↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.
🔸اسم موصول🔸
🔻یکی دیگر از اقسام موصول مشتر
"ال"موصوله هست،که بر "صفت صریح" وارد میشود🔻
#منظور از "صفت صریح" اسم فاعل،اسم مغعول و صفت مشبهه ای است که علم نشده اند و بر وصفیت خودشان باقی مانده اند.
#صفت صریح، به همراه مرفوعش از قِسم "شبه جمله" هستند که"صله"واقع شده اند،
مثل اِشْتَهَرَ الْکاتِبُ که"ال" اسم موصول مشترک و کاتب "صله"آن،و ضمیر عائد به موصول "هو"ای که مستتر شده است در کاتبُ.
🔻قِسم دیگر از اقسام موصول مشترک "ذو" است که برای عاقل و غیر عاقل به کار برده
میشود مثل رَایْتُ ذو تَعَلَّمَ،یا رایتُ ذوتَعَلَّمَت...
که "ذو" مبنی بر سکون مقدره بر واو که در مثال ما مفعول به است.
#خلاصه صفحه ٢٩۵ تا ٢٩٧
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.
🔸اسم موصول🔸
🔺یکی دیگر از اقسام موصول مشترک"ذا" است،که برای "عاقل" و "غیر عاقل" می آید،مثل ماذا رایتَهُ،ماذا رایتها،ماذا رایتهما و..
و مثلِ مَن ذا رایتهُ،مَن ذا رایتها،رایتهما و.....🔺
#کلمه ی "ما" و "مَن"،اسم استفهام مبنی بر سکون مبتدا،ودر محل رفع هستند،و کلمه ی "ذا" اسم موصول،مبنی بر سکون،خبر و در محل رفع است.
#نکته مهم،"ذا" موصوله نیست مگر با "سه" شرط زیر.
🔹١.مقدم شود بر او"ما"و"مَن" استفهامیه،بنابر این "ذا رایتُه" صحیح نیست.🔹
#ذا غالبا برای عاقل استعمال میشود اگر بعد از "مَن" بیایید و اگر بعد از "ما" استفهامی بیاید غالبا برای غیر عاقل است.
🔹٢."ذا" با "مَن" یا با "ما"ترکیب نشود(یعنی هر یک از آنها مستقل باشند)🔹
🔹٣.ذا اسم اشاره نباشد.
#نکته،وقتی"ذا"اسم اشاره باشد بعد از او مفرد می آید ولی وقتی اسم موصول باشد بعد او جمله می آید.
مثل "ماذا الکتابُ" و " من ذا الشاعر"
#خلاصه صفحه ٢٩٧ تا ٢٩٩
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.
🔸اسم موصول🔸
🔻نکاتی در خصوص"ذا"🔻
#دانستیم که "ذا"گاهی ترکیب میشود با "ما"و "من"استفهامیه،و نشات میگیرد از این ترکیب کلمه ی واحدی در معنای استفهام
مثل "ماذا التوانی"،در ترکیب مثال گویم"ما ذا"مبتدا ومبنی بر سکون محلا مرفوع،
"التوانی"خبر و تقدیرا مرفوع...در توصیف ذا گویم که او ملغای حکمی شده است نه تقدیری.
#منظور از الغای حکمی،این است که از نظر حقیقت و نفس الامر هستش اما از نظر ترکیب با غیر و عدم استقلال غیر موجود محسوب میشود.
#اما الغای حقیقی،در خصوص خود کلمه است که زائد واقع شده است و با کلمه ای ترکیب نشده است که با هم یکی شده باشند و جایز است حذف و ابقاء آن که احکام خاصی دارد مثلِ
🔻١.کلمه "ذا" در الغای حقیقی هیچ محلی از اعراب ندارد،و هیچ نقشی نمیپذیرد،اما در الغای حکمی جزئی از کلمه است که مبنی بر سکون است،و در محل "رفع" "نصب" یا "جر" واقع میشود.🔻
🔻٢.در الغای حقیقی تقدُم "من یا ما"در اول جمله واجب است بخلاف الغاء حکمی که مقدم شدن"من و ما"در اول جمله جایز است
مثل ما ذا فَعَلْتَ یا فَعَلْتَ ماذا🔻
🔻٣.در الغای حقیقی "الف ما استفهام" در حالت جری حذف میشود مثل "عَمَّ ذا"بخلاف الغای حکمی که الفش حذف نمیشود در حالت جری🔻
#خلاصه صفحه ٢٩٩ تا ٣٠٠
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.
🔸اسم موصول🔸
#در مثال"ماذا اَکَلْتُ اَ تُفاحا ام بُرتقالا"،اگر "تفاحْ" و"برتقالْ" را به "نصب" بخوانیم بدل هستند از "ماذا"که مفعول مقدم اَکَلْتُ است،و در این صورت "ذا" مُلغی شده است،اما اگر"تفاحْ" و"برتقالْ"را به "رفع" بخوانیم بدل هستند از "ذا" که خبر ما استفهام است و در این صورت "ذا" ملغی نشده است.
#یکی دیگر از اسماء موصول مشترک"اَیُّ" است.
مثل یَسرنِی اَیٌّ هو نافعٌ یا اَیٌّ هُن نافعاتٌ.
#اَیُّ در یک حالت مبنی است، و آن یک حالت این است که اضافه شود،و صدر صله آن ضمیرِ مبتدا یست که حذف شده.
مثل یَسرنی اَیُّهم نافعٌ که در اصل یَسرنی اَیُّهم "هو" نافعٌ بوده است.
#اَیٌّ در غیر مورد بالا👆 معرب است مثل جایی که
١.اضافه شود و صدر صله آن حذف نشود."یَسرنی اَیُّهم هو نافع"
٢.اضافه نشود چه صدر صله ذکر شود چه نشود مثل "یَسرنی اَیٌّ هو نافع یا یَسرنی اَیٌّ نافع"
٣.اگر صدر صله "اسم"یا "فعل" باشد.مثل " تزور ایُّهم محمدٌ مکرمُه" یا ایُّهم یتسامی بنفسه..
#خلاصه صفحه ٣٠٠ تا ٣٠٢
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.
🔸انواع "اَیُّ"🔸
🔻١.موصوله،از ویژگی های این نوع از ایُّ این است که دائم الاضافه است و مضاف الیه آن غالبا معرفه است،و بهتر اینکه عامش مستقبل و مقدم باشد.(سابقا بحثش گفته شد)
#لغتی وجود دارد که این نوع از ایُّ رو صرف میکنند و میگویند ایّ ایّان ایٌون ایّة ایّتان ایّات که در این صورت موصول مشترک نیست بلکه موصول مختص است و معرب محسوب میشود.
🔻٢.اسم شرط معرب و دائم الاضافه به معرفه یا نکره
مثل ایُّ حکیم تصادقْ اَصادِقْ /ایُّ الاشرافِ تسایرْ اسایرْ.
🔻٣.اینکه اسم استفهام باشد که معرب و مضاف باشد یا به نکره و یا به معرفه.
مثل ایُّ کتاب تقرٵه.؟/ایُّ الرجال احق بالتکریم.؟
🔻۴.صفتی است که دلالت میکند بر اینکه موصوف به نهایت مدح یا ذم رسیده
مثل رایت عالما ایَّ عالمٍ/رایتُ خائنا ایَّ خائنٍ
🔻۵.حال است اگر بعد از معرفه بیاید و دلالت میکند بر رسیدن صاحبش به نهایت "مدح" یا "ذم" مثل رایتُ زیدا ایَّ خطیبٍ.دیدم زید را در حالی که به نهایت خطیب بودن رسیده.
🔻۶.ایُّ "وصلیه" یعنی چیزی که بین"یا" نداء و منادا"ال" دار واقع میشود مثل یا ایُها الانسانُ.
#خلاصه صفحه ٣٠٢ تا ٣٠۵
@talcheslkotob
هدایت شده از الهُمَ صَلِ علیٰ محمد و آل محمدٍ
Voice 001.m4a
زمان:
حجم:
5.96M
#پیشنهاد دانلود🙏🙏🙏.
#توضیح و تبیین آیه"۵۴"سوره مبارکه "انعام"
استاد سیفی"
"حوزه علمیه ایوان"
١٣٩٧/٩/٢٠
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.
🔹نکات پایانی در خصوص "اسم موصول"🔹
☆۱.تمام اسماء موصول مختص "مبنی" هستند
جز مثنی ها(اللذان،اللتان)،که اعراب مثنی را میگیرند.[رفع به الف،نصب و جر به یاء]
☆۲.تمام اسماء موصول عام(مشترک) نیز "مبنی" هستند،جز "ای"که فقط در یک حالت مبنی بود که گفته شد.
#در خصوص "ال" موصول اعراب بر روی صفت صریح وارد میشود و نمیگویم "ال" مبنی یا معرب است.
مثلا اِنَّ الناصرَ هو علیٌ که گفته میشود الناصرَ اسم اَنَّ است.گرچه بعضی گفته اند "ال" موصول اسمی به خاطر شباهت با "ال" حرفی اعراب نمپذیرد و مبنی است و اعراب بر صله ی آن(صفت صریح) وارد میشود.
#منظور از "صفت صریح"اسم فاعل،اسم مفعول و یا صفت مشبهی است که علم نشده و صله ال واقع شده اند.
#خلاصه صفحه ۳۰۷ تا ۳۰۹
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.
🔹صِلَه موصول و رابِط🔹
🔻تمام "مصولات" چه اسمی و چه حرفی "مبهم"هستند و برای رفع"ابهام" نیاز به "صله" دارند🔻
#صله بر دو قسم است "جمله"(چه اسمیه چه فعلیه) و "شبه جمله"
مثال:ادفع بِالَّتِی هِـیَ احسنُ،اَلّذِی قام ابوه،اَلّذِی فی الدار.
#شرایط جمله "صله"
★۱.جمله لفظا و معنیً"خبری" باشد و برای "تعجب" نباشد.
#گاهی در خصوص موصول حرفی "اَنْ" صحیح است که "صله" آن به صورت جمله "طلبی" باشد، مثل"کَتَبْتُ لاخِی باَن داوِم علیٰ اداءِ واجبِک"
★۲.معنای"صله" نزد "مخاطب" مشخص باشد،یا معنای آن نزد مخاطب مثلِ مشخص باشد.
🔻مثال اول،اکرمت الذی قابَلَک صباحاً(اکرام کن اون شخصی که صبح مهمانت هست) زمانی که مهمان نزد مخاطب معین باشد.🔻
🔻مثال دوم،فَاَوحیٰ الیٰ عبدِه ما اَوْحیٰ(منظور علم و حکمت زیادی به او وحی کردیم).🔻
★۳."صله"برای موصلات"اسمی" مشتمل برضمیری باشد که بر میگردد به موصول.
#اگر موصول "مختص" باشد،ضمیرعائد دقیقا مطابق با موصول می آید ولی اگر موصول "مشترک" باشد "ضمیر"به دو صورت میتواند بیاید،"مراعات لفظ و مراعات معنی"
#گاه اسم ظاهر در محل ضمیر می آید،در این صورت بی نیازیم از ضمیر عائد مثل "أشکر علیاً الذی نَفَعَک علمُ علیٍ(علمُه) "
#خلاصه صفحه ۳۰۹ تا ۳۱۳
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.
🔹ادامه شرایط "جمله صله"🔹
★۱."جمله صله" باید بعد از موصول بیاید وجوبا.
★۲."این جمله"دقیقا باید مباشرتا و بعد از موصول بیاید و "فاصل اجنبی" بین اسم موصول و جمله صله نباشد.
# فواصل زیر بین "اسم موصول" و "جمله صله" جایز است.
أ.جمله قسم،مثل غاب الذی "والله" قام ابوه.
ب.جمله ندا،به شرط مقدم شدن ضمیر مخاطب بر آن مثل "انت الذی یا حامد تقرئ الدرسَ.
ج.جمله معترضه "والدی الذی "اطال الله عمره" یقوم
د.جمله حال،مثل قَدَمَ الذی و هو محسنٌ ینصرُ
و آخرین فاصل "کان زائده" است،مثل کرمتُ الذی کان قام ابوه.
★۳."جمله صله" نباید با "لکن" و "حتی" شروع شود بنابر این "صحیح نیست" کَتَبَ اَلْذِی لٰکنَّه غائبْ و همچنین صحیح نیست،تَصَدَّق الذی حتی ما له قلیلٌ..
★۴.نباید"صله"برای تمام افراد معلوم باشد،پس صحیح نیست"قام الذی فَمُه فِی وجهِه"
#خلاصه صفحه ۳۱۴ تا ۳۱۶
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.
#زمانی که "اسم موصول" خبر باشه از مبتدایی که آن مبتدا،ضمیر "متکلم" یا ضمیر "مخاطب"باشد،در ضمیر عائد به اسم موصول "تکلم" و "غیبت"جایز است،
مثال:انا الذِی حَضَرْتُ یا انا الذی حَضَرَ
انتَ الذِی ذَهَبْتَ یا انتَ الذِی ذَهَبَ
#همچنین اگر مبتدا "ضمیر متکلم" یا "ضمیر مخاطب" باشد و خبر آن موصوف شود به اسم موصول،در ضمیری که "عائد" است به موصول دو وجه جائز است مثال:انا الرجلُ الِذی ضربتُ یا انا الرجلُ الذی ضَرَبَ.
#در هر دو مثال خبر "الرجل" است که صفت آن "اسم موصول" است.
#حالت سابق در صورتی است که
مبتدا تشبیه نشده باشد به خبر که اگر چنین باشد فقط "غیبت" جایز است مثل"انا فی الشجاعه الذی هزم الرومان".
#★در صورتی که "اسم موصول" تابع منادی ایُ و ایةُ شود،فقط غیبت جایز است،پس صحیح نیست "یا ایُها الذِی ضَرَبْتَ"
هر چند عده ای در این صورت نیز هر دو وجه از ضمیر(متکلم،غیبت) را جایز میدانند.
#خلاصه صفحه ۳۱۶تا ۳۱۸
@talcheslkotob