"تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ «49»
(به مستكبران خطاب مىشود:) آيا اينان (بهشتيان)، همان كسانند كه (شما در دنيا) سوگند ياد كرديد رحمت الهى شامل حالشان نمىشود؟ (اكنون ببينيد كه به آنان گفته مىشود:) وارد بهشت شويد، بىآنكه خوفى بر شما باشد يا اندوهگين شويد.
نکته ها
در دنيا كافران مغرور، مؤمنان را تحقير مىكنند و مىگويند كه رحمت خدا شامل اينان نمىشود. غافل از آنكه ايمان و اعمال صالح، آنان را مشمول رحمت الهى قرار مىدهد و خطابِ «ادْخُلُوا الْجَنَّةَ» را دريافت مىكنند.
دريافت رحمت الهى، ايمان و عمل صالح لازم دارد، نه مال و مقام. علاوه بر آنكه رحمت
جلد 3 - صفحه 74
خدا به دست مستكبران نيست تا ميان هر كسكه بخواهند تقسيم كنند. «أَ هُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ» «1»
پیام ها
1- فقر و گمنامى مؤمنان در دنيا، نشانهى محروميّت آنان در قيامت نيست. أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ ...
2- نسبت به اينكه چه كسانى شايستهى دريافت رحمت الهى هستند يا نيستند، زود قضاوت نكنيم. «أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ»
3- در بهشت، حزن و اندوه نيست. «وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۴۹_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ نادى أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْماءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرِينَ «50»
و دوزخيان اهل بهشت را ندا دهند و گويند: كمى از آب يا از آنچه خداوند روزى شما كرده است بر ما فرو ريزيد! (بهشتيان) گويند: خداوند اين آب و نعمتها را بر كافران حرام كرده است.
نکته ها
يكى از نامهاى قيامت، «يَوْمَ التَّنادِ» «2» است. يعنى روزى كه نداها بلند و استمداد و فرياد در كار است و بهشتيان و دوزخيان همديگر را صدا مىزنند.
پیام ها
1- بهشتيان و دوزخيان با يكديگر گفتگو دارند و صداى يكديگر را مىشنوند. وَ نادى ...
2- اوّلين درخواستِ دوزخيان، آب است. مِنَ الْماءِ ...
«2». غافر، 32.
جلد 3 - صفحه 75
3- آنان كه در دنيا توشهاى براى آخرت برندارند، در قيامت دست گدايى و نيازشان پيش همه دراز است. أَفِيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْماءِ ...
4- نالهى مجرمان در قيامت، بىفايده است. «إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما»
5- نعمتهاى آخرت، مخصوص مؤمنان است. «حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرِينَ»
6- خداوند و بهشتيان بخيل نيستند، ولى كيفر كافرانى كه در دنيا مؤمنان فقير را اذيّت مىكردند، تحريم نعمتها در قيامت است. «حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرِينَ»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۵٠_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا فَالْيَوْمَ نَنْساهُمْ كَما نَسُوا لِقاءَ يَوْمِهِمْ هذا وَ ما كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ «51»
كسانى كه (در دنيا) دين خويش را به بازى و سرگرمى گرفتند و زندگى دنيوى مغرورشان ساخت، پس همان گونه كه آنان ديدار اين روزشان را فراموش كرده و آيات ما را انكار مىكردند، (ما نيز) امروز آنان را به فراموشى مىسپاريم.
نکته ها
«لهو»، به معناى غفلت انسان از كارهاى اساسى است و «لعب» آن است كه انسان هدفى خيالى و غير واقعى داشته باشد. «1»
امام رضا عليه السلام فرمود: «نَنْساهُمْ» يعنى آنان را ترك مىكنيم، چون آنان قيامت و آمادگى براى آن روز را رها كرده بودند، ما نيز در آن روز آنان را به حال خود رها مىكنيم». «2»
پیام ها
1- مسخره كردن دين، مغرور شدن به دنيا، فراموشى آخرت و انكار آيات الهى، همه از نشانههاى كافران است. «الْكافِرِينَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا»
2- كفّار، احكام دين را كه جدّى است به بازى مىگيرند. «دِينَهُمْ لَهْواً» و در عوض
«1». تفسير الميزان.
«2». تفسير نورالثقلين
جلد 3 - صفحه 76
دنيا كه بازيچهاى بيش نيست را جدّى گرفتند.
3- تحقير دين، ذلّت آخرت را به همراه دارد. كسانى كه دين را به بازى مىگيرند، در قيامت التماس مىكنند. «أَفِيضُوا عَلَيْنا- دِينَهُمْ لَهْواً»
4- زندگى دنيوى فريبنده است. «غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا»
5- فريفتگى به دنيا، زمينهى بازى گرفتن دين است. لَهْواً وَ لَعِباً وَ غَرَّتْهُمُ ...
6- كيفر الهى با اعمال ما تناسب دارد. «نَنْساهُمْ كَما نَسُوا»
7- انكار مستمرّ آيات الهى، موجب محروميّت از بهشت و مواهب آن است. «ما كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ»
8- فراموش كردن خداوند در دنيا، سبب فراموش شدن انسان در قيامت مىشود. «نَنْساهُمْ كَما نَسُوا» چنانكه در جاى ديگر ياد خداوند را مايهى ياد او از انسان مىداند. «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ» «1»
9- انكار مستمرّ وبدون توبه، رمز بدبختى وهلاكت انسان است. كانُوا ... يَجْحَدُونَ
«1». بقره، 152.
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه_۵۱_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
07.Araf.050-051.mp3
2.45M
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۵٠_۵۱_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ جِئْناهُمْ بِكِتابٍ فَصَّلْناهُ عَلى عِلْمٍ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «52»
و حال آنكه در حقيقت ما برايشان كتابى آورديم كه آن را بر اساس علم (آگاهانه)، تفصيل داديم تا هدايت و رحمتى براى اهل ايمان باشد.
نکته ها
حضرت على عليه السلام مىفرمايد: انّ اللّه سبحانه لم يعظ احداً بمثل هذا القرآن ... خداوند هيچ كس را به مانند قرآن موعظه نكرده است، زيرا قرآن، ريسمان محكم و أمن الهى است، بهار قلبها و چشمهسار علم مىباشد و براى قلب و دل انسان، جلايى به جز قرآن نيست، با وجود اينكه ياددارندگان رفتند و مشتى فراموشكنندگان ماندند. «2»
«2». نهجالبلاغه، خطبه 176.
جلد 3 - صفحه 77
پیام ها
1- خداوند به وسيلهى كتاب، اتمام حجّت كرد و انسان را از مغرور شدن به دنيا و فراموشى آخرت وانكار آيات، (در آيه قبل) نجات مىدهد. «لَقَدْ جِئْناهُمْ بِكِتابٍ»
صدها چراغ دارد و بيراهه مىرود
بگذار تا بيفتد و بيند سزاى خويش
2- آوردن كتاب هدايت و رحمت، كار خداوند است كه آن را بخش بخش و به تدريج نازل كرده است. «لَقَدْ جِئْناهُمْ بِكِتابٍ فَصَّلْناهُ»
3- وحى خداوند، بر اساس علم الهى به نيازهاى انسان و جهان است. «بِكِتابٍ فَصَّلْناهُ عَلى عِلْمٍ»
4- كتاب و علم الهى، بسيار با عظمت است. كتاب ... علم هر دو نكره است.
5- هدايت با قرآن، از بزرگترين رحمت و لطفهاى خداوند به مؤمنان است. «هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»
6- قرآن، هدايتگر اهل باور است، نه انسانهاى لجوج و بهانهگير. «لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۵۲_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنا مِنْ شُفَعاءَ فَيَشْفَعُوا لَنا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ «53»
آيا (كافران) جز تأويل كتاب (تحقّق تهديدهاى قرآن)، انتظار ديگرى دارند؟ روزى كه تأويل كتاب (و نشانههاى حسابرسى) فرارسد، كسانى كه آن (روز قيامت) را از پيش (در دنيا) فراموش كرده بودند، خواهند گفت: همانا رسولان پروردگارمان حقّ را آوردند (ولى ما نپذيرفتيم)، آيا براى ما شفعيانى هست تا شفاعتمان كنند يا (ممكن است) ما به دنيا بازگردانده شويم تا كارى جز آنچه مىكرديم انجام دهيم؟ (اين حسرتها بىفايده است،) قطعاً آنان سرمايه خود را باخته و آنچه به دروغ مىساختند (و بتها را شفيعان خود مىپنداشتند)، از كف دادند.
جلد 3 - صفحه 78
نکته ها
مراد از تأويل در اين آيه، به قرينهى جملات بعد، تحقّق تهديدها و وعدههاى الهى در مورد كيفر و پاداش در قيامت است.
در آيهى 43 اين سوره، بهشتيان مىگفتند: «لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ»، اينجا نيز اهل دوزخ همين اقرار را دارند.
چون آيهى قبل مربوط به نزول «كتاب» است، بعضى مفسّران گفتهاند: مراد از «نَسُوهُ» فراموش كردن كتاب آسمانى است.
پیام ها
1- خداوند در قرآن، منكران را توبيخ مىكند كه تا تحقّق تهديدهاى او را نبينند، ايمان نخواهند آورد. هَلْ يَنْظُرُونَ ...
2- نالهها، اعترافها و آرزوها در قيامت، به جايى نمىرسد. پس بايد در دنيا هشدارهاى قرآن را جدّى بگيريم. يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ ...
3- خسارت بزرگ، فراموش كردن قرآن و قيامت است. «نَسُوهُ»
4- قيامت، روز آگاهى و بيدارى است. «قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ»
5- رسالت پيامبران در مسير تربيت انسان و از شئون ربوبيّت خداوند است. «قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ»
6- كافران، دين و آخرت را جدّى نمىگيرند، روز قيامت كه متوجّهى خطاى خود مىشوند، آرزوى برگشت مىكنند، ولى اين آرزو، بيهوده است. «أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ» در جاى ديگر مىفرمايد: آنان اگر هم بازگردند، همان كارها را ادامه مىدهند. «وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ» «1»
7- شفاعت براى همه نيست. «فَهَلْ لَنا مِنْ شُفَعاءَ»
8- در قيامت، خبرى از جلوه و تأثير طاغوتها، بتها، ثروتها و قدرتها نيست. ضَلَّ عَنْهُمْ ...
«1». انعام، 28.
جلد 3 - صفحه 79
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۵۳_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
هدایت شده از تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
بیاییم با پیوستن به کانال تفسیر صوتی استاد قرائتی و گوش دادن روزی یک آیه تفسیر قرآن از عمل کنندگان به قرآن باشیم(حدود ۱۰ دقیقه در روز)
@tafsir_qheraati
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثاً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ «54»
همانا پروردگار شما خداوندى است كه در شش روز (و دوران) آسمانها و زمين را آفريد و سپس بر عرش (جايگاه قدرت و تدبير جهان) مستولى شد. او روز را به وسيلهى شب كه به سرعت آن را دنبال مىكند، مىپوشاند و خورشيد و ماه وستارگان را (آفريد) كه تسليم فرمان اويند. آگاه باشيد كه آفرينش و تدبير تنها از آنِ اوست! خجسته و مبارك است خداوندى كه پروردگار جهانيان است.
نکته ها
در آيهى قبل، سخن از محو شدن هر چيز و هر كس در قيامت بود، جز خداوند، ضَلَّ عَنْهُمْ ... در اينجا معرّفى پروردگار واقعى است.
«يَوْمَ»، غير از «نهار» است. «نهار»، روزِ در برابر شب است، ولى «يوم»، گاهى به معناى روز است و گاهى به معناى شبانه روز و گاهى هم به روزگار و دوران، يوم گفته شده است و در اين آيه، معناى اخير مراد است.
«تَبارَكَ» از «بركات»، به معناى بقا و ماندگارى است. «برك»، سينهى شتر است، وقتى كه شتر سينهاش را بر زمين مىگذارد، نشانهى استقرار و ماندن اوست. آنگاه به هر صفتى كه پايدار و بادوام باشد و هر موجودى كه داراى عمر طولانى يا آثار مستمرّى باشد، بركت گفته شده است. «بِركه»، نيز جايى است كه مدّتى طولانى آب در آن مىماند و ذخيره مىشود.
با توجّه به قرائن موجود در اين آيه و آيات ديگر، منظور از «خلق»، آفرينش نخستين و
جلد 3 - صفحه 80
منظور از «امر»، جعل و وضع قوانين حاكم بر هستى است كه آفريدهها را در مسير خود هدايت مىكند. «1»
«اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ»، كنايه از قدرت، سلطه، تدبير، هدايت و ادارهى كامل جهان است. در زبان فارسى هم، بر تخت نشاندن يا بر تخت نشستن، يعنى بر اوضاع مسلّط شدن و قدرت و حكومت را به دست گرفتن. البتّه ممكن است «عرش»، كنايه از جهان ماوراى ماده و «كرسىّ» كنايه از جهان مادّه باشد، چنانكه در آيةالكرسى مىخوانيم: «وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ». «2»
همان گونه كه خداوند خورشيد و ماه و ستارگان را براى هدايت و استفادهى مخلوقات مسخّر آنان قرار داد، رسالت و امامت و اهلبيت عليهم السلام را نيز در مسير استفاده و هدايت آنان قرار داد، چنانكه به نقل شيعه و سنّى پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: «النّجوم أمان لاهل الارض و اهلبيتى أمان لامّتى» «3»
خداوند گرچه قدرت دارد كه همهى هستى را در يك لحظه خلق كند، ولى تأنّى و تدريج، سنّت اوست، لذا هستى را در شش دوره آفريده است. چنانكه عجله و شتاب بىدليل، امرى شيطانى و راه نفوذ و تسلّط اوست. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: «التّأنّى من الرّحمن و العجلة من الشيطان». حضرت على عليه السلام نيز فرمود: «اگر خدا مىخواست آسمان و زمين را در كمتر از يك چشم بهم زدن مىآفريد، ولى ترتيب و مرور را مثالى براى امناى خود و حجّتى بر خلقش قرار داد». «4» مولوى مىگويد:
مكر شيطان است تعجيل و شتاب
خوى رحمن است صبر و احتساب
با تأنّى گشت موجود از خدا
تا به شش روز اين زمين و چرخها
ورنه قادر بود كز كُن فَيكون
صد زمين و چرخ آوردى برون
آدمى را اندك اندك آن همام
تا چهل سالش كند مردى تمام
اين تأنّى از پى تعليم توست
صبر كن در كار، دير آى و درست
«1». تفسير نمونه.
«2». تفسير نمونه.
«3». تفسير فرقان.
«4». تفسير اثنىعشرى.
جلد 3 - صفحه 81
پیام ها
1- آفريدگار هستى، لايق تدبير و مديريّت آن است. رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ ...
2- عرش، مركز مديريّت و تصميمگيرى خداوند است. «اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ»
3- تعقيب دائمى شب و روز، تنها با كروى بودن و حركت داشتن زمين ممكن است. «يَطْلُبُهُ حَثِيثاً»
4- هستى، هم نظام دارد و هم تسليم ارادهى خداست. «مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ»
5- هم آفرينش به دست خداست، هم اداره و تدبير آفريدهها. «لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ»
6- خداوند سرچشمهى بركات است. «تَبارَكَ اللَّهُ»
7- نزول بركات، از ربوبيّت خداوند است. «تَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ»
8- تمام هستى در حال تكامل و تحت تربيت الهى است. «رَبُّ الْعالَمِينَ»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۵۴_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ «55»
پروردگارتان را با تضرّع و پنهانى بخوانيد، قطعاً او تجاوزگران را دوست ندارد.
نکته ها
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در سفرى بعضى اصحاب را ديدند كه با فرياد دعا مىكنند، حضرت فرمودند: «آرام دعا كنيد». «1» حضرت زكريّا نيز خداوند را در پنهانى و با اخلاص ندا مىكرد. «نادى رَبَّهُ نِداءً خَفِيًّا» «2» زيرا نشانهى ادب است چنانكه خداوند به مؤمنان مىفرمايد:
بلندتر از صداى پيامبربا او سخن نگوييد. «لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ» «3» وممكن است صداى بلند در عبادت ونيايش، زمينهساز تظاهر و ريا باشد.
تضرّع و ناله در دعا، نشانهى توجّه انسان به كمبودها و نيازهاى خود و عامل شكستن غرور و خودخواهى است. زيرا آنكه خود را قوى و غنى بداند، در برابر هيچ كس ناله و درخواستى ندارد.
«1». تفاسير مجمعالبيان و كبير فخررازى.
«2». مريم، 3.
«3». حجرات، 2.
جلد 3 - صفحه 82
امام صادق عليه السلام فرمود: «تضرّع در دعا، دستان را به طرف آسمان بلند كردن و دعا نمودن است»، «1» پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نيز چنين دعا مىكرد و سلمان فارسى از آن حضرت نقل كرده كه فرمود: «خداوند حيا مىكند دستى را كه به دعا بلند شود محروم برگرداند». «2»
پیام ها
1- پس از خداشناسى، خداپرستى لازم است. «ادْعُوا رَبَّكُمْ» در آيهى قبل، خداشناسى مطرح شد، در اين آيه خداپرستى.
2- بهتر است دعا با استمداد از كلمهى «ربّ» و همراه تضرّع و زارى و پنهانى باشد. «ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً» دعاى پنهانى از ريا دور و به اخلاص نزديكتر است.
3- دعا وقتى مؤثّر است كه خالصانه و همراه با تضرّع باشد. «تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً»
4- با تمام وجود و با كمال خضوع خدا را بخوانيم وزبانمان نماينده همهى وجود ما باشد. ادْعُوا ... تَضَرُّعاً
5- گردنكشان و تجاوزكاران، از لطف و محبّت الهى محروم مىباشند. «إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ»
6- دعا نكردن، دعاى بىتضرّع و دعاى ريائى، از نمونههاى سركشى و تجاوز است. «الْمُعْتَدِينَ»
«1». كافى، ج 2، ص 481.
«2». تفسير قرطبى.
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۵۵_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا