eitaa logo
کانال تحلیلی سیاسی صراط
2.4هزار دنبال‌کننده
637 عکس
434 ویدیو
60 فایل
تحلیل مسائل روز ایران وجهان کانال دوم ( رسانه= صوتی+تصویری) eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi دست نوشته های اینجانب👇️ @hamraah_batahlil برای ارسال نظرات و ارتباط مستقیم👇️ @Yasin1y ⚠️ #تبلیغ_و_تبادل_نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
چند نکته در مورد فضای رسانه‌ای و مجازی فارسی زبان در تحولات سوریه...! ✍کریم جعفری در طول یک هفته گذشته به اندازه‌ای که خبرنگار جدید و ناشناس که به نقل از آنها خبرهای آنچنانی و این چنینی منتشر شده در فضای رسانه‌ای و مجازی فارسی زبان مثل قارچ سر درآوردند در طول ۱۳ سال گذشته این تعداد اصلاً وجود نداشتند.... این کانال‌ها و شبه رسانه‌ها که زاییده تحولات سیاسی داخل ایران هستند اسفانه در همه حوزه‌های دیگر نیز ورود کرده و همه را دچار سردرگمی کرده‌اند. آنچه در ادامه می‌خوانید توضیحی است در مورد روندها و رویدادهای ۱۰ روز گذشته.... 🔻این چه به کانال‌ها و رسانه‌ها به نقل از یک خبرنگار به اسم علی در بیروت، یکی به اسم رضا در لاذقیه، یکی به اسم حسین در دمشق، یکی به نام قاسم در حلب و.... خبرهایی می‌نویسند و اطلاعاتی را منتشر می‌کنند که من بیشتر آنها را چک کردم که صحت نداشته است. شاید دست‌هایی در کار است تا خبر دروغ و اشتباه را منتشر کنند و شاید هم سیاستی وجود دارد تا با این نوع اطلاع رسانی‌ها حریف را دچار اشتباه کنند.... 🔻هرچه هست من پشت پرده داستان را در این حوزه نمی‌دانم اما می‌دانم که حقیقت و واقعیت با آنچه که در این رسانه‌ها و شبه رسانه‌ها و خبرنگارانی که وجود خارجی ندارند منتشر می‌شود منطبق با اطلاعات بنده نیست. حالا یکی دیشب گفته بود فلانی ما می‌رویم کانال‌های دیگر سرخورده و ناامید می‌شویم میاییم کانال شما امیدوار.‌.... داستان از چه قرار است؟! چرا آنچه که شما می‌گویید با دیگران متفاوت است و چرا آنچه که شما می‌نویسید ای دیگری دیده نمی‌شود؟! 🔻درست است که در سال‌های ابتدایی بحران سوریه و جنگ جهانی علیه ملت سوریه فقط ده و یکی دو نفر دیگر بودند که در این حوزه می‌نوشتیم و اطلاع رسانی می‌کردیم؛ به همان موقع هم نچه را که می‌نوشتیم باعث تعجب و حیرت دیگران می‌شد؛ حتی برخی ما را به دروغگویی و انتشار اخبار نادرست متهم می‌کردند ولی گذشت زمان نشان داد که آنچه ما نوشتیم و منتشر کردیم کاملاً درست و منطبق با حقیقت بود. 🔻حالا هم همان داستان است و همان روند و رویه، و کسانی که هر چه را که دیدند شنیدند بدون آنکه بخواهند یک خط تحلیلی رویان بروند منتشر کرده و عملاً در بازی رسانه‌ای دشمن افتاده و مخاطب را هم دچار سرخوردگی می‌کنند. متاسفانه بیشتر این افراد نوجوان یا خیلی جوان هستند و اصلاً بسیاری از آنها ۱۳ سال پیش که بحران سوریه شروع شد دانش آموز مقطع ابتدایی بودند و امروز آمده و مدعی همه شده‌اند و فکر هم می‌کنند آنچه می‌نویسند و می‌گویند درست است. 🔻از همین صدا و سیمای برادران گرفته تا به کانال‌های قارچی که به صورت کامل به همین جریان و طیف مرتبط هستند ماهیت و حقیقت ماجرا را نمی‌دانند و صرفاً می‌خواهند خبری منتشر کرده و مخاطب خود را سرگرم نگه دارند حتی دمشق را هم تحویل تروریست‌های ترک تبار داده و ماجرا را تمام شده ارزیابی و قلمداد می‌کنند. متاسفانه سطح انتشار خبر بدون تحلیل و بدون آگاهی باعث شده تا حتی خود تصمیم گیران و مسئولین ما هم دچار اشتباه شوند. 🔻بر همین اساس ما باید در حوزه رسانه‌ای و انتشار اخبار حواسمان جمع باشد و دقت کنیم؛ ترجمه نعل به نعل آنچه رسانه‌های تروریست‌ها و رسانه‌های غربی منتشر می‌کنند، همیشه اشتباه و همیشه بازی در زمین دشمن بوده و اگر قرار است خبری منتشر شود، باید یک محتوای تحلیلی هم همراه آن باشد تا افکار و آرای دشمن را وارد حوزه داخلی خودمان نکنیم. با وجود تمام اتفاقات تلخی که در سوریه افتاده و تا این لحظه روی داده، ما نه شکست خورده و نه قرار است که شکست بخوریم. اما وقتی که در فضای مجازی چنین هیاهویی دیده می‌شود دشمن هم که ما را رصد می‌کند، جری‌تر و با انگیزه‌تر می‌گردد. 🔻ارتش سوریه جنگ را ابتدا در حوزه رسانه‌ای و روانی باخت و بعد در حوزه ارتباطات و در نهایت در خود میدان؛ اگر قرار است شیوه اطلاع رسانی و شیوه گزارش نویسی و خبرنویسی فضای بی‌صاحب و بدون مدیریت ایران به همین شکل باشد، بهتر است ایران حتی یک نفر نیرو هم به سوریه اعزام نکند چرا که از همین ابتدای کار توسط این شبه‌رسانه‌ها بمباران خبری با فیک نیوزهای منتشر شده توسط دشمن می‌شوند. از همین رو و با توجه به تجربه جنگ غزه لبنان و اتفاقات ۱۰ روز اخیر سوریه نسبت به این موضوع هشدار جدی می‌دهم. ما جایی برای اشتباه نداریم... به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
پایان عصر اسد! ✍صابر گل_عنبری گروه‌های مخالف در سوریه در یازدهمین روز حمله برق‌آسای خود وارد دمشق شده و سقوط نظام اسد را اعلام کردند. پایان حکومت خاندان اسد در حالی با چنین حمله‌ای سریع رقم می‌خورد که در اوج جنگ داخلی سوریه نیز چنین اتفاقی نیفتاد و همین هم به سه عامل باز می‌گردد؛ نخست این که اراده‌ای منطقه‌ای و بین‌المللی و چه بسا معامله‌ای برای تغییر در سوریه و برچیدن این حکومت شکل گرفت و عامل دوم این که خود نظام سوریه از داخل پوسیده بود و تنها ظاهر و پوسته‌ای از آن باقی مانده بود. عامل سوم این که مخالفان و طیف‌های مختلف آن با اتحاد و لو موقت، قدرت قابل توجهی پیدا کردند که با همراهی دو عامل اول کار را تمام کرد. واقعیت هم این است که نظام اسد در سوریه عملا همان زمانی به پایان رسید که کشورش چند پاره شد و به مجمع‌الجزایری برای تقسیم نفوذ نظامی بازیگران شرق و غرب و به خونین‌ترین ایستگاه «بهار عربی» مبدل شد. شکی در این نیست که کشورها و قدرت‌های خارجی حسب منافع و نیازهای خود همواره در دیگر کشورها دخالت و حتی توطئه‌چینی می‌کنند؛ اما آنچه محمل و بستر دخالت را فراهم می‌کند شکافی است که بسترساز آن انباشت اشتباهات و فجایع مدیریتی نظام‌های حاکم است و همین خود زمینه‌ساز مداخله‌ها و توطئه‌های خارجی می‌شود. در عراق نیز همین اتفاق افتاد. پایان نظام اسد در دو سطح داخلی و منطقه‌ای واجد معانی تغییر و تحول است؛ اما در سطح داخلی باید دید که سقوط آن سرنوشتی متفاوت را برای ملت سوریه رقم می‌زند یا این که صرفا عصر حکمرانی خاندان اسد مانند دیگر همتایان مستبد خود در منطقه و جهان پایان خواهد یافت؛ یا این که تغییری به معنای واقعی کلمه در جهت خواست تاریخی ملت‌ برای رسیدن به دموکراسی و آزادی رخ می‌دهد. فعلا برای قضاوت زود است، اما کشوری که بیش از یک دهه درگیر جنگ داخلی بوده است و گروه‌های متنفذ مسلحی در آن ظهور کرده و جامعه به نوعی نظامی‌زده شده است، بعید است که به این زودی رنگ آزادی واقعی و دموکراسی به خود ببیند. به هر حال، حال که معارضان سوری به هر شکلی دشمن مشترک خود را از مسیر برداشته‌اند، چه بسا در مسیر پایه‌گذاری نظام جدید دچار تشتت شوند و دست به اسلحه علیه یکدیگر ببرند. اما در عین حال نیز نشانه‌های امیدوار کننده‌ای برای سوری‌ها بروز پیدا کرده است که کشور بعد از اسد وارد دوره‌ای دیگر از جنگ داخلی نشود، از جمله این که در اقدامی «معنادار» توافق شده است که نخست وزیر نظام سابق همچنان به کار خود ادامه دهد تا خلا قدرت ایجاد نشود و انتقال آن و شکل‌گیری نطام جدید به آسانی رخ دهد. اما در سطح منطقه‌ای نیز سقوط نظام سوریه در جبهه‌بندی‌های منطقه‌ای له یا علیه بازیگران مطرح تاثیر خاص خود را بر جای خواهد گذاشت. فعلا که پیروزی مخالفان در سوریه ترکیه را در صدر بازیگران بازی‌ساز در این کشور نشانده است و همین هم وزنه ژئوپلیتیک ترکیه را سنگین‌تر می‌کند؛ کما این که برگ برنده مهمی به دست اردوغان و حزب حاکم در مناسبات داخلی قدرت در مقابل مخالفان می‌دهد؛ به ویژه که موقعیت آک پارتی و اردوغان در سال‌های اخیر سست شده بود که در انتخابات اخیر شهرداری‌ها انعکاس یافت. یکی از دلایل مهم افت شدید آرای حزب حاکم ترکیه، پیامدهای بحران سوریه از جمله مساله آوارگان بود؛ اما حالا بازگشت این آوارگان و «فعلا» تبدیل شدن ترکیه به مهم‌ترین بازیگر سپهر سیاست کشور عرب همسایه می‌تواند جایگاه اردوغان و حزبش را بهبود بخشد. کما این که پیروزی اسلامگرایان با طیف‌های مختلف سلفی و اخوانی آن می‌تواند دوباره جان تازه‌ای به این جریان در سطح منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا پس از شکست‌های پیاپی با انقلاب‌های معکوس بدهد، اما دوام آوردن این جان گرفتن بستگی به میزان موفقیت و شکست همتای سوری آن‌ها در ترسیم سوریه پسا اسد دارد. در این باره اما درگیری داخلی میان گروه‌های مسلح و تبدیل شدن سوریه به لیبی یا سودانی دیگر نیز می‌تواند وضعیتی فرسایشی و بحرانی برای جریان اسلام‌گرای سنی رقم زند و رفته رفته از تاثیرات منطقه‌ای تغییر در سوریه بر آن‌ها بکاهد و سوریه به ایستگاهی برای جهش دوباره آن‌ها تبدیل نشود. با سقوط نظام سوریه به احتمال زیاد پلان ترکیه مخالفان مسلح را در آینده نزدیک به جنگ علیه حکومت خودمختار کُردی هدایت کند که اخیرا با عقب‌نشینی‌های ارتش سوریه بر 40 درصد جغرافیای این کشور سیطره پیدا کرده است. همچنین بعید نیست که آنکارا عزم خود را این بار با قدرت نوپای شکل گرفته برای ایجاد منطقه حائل در امتداد مرز به اجرا بگذارد. در کل، تحولات داخلی سوریه امتداد منطقه‌ای قابل توجهی می‌تواند داشته باشد و باید دید که تغییر در سوریه چه تاثیری می‌تواند بر سیاست داخلی و خارجی کشورها در منطقه بگذارد. بعید نیست که در سپهر سیاست عراق نیز تحولاتی له یا علیه نفوذ بازیگران خارجی تاثیرگذار رخ دهد. @tahlilisiyasiseraat
. علت برتری ۱۱ روز بر ۱۳ سال! ✍یداله یاسینی چند نکته در خصوص از دست دادن حاصلِ تلاش ۱۳ ساله محور مقاومت و سقوط حکومت و دولت طی ۱۱ روز گذشته! و مهمترین عامل؛ از دست دادن یکان یکانِ عقولِ محور مقاومت از شهید سلیمانی تا شهید نصرالله که به معنای حقیقی، ثلمه ای برای اسلام و محور مقاومت بود! که خود نتیجه اِنفعال و تعللِ محور مقاومت در پاسخ مناسب، مکفی و به موقع در مقابل این جنایت ها تلقی می‌شود! - عدم فهم و هوش استراتژیک شخصِ بشار اسد در موضوع های مرتبط با ادامه ی بقای دولتش، به خصوص عدم توفیق در بحث اصلاحات مدیریتی و اقتصادی کشورش! - عدم همراهی سوریه و اسد با سیاستهای رأس محور مقاومت« ایران» وخالی کردن سوریه از نیروهای مردمی و مورد وثوق خودش مثل و تکیه به نیروهای روس و ترکیه! - اعتماد زیاد اسد به ترکیه و فریب وعده‌های چند کشور عربی در خصوص باز سازی سوریه به شرط فاصله از ایران و محور مقاومت! - فرسوده شدن ارتش سوریه به واسطه چندین سال حضور در جنگ و نیز عدم رسیدگی به ارتش از لحاظ حقوق و مزایا و معیشت! همچنین وجود شکاف عمیق اعتماد بین ارتش و دولت بشار! که نتیجه آن حضور و ازدیاد معارضین و مسلحین و دواعش در استان ها و شهرهای سوریه بود! - با توجه به نکات ذکر شده همچنین استفاده به موقع و بازی هماهنگ اضلاع غربی/ترکی/عربی/صهیونسیتی از موقعیت به وجود آمده و دسترسی به نتیجه مطلوب و جلب اعتماد و اتحاد معارضین با تکفیری ها و گسیل آنها با هدف ۱- سرنگونی دولت اسد به علت حمایت وی از محور مقاومت به خصوص در طوفان الاقصی ۲- روی کار آمدن دولتی کاملاً ضعیف و کشوری بدون دولت و تحت سلطه ۳- انتقام از رأس محور مقاومت «ایران» ۴- اجرای وعده های پشت پرده ای مثلِ(گسترش سرزمین های اشغالی اسرائیل) ۵- انسداد کامل و همه جانبه راه های تسلیح و کمک به محور مقاومت ارزیابی خواهد شد! نکته پایانی؛ به نظر نگارنده، ضرورت اقدام به عملیات و پاسخ به رژیم صهیونسیتی به همان اندازه ملموس است که حمله پیش دستانه اسرائیل به رأس محورِ مقاومت محتمل! شهید سلیمانی: "من با تجربه این را می‌گویم که میزان فرصتی که در بحران‌ها وجود دارد در خود فرصت‌ها نیست. اما شرط آن این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم..." و چه زیبا فرمود امام على عليه السلام : مَن نامَ لَم يُنَمْ عَنهُ «هركه از دشمن خود غافل باشد، دشمن از او غافل نباشد» ❗️ // یداله یاسینی 👇 @hamraah_batahlil
دلایل اقتصادی سقوط بشار اسد ✍محمد طاهر رحیمی شروع دومینوی شکست سوریه به 2005 باز میگردد زمانیکه برخی «اقتصادخوان‌های سیاست‌ندان» با بلاگری رسانه‌ای بر طبل توهمِ «دولت بزرگ و پرخرج» کوبیدند تا سیاستهای «رفاه عمومی» سوریه را در هم بشکنند که امروز ثمره شوم آن بشود انهدام سرمایه اجتماعی دولت. سوریه با همه نواقص اقتصادی که داشت اما چتر رفاهی عمومی را در حوزه خدمات عمومی مثل بهداشت و درمان، آموزش، بیمه و تأمین اجتماعی و نظام بازنشستگی فراهم کرده بود. حتی تسهیلات دهی خوبی برای حوزه کشاورزی و خودکفایی کالاهای اساسی خود به اجرا گذاشته بود تا اینکه عده ای مبتنی بر آموزه‌های جزوات اقتصادی خود، بدون توجه به هیچ کدام از سایر ابعاد سیاسی، اجتماعی، امنیتی و اقتصادی سوریه، با اهدافی مثل «کاهش مخارج دولت، چابک‌سازی دولت، توزیع عادلانه!! یارانه و ...» و دقیقا با همین واژگان، بشار اسد را به سمت حذف سیاست‌های رفاه عمومی در سوریه بردند. حذف یارانه‌ها شروع شد، سوخت و نان گران شد، حمایت دولت از تولید کالاهای اساسی غذایی و کشاورزی شدیدا کاهش پیدا کرد، سوریه به واردکننده بسیار از همین کالاها تبدیل شد. نظام بیمه عمومی عملا لغو شد و بیمارستانهای دولتی به سمت خصوصی شدن رفتند و هزینه درمان سر به فلک کشید.حتی حوزه آموزش هم به سمت خصوصی شدن پیش رفت تا جاییکه از مهدکودک تا دانشگاه را شامل میشد. اما نه دولت چابک شد، نه بخش خصوصی توسعه یافت، نه درآمد سرانه رشد کرد، نه بهره‌وری و توسعه به صرفه شد و نه هیچکدام از درهای آرمان‌شهر تَوَهمی آن اقتصادخوان‌های مشاور بشار اسد باز شد. رسانه‌های دولتی سوریه هم با تریبون دادن به این جریان، ناخواسته سقوط را تسریع کردند. نتیجه: انهدام سرمایه اجتماعی اسد و شروع و توسعه ناامنی های گاه و بیگاه از شمال و جنوب سوریه. ⛔️ این عاقبت حتمی هر دولتی است که حکمرانی را به دست «اقتصادخوان‌های سیاست‌ندان» و بلاگرها بدهد. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
. وقایع محتمل کوتاه‌مدت پس از سقوط دولت بشار اسد در سوریه: .
کانال تحلیلی سیاسی صراط
. وقایع محتمل کوتاه‌مدت پس از سقوط دولت بشار اسد در سوریه: .
. ✍سید نیما موسوی ۱- آغاز نزاع ترکی-عربی در سوریه. پیروزی مسلحین نزدیک به ترکیه در سرزمینی که از پایه‌های ناسیونالیسم عرب بود به همراه کاهش نقش ایران در منطقه باعث رقابتهای بیش از پیش اعراب و ترکیه در آغاز عصر ترامپ خواهد شد و البته این شکاف میتواند فضای تنفسی برای ایران در منطقه باز کند. ۲- تضعیف شدید نقش منطقه‌ای ایران که باعث خواهد شد اسراییل بدون اهرم فشار بتواند با باقی‌مانده متحدین ایران تسویه حساب کند. آنچه که از گفتارهای مارک روبیو و یا یسراییل کاتص قابل فهم است؛ حتی رسیدن شدت تعارض به سطح حمله به تاسیسات اتمی ایران یک امر غیرمحتمل نخواهد بود. ۳- اسراییل دارای دو متحد مهم در شمال و جنوب سوریه است. دروزیها در جنوب و کردهای YPG در شمال. متصل کردن این دو از طریق راهگذر التنف در امتداد مرزی سوریه با عراق و اردن یک سناریوی رویایی برای نتانیاهو خواهد بود. کشورهای عربی همچون امارات از ایجاد این محیط حائل جهت حفاظت از راهگذر هندوعربی(IMEC) استقبال خواهند کرد. ۴- با توجه به بازتولید عنوان سیاسی مقتدی صدر ذیل "جریان ملی شیعی" و همینطور احتمال تشکیل "چارچوب هماهنگی سنی"  حتی ممکن است شاهد بازگشت صدر به مرحله  اعتراضات خیابانی علیه احزاب قدیمی شیعی همچون مقطع ۲۰۱۵ و ۲۰۱۹ باشیم. ۵- چالش کردی-ترکی که از حمله به مرکز هوافضای ترکیه در ماه گذشته تشدید شد و حال با سقوط بشار اسد تداوم یافت؛ ممکن است به تقابل بیشتر هسته‌های PKK، HDP و YPG با دولت ترکیه بیانجامد. در این میان بازیگران منطقه‌ای هم ممکن است تقویت گروههای کُرد را برای تسویه حساب با اردوغان برگزینند. البته این نزاع از مدتها پیش آغاز شده‌است و در روزهای آتی نیز بیشتر خواهد شد. ۶- پیشترگفته شدکه پیروزی ترامپ، روسیه را از ایران دورتر خواهد کرد. به‌نظر میرسد که آنچه در هفته‌های گذشته در مورد آتش‌بس لبنان و سقوط بشار اسد اتفاق افتاد آغاز این شکاف باشد. نزدیک شدن روسیه به امارات در پرونده یمن بسیار محتمل خواهد بود. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
✔️تاریخ برای عبرت گرفتن است یا تکرار؟! ✍ یداله یاسینی 1⃣ اولین مورد ؛ در سال 2004 با امضا ی معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای بازرسان آمریکایی و انگلیسی برای ازبین بردن سلاح‌ها وارد این کشور شدند‌. امضای معاهده‌ای نظامی 2006 انگلیس «نامه مشترک صلح و امنیت» و التزام به حمایت از این کشور همچنین پیمان های اقتصادی آمریکا، عهد‌شکنی‌های غرب آغاز شدو تنها پس از گذشت 5 سال آمریکا به صورت هوایی به این کشور حمله کرد‌!  2⃣ دومین مورد ؛ در سال 2004 نیز خلع سلاح کره شمالی مورد تاکید قرار گرفت و قرار بر همزیستی مسالمت‌آمیز این کشور با کشورهای حاضر در مذاکره شد و سرانجام پذیرفت که برنامه‌های هسته‌ای خود را کنار بگذارد‌؛ اما هنوز در لیست سیاه و تحریم ِ❗️ 3⃣ سومین مورد ؛ تلاش آمریکا برای بازرسی از این کشور از سال 1991 به بهانه سلاحهای شیمیایی نیز آغاز شد‌. صدام در سال 1998 شروع به همراهی با آمریکا کرد‌ . اجازه نصب دوربین نظارتی مراکز حساس اجازه بازدید ازسایت های نظامی و قانون آزادی عراق برای تغییر رژیم در این کشور اجرا شد. با وجود تمام این اقدامات، بازرسان سازمان ملل اعلام کردند "عراق با آنها همکاری لازم را ندارد"❗️ برهمین اساس بود که در آخرین روزهای سال 1998 حمله آمریکا به عراق و جنگ دوم خلیج فارس آغاز شد‌. و نهایتاً بوش به این کشور در سال 2003 حمله کرد ورژیم بعث را از بین برد! 4⃣مورد چهارم ؛  با وجود تلاش مُرسی برای نزدیکی به آمریکا؛ در 12تیر 1392 پس از ناآرامی‌های چندروزه و حالت بحرانی مصر، ونیز پس از کودتایی به دست ارتش مصر، مرسی برکنار و زندانی و سپس دولت نظامی و غربی جایگزین وی شد ❗️ 5⃣ مورد پنجم ؛ که به بهانه تضمین از سوی آمریکا و روسیه در۱۹۹۴ بمب های هسته ایش را کنار گذاشت و حالا.... ویرانی و اشغال سهمی است که دریافت کرده! 6⃣ مورد ششم؛ سال ۹۴ هم با دولت روحانی به بهانه برجام رو پذیرفت! اما در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ شمسی، دونالد ترامپ رئیس‌جمهور ایالات متحدهٔ آمریکا رسماً از برجام خارج و بازگشت تحریم‌ها به صورت گذشته را اعلام کرد❗️ 7⃣ و مورد آخر ؛ رژیم صهیونسیتی فقط ظرف مدت کوتاه ۴۸ ساعت گذشته تمامی مراکز استراتژیک و نظامی، امنیتی، علمی، تحقیقاتی همچنین تمامی تسلیحات نظامی از هواپیما تا هلیکوپتر تا سامانه های پدافندی و حتی یگان های زرهی این کشور را بمباران و نابود کرد! علاوه بر این حالا شروع به ترور شخصیت های علمی و دینی و نظامی و بدتر از همه اشغال سرزمین سوریه نموده است که البته تجزیه، کمترین تاوان و سرنوشت محتوم این اعتماد است! بله این است عاقبت اعتماد به گرگ ها❗️ 📍موارد عبرت، بسیار است. به فرموده امام علی (ع): «ما اکثر العبر و اقّل الاعتبار؛عبرت ها چه بسیار است و پند گرفتن چه اندک!» ✍ یکی از مصادیق را ببینید 👇 https://eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi/82 http://eitaa.com/hamraah_batahlil
هدایت شده از صراط (تحلیل_سیاسی)
بیانات رهبر انقلاب در دیدار هزاران نفر از اقشار مختلف مردم درباره… - Khamenei.ir.mp3
24.48M
🎙 بیانات صبح امروز رهبر انقلاب حضرت آیت الله امام خامنه ای در دیدار هزاران نفر از اقشار مختلف مردم درباره تحولات منطقه. چهارشنبه ۱۴۰۳/۹/۲۱ به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
کانال تحلیلی سیاسی صراط
🎙 بیانات صبح امروز رهبر انقلاب حضرت آیت الله امام خامنه ای در دیدار هزاران نفر از اقشار مختلف مردم د
. درباره سخنان مهم رهبرانقلاب پس از سقوط بشار اسد ✍علی_قلهکی ۱. مهم‌ترین فراز سخنرانی رهبر انقلاب قولِ بازپس‌گیری مناطق تصرف‌شده‌یِ سوریه به دست جوانان این کشور است؛ این حرف یعنی دولتِ احتمالیِ مستقر و تیم جولانی روی آرامش را نخواهند دید و جنبش‌های نوظهور از داخل و خارج سوریه، جولانی را ناکام خواهند گذاشت. قطعا لایه‌ی اول و دوم حامی جولانی از امروز حفاظت از او را افزایش خواهند داد! شبکه‌ی عظیم انسانیِ ایران که طی سال‌های اخیر بنا بر سیاست منطقه‌‌ای و سنگ‌اندازی‌های بشار از سوریه کوچ کرده‌بودند، مجدد احیا و بازخواهند گشت. ۲. کشور همسایه‌‌ای که بنا بر گفته‌ی رهبر انقلاب در ماجرای سقوط بشار دخیل بوده، "ترکیه" است؛ اردوغان در ماجرای کودتای ترکیه _که بخشی از آن خودساخته بود_ مدیون ایران است. ولی بنا بر منافع خودش بارها ایران را آزار داده؛ از تقویتِ جمهوری آذربایجان و حمایتِ ضمنی از سیاست های جدایی طلبانه در ایران، تا پشتیبانیِ اولیه دستگاه اطلاعاتی این کشور از پروژه آمدنیوز (زم) و کریدور زنگزور و اتفاقات منطقه خصوصا سوریه و فلسطین. برداشت من از صحبت‌های رهبرانقلاب، تأدیبِ حاکمِ کشورِ همسایه‌ بر می‌آید؛ ابزارهای ایران در صورت تصمیمِ قطعی بسیار زیاد است، از "بخش کردنشینِ نسبتا ناراضی از اردوغان" تا "فعال سازی هسته‌های مختلفِ غیرهمسو با او"؛که البته اردوغان توجیه‌ش این است که ترکیه دالانِ بزرگ دور زدن تحریم‌ها توسط ایران است و باید جمهوری اسلامی از این سیاست‌ها چشم پوشی کند! ۳. محدودسازی فضای سوریه برای حضور لجستیک و نیروی نظامی در سوریه که رهبری گذرا به آن اشاره کردند، پیچیده‌تر از این حرف‌هاست؛ این‌بار رسما آمریکا ورود کرد و اولتیماتوم‌های سنگین و البته در بخشی، کُنش نظامی موثر برای عدم حضور جدی ایران در سوریه داشت. برتریِ هوای اسرائیل و آمریکا بلای جانِ توانِ نظامی ایران شده؛ باید از طریق دو قدرت نظامی دیگرِ جهان (روسیه و چین که البته روس‌ها گشایش‌هایی را رقم‌زدند که کافی نیست!) بخشی از معضلِ هوایی خود را حل کنیم در غیر این صورت قدرت پهپادی و موشکیِ ما، آنطور که باید جوابگوی تامین نیازِ نظامیِ منطقه‌ای ایران نیست! ۴. رهبرانقلاب در بخشی از صحبت خودشان اشارهای به گزارش‌های هشدارآمیز به مسئولان سوریه در شهریور، مهر و آبان کردند و گفتند "نمی‌دانیم این گزارش‌ها به دست مسئولان عالی سوریه رسیده و یا آن وسط‌ها گم و گور شده"؛ نه فقط مسئولان سوری، بشار ارسد و ارتش سوریه بلکه اسناد به‌جای مانده در سفارت ایران _اسناد فارسی تعامل اقتصادی ایران با سوریه و لبنان_ و همچنین سیاستِ رسانه‌ای متناقض تریبون‌هایِ رسمیِ کشور در مورد گروه تحریر الشام نشان می‌دهد که مسئولان خود ما هم غافلگیر شدند! جمع بندی: بنا بر صحبت‌های رهبری، سرزمین سوریه "سگکِ کمربندِ جریانِ مقاومت" است؛ دیر یا زود باید معادله در این کشور تغییر کند در غیر این صورت بازوی سوپر راهبردی ایران (حزب الله) به سرنوشت حماس دچار می‌شود، عراق درگیر جنگ شده و باید تا چندماه آینده در مرزهای خود با طراحیِ اسراییل، آمریکا و ترکیه دست و پنج نرم کنیم! اینکه آیا ایران تواناییِ تغییر معادله‌ی پیچیده منطقه را دارد و می‌تواند مثلث اسرائیل_آمریکا و ترکیه را در سوریه مشغول کند یا خیر، بحث دیگری‌ست که امیدوار به انجام آن هستم. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
اسرائیل و آینده سوریه! ✍صابر_گل_عنبری سوال کانونی این روزها بعد از سقوط نظام سابق سوریه درباره آینده این کشور است؛ لیبیایی و سودانی شدن و تجزیه آن یا ساخت سوریهِ جدید که در مسیر آبادانی و توسعه گام بر دارد یا .... کشته شدن بیش از نیم میلیون نفر، مفقودی دهها هزار نفر، آوارگی یک سوم جمعیت و نظامی‌زدگی جامعه سوریه و تبدیل شدن سلاح به فیصله‌گر بحران در جنگ داخلی 13 ساله ظرفیت لازم را در دل خود برای ورود این کشور به عصر تاریک انتقام‌گیری و درگیری میان فاتحان مسلح برای تقسیم کیک قدرت دارد؛ اما تاکنون با وجود مواردی از اعدام و انتقام‌گیری در برخی شهرها، فضای انتقام و ناامنی عمومیت پیدا نکرده و علت آن کاربست قسمی عقلانیت برای انتقال قدرت و عدم انحلال ارتش فروپاشیده و غیره است. با این حال تداوم این سیاست و کنترل فضای خشم‌آلود در سایه فراوانی سلاح، مداخلات و فرصت‌طلبی بازیگران خارجی برای نقش‌آفرینی در سوریه جدید چالشی جدی است. اسرائیل با نابودی زیرساخت‌های نظامی سوریه قبل از شکل‌گیری نظام سیاسی جدید به نوعی این کشور را خلع سلاح کرد که البته اهداف دیگری نیز چون خشکاندن بستر کار نظامی علیه اسرائیل در آینده و تاثیرگذاری بر محاسبات راهبردی حاکمیت اسلام‌گرای سوریه دارد که فکر تقابل را در آینده از سر بیرون کند. با توجه به ژئوپلیتیک حساس سوریه و همجواری‌اش با اسرائیل، متغیر اسرائیلی و آمریکایی پارامتری تاثیرگذار در ترسیم آینده این کشور است. تا اینجای کار منفعت مشترک مخالفان سوری، اسرائیل و دیگر بازیگران دور کردن ایران و متحدانش از این کشور بود. پس از تحقق این هدف، اسرائیل دو اولویت در سوریه دارد؛ نخست جلوگیری از بازگشت ایران به سوریه از طریق ارتباط‌گیری با حاکمیت جدید این کشور و ممانعت از تبدیل شدن آن به پایگاهی برای حماس است. اولویت دوم نیز «بی‌خطرسازی سوریه» به نحوی است که به تهدیدی در آینده مانند غزه و جنوب لبنان تبدیل نشود. خلع سلاح ارتش سوریه بخشی از این برنامه است؛ اما اسرائیل به علت بی‌اعتمادی به رهبری جدید و خاستگاه ضداسرائیلی اسلام‌گرایی در این کشور به همین حد راضی نخواهد بود. اما سکوت حاکمان سوریه در قبال حملات اسرائیل و اشغال بخشی از اراضی آن پرسش‌برانگیز شده و احمدالشرع(جولانی) بدون اشاره‌ای به این حملات گفته است که کشورش توان درگیر شدن در جنگ دیگری را ندارد. در وهله نخست می‌توان این رویکرد را نوعی مصلحت‌اندیشی مبتنی بر اولویت‌سنجی قبل از «تمکین»(تثبیت قدرت) مانند موارد مشابهی در مصر و مراکش دانست. به احتمال زیاد یک علت مهم آن به نقش ترکیه بر می‌گردد که محافظه‌کاری مصحلت‌اندیشانه را در بزنگاه‌ها در مواجهه با تهدیدهای کلان بر می‌گزیند و برآمدن عدالت و توسعه و ادامه حیات آن و حذف ارتش از معادلات سیاسی ترکیه را نتیجه آن می‌دانند. از این منظر صرف نظر از موانعی مرتبط با جنگ ایران و مخالفان سوریه، فعلا بستری برای همکاری تهران با سیستم جدید سوریه با محوریت کار علیه اسرائیل فراهم نیست. روشن نیست که این رویکرد سوریه جدید در قبال اسرائیل تا کجا پیش می‌رود. در همین حد هم چه بسا و لو موقت قسمی اطمینان‌خاطر برای اسرائیل به همراه دارد. اما در هر صورت، به احتمال زیاد اسرائیل همچنان اهرم فشار نظامی و از طریق آمریکا نیز اهرم‌های اقتصادی (شاکله تحریم) و تا حدودی فشار‌های سیاسی را حفظ کند. در عین حال نیز احتمال شل کردن تحریم و خارج ساختن تحریرالشام از لیست سیاه آمریکا زیاد است. اما تداوم فشار نظامی اسرائیل بر سوریه ممکن است که در آینده در نقطه‌ای طرف مقابل را مجبور به کنار گذاشتن رویکرد مصلحت‌اندیشانه خود کند و زمینه‌ای برای همکاری با ایران در آینده فراهم شود و این چیزی نیست که اسرائیل می‌خواهد. در همین حال نیز برخلاف برخی تحلیل‌ها، ناامنی فراگیر خارج از کنترل در سوریه مطلوب اسرائیل و آمریکا نیست و چنین فضای غیر قابل کنترلی می‌تواند بستر کافی را برای شکل‌گیری کار مقاومتی علیه اسرائیل در آینده فراهم کند. از این رو می‌توان گفت که اساسا سقوط آسان دمشق پس از رسیدن نیروهای مسلح به دروازه‌های آن و هماهنگی میان دولت اسد و مخالفان برای انتقال قدرت احتمالا برآیند نوعی تفاهم مشترک روسیه، ترکیه و آمریکا برای جلوگیری از همان بی‌ثباتی فراگیر بوده باشد. همچنین برخی با یادآوری سرنوشت اسلامگرایان در مصر و تونس و کشورهای دیگر معتقد هستند که طیف سوری آن نیز چنین وضعی پیدا خواهد کرد؛ اما چنین مقایسه‌ای درست نیست؛ به این علت که نمونه سوری فعلا از توان نظامی بی‌رقیبی برخوردار است. در کل در صورت عبور موفق سوریه از ابرچالش بحران داخلی و برقراری امنیت و ثبات عمومی می‌توان گفت که سیاست بین‌الملل نیز پس از اطمینان ولو موقت از تقابلی نبودن سیاست دمشق با اسرائیل تسهیل‌گر حرکت سوریه با حمایت ترکیه در مسیر بهبودی اقتصادی و توسعه شود. @tahlilisiyasiseraat
غرب و اجتماعی‌زدایی از مقاومت ✍سیدحامد ترابی شاید سقوط حکومت اسد بهانه خوبی باشد برای زدن برخی حرف‌ها... ۱- معادله غرب با بسیاری از کشورهایی که در مقابل آن قرار دارند، اجتماع‌زدایی از کشورها و سیاست‌های مقاومتی است. ۲- این سیاست با استفاده از ابزارهای اقتصادی، اجتماعی و رسانه‌ای و با هدف از بین بردن پشتوانه مردمی مقاومت علیه غرب است. ۳- تحریم اقتصادی و ایجاد فشار بر مردم مهم‌ترین ابزار این سیاست و شکاف اجتماعی مهم‌ترین هدف این سیاست است. ۴ـ هدف این کاهش پشتوانه اجتماعی نیز مشخص است، ایجاد تمایل در کشورهای مقاومت برای دست دراز کردن در مقابل غرب و مذاکره است‌. ۵- فرقی نمی‌کند این محاصره به شدت غزه باشد، به گستردگی روسیه یا به تنوع ایران باشد و یا زیرساخت سوریه. ابزار و روش یکی است. ۶- کاهش صادرات نفت ایران، کاهش روابط ارزی روسیه، قطع ارتباط بانک‌های لبنانی با حزب‌الله لبنان و...همه در یک پازل است‌. ۷- غربی‌ها دو چیز را مکمل و در مسیر تحریم می‌دانند. جنگ به آن کشور یا مذاکره یا ترکیب هر دو.(به نقل از دیوید کوهن مسئول اعمال تحریم در دوره اوباما) ۸- در مقابل کشورهای مقابل غرب یا با روش‌های داخلی، ایجاد اتحاد، دوری جستن از ابزاری که ترحیم را تأثیرپذیر می‌کند و افزایش عدالت در داخل، مشکلات اقتصادی را کاهش می‌دهند یا تن به مذاکره می‌دهند. ۹- ادامه مذاکره ضعیف شدن کشور هدف و فراهم شدن شرایط تضعیف و یا حتی حمله به آن کشور است. شرایطی که مقاومت را سخت کند. سوریه نمونه خوبی از دل بستن به غرب علی‌رغم سال‌ها سابقه مقاومت است. ۱۰- تضعیف ایرانی که ۸ سال اسیر برجام، خروج از آن، اثرات آن بود نیز، نمونه دیگری است. وقتی تحریم‌های ایران را‌ نیز مرور می‌کنیم متوجه می‌شویم تقویم زمانی آن بیش از آن منطبق با مسئله هسته‌ای باشد منطبق با توان تحریم‌ها در افزایش تنش اجتماعی دارد.‌ پ‌ن: همه این‌ها ارزش ایستادگی مردم غزه را بیش از پیش نشان می‌دهد. اجتماع‌زدایی از مقاومت و نسبت‌اش با مسئله هسته‌ای 1⃣ همانطور که گفته شد، غرب تحریم‌ها را براساس میزان اثر آن بر فرآیندهای اجتماعی مقاومت بنا می‌کند نه صرفا درصد غنی‌سازی ما! 2⃣ ما در طرف مقابل به بحث هسته‌ای بیش از آنکه به چشم یک نیاز برای پیشرفت کشور فکر کنیم، به چشم ابزار معامله با غرب فکر می‌کنیم. 3⃣ این موضوع باعث پیش‌بینی پذیری رفتار ما شده، به گونه‌ای که افزایش درصد و حجم غنی‌سازی تاثیر بالایی در محاسبات غرب برای افزایش تحریم، فعال کردن مکانیزم ماشه و...ندارد، چراکه غرب هدف‌اش افزایش مشکلات اقتصادی و کاهش تاب‌آوری اجتماعی با تحریم، مذاکره و تضعیف طرف مقابل است. 4⃣ اگر فهم کردیم که هدف اصلی غرب کاهش‌ تاب‌آوری اجتماعی است نه کاهش درصد غنی‌سازی، واکنش ما متفاوت خواهد بود.‌ 💢مثلا اگر این موضوع را فهم می‌کردیم، کف پایه حقوق را ۱۲_۱۳ و سقف پایه حقوق را ۹۱ میلیون تعیین نمی‌کردیم. اگر فهم می‌کردیم سبک زندگی اشرافی را در تبلیغات ترویج نمی‌دادیم. اگر فهم می‌کردیم چنان‌که رهبری قبلا گفته بودند، در کنار برخورد با برهنگی اجازه دور دور عده‌ای با ماشین‌های لوکس و سبک زندگی خاص در مناطق شهری را نمی‌دادیم تا دیگران حسرت بخورند. اگر درک می‌کردیم رسانه را تجهیز به فهم و فهماندن این جنگ و ترویج الگوها و روش‌های تربیت انسان مقاوم می‌کردیم و... ✔️ حقیقت این است که می‌توان راه‌های زیادی برای بی‌اثر کردن تحریم‌ها مثل استفاده از پیام‌رسان بومی، افزایش تجارت با کشورهای غیرمحور غرب و... بیان کرد. اما تا زمانی که درک نکنیم این موضوع یک فرآیند اجتماعی است، حرف‌های ما در موضوع تحریم حول افزایش درصد غنی‌سازی برای داشتن ابزار در مذاکره و اف‌ای‌تی‌‌اف می‌چرخد و راه‌حل‌های اقتصادی ما هم همان راه‌حل همیشگی گران‌کن هست. نمی‌دانم این مسیر چند بار باید تکرار شود؟؟؟ به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
آغاز شکستِ یک ملت!
کانال تحلیلی سیاسی صراط
‏ آغاز شکستِ یک ملت!
. ✍داود مدرسی_یان این نمودار مقایسه GDP(تولید ناخالص داخلی) سه کشور ‎ (آبی)، ‎ (نارنجی) و ‎ (سبز) است‌. در سال ۲۰۱۰، gdp سوریه از ترکیه بالاتر رفته اما از ۲۰۱۰ اقتصاد سوریه با کله به زمین میخورد و یکسال بعد درگیری‌‌های داخلی کم‌کم آغاز می‌شود. براستی علت چه بود؟‏ ماجرای سوریه، هم علل داخلی دارد هم خارجی. مهم‌ترین علل داخلی را می‌توان نبودِ آزادی‌های سیاسی و برخورد سخت با منتقدین و تبعیض(بی‌عدالتی) و فقر (در عین رشد اقتصادی و بزرگ‌تر از ترکیه) و همچنین نبودِ حسِ هویت ملی جمعی(عدم یکپارچگی خرده فرهنگ‌ها و اقلیت‌ها) دانست.‏ مهم‌ترین علل خارجی را می‌توان: الف)نانجیبی رقیبِ منطقه‌ای(ترکیه) و ب)دشمنی غرب و اسرائیل دانست. چون سوریه طی چنددهه گذشته مقابل اسرائیل ایستاد و زمینه لجستیک جبهه مقاومت را در خاک خود فراهم کرد. رژیم تک‌حزبی سوریه، فضای تحرک به سایر احزاب و گروه‌ها نمی‌داد و فضای خفقان ایجاد می‌کرد‏؛ از طرفی اجرای سیاست‌های نئولیبرالیسمِ(هم اقتصادی - هم فرهنگی) از سال ۲۰۰۵ باعث دو شکاف عمده شد. شکاف اول که ناشی از تبعیض بود. حذف یارانه‌ها، جهانی‌سازی قیمت‌ها، وابستگی بیش‌از پیش به دلار و افزایش خصوصی‌سازی، هم باعث شکل‌گیری طبقه سرمایه‌دار شد هم افزایش جمعیت زیر خط فقر.‏ شکاف دوم: از طرفی اجرای سیاست‌های فرهنگی نئولیبرال منجر به تقابل بیشتر طیف‌های سنتی سلفی با حکومت شد. لذا فقر گسترده، تورم بالا و فاصله‌های طبقاتی و درگیری‌های فرهنگی و دینی، بهترین بستر را برای رشد گروه‌های تکفیری فراهم کرد. از طرفی، بلندپروازی‌های ترکیه و دشمنی غرب با سوریه در چندمحور بر سوریه موثر بود.‏ اولین محور، حمایتِ فکری لجستیکی ترکیه از گروه‌هایی مثل ‎ که بعد به ‎ تغییر نام داد؛ دومین محور حمایت فکری لجستیکی آمریکا از کردهای سوریه که در ۲۰۱۵ به عنوان نیروهای دموکراتیک سوریه(قسد) نامگذاری شد. محور سوم، تحریم اقتصادی سوریه توسط آمریکا و اروپا بود.‏ به اینها اضافه کنید اقدامات عربستان سعودی، قطر، امارات واسرائیل(هرکدام جداگانه و بعضاً هماهنگ) علیه سوریه. منتهی ضربه اصلی را دولت ترکیه وارد کرد که از افزایش قدرت اقتصادی سوریه بسیار نگران بود و روند رشد اقتصادی سوریه این را هم نشان می‌داد. اما از ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ با جنگ داخلی، اقتصاد سوریه با ضربه کاری مواجه شده و این روند از ۲۰۱۰ تاکنون نیز ادامه دارد. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
کفتارهای اروپا و دولت ما ✍دکتر محمد صادق کوشکی انگلیس، فرانسه و آلمان در نامه‌ای به شورای امنیت اعلام کرده‌‌اند آماده فعال کردن«سامانه برگشت خودکار تحریم‌ها»(snapback mechanism)بر اساس قطعنامه 2231 شورای امنیت علیه ایران هستند. آنچه کفتارهای اروپایی را علیه ما "فعال و دلیر" کرده ، اعلام ضعف و ذلت و گدایی مذاکره از جانب ظریف و پزشکیان و حامیان و اطرافیانشان است. کاسبان برجام(ظریف ،عراقچی ، تخت روانچی و...) می دانستند در برجامی که پذیرفته(و بابتش صدها سکه طلا و میلیاردها تومان حق ماموریت از بیت المال به جیب زده اند)چه امتیازات و حقوق یک طرفه ای به طرف‌های اروپایی داده اند و برهمین مبنی از ابتدای دولت پزشکیان،در تحرکاتی هماهنگ، دادن علامت به دولتهای سه گانه اروپایی را آغاز کردند : ▪️همه نداریم و نمی توانیم های پزشکیان و تاکیدهای او بر "زمین گذاشتن سلاح" از سوی ایران ▪️فشار به جامعه با قطع برق و قطع گاز و تاکید مداوم بر کمبود بنزین و... ▪️مذاکرات و گفتگوهای پنهان و آشکار گروه ظریف با غربیها ، ▪️تاکید هزار باره و روزانه دولت و حامیانش ( از پزشکیان گرفته تا الیاس حضرتی و خانم سخنگو و بخشدار ذلت آباد سفلی) بر FATF و لزوم پذیرش آن، ▪️و انتشار مطلب ظریف در رسانه شورای روابط خارجی آمریکا، چراغ سبز های پی در پی به اروپا بود تا اهرمهای فشار علیه کشورمان را فعال کنند!(تحریم صنعت هوانوردی و کشتیرانی ج.ا.ا در چند ماه گذشته و تهدید به فعال کردن "سازوکار ماشه"(snapback) در روزهای اخیر) هدف مشترک کفتارهای اروپا و دولت پزشکیان، تسلیم ج.ا.ا در برابر غرب و خلع سلاح کامل آن و تبدیل جمهوری اسلامی ایران به حکومت هایی مانند مصر و اردن است. ماموریت دولت پزشکیان تکمیل روندی است که از دولتهای هاشمی و خاتمی آغاز و در دوران روحانی تا میانه مسیر را طی کرد. روند سازش با آمریکا و نظام سلطه،برقراری رابطه با رژیم صهیونیستی و پذیرش برتری کامل غرب در فرهنگ و اقتصاد و سیاست و کنار گذاشتن همیشگی استقلال! این جماعت از پذیرش این روند ذلت بار و تحقیر آمیز( تنزل جایگاه ج.ا از قدرت اول منطقه به سطح کشورهای ورشکسته و مفلوکی مانند اردن یا مصر) بدنبال بدست آوردن نان و امنیت هستند! در حالی که کشورهای مانند مصر و اردن هنوز امکان تامین برق ۱۸ ساعت برق در شبانه روز برای مردم شان را ندارند و برای اداره کشور به شدت نیازمند دریافت کمک و صدقه از آمریکا و اروپا و رژیمهای جنوبی خلیج فارس هستند! آنهایی که دولت بنی صدر را درک کرده اند می دانند خطر دولت پزشکیان برای استقلال و امنیت فراگیر ایران(امنیت اقتصادی، فرهنگی و سیاسی) بسیار بیشتر از زیانهایی است که ریاست جمهوری بنی صدر به کشورمان وارد کرد( چون دولت پزشکیان در زمانی به دنبال ذلت و حقارت ملت و کشور است که ما در نزدیکی قله های عزت و سربلندی قرار داریم) و به همین دلیل است که بیش از خطر اسرائیل و آمریکا و اروپا باید مراقب اقدامات پزشکیان و اطرافیانش باشیم،چون دشمنان خارجی همواره با نمایش ضعف و خیانت سیاسیون داخلی راه تسلط بر جوامع انقلابی و مستقل را پیدا کرده اند. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
اقتصاد ✍همت قلی زاده ‏زمین اقتصاد ایران به نفع الیگارشی و به ضرر مردم و دولت غصب شده و باید این زمین بازپس گرفته شود. فرمان اداره اقتصاد از باب هدایت، حمایت و نظارت باید به دست دولت برگردد. مجلس چرا از واگذاری پالایشگاهها و مسائل مالی و مکانیسم قیمت‌گذاری انرژی تحقیق وتفحص نمی کند، عجیب است که در عصر داده ها، اطلاعات روشنی از انرژی وجود ندارد! افزایش یک واحد قیمت انرژی، بیشتر از یک واحد هزینه ها را افزایش می دهد! اگر پکیج فروشان همین را فهمیدند ماجرا حل خواهد شد. حالا شما حساب کنید در ۲۹ آذر ۱۳۸۹ چه اتفاقی افتاد؟ قیمت برخی از حامل‌ها تا ۲۷۰۰٪ بصورت دستوری گران شد... نخاع اقتصاد ایران همان زمان قطع شد! تعطیل شدن و مشکلات انرژی کشور حاصل تصمیم یکی دو روز یا یکی دو ماه نیست، ریشه این مشکلات ۲۰ ساله است، اگر معتقد به حل مشکل هستیم که هستیم... باید دید چه تخم کجی در اقتصاد انرژی در سال ۸۶ کاشته شد. اگر آنرا فهمیدیم مشکل به سمت حل شدن خواهد رفت. مواد قانونی جهانی ساز قیمتها باید متوقف شود. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
آمریکا و هوش مصنوعی! پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) یک واحد ویژه برای توسعه فناوری های نظامی مبتنی بر AI با حمایت نخبگان و استعدادها تشکیل داد! ‏اما این واحد آمریکایی چیست؟! ‏در سکوت خبری و به دور از هیاهوی رسانه‌ها، پنتاگون در حال انجام تحولی عظیم در قلب سیستم دفاعی خود است. ‏گروه ویژه "لیما"، که در خفا برای رمزگشایی از پتانسیل‌های هوش مصنوعی مولد تشکیل شده بود، اکنون به پایان ماموریت خود رسیده است. اما این پایان، آغازگر فصل جدیدی است: تشکیل "سلول قابلیت‌های سریع هوش مصنوعی" یا AI RCC. ‏این سلول جدید، حاصل درس‌ها و تجربیات گران‌بهایی است که از دل "لیما" بیرون آمده. "لیما" در طول یک سال فعالیت مخفیانه خود، صدها فرآیند و وظیفه را که می‌توانستند با ابزارهای هوش مصنوعی مولد، مانند مدل‌های زبانی بزرگ، بهینه‌سازی شوند، مورد بررسی قرار داد. ‏این وظایف در نهایت به 15حوزه کلیدی تقسیم‌بندی شدند: ‏از کاربردهای جنگی مانند فرماندهی و کنترل و پشتیبانی تصمیم‌گیری، تا مدیریت سازمانی شامل امور مالی و اطلاعات مراقبت‌های بهداشتی. ‏گزارش نهایی "لیما"، نقشه‌ راهی برای آینده AI در پنتاگون است. ‏اما ماموریت AI RCC فراتر از تحلیل و بررسی است! این سلول، موظف به اجرای توصیه‌های "لیما" و تسریع در ارائه مدل‌های پیشرفته و قابلیت‌های AI‏ نسل بعدی در سراسر وزارت دفاع است. ‏این اقدام با همکاری واحد نوآوری دفاعی (DIU) مستقر در سیلیکون ولی، انقلابی در توانایی‌های نظامی آمریکا رقم خواهد زد. ‏یگان AI RCC با رویکردی جسورانه، به شناسایی و آزمایش فناوری‌های نوین از طریق آزمایش‌های سریع و نمونه‌سازی خواهد پرداخت. ارزیابی اثربخشی فناوری‌ها و تعیین قابلیت توسعه و پایداری آنها، از دیگر وظایف حیاتی این سلول است. ‏در صورت موفقیت‌آمیز بودن آزمایش‌ها، فناوری‌های برتر از طریق مسیرهای اکتساب تعریف شده، در سراسر پنتاگون به کار گرفته خواهند شد. ‏اما این تنها آغاز راه است! AI RCC با بودجه‌ای کلان از منابع مالی تحقیق، توسعه، آزمایش و ارزیابی سال‌های مالی 2024 و 2025، چهار پروژه آزمایشی هوش مصنوعی را با همکاری فرماندهی‌های رزمی و سایر سازمان‌های وزارت دفاع آغاز خواهد کرد. ‏این پروژه‌ها در بازه‌های زمانی 90 روزه و از طریق آزمایش‌های "تسلط اطلاعات جهانی" (GIDE) انجام خواهند شد. ‏علاوه بر این، قراردادهای 40 میلیون دلاری با شرکت‌های کوچک و نوآور برای توسعه راهکارهای هوش مصنوعی مولد منعقد خواهد شد. ‏این اقدام، دریچه‌ای به سوی استعدادهای نهفته در بخش خصوصی و فناوری‌های انقلابی آنها خواهد گشود. ‏20 میلیون دلار دیگر نیز به تقویت زیرساخت‌های محاسباتی و ایجاد "sandboxهای" دیجیتال اختصاص خواهد یافت، این فضاهای مجازی، محیطی امن برای توسعه، آزمایش و ارزیابی فناوری‌های هوش مصنوعی فراهم خواهند کرد. ‏پنتاگون با اتخاذ رویکرد Multicloud، از توانایی‌های ارائه دهندگان اصلی خدمات ابری، مانند گوگل، اوراکل، آمازون و مایکروسافت ‌‏بهره خواهد برد. ‏در پایان، باید گفت که پنتاگون با تشکیل AI RCC، گامی بزرگ در جهت تسلط بر آینده جنگ و دفاع، و کنترل بیشتر کشورها برداشته است، این سلول، نه تنها به عنوان موتور محرکه نوآوری در حوزه هوش مصنوعی عمل خواهد کرد، بلکه با ایجاد یک اکوسیستم پویا و منعطف، زمینه را برای ظهور نسل جدیدی از قابلیت‌های نظامی فراهم خواهد ساخت. آینده نبردها، در دستان AI است و پنتاگون، با تشکیل AI RCC، خود را برای این آینده آماده می‌کند. ‏این یک رقابت تنگاتنگ و سرنوشت‌ساز است و جهان، با نفس حبس شده، منتظر نتایج آن است. ‏به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
کانال تحلیلی سیاسی صراط
گران فروشی ارز!
. 👆این کلیپ را با دقت ببینید. هم شهید رئیسی و هم آقای روحانی به عنوان دو رئیس‌جمهور، از گران‌فروشی ارز سخن می‌گویند و گله‌مند هستند. آقای روحانی صراحتا لفظ خیانت را به کار می‌برد. هیچ یک هم نتوانستند از عهده شرکت‌های دلاردار و دلاری فروش برآیند. صحبت‌های شهید رئیسی مربوط به فروردین ۱۴۰۲ است. در یکی از روزهای اسفند ۱۴۰۱ یعنی کمتر از یک ماه قبل از این سخنرانی ایشان، تلفنی که صحبت می‌کردیم، به ایشان عرض کردم اجازه ندهید یک نرخ دیگر در کنار ۲۸۵۰۰ به رسمیت شناخته شود. همه صادرکنندگان باید ارز خودشان را به قیمت ۲۸۵۰۰ تحویل بانک مرکزی دهند. ایشان فرمودند من موافقم، منتهی به شرطی که ارزهایشان را بیاورند. عرض کردم حاج آقا غلط می‌کنند نمی‌آورند. اگر نیاوردند اجازه صادرات به آنها ندهید... زمان گذشت و ماه‌ها بعد که حضوری خدمتشان رسیدم و طبق روال همیشه! بحث ارز را مطرح کردم، چه گلایه‌ها که از برخی سیاسیون و مقامات نکردند... مردم عزیز ایران! می‌بینید که دو رئیس‌جمهور در پشت بلندگو از دست دلارداران و دلاری‌فروشان چگونه فریاد می‌زنند و شکوه می‌کنند. پیروزی بر این جریان غارتگر، فقط با آگاهی و آگاهی‌بخشی شما ممکن است. این جریان، در ساختار کشور، در مجلس، در دولت، حامیانی دارد که با تمام توان از منافع‌شان دفاع می‌کنند. حامیان نرخ ارز شناور را بشناسید و بشناسانید و اجازه راه‌یابی‌شان به مجلس و دولت را ندهید. جوانان عزیز انقلابی! خود را سرگرم حاشیه‌های بی‌فایده نکنید. مسئله اول کشور در سطح داخلی، اقتصاد است و مسئله اول اقتصاد، دلاریزه شدن اقتصاد و شناورشدن نرخ دلار است. ✍سید یاسر جبرائیلی به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
هدایت شده از صراط (تحلیل_سیاسی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨تحول در علم پزشکی❗️ مسعود پزشکیان گفته بود با کمک کارشناسان،کشور را متحول و مشکلات را حل می کند اما کسی باور نمی کرد! به نظر می رسد دکتر پزشکیان، برای حل معضلات پیچیده نظام سلامت و ایجاد تحول در وضعیت نامطلوب بیمارستانهای دولتی،به روشی ابتکاری دست پیدا کرده است! آن روز که اکثر نمایندگان مجلس با چشم و گوش بسته به وزیر پیشنهادی براندازان برای وزارت بهداشت رای اعتماد می دادند باید فکر اینجای کار را هم می کردند! ✍دکتر محمد صادق کوشکی به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
قصه ای برای بی برقی و تعطیلی و گرانی های این روزها ✍حسین مهدیزاده در گرانی امروز ایران و قطعی مدام برق در دوره زندگی آپارتمانی در 10 طبقه ها، مقصر بزرگ هنوز همان جلال آل احمد است! غرب زدگی غیر از غرب است و راه حل نجات از آن هم شرق گرایی یا اسلام گرایی شعاری نیست. غرب زده هم، هم در جناح های مرسوم حضور دارد و هم در جناح ! پس راه نجات از آن هم انتخاب بین اصلاح طلبی و یا اصول گرایی نیست. غرب زده های اصلاح طلب و اصول گرا با هم یک تقسیم کار دارند! غرب زده های اصلاح طلب به نفع غرب کار رسانه ای و ژورنالیستی می کنند تا نیاز به یک نسخه غربی را به یک نیاز و حتی رویای اجتماعی برای مردم از همه جا بی خبر بکنند، بعد از آنجایی که اصلا دست به آچار و بیل به دست نیستند، به کنار میروند و غرب زده های اصول گرا آن را با شعار کار جهادی، روی زمین پیاده می کنند تا اثبات کنند که اسلام می تواند و انقلاب اسلامی هم می تواند توسعه پیدا کند و اسلام چیزی کم از آمریکا و ژاپن و فرانسه و بریتانیا ندارد! غالب کسانی که سدسازی، نیروگاه سازی در این مقیاس های عظیم، مهار آبها و کانال های آبی و خشک کردن زمین های فلات ایران را در این چند دهه فرهنگ سازی کردند و در دانشگاه ها آن را تدریس کردند و پُز آن را دادند، همین غربگراهایی هستند که امروز اصلاح طلب شناخته می شوند، اما چون آدمهای فوکولی و قرتی هستند موقع ساختن از قدرت کنار میرفتند تا غرب گراهای اصول گرا، که آدم های عملیاتی و میدانی هستند سر کار بیایند و همان ها را اجرا کنند و وقتی به مشکل می خورد، دوباره اینها کنار می رفتند تا گروه اول به قدرت برگردند و برای ماست مالی خطاهای گذشته، وعده های مجددی بدهند و رویاهای جدیدی بسازند و بعد کنار بروند تا گروه دوم بیاید و قبلی ها را که گندش در آمده بود را خراب کنند و این نسخه جدید را بسازند! این ماجرای است! اتفاق جدیدی که افتاده است این است که غرب الان در موج نقد گذشته خود توسط نگاه های پست مدرن است و لذا بیان نقص توسعه به سبک قرن بیستم خیلی پُز دارد! غرب گراهای اصلاح طلب، از زمان دولت آقای روحانی در حال شعار دادن بر علیه نظریه های توسعه ای هستند که دهه های قبل خودشان آنها را با خشونت و اغوا به حلق این ملت بینوا کردند و اصولگراهای ساده دل هم باور کردند و آستین بالا زدند که برویم این همه خوبی را محقق کنیم. اما غرب زده اصلاح طلب کمی بی چشم و رو تشریف دارد و برای اینکه بی حیایی خودشان را بیش از پیش هم نشان دهند، خطاها و زشتی ها را برای در احمدی نژادها و رئیسی ها و بسیجی ها و بیت رهبری و... فاکتور می کنند تا بشود خطای نظام حاکمه! مثلا صاف صاف توی صورت شما نگاه می کنند و می گویند از آنجایی که قبل از این دولت «سه سال» تورم بالای 40 درصد بوده است، پس باید چنین و چنان کرد! انگار که تورم برای این سه سال است و اصلا هم 96 و 98 مردم برای تورم به خیابانها نیامدند! البته غربگراهای اصول گرا هم بی نواهایی هستند که بلاهت دارند و لذا از این نامردی ناراحت می شوند اما باز صبر می کنند ببینند که اینها چه چیزی را درست و علمی می دانند، و بعد با هزار بدبختی خودشان را به قدرت می رسانند تا آن وعده هایی که غرب گراهای اصلاح طلب داده اند را اجرا کنند! به نظر شما در این وضعیت خیلی عجیب است که از نظر مردم، همه خطاها و بدبختی های توسعه ناموزون ایران، گردن اصول گراها باشد و به تبع به گردن نظام؟ خب اصلاح طلب ها که کلا کاری نمی کنند چون مدیریت آنها اینجوری است که لباسشان نباید خاکی شود! پس وقتی سدسازی باعث خشکسالی می شود، متهم چه کسی است؟ غیر از این است که انگشت اتهام می رود به سمت آن کسی که در رزومه اش ساختن این سد و آن آب بند و ان تونل و آن کشت و صنعت نوشته شده و لباس کار هم تنش است؟!!! در این فقره برق رفتن ها و تعطیلی شهرها از آلودگی هوا نیز دقیقا همین است! غرب زده های اصلاح طلب سالها در دانشگاه ها ساختن خانه هایی با مصرف انرژی بالا را تبلیغ کردند و کشوری که 70 درصد آن روستایی و مولد بود را به جایی رسانند که 70 درصد شهر نشین مصرف گرا و معتاد به رفاه شده، حالا که برق نیست تا این شدت مصرف را پاسخ بدهد، رسما خانه های مردم را خاموش می کنند و انگشت اتهام را می گیرند به سوی آن کسی که لباس کار تنش است! می گویند اینها بودند که الگوی سکونت و شهر ایران را این چنین کردند! ادامه...👇 https://eitaa.com/tahlilisiyasiseraat/5660
کانال تحلیلی سیاسی صراط
قصه ای برای بی برقی و تعطیلی و گرانی های این روزها ✍حسین مهدیزاده در گرانی امروز ایران و قطعی مدام
. جی دی پی که با دوغ آبعلی و عالیس بالا می رود نظام سیاسی حق دارد که برق صنعتی اش را قطع کند و بگوید بزارید خانه ها برق داشته باشد! و خانه های که بی دلیل وسط بیابان های فلات ایران روی سر هم ساخته شده اند و باغچه هایش، روف گاردن شده است، نظام سیاسی حق دارد برق خانه هایش را قطع کند و برقش را به تولید بدهد! و این بازی مرغ و تخم مرغ تا بی نهایت می تواند ادامه داشته باشد مگر اینکه غرب زده های اصلاح طلب یک بازی جدید به سرشان بزند! مثلا حواس همه را پرت کنند به آزادی مردم سوریه از دیکتاتوری اسد! آدم می ماند که مگر همین مسلحین بنیادگرا سه سال قبل در کابل به قدرت نرسیدند و شما بر علیه طالبان با افغانی های غرب زده خوانید که «از عشق، از امید، از فردا نمی ترسی؛ می بوسمت در بند طالب ها نمی ترسی...» اما امروز تیتر می زنی که داغش خطرناک است، آما آزادی محترم است و ما با مردم سوریه احساس مشترک آزادی داریم! اینجاست که معلوم می شود فرق غرب گراهای اصلاح طلب با غربزده های اصول گرا فقط در میزان پز دانشگاهی شان فقط نیست، بلکه در بی چشم و رویی هم هست! و تا شما دارد سرتان سوت می کشد و سرگیجه تان از این همه حماقت را درمان می کنید، غربزده های اصلاح طلب دلار را گران می کنند و از 38 تومان می کنند 64 تومان و کسی هم نمی فهمد که ماجرا چیست! چون همه دارند راجع به زندان علمی تخیلی صیدنایا می خوانند و نقاشی های هوش مصنوعی برای آن را تماشا می کنند و اصلا نمی فهمید که توی مملکت جر زنی رخ داده و دولت به نفع طبقه دلارخوار، یک نسخه داده که شب عید قرار است صدای تار و تنبورش بلند شود!!! ماجرای آلودگی هوا هم که دیگر یک حماقت عظیم است! آقا جان! همه دیگر می دانند که هوا توان جابجایی این همه آلودگی برآمده از سوزاندن سوخت های فسیلی را ندارد! چه برسد به اینکه شهر را چسبانده باشیم به یک رشته کوه بلند که یک فقره از قله هایش دماوند است! یا در یک دره تنگ جایش داده باشیم مثل خرم آباد و... این کار نیست که این آلاینده های سنگین را از روی سر ما ببرد. این ریزگردهای پرنده هم وقتی نروند، زمستان که می شود هوا وارونه می شود و هوای شهر گرم می شود و ابرها که می آیند، روی سر شهر متلاشی می شوند، به جای اینکه ببارند و... هزار درد و مرض دیگر! حالا این شهر عمودیِ متراکم، پرمصرف، در کنار کارخانه ها و پر از خودرو را چه کسی طراحی کرده؟ به اصلاح جناح بندی سیاسی امروز، غرب گرای اصلاح طلب! چه کسی آن را با شدت و افتخار ساخته؟ غرب گرای اصول گرا! بازنده آن کیست؟ مردمی که حماقت این طرح را ندیدند و به اولی باسواد گفتند و به دومی سردار سازندگی! در میان مدت اگر مردم نفهمند که ماجرا چیست، غرب گرای اصلاح طلب برنده است چرا که بخشی از پز روشنفکری اش در فحش دادن به جمهوری اسلامی است چرا که یک نسخه بومی برای ملت ایران است و یک کپی غربی با چشمان سبز و پوست سفید اروپایی نیست! و بازنده کیست؟ غرب زده اصول گرا، چرا که لباس کار همیشه تن اوست و متهم است که آنچه روی زمین گند زده، دست پخت اوست! پس خوش بحال غربزده اصلاح طلب که می تواند بزند زیر همه چیز و بگوید همش تقصیر نظام است و بدا بحال غربزده ای که اصول گراست و باید پای لرز خربزه ای که خرده است بنشیند! می دانم که بی نوا اصلا سوادش در این حد و حدود نیست که بداند اصلا چه بلایی سر خودش آورده، اما به هر حال عامل مباشر این توسعه چهل سال است که اوست و در نظام حقوقی هم عامل مباشر مجرم اول است! اما فراموش نکنیم که اگر جمهوری اسلامی فرو بریزد، غربی ها نه اینها را تحویل خواهند گرفت و نه آنها را! و نه اینکه یک تف کف دست ما مردم این سرزمین می اندازند! چون اینجا ایران است و ایران کلا جغرافیای خطر برای تمدن غرب است(که بحثش بماند سر جای خودش در ژئوپولتیک)! پس به فکر نجات از غربگرایی باشیم و سیاسی بازی امروز را پشت سر بگذاریم و بدون امید به غرب، دنبال پیدا کردن راه حل های بومی و درست باشیم. از این راه حلها جز نگون بختی پی در پی و ناامیدی از آینده چیزی در نمی آید. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 @tahlilisiyasiseraat @seraat_tahlil_siyasi
عاملیت «اسلامیت» در روابط! ✍صابر گل_عنبری یازدهمین اجلاس سران «کشورهای اسلامی در حال توسعه» معروف به «دی ۸» فردا در قاهره برگزار می‌شود. این مجموعه با شمول ایران، ترکیه، اندونزی، مصر، پاکستان، مالزی، نیجریه و بنگلادش شامل مهم‌ترین کشورهای اسلامی به استثنای عربستان است. بیست و هفت سال قبل مجموعه اقتصادی دی ۸ با ابتکار نجم‌الدین‌اربکان نخست‌وزیر اسلام‌گرای ترکیه تشکیل شد. «اسلامیت» انگیزه تشکیل این گروه بود و اربکان امید داشت که چنین پیوندی محملی برای ایجاد یک بلوک اسلامی قوی در جهان شود. از این رو نیز اهداف کلانی در همان نشست نخست در سال 1997 تعریف شد، مانند «صلح به جای درگیری»، «گفتگو به جای تقابل»، و«همکاری به جای استثمار» و... اما بعد از نزدیک به سه دهه نه تنها هیچ کدام از اهداف پیشگفته ترجمانی نیافته، بلکه اکثرا هم عکس آن‌ها اتفاق افتاده است. مثلا، رقابت بعضا تنش‌آلود میان ایران و ترکیه (دو عضو مهم این مجموعه) جز همکاری‌های موردی و جزئی به خاطر جبر همسایگی هیچ وقت به «همکاری راهبردی» ارتقا نیافته و در بحران سوریه به عنوان مهم‌ترین پرونده چالشی این چند دهه میان دو کشور نتوانستند با همکاری آن را حل و فصل کنند. مصر و ایران نیز (دو عضو این مجموعه) بعد از چهار دهه هنوز روابط دیپلماتیک رسمی ندارند و گروه دی ۸ هم در این سه دهه نتوانست این روابط را احیا کند. در کنار آن هم مناسبات اقتصادی کشورهای عضو دی ۸ نیز اگر پیشرفتی داشته، موردی و مولود روابط دو جانبه بوده است نه در چارچوب این گروه. این واقعیت نشانگر این است که «هویت اسلامی مشترک» هر چند به لحاظ نظری می‌تواند پیشرانی برای همگرایی باشد، اما تجربه عملی دی ۸ و سازمان همکاری اسلامی نشان می‌دهد که «اسلامیت» آن عاملیت نهادی و هدایتگر برای پی‌ریزی همکاری بنیادین میان دول اسلامی را نداشته و ندارد و «جنبه تشریفاتی» داشته و به تبع آن هم نشست‌های اسلامی از یک «دورهمی» فراتر نرفته است. این ناکامی محصول عوامل متعددی است: نخست این که «اسلامیت» نه یک مولفه بلکه صرفا مفهوم و عنوانی کلی است که در تعریف آن هم اتفاق نظری میان قدرت‌های بزرگ اسلامی وجود ندارد و آنچه بیشتر در جهت‌دهی به روابط فیمابین اثرگذار بوده، دریافت‌های پارادوکسیکال از این مفهوم و دسته‌بندی‌های برآمده از آن چون «اسلام وهابی»، «اسلام صفوی» و «اسلام عثمانی» (عثمانی‌گری) و غیره بوده است. اما عامل دوم این که تنظیم‌گر عمده روابط بین الملل و به ویژه میان دول عربی و اسلامی در جریان جنگ سرد غالبا مناسبات قدرت میان قدرت‌های بزرگ بوده و در دوره پساجنگ سرد نیز نظم تک‌قطبی آمریکا به شکلی مستقیم و غیرمستقیم جهت‌دهنده این روابط بوده است. از این منظر هم امروز هم‌پیمانی غالب بازیگران اسلامی با آمریکا نقش پررنگی در روابط خارجی آن‌ها دارد. با این حال، فضایی هم که برای عاملیت مستقل خود این کشورها وجود دارد، به دلیل رقابت‌ها و تنش‌های دیرینه و تعارض منافع غالبا در جهت معکوس «همگرایی اسلامی» عمل کرده است. عامل سوم هم این که در دنیای مدرن روابط بین‌الملل عاملیت مولفه‌های هویتی (چه قومیتی و چه دینی) در شکل‌دهی به این روابط تا حد زیادی کاهش یافته است؛ البته در این میان مولفه‌های قومی هنوز پررنگ‌تر از دیگر مولفه‌ها هستند. امروز منظومه «منافع» در ابعاد مختلف امنیتی، سیاسی و اقتصادی آن، نقش عاملیت اصلی را در تنظیم روابط دارد. البته منافع اقتصادی صدرنشین است و بدون وجود چنین منافعی، کشورها فاقد زبان مشترک مدرن برای خلق ارتباط عمیق خواهند بود و همین مولفه هم خود بسترساز منافع کلان ژئوپلیتیکی است و نه بر عکس مانند گذشته. در واقع ظهور بازیگرانی چون قطر و امارات معطوف به نقش کلیدی این مولفه است. اما همین عامل نیز در حقیقت در امتداد عامل دوم و هژمونی اقتصادی و امنیتی آمریکا قرار دارد. نقش این هژمونی آنجا نمایان می‌شود که وقتی بازیگری «عصیانگر» مانند ایران خارج از این منظومه بین‌المللی بازی می‌کند، این نظم با فشارهای سیاسی و تحریمی آن را پس می‌‍زند و حتی اگر هم برخی کشورها بخواهند، اما اجازه همکاری نمی‌دهد. در این زمینه مثلا کشوری اسلامی مثل آذربایجان همکاری با اسرائیل را بیشتر از روابط با ایران واجد منافع می‌داند. در چنین منظومه‌ای «اسلامیت جمهوری اسلامی» فاقد عاملیتِ لازم برای توسعه روابط -چه با این کشورها و چه بین اسلامی- می‌شود؛ اما «اسلامیت ترکی» و «اسلامیت عربستانی» در امتداد مولفه‌های پیشگفته به عنوان بازیگرانی «غیرعصیانگر» در نظم بین‌الملل قابلیت عاملیت مستقل آن‌ها را افزایش می‌دهد؛ گرچه همین اسلامیت نیز اگر خارج از همان نظم بازی کند در انزوا قرار می‌‎گیرد. کما این که «اسلامیت» در ابربحران غزه در سایه سه مولفه یاد شده جهت‌دهنده روابط و منافع دول اسلامی عملا فاقد هر گونه کارکردی برای حل آن بود. @tahlilisiyasiseraat