ادامه 👇👇
❌نکته چهارم - شکوریراد ادعا کرده نداشتن سیستم حزبی علت مشکلات کشور است و داشتن #حزب عامل پیشرفت! اینکه فردی تمام مشکلات کشور را با یک نگاه ساختارگرا و تقلیلگرا به داشتن سیستم حزبی منوط کند و نقش کارگزار و مجریان، سیاستهای اقتصادی و سیاسی و... را نادیده بگیرد، نشانه نگاه جبرگرا و تکخطی این فرد است. نظام سیاسی #ایران، نظامی #ریاستی است و با تاکید بر #رای_مستقیم مردم اداره میشود؛ بر خلاف برخی کشورهای غربی که رای مردم با فیلتری به نام حزب و در نظام #پارلمانی، کانالیزه و جهتدهی میشود. اینکه نظام حزبی باعث پیشرفت برخی کشورها شده، ادعایی اثبات نشده و با ابهامات و مثال نقضهای بسیار است. نظام سیاسی در لهستان و یونان حزبی است و این کشورها توسعه نیافتهاند. شاید بتوان گفت آنچه کشورها را پیشرفتهتر کرده، رایدهی بر اساس «برنامه دقیق» است، چرا که جامعه، اغلب کاندیداها را نه بر اساس کاریزمای شخصی و اصل و نسب خانوادگی و وعده و وعیدهای توخالی و... بلکه به واسطه #برنامههای عملی کاملا دقیق و بدون ابهام گزینش میکند.
حزب سبز در آلمان، در لیست کاملا شفاف بیان میکند برنامه من «حفاظت از محیطزیست، افزایش اتومبیلهای برقی، افزایش مالیات بر ثروتمندان و... است.» و حزب دموکرات مسیحی در لیست کاملا شفاف اعلام میکند برنامه من: «توقف افزایش اجاره مسکن تا فلان سقف، حذف مالیات مراکز تولیدی، لغو مرز سنی برای بازنشستگان و... است.» و مردم بیش از آنکه به مرکل رای دهند به برنامههای او رای میدهند. بله! این #بلوغ_سیاسی هنوز در جامعه ایران وجود ندارد؛ نه به دلیل نداشتن حزب و نداشتن تشکیلات حزبی مردم ایران، بلکه به دلیل سوءاستفاده کاندیداها از ضعف تحلیل در بخشی از جامعه و رسانههای پوپولیستی.
✅نکته دیگر آنکه نظام مبتنی بر حزب و تحزب در نظامهای پارلمانی، نوعی کانالیزه کردن و سرعتگیر گذاشتن بر مطالبات توده مردم و در واقع نقض آزادی آنها برای انتخاب #مستقیم حاکمان است. اینکه نام #دموکراسی را #تحزب بگذاریم، جفا به دموکراسی و مردم هر دو است. در #آمریکا، کسانی که به دو حزب اصلی تعلق نداشته باشند، یا سرمایه تبلیغاتی هنگفتی نداشته باشند، عملا حرفی برای گفتن ندارند.
اما چرا امثال شکوریراد و همفکران او، سیستمی چنین سرمایهمحور و کاپیتالیستی را که در آن یک فرد عادی و با اندیشههای آزاد از 2 حزب، هرگز نمیتواند بالا بیاید، #دیکتاتوری نمینامند ولی نظام ولایت فقیه را که در آن یک #رفتگر شهرداری میتواند عضو شورای شهر شود و یک #کارگر میتواند نماینده مجلس شود، دیکتاتوری مینامند؛ آیا اینها عجیب نیست؟!
❌وی در بخشی از سخنانش، برای اثبات ادعاهای خود به #شهید_بهشتی تشبث میکند و علاقه ایشان به تشکیل و فعالیت احزاب را میستاید. متاسفانه باید گفت اطلاعات ایشان در این باره هم مغالطهآمیز یا حداقل به دلیل ناآگاهی است. حزبی که #اصلاحطلبان میگویند و حزبی که شهید بهشتی میگفت، تنها دارای اشتراک لفظی هستند و بس! حزب از نگاه آنچه لیبرالها در جزوههای دانشگاهی اساتید از فرنگ برگشته میخوانند، تشکیلاتی سیاسی است که صرفا با هدف کسب #قدرت تلاش میکند و حزب در اندیشه شهید بهشتی، تشکلیابی و سازماندهی مردم است، نه برای کسب قدرت و شهرت، بلکه برای #تربیت نیروهای انقلابی. او کسی است که میگوید «قدرتطلبی به هر شکل ممکن، حزب را حزب شیطان میکند؛ حزب بدون رعایت معیارهای اسلامی، #لانه_شیطان خواهد بود».
اما مطلب آخر اینکه شکوریراد، آسمان و ریسمان را برای «توجیه ناتوانی و ضعف دولت اصلاحطلب روحانی در اداره اقتصادی و سیاسی کشور» به هم میدوزد، از #رهبری تا نهادهای #نظامی تا #صداوسیما تا فلان #امام_جمعه را مقصر اوضاع اقتصادی میداند، جز خود #دولت را و البته #مجلس و دیگر ارکان لیست امید! بسیار عجیب است. دولتی با یک تریلیون #بودجه چگونه میتواند «هیچکاره کشور» باشد و عجیب اینکه برای دولتی چنین «هیچکاره» چرا این همه دست و پا زدن؟!
🔴 آیا وقت آن نرسیده که پس از شکست دولت اصلاحاتی روحانی که با گره زدن تمام مسائل کشور به مذاکره و 1+5 و برجام و آمریکا، 5 سال از عمر کشور را به بیعملی، عدم حمایت از تولید در کشور و... برده است، جریان لیبرال، در مقصریابی و نسخهنویسیهای خود اندکی بیشتر تفکر کند؟! تا کی میخواهند با 🔥بازی بنیصدری «نمیگذارند کار کنم»! با 🔥بازی تکراری «تقصیر همه است جز من»، با 🔥بازی فریبکارانه «رقبای من لولو هستند»، با 🔥بازی ریاکارانه «فقط من صدای مردم هستم و بقیه و پایگاه اجتماعی آنها بیکیفیت و نازل است»، افکار عمومی و سرمایههای کشور را به بازی بگیرند؟! آیا وقت #عذرخواهی نرسیده است؟!
✍متن کامل یادداشت #محمد_عبدالهی در روزنامه وطن امروز: http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/2477/1/194850/0
eitaa.com/siasion598
eitaa.com/siasion598
🔴 نقدی بر دنیای فکری حجاریان (ها)
#اصلاحات با دو وجه «گفتمان» آن و «دستاوردهای» آن شناخته میشود. بسیاری در پاسخ به نقد اصلاحات، منتقدان را به #گفتمان اصلاحات به مثابه جوهر و هویت اصلاحات ارجاع میدهند با این استدلال که آنچه در صحنه عمل و بعنوان #عملکرد اصلاحات می بینید، جوهر و هویت آن نیست! جوهر و هویت آن، ایده اصلاحات از لحاظ گفتمانی و نظری است!
#اصلاحطلبان خود یکدیگر را به «اصلاح طلبان گفتمانی» و «اصلاح طلبان کانفورمیست» تقسیم میکنند. #کانفورمیست ها را اصلاح طلبانی میدانند که در #قدرت هستند، منصب گرفته اند، رانت میگیرند، حقوق میگیرند و.. و #اصلاح طلبان_گفتمانی را کسانی میدانند که #افلاطون وار، در حاشیه قدرت به ترسیم خط و خطوط و شاخص های اصلاح طلبی مشغولند!
#حجاریان در آخرین تز خود، با تفکیک تلویحی این دو نوع اصلاح طلب، پیشنهاد کرده برای وا نرفتن اصلاحات، هسته سختی از اصلاح طلبان مدل گفتمانی تشکیل شود تا جامعه، اصلاحات را به چشم دومی ها نبیند و قضاوت نکند! هدف از این تز را بعدا توضیح خواهم داد.
تکلیف اصلاح طلبان کانفورمیست و جذب قدرت شده مشخص است. چه در دولت 8 ساله #خاتمی و چه در دولت 5 ساله #روحانی، و چه حتی در دوران پشت پردگی اصلاح طلبان برای دولت #هاشمی، کشور شاهد بدترین عملکرد اقتصادی، افزایش شکاف طبقاتی و پایمال شدن عدالت، رواج فسادهای مالی، و بدترین سیاست ها در عرصه خارجی بوده است. آنها خود نیز از ضعف کشورداری خود مطلع اند و به همین دلیل، تقلا میکنند خود را از دولت اعتدال، از اصلاح طلبان کانفورمیست و عملگرا و.. جدا کنند.
🔻اما اگر قرار باشد اصلاحات را با گفتمانش بشناسیم، طبعا باید مختصات فکری اصلاح طلبان گفتمانی و افرادی نظیر حجاریان را بشکافیم. آنها تعریفشان از اصلاحات چیست؟! اصلاحات را در چه میدانند؟! هدفشان از اصلاحات چیست؟! سقف و نقطه نهایی اصلاح طلبی را در کجا میدانند؟!
✅ اصلاح طلبان گفتمانی، اصلاحات را دستیابی به حکومت #قانون، #اخلاق، #دموکراسی و #تحزب میدانند. دستگاه فکری اصلاح طلبان گفتمانی که چهره بارز آنها افرادی نظیر حجاریان است، بر سه ستون اصلی قرار دارد:
#نوسازی، #توسعه و مشخصا #توسعه_سیاسی، بت وارگی #دموکراسی و معصومیت #جمهور، #سکولاریسم و قداست #عرف.
حجاریان معتقد است " جوهر اصلاحات توسعه سیاسی با همه لوازماش است" و "توسعه و نوسازی سیاسی" #هسته_سخت اصلاحات است! او صریحا در مقاله «صدای جمهور، صدای معصوم» بیان میکند: " اعتبار قانون، نه از شارع و نص بلکه از رای #مردم به دست می آید". همچنین وی در مصاحبه ای با رسانه "عصر امروز" در پاسخ به سوالی درباره ملاک قانونگذاری، صراحتا "عرف" را ملاک میداند حتی اگر روزی عرف امور ضداخلاقی مثل همجنس بازی و.. را بپذیرد. به همه اینها، کمی ایرانیت هم اضافه کنید. این پیشنهاد خود اوست. اصلاحات ترکیبی از کمی #سکولاریسم، کمی #جمهوریت و کمی #ایرانیت!
اما میخواهم این خمیرمایه فکری و گفتمانی اصلاحات را اندکی محک بزنیم و ورز دهیم.
1⃣ یک. نوسازی و توسعه سیاسی
تئوری توسعه، در واقع، نسخه نظریه پردازان غربی دهه 1970 برای مدرنیزاسیون و صنعتی شدن کشورهای جهان سوم است. آنها مدلها و تیپ های مختلفی از توسعه را برای کشورهای مختلف جهان سوم تجویز کردند تا این کشورها هم شبیه کشورهای توسعه یافته شوند. برای یک کشور «توسعه درونزا»، برای دیگری «توسعه برونزا»، برای آن یکی «توسعه کاردوزو و ترکیبی»، «تجارت آزاد»، «توسعه پایدار»، «اقتصاد دموکراسی محور» و.. اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، بسیار متفاوت از ساحت تئوریک بود. #مالزی با نسخه توسعه آمریکایی (جانشینی صادرات) و خروج یک شبه سرمایه گذاران خارجی، به ویرانه ای اقتصادی تبدیل شد که تا یک دهه مشغول آواربرداری بود. #لهستان لخ والسا با استراتژی دموکراسی محور نه تنها به شکوفایی اقتصادی نرسید که اینک به همراه #یونان ضعیفترین کشور اروپایی است. #برزیل، #آرژانتین و.. با استراتژی جایگزینی واردات، تا دو دهه مقروض های دائمی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول شدند.
نسخه برای ایران «توسعه سیاسی» با هدف تغییر ساختار سیاسی و تغییر جامعه و فرهنگ سیاسی مردم (تحت عنوان جامعه مدنی) بود. آنچه به صورت رسمی در دولت خاتمی دنبال میشد و پس از آن هم توسط اصلاح طلبان ادامه یافت.
ادامه دارد..
متن کامل یادداشت #محمد_عبدالهی در صفحه نخست روزنامه فرهیختگان: http://newspaper.fdn.ir/newspaper/page/2542/1/146786/0
eitaa.com/siasion598
eitaa.com/siasion598