#پویش_خاطرات_اربعین
#اسیرتیم_گرچه_گرمه_ولی_تو_مسیرتیم!
از این زائر عَلم به دوش پرسیدیم:
+ چرا آخر پرچمت اینقدر گره داره؟
- بیچاره دستپاچه گفت:
از در خونهی همسایهها تا لب مرز پنچ تا پرچم رو ملت به نیت بخت کبری و بیخونه بودن لیلا و... گره پیچ کردن!
تو هم اگر حاجتی داری بگو یادداشت میکنم! فقط گره نزن که به خدا این آخرین پرچمیه که دارم.
🔺زهره باغستانیمیبدی🔺
طنزیم مخاطبان| @tanzym_ir
تعبیر خواب پیادهروی اربعین بر چند وجه است:
۱: اگر در خواب دیدید به پیادهروی اربعین رفتهاید، تعبیرش آن است که به هر ضرب و زوری که شده مرخصی با حقوق گرفته، عازم کربلا گشته و بدینوسیله کیفور خواهید شد.
۲: اگر در خواب دیدید کولهتان سبک است تعبیرش آن باشد که شما سفر زیارتی راحت و بدون حادثه را در پیش دارید ولی بهدلیل شکم درد و گلو درد از فیوضات مسیر «حتی مای بارد» بیبهره خواهید ماند.
۳: اگر در خواب دیدید با جمعی راهی میشوید، تعبیرش آن باشد دیگران خرجی ایاب ذهاب شما را میدهند و علاوه بر خانه، در سفر هم داماد سرخانگی رهایتان نمیکند.
اگر در خواب دیدید آن جمع شما را در مسیر رها میکنند تعبیرش آن است که تلاشهایتان برای دست رساندن به ضریح ابتر میماند و زیر دست و پا له خواهید شد.
اگر در خواب دیدید آن جمع، شما را تا انتها یاری میکنند تعبیرش آن است که مثل خواهران در کارتن زنان کوچک بالاخره به آرزویتان میرسید و سفر اربعین روزیتان خواهد شد ولی «شتر در خواب بیند پنبه دانه»، چرا که آن سفر اربعین را جنازه شریفتان مشرف خواهد شد. رد خور هم ندارد.
پس به زندگی عادیتان ادامه دهید و بهدنبال راهکار نباشید چرا که چوب خط زیارتتان پر گردیده و زین پس، پدر پدر جدتان هم نمیتواند به دادتان برسد.
🔺سیدساجد هاشمی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
من برای اینکه بستنیها آب نشن و اسراف نشه، رفتم تو صف بستنی.
توبرای جلوگیری از اسراف چیکار کردی؟
🔺زینب علیمرادی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
جالبتر از عربی صحبت کردن ایرانیها در اربعین، فارسی صحبت کردن عراقیهاست، یک خانوم و اوکی میگن بقیهاش رو عراقی غلیظ.
🔺زهرا جعفری اردکان🔺
طنزیم مخاطبان| @tanzym_ir
دلداده مسیر.mp3
2.85M
#خاطرات_اربعین
بهترین میزبان دنیا
گوینده و نویسنده: محمدبنی اسدی
🔺طنزیم🔺
طنزیم| @tanzym_ir
ولی برندهی واقعی اون زائری بود که یه مسواک و چفیه انداخت توی پلاستیک دستهدار و رفت کربلا، نه من که تا پماد بعد از گزیدگی حشرات موذی رو هم با خودم برده بودم.
🔺عارفه زراعتی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
یکی از زیباترین خاطرات اربعین، وقتیه که مجبوری از میون انبوه جمعیت دراز کشیده توی موکب، بری سر جای خودت، و هر چقدر هم که تلاش میکنی رو پای کسی پا نذاری، باز پای شصت نفر رو له میکنی، اونم دقیقا جای تاول! و تا رسیدن به محل، سی نفر رو از خواب بیدار میکنی و شرمنده، عفوا، ببخشید کنان بالاخره میرسی.
🔺سیدمنصور صفائیان🔺
طنزیممخاطبان| @tanzym_ir
فقط کافیه یه چیزی از کوله سال قبل کم کنی همون سال مرگ و زندگیات میفته به اون وسیله.
🔺علیرضا حیدرزاده جزی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
پشت سر پنجاه نفر توی صف کباب ترکی ایستادی نوبتت که شده ازش گذشتی دادی به یکی دیگه؟
فکر کردی خیلی کار شاقی کردی؟
پس بدان و آگاه باش اگر در صف سرویس بهداشتی بودی و وقتی نوبتت شد از خود گذشتگی کردی و نوبتت رو دادی به یکی دیگه اونجاست که نه تنها به معنای واقعی کلمه از خودت گذشتی که از آبروی خودت هم مایه گذاشتی.
🔺طاهره ابراهیمنژادآکردی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
از برکات اربعین اینه که میتونم به عنوان متخصص تستری شربت آبلیمو حتی از فاصله ۵٠ متری و حتی در پارچ پلاستیکی مات، شروع به کار کنم.
فوق تخصص تشخیص شربت آبلیموهایی که آبلیمو صنعتی میریزن ولی یه مقدار پالپ لیمو قاطیش میکنن هم انشاءالله سال بعد خواهم گرفت.
🔺امیرعباس زارعی🔺
طنزیم مخاطبان| @tanzym_ir
من برای اینکه این آقا در مسیر اربعین ثوابی ببره، دسته کیفم رو کندم تا برام بدوزه.
تو برای اینکه دیگران توی مسیر اربعین ثواب ببرن، چیکار کردی؟
🔺زینب علیمرادی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
من یه جفت دمپایی، یه پماد زینک اکساید، یه لیوان شیشهای دستهدار، یه بسته دستمال مرطوب و ماشینلباسشویی مسافرتی که امسال با خودم برده بودم کربلا رو پای عمود ۲۴۳ دفن کردم برای سال آینده.
تو برای آیندهت چیکار کردی؟
🔺عارفه زراعتی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
بهاره جان، اینجوری تیتر بزن:
خواب موکبدار عراقی به دلیل استقبال کم مردم از اربعین.
🔺احمد صابری🔺
طنزیممخاطبان| @tanzym_ir
من داداش کوچیکم رو که امسال با خودم برده بودم کربلا، چون خیلی ابراز علاقه میکرد سال بعد هم همراهم بیاد، تو گمشدگان حرم گذاشتمش تا نخوام دینارهام رو الکی برای برگردوندنش و دوباره سال بعد اوردنش خرج کنم.
تو برای آیندهت چیکار کردی؟
🔺سیدساجد هاشمی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
طنزیم
امسال خیلی اذیت شدم سال دیگه حتماً باید زن بگیرم کولهام رو بدم بهش بیاره. #طنزیم_پرونده 🔺علیرضا حی
خیر، زن میگیری اولا؛ کولهی ۲۰ لیتری خودت تبدیل میشه به کوله ۸۰ لیتری،
ثانیا؛ میره زیر پای خواهرت میشینه که خواهرتم بیاد باهاتون.
الان من علاوهبر کولهی ۸۰ لیتری مشترک، یه ۴۰ لیتری مال خواهرمم دارم حمل میکنم.
🔺اثناعشری🔺
طنزیممخاطبان| @tanzym_ir
هدایت شده از وطنز
بداهه آئینی شاعران راهراه به مناسبت اربعین حسینی
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴
🔸صَلَّى اللَّهُ عَلَى الْبَاكِينَ عَلَى الْحُسَيْنِ عَلیه
السلام
ما در پی نوریم و تویی دُر یگانه
مقصود تویی مابقی راه بهانه
ثاراللهی و خون خدا در دل پاکت
هم کعبه و مسجود ملائک شده خاکت
از خونِ تو افتاده جهانی به تکاپو
ای خون خدا پرچمت افراشته هر سو
عالم به فدای تو حبیبا لک لبیک
تنگ است برای تو دل ما لک لبیک
راه تو سرآغاز رسیدن به بهشت است
هم مسجد و هم دیر و کلیسا و کنشت است
ما قطره و دریا تویی ای بحر خدایی
ما جمله اسیران و تویی راه رهایی
ای منظر چشمان دل ما حرم تو
دستی که تهی مانده و دل بر کرم تو
ماییم همه چشم به راه هلَ بیکمُ
از بندر و کرمان و ارومیه، ری و قم
ای کهف ورى، آمده زیر علم تو
جمعی که شده خاک ره هر قدم تو
افسوس به گِرد خودمان در پی هیچیم
بگْذار به راه تو بیاییم و بپیچیم
چون رود سرازیر به دریای کرامت
هستیم و روانیم به امید شفاعت
لبیک به لب آمده مشّایه کنانیم
خاک کف پای تو همه خرد و کلانیم
امروز عمود یک و فردا صد و عشقیم
سرباز تو از مسقط و ایران و دمشقیم
با چای عراقی شده مأنوس دل ما
توأم شده این چای تو با آب و گل ما
ما ریزهخور سفرهی احسان شماییم
عمریست که مست می این خوان شماییم
ای نورِ علی نورِ علی نورِ خدایی
ننگ است بر آن کس که کند از تو جدایی
گر دست ببُرند ز ما باز میاییم
از دست چه بیمی که فدایی شماییم
با یاد عزیزان تو سهل است بیابان
خالی شده این راه از آزار مغیلان
گیسوی پریشان شده از ماه رقیه ست
این راه پر افغان و پر از آه رقیه ست
اینجا سخن از اکبر و از اصغر و ساقی ست
آری ز ازل تا به ابد نام تو باقی ست
راهی که به تو ختم شود راه بهشت است
راهی ست که زینب به غم و غصه نوشته ست
ای موج بیا و ببرم تا حرم یار
دریاست حسین و من و تو تشنه دیدار
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴
✍️بداهه سرایان:
محمد سلامی، احمد رفیعی وردنجانی، لیلا تندرو، زهرا حسنی، زینبسادات جزایری، نجمهسادات هاشمی، جواد قرهمحمّدی، حیدر جهانکهن، محمود حسنی مقدّس، مهدی یوسفی، علی شاملو، طاهره ابراهیمنژاد، یاسر پناهی فکور، سید محمد صفایی
💫💫
▪️وطنز | بهترین شعرهای طنز ▪️
🆔 بله 🏴 ایتا 🏴 تلگرام 🏴
طنزیم
📻 بسته پادکست ویژه اربعین با اشعاری از: 👤 سید حمیدرضا برقعی 👤 علیرضا قزوه 👤 مهدی کبیری 👤 انسیه
📻 بسته پادکست ویژه اربعین
بوی سیب: علیرضا قزوه https://shenoto.com/album/podcast/259031/بوی-سیب-علیرضا-قزوه
از جهان تیرگی: سید حمیدرضا برقعی https://shenoto.com/album/podcast/259032/از-جهان-تیرگی-سید-حمیدرضا-برقعی
سلام ارباب: مینا گودرزی https://shenoto.com/album/podcast/259034/سلام-ارباب-مینا-گودرزی
صدای شعر شاعران خوشقریحه در رثای امام حسین (ع) را در کانال پادکست «صدای شعر» در شنوتو و کستباکس بشنوید
کانال پادکست صدای شعر رو در شنوتو و کستباکس دنبال کنین
🔗 صدای شعر در شنوتو: https://B2n.ir/shntsdsh
🔗 صدای شعر در کستباکس: https://B2n.ir/cstbxsdsh
🔺🔺
طنزیم| @tanzym_ir
حالا امسال که گذشت، ولی بزرگوارانی که برای پیادهروی جاماندگان نذر میکنید، توجه داشته باشید که درسته بچهها معصومن، ولی بزرگترها هم آدم هستن!
🔺هانیه سادات حسینیزاده🔺
طنزیم| @tanzym_ir
شوک پسا اربعین چیست؟
۱. شوکی که پس از اربعین بهدنبال جمع آوری زبالهها به عراقیها وارد میشود.
۲. شوک درونی هر فرد و منفعل شدنش تا چند روز پس از بازگشت به وطن.
۳. شوک شخصی هر فرد و تغییر و تحول فکری او موسوم به شستو شوی فکری.
۴. شوکی که به کاسبان و رانندگان ناآگاه عراقی موقع فروش ریالهای بهدست آوردهشان وارد میشود.
۵. شوکی که هنگام گوش دادن به خاطرات پایان ناپذیر «رفتهگان به پیادهروی اربعین» به «نرفتهگان» وارد میشود.
🔺سیدساجد هاشمی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
باز هم خوبه رسانههای معاند فقط شلوغی مسیر نجف تا کربلا رو میبینن،
اگر جمعیت و شلوغی پيادهرویهای داخل شهرها رو هم میدیدن حتماً کارشون به ICU میکشید.
🔺زینب سادات جزایری🔺
طنزیم|@tanzym_ir
روز داروساز رو به همه مادربزرگهایی که با عرق نعنا همه بیماریها رو درمان میکنند تبریک میگم.
🔺سمیه زارعی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
میگن به «پایگاه ۸۲۰۰» اسرائیل حمله شده و احتمال میره کارمنداش ضربهی مغزی ملایم شده باشن، نگران پیجهای وطن پرست آریایی و سلطنتطلب شدم، نکنه دیگه مطلب نذارن!
🔺مریم پدرام🔺
طنزیم| @tanzym_ir
#پویش_خاطرات_اربعین
#اسیرتیم_گرچه_گرمه_ولی_تو_مسیرتیم!
خدا توفیق داد امسال خانوادگی در پیادهروی اربعین حضور داشته باشیم. موکبی که در نجف ساکن بودیم روبهروی مقبره شهید صدر و نزدیک وادی السلام بود. برای رفتن به حرم مطهر امام علی مجبور بودیم سوار موتور های عراقی بشیم.
اونم از وسط تونل وحشت قبرستان وادی السلام رد میشد تا ما رو به حرم برسونه. یکبار موقع برگشت از حرم به سمت موکب، تنها بودم وقتی رسیدم به نزدیکی وادی السلام که سوار ماشین بشم همه یا خالی بودن یا فقط مسافر مرد داشتن منم روم نمیشد سوار بشم سه تا خانم ایرانی که داشتن پیاده از وادی السلام عبور میکردن بهم گفتن بیا باهم بریم منم باهاشون همراه شدم که وسط راه اونا ماشین گرفتن و دست من بدبخت رو گذاشتن توی پوست گردو.
دیگه فقط من بودم و من! هوا هم تاریک شده بود و وسط ترسناکترین قبرستان زمین گیر افتاده بودم. یکم که دقت کردم دیدم یک آقای میانسال عراقی با دشداشه مشکی حدود ۱۰۰ متر جلوتر از من داشت پیاده میرفت. پیش خودم گفتم خدا رو شکر یک آدمیزاد اینجا هست برم نزدیکش تا از اینجا خارج بشم با همین فکر سرعتم رو تند کردم که خودم رو بهش برسونم اون بنده خدا هم پشت سرش رو نگاه کرد یک موجود سر تا پا مشکی پوشیده با یک پوشیه کامل عراقی داره میدوئه به سمتش، بنده خدا هم ترسید و شروع کرد به دویدن.
حالا من بدو ایشون بدو هر دقیقه هم برمیگشت پشت سرش رو نگاه میکرد شاید منتظر بود محو بشم یا برم سراغ یک قربانی دیگه. تا رسیدیم به ورودی وادی السلام یکم منتظر موند ببینه من از کدوم سمت میرم خودش جهت مقابل رو انتخاب کرد و دوید رفت.
انشاءالله که سالم رسیده به مقصد و خونش گردن من نیفتاده باشه.
🔺زهرا جعفری اردکان🔺
طنزیم مخاطبان| @tanzym_ir