#رهبر_معظم_انقلاب
پیامبر اکرم به امیرالمؤمنین فرمود: «یا علی! آن روزی که به تو ضربتی میزنند و این ضربت، به شهادتت منتهی خواهد شد، صبر تو چگونه خواهد بود؟» امیرالمؤمنین عرض کرد: «یا رسول الله! این موضعِ صبر نیست؛ این موضعِ شُکر است.» کسی که در راه خدا به شهادت میرسد، بزرگترین شاکر خدا برای این حادثه، خود اوست؛ زیرا که چنین نعمت بزرگی را خدای متعال به او داده است.
۱۳۷۸/۰۳/۰۳
#ضربت_خوردن_حضرت_علی_علیهالسلام
028_Jahad_Ba_Nafs_aminikhaah.ir.mp3
6.92M
💠 حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
«هر روز سعی کنید یک حدیث از کتاب #جهاد_با_نفس را مطالعه کنید و سعی نمایید به آن عمل کنید؛ بعد از یک سال خواهید دید که حتماً عوض شدهاید؛ مانند دارویی که انسان مصرف کند و بعد از مدتی احساس بهبودی میکند».
عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ: الْمُؤْمِنُ يُنْصِتُ لِيَسْلَمَ وَ يَنْطِقُ لِيَغْنَمَ لَا يُحَدِّثُ أَمَانَتَهُ الْأَصْدِقَاءَ وَ لَا يَكْتُمُ شَهَادَتَهُ مِنَ الْبُعَدَاءِ وَ لَا يَعْمَلُ شَيْئاً مِنَ الْخَيْرِ رِيَاءً وَ لَا يَتْرُكُهُ حَيَاءً إِنْ زُكِّيَ خَافَ مَا يَقُولُونَ وَ يَسْتَغْفِرُ اللَّهَ لِمَا لَا يَعْلَمُونَ لَا يَغُرُّهُ قَوْلُ مَنْ جَهِلَهُ وَ يَخَافُ إِحْصَاءَ مَا عَمِلَهُ.
#جهاد_با_نفس
#وسائل_الشیعة
#مصطفی_امینی_خواه
جلسه بیست و هشتم
سخنرانی کامل شب 19 رمضان 1398 (2).mp3
18.23M
#سخنرانی_کامل
شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ۱۳۹۸
[ حجت الاسلام عالی ]
شب هجدهم.mp3
31.72M
🎧 استاد میرباقری | سخنرانی شب هجدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰، در حسینه آیتالله حقشناس(ره)
فرازی از وصیت نامه شهید محمد هادی ذوالفقاری:
بچه های ایران و عراق! من دیر فهمیدم و خیلی گناه و کارهای بیهوده انجام دادم . یکی از دلایلی که به #نجف آمدم همین بود که پیشرفت کنم.
نجف شهری است که مثل #تصفیه_کن است که گناه ها را به سرعت از آدم می گیرد و جای گناهان ثواب می دهد. این مولای ما خیلی مهربان است.
مرا در #وادی_السلام دفن کنید. دوست دارم نزدیک امام باشم.
#وصیت_نامه_شهدا
#وصیت_نامه_موضوعی
#وصیت_نامه_شهید_ذوالفقاری
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
#شهدا_و_امام_علی (ع)
💟 استاد صفایی رحمة الله علیه روزی در اثر سیره رسیدگی اش به افراد و اهتمامش به حل مشکلات دیگران، دچار قرض شدیدی شد.
💟 به منزلشان که رفتیم، قدری در فکر بود. سپس برخاست و رفت. بعضی از دوستان گفتند: استاد گفته اند: اگر خیلی مستأصل شدم، خانه را می فروشم.
💟 در همین موقع یکی از دوستان که معمولاً خودش کمک می گرفت، وارد شد. وقتی پرس و جو کرد و مشکل حاج شیخ را شنید، گفت: من پولی دارم و حالا به آن نیاز ندارم.
💟 استاد بعد از ساعتی برگشت و خبر گشایش داده شد. یکی از بچهها پرسید: کجا رفتید⁉️
💟 پاسخ داد: حرم حضرت معصومه سلام الله علیها. پرسیدند: برای گشایش در قرضتان⁉️
💟 حاج شیخ جواب داد: نه! برای این مسأله در مسیر، سر قبر مادرم رفتم.
💟 من این مسائل کوچک را از اهل بیت علیهم السلام نمی خواهم،از آنها باید خودشان را خواست.
📚 مشهور آسمان، ص 85