eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.2هزار دنبال‌کننده
102 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذِي خَبُثَ لا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِداً كَذلِكَ نُصَرِّفُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ «58» و سرزمين پاك (و آماده)، گياهش به اذن پروردگارش بيرون مى‌آيد. امّازمينى كه خبيث (و شوره‌زار) است، جز محصولى اندك و بى‌فايده بيرون نمى‌دهد. ما اين چنين آيات خويش را براى گروه شكرگزار، گونه‌گون بيان مى‌كنيم. نکته ها كلمه‌ى «نَكد»، به معناى چيزى است كه در آن خيرى نباشد، «نبات نَكد»، به معناى گياه كم و بى‌فايده مى‌باشد. زمين شوره سنبل بر نيارد در او تخم و عمل ضايع مگردان‌ اگر با ديد وسيع به اين آيه بنگريم، شايد بتوان يكى از مصاديق سرزمين پاك را كه‌ جلد 3 - صفحه 86 محصول پاك مى‌دهد، خانواده‌ى پاك بدانيم. گوهر پاك ببايد كه شود قابل فيض‌ ورنه هر سنگ و گلى لؤلؤ و مرجان نشود آيات قرآن، مثل بارانِ رحمت است، هنگامى كه بر دلهاى آماده تلاوت شود، شناخت و عشق و ايمان و تلاش در پى دارد، ولى نااهلان را جز لجاجت و دشمنى نمى‌افزايد: «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَساراً» «1» باران كه در لطافت طبعش خلاف نيست‌ در باغ لاله رويد و در شوره زار، خس‌ پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: مثل ما بعثنى اللّه من الهدى و العلم كمثل الغيث الكثير اصاب ارضاً ... مبعوث شدن من با علم و هدايت بر مردم، همانند باريدن باران بسيار زيادى است كه بعضى زمين‌ها آن را مى‌گيرند و بعضى نمى‌گيرند. چنانكه بعضى دستورات مرا مى‌گيرند و عالم و فقيه مى‌شوند و بعضى سربلند نكرده و هدايت نمى‌شوند». «2» پس قلب طيّب همانند سرزمين طيّب و قلب خبيث مانند سرزمين خبيث و غير بارور است. پیام ها 1- تنها نزول رحمت براى سعادت كافى نيست، قابليّت و ظرفيّت محل هم لازم است. «وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ» 2- گرچه نظام طبيعت، بر قوانين خاص خود استوار است؛ امّا همه چيز زير نظر و با اراده و اذن پروردگار صورت مى‌پذيرد. «بِإِذْنِ رَبِّهِ» 3- نه يك تذكّر كافى است و نه تذكّرات يكنواخت كارساز است، بلكه ارشاد و تبليغ بايد متعدّد و متنوّع باشد تا به نتيجه نزديك شويم. «نُصَرِّفُ الْآياتِ» 4- گرچه قرآن براى همه مايه‌ى هدايت است؛ امّا تنها شاكران بهره مى‌گيرند. «نُصَرِّفُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ» «1». اسراء، 82. «2». تفسير منهج‌الصادقين. تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 87 پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‌ قَوْمِهِ فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ «59» همانا نوح را به سوى قومش فرستاديم. پس به مردم گفت: اى قوم من! خدا را بپرستيد كه جز او براى شما خدا و معبودى نيست. همانا من بر شما از عذاب روزى بزرگ بيمناكم. قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ «60» سران قوم او گفتند: همانا ما تو را در گمراهى آشكارى مى‌بينيم. نکته ها نمونه‌ى «بلد خبيث» كه در آيه‌ى قبل مطرح بود، قوم نوح بودند كه هر چه حضرت نوح فرياد زد، به جايى نرسيد. داستان حضرت نوح عليه السلام در سوره‌هاى نوح، صافّات، اسراء، احزاب، يونس، مؤمنون و قمر آمده است. «خوف»، جنبه مثبت نيز دارد، ولى «جُبن»، فقط ترسِ منفى و ناپسند است. «جبن»، ناشى از خودكم‌بينى است و «خوف»، گاهى مولود واقع‌بينى و هوشيارى نسبت به خطرهاست. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: «نوح عليه السلام اوّلين پيامبر اولوا العزمى است كه از طرف خداوند به رسالت عامّه مبعوث شد». «1» دعوت حضرت نوح جهانى بود، چون قوم او همه‌ى مردم آن روز زمين بودند و حضرت در نفرين خود همه‌ى كافران روى زمين را نفرين كرد، «وَ قالَ نُوحٌ رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً» «2» و همه‌ى جهانيان غرق شدند. حضرت نوح عليه السلام 950 سال مردم را دعوت به توحيد كرد، «أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عاماً» «3» آنها نه تنها ايمان نياوردند، بلكه از آن حضرت دورى كرده، «فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً» «4» و او را مورد آزار و شكنجه قرار مى‌دادند. به قدرى مى‌زدند كه بيهوش بر زمين مى‌افتاد؛ امّا «1». تفسير درّالمنثور. «2». نوح، 26. «3». عنكبوت، 14. «4». نوح، 6. جلد 3 - صفحه 88 هنگامى كه به هوش مى‌آمد مى‌گفت: «الّلهم اهدِ قومى فانّهم لا يعلمون» خدايا! قوم مرا هدايت كن كه آنان ناآگاهند. پیام ها 1- با اينكه رسالت نوح عليه السلام جهانى بود، ابتدا از قوم خود شروع كرد. «يا قَوْمِ» 2- دعوت به توحيد و خداپرستى، سرآغاز دعوت انبيا و از مشتركات همه‌ى اديان الهى است. «اعْبُدُوا اللَّهَ» 3- دليل يكتاپرستى، يكتايى وبى‌شريك بودن خداوند است. اعْبُدُوا اللَّهَ‌ ... ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ‌ 4- خداشناسى و ايمان به خدا، از همان ابتدا و در طول تاريخ بوده است. (حضرت نوح كه قبل از حضرت ابراهيم، موسى وعيسى عليهم السلام بود، به مردم گفت: خدا را عبادت كنيد، كه اين بيانگر شناخت آنان نسبت به خداوند است) «يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ» 5- انبيا، دلسوزان واقعى بشرند. يا قَوْمِ‌ ... إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ‌ 6- مخالفان انبيا هميشه، گروهى از اشراف و سردمداران بوده‌اند كه زرق و برق ثروت و قدرت آنان، چشم مردم را پر مى‌كرده است. «الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ» 7- بدتر از ايمان نياوردن، گمراه دانستن انبياست. «إِنَّا لَنَراكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ» آرى، وقتى فطرت مسخ شود، راهنماى واقعى را گمراه مى‌پندارد. امروز نيز گروهى كه خود را روشنفكر مى‌دانند، رهروان پيامبر را مرتجع و ساده‌لوح مى‌پندارند. 8- كسى كه در پى پديد آوردن نظام توحيدى و براندازى نظام شرك است، بايد انتظار هرگونه تهمت و توهين را داشته باشد. «لَنَراكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ» 9- مخالفان، در تهمت‌زدن سخت و جدّى هستند. «إِنَّا لَنَراكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 89 پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏٠_جز۸ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلالَةٌ وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ «61» (نوح) گفت: اى قوم من! در من هيچ گونه انحراف و گمراهى نيست، بلكه من فرستاده‌اى از سوى پروردگار جهانيانم. أُبَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ أَنْصَحُ لَكُمْ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ «62» پيام‌هاى پروردگارم را به شما مى‌رسانم و خيرخواه و دلسوز شمايم و از (جانب) خدا چيزهايى مى‌دانم كه شما نمى‌دانيد. نکته ها كلمه‌ى «نصح»، به معناى خالص و بى‌غلّ و غش بودن است. به سخنانى كه از روى خلوص نيّت و خيرخواهى گفته شود، «نُصح» گويند و به عسل خالص هم «ناصح العسل» گفته مى‌شود. پیام ها 1- در مقابل توهين‌هاى جاهلان، صبور باشيم. «لَيْسَ بِي ضَلالَةٌ» اوّلين پيامبر اولواالعزم، در برابر اتهام گمراهى، با نرم‌ترين شيوه سخن گفت. 2- رسالت پيامبران، در راستاى تربيت جهانيان و از شئون ربوبيّت خداوند است. «لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ» 3- بر خلاف عقايد انحرافى كه براى هرچيز يك ربّى مى‌پنداشتند، قرآن مى‌فرمايد: همه‌ى هستى، يك ربّ و پروردگار دارد. «رَبِّ الْعالَمِينَ» 4- پيامبران الهى، معصوم‌اند. «لَيْسَ بِي ضَلالَةٌ وَ لكِنِّي رَسُولٌ» 5- مربّى و مبلغ، هم بايد خيرخواه و دلسوز باشد و هم برخوردار از علم و آگاهى كافى. «أَنْصَحُ، أَعْلَمُ» 6- دلسوزى و خيرخواهى پيامبر، در جهت منافع مردم است، نه منافع شخصى. «أَنْصَحُ لَكُمْ» جلد 3 - صفحه 90 7- انبيا، خداوند متعال را سرچشمه‌ى تمام علوم و آگاهى‌هاى خود مى‌دانند. «وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ» 8- انبيا از جانب خدا، از علوم و آگاهى‌هايى برخوردارند كه دست بشر به آنها نمى‌رسد. «أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم همراهان قرانی حلول سال نو و بهار پرطراوت را که نشانه قدرت لایزال الهی و تجدید حیات طبیعت می‌باشد به شما وخانواده محترمتان تبریک و تهنیت عرض کرده و سالی سرشار از برکت و معنویت را از درگاه خداوند منان برایتان خواستاریم.
"تفسیر نور (محسن قرائتی) أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلى‌ رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ وَ لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ «63» آيا تعجّب كرديد كه از سوى پروردگارتان مايه‌ى تذكّرى بر مردى از شما بيايد تا شما را بيم دهد و تا شما تقوا پيشه كنيد و شايد كه مورد رحمت قرار گيريد؟ پیام ها 1- گاهى معاصر و هم‌دوره بودن، مانع پذيرش حقّ و منطق صحيح است. «أَ وَ عَجِبْتُمْ» قوم نوح مى‌گفتند: چرا او پيامبر باشد و به او وحى برسد و به ما نرسد؟ او كه همانند ماست و با ما تفاوتى ندارد! 2- هدف از وحى، تربيت بشر است. «جاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ» 3- معارف الهى را بايد همواره به خاطر داشت. «ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ» 4- پيامبران، برخاسته از مردم و با مردمند. «رَجُلٍ مِنْكُمْ» 5- فلسفه‌ى بعثت ونبوّت و مراحل آن را مى‌توان چنين بيان كرد: الف: هشدار و توجّه دادن. «لِيُنْذِرَكُمْ» ب: ايجاد مصونيّت و تقوا. «لِتَتَّقُوا» ج: دريافت الطاف و رحمت الهى. «لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» 6- تقوا، زمينه‌ساز نزول رحمت الهى است. «لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 91" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَكَذَّبُوهُ فَأَنْجَيْناهُ وَ الَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَ أَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً عَمِينَ «64» سرانجام او (نوح) را تكذيب كردند. پس او و كسانى را كه در كشتى با او بودند، نجات داديم و كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند غرق كرديم. زيرا آنان گروهى كوردل بودند. نکته ها «عَمِينَ» جمع «عمى»، به كسى گفته مى‌شود كه چشم بصيرت و ديد باطنى او از كار افتاده باشد، ولى «أعمى»، هم به كسى كه باطن او كور باشد گفته مى‌شود و هم به كسى كه چشم ظاهرش نابينا باشد. «1» امام رضا عليه السلام در پاسخ اين سؤال كه چرا خداوند تمام جهانيان را در زمان حضرت نوح غرق كرد و حال آنكه در ميان آنان اطفال و افراد بى‌گناه نيز بودند، فرمودند: «طفلى در ميان آنان نبود، زيرا مدّت چهل سال آنان عقيم ونازا شده بودند و بى‌گناهان نيز چون به كار ديگران راضى بودند و رضايت به كار ديگران مانند انجام همان كار است». «2» پیام ها 1- ايمان، سبب نجات وتكذيب، سبب هلاكت است. أَنْجَيْنَا ... أَغْرَقْنَا 2- حوادث و عوامل طبيعى و تحوّلات تاريخى، به دست خداوند است و بر اساس افكار و اعمال و اخلاق مردم صورت مى‌گيرد. أَنْجَيْنَا ... أَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا 3- كوردلى، عامل اصلى تكذيب دعوت انبياست. «عَمِينَ» بنابراين ايمان و پيروى از انبيا، نشانه‌ى بصيرت است. «1». تفاسير الميزان و نمونه. «2». تفسير اثنى‌عشرى. تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 92 پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ إِلى‌ عادٍ أَخاهُمْ هُوداً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ أَ فَلا تَتَّقُونَ «65» و به سوى قوم عاد، برادرشان هود را فرستاديم، گفت: اى قوم من! خدا را بپرستيد كه شما را معبودى جز او نيست، آيا تقوا پيشه نمى‌كنيد؟ نکته ها داستان حضرت هود عليه السلام و قوم عاد كه در اين سوره آمده، تفصيل آن در دو سوره‌ى شعرا و هود آمده است. قوم عاد در سرزمين يمن و منطقه‌ى احقاف در جنوب عربستان زندگى مى‌كردند و از نظر قدرت جسمى و امكانات دامدارى و كشاورزى، بسيار نيرومند بودند؛ امّا به بت‌پرستى و مفاسد اخلاقى گرفتار شدند. حضرت هود از خويشان آنان بود كه به نبوّت مبعوث شد و همچون حضرت نوح، آنان را به توحيد دعوت كرد. پیام ها 1- سرلوحه‌ى برنامه‌ى انبيا، دعوت به توحيد و پرهيز از انواع شرك و بت‌پرستى است. «اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ» 2- پيامبران، مردمى‌ترين و دلسوزترين رهبران بشر بوده‌اند. «أَخاهُمْ» آرى، مربّى و مبلّغ بايد نسبت به مردم، همچون برادر باشد و به آنان عشق بورزد. 3- ايمان به خداوند يكتا بايد عامل هشيارى، اطاعت، تقوا و پرهيز از تكذيب دين باشد. «أَ فَلا تَتَّقُونَ» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراكَ فِي سَفاهَةٍ وَ إِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكاذِبِينَ «66» (در پاسخ دعوت هود،) سران كافر قوم او گفتند: همانا ما قطعاً تو را در سفاهت و بى‌خردى مى‌بينيم و به طور حتم تو را از دروغگويان مى‌پنداريم. تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 93 قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ «67» (هود در پاسخ جسارتشان) فرمود: اى قوم من! در من هيچ سفاهت و سبك‌مغزى نيست، بلكه من فرستاده‌اى از سوى پروردگار جهانيانم. نکته ها جسارت مخالفان هود عليه السلام، بيش از قوم نوح عليه السلام بود. مخالفان حضرت نوح، او را گمراه مى‌ناميدند، «لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» امّا مخالفان هود، او را سفيه و دروغگو مى‌شمردند. فِي سَفاهَةٍ ... مِنَ الْكاذِبِينَ‌ پیام ها 1- پيامبران با سخت‌ترين و صريح‌ترين تبليغات، جوسازى‌ها، مخالفت‌ها و تهمت‌ها رو به رو بوده‌اند. ضَلالٍ مُبِينٍ‌- سَفاهَةٍ ... الْكاذِبِينَ‌ در راه ارشاد مردم، بايد تحمّل شنيدن زشت‌ترين سخنان را داشته باشيم. 2- سعه‌ى صدر و بزرگوارى انبيا تا آنجاست كه پس از آن همه جسارت باز با مهربانى مى‌گويند: اى قوم من. «يا قَوْمِ» 3- از خويش نفى تهمت كنيم، ولى حقّ نداريم تهمت را به سوى ديگران سوق دهيم. «لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ» 4- انبيا، حتّى ذرّه‌اى و لحظه‌اى كارى را كه معقول نباشد انجام نمى‌دهند. «لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ» (در ادبيات عرب، هرگاه نكره در كنار نفى قرار گيرد، نفى عموم است، يعنى در هيچ زمانى من كار سفيهانه نكرده‌ام.) 5- آنكه به هدف خود ايمان دارد و از پشتوانه‌ى الهى برخوردار است، در برابر برخورد بد ديگران آرام برخورد مى‌كند. «لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ» 6- مربّى و مبلّغ، نبايد وظيفه‌ى اصلى را فراموش كند. «لكِنِّي رَسُولٌ» 7- دستورات الهى كه توسط پيامبر آورده مى‌شود، در مسير تربيت انسان و از شئون ربوبيّت خداوند است. «رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 94 پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"ماه مبارک آمد، ای دوستان بشارت کز سوی دوست ما را هر دم رسد اشارت آمد نوید رحمت، ای دل ز خواب برخیز باشد که باقی عمر، جبران شود خسارت همراهان قرآنی عزیز فرار رسیدن ماه مبارک رمضان ماه بندگی حضور مبارک تان تبریک عرض نموده توفیقات روز افزون تان را از خدای متعال خواهان و خواستاریم از همه شما همراهان قرانی التماس دعا داریم🙏🙏🙏🌷🌷🌷🤲🤲🤲 ‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) أُبَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ أَنَا لَكُمْ ناصِحٌ أَمِينٌ «68» من پيام‌هاى پروردگارم را به شما مى‌رسانم و براى شما خيرخواهى امينم. پیام ها 1- گفتار و دستورات پيامبران، پيام‌هاى خدايى است و از جانب خود چيزى نمى‌گويند، «أُبَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي» 2- پيامبران، تحت تربيت خاص الهى بوده و فرامان‌هاى آنان در مسير رشد و تربيت انسان است. «رِسالاتِ رَبِّي» آنان نهايت تلاش خود را در راه تبليغ بكار برده و از چيزى فروگذارى نمى‌كنند. أُبَلِّغُكُمْ‌ ... و از غير او نيز هيچ ترس و هراسى ندارند. «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ» «1» 3- دلسوزى و امانت‌دارى، دو شرط اصلى در تربيت و تبليغ است. «ناصِحٌ أَمِينٌ» آرى، اگر دلسوزى همراه با امانت نباشد خطرناك است، زيرا به خاطر دلسوزى شايد حقوقى ناديده گرفته شود يا قوانينى زير پا قرار گيرد. 4- بيان ويژگى‌هاى مثبت خود، در موارد ضرورت و آنجا كه براى ديگران سازنده باشد، مانعى ندارد. «2» «أَنَا لَكُمْ ناصِحٌ أَمِينٌ» «1». احزاب، 39. «2». بر اساس روايتى از امام صادق عليه السلام. تفسير نورالثقلين. پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا