↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.🔹حکمُ الناسـِخِ و معمولیه مِن ناحیةِ تقدیمِ و تأخیرِ🔹
💥ترتیب بین ناسخ و اسمش،واجب است،یعنی واجب است اول ناسخ بیاید بعد اسم،اما "خبر" اگر جمله ای باشد خالی از ضمیر به اسم،احسن تاخیر جمله است از ناسخ و اسم،مثل"کانَ علیُّ یَمُرُّ محمودُ به"
#در یَمُرُّ،ضمیرِ راجع به "اسم" نیست.
#اگر خبر جمله ی مشتمل بر ضمیر به اسم باشد،واجب است تاخیر "جمله" از اسم و خبر،مثل"کانَ علیُّ یقومُ"
💥اما خبری که جمله نیست،(مفرد،شبه جمله)شِش حالت دارد.
💥۱-وجوب تاخیر از اسم.
الف-اگر تقدیم "خبر" بر اسم موجب اشتباه شود،تأخیر خبر واجب است.
مثلِ"کانَ شریکی أخِی"
ب-خبر مقرون به"إلّا" یا "إنَّما"باشد.
مثلِ"ما کانَ التاریخُ إلّا الخبرَ الصادقَ"
یا"إنَّما کانَ التاریخُ الخبرَ الصادقَ"
💥۲-فقط وجوب تقدیم بر اسم،که یک حالت دارد و این در صورتی است که،اسم مضاف باشد به ضمیری که بر میگردد به خبر و اینکه تقدیم خبر بر عامل دارای مانع ای باشد،
مثلِ"یعجبُنِی أنْ یکونَ لِلْعَملِ أهلُه"
💥۳-وجوب تقدیم خبر بر ناسخ،و این در صورتی است که خبر،صدارت طلب باشد مثلِ "أسماء استفهام" و "کَمْ خبریه"
#مثال"أینَ کانَ الغائبُ" و "کَم مرةً کانتْ زیارةَ المعالمِ المشهورِ"
#البته تقدیمِ خبر در صورتی که بر ناسخ ما نافیه مقدم شده،یا ناسخ لیس باشد جایز نیست.
💥۴-وجوبِ توسط خبر بین ناسخ واسمش یا وجوب تأخر خبر از هر دو،در صورتی که بر عامل،ادات صدارت طلب مقدم شده باشد،مثلِ"هل أصبحَ المریضُ
صحیحاً"
یا"هل أصبحَ صحیحاً المریضُ"
💥۵-وجوب توسُط بین ناسخ و اسمش،یا تقدیم خبر بر هر دو(اگر مانعی نباشد) در موارد زیر👇
الف-اسم مضاف به ضمیری باشد که به خبر راجع است مثلِ"أمسی فی البستانِ حارسُه" یا "البستان امسیٰ حارسُه"
ب-اسم مقرون به الا باشد مثلِ"ماکانَ حاظراً الا علی"یا "ما حاظراً کانَ الا علی"
💥۶-جواز امور سه گانه(تاخیر از عامل فقط،تقدیم بر عامل،توسط بین عامل و اسم) در غیر آنچه گذشت.
#خلاصه صفحه ۴۶۵ تا ۴۶۸
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.
💥افعالِ ناسخی که شرطِ عملشان،نَفی یا "شبه نفی" است،دو حالت دارند،
۱-اگر حرفِ نفی"ما"باشد،تقدیم خبر بر"ما نافیه" جایز نیست،پس صحیح نیست"متکلماً ما زالَ محمودٌ" گرچه تقدیم خبر بر عامل،و بعد از "ما"جایز است مثلِ"ما متکلماً زالَ محمودٌ"
۲-اگر حرفِ نفی غیر"ما" باشد،مثلِ"لا،لم،لن..."تقدیم خبر بر این موارد جایز است.
💥در خصوصِ"دامَ"،تقدیم خبر بر "ما مصدریه"جایز نیست مثلِ"سأبقی فی البیتِ منهمراً ما دامَ المطرُ"
#البته،تقدیم خبر،بر خود "دام" و بعد "ما مصدریه"جایز است،مثلِ"ما منهمراً دامَ المطرُ"
💥در خصوص"لیسَ"،نیز تقدیم خبر بر این فعل،اختلاف شده،که مصنف میفرماید،اولی منعِ تقدیم خبر است.
#خلاصه صفحه ۴۶۸ تا ۴۷۰
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
الٰهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
#النحو_الوافی.🔹زیادةٌ و تفصیلٌ🔹
💥أ-اگر خبرِ افعال ناسخه"مفرد"باشد،در صورتی که این خبر عمل رفع داشته باشد،تقدیمش بر ناسخ جایز نیست،بنابرین در مثالِ"کانَ الرجلُ نبیلاً مقصدُه"، تقدیمِ نبیلاً بر ناسخ صحیح نیست،البته تقدیم خبر با معمولش ایرادی ندارد،مثلِ"نبیلاً مقصودُهُ کانَ الرجلُ"
#اگر معمول خبر مفرد،منصوب باشد،مثلِ"أضحیٰ الرجلُ راکباً الطیارةَ"
جایز است تقدیم خبر بر عامل مثلِ"راکباً أضحیٰ الرجلُ الطیارةَ"البته قبیح است.
#اگر معمول خبر مفرد،ظرف یا جار و مجرور باشد،جایز است تقدیم خبر،و قبیح هم نیست مثلِ"مشتغلاً ظلَّ الفتیٰ یوماً"
💥ب-اگر معمول خبر،ظرف یا جار و مجرور نباشد مثلِ"کانَ القادمُ راکباً سیارةً" تقدیمِ "سیارةً" بر اسم،جایز نیست،به خاطر قاعده کلی که گفته اند"آمدن معمولِ دیگری بعد عامل جایز نیست"
#البته اگر خبر با معمولش بر اسم مقدم شود مانعی ندارد،مثل"کانَ قارئاً الکتابَ الطالبُ"
توجه:اگر معمول خبر،ظرف یا جار و مجرور باشد،تقدیمش بر اسم مانعی ندارد.
مثلِ"باتَ علی الاشجارِ الطیرُ نائماً"
#خلاصه صفحه ۴۷۰ تا ۴۷۳
@talcheslkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬
اللّهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم.
🔹احکام هفتگانه فاعل🔹
💥تقدم فاعل بر مفعول،سه حالت داره.واجب،جایز و ممتنع.
#اما_موارد_وجوبی_تقدیم_فاعل.
☑️۱.در جایی که ترس اشتباه شدن پیش آید،مثل آنجایی که هر دو اسم،اسم مقصور باشند.یا هر دو اسم مضاف به یاء متکلم باشند.
#مثال"ساعد عیسی یحیی"یا کرّم صدیقِی ابِی".
#البته اگر قرینه ی"لفظی" یا"معنوی" باشد ترتیب فوق واجب نیست.
#مثال قرینه لفظی"کلّم فتاه یحییٰ"زیرا عود ضمیر(ه)،به"یحیی"دلیلی است بر اینکه "یحیی" فاعل است.و او در رتبه مقدم است هر چند در لفظ موخر است.
#مثال قرینه ی معنوی"أَکَلَ الکمثریٰ یحیحیٰ" و واضح است که گلابی توانایی خوردن"یحییٰ"را ندارد.
☑️۲.فاعل ضمیرِ متصلی باشد و مفعول به اسم ظاهر باشد.مثل"اتقنتُ العملَ"
#البته تقدیم مفعول بر فعل مانعی ندارد،آنچه ممنوع است در این حالت وسط آمدن مفعول به است.
☑️۳.هر دو ضمیر متصلی باشند و حصری در هیچ کدام نباشد.مثل"عاونتُکَ کما عاونتنی"
☑️۴.مفعول به"محصور"باشد.
#مثال"إنَّما یفیدُ الدواءُ المریضَ"
#نحو وافی جلد دوم خلاصه صفحه ۷۲ تا ۷۳
https://eitaa.com/joinchat/2729246727C8ff5234cd0