمود. پیامبر بر عبدالله بن ابى نماز گذارد سپس این آیه نازل گردید. چنان که عمر بن الخطاب و انس و جابر و دیگران روایت کرده اند.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص430."
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۸۴_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ أَوْلادُهُمْ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الدُّنْيا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ «85»
اموال و فرزندان آنان (منافقان)، تو را به شگفتى و اعجاب نياورد! همانا خداوند مىخواهد آنان را بدين وسيله در دنيا عذاب كند و در حال كفر جانشان به در آيد.
نکته ها
منافقان صدر اسلام، از مال، فرزند و امكانات فراوانى برخوردار بودند، ولى مسلمانان اين گونه نبودند و خطر مجذوب شدن مسلمانان در كار بود كه اين آيه و آيهى 55 اين سوره كه با اندك تفاوتى در لفظ، مشابه اين آيه است، به مسلمانان هشدار مىدهد.
«زَهوق» به معناى خارج شدنِ همراه با سختى، تأسّف و حسرت است.
پیام ها
1- به خاطر امكانات و برخوردارى ديگران، احساس حقارت نكنيم. «لا تُعْجِبْكَ»
2- مال و فرزند، گاهى مايهى آزمايش و عذاب است، نه رفاه و خوشبختى. «يُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الدُّنْيا»
جلد 3 - صفحه 479
3- كيفر خداوند در دنيا، گاهى با همان مظاهر دنيوى است. «يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الدُّنْيا»
4- مرگ، خارج شدن روح از بدن است، نه فانى شدن روح. «تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ»
5- يك عمر كفر و ناسپاسى باعث مىشود انسان لحظهى مرگ، كافر از دنيا برود. «تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ»
6- ملاك ارزشها، حسنِ عاقبت و با ايمان مردن است، نه زرق و برق چند روزهى دنيوى. «تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۸۵_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَكَ أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَ قالُوا ذَرْنا نَكُنْ مَعَ الْقاعِدِينَ «86»
و هرگاه سورهاى نازل شود كه به خداوند ايمان آوريد و همراه پيامبرش جهاد كنيد، صاحبان ثروت (منافقان)، از تو اجازهى مرخصى (براى فرار از جبهه) مىخواهند و مىگويند: ما را واگذار تا با خانهنشينان، (آنان كه از جنگ معافند و بايد در خانه بنشينند) باشيم.
رَضُوا بِأَنْ يَكُونُوا مَعَ الْخَوالِفِ وَ طُبِعَ عَلى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَفْقَهُونَ «87»
آنان راضى شدند كه با متخلّفان و خانهنشينان باشند و بر دلهاى آنان مُهرزده شده است، از اين رو نمىفهمند.
نکته ها
«طول»، به معناى امكانات وتوانمندى، «أُولُوا الطَّوْلِ» يعنى توانگران وثروتمندان.
مراد از «سُورَةٌ» مجموعهاى از آيات است كه موضوع خاصّى را بيان مىكند. لذا به قسمتى از يك سوره نيز «سوره» گفته شده است.
جلد 3 - صفحه 480
پیام ها
1- جهاد، لازمهى ايمان به خداست. «آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا»
2- پيامبر در جبهههاى نبرد، پيشاپيش ديگران بود. «مَعَ رَسُولِهِ»
3- جهاد بايد با فرمان رهبر مسلمانان وهمراه وهمگام با او باشد. جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ ...
4- ضعف، نفاق و ترس خود را از رفتن به جهاد، با اجازهى مرخّصى توجيه نكنيم. «اسْتَأْذَنَكَ»
5- مرفّهان تنپرور، از جهاد بيشتر مىترسند، به آنان اميدى نداشته باشيم. «اسْتَأْذَنَكَ أُولُوا الطَّوْلِ»
6- منافقان، دل مردهاند. «طُبِعَ عَلى قُلُوبِهِمْ»
7- دنياطلبى، رفاهزدگى و روحيّهى نفاق، ديد صحيح و شناخت عميق را از انسان مىگيرد. «لا يَفْقَهُونَ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۸۶_۸۷_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لكِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ أُولئِكَ لَهُمُ الْخَيْراتُ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ «88»
ولى (در مقابلِ منافقانِ رفاهطلب وگريزان از جنگ،) پيامبر و مؤمنانِ همراه او، با اموال و جانهايشان جهاد كردند واينانند كه همهى خيرات و نيكىها براى آنان است و همانانند رستگاران.
پیام ها
1- از شركت نكردن منافقان ومرفّهان در جنگ، نگران نباشيم. لكِنِ الرَّسُولُ ...
2- منافقان مپندارند با نيامدنشان به جهاد، اسلام بىياور مىماند. لكِنِ الرَّسُولُ ...
3- رهبر، پيشاپيش رزمندگان است. «الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ»
4- تنها ايمان به پيامبر كافى نيست، همراهى با او نيز لازم است. «آمَنُوا مَعَهُ»
5- جهاد بايد در همهى ابعاد باشد. «جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ»
جلد 3 - صفحه 481
6- رستگارى، تنها در سايهى ايمان و جهاد است. «أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»
7- جنگ و جهاد، مايهى نزول خيرات و بركات الهى بر رزمندگان است. «أُولئِكَ لَهُمُ الْخَيْراتُ»
8- مجاهدان رستگارند، چه پيروز شوند و چه در ظاهر شكست بخورند.
«جاهَدُوا، الْمُفْلِحُونَ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۸۸_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا