خلاصه ۲۱
از کتاب #تفسیر_المیزان
بحث روایتى
🔹در کافى از زبیرى از امام صادق (علیه السلام ) روایت آورده که گفت : به انجناب عرضه داشتم : وجوه کفر را که در کتاب خدا آمده برایم بیان بفرما،
فرمود: کفر در کتاب خدا بر پنج قسم است ، اول کفر جحود و جحود هم خود، دو جور است ، سوم کفر به ترک دستورات الهى ، چهارم کفر برائت ، پنجم کفران نعمت .
اما قسم اول
🔸جحود و انکار ربوبیت خدا است و این اعتقاد کسى است که میگوید: نه ربى هست و نه بهشتى و نه دوزخى و صاحبان این عقیده همانها هستند که قرآن کلامشان را حکایت کرده که گفته اند: ((و ما یهلکنا الا الدهر))،
(جز روزگار کسى ما را نمى میراند)
همچنانکه خداى عز و جل فرموده :
((ان هم الا یظنون ))
(جز پندار دلیل دیگرى ندارند)،
و فرموده : ((ان الذین کفروا سواء علیهم ء انذرتهم ام لم تنذرهم لا یؤ منون ))،
(کسانیکه کافر شدند برایشان یکسان است ، چه انذارشان کنى و چه نکنى ایمان نمى آورند)
وجه دوم از جحود
🔹جحود بر معرفت است و آن این است که کسى با اینکه حق را شناخته و برایش ثابت شده ، انکار کند،
خداى عز و جل درباره شان فرموده :
((و جحدوا بها، و استیقنتها انفسهم ، ظلما و علوا))،
(دین خدا را انکار کردند، با اینکه در دل به حقانیت آن یقین داشتند، ولى چون ظالم و سرکش بودند، زیر بار آن نرفتند)
و فرموده : ((و کانوا من قبل یستفتحون على الذین کفروا فلما جاءهم ما عرفوا، کفروا به فلعنه اللّه على الکافرین ))
(قبل از آمدن اسلام یهودیان به کفار مى گفتند به زودى پیامبر آخر الزمان مى آید و ما را بر شما پیروزى مى بخشد، ولى همینکه اسلام آمد، بدان کافر شدند، پس لعنت خدا باد بر کافران ).
وجه سوم از کفر
🔹کفران نعمت است ، که خداى سبحان درباره اش از سلیمان حکایت کرده که گفت :
((هذا من فضل ربى ، لیبلونى ، اشکر؟ ام اکفر؟ و من شکر، فانما یشکر لنفسه ، و من کفر فان ربى غنى کریم ))
(این از فضل پروردگارم است ، تا مرا بیازماید، آیا شکر مى گزارم ؟ یا کفران مى کنم ؟ و کسیکه شکر گزارد، به نفع خود شکر کرده و کسیکه کفران کند خدا بى نیاز و کریم است )
🔸 و فرموده : ((لئن شکرتم لازیدنکم ، و لئن کفرتم ان عذابى لشدید))
(اگر شکر بگذارید نعمت را برایتان زیاده کنم ، و اگر کفر بورزید، به درستى عذابم شدید است )
و فرموده : ((فاذکرونى اذکرکم ، و اشکروا لى ، و لا تکفرون ))
(به یاد من افتید تا به یادتان بیفتم و شکرم بگذارید، و کفرانم مکنید)، در این چند آیه کلمه کفر به معناى کفران نعمت است .
وجه چهارم از کفر
🔹ترک دستورات خداى عزوجل میباشد، که در آن باره فرموده : ((و اذ اخذنا میثاقکم لا تسفکون دماءکم ، و لاتخرجون انفسکم من دیارکم ، ثم اقررتم و انتم تشهدون ثم انتم هولاء تقتلون انفسکم ، و تخرجون فریقا منکم ، من دیارهم ، تظاهرون علیهم بالاثم و العدوان و ان یاتوکم اسارى ، تفادوهم ، و هو محرم علیکم اخراجهم ، افتومنون ببعض الکتاب ؟ و تکفرون ببعض ؟))
(و چون پیمان از شما گرفتیم ، که خون یکدیگر مریزید و یکدیگر را از دیارتان بیرون مکنید، شما هم بر این پیمان اقرار کردید و شهادت دادید، آنگاه همین شما یکدیگر را کشتید و از وطن بیرون کردید و بر دشمنى آنان و جنایتکارى پشت به پشت هم دادید و چون اسیرتان میشدند، فدیه مى گرفتید، با اینکه فدیه گرفتن و بیرون راندن بر شما حرام بود، آیا به بعضى احکام کتاب ایمان مى آورید، و به بعضى کفر مى ورزید؟) یعنى عمل نمى کنید)؟
🔸پس در این آیه منظور از کفر، ترک دستورات خداى عزوجل میباشد، چون نسبت ایمان هم به ایشان داده ، هر چند که این ایمان را از ایشان قبول نکرده و سودمند به حالشان ندانسته و فرموده :
((فما جزاء من یفعل ذلک منکم الاخزى فى الحیوة الدنیا، و یوم القیامه یردون الى اشد العذاب ، و ما اللّه بغافل عما تعملون ))
(پس چیست جزاى هر که از شما چنین کند، به جز خوارى در زندگى دنیا و روز قیامت به سوى شدیدترین عذاب بر مى گردند و خدا از آنچه مى کنید غافل نیست ).
وجه پنجم از کفر
🔹 کفر برائت است ، که خداى عزوجل درباره اش از ابراهیم خلیل علیه السلام حکایت کرده ، که گفت : ((کفرنا بکم ، و بدا بیننا و بینکم العداوه و البغضاء ابدا حتى تومنوا باللّه وحده ))
(از شما بیزاریم و میان ما و شما دشمنى و خشم آغاز شد و دست از دشمنى برنمیداریم ، تا آنکه به خداى یگانه ایمان بیاورید)
که در این آیه کفر به معناى بیزارى آمده و نیز از ابلیس حکایت مى کند، که از دوستان انسى خود در روز قیامت بیزارى جسته ، میگوید: ((انى کفرت بما اشرکتمون من قبل ))
(من از اینکه شما مرا در دنیا شریک قراردادید بیزارم )
و نیز از قول بت پرستان حکایت مى کند، که در قیامت از یکدگر بیزارى میجویند، و فرموده : (تنها علت بت پرستى شما در دنیا رعایت دوستى با یکدیگر بود، ولى روز قیامت از یکدیگر بیزاری می جویید.
ادامه دارد ...
مشاهده سایر خلاصه ها 👈
✨ @bairanii
خلاصه ۲۲
از کتاب #تفسیر_المیزان
آیات 8 تا 20 #سوره_بقره
وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَقُولُ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الاَخِرِ وَ مَا هُم بِمُؤْمِنِینَ(8)
یخَدِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ مَا یخْدَعُونَ إِلا أَنفُسهُمْ وَ مَا یَشعُرُونَ(9)
فى قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمُ بِمَا کانُوا یَکْذِبُونَ(10)
وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فى الاَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نحْنُ مُصلِحُونَ(11)
أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لَکِن لا یَشعُرُونَ(12)
وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ ءَامِنُوا کَمَا ءَامَنَ النَّاس قَالُوا أَ نُؤْمِنُ کَمَا ءَامَنَ السفَهَاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السفَهَاءُ وَ لَکِن لا یَعْلَمُونَ(13)
وَ إِذَا لَقُوا الَّذِینَ ءَامَنُوا قَالُوا ءَامَنَّا وَ إِذَا خَلَوْا إِلى شیَطِینِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّمَا نحْنُ مُستهْزِءُونَ(14)
اللَّهُ یَستهْزِىُ بهِمْ وَ یَمُدُّهُمْ فى طغْیَنِهِمْ یَعْمَهُونَ(15)
أُولَئک الَّذِینَ اشترَوُا الضلَلَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبحَت تجَرَتُهُمْ وَ مَا کانُوا مُهْتَدِینَ(16)
مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِى استَوْقَدَ نَاراً فَلَمَّا أَضاءَت مَا حَوْلَهُ ذَهَب اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَکَهُمْ فى ظلُمَتٍ لا یُبْصِرُونَ(17)
صمُّ بُکْمٌ عُمْىٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ(18)
أَوْ کَصیِّبٍ مِّنَ السمَاءِ فِیهِ ظلُمَتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ یجْعَلُونَ أَصبِعَهُمْ فى ءَاذَانهِم مِّنَ الصوَعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَ اللَّهُ محِیط بِالْکَفِرِینَ(19)
یَکادُ الْبرْقُ یخْطف أَبْصرَهُمْ کلَّمَا أَضاءَ لَهُم مَّشوْا فِیهِ وَ إِذَا أَظلَمَ عَلَیهِمْ قَامُوا وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَذَهَب بِسمْعِهِمْ وَ أَبْصرِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلى کلِّ شىْءٍ قَدِیرٌ(20)
ترجمه آیات
✨و بعضى از مردم کسانیند که میگویند به خدا و به روز جزا ایمان آورده ایم ولکن (دروغ میگویند و) هرگز ایمان نیاورده اند (8)
✨با خدا و با کسانیکه ایمان آورده اند نیرنگ مى کنند ولى نمیدانند که جز به خود نیرنگ نمى کنند اما نمیدانند (9)
✨در دلهاشان مرضى است پس خدا به کیفر نفاقشان آن بیمارى را زیادتر کرد، و ایشان به خاطر دروغها که میگویند عذابى دردناک دارند (10)
✨و چون به ایشان گفته میشود در زمین فساد مکنید میگویند ما اصلاحگرانیم (11)
✨تو آگاه باش ایشان مفسدانند ولى خود نمیدانند (12)
✨و چون به ایشان گفته میشود مانند مردم ایمان بیاورید میگویند: آیا مانند سفیهان ایمان بیاوریم آگاه باش که خود ایشان سفیهند ولکن نمیدانند (13)
✨و چون مؤمنان را مى بینند مى گویند: ما ایمان آورده ایم و چون با شیطانهاى خود خلوت مى کنند مى گویند ما با شمائیم ، ما ایشان را مسخره مى کنیم (14)
✨خدا هم ایشان را مسخره میکند و همچنان وا مى گذارد تا در طغیان خود کور دل بمانند (15)
✨همین ها هستند که ضلالت را به هدایت خریدند و تجارتشان سود نکرد و هدایت نیافتند (16)
✨حکایت آنها چون سرگذشت کسى است که آتشى بیفروخت تا پیش پایش روشن شود همینکه اطرافش را روشن کرد خدا نورشان بگرفت و در ظلمت هائى رهاشان کرد که دیدن نتوانند (17)
✨کر و لال و کورند و از ضلالت باز نیایند (18)
✨یا چو بارانى سخت که از آسمان بریزد، بارانى که ظلمت ها و رعد و برق همراه داشته باشد رعد و برقى که از نهیب آن انگشتان در گوشها کنند و خدا فراگیر کافران است (19)
✨نزدیک باشد که برق دیدگانشان ببرد هر گاه روشن شود راه روند و چون تاریک شود باز ایستند، اگر خدا میخواست از همان اول چشمها و گوششان را مى گرفت که خدا به هر چیز توانا است .(20)
ادامه دارد ...
مشاهده سایر خلاصه ها 👈
✨ @bairanii
خلاصه ۲۳
از کتاب #تفسیر_المیزان
آیات ۸ تا ۲۰ #سوره_بقره
✨و من الناس من یقول ... تا آیه بیستم
🔹 کلمه خدعه به معناى نوعى نیرنگ است و شیطان به معناى موجودى سراپا شر است و به همین جهت، ابلیس را شیطان نامیده اند.
در این آیات وضع منافقین را بیان مى کند.
🔸در آیه : مثلهم کمثل الذى استوقد نارا...
با آوردن مثلى ، وضع منافقین را مجسم ساخته ، مى فرماید: منافقین مثل کسى میمانند که در ظلمتى کور قرار گرفته ، به طوریکه خیر را از شر، و راه را از چاه و نافع را از مضر، تشخیص نمیدهد و براى بر طرف شدن آن ظلمت ، دست به اسباب روشنى مى زند، یا آتشى روشن کند، که با آن اطراف خود را ببیند، یا وسیله اى دیگر و چون آتش روشن میکند و پیرامونش روشن میشود خدا به وسیله اى از وسائل که دارد یا باد، یا باران ، یا امثال آن ، آتشش را خاموش کند و دوباره به همان ظلمت گرفتار شود و بلکه این بار میان دو ظلمت قرار گیرد، یکى ظلمت تاریکى و یکى هم ظلمت حیرت و بى اثر شدن اسباب .
🔹این حال منافقین است ، که به ظاهر دم از ایمان مى زنند و از بعضى فوائد دین برخوردار میشوند، چون خود را مؤمن قلمداد کرده اند، از مؤ منین ارث مى برند و با آنان ازدواج مى کنند و از این قبیل منافع برخوردار میشوند، اما همینکه مرگشان یعنى آن موقعى که هنگام برخوردارى از تمامى آثار ایمان است فرا مى رسد، خداى تعالى نور خود را از ایشان مى گیرد و آنچه به عنوان دین انجام داده اند، تا به اجتماع بقبولانند که، مسلمانیم، باطل نموده ، در ظلمت قرارشان میدهد که هیچ چیز را درک نکنند و در میان دو ظلمت قرار مى گیرند، یکى ظلمت اصلیشان ، و یکى ظلمتى که اعمالشان به بار آورده ؟
✨او کصیب من السماء...
کلمه (صیب )، به معناى باران پر پشت است و معناى کلمه (برق ) معروف است و کلمه (رعد) به معناى صدائى است که از ابر وقتى برق مى زند برمى خیزد و کلمه صاعقه عبارتست از تکه اى برق آسمان ، که به زمین مى افتد.
🔹این آیه مثل دومى است که خداوند حال منافقین را با آن مجسم مى کند، که اظهار ایمان میکنند، ولى در دل کافرند، به این بیان که ایشان به کسى میمانند، که دچار رگبار توام با ظلمت شده است ، ظلمتى که پیش پایش را نمى بیند و هیچ چیز را از دیگر چیزها تمیز نمیدهد، ناگزیر شدت رگبار او را وادار به فرار میکند ، ولى تاریکى نمیگذارد قدم از قدم بردارد، از سوى دیگر رعد و صاعقه هول انگیز هم از هر سو دچار وحشتش کرده ، قرارگاهى نمى یابد، جز اینکه از برق آسمان استفاده کند، اما برق آسمان هم یک لحظه است ، دوام و بقاء ندارد، همینکه یک قدم برداشت برق خاموش گشته ، دوباره در تاریکى فرو مى رود.
🔸این حال و روز منافق است ، که ایمان را دوست نمیدارد، اما از روى ناچارى بدان تظاهر مى کند، چون اگر نکند به اصطلاح نانش آجر میشود، ولى چون دلش با زبانش یکسان نیست و دلش به نور ایمان روشن نگشته ، لذا راه زندگیش آن طور که باید روشن نمیباشد و معلوم است کسى که میخواهد به چیزى تظاهر کند که ندارد، لایزال پته اش روى آب مى افتد و همواره دچار خطا و لغزش میشود، یک قدم با مسلمانان و به عنوان یک فرد مسلمان راه مى رود، اما خدا رسوایش نموده ، دو باره مى ایستد.
🔹و اگر خدا بخواهد این ایمان ظاهرى را هم از او مى گیرد، که از همان روز اول رسوا شود، و مسلمانان فریبش را نخورند، (اما خدا چنین چیزى را نخواسته است ).
ادامه دارد ...
مشاهده سایر خلاصه ها 👈
✨ @bairanii
خلاصه ۲۴
از کتاب #تفسیر_المیزان
آیات 21 تا 25 #سوره_بقره
یَأَیهَا النَّاس اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِى خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ(21)
الَّذِى جَعَلَ لَکُمُ الاَرْض فِرَشاً وَ السمَاءَ بِنَاءً وَ أَنزَلَ مِنَ السمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَتِ رِزْقاً لَّکُمْ فَلا تجْعَلُوا للَّهِ أَندَاداً وَ أَنتُمْ تَعْلَمُونَ(22)
وَ إِن کنتُمْ فى رَیْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَ ادْعُوا شهَدَاءَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن کُنتُمْ صدِقِینَ(23)
فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا وَ لَن تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتى وَقُودُهَا النَّاس وَ الحِْجَارَةُ أُعِدَّت لِلْکَفِرِینَ(24)
وَ بَشرِ الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ أَنَّ لهَُمْ جَنَّتٍ تجْرِى مِن تحْتِهَا الاَنْهَرُ کلَّمَا رُزِقُوا مِنهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقاً قَالُوا هَذَا الَّذِى رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشبِهاً وَ لَهُمْ فِیهَا أَزْوَجٌ مُّطهَّرَةٌ وَ هُمْ فِیهَا خَلِدُونَ (25)
ترجمه آیات
🔹هان اى مردم پروردگار خویش را که شما و اسلافتان را آفرید بپرستید شاید پرهیزکارى کنید (21)
خدائیکه براى شما زمین را فرشى و آسمان را بنائى کرد و از آسمان آبى فرود آورده با آن میوه ها براى روزى شما پدید کرد، پس شما با اینکه علم دارید براى خدا همتا مگیرید (22)
و اگر از آنچه ما بر بنده خویش نازل کرده ایم بشک اندرید سوره اى مانند آن بیارید و اگر راست مى گوئید غیر خدا یاران خویش را بخوانید (23)
و اگر نکردید و هرگز نخواهید کرد پس از آتشى که هیزمش مردم و سنگ است و براى کافران مهیا شده بترسید (24)
کسانیکه ایمان آورده و کارهاى صالح کرده اند نویدشان ده که بهشت ها در پیش دارند که جویها در آن روانست و چون میوه اى از آن روزیشان شود بگویند این همانست که قبلا روزى ما شده بود، و نظیر آن بایشان بدهند، و در آنجا همسران پاکیزه دارند و خود در آن جاودانند(25)
بیان آیات
✨یا ایها الناس اعبدوا ربکم الذى خلقکم ...
بعد از آنکه خداى سبحان حال فرقه هاى سه گانه ، یعنى متقین و کفار و منافقین را بیان نموده فرمود: متقین بر هدایتى از پروردگار خویشند و قرآن مایه هدایت آنان است و با آنان کار دارد و کفار، مهر بر دلشان زده شده و بر گوش و چشمشان پرده است و منافقین خود بیمار دلند و خدا هم به عنوان مجازات ، بیمارى دلهاشان را بیشتر مى کند، بطوریکه کر و لال و کور شوند، (و این بیانات در طول نوزده آیه آمده ).
🔸 اینک در آیه مورد بحث این نتیجه را گرفته ، که مردم را به سوى بندگى خود دعوت کند، تا به متقین ملحق شوند و دنبال کفار و منافقین را نگیرند و این مطالب را در طول پنج آیه مورد بحث آورده و این سیاق مى رساند که جمله ((لعلکم تتقون ))، متعلق به جمله ((اعبدوا ربکم )) است ، نه به جمله ((خلقکم ))، هر چند که به آن هم برگردد صحیح است .
✨فلا تجعلوا لله اندادا و انتم تعلمون
کلمه ((انداد)) جمع (ند) بر وزن مثل و نیز به معناى آنست و اینکه جمله : ((و انتم تعلمون )) را مقید به قید خاصى نکرد، و نیز آنرا بصورت جمله حالیه از جمله : ((فلا تجعلوا)) آورد، شدت تاءکید در نهى را مى رساند، و مى فهماند: که آدمى علمش به هر مقدار هم که باشد، جائز نیست براى خدا مثل و مانندى قائل شود، در حالیکه خداى سبحان او را و نیاکان او را آفریده و نظام کون را طورى قرار داده که رزق و بقاء او را تاءمین کند.
✨فاتوا بسورة من مثله
امر در ( فاتوا، پس بیاورید)، امر تعجیزى است ، تا به همه بفهماند: که قرآن معجزه است و هیچ بشرى نمى تواند نظیرش را بیاورد، و اینکه این کتاب از ناحیه خدا نازل شده و در آن هیچ شکى نیست ، معجزه است که تا زمین و زمان باقى است ، آن نیز به اعجاز خود باقى است و این تعجیز، در خصوص آوردن نظیرى براى قرآن ، در قرآن کریم مکرر آمده ، مانند آیه : ((قل لئن اجتمعت الانس و الجن على ان یاتوا بمثل هذا القرآن ، لا یاتون بمثله ، و لو کان بعضهم لبعض ظهیرا))،
(بگو اگر انس و جن دست به دست هم دهند، که مثل این قرآن بیاورند، نمى توانند بیاورند، هر چند که مدد کار یکدیگر شوند)
🔹 و نیز مانند آیه : ((ام یقولون افتریه ؟ قل فاتوا بعشر سور مثله مفتریات ، و ادعوا من استطعتم من دون اللّه ، ان کنتم صادقین ))
(و یا آنکه میگویند: این قرآن افترائى است که به خدا بسته ، بگو اگر راست میگوئید، غیر از خدا هر کس را که میخواهید دعوت کنید، و به کمک بطلبید و شما هم ده سوره مثل آن به خدا افتراء ببندید).
ادامه دارد ...
مشاهده سایر خلاصه ها 👈
✨ @bairanii