↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.🔹زیادةٌ و تفصیل🔹
💥أ-لاتَ در بعضی استعمالات قدیمی به صورت مُهمَل(بی عمل)وارد شده است،در این صورت دلالت بر نفی مُجرد دارد،البته این استعمال سَماعی است،و امروزه چنین استعمالاتی نداریم
مثل"یَبغِی جوارُک حینَ لاتَ مجیرٌ"
#لاتَ حرف نفی مجرد،مجیرٌ فاعل برای فعل محذوف یا مبتدایست که خبر آن حذف شده است.
💥ب-حکم عطف بر خبر "لاتَ" چنین است که اگر عاطف از مواردی باشد که مابعدش مثبت است(مثل بَلْ و لکنْ)،فقط رفع جایز است مثلِ"لاتَ حینَ سامةٍ بلْ حینُ صبرٍ"
ولی اگر عاطف اقتضا ندارد که ما بعدش مثبت باشد(مثل واو)،هم رفع جایز است و هم نصب
مثلِ"لاتَ حینَ راحةٍ و حینَ یا حینُ استجمامٍ"
💥ج-هَنَّا که اسم اشاره و ظرف مکان است در استعمالات قدیمی بعد از"لاتَ" آمده مثل"حَنَّتْ نوارُ و لاتَ هَنَّا حَنّتْ"
#لاتَ،حرفی برای مجرد نفی و مُهْمَل،"هَنَّا"خبر مقدم،حَنّتْ فعل و فاعل،که بر این فعل"أنْ مقدره"وارد شده،و او را تاویل به مصدر برده و محلا مرفوع مبتدای موخر است.
#خلاصه صفحه ۴۹۴ تا ۴۹۵
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.🔹ورود باء زائده بر خبر حروف مشبهة بلیسَ🔹
💥گذشت که"باء الزائده"بر خبر افعال ناقصه در صورتی که منفی باشد وارد میشود البته غیر"مازال و اخواتش"
و گفتیم بیشتر جایگاه ورود "باء زائده" خبر لیسَ است.
💥اکنون میگویم از بین حروف مشبهة بلیس،بیشترین جایگاهی که "باء زائده" می اید،خبر "ما" است مثلِ"مَا رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ"
#گاه بر خبر"لا عامله" هم باء زائده می آید،درسایر موارد ورود "باء زائده" سماعی است.
#خلاصه صفحه ۴۹۵ تا ۴۹۶
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.🔹زیادةٌ و تفصیلٌ🔹
💥أ.از جمله اقسام عطف،عطف بر توهم است،مثلِ "لِیسَ زیدٌ عالماً و شاعرٍ"
علت جر "شاعرٍ"به این خاطر است که توهم شده بر"عالماً"حرف جری وارد شده،و شاعرٍ به آن "عالمٍ" که توهم شده،عطف شده است.
#مصنف:بسیار عجیب است چیزی که واقعا وجود ندارد،آن را فرض کردند،و برای او اثر قائل شدند،مثلِ باء حرف جر،که بر عالماً وارد نشده بود،
در ادامه میفرماید:واجب است از چنین عطفی صرفه نظر نمود، و اگر در اسلوب قدیم از چنین عطفی استفاده شده،به همان مواردش اکتفا کنیم و این عطف را قیاسی ندانیم.
💥ب.زمانی که بعد از خبرِ"لیسَ"یا خبر"ما" اسم مشتق و معطوفی ذکر شود،سه صورت دارد.
🌟۱.اسم مشتقی که عطف شده بر خبر این دو(ما و لیس)،وصف "عاملی" باشد که معمول "سببی" ای دارد،مثلِ"لیسَ المستعمرُ أمیناً و لا صادقاً وعدُه"
#در صادقاً علاوه بر نصب،جَر نیز جایز است بنا بر عطف بر توهم،اگر صادق را به صورت منصوب یا مجرور بخوانیم،اسم مرفوع بعد"فاعل" است.
و همچنین رفع صادق جایز است،بنا بر اینکه "مبتدا وصفی" باشد و مابعد فاعل بی نیاز کننده از خبر،یا اینکه "خبر مقدم باشد" و اسم مرفوع "مبتدای موخر" باشد.
🌟۲.معطوف به خبر وصفی باشد و بعد این وصف،اسم اجنبی بیاید، مثلِ"لیس محمودٌ حاظراً و لا غائباً حامدٌ"،کلمه غائباً عطف شده به حاظراً و کلمه حامدٌ عطف شده به کلمه محمودٌ
#جایز است که،این وصف،مرفوع و خبر مقدم شود و"اسم اجنبی"مبتدای موخر شود،و جمله دوم عطف به جمله اول شود.
🌟۳.در صورتی که این وصف،قبلش ما شبیه به لیس باشد و بعدش اسم اجنبی باشد،واجب است این وصف را رفع بدهیم و اسم اجنبی مبتدا موخر است،چه خبر"ما"مجرور باشد چه منصوب،مثلِ"ما محمودٌ حاظراً یا بحاظرٍ و لا غائبٌ حامدٌ"
#منظور از سببی یعنی اسم بعد از وصف ضمیری یا مثل ضمیری داشته باشد،منظور از اجنبی،این است که اسم خالی از ضمیر باشد.
#خلاصه صفحه ۴۹۶ تا ۵۰۰
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.🔹المسألة ۵۰ افعال المقاربَةِ و افعال الشروعِ و افعال الرجاءِ. 🔹
💥.ابتدا "افعال مقاربه" که سه فعل هستند،بررسی میشون(کادَ،کَربَ و أوشکَ)این افعال ناقصه و ناسخه هستند،عملشان رفع به اسم و نصب به خبر است،و مادامی که ناقصه هستند هیچ احتیاجی به "فاعل" یا "مفعول به" ندارند.
#معنای این افعال،نزدیکی حصول خبر برای اسم است مثلِ"کادَ زیدٌ یَکْتُبُ َ،نزدیک است که زید بنویسد"
💥خبر افعال مقاربه،باید شرايط زیر را داشته باشد،
💥۱.فعل مضارع که مرفوعش(فاعل یا نائب فاعل)،ضمیر غائبی هست.
💥۲.این مضارع مسبوق به "أَنْ"مصدریه باشد البته همراه فعلِ"اوشکَ"و غیر مسبوق به "أَنْ"مصدریه همرا دو فعل"کادَ و کربَ"
#خیلی نادر است،خبر این افعال به صورت جمله "غیر مضارع"باشد.
#عمل افعال مقاربه،فقط در خصوص فعل ماضی نیست بلکه در مشتقات این افعال نیز این عمل وجود دارد،مثل مضارع برای کادَ(یکاد)و مضارع و اسم فاعل برای أوشکَ(یوشِک،موشکٌ).
💥استعمال"کادَ و کربَ"اکثراً به صورت ناسخ هست،اما "اوشک"جایز است که گاهی به صورت"تامه"استعمال شود به شرطی که فاعل آن"أَنْ مصدریه ای باشد که بعد او فعلی می آید،و مرفوعِ فعل ضمیرِ مستتر است،مثلِ"أوشَکَ أنْ یَنْصُرَ زیداً"
#درصورتی که أَوْشکَ "تامه"استعمال شود،شکل واحدی دارد و ضمیری به او متصل نمیشود،مثلِ"القویانِ أَوْشکَ أنْ یَتْبَعا" یا القویات أَوْشکَ أنْ یَتْبَعْنَ" اما اگر ناقصه استعمال شود،به او ضمیر متناسب با مبتدا متصل میشد،و گفته میشد مثلا،"القویات أَوْشکْنَ أنْ یَتْبَعْنَ"
💥اگر بعد از أَوشَکَ،مضارعِ منصوبی بیاید که اسمِ ظاهری را رفع داده است،"تامَه" و یا "ناقصه" بودنش جایز است،مثلِ"أوشَک أَنْ یفوزَ القویُّ"
#خلاصه صفحه ۵۰۰ تا ۵۰۳
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.🔹زیادةٌ و تفصیل🔹
💥أ-"کادَ" اگر"نفی"بر او مقدم شود،منفی میشود و اگر نفی مقدم نشود،معنایش مثبت است،مثلِ"کادَ زیدٌ یکتُبُ"(زید نزدیک است که بنویسد) و اگر گفته شود"ما کادَ زیدٌ یکتُبُ"(نزدیک نیست که زید بنویسد).
💥ب-افعال مقاربه از اخوات "کان ناسخه" محسوب میشوند،ولی افعال مقاربه مخالفتهای زیر را با"کان"دارند.
۱.هرگز خبر افعال مقاربه بر خودشان مقدم نمیشود.
۲.اگر خبر همراه با"أنْ مصدریه"باشد،جایز نیست خبر بین این افعال و اسم بیاید،و اگر خبر همراه با"أنْ مصدریه نیاید،وسط آمدن خبر جایز است.
۳.جایز است حذف خبر"کادَ" در صورت علم،و این در خبر "کادَ" کثیر است و در خبر کان کم است،هر چند جایز است.
۴.افعال مقاربه حتما خبرش جمله مضارع است،و این جمله ضمیری را "رفع" داده که به اسم بر میگردد.
۵.فعلی از افعال مقاربه زائد واقع نمیشد.
💥ج-بعضی نحوی ها،معتقدند که"أوشَکَ"از افعال مقاربه نیست بلکه از افعال رجاء است،ولی قول اصح این است که "أوشَکَ" از افعال مقاربه است.
#خلاصه صفحه ۵۰۳ تا ۵۰۵
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.🔹افعالُ الشروع🔹
💥معنای افعال شروع این است،که اسم شروع نموده به معنای خبر و تازه این اسم به خبر مشغول شده است،مثلِ"أنشأ زیدٌ أنْ یَکْتُبَ"(زید شروع به نوشتن کرد)
#مشهور ترین افعال شروع:شرع-أَنشَأَ-طَفِقَ-أَخَذَ-عَلِقَ-هَبَّ-قامَ-هَلْهلَ-جعلَ.
💥غیر از طَفِقَ و جَعَلَ،که مضارع دارند،سایر افعال فقط به صورت ماضی استعمال شده اند،عملشان،دائما "رفع به اسم" و "نصب به خبر است"،این افعال هم از اخوات"کانَ"محسوب میشوند.
💥خبر افعال شروع جمله"مضارع"است که ضمیری(چه فاعل،چه نائب فاعل) را رفع داده،و این فعل مضارع، هرگز بر او "أنْ" ناصبه مقدم نمیشود،"تاخیر" این خبر و یا "وسط"آمدنش بین"فعل و اسم" جایز نیست،و حذف خبر در صورتی که دلیلی باشد جایز است.
#بعضی از این افعال،با اینکه برای شروع هستند ولی به صورت"تامه"استعمال میشوند،مثل فعل"شَرَعَ"
#خلاصه صفحه ۵۰۵ تا ۵۰۶
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.🔹افعالُ الرجاء🔹
💥معنای افعال رجاء،امیدواری حصول خبر برای اسم است،مشهورترین این افعال،عسی،حَرَی و اخْلَولقَ است.
💥عمل این افعال.
این افعال "جامد" و در لفظ،"ماضی" هستند،و غالبا ناسخ هستد که رفع به اسم و نصب به خبر میدهند.
#خبر این افعال مضارع منصوب به"أَن" و فاعل این مضارع ضمیر مستتر است و البته در عسی جایز است که خبر مسبوق به "أَن"نباشد همانطور که جایز است این خبر فاعلش اسم ظاهر باشد مثلِ"عسیٰ الوطنُ یدومُ عزّه"
💥حکم این افعال.
#تقدیم این"افعال"بر معمولشان واجب است،پس صحیح نیست تقدیم معمولِ این افعال یا تقدیم یکی از این معمول ها بر این افعال.
#واجب است طبق یک نظر تاخیر خبر مسبوق به"أَنْ"
#حذف خبر به کمک دلیلی،جایز است.
#غالبا استعمال این افعال به صورت ناقصه است،اما جایز است،"عسی" و "اخلولقَ" به صورت تامه استعمال شوند،و فاعلشان،"أنْ"مصدریه و "فعل مضارع" بعد باشد،در صورت تامه بودن این افعال،به آنها ضمیر ملحق نمیشود مثلِ"الرجلانِ عسیٰ انْ یَقُوما" یا "الرجالُ عسیٰ أنْ یقُوموا"
و در صورت ناقصه بودن،به عسی یا اخلولقَ ضمیر مطابق با اسم ملحق میشود.
#اگر فاعلِ فعل مضارع "اسمِ ظاهر" باشد،در عسیٰ یا اخلولقَ تامه بودن یا ناقصه بودن،جایز است.
#خلاصه صفحه ۵۰۶ تا ۵۰۹
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.🔹زیادةُ و تفصیل🔹
💥الف-اگر،اسمِ ظاهری #مقدم شود بر عسیٰ،اخلولَقَ و أوْشَکَ،مثلِ"الصدیقُ عسیٰ أنْ یَحْضُرَ "دو ترکیب" جایز است
۱."أَنْ یَحْضُرَ"،تاویل به مصدر میرود فاعل برای عسیٰ و در این صورت،"عسیٰ" فعل تامه است،و جملهِ"عسیٰ أَنْ یَحْضُر" خبر برای "الصدیق" است،و در عسیٰ،ضمیر مستتر وجود ندارد.
۲.این افعال ناقصه باشند،در این صورت مشتمل بر ضمیرِ مستتری هستند،که عائد است به مبتدای سابق،و در جنسیت(تذکیر،تانیث) و افراد(مفرد،مثنی،جمع)،مطابق هستند با اسمِ مقدم.
مثلِ"النساءُ عسینَّ أنْ یَحْضُرْنَ"
اما اگر #اسم ظاهر،موخر شود،بر این افعال،مثلِ"عسیٰ أنْ یَحْضُرَ الولدُ"،چهار ترکیب جایز است.
۱.اسم موخر با وجود تاخیرش،مبتدا باشد،عسیٰ فعلِ ماضیِ تام،و فاعلش"أَنْ یَحْضُرَ"است
۲.اسم موخر با وجود تاخیرش،مبتدا باشد،و عسیٰ فعل ماضی ناقص،اسم او مستتر،و خبرش" أَنْ یَحْضُرَ"است.
۳.عسیٰ فعل تامه باشد،و مابعدش(أنْ یَحْضُرَ والدٌ)،فاعل برای عسیٰ باشد،و البته والدٌ فاعل هست برای یَحْضُرَ.
۴.عسی فعل ناقصه،و اسم آن "والدٌ" و خبر آن"أَنْ تَحْضُرَ"
#اخلولَقَ و أَوشَکَ،نیز،دقیقا مانند،عسیٰ هستند.
#خلاصه صفحه ۵۰۹ تا ۵۱۰
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.🔹زیادةُ و تفصیل🔹
💥ب-مقدم شدن خبرِ افعال رجاء بر این افعال جایز نیست،و اگر خبر مقرون به"أنْ" باشد "وسط آمدن "خبر بین اسم و این افعال هم،جایز نیست،و همچنین در صورت "علم"به خبر "حذف" خبر جایز است.
#افعال رجاء "صله"شدنشان صحیح نیست جز عسی.
#عسی غالبا برای امیدواری حصول خبر برای اسم می آید،و البته گاهی برای اشفاق(ترس از وقوع مکروه) نیز میآید،مثلِ"عسیٰ أنْ تَکْرهوا شیاً"
💥ج-اگر اسم عسیٰ،ضمیر رفعِ متکلم یا مخاطب باشد،فتحه"سین" و کسرش،صحیح هست.
مثلِ"عَسَیْتُ یا عَسِیْتُ،گرچه "فتحه" مشهورتر است.
💥د-در هر ترکیبی که بعد عسیٰ،ضمیر منصوبی آمده،مثلِ"عسانِی،عساکَ،در این صورت،عسیٰ،حرفی است برای "رجاء" به معنای لَعلَّ و مثل آن عمل میکند،و البته جایز است اعتبار عسیٰ به صورت سابق(از اخوات کانَ باشد)،و این ضمیر در محل رفع باشد به عنوان اسم عسی،گرچه اعراب اول(حرف به معنای لعلَّ) بهتر است.
💥هـ،در مثلِ"عسیٰ أنْ یَتَلطفُ الطبیبُ معَ المریضِ"،نحوین،واجب میکنند که ”الطبیبُ" فاعل برای”یَتَلطف“ُ باشد،و مبتدا مؤخر و یا اسم عسیٰ بودنش را،جایز نمیدانند،و دلیلشون این است اجنبی در صله ی أَنْ،جایز نیست.
#اگر ”الطبیبُ"رافاعلِ”یَتَلطفُ“،ندانیم،او غریبه از صله أنْ میشود،که این درست نیست.
#آیه شریفه"عَسَىٰ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا"نیز مانند مثال فوق است،یعنی ”رَبُّكَ“،فاعل برای”يَبْعَثَكَ“است،و اعراب دیگری ندارد.
💥و-از جمله استعمالات صحیح،وقوعِ لفظ حریً(اسم منونی که همیشه مفرد است)مثلِ"الصانِعُ حَریً أنْ یُکْرمَ"یا ِ"الصانِعانِ حَریً أنْ یُکْرمَ" و یاِ"الصانِعونَ حَریً أنْ یُکْرمَ"
#لفظ حریً در تمام استعمالات سابق،مصدر فعل تام است،(حَرِی-یَحرِی)
#خلاصه صفحه ۵۱۰ تا ۵۱۳
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.🔹المسألة ۵۱،الحروفُ الناسخةُ”إنَّ“و أخولتُها🔹
💥منظور از "حروف ناسخه" هفت حرفِ(إنَّ،أنَّ،لکنَّ،کأنَّ،لَیْت،لَعلَّ و"لا نفی" جنس که بابِ مستقلی دارد)
#ابتدا إنَّ و اخوات آن.
همه ی این حروف بر "مبتدا و خبر"داخل میشوند،که مبتدا را "منصوب"میکنند و خبر به حالت رفعش باقی میماند.
#معنای این حروف،إنَّ و أنَّ برای تاکید،لٰکنَّ برای استدراک،کأنَّ برای تشبیه،لیت برای تمنی(آرزو کردن)،لعلَّ برای ترجی(امید وصول اسم به خبر)،و گاه نیز برای إشفاق(امر مکروه) می آید.
💥معنای استدراک:
شرط است که لٰکِنَّ،بین"دوجمله"واقع شود که نوعی اتصال معنوی باهم دارند
حکم پس از «لٰکنَّ» با حکم ماقبل آن مخالف است؛ مثلِ"مَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَٰكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا"
#ترجمه:سلیمان کفر نورزید اما آن شیطان صفتها،کفر ورزیدند.
#لٰکِنْ:که نون آن ساکن است،از اخوات "إِنَّ" نیست و البته حرف ناسخه هم نیست،گرچه حرفی است برای استدراک.
#خلاصه صفحه ۵۱۳ تا ۵۱۸
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.🔹شروط إعمالِ هذه الأحرف الناسخه🔹
💥أ.شرط عمل کردن إنَّ و اخواتش،این است که"ما الزائده" به آنها متصل نشود،و اگر به این حروف "ما الزائده"،متصل شود،عمل(نصب به اسم،رفع به خبر) و اختصاصشان به"اسماء"از بین میرود و دیگر جایز است بر فعل هم داخل شوند.
#الا لِیْتَ که اولا اختصاصش به اسماء از بین نمیرود و ثانیا،إهمال(عمل نکردن)و إعمالش جایز است،مثلِ "لَیتَما علیٌّ حاظرٌ" یا"لَیتَما علیّاً حاظرٌ"
#اسم دیگر"ما الزائده"،ما"کافه"هست.
💥ب.در "اسم" این حروف شروطی ذکر کردن،مهمترین آنها این است که،
#از اسم هایی نباشد که همواره به یک صورت استعمال شده اند،مثل لفظ "طوبیٰ" که فقط به صورت مبتدا استعمال شده است.
#و اینکه اسمشان"صدارت طلب"یا "مضافِ صدارت"طلب نباشد مثلِ"کَمْ" یا مثل "صاحب" در جمله "صاحِبُ مَنْ أنْتَ"
#و اینکه اسمشان،مبتدای"واجب الحذف"نباشد،مثلِ"عَرَفتُ محموداً العالِمُ" که تقدیرش"عَرَفتُ محموداً هو العالِمُ" و حذف هو واجب است.
#خلاصه صفحه ۵۱۸ تا ۵۱۲۰
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.🔹شروط إعمالِ هذه الأحرف الناسخه🔹
💥ج-خبر این افعال نباید انشائی باشد الّا انشائی که مُشتمل بر"نَعْمَ و بِئسَ"و اخوات این دو باشد.
#پس صحیح نیست"إنَّ المریضَ ساعِدْهُ" و"لیتَ البائسَ لا تُهنْهُ"
💥د-شرط در خبر این حروف،زمانی که "مفرد" یا "جمله"باشند این است که مُوخر باشند نسبت به اسم،اما اگر خبر این حروف "شبه جمله" باشد،جایز است تقدیمش بر اسم،مثلِ"إنَّ فی الجنة نهراً من لبن"
#در صورتی که خبر همراه با "لام" ابتدا بود،تقدیمش بر اسم جایز نیست مثل"إنَّ الشجاعةَ لفی قولِ الحقِ"
#در یک حالت،تقدیم خبر بر اسم این حروف واجب است مثل"انَّ فی الدارِ صاحبَها"هرگاه در اسم ضمیری باشد که به خبر بر میگردد،تقدیم خبر واجب است.
💥اما "معمول" خبر،جایز نیست مقدم شود بر حرف ناسخ،اما جایز است بر خود خبر مقدم شود،چه"معمول"شبه جمله باشد،چه نباشد،مثل"إنَّ المتعلمَ-کتابَک-قارئٌ"(کتابَک،معمولِ قارئٌ،است)
#اگر معمول خبر "شبه جمله" بود،بر اسم این حروف جایز است مقدم شود،مثلِ"إنَّ فی المَهدِ الطفلَ نائمٌ"
#خلاصه صفحه ۵۲۰ تا ۵۲۳
@talcheslkotob