eitaa logo
گردش توحیدی در تار و پود زندگی
267 دنبال‌کننده
182 عکس
366 ویدیو
73 فایل
جایی برای گردش توحیدی در تار و پود زندگی و پاسخ به سوالات اعتقادی و اخلاقی و مسائل زندگی و مشاوره مذهبی. لطفا سوالات مربوط به مسائل شرعی از گروه مربوط به احکام پیگیری شود. ارتباط با ادمین ( انتقاد و پیشنهاد، تبادل ) @Admenn313
مشاهده در ایتا
دانلود
1.15M
سلام خدمت استاد ضیایی فر بزرگوار ❌ببخشید میشه درمورد منت گذاشتن مطلب بفرستین
قضاوت های ما.mp3
8.5M
برای داشتن یک رابطه امن نیاز است نسبت به خود و دیگران قضاوت صحیحی داشته باشیم. اما اینکار به راحتی انجام نمی شود و نیاز است به نکاتی توجه شود ضیایی فر @vasvasee
سلام دخترم از ازدواج ترس دارد چیکارکنم؟؟ ✍باسلام پیشنهاد می شود دخترتان با یک مشاور صحبت نمایند. بطور کلی ترس از ازدواج می‌تواند به دلایل مختلفی باشد. مثلاً: 1. ترس از تعهد: برخی افراد از این می‌ترسند که نتوانند به تعهدات خود پایبند بمانند. می‌توانی به او بگویی که تعهد به معنای از دست دادن آزادی نیست، بلکه به معنای ایجاد یک رابطه عمیق و معنادار است. می‌توانید مثال‌هایی از زوج‌های موفقی که با هم رشد کرده‌اند و از زندگی مشترک لذت می‌برند، بزنید. 2. نگرانی درباره آینده: ممکن است او نگران باشد که آیا با شریک زندگی‌اش سازگاری خواهد داشت یا نه. می‌توانی به او بگویی که هیچ‌کس نمی‌تواند آینده را پیش‌بینی کند، اما با ارتباط خوب و گفتگو می‌توانند به یکدیگر نزدیک‌تر شوند و مشکلات را حل کنند. 3. تجربیات منفی گذشته: اگر او شاهد روابط ناموفق یا جدایی‌های اطرافیانش بوده، ممکن است این تجربیات بر روی او تأثیر گذاشته باشد. می‌توانی به او بگویی که هر رابطه‌ای منحصر به فرد است و نباید اجازه دهد که تجربیات دیگران بر روی تصمیمات خودش تأثیر بگذارد. 4. فشار اجتماعی: گاهی اوقات افراد احساس می‌کنند که باید به خاطر انتظارات دیگران ازدواج کنند. می‌توانی به او بگویی که مهم‌ترین چیز این است که او خودش را در این تصمیم خوشحال و راضی احساس کند. و.. در نهایت، مهم است که او بداند که احساساتش معتبر هستند و می‌تواند با تو در مورد آن‌ها صحبت کند. اگر او احساس کند که حمایت می‌شود، ممکن است راحت‌تر با این ترس‌ها کنار بیاید.
اگر احساس می‌کنید فکرتان شلوغ است و از زندگی‌تان لذت نمی‌برید، این ۵ مرحله را انجام دهید: ۱- عنوان همه ی دغدغه‌های فکری را که در سر دارید، روی یک برگه کاغذ بنویسید و لیست کنید. چند روز برای این مرحله وقت بگذارید. ۲- با تمرکز بیشتر، مواردی را که فکر می‌کنید غیرضروریست، از لیست حذف کنید. ۳- تصور کنید وقتی در خیابان راه می‌روید، چند موجود فضایی شما را می‌دزدند. آنها یک کپسول بسیار کوچک را زیر پوست سرتان تزریق می‌کنند و می‌گویند که قصد آزمایش روی شما را دارند و فقط تا یک ماه دیگر زنده هستید و هیچ پزشک و ارتشی در جهان نیست که بتواند نجات‌تان دهد. پس از حالا فقط یک ماه برای زندگی کردن وقت دارید. ۴- دوباره به لیست دغدغه‌هایتان نگاه کنید و آنهایی که بی‌خودیست را خط بزنید و دیگر به آن فکر نکنید. ۵- سعی کنید هر از گاهی لیست دغدغه‌هایتان را کوتاه کنید. @vasvasee
recording-20250113-085929.mp3
7.02M
همه مثل ما فکر نمی کنند و نمی توان همه را تغییر داد. 👈 گاهی کلی گویی و گاه سکوت می تواند حال ما را خوب کند. ضیایی فر @vasvasee
1.61M
سلام خسته نباشید یوقتایی ما خانوما احتیاج داریم به درد دل کردن با خواهرمون یا دوست مون مثلا اگه دربارش حرف نزنیم یا میشه یه بغض پنهان یا یه عصبانیت نهفته که بعدا یه جایی منفجر میشه میخاستم بدونم این حرف زدن ها غیبت حساب میشه چیکار کنیم اگه حرف نزنیم درباره گرفتاری هایی که برامون پیش اومده جهت سبک شدن قلب و دلمون ممنون میشم استاد ضیایی فر راهنماییم کنید
صاحب دیگران نیستیم.mp3
7.12M
چرا خیال می‌کنیم صاحب دیگران هستیم و دیگران اراده و اختیاری ندارند. ضیایی فر @vasvasee
770.5K
سلام و خدا قوت خدمت شما بزرگواران برادر من یک سال بود عقدکرده بودن که بخاطر اذیت های پدر شوهرش که نمیگذاشتن با خانمش زیاد بیرون بره و غیره گفت چون پول ندارم عروسی بگیرم همین جوری دست خانمم رو میگیرم میبرم خونه ام داداشم بخاطر ساخت خونه دستش خالی بود ما بهش گفتیم پول یه شب ولیمه و سفر مشهد رو میدیم قبول نکرد الان دو سال هست که با خانمش زیر یه سقف زندگی میکنن هر کس هم از ما می‌پرسید می‌گفتیم دستش خالی بود نتونست عروسی بگیره چند ماه هست که از طرف عروسمون ومادرش می‌شنیدیم که ما هنوز عروسی نگرفتیم و باید عروسی بگیریم الان هم داداشم اومده به مادرم گفته که برای فروردین ماه تالار گرفته از اون جایی که خانواده ما مذهبی هست ولی خانواده عروسمون مثل دایی وعموهاش توعروسیهاشون گناه زیاد میکنن داداش منم مشکلی با گناه کردن اونا نداره متأسفانه خانمش رو هم گفتیم حجاب داشته باشه رعایت نمیکنه حالا تکلیف ما چیه که بخاطر گناه اونا نتونیم تو عروسی داداشمون شرکت کنیم مامانم که مجبور بره بااینکه خواهرم گفته نرو لطفاً راهنمایی کنید تو این شرایط ما چیکار کنم
444.5K
سلام ببخشید من مادرم تازه فوت شدن منزل مادرم به اسم همسر من هست طبقه بالاش هم مادر همسرم زندگی میکنه دو تا طبقش یه سند داره خواهر برادرم که زیادم هستن یه سریاشون میگن بزاریم تا سال مادرم بمونه بعضیاشونم میگن ما سهم میخایم وظیفه همسر من چیه واینکه خودش تقسیم کنه درسته ؟