eitaa logo
🏴{تنها مولود کعبه}🏴
1.7هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
925 ویدیو
77 فایل
معارف علوی🌿🌿 مارا دنبال کنید ☑ پیوی 110_313@
مشاهده در ایتا
دانلود
عنایت حضرت به زوار (علیهماالسلام): نعلبندی در زندگی می‌‌کرد. بیست و پنج مرتبه در آن زمان رفت به ؛ سفر بیست و پنجم در راه با شخصی از راه شد. رفیق بین راه شد؛ نعلبند متحیر ماند چه کند؟! بگذارمش؟ چگونه جواب را بدهم؟ ببرمش؟ چگونه با این حال برسانمش. کرد من و همه‌ی اموالی که با من است مال تو، جنازه‌ی مرا به کربلا برسان. یزدی جان داد، نعلبند او را به مرکب بست، افتاد بر ، دوباره به مرکب بست، افتاد به زمین، مرتبه سوم افتاد به زمین، جاری شد. رو به قبر سیدالشهدا کرد، گفت: با زائرت چه کنم؟ اگر را بگذارم جواب تو را چه بدهم؟ اگر بخواهم بیاورم قدرت ندارم. در این گیر و دار یک مرتبه دید چهار نفر پیدا شدند سواره؛ یکی از اینها از مرکب پیاده شد، نیزه را به گودال خشک زد، یک مرتبه زلال جوشید، خود اینها جنازه‌ی این یزدی را دادند، کردند، بعد بزرگ آن چهار نفر، جلو ایستاد، بر جنازه خواند، بعد هم که نماز تمام شد، رو کرد به این نعلبند ☀فرمودند: جنازه را ببر، در کربلا کن. جنازه را اینبار بست، تا چشم باز کرد، دید رسیده به کربلا، بعد از بیست روز رسید. بعد این قضیه را برای مردم نقل کرد؛ مردم به او خرده گرفتند که این حر‌ف‌ها را چرا می‌‌زنی؟ لب فرو بست. شبی با اهل و عیالش در نشسته بود، صدای در بلند شد؛ آمد در را باز کرد، دید مردی ایستاده، گفت: تو را می‌خواهد. همراه او رفت؛ دید در عرشه منبری است، جمعی که پای نشستند قابل احصاء نیست. صدا زدند از بالای منبر: جعفر، بیا! وقتی رفت، ☀فرمودند: چرا بستی؟ به مردم بگو و منتشر کن تا بدانند به زائر قبر جدّمان، علیهماالسلام، چه نظری داریم. 🔴
💠 مردی از در اثر معجزه صلوات‌الله‌علیه 👤مرحوم محدث قطب الدین راوندی رحمه الله می‌نویسد: 🔰جماعتی از نقل می‌کنند مردی در اصفهان بود به اسم عبدالرحمان و بر بود.به او گفتند چرا دین شیعه را اختیار کردی و قائل به امامت علیه‌السلام شدی؟ گفت:به جهت که از او مشاهده کردم و حکایت آن این است که من مرد بودم در یکی از سالها به خاطر تظلم به نزد لعنه الله رفتم، روزی متوکل امر به احضار امام هادی علیهم‌السلام کرد؛از کسی پرسیدم این شخص کیست؟ گفت:او مردی است از (سادات) که او را می‌دانند. 🔰وقتی امام احضار شد و نگاه من بر او افتاد در دلم جا گرفت و در دل کردم آسیبی از جهت متوکل به او نرسد.وقتی حضرت در مقابل من قرار گرفت فرمود:خدا دعایت را مستجاب کند و و و را فراوان گرداند. چون این را شنیدم لرزه‌ام گرفت اما حال خود را با کسی نگفتم وقتی به اصفهان برگشتم خداوند مال و اولاد بسیار به من عطا کرد و عمرم هم فراوان شد پس من قائلم به امامت کسی که از دلم خبر دارد و دعایش در حقم مستجاب شد. 📚الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص۳۹۲ 💠 از معجزات امام معصوم این است که صاحب علم غیب است و پنهان و نهان را میداند و به قلب و ذهن همه علم دارد. 💠 وقتی محبت اهل‌بیت در کسی بنشیند به طور واقعی قطعا ان محبت دستگیر است؛ سعی کنیم در دل خلق الله حب اهل‌بیت را جای دهیم که دستگیرشان باشد و این بالاترین کار فرهنگی است.