eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
1.9هزار دنبال‌کننده
94 عکس
22 ویدیو
1 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرى‌ وَ لِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُكُمْ وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ «10» و خداوند، آن (پيروزى و نزول فرشتگان) را جز براى بشارت و اينكه دلهايتان با آنان آرامش يابد قرار نداد و نصرت و پيروزى، جز از سوى خدا نيست، (به قدرت خود و امداد فرشته هم تكيه نكنيد.) همانا خداوند، شكست‌ناپذير حكيم است. نکته ها در قرآن بارها نزول فرشتگان امدادگر براى يارى مؤمنان مطرح شده است. حتّى هنگام جان دادن هم خداوند فرشتگان را مى‌فرستد تا با القاى حقّ، مؤمن را از وسوسه‌هاى شيطان حفظ كند. «1» «1» فصلت 30. جلد 3 - صفحه 278 در جنگ بدر نيز فرشتگان، براى روحيّه دادن به مؤمنان آمدند و جنگ و برخوردى با دشمن نداشتند، زيرا در تاريخ روشن است كه چه كسى به دست چه كسى كشته شد و بيشترين كشته‌هاى كافران در آن جنگ، به شمشير حضرت على عليه السلام بود. در هستى دو نوع القا وجود دارد: يكى از سوى فرشتگان خدا كه آرامش را القا مى‌كنند. «إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ» «1» خداوند به فرشتگان وحى كرد كه من با شمايم، پس شما مؤمنان را پايدار و ثابت قدم سازيد، من در دل كفّار وحشت خواهم افكند. يكى هم القاى ترس و وحشت كه از سوى شيطان انجام مى‌شود. «إِنَّما ذلِكُمُ الشَّيْطانُ‌ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ» «2» سخنان شيطان در هوادارانش تأثير گذارده و آنان را مى‌ترساند. پیام ها 1- رزمنده بايد روحيّه‌ى قوى داشته باشد. «وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرى‌» از عوامل پيروزى، انگيزه و روحيّه‌ى قوى رزمندگان است. 2- هنگامى كه حركتى صحيح و در خط پيامبر باشد، عنايت خداوند و برطرف شدن عوامل ترس و اضطراب حتمى است. «وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرى‌» 3- پيروزى مؤمنان، تنها به ابتكار، طرح نظامى، سلاح و نفرات آنان و يا به خاطر فرشتگان نيست، بلكه اصل، اراده و خواست خداوند است. «وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» چنانكه گاهى به خواست خداوند، گروه اندكى از مؤمنان بر گروه زيادى از دشمنان پيروز مى‌شوند. «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ» «3» 4- امدادهاى الهى و يارى‌رساندن به مؤمنان، بر اساس عزّت وحكمت است. «عَزِيزٌ حَكِيمٌ» «1». انفال، 12. «2». آل‌عمران، 175. «3». بقره، 249. تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 279" ‏‏‏‏٠_جز۱۰ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَ يُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَ يُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ وَ لِيَرْبِطَ عَلى‌ قُلُوبِكُمْ وَ يُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدامَ «11» (به ياد آوريد) زمانى كه (خداوند) از سوى خود براى آرامش شما، خوابى سبك بر شما مسلّط ساخت واز آسمان بارانى بر شما فرستاد تا شما را با آن پاك كند وپليدى (وسوسه‌ى) شيطان را از شما بزدايد و دلهاى شما را محكم و گام‌هايتان را با آن استوار سازد. نکته ها «نعاس»، به ابتداى خواب وخواب سبك و گفته مى‌شود، يعنى در حال استراحت آنچنان خواب بر شما مسلّط نشد كه دشمن از آن سوء استفاده كرده و بر شما شبيخون بزند. «1» لشكر قريش با ساز و برگ جنگى فراوان و آذوقه‌ى كافى و حتّى زنان خواننده براى تقويت روحيّه‌ى جنگ‌جويان، وارد منطقه‌ى بدر شدند و ابتدا چاه‌هاى آب را در اختيار گرفتند؛ ولى مسلمانان دچار تزلزل بودند. پيامبر كه مى‌ديد يارانش ممكن است شب را به آرامى نخوابند و فردا با جسم و روحى خسته در برابر دشمن قرار گيرند، بشارت داد كه فرشتگان الهى به يارى آنان خواهند آمد و آنها را دلدارى داد به طورى كه شب را به آرامى خوابيدند. از طرف ديگر علاوه بر كمبود آب براى تطهير و رفع تشنگى، مشكل اساسى منطقه‌ى بدر، وجود شن‌هاى نرم و روان بود كه پا در آن فرو مى‌رفت، در آن شب باران باريد و مسلمانان دلگرم شدند و زمين زير پايشان سفت شد. البتّه ممكن است مراد از ثبات قدم در آيه، همان استقامت و پايدارى باشد، نه محكم‌شدن پاها در زمين باران خورده. هر دو احتمال نيز با هم ممكن است. مراد از «پاك شدن از پليدى» ممكن است پاك شدن از وسوسه‌هاى شيطان و يا پاك شدن از پليدى جسمانى جنابت باشد، به هر حال باران با توجّه به نياز شديد مسلمانان، «1». تفسير نمونه. جلد 3 - صفحه 280 همه‌ى اين مشكلات را برطرف كرد. «1» امام صادق عليه السلام فرمود: «آب باران بياشاميد كه امراض را برطرف مى‌كند، آنگاه اين آيه را تلاوت فرمودند». «2» «يُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ» پیام ها 1- با اراده و امداد الهى، در برابر دشمن مسلّح و انبوه هم مى‌توان آرامش داشته و آرام خوابيد، و اگر خدا نخواهد، در بهترين باغ‌ها و شرايط، نه خوابى هست و نه آرامشى. «إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْهُ» 2- گاهى استراحت وخواب سبك در جنگ، نعمت بزرگ الهى است، كه هم خستگى را بر طرف مى‌كند و هم مجال شبيخون به دشمن نمى‌دهد. «النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْهُ» 3- پاكى ظاهرى: «لِيُطَهِّرَكُمْ» و پاكى باطنى: «يُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ»، هر يك به تنهايى ارزش است، امّا ارزشمندتر وجود هردو با هم مى‌باشد. 4- انتظار خداوند از مجاهد مسلمان، پاكى و داشتن روحيّه‌اى بالا و مقاوم و ثابت‌قدم بودن است. لِيُطَهِّرَكُمْ‌ ... لِيَرْبِطَ عَلى‌ قُلُوبِكُمْ‌" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنانٍ «12» (به يادآور) زمانى كه پروردگارت به فرشتگان وحى كرد كه من با شمايم، پس شما افراد با ايمان را تقويت كنيد، من نيز به‌زودى در دلهاى كافران، رُعب وترس خواهم افكند، پس فرازگردن‌ها را بزنيد وهمه‌ى سرانگشتانشان را قلم كنيد (وقطع كنيد تا نتوانند سلاح بردارند). «1». تفسير نمونه. «2». كافى، ج 6، ص 387. جلد 3 - صفحه 281 نکته ها «بَنانٍ» جمع‌ «بَنانَهُ»، سر انگشت دست و پا، يا انگشتان دست و پا مى‌باشد. ضربه زدن به سر و گردن كفّار يا زدن سر انگشتان دست و پاى آنان، توان رزم و اسلحه به دست گرفتن را از آنان مى‌گيرد و احتمال دارد بيانگر اين باشد كه اگر دشمن پياده است، سر او را هدف بگيرد و اگر سواره است، دست و پاى او را هدف قرار دهيد. «1» شايد مراد از «فَوْقَ الْأَعْناقِ»، افراد سرشناس و رهبران كفر باشد، مانند: «فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ» «2» كه ضربه را بر سران و رهبران دشمن بايد وارد كرد. «3» از امدادهاى الهى در جنگ بدر ايجاد رعب و وحشت در دل لشكريان كفر بود، چنانكه گزارشگران مخفى سپاه اسلام، از اردوگاه دشمن خبر آوردند كه دشمن با آن همه امكانات و ساز وبرگ، بسيار ترسيده و بيمناك مى‌باشد، امّا در مقابل سپاه كوچك اسلام، با وجود كمى نفرات و امكانات، روحيّه‌اى بسيار عالى داشتند. لذا پيامبر ابتدا به آنان پيشنهاد صلح داد و نماينده‌اى را به ميان آنان فرستاد، هرچند عدّه‌اى با اين پيشنهاد موافق بودند، ولى ابوجهل آن را نپذيرفت و آتش جنگ شعله‌ور شد. پیام ها 1- خداوند، ارشاد و حمايت مؤمنان را گاهى از طريق فرشتگان انجام مى‌دهد. إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلائِكَةِ ... 2- فرشتگان از خود قدرتى ندارند، بلكه با حمايت و لطف الهى قدرت مى‌يابند. «إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا» 3- خداوند، تشويق به استقامت را از طريق فرشتگان قرار داده، ولى ارعاب كافران را به خود نسبت داده است. «فَثَبِّتُوا، سَأُلْقِي» 4- خداوند بر اهل ايمان، آرامش و سكينه نازل مى‌كند و بر كافران دلهره و وحشت مستولى مى‌سازد. إِذْ يُوحِي رَبُّكَ‌ ... فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ‌ «1». تفسير نمونه. «2». توبه، 12. «3». تفسير فرقان. جلد 3 - صفحه 282 كَفَرُوا الرُّعْبَ» 5- دلها به دست خداوند است، آرامش و اضطراب هم از اوست. إِذْ يُوحِي رَبُّكَ .. فَثَبِّتُوا ... سَأُلْقِي‌ ... الرُّعْبَ‌ 6- رعب و وحشت، از عوامل شكست كفّار در جنگ بدر بود. «سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ» 7- گرايش‌ها و انگيزه‌هاى انسان، در سرنوشت او و دريافت رحمت و يا عذاب الهى، تأثير به سزايى دارد. فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا ... فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ‌ 8- قدرت و امكانات، به تنهايى عامل آرامش نيست. (در جنگ بدر، مسلمانان با كمى نفرات، آرامش يافتند، امّا دشمنان فراوان و مجهّز، هراسناك شدند.) «أَمَنَةً مِنْهُ‌- الرُّعْبَ» 9- از توان رزمى خود در نبرد، بهترين استفاده را ببريد و ضربه‌ها را به جاهاى حسّاس وارد آوريد. «فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنانٍ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) ذلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ مَنْ يُشاقِقِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ «13» آن (حمايت الهى از مؤمنان و فرمان ضربه بر سرها و سرانگشتان دشمن)، به جهت آن بود كه آنان در برابر خدا و پيامبرش گردنكشى كردند، و هر كس با خدا و پيامبرش در افتد و مخالفت كند، خداوند داراى كيفرى سخت است. ذلِكُمْ فَذُوقُوهُ وَ أَنَّ لِلْكافِرِينَ عَذابَ النَّارِ «14» آن است (كيفر ما در دنيا)، پس بچشيد آن را و (بدانيد) عذاب دوزخ براى كافران (مهيّا) است. جلد 3 - صفحه 283 پیام ها 1- قهر و خشم الهى، نتيجه‌ى سركشى و طغيان است و بدون دليل و بى‌حساب نيست. ذلِكَ بِأَنَّهُمْ‌ ... 2- مخالفت با رسول خدا، مخالفت با خداوند است. «شَاقُّوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» 3- از سنّت‌هاى خداوند آن است كه هر كه با حقّ در افتد، نابود شود. وَ مَنْ يُشاقِقِ‌ ... فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ‌ 4- كافران، در دنيا گرفتار انتقام و هلاكت مى‌شوند و در آخرت گرفتار عذاب. «فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ‌- لِلْكافِرِينَ عَذابَ النَّارِ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبارَ «15» اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! هرگاه با (لشگركشى و) انبوه كافران برخورد كرديد، به آنان پشت نكنيد و مگريزيد. نکته ها «زَحف»، به معناى غلتيدن و روى زمين كشيدن است، به لشكركشى و حركت يك لشكر انبوه هم از اين جهت كه از دور چنين به نظر مى‌رسد كه روى زمين مى‌غلتند و پيش مى‌آيند، زحف گفته مى‌شود. امام رضا عليه السلام فرمود: «فرار از جهاد، موجب وهن دين، استخفاف رهبر حقّ، جرأت يافتن دشمن و محو مذهب است». «1» در فضائل حضرت على عليه السلام آمده است: «وى در تمام عمر، حتّى يك بار هم از جبهه و جنگ فرار نكرد». «2» و آن حضرت فرمودند: «پسنديده‌ترين مرگ، شهادت است، سوگند به آن كسى كه جان فرزند ابى‌طالب به‌دست اوست، براى من كشته شدن با هزار ضربه‌ى‌ «1». تفسير نورالثقلين. «2». تفاسير نمونه و نور الثقلين. جلد 3 - صفحه 284 شمشير، راحت‌تر و آسان‌تر از مرگ در بستر است». «1» پیام ها 1- خداوند از مؤمنان انتظار ويژه‌اى دارد. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ... 2- تعداد زياد دشمن، مجوّز فرار از جبهه نمى‌شود. إِذا لَقِيتُمُ‌ ... زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ‌ 3- در هنگام نبرد، فرار از جنگ جايز نيست. إِذا لَقِيتُمُ‌ ... فَلا تُوَلُّوهُمُ‌ (البتّه فرار، آنگاه ممنوع است كه دو گروه، با آمادگى جنگ كنند، ولى اگر دشمن مسلّح غافلگيرانه شبيخون زد و مسلمانان آمادگى نداشتند، عقب‌نشينى مانعى ندارد. «2») 4- جنگ‌هاى اسلامى، مكتبى است، نه استعمارى و از روى هوا و هوس. الَّذِينَ آمَنُوا ... الَّذِينَ كَفَرُوا" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ مَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَيِّزاً إِلى‌ فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ «16» و جز آنها كه كناره‌گيريشان براى ساز و برگ نبرد مجدّد يا پيوستن به گروه ديگرى از مسلمانان باشد، هركس در روز جنگ پشت به دشمن كند، قطعاً مورد خشم خدا قرار مى‌گيرد و جايگاه او جهنّم است و چه بد سرانجامى است. نکته ها «مُتَحَرِّفاً» به معناى خود را كنار كشيدن براى تغيير تاكتيك و خسته و گمراه كردن دشمن و سپس ضربه زدن به اوست و «مُتَحَيِّزاً»، پيوستن و جاى گرفتن در كنار گروه ديگر است، آنگاه كه رزمنده احساس تنهايى و ناتوانى كند. عبارتِ‌ «باءَ بِغَضَبٍ»، به معناى هموار ساختن و تحمّل غضب است. در اين آيه، براى پشت كردن به دشمن كه حرام است، دو مورد استثنا ذكر شده است: يكى‌ «1». نهج‌البلاغه، خطبه 121. «2». تفسير فرقان. جلد 3 - صفحه 285 براى جا به جايى تاكتيكى‌ «مُتَحَرِّفاً» دوم براى پيوستن به گروه ديگرى از مسلمانان و حمله‌ى دسته جمعى‌ «مُتَحَيِّزاً». البتّه در بعضى تفاسير، موارد ديگرى هم ذكر شده است، مانند فرار براى اطلاع‌رسانى به مسلمانان، يا براى حفظ سنگر مهم‌تر و موقعيّت بهتر. «1» ولى اينها همه مصداق همان مورد اوّل است. فراريان از جبهه، مورد خشم وغضب خدا قرار دارند، وَ مَنْ يُوَلِّهِمْ‌ ... فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ‌ و از جمله‌ى كسانى هستند كه در هر نماز از آنان برائت مى‌جوييم. «غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ» البتّه اين گناه، قابل توبه و بخشش است. پیام ها 1- فرار از جبهه، گناه‌كبيره است و خداوند بر آن وعده‌ى قهر وعذاب داده است. وَ مَنْ يُوَلِّهِمْ‌ ... فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ‌ 2- عقب‌نشينى تاكتيكى، اشكال ندارد. «مُتَحَرِّفاً» 3- در جنگ، خدعه و فريب دادن دشمن جايز است. «مُتَحَرِّفاً» 4- همان گونه كه رفتن به جبهه مهمّ است، فرار نكردن هم مهمّ است، گاهى كسانى به جبهه مى‌روند، ولى با فرار، جهنّمى مى‌شوند. وَ مَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ ... مَأْواهُ جَهَنَّمُ‌ 5- نصرت از سوى خداوند است، ولى بكارگيرى فنون و تاكتيك‌هاى نظامى و سياست جنگى هم لازم است. «مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَيِّزاً» 6- جايگاه فراريان از جهاد و غضب شدگان الهى، جهنّم است. «مَأْواهُ جَهَنَّمُ» (در واقع كسى كه از جهاد فرار مى‌كند، به دنبال مأمن و پناهگاهى است، امّا پناهگاهى جز آتش جهنّم نمى‌يابد.) 7- فرار از جنگ، هم ذلّت دنيوى دارد، «باءَ بِغَضَبٍ» هم عذاب اخروى، «مَأْواهُ‌ «1». تفسير فى‌ظلال‌القرآن. جلد 3 - صفحه 286 جَهَنَّمُ» و فراريان عاقبتى بد در پيش دارند. «بِئْسَ الْمَصِيرُ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمى‌ وَ لِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «17» شما (با نيروى خود)، آنان (كفّار) را نكشتيد، بلكه خداوند (با امدادهاى غيبى) آنها را به قتل رساند. (اى پيامبر!) آنگاه كه تير اافكندى، تو نيفكندى، بلكه خدا افكند (تا كافران را مرعوب كند) و تا مؤمنان را از سوى خويش به آزمونى نيكو بيازمايد، زيرا خداوند، بسيار شنوا و داناست. نکته ها در روز جنگ بدر، پيامبر صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود: مشتى خاك و سنگريزه از زمين بردار و به من بده. على عليه السلام چنين كرد وپيامبربا خواندن دعايى آنها را به سوى دشمن پرتاب كرد و به صورت معجزه‌آسايى، طوفانى به پا كرد وباعث وحشتى عجيب در دل دشمن شد. «1» آرى، عامل مهم پيروزى در جنگ بدر، اراده و امداد الهى بود، نه نيروى مادّى و قواعد و تاكتيك‌هاى نظامى و گرنه لشگرى اندك و تنها با يك يا دو اسب‌سوار، چگونه بر سپاهى انبوه و كاملًا مجهّز و داراى يكصد اسب‌سوار، پيروز مى‌شد؟ «بَلاءٌ»، به معناى آزمايش است كه اگر با نعمت و پيروزى باشد، «بلاء حَسَن» است و اگر به وسيله‌ى مصيبت و مجازات باشد «بلاء سيّى‌ء»، چنانكه قرآن درباره‌ى بنى‌اسرائيل مى‌فرمايد: «وَ بَلَوْناهُمْ بِالْحَسَناتِ وَ السَّيِّئاتِ» «2» انسان اگر با اعتقاد صحيح و در مسير حقّ حركت كند و به فرمان الهى تلاش و كوشش كند، امدادهاى خداوند را در پى خود دارد، «لِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً» و وجود او وجودى خدايى مى‌گردد، چنانكه در روايتى خداوند مى‌فرمايد: بنده با نافله و كارهاى مستحب به مقام قرب رسيده، دست او دست من، گوش او گوش من و تمام اعضا و جوارح او خدايى‌ «1». تفاسير الميزان ونمونه. «2». اعراف، 168، تفسير نمونه. جلد 3 - صفحه 287 مى‌شود و آنچه بخواهد، همان مى‌شود. انّه ليتقرّب الىّ بالنافلة حتّى احبّه فاذا احببتُه كنتُ سمعه الّذى يسمع به و بصره الّذى يبصر به و لسانه الّذى ينطق به و يده الّذى يبطش بها ان دعانى أجبتُه و ان سألنى أعطيتُه ... «1» پس اگر حركتى نيز انجام دهد، آن حركت از خداوند است. «وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمى‌» امّا در مقابل اگر در مسير غير الهى و به فرمان ديگران حركت كند، در حقيقت وجودى شيطانى پيدا نموده است، چنانكه عايشه در رويارويى با سپاه اميرالمؤمنين على عليه السلام در جنگ جمل، به تأسّى از پيامبر صلى الله عليه و آله مشتى خاك به سوى آنان پرتاب كرد و دعا كرد، پس از آن حضرت على عليه السلام به او فرمودند: «اين شيطان بود كه چنين كرد. «و ما رميتَ اذ رميت و لكنّ الشّيطان رمى». «2» پیام ها 1- پيروزى در جنگ موجب غرور و عُجب شما نشود، خداوند و امدادهاى او را فراموش نكنيد. فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ‌ ... 2- انسان در افعال خود، نه مستقل از اراده‌ى خداوند است و نه مجبور. كارها، از آن جهت كه با اختيار از انسان سر مى‌زند، به او نسبت داده مى‌شود، ولى چون نيرو وتأثير از خداست، به خدا نسبت داده مى‌شود. ما رَمَيْتَ‌ ... وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمى‌ 3- وجود پيامبر و رهبر، نقش بسزايى در جلب امدادهاى غيبى خداوند دارد. وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ‌ ... 4- جنگ و جهاد، از وسايل آزمايش الهى است تا مؤمنان واقعى از افراد سست ايمان و يا بى‌ايمان شناخته شوند. «بَلاءً حَسَناً» 5- امداد الهى و پيروزى مؤمنان و شكست دشمنان اتّفاقى و بى‌حساب نيست، بلكه از روى علم وآگاهى خداوند است. «إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» «1». كافى، ج 2، ص 352. «2». شرح نهج‌البلاغه ابن ابى‌الحديد، ج 1، ص 257. تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 288" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا