"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَلا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِمَّا يَعْبُدُ هؤُلاءِ ما يَعْبُدُونَ إِلَّا كَما يَعْبُدُ آباؤُهُمْ مِنْ قَبْلُ وَ إِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِيبَهُمْ غَيْرَ مَنْقُوصٍ «109»
پس (اى پيامبر!) از آنچه اين كفّار مىپرستند در شك و ترديد مباش، (كه) آنها عبادت نمىكنند مگر همان گونه كه قبلًا پدرانشان (بتها را) عبادت مىكردهاند، و همانا ما نصيب آنها را به طور كامل و بىكم و كاست خواهيم پرداخت.
پیام ها
1- يك رهبر بايد چنان در راه وهدف خود استوار و قاطع باشد كه انحراف امّت نتواند او را دچار تزلزل و سستى كند. «فَلا تَكُ»
2- مورد عتاب و خطاب قرار دادن شخصيّتها، تأثير روانى بيشترى در مردم دارد. «فَلا تَكُ»
3- بتپرستان و مشركان، منطق و استدلال ندارند. «يَعْبُدُ آباؤُهُمْ»
4- نياكان، در اعمال و رفتار آيندگان نقش دارند. «يَعْبُدُ آباؤُهُمْ»
5- پيروى از سنّتها و توجّه به افكار و عقايد نياكان، در همه جا داراى ارزش نيست. «يَعْبُدُ آباؤُهُمْ»
6- خداوند حتّى نسبت به كفّار و مشركان نيز ظلم نمىكند. «لَمُوَفُّوهُمْ نَصِيبَهُمْ»"
#تفسیر_سوره_هود_آیه۱٠۹_جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ «110»
و به تحقيق ما به موسى كتاب (تورات) داديم، پس در آن اختلاف شد، و اگر سنّت پروردگارت (در مورد تأخير عذاب كفّار) از پيش مقرّر نگشته بود، هر آينه (در همين دنيا) ميان آنان داورى و حكم مىشد (و به كيفر مىرسيدند) و همانا آنان دربارهى آن در شكى هستند كه موجب بدگمانى آنان است.
جلد 4 - صفحه 125
پیام ها
1- در هيچ دورهاى از تاريخ، تمام افراد قومى، هم عقيده نبودهاند. «فَاخْتُلِفَ فِيهِ»
2- از اختلاف مردم در دين و ايمان آوردن بعضى و كفر عدّهاى ديگر، ناراحت و نگران نباشيم كه اين حادثهى جديدى نيست. «آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ»
3- با اينكه در آياتى از قرآن مجيد، تورات، كتاب نور خوانده شده، «1» امّا باز هم مردم در آن نور اختلاف كردهاند. «فَاخْتُلِفَ فِيهِ»
4- خداوند، خود نيز سنّتهاى خويش را مراعات كرده و زير پا نمىگذارد، چرا كه قبل از هر كس، اين قانونگذار است كه بايد احترام قانون را داشته باشد. «وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ» (خداوند دنيا را محلّ داورى قرار نداده است)
5- سنّتهاى الهى، بر اساس مقام ربوبيّت اوست. «سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ»
6- مهلت دادن به اختلاف كنندگان در كتاب آسمانى، از سنّتهاى الهى است. «كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ»
«1». مائده، 44 و انعام، 91."
#تفسیر_سوره_هود_آیه_۱۱٠جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِنَّ كُلًّا لَمَّا لَيُوَفِّيَنَّهُمْ رَبُّكَ أَعْمالَهُمْ إِنَّهُ بِما يَعْمَلُونَ خَبِيرٌ «111»
و قطعاً پروردگارت (جزاى) تمام اعمال آنان را حتماً بطور كامل خواهد داد، همانا او به (تمام) آنچه (مردم) عمل مىكنند، آگاه است.
پیام ها
1- در جهان بينىالهى، هيچ عملى بدون جواب و پاداش نيست. «لَيُوَفِّيَنَّهُمْ»
2- در پاداش يا كيفر الهى، هيچ كم و كاستى وجود ندارد. «لَيُوَفِّيَنَّهُمْ»
جلد 4 - صفحه 126
3- جزاى كامل خداوند، بر اساس آگاهى كامل او از اعمال مردم است. «خَبِيرٌ»"
#تفسیر_سوره_هود_آیه۱۱۱_جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ «112»
پس (اى پيامبر!) همان گونه كه مأمور شدهاى، استوار باش و (نيز) هر كس كه با تو، به سوى خدا آمده است، و سركشى نكنيد كه او به آنچه مىكنيد بيناست.
نکته ها
در روايات آمده است كه پيامبر فرمود: سورهى هود مرا پير كرد. و گفتهاند كه مراد حضرت اين آيه از سورهى هود بوده است. «1» اگر چه فراز نخست اين آيه «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ» در سورهى ديگرى «2» از قرآن مجيد نيز آمده، امّا آيهى فوق به چنين خصوصيّتى معروف شده است. شايد سنگينى اين آيه، وجود فرازهاى ديگرى از تاريخ است كه در آيه بيان نشده و آن، استقامت ياران پيامبر صلى الله عليه و آله است كه همهى آنها وفادار نبودند و پيامبر صلى الله عليه و آله از بىوفايى و ناپايدارى آنان در ناراحتى بود.
پیام ها
1- حال كه خداوند كيفر وپاداش همه را بدون كم و كاست مىدهد، پس استقامت كن. كُلًّا لَمَّا لَيُوَفِّيَنَّهُمْ ... فَاسْتَقِمْ
2- نتيجهى تاريخ انبيا، استقامت است. «فَاسْتَقِمْ»
3- در استقامت و پايدارى، رهبر بايد پيشگام همه باشد. «فَاسْتَقِمْ» (شرايط مكّه براى مسلمانان صدر اسلام، دشوار و نياز به استقامت بوده است)
4- پايدارى زمانى ارزش دارد كه در همهى امور باشد. در عبادت، در ارشاد، تحمل ناگوارىها و مانند آن. «فَاسْتَقِمْ»
5- عمل بايد بر طبق نص و فرمان الهى باشد، نه بر اساس قياس و استحسان و
«1». تفسير نمونه.
«2». شورى، 15
جلد 4 - صفحه 127
خيال و امثال آن. «كَما أُمِرْتَ»
6- پايدارى رهبر بدون همراهى و پايدارى امّت بىنتيجه است. «وَ مَنْ تابَ مَعَكَ»
7- رجوع و بازگشت به خدا، بهاى سنگينى را مىطلبد و آن، استقامت وپايدارى در راه مستقيم است. «وَ مَنْ تابَ مَعَكَ»
8- همه چيز بايد طبق فرمان باشد، نه زيادهروى وطغيان. كَما أُمِرْتَ ... وَ لا تَطْغَوْا
9- رهبر و امّت بايد در راه مستقيم حركت كنند و از افراط و تفريط بپرهيزند. «فَاسْتَقِمْ، وَ لا تَطْغَوْا»
10- استقامت در دين، پاداش الهى را در پى دارد. فَاسْتَقِمْ ... إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ"
#تفسیر_سوره_هود_آیه_۱۱۲جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ «113»
و به ستمگران تمايل وتكيه نكنيد كه آتشِ (عذاب) شما را فرا مىگيرد و (در اين صورت) براى شما در برابر خداوند، هيچ دوست و سرپرستى نيست، پس (از هيچ ناحيهاى) مورد كمك قرار نخواهيد گرفت.
نکته ها
در روايات مىخوانيم كه مودّت و محبّت به ظالم و اطاعت از او، از مصاديق ركون به ظالم محسوب مىشود. در روايتى مىفرمايد: به ستمگر اميدى نداشته باش، گرچه او فاميل و دوست تو باشد. «و ان كان حميما قريباً» «1» در كافى، نيز اين روايت آمده كه اگر به مقدار زمانِ دست به جيب كردن ستمگر براى بخشش، راضى به زنده بودن او باشى، ركون و تكيه بر ظالم كردهاى كه خدا از آن نهى نمودهاست. «2»
از آنجا كه اطاعت از اولى الامر، واجب و از سوى ديگر، ركون به ظالم حرام است، پس اولى الامر نمىتواند ظالم باشد، بلكه بايد معصوم نيز باشد، زيرا گناه از مصاديق ظلم به شمار مىرود.
«1». تفسير كنزالدقائق.
«2». كافى، ج 5، ص 108.
جلد 4 - صفحه 128
ركون و تكيه بر ظالم، آتش و عذاب خداوند را در پى دارد، پس وضعيّت خود ظالم چگونه خواهد بود؟!
پیام ها
1- هرگونه تمايل واعتماد به ستمگران داخلى وخارجى، ممنوع است. «لا تَرْكَنُوا» (ستمگران، لايق پيروى و رهبرى نيستند)
2- تكيه بر ستمگران، گناه كبيره است. (هر گناهى كه قرآن دربارهى آن وعدهى آتش داده، گناه كبيره است) لا تَرْكَنُوا ... فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ
3- به جاى تمسّك به ظالم، به خدا توكّل كنيم. «وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ»
4- نتيجهى تكيه بر ستمگران، غربت و تنهايى است. «ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ»"
#تفسیر_سوره_هود_آیه۱۱۳جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ ذلِكَ ذِكْرى لِلذَّاكِرِينَ «114»
و نماز را در دو طرف روز و اوايل شب بپادار، (زيرا) بدرستى كه كارهاى نيكو (همچون نماز)، بدىها را محو مىكند، اين (فرمان)، تذكّرى است براى اهل ذكر.
وَ اصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ «115»
و پايدار باش، كه همانا خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نمىكند.
نکته ها
در روايات، مراد از دو طرف روز، صبح و مغرب، و مراد از اوايل شب، نماز عشا بيان شده است. «1» البتّه اين آيه در مقام بيان تمام نمازهاى روزانه نيست.
شخصى از اعمال زشت خويش ناراحت بود، لذا پس از نماز در مسجد از پيامبر صلى الله عليه و آله
«1». تفسير كنزالدقائق.
جلد 4 - صفحه 129
خواست تا او را حدّ بزند، حضرت به او فرمود: چون بعد از آن عمل خلاف، در نماز جماعت شركت كردهاى، خداوند تو را بخشيد. «1»
از امام صادق عليه السلام سؤال شد كه شخصى از طريق طاغوت درآمدهايى را بدست آورده وبا اميد به آيهى «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ» به فقرا كمك مىكند وبه حج مىرود؟ حضرت فرمود: «انّ الخطيئة لا تكفر الخطيئة» گناه را نمىتوان با گناه پوشاند. «2» آنچه را بدست آورده مالِ مردم است وتصرّف در مال مردم به هر شكل حرام است.
اميد بخشترين آيهى قرآن:
حضرت على عليه السلام بر جمعى وارد شده و از آنها سؤال فرمودند: آيا مىدانيد اميدبخشترين آيهى قرآن كدام است؟! هر كس به فراخور حال خويش آيهاى را عنوان كرد:
بعضى گفتند: آيهى «إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ» «3» يعنى خداوند جز شرك، گناهان ديگر را مىبخشد.
بعض ديگر بر آن بودند كه اين آيه است؛ «وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِيماً» «4» يعنى هر كس خلافكار و ظالم باشد ولى استغفار كند، خداوند را بخشنده و مهربان خواهد يافت.
عدّهاى اظهار داشتند آيهى «يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً» «5» يعنى اى بندگان من كه در حقّ خود اسراف كردهايد! از رحمت خدا مأيوس نشويد، زيرا او همهى گناهان را مىبخشد.
تعدادى هم نظر به اين آيه داشتند؛ «وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ» «6» يعنى كسانى كه اگر كار زشتى انجام دادند و به خودشان ظلم كردند، ياد خداوند مىكنند و براى گناهان خويش استغفار مىنمايند، و كيست جز خداوند كه گناهان را ببخشد.
بعد از اينكه حضرت نظرات آنان را شنيد، فرمودند: از حبيبم رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه فرمود: اميدبخشترين آيه در قرآن اين آيه است: «أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ»
سپس پيامبر صلى الله عليه و آله ادامه دادند: يا على! سوگند به خداوندى كه مرا بشير و نذير به سوى مردم مبعوث كرد، وقتى كه انسان براى نماز وضو بگيرد، گناهانش ريخته مىشود، و زمانى كه رو به قبله كند، پاك مىشود. يا على! مثال اقامه كنندهى نمازهاى روزانه، مثل كسى است كه هر روز پنج مرتبه در نهر آبى كه جلوى منزل اوست خود را شستشو كند. «1»
پیام ها
1- رهبر بايد الگوى مردم باشد. فَاسْتَقِمْ ... أَقِمِ ...
2- نماز را بايد با شرايط و آداب كامل بجاى آورد. در كلمهى «اقامه»، معناى كمال و تمام نهفته است. «أَقِمِ الصَّلاةَ»
3- نماز، قوّت قلب مؤمنان است. چون در آيات گذشته، فرمان به استقامت و عدم اعتماد به ظالمان مطرح شد و اين امور نياز به روحيّهى بالا دارد، لذا در اين آيه، خداوند امر به تقويت روح با اهرم نماز مىفرمايد. فَاسْتَقِمْ ... وَ أَقِمِ الصَّلاةَ
4- نمازها را بايد در وقت مقرّر انجام داد. «طَرَفَيِ النَّهارِ»
5- نماز، روشنترين نمونهى كار نيك است. أَقِمِ ... إِنَّ الْحَسَناتِ ...
6- اعمال انسان در يكديگر تأثير دارند. «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ»
7- دستور به نماز، روشنترين پند خداست. «ذلِكَ ذِكْرى» (نماز، ذكر الهى است)
8- همهى افراد از تذكّرات الهى، بهرهمند نمىشوند. «ذِكْرى لِلذَّاكِرِينَ»
9- برپايى واقامهى نماز، پشتكار وحوصله مىخواهد. «2» «أَقِمِ الصَّلاةَ، وَ اصْبِرْ»
«1». تفاسير مجمعالبيان و كنزالدقائق.
«2». در آيهاى ديگر مىفرمايد: «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها» طه، 132.
#تفسیر_سوره_هود_آیه۱۱۴_۱۱۵جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَلَوْ لا كانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِكُمْ أُولُوا بَقِيَّةٍ يَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسادِ فِي الْأَرْضِ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّنْ أَنْجَيْنا مِنْهُمْ وَ اتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا ما أُتْرِفُوا فِيهِ وَ كانُوا مُجْرِمِينَ «116»
پس چرا در قرون قبل از شما، صاحبان علم و قدرتى نبودند تا مردم را از فساد در زمين باز دارند، مگر گروه كمى از كسانى كه از ميان آنان نجاتشان داديم، و ستمگران دنبالهرو و دلبستهى مال و مقامى شدند كه در آن مست و سركش شده بودند و آنان مردمى مجرم و گناهكار بودند.
نکته ها
كلمهى «بَقِيَّةٍ» كه 3 بار در قرآن آمده، به معناى باقيمانده است، امّا معمولًا در لغت عرب، به فضل و قدرت گفته مىشود. شايد به خاطر آنكه انسان اجناس نفيس را نزد خود ذخيره مىكند و باقى نگه مىدارد، و شايد هم به جهت آنكه افرادى در صحنه باقى مىمانند كه داراى قدرت و قوّت بيشترى هستند.
در اين آيه خداوند از گروهى انتقاد كرده كه چرا مجهّز به علم و قدرت نمىشوند تا جامعه را هشدار دهند. اين هشدار با لحن «فَلَوْ لا» بارها در قرآن تكرار شده است، از جمله: آيهى «فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ» «1» و آيهى «لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ» «2»
چون آيهى 114 پيرامون نماز و اين آيه در مورد نهى از منكر است، بجاست تا به آياتى از قرآن مجيد كه در آنها مسائل «نماز» و «امر به معروف ونهى از منكر» در كنار هم و متأثّر از يكديگر آمده، اشارهاى داشته باشيم. از جملهى اين آيات عبارتند از:
الف: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ» «3» قطعاً نماز، انسان را از زشتىها و منكرات باز مىدارد.
ب: «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ» «4» همانا خوبىها (مثل نماز) بدىها را محو مىكند.
«1». توبه، 122.
«2». مائده، 63.
«3». عنكبوت، 45.
«4». هود، 114.
جلد 4 - صفحه 132
ج: «أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ» «1» نماز به پادار و امر به معروف كن و از منكر بازدار.
د: «الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ» «2» مؤمنان واقعى آنانند كه اگر در زمين به آنها مكنت و قدرت بخشيم، نماز به پا مىدارند و زكات مىپردازند.
پیام ها
1- در همهى زمانها، افراد بىتفاوت نسبت به مفاسد اجتماعى، محكوم و مورد انتقادند. فَلَوْ لا كانَ مِنَ الْقُرُونِ ...
2- بيشترين مسئوليّت در نهى از منكر، بر عهدهى صاحبان علم و قدرت است. «أُولُوا بَقِيَّةٍ»
3- در هر جامعهاى، افراد مصلح و دلسوز در اقليّت هستند. «إِلَّا قَلِيلًا»
4- رمز سقوط امّتهاى پيشين، بىتفاوتى و ترك نهى از منكر بوده است. «إِلَّا قَلِيلًا مِمَّنْ أَنْجَيْنا»
5- نتيجهى دلسوزى مصلحين و اصلاح جامعه، نجات از قهر الهى است. «أَنْجَيْنا»
6- ظلم، عيّاشى و جرم، اضلاع مثلث شوم سقوط و هَلاكتاند. «ظَلَمُوا، أُتْرِفُوا، مُجْرِمِينَ»
«1». لقمان، 14.
«2». حج، 41."
#تفسیر_سوره_هود_آیه۱۱۶_جز۱۲
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As