"تفسیر نور (محسن قرائتی)
سيماى سوره ى توبه
اين سوره كه نهمين سوره ى قرآن كريم است، يكصد و بيست ونه آيه دارد و در سال نهم هجرى نازل شده است. «1» قسمت هايى از آن قبل از جنگ تبوك، بخشى در حال جنگ و قسمت ديگر، بعد از آن نازل شده است.
مشهورترين نام هاى اين سوره در روايات، «توبه» و «برائت» است. «توبه»، از آن جهت كه در اين سوره، بارها از توبه ى انسان و بازگشت لطف الهى سخن به ميان آمده است و «برائت»، بدان جهت كه اين سوره با اعلام برائت از مشركان آغاز شده است.
برخى مفسّران به خاطر ارتباط مطالب اين سوره با سوره ى «انفال»، اين سوره را دنباله ى آن دانسته وگفته اند: به همين دليل نيازى به «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» نداشته است، ولى به عقيده ى ما كه از اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله گرفته ايم، اين سوره، مستقّل است و نداشتن «بِسْمِ اللَّهِ» به خاطر لحن قهرآميز آن نسبت به مشركان است، زيرا كلمه ى «بِسْمِ اللَّهِ»، نشان رحمت و امان است و اين سوره با اعلام تنفّر از مشركانِ پيمان شكن آغاز شده است. چنانكه حضرت على عليه السلام مى فرمايد: «بِسْمِ اللَّهِ» براى امان دادن و برائت براى رفع امان است. «2»
در اهميّت اين سوره همين بس كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: سوره هاى برائت و توحيد، همراه با هفتاد هزار صف از فرشتگان نازل شد.
(1). تفسير نورالثقلين.
(2). تفسير مجمع البيان.
بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ «1»
(اين آيات اعلام جدائى و) بيزارى و برائتى است از سوى خدا و پيامبرش، نسبت به مشركانى كه با آنان پيمان بستهايد.
نکته ها
از اين كه براى اين سوره در روايات، نامهاى «برائت» و «توبه» آمده است، مىفهميم كه جزء سورهى انفال نيست، بلكه سورهاى مستقلّ است.
از اين كه سوره، به دليل محتواى قهرآميزش بدون «بِسْمِ اللَّهِ» شروع شده است، مىفهميم كه «بِسْمِ اللَّهِ» در هر سوره، متعلّق به همان سوره و جزء آن است، نه آنكه به عنوان تشريفات و يا ...، در اوّل هر سوره بيايد.
اعلام برائت، به خاطر پيمانشكنى كفّار بود كه در آيهى 7 و 8 مطرح شده است، و گرنه قانون كلّى، مراعات پيمانهاست و تا طرفِ مقابل به پيمان وفادار باشد، بايد آن را نگهداشت. چنانكه در آيهى 4 آمده است: «إِلَّا الَّذِينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئاً وَ لَمْ يُظاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلى مُدَّتِهِمْ» به ميثاقتان با مشركانى كه پيمان نشكسته و توطئهاى نكردهاند، تا آخرِ مدّت وفادار بمانيد.
به علاوه مسلمانان به دليل ضعف، تن به آن پيمان دادند، وگرنه خواستهى مسلمانان، قلع و قمع هر چه سريعتر شرك است.
جلد 3 - صفحه 373
ماجراى اعلان اين آيات:
در سال هشتم هجرى مكّه فتح شد، امّا مشركان همچنان براى انجام مراسم عبادى خود كه آميخته با خرافات و انحرافات بود، به مكّه مىآمدند. از جمله عاداتشان اين بود؛ لباسى را كه با آن طواف مىكردند، صدقه مىدادند. يك زن كه مىخواست طوافهاى بيشترى انجام دهد، چون ديگر لباسى نداشت، به اجبار كفّار برهنه طواف كرد و مردم به او نگاه مىكردند.
اين وضع براى پيامبر و مسلمانان كه در اوج قدرت بودند، غير قابل تحمّل بود. پيامبر منتظر فرمان خدا بود تا آنكه اين سوره در مدينه نازل شد. پيامبر صلى الله عليه و آله به ابوبكر مأموريت داد تا آياتى از آن را بر مردم مكّه بخواند. شايد انتخاب ابوبكر به دليل آن بود كه او پيرمرد بود و كسى نسبت به او حساسيّت نداشت.
امّا وقتى او به نزديك مكّه رسيد، جبرئيل از سوى خدا پيام آورد كه تلاوت آيات را بايد كسى انجام دهد كه از خاندان پيامبر باشد. آن حضرت، على عليه السلام را مأمور اين كار كرد و فرمود: من از او هستم و او از من است. على عليه السلام در وسط راه آيات را از ابوبكر گرفت و به مكّه رفت و بر مشركان قرائت نمود.
ماجراى تلاوت آيات اين سوره توسّط على عليه السلام، در كتب اهل سنّت نيز آمده و از اصحاب، كسانى همچون ابوبكر و على عليه السلام، ابن عباس، انسبن مالك، جابربن عبداللَّه انصارى آن را روايت كردهاند و در منابع بسيارى نقل شده است. «1»
برخى از اهل سنّت «2» تلاش كردهاند كه آن را امرى عادّى جلوه دهند تا امتيازى براى حضرت على عليه السلام به حساب نيايد و تحويل مأموريت تلاوت را به على عليه السلام، براى تأليف دلِ او دانستهاند، نه امتيازى براى او. در حالى كه براى به دست آوردن دل كسى، كارى بىخطر به او محوّل مىكنند، نه تلاوت آياتِ برائت از مشركان، آن هم در منطقهى شرك و توسّط
«1». مسند احمد حنبل، (ج 3، ص 212 و 283؛ ج 1، ص 151 و 330)، مستدرك صحيحين، (ج 3، ص 51)، تفسير المنار، (ج 10، ص 157)، تفسير طبرى، (ج 10، ص 46)، تفسير ابن كثير (ج 2، ص 322- 333)، احقاقالحق، (ج 5، ص 368) و فضائلالخمسه، (ج 2، ص 342).
و در الغدير، (ج 6، ص 338) نام 73 نفر كه اين ماجرا را نقل كردهاند آمده است.
«2». مثل فخررازى و آلوسى در تفسيرهايشان.
جلد 3 - صفحه 374
كسىكه بسيارى از مشركان را در جنگها كشته است و عدّهاى كينهى او را در دل دارند! وقتى خداوند به حضرت موسى عليه السلام فرمان داد كه نزد فرعون رفته او را به توحيد دعوت كند، وى گفت: خدايا من يك نفر از آنان را كشتهام، مىترسم مرا به قصاص بكشند، برادرم را به همراه من بفرست؛ ولى على عليه السلام كه تعداد زيادى از سران شرك را كشته بود، به تنهايى رفت و آياتِ برائت را در نهايت آرامش خواند، آن هم در جاى حسّاسى چون منى و كنار جمرهى عقبه.
نكاتى كه توسّط على عليه السلام به كفّار اعلام شد عبارت بود از:
1. اعلام برائت و لغو پيمانها.
2. ممنوعيّت شركت مشركان در حج از سال آينده.
3. ممنوعيّت طواف در حالت برهنگى.
4. ممنوعيّت ورود مشركان به خانهى خدا.
در موارد زيادى از قرآن، خدا و رسول در كنار هم مطرح شدهاند، از جمله:
الف: در هديه و لطف. «أَغْناهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ» «1»
ب: در بيعت. «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ» «2»
ج: در اطاعت وپيروى. «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ» «3»
د: در برائت و بيزارى از ديگران. «بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ»
پیام ها
1- لغو اعتبار پيمان با مشركان، از اختيارات رهبر است. «بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» (پيمانهاى بسته شده با مشركان دربارهى عدم تعرّض به يكديگر بوده است)
2- وفا به پيمان آرى، تسليم توطئه شدن، هرگز. بَراءَةٌ ... إِلَى الَّذِينَ عاهَدْتُمْ
3- گرچه از نظر حقوقى، موظّفيم به پيمان وفادار باشيم، ولى برائت قلبى از
«1». توبه، 74.
«2». فتح، 10.
«3». نساء، 80.
جلد 3 - صفحه 375
مشركان و منحرفان، يك اصل دينى است. «1» «بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ»
4- گرچه قانونگذار خداست، «لا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَداً» «2» ولى در سيره و عمل، خدا و رسول در كنار هم هستند. «مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ»
5- برائت، نشانهى قاطعيّت و اقتدار است، همچنان كه سكوت در برابر توطئهها و پيمانشكنىها نشانهى ضعف است. «بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ»
6- پيمان بستن با مشركان در شرايطى مانع ندارد. «الَّذِينَ عاهَدْتُمْ»
7- اگر به دليل ترس از توطئه و خيانت، قراردادى لغو شد بايد به مخالفان اعلام شود، تا غافلگير نشوند. بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ ... إِلَى ... الْمُشْرِكِينَ
«1». تفسير اطيبالبيان.
«2». كهف، 26."
#تفسیر_سوره_توبه_آیه۱_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
سلام علیکم
همراهان قرآنی ان شالله عازم کربلا هستم لذا این مدت بعلت اینکه برقراری ارتباط میسر نیست امکان ارسال مطالب تفسیر قرآن وجود ندارد ان شالله به شرط حیات بعد از مراجعت در خدمت خواهم بود
ضمن عذر خواهی از محضرتان ان شالله نائب الزیاره خواهم بود
با تشکر
احمدی
۱۴٠۲/٠۶/٠۳
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَ أَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكافِرِينَ «2»
پس (اى مشركان!) در زمين به مدّت چهار ماه مهلت داريد كه (آزادانه) بگرديد و بدانيد كه شما نمىتوانيد خدا را مغلوب كنيد (و از عذاب خدا بگريزيد.) و (بدانيد) كه خداوند، خوار كنندهى كافران است.
نکته ها
اعلام برائت، روز دهم ذيحجّه (عيد قربان) بود. بنابراين پايانِ مهلت چهار ماهه، دهم ربيع الثانى خواهد شد. «3»
طبق روايات«4»، مهلت چهار ماه براى كسانى بود كه قبلًا پيمانى نداشتند، امّا مهلتِ صاحبان پيمان، تا پايان مدّت قراردادشان بود، چه كمتر از چهارماه باشد و چه بيشتر از آن.
پیام ها
1- بعد از ابطال قراردادها وپيمانها، به دشمن فرصت دهيد تا فكر كند. فَسِيحُوا ... أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ
«3». كافى، ج 4، ص 290.
«4». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 376
(به نقل تاريخ، بسيارى از مشركان در اين چهار ماه به اسلام گرويدند.)
2- در زمان اقتدار، بدون اعلام قبلى حمله نكنيد. فَسِيحُوا ... أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ
3- آنان كه نمىخواهند اسلام را بپذيرند، بدانند كه هرجا بروند، نمىتوانند از حكومت خداوند فرار كنند. «غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ»
4- جنگ با اسلام، جنگ با خداست. «غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ»
5- سنّت خدا اين است كه اگر فرصت بازگشت را از دست بدهيد، بدبخت شويد. «مُخْزِي الْكافِرِينَ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه۲_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَ بَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذابٍ أَلِيمٍ «3»
(و اين آيات، اعلامى است) از سوى خدا و پيامبرش (به مردم) در روز حجّاكبر (عيد قربان يا روز عرفه) كه خدا و رسولش از مشركان بيزارند. (با اين حال) اگر توبه كنيد (و دست از شرك و كفر برداريد،) اين برايتان بهتر است. و اگر روى بگردانيد، پس بدانيد كه (كارى از شما ساخته نيست و) هرگز نمىتوانيد خدا را ناتوان كنيد. و كافران را به عذابى دردناك بشارت ده.
نکته ها
آيهى اوّل اين سوره، اعلام برائت به خود مشركان بود، اينجا اعلام برائت از مشركان به عموم مردم است.
«حجّ اكبر»؛ يا روز عيد قربان است، «1» يا روز عرفه و يا مراسم حج «2»، در برابر مراسم «عمره» كه حجّ اصغر است.
«1». كافى، ج 4، ص 290.
«2». تفسير برهان.
جلد 3 - صفحه 377
پیام ها
1- براى جلوگيرى از مظلومنمايى دشمن و تبليغ عليه شما، مردم را در جريان بگذاريد. أَذانٌ .... إِلَى النَّاسِ
2- در تبليغ، از عنصر زمان و مكان غفلت نكنيد. «يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ»
3- از تشويق و تهديد، هر دو استفاده كنيد. فَإِنْ تُبْتُمْ ... خَيْرٌ لَكُمْ وَ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا
4- هنگام قطع روابط، روزنهاى براى پيوند باقى گذاريد. «فَإِنْ تُبْتُمْ»
5- مهلت چهار ماهه، نشان لطف خداست، نه عجز او. «غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۳_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِلَّا الَّذِينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئاً وَ لَمْ يُظاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ «4»
مگر كسانى از مشركان كه با آنان پيمان بستهايد و چيزى از تعهّدات خود نسبت به شما فروگذار نكردهاند و كسى را در برابر شما يارى ندادهاند، پس پيمانشان را تا پايان مدّتشان نگهداريد (و وفادار باشيد)، كه همانا خداوند، اهل تقوا را دوست دارد.
نکته ها
اعلام برائت، تنها شامل مشركان پيمانشكن و توطئهگر مىشود، و گرنه كسانى مانند بنوضمره و بنوخزيمه كه وفادار ماندند، اين آيه آنان را استثنا مىكند.
على عليه السلام فرمود: با هر كس پيمانِ مدّتدار بستهايد، تا آن مدّت وفادار بمانيد و به پيمان هر كس بىمدّت است، چهار ماه مهلت دهيد.
جلد 3 - صفحه 378
پیام ها
1- آنان كه به پيمانها احترام مىگذارند، پيمانشان محترم است. «عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ»
2- وفا به پيمان لازم است، گرچه با مشركان باشد. عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ... فَأَتِمُّوا
3- كسىكه دشمن شما را يارى كند، دشمن شماست. «لَمْ يُظاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَداً» «1»
4- وفا به پيمان، نشانهى تقواست. فَأَتِمُّوا ... إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ
«1». چون جزء شروط پيمانها، كمك نكردن به دشمنان اسلام بوده است، پس اكنون كه كمك كردند، شرط را زير پا گذاشته و دشمن شمايند."
#تفسیر_سوره_توبه_آیه۴_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «5»
پس چون ماههاى حرام سپرى شود، مشركان را هر جا يافتيد بكشيد و دستگير كنيد و در محاصره قرار دهيد و در همه جا به كمين آنان بنشينيد. پس اگر توبه كردند و نماز برپا داشتند و زكات پرداختند، راهشان را باز كنيد (و آزادشان بگذاريد) كه همانا خداوند، آمرزنده و مهربان است.
نکته ها
كافرانى كه 13 سال پيامبر صلى الله عليه و آله و مسلمانان را در مكّه آزار دادند و پس از هجرت نيز 9 سال از هيچ توطئهاى فرو گذار نكردند، مستحقّ سركوبى شديدند.
كلمهى «حَيْثُ» هم در مورد زمان بكار مىرود و هم در مورد مكان، يعنى هر جا و هر زمان كه مشركان را يافتيد.
امام باقر عليه السلام فرمودند: راه توبه از شرك، ايمان آوردن است. «2»
«2». كافى، ج 5، ص 10.
جلد 3 - صفحه 379
پیام ها
1- پس از طىّ همهى مراحلِ دعوت، استدلال و پيمانبستن، اگر مشركان باز هم توطئه و دشمنى كردند، براى سركوبشان از همهى شيوهها استفاده كنيد. مثل كشتن، اسير گرفتن، راه بستن و محاصره. «فَاقْتُلُوا، خُذُوهُمْ، أُحْصِرُوا»
2- هم قاطعيّت لازم است هم نرمش. «فَاقْتُلُوا، فَخَلُّوا»
3- آزادى مذهب آسمانى آرى، امّا انحراف فكرى و سقوط عقل و انسانيّت، قابل تحمّل نيست. «فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ»
4- مسلمانان بايد همواره در كمين توطئهگران باشند. «وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ»
5- تشكيلات اطلاعاتى مسلمانان بايد چنان باشد كه حتّى توطئهگران را در خارج از مرزها زير نظر داشته باشند. «كُلَّ مَرْصَدٍ»
6- براى سركوبى دشمنان توطئهگر، مرزها و تمام راههاى نفوذ را كنترل كنيم. «وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ»
7- توبه را حتّى هنگام جنگ هم بپذيريد. چون اسلام دين سماحت و بزرگوارى است، نه عقدهگشايى و انتقام. فَاقْتُلُوا .... فَإِنْ تابُوا
8- توبه بايد همراه با عمل باشد. از توبهى بىعمل، فريب نخوريم. فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا ...
9- توبه از شرك، ايمان است و نشانهى توبهى واقعى، نماز و زكات است. تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ ...
10- نماز، در رأس عبادتهاست. به كسىكه به شعائر دينى (نماز و زكات) احترام مىگذارد، تعرّض نكنيد. أَقامُوا الصَّلاةَ ... فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 380"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه۵_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْلَمُونَ «6»
و اگر يكى از مشركان از تو امان و پناه خواست، پس به او پناه بده تا كلام خدا را بشنود، سپس او را به مكان امنش برسان. چرا كه آنان گروهى ناآگاهند (و با شنيدن آيات الهى، شايد هدايت شوند).
پیام ها
1- به درخواست پناهندگى دشمن براى تحقيق و شناخت عقايد و افكار اسلامى، پاسخ مثبت دهيد. «اسْتَجارَكَ فَأَجِرْهُ»
2- راه فكر و تعقّل، حتّى براى مشركان مهدورالدّم باز است و براى احتمال هدايت يك نفر هم بايد حساب جداگانه باز كرد. «أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ»
3- اسلام، دين رأفت، شرافت و كرامت است. «اسْتَجارَكَ فَأَجِرْهُ»
4- به دشمن هم فرصت فكر و انتخاب بدهيد و حتّى در شرايط جنگى نيز مردم را از رشد فكرى باز نداريد. «اسْتَجارَكَ فَأَجِرْهُ»
5- انتخاب حقّ وپذيرش عقايد صحيح، مهلت مىطلبد. «فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلامَ اللَّهِ»
6- قرآن، كلام قابل فهم است كه زمينهى هدايت را فراهم مىسازد و چنان نيست كه فهمش خارج از عهدهى انسان باشد. «يَسْمَعَ كَلامَ اللَّهِ»
7- حكومت اسلامى بايد زمينهى شنيدن كلام خدا و فرصت مطالعه آن را براى منحرفان فراهم كند، چون انحراف بعضى، به خاطر عدم تبليغ ماست، نه از روى كينه. چه بسا اگر حق را بشنوند، تغيير يابند. «حَتَّى يَسْمَعَ كَلامَ اللَّهِ»
8- اسلام، دين آزادى است و ايمان از روى فهم ارزش دارد، نه از روى ترس يا اجبار. «فَأَجِرْهُ، يَسْمَعَ، أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ»
9- مكتبى كه منطق دارد، عجله ندارد. به دشمن فرصت دهيد تا آن را بشنود، و امنيّت او را تضمين كنيد تا با فكر آسوده انتخاب كند. «يَسْمَعَ، أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ»
جلد 3 - صفحه 381
10- كفر بعضى، از جهل سرچشمه مىگيرد و اگر آگاه شوند، حقّ را مىپذيرند.
«ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْلَمُونَ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه۶_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ إِلَّا الَّذِينَ عاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ فَمَا اسْتَقامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ «7»
چگونه مىتواند نزد خدا و رسولش، پيمانى با مشركان (عهد شكن) باشد، مگر كسانىكه نزد مسجدالحرام با آنان پيمان بستيد. پس تا هنگامى كه به عهدشان وفا دارند، شما هم وفادار بمانيد كه خداوند، متقيّن را دوست دارد.
نکته ها
اين آيه، توجيه آيات نخست سورهى برائت و دليلى براى دستور برائت وبيزارى است، چرا كه آنان وفادار به پيمانهايشان نبودند.
چون از هر طرف كعبه تا 48 ميل، جزو حرم محسوب مىشود، به قراردادهايى كه در اين مناطق بسته مىشود، «عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ» گفته مىشود. مثل پيمان حديبيّه كه در 15 ميلى مكّه بسته شد.
آوردن كلمهى «مسجدالحرام» در بيان محلّ قرارداد، اشاره به اهميّت آن مكان است، و گرنه پيمانهاى ديگر نيز كه در كنار مسجدالحرام نباشد، لازم الوفاست.
پیام ها
1- چون مشركان، بيشترين دشمنى را با مسلمانان دارند، «1» از بيشتر آنان انتظار وفادارى نداشته باشيد. كَيْفَ يَكُونُ ...
2- هنگام انتقاد، كلّى نگوييم و به افراد سالمِ گروهها هم توجّه كنيم. «إِلَّا الَّذِينَ عاهَدْتُمْ»
«1». «لَتجدنَّ اشدّ الناسِ عَداوةً للّذين آمنوا اليهود و الّذين اشركوا» مائده، 85.
جلد 3 - صفحه 382
3- با دشمنان خود، در وفادارى به پيمانها يا نقض آن، مقابله به مثل كنيد. فَمَا اسْتَقامُوا لَكُمْ ...
4- تقوا ووفاى به عهد، ملازم يكديگرند. «فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه۷_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا