eitaa logo
طریق عرفان
3.9هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
791 ویدیو
30 فایل
🌺مراحل ومطالب عرفانی به صورت موضوع بندی🌺 📿ای بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی📿 ✅ فهرست مطالب eitaa.com/tareagheerfan/10012 📲 طریق عرفان در دیگر پیام‌رسان ها zil.ink/tareagheerfan2 🟠 مسئول کانال @Sayyed_mahdi1214 🟠 ادمین تبادل @MahdiZolfaghary1371
مشاهده در ایتا
دانلود
طریق عرفان
⚡️يه جمله معروف مي‌گن از علامه طباطبايي اعلي الله مقامه الشريف، علامه مرد بزرگي بود ،علامه طباطباي
⚡️اون ظرف پاكيزه‌ای كه بهت دادم پر از بدی هاش كردی، چرا اين كارو كردی؟ اينكه ميفرمايد خدايا ما را ببخش اسراف ما را زياده‌روی مارا و ظلم ما را به خودمون ربنا ظلمنا أنفسنا خدا ما به خودمون ظلم كرديم يعنی چه ؟يعنی ظرف پاكيزه‌ای كه تو دادی پر از بديها كرديم، اونی كه می بينيد مظروف است، اونی كه به خورد ذهنت ميدي به خورد باطن میدی صفاتی كه کسب میکنی حرفی كه ميزنی چيزی كه ميشنوی، چرا اين‌قدر شخصيت خودت رو مياري پايين كه با چشمت همه چیز ببينی، يه شعری یه جايی نوشته بود که به چشمانت بياموز كه هركس ارزش ديدن ندارد، خدای تبارك و تعالي ميفرمايد اگر زبان. چشم و گوش عادت كرد به خبائث به بديها، ديگه خوبيها درش راه نداره، الطيبات للطيبين و الخبيثات للخبيثين انتظار نداشته باش با چشمی كه ظرف گناه شد بتونی حقايق رو ببيني بتونی امام زمان عليه السلام را ببينی و بشناسی نميتونی،اصلا نمیشه، نه اینکه نخواهند نميشه، من يه عينك بزنم به چشمم بعد اين عینك را اومده باشم پر گرد و غبار و كثيف كرده باشم بزنم بچشمم بگم چرا نميبينم؟ اينكه مرحوم آقاي قاضي اعلي الله مقامه الشريف فرموده بود عمیت عين لا تراه،كور باد يا كور است چشمی كه هر روز امام زمان را نبيند يعنی چه؟ يعنی امام زمانی كه اطیب الطیبین پاك‌ترين و پاكيزه‌ترين پاكيها است و در سرتاسر خلقت عالم، وجود مباركش جاری است هر كسی اين وجود جاری ساری كه در ذره ذره عالم هستي هست نبينه كوره، عرض كردم قبلا، اينكه انسان واقعيت‌ها را ببيند هنر نيست اينكه كسي هم حالا ما ميگيم فلانی باطن میبینه، باطن يعنی چی؟ يعني حقايق، اين كه من نميبينم عيبه، اونیکه ميبينه هنری نكرده كه، داره واقعيت رو ميبينه، آقا این چندتاست؟چهار تا، اگه كسي ديد چهارتاست هنر كرده؟ نه يه آدم سالميه، اوني كه ميگه من نمیبينم بايد بره يه فكری برای خودش بكنه، آقا من نه ميدونم خدا حق است نه ميدونم امام زمان حقه يا ناحق، من باطن را نمی بينم بهشت رو نميبينم جهنم را نميبينم، خدا رو نميبينم، خوب كوری كه نميبينی، عمیت عين لا تراه، يه فكری برای چشمات بکن،اینکه میبینی مردم ميگن آقای بهجت چشم باطن داشت، چشم باطن داشت يعنی چه؟ او واقعيت‌ها را می دیده، خوب اين كه من نمی بينم عيبه، 🪴ادامه دارد..... از بیانات @tareagheerfan
طریق عرفان
⚡️اون ظرف پاكيزه‌ای كه بهت دادم پر از بدی هاش كردی، چرا اين كارو كردی؟ اينكه ميفرمايد خدايا ما را ب
⚡️ديدن واقعيات چشم ميخواد نديدنش كوريه، آيينه شو جمال پری طلعتان طلب، جاروب كن خانه و پس ميهمان طلب وقتي كه اومد اين گردوغبار نفس نشست بر اين ديده، اين ديده ديگه حقيقت بين نیست،ولی اگر حقيقت بین شد. میبینه که اينا اعتباره، ديد كه خداست كه داره آن به آن افاضه ميكند، خداست كه آن به آن داره ميفرسته، من و شما در هر آنی كه در آن هم تسامحه، آن به آن داريم خلق می شويم آن به آن داره به ما ميدهد آن به آن اين ديدن را، شنيدن را، قدرت را علم را وجود را رزق را ،گفتم قبلا، با مباني عقلی و فلسفی سازگار نيست كه بگيم خداي تبارك و تعالي كه علت تامه وجودی ماست آن به آن ما را نيافريند، اين چجور ميخواد اون علت هستي‌بخش را نبيند و اين موهومات را ببيند، او كه آن به آن داره میبخشه ما هم عين احتياج ميشيم ديگه، عين فقر ميشيم، اينكه میفرمایند ما عين فقریم همینجوره، ما فقر مطلقیم، لذا وقتي اين فقر را فهميد و غنای او را فهميد اين گدايي خودش رو فهميد و افاضه او را فهميد ديگه فرقي براش بين مرگ و حيات نيست ديگه فرقي براش بين سلامت و بيماري نيست ديگه فرقي براش بين غني و فقير نيست تو چي مي‌بيني نگاه مي‌كني اون فقيره اين غني، اون نگاه میکنه نياز را داره ميبينه و افاضه رو داره ميبينه، چه فرقي هست 🌱منتها اين را انسان متوجه بشه ببيند ديگر تشنگي و سيرابي براش معني نداره گرسنگي سيري براش معني نداره مرگ و حيات براش معني نداره ميرسه به وادی توحيد، به وادي كه فقط و فقط افاضه او را ميبيند، یه نفر كه پشت دخل بانک نشسته ميليارد ميليارد پول مياد دستش ولی مال خودش نیست، یکی هم اینطرف دخل نشسته و نگاه میکنه، هر دوتاشون ندارند، اينم كه تو دنيا هزار تا خونه داره ماشين فلان داره مقام فلان داره در واقع نداره هيچي نداره قرآن مجيد تو آيات شريفه چندين بار شايد اشاره ميكنه و ميگه كه فاذا بلغت الحلقوم و انتم حينئذ تنظرون ميگه وقتي جانش به حلقومش رسيد شما داری نگاه ميکنی ترجعونها ان كنتم صادقين اگه مي‌تونيد برش گردونيد، نگاه مي‌كنيم مي‌بينيم كه نه اون داره نه ما ، هيچكدوممون نداريم بنده خدا بيمار ميشه ميليارد ميليارد پول داره ولی نميتونه دردشو درمان كنه پس تو كه داری مگه نداري؟ خرج كن تا خوب شي،چرانميشی؟ معلوم ميشه نداري ، هيچي نداريم و ندارتر از همه ما اون كسي است كه بيشتر درخواست میکند و اون وجود مقدس پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله است،ندار تر از همه ماست او عبد تر از همه ماست و فقير تر از همه ماست خداي تبارك و تعالي كه فیاض همه چيز است درون هيچ تجلی كرده با دوام فیضش يك ممكن و اين همه صفات واجب/ لاحول ولا قوة الا بالله 🪴ادامه دارد.... از بیانات @tareagheerfan
طریق عرفان
⚡️ديدن واقعيات چشم ميخواد نديدنش كوريه، آيينه شو جمال پری طلعتان طلب، جاروب كن خانه و پس ميهمان طلب
⚡️خدا رحمت کنه حاج اقای عبودیت می فرمود آيت‌الله بهاری همدانی فرمود گدایی كنيد تا محتاج نشيد هر كه گدا تر، غنی تر اصن هر كسی كه بگه من ندارم همش با خودت آقا من نون خور توام من وابسته به توام ،او هم كه همه چيز داره خيلي قويه، تا اینکه بخواد رو پای خودش وايسه بگه من دارم من ميدانم من ميتوانم، تو چی ميتونی؟ اگه گفتی او مي‌تواند اودارد و من وابسته به او هستم، تازه تو هم نيستی، قدرت اوست كه جاريه،علم اوست كه جاريه وجود اوست كه جاريه، من چی ام؟ من كی ام گردی ز خاک انگیخته، قالبی از آب و از گل ريخته، ما هيچي نيستيم، خدا روحشو شاد كنه استاد بزرگ اخلاق مرحوم آيت‌الله ناصري خيلي مؤدب بود در حرف زدن مؤدب بود يعني هيچگاه نمی خواست اون طرفشو خرد كنه، طرفش پايين‌تر از خودش نشون داده بشه،یکبار سر درس تفسير فرمود كه همه شما هيچید، یه موقع من دارم ميگم همه ما هيچيم ولي من نميبينم، اون ميديد كه ما هممون هيچ هستیم، يه دفعه گفت همه شما هيچيد، بعد گفت شما همه هيچيد ناصري هيچ هيچه، اين هيچ هيچ رو ایشون گفت به‌خاطر اينكه اون قدر شدت تواضع و بندگي تو وجودش زياد بود كه هيچ تر بودن خودش رو هم ميديد رضوان خدا بر روح مباركشون ، شما هر وقت كه باهاش حرف میزدی، میگفت من هيچي ندارم هيچي ندارم ،نه اينجور كه من ميگما، با گريه میگفت من هيچي ندارم،بعضی میگفتند مريض داريم مريض ببريم پیش حج اقا،آقا میفرمود من هيچي ندارم كجا اومدي اشتباه اومدي اشتباه اومدي من هيچي ندارم هيچي ندارم، كجا رفتن اینها؟؟؟ رندان تشنه لب را آبی نمی دهد كس/ گويا از این ولايت رفتن ولي شناسان اينها را آدم میبینه میگه پس مرحوم آيت‌الله قاضي كي بود؟ او كي بود كه همه اينها در برابر اسمش تواضع مي‌كردند? 🪴ادامه دارد... از بیانات @tareagheerfan
tooheed1.mp3
15.09M
🎁هدیه ویژه عید سعید غدیر خم 🎤 توحید 👤 سخنران: @tareagheerfan
طریق عرفان
⚡️خدا رحمت کنه حاج اقای عبودیت می فرمود آيت‌الله بهاری همدانی فرمود گدایی كنيد تا محتاج نشيد هر كه
⚡️تازه اینها در برابر ائمه چیزی نیستند، اي كاش خدا توفيق بده در دريای مواج وجود امام حسين غرق بشيم هيچمون ديگه پيدا نباشه اصن هيچ وجودي ديگه از خودمون نداشته باشيم در اون دريا غرق بشيم، در اون بحر مواج توحيد غرق بشيم اونوقت یه مقداری از حقايق را ممكنه انسان ببينه، اينكه ميگن شب عاشورا هر كسي پيش امام حسين بود آقا انگشت مبارك رو باز فرمود نگاه كنيد بين دو انگشتم رو فردا رو ميبينيد، قيامت رو ميبينيد، اين حالا یا تسامح در تعبيره يا اتفاق افتاده نميدونم ولی اينها نگاه به خود امام حسين عليه السلام كه كردند هر كسی به ميزان فناء وجودش در اباعبدالله‌الحسين حقايق را درك كرد، لذا روز عاشورا اونهايی كه حقيقت رو ديدن يك نفرشون نرفت زهير بن قين كه تا ديروز با امام حسين قهربود ميگه يا ابا عبدالله حالا امشب چراغ رو خاموش كردي میگی بريد، كجا بريم؟ اگر هزار بار ما را بكشند جنازمونو بسوزانند دوباره زندمون كنن دوباره بسوزاند يا حسين ما جايي نميريم، ميدونی چرا؟ چون حقايق را ديدند ديدن آقا اينا همه دروغه، ديدن تمام اين كه اين فقيره اون غني اين زشته اين زيباست اين خوشمزه است بدمزه است، ديدن تمام فرو ريزند قالب‌ها، تمام قالب‌ها خورد به هم، حقايق را ديدند، و اون حقيقت محض رو كه ديدن در وجود امام حسين و فقط خدا بود، اگر يه مقداري اين پرده‌ها در ظل عنايات اهل بيت عليهم‌السلام بره كنار انسان متوجه این مطالب میشه 🪴ادامه دارد... از بیانات @tareagheerfan
طریق عرفان
⚡️تازه اینها در برابر ائمه چیزی نیستند، اي كاش خدا توفيق بده در دريای مواج وجود امام حسين غرق بشيم ه
⚡️عرض کردیم خدای تبارك و تعالی در آفرينش انسان كمال قوام و حسن را به كار برد، اون ماهيت انسانی انسان که تشكيل ميشه از مشخصات شخصی انسان مثل شخصيت مكتسبه انسان و شخصيتی كه ميتواند اكتساب كند كسب كند فضايل را يا رذايل را، و همچنين فطرت انسان و قوه عاقله انسان، اختيار انسان، اينها مميزات اين است كه ماهيت انسان را از ماهيت مابقی موجودات تميز ميدهد جدا می كند، خدای تبارك و تعالی در اين جهت كمال لطف و كمال صنع و كمال فيضش را برای انسان قرار داده و حالا قسمت دوم كار، ايجاد شخصيت انسان به واسطه اين سرمايه‌ای كه خدا بهش داده، اختيار و عقل و ماهيت مكتسبه و اينها ديگه اين انسان هست كه ببينه نعمت‌های خدا را چجور استفاده بكنه؟ در چه راهی خرج بكنه؟ خب اين شخصيت او به واسطه اون دانستنی هایی كه كسب ميكنه و به واسطه اون اعمالی كه انجام ميده ساخته ميشود دانستنی ها، صفاتی كه کسب ميكنه، اعتقاداتی كه كسب ميكنه، وجودش را ظرف چه علمی قرار بدهد؟ اين و اعمالی كه به واسطه اين قوای درونی انجام ميشه خب اين علم و اين عمل هست كه شخصيت انسان را تشكيل مي‌دهد، خب يه چيزهايی همچنانی كه عرض كرديم در شخصيت انسان خيلی ميتونه تأثير بگذاره كه اشاره كردم در جلسات قبل، چند موردش اينها است كه ميگم، مثل اين جو جامعه، مثل تربيت پدر و مادر، مثل نطفه و وراثت، مثل رفیق، مثل استاد، مثل لقمه يعنی رزق، اين پنج شش تا خيلی مؤثره در شخصيتي كه انسان ميخواد بسازه چرا چون واردات وجودي انسان كه همان علم و عمل است منبعث از اينهاست، اينهاست كه علم و عمل انسان را تأثير ميگذاره 🪴ادامه دارد... از بیانات @tareagheerfan
إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَىٰ وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ ۚ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ ✅یادمان باشد تنها حرفی که میزنیم یا عملی که انجام میدهیم یا حتی عملی که باید انجام دهیم ولی انجام نمیدهیم را نباید پاسخگو باشیم بلکه جدای از این، پاسخگوی اثر آن هم باید باشیم.رای ندادن در سرنوشت انتخابات تاثیر دارد، به غیر فرد اصلح رای دادن هم تاثیر دارد، مواظب باشیم. خدای متعال در سوره یس میفرماید نکتب ما قدموا و آثارهم، مینویسیم چیزی را که از پیش میفرستند و آثارش را. @tareagheerfan
طریق عرفان
⚡️عرض کردیم خدای تبارك و تعالی در آفرينش انسان كمال قوام و حسن را به كار برد، اون ماهيت انسانی انسان
⚡️لذا در تهذيب نفس و سلوك الی الله بايد انسان اين مقدمات را تطهير كنه، با اختياری كه خدا بهش داده و قدرت عقلی كه خدا بهش داده فكر كنه عقلش رو به كار بگيره و با اختيارش تطهير كنه اون چيزهايی را كه در وجودش تأثير ميگذاره، و اين را بدانيد كه تا كسی اين پنج شش تا مورد را كه گفتم تهذيب نكنه نميتونه شخصيت خوبی برا خودش بسازد، به عنوان مثال خدای تبارك و تعالي كه نقشه كلی و حتی با جزئياتش را (برای اهلش) برای هدايت بشر در قرآن مجيد مشخص کرده اگر انسان درست توجه بكنه به اين قرآن ميبينه كه براي همين پنج شيش تا مورد كه گفتم خدای تبارك تعالی روش مواجهه و برخوردش راتوضيح داده من مثال ميزنم براتون به سوره مباركه كهف و اصحاب كهف، اصحاب كهف وقتي ديدند جو جامعه جوریه که جو جامعه نميگذاره اينها هدايت بشن نميگذاره در راه خدا باشن، اينا از اين جو جامعه فرار كردن، يا در مورد رفيق بد و رفيق خوب در قرآن آياتي داريم كه يا ليتني لم أتخذ فلانا خليلاً روز قيامت كه ميشه جهنميه ميگه اي كاش با فلاني رفاقت نمي‌كردم او مرا جهنمی كرد اون منو بدبخت كرد يا در رزق كلوا من الطيبات فلينظر الانسان الي طعامه مبادا حرام بخوريد در تربيت در هم‌نشين تربيت پدر و مادر در همه چي در انتخاب همسر در تمام اينهايي كه تأثير مستقيم يعني بي‌واسطه و يا با واسطه بر تربيت ما داره، منتها بستگي داره كه اين قرآن رو كي بخونه و چجور بخونه افلا يتدبرون القرآن، آیا در قرآن تدبر نمیکنید ببينيم برا چيه اين؟ اگر انسان با ديد تقوا قرآن را نگاه كرد هدی للمتقين مي‌شه يعنی هدايتش ميكنه روشني در تاريكي ها است این قرآن اگر خوب نگاه كنی ميبينی خداي تبارك و تعالی ميفرمايد كسانی شخصيتشون صادرات خوبی دارد كه واردات خوبی داشته‌اند لقمه ناپاك نميگذاره تو شخصيت پاكی داشته باشی كه تأثير پاكی بگذاری، نطفه ناپاك تربيت ناپاك رفيق ناپاك دانستنيهای ناپاك، ديدن و شنیدن ناپاک، اينا واردات وجوديه، لذا اگر انسان بخواهد نقشه تهذيب نفس را از قرآن ترسيم بكنه اولين مطلبی كه بايد بهش توجه بكنه تطهیر از بديهاست، شما اسم اين وادی را بگذار وادی توبه، هرچند قبل از وادی توبه بايستی انسان بيدار بشه توجه بكنه و ببينه كه بايستي چكار كرد يعنی اون نعمتی كه بهش داده خدا به نام نعمت عقل،او را وادار ميكنه كه به اين مطلب توجه بكنه كه از كجا آمده‌ام آمدنم بهر چه بود به كجا ميروم آخر ننمايی وطنم، خوب این میشه وادی یقظه(بیدار شدن از خواب غفلت)ما این رو را الان زياد در موردش نمي‌خواهيم صحبت كنيم وقتي كسی بيدار شد و متوجه شد كه اين شخصيت حيفه كه حرامش بكنه اين استعداد اين قدرت اكتساب كه خدا به ما عنايت فرموده اين بشر بايد به فكر رفع موانع بيفته رفع موانع رو قرآن و اهل بيت فرمودن توبه، يعني تطهير يعنی تهذيب يعني تخليه. ديو چو بيرون رود فرشته درآيد تا وقتي كه اين وجود شما دیو صفته، اين عمل شما ديو صفته، ديو يعنی شيطان، شيطان صفته شما نمیتونی،لذا در اسلام اومده، در اسلام كه نه در هر وادی عرفانی كه بری، در هر وادی كه بريد رفع موانع باید كرد، رفع موانع را بهش ميگن توبه، دفع موانع را بهش ميگن تقوی، 🪴ادامه دارد... از بیانات @tareagheerfan
طریق عرفان
⚡️لذا در تهذيب نفس و سلوك الی الله بايد انسان اين مقدمات را تطهير كنه، با اختياری كه خدا بهش داده و
⚡️رفع موانع يعنی اين بدی هايی كه خواسته شما يا ناخواسته شما بوده است باید اينها را تهذیب كنيم، من حالا بعضی از خواسته‌ها و ناخواسته ها رو ميگم، خواسته هاش مثل رفيق شماست، شما ميتونی رفاقتت را تصحيح كنی، ناخواسته هاش مثل اينكه تو طفلی بودی كه پدر و مادرت به اجبار اينجور تربيتت كردن ولی شما الان با قدرت اختيار با قدرت اكتساب با قدرت عقل ميتوانی متوجه بشی اين شخصيت من خوبه يا شخصيت من بده؟ خب حالا یه مقداری پدر و مادر در طفوليت، تو مجبور بودی اينجور بارت آوردن يا پدر و مادر لقمه غیر حلالی به بچه دادن خورد، حتی مي‌خوام اين مطلب رو بگم معاذ الله معاذالله اگر كسي حرام زاده هم باشد راه برش بسته نيست چون حرام‌زادگی علت تامه نابود شدن شخصيت انسان نيست، اولاً از لحاظ عقلي كه نگاه بكني اين در حرام زاده بودن خودش نقشي نداره هر چند حالا مباحثي هست كه حرام‌زاده حرام‌زاده است يعني چه نقشي نداره، اين ديوار ديوار در ديوار بودن خودش نقشي نداره يعني چه اين مباحث عقلي فلسفي كاري نداريم ما حالا فعلاً همين مباحث كه در حد خودمون رو مي‌گيم اولاً حرام‌زاده كه اختياري نداشت در حرام‌زاده بودنش چه اختياری داشته؟ عرض میکنم حالا مباحثی اینجاهست بماند. و ثانياً حرام‌زاده بودن علت تامه نابود شدن و كافر شدن و جهنمي شدن كه نيست چه بسا حرام زاده‌ای كه اهل بهشت بشه چه بسا حلال زاده‌ای كه اهل جهنم بشه، حتی انسانی كه اين‌چنين است، ميتواند با استفاده كردن از ديگر قدرت‌هايی كه خدا بهش عنايت كرده اين عيب و نقص را كنترل كنه، ميتونه اينكارو بكنه، حالا دست خودش نبود اجباري بود تربيت دست خودش نبود اجباري بود پدر و مادر و وراثت دست خودش نبود اجباری بود ولی اون چيزهايی كه اختياريه، قدرتش به مراتب بيشتر از اينهاست اون شخصيت مكتسبه انسان یعنی شخصيتی كه كسب ميكنه اون شخصيت خيلی قدرتش بالاست اين انسان ميتواند به جايی برسد كه تمام اين موانع را برطرف كنه رفع كنه با تقوا اينها را دفع كنه نگذارد حمله بكنه، قوه تقوا نميگذارد انسان دوباره در وادی ظلمت بيفته و او را وارد وادي نورانيت ميكنه و او را به واسطه اين نعمت‌هايی كه خدا بهش عنایت كرده پرورش ميدهد تا به صعود برساند و صعودش هم بي‌نهايته چونكه الي ربك المنتهی، چون داره دنبال بی انتها ميره اينم بی انتهاست خب وقتی انسان نگاه بكنه اين موارد را متوجه ميشه كه اين شخصيتی كه قابليت تغييره، قابليت اكتساب داره، بزرگ‌ترين فضيلتی است كه خدا به انسان داده . ما باید از اين استفاده بكنيم. 🪴ادامه دارد.... از بیانات @tareagheerfan
طریق عرفان
⚡️رفع موانع يعنی اين بدی هايی كه خواسته شما يا ناخواسته شما بوده است باید اينها را تهذیب كنيم، من حا
🔰در ادامه عرايضی كه داشتيم خدمتتون عرض كردم كه این بحث، بحث صرفاً دينی نيست بلكه بحث عقليه ديگه، اصل اين بحث عقليه، لکن خدای تبارك و تعالی به عنوان خالق بشر در قرآن مجيد سيری برای وجود انسان ترسيم كرده، میفرمايد كه هل اتي علي الانسان حين من الدهر لم يكن شيئاً مذكوراً زمانی بر اين انسان آمد، كه چيز قابل ذكری نبود ذرات پراكنده ای بوديم روی خاك و آب و درختان و گياهان و اينها از جمادات بوديم از نباتات بوديم از حيوانات بوديم خدای تبارك و تعالی اين ذرات را جمع كرد در وجود زن و مردی بعداً چيزي از اين پدر و مادر به وجود آمد كه يخرج من بين الصلب والترائب، تبديل شد به انسان و جعلناه سميعاً بصيراً اين انسان را هويت انسانی بهش داديم و نفخت فيه من روحی نوعی از خلقت را آفريد كه اونقدر اين خلقت عظيم بود و بزرگ بود و عالی بود كه خود خداي تبارك و تعالی وقتی جبرئيل را آفريد نفرمود وقتي ملائكه و آسمان و زمين را آفريد نفرمود وقتی انسان را آفريد فرمود فتبارك الله أحسن الخالقين مبارك است خدايي كه نيكوترين خلق كنندگان است يعنی ديگه بهتر از اين نيافريد نميتونست بيافرينه؟ نه كه نتونه نميشد ديگه، انتهای خلقت را در وجود بشر بكار برد بحث نشدن بود بحث نتوانستن نبود وقتي ميگيم نميشود يعنی چه؟ اين نكته خيلی مهمه، يه موقع ميگيم كه خداي تبارك و تعالی ميتونه مثل خودش رو خلق كنه؟ ميگيم يعني چه؟ نميشه، چرا نميشه؟ چون واجب‌الوجوده ديگه، اگر خلق كنه ممكن‌الوجود میشه، موجود كه نميتونه هم ممكن الوجود باشد هم واجب‌الوجود،نميشه اصلا امكانش نیست، اگر خلقش كرده كه خالق نيست، اگه خالقه که مخلوق نيست، اگه واجب‌الوجوده که ممكن الوجود نیست، اگر ممكن الوجوده كه واجب الوجود نیست، نميشه كه خدا مثل خودش رو خلق كنه نه كه نتونه، اصلا امكانش نيست، اصلا مورد مفهوم توانستن و قدرت نيست، مورد قدرت نيست اين حرف، نميشه، خدای تبارك و تعالي وقتی انسان را آفريد آيا مي‌شد كه احسن تر از انسان بيافرينه؟ ميگيم نميشد، چرا نميشد؟ شما كه داريد ميگيد موجودي به نام خدا همه كاري ميتونه بكنه قدرتش بی انتهاست ميگيم بله، قدرتش بي‌انتهاست، بله در هر چي كه متعلق قدرت باشد در هر چيزي كه بشود خدا بی انتهاست، ولی چيزي كه نمی شود... شما اين حرف رو که ميزني در مورد خدا درست، خدا نميتونه مثل خودش نميشه مثل خودش را بيافرينه چون اگه آفريد دیگه ممكن الوجود نميشه واجب‌الوجود هم باشه، پس چرا ميگيد انسان ديگه نميشه بالاتر ازش آفريد، ميگيم اين نكته مهميه چون اين انسان اصلاً خصوصيتش اين بود كه خداي تبارك و تعالي وقتی او را خلق كرد فرمود فتبارك‌الله احسن الخالقين، احسن‌الخالقين وقتيه كه احسن مخلوقين را بيافرينه، أحسن مخلوقين را كه آفريد شد احسن‌الخالقين، اينا بايد خوب توجه كنيد، كی خدا احسن‌الخالقينه، وقتي كه أحسن المخلوقین را خلق كنه، ميگن ايشون بهترين نقاشه بهترين نقاش كی به ايشون ميگن؟ وقتی كه بهترين نقاشی رو بكشه ديگه، ايشون بهترين كشاورزه، چرا به اين گفتند بهترين كشاورز؟ چون بهترين کشت را انجام داد، بهترين محصول را ارائه داد، خدای متعال رو میگیم احسن الخالقين یعنی نيكوترين خالق ها، چرا؟ چون نيكوترين مخلوقات را آفريد، خوب کی نيكوترين مخلوقاته؟ وقتي است كه خدا انسان را خلق كرد. خوب يعني ديگه بالاتر از انسان نميشه؟ نه نميشه چرا نميشه؟ به‌خاطر اينكه خداي تبارك و تعالي اون احسن مخلوقين را با یک صفت أحسن المخلوقينش كرد، خب بايد اين مطلب را توجه كنيم ما ميگيم زيباتر و كامل‌تر از خدا وجود نداره هرچه انسان قرب به اون خدا پيدا كنه قرب يعنی نزديك شدن نزديك شدن يعني چه؟ يعني فاصله كم بشه؟ نه، ديدي يه نفر ميگه شما فلان درخت و ديدي ميگه بله، ميگه نقاشيش رو من می كشم ميگه این شبیهه ميگه نه خيلي دوره،يه كمی بيشتر روی نقاشی کار میکنه، میگه يه كم نزديك‌تر شد، يعنی چه؟ يعنی شبيه تر شد يكم نزديك‌تر شد بازم نزديك‌تر ، تا اینکه میگه این خودشه، اين نقاشي كه كشيدی خود خود همون تصويريه كه اونجاست، يعني هرچه صفات اون تصوير را در اين نقاشي بياورد اين نزديك‌تر ميشه به كي؟ به او، وقتي خدای تبارك و تعالي عين كمال است و عين جمال است و كامل‌تر از او و زيباتر از او و بالاتر از او نيست اين انسان هرچه نزديك‌تر به او بشود به كمال او به جمال او به علو او، اين انسان جزء برترين‌ها مي‌شود خصوصيت انسان اينه بخلاف ما بقی مخلوقات، كه این انسان مي‌تواند نزديك‌ترين مخلوقات از لحاظ شخصيتي به خداي تبارك و تعالی بشود يعني هيچ مخلوقي به اندازه انسان نمی تواند خدا را تجلي بدهد خدا را نشان بدهد هيچ مخلوقی نمیتونه، ایا جبرئيل هم نميتونه نه جبرئيل هم نميتونه هيچ‌كدام از ملائکه نمیتونن 🪴ادامه دارد.... از بیانات @tareagheerfan
طریق عرفان
🔰در ادامه عرايضی كه داشتيم خدمتتون عرض كردم كه این بحث، بحث صرفاً دينی نيست بلكه بحث عقليه ديگه، اص
⚡️ملائك هم نميتونن، چرا؟ حالا اون روح كه ميگن ملكه اعظمه، ممكنه جبرئيل باشه يا نباشه نميدونيم ولی تو قرآن داره فسجد الملائكة كلهم أجمعین، تمام ملائكه حتی روح الامين هم به آدم سجده كردند به چه سجده كردند؟ اون سجده به نقاشی نبود، به نقاش بود، خوب توجه كن چی ميگم، وقتي اين كتاب رو ميخونی كيف ميكنی از هنر، از اين كتاب كه كيف نميكنی، از هنر و قدرت نويسنده داری كيف ميكنی، به كتاب كه نمیگی بارك الله، به نويسنده میگی، خدا فرمود به آدم سجده كنيد آدم صنع خداست صانع و سازنده را گفت سجده كنيد، چرا؟ چون اين صنع تجلی قدرت اوست، صنع يعنی ساخته شده، اين ساخته شده اين صنع تجلی علم اوست چيزي جز او نيست شما در نقاشی كه نگاه ميكنی هنر نقاش را ميبينی، رنگ و جوهر كه دست بچه هم بدی خط خطی میکنه، همون رنگ و جوهر و كاغذه، ولی وقتی كه رنگ و جوهر و كاغذ رو دادی دست یک نقاش ماهر تصويری در مياره كه وقتی نگاه ميكنيم میگیم باريكلا، خدای تبارك و تعالي مي‌فرمايد من اين قدرتم را و اين علمم را در يك موجودي پياده كردم به نام انسان، يعني اين انسان ميتواند علم مرا جلوه دهد تجلي دهد قدرت مرا تجلی دهد انسان ميتونه مثل اعلای خدا شود و لله المَثل الاعلی،مَثل به چی ميگن؟ به تصويری كه در آئینه است، هيچ چيزی نميتونست خدا را اين‌طور نشون بده، خب هيچ كسی لياقت ندارد كه بهش بگيم كامل هيچ كسي لياقت نداره كه بهش بگيم زيبا هيچكس لياقت نداره كه به او بگوييم برتر و بالاتر به جز خدا، برا چی خدا وقتي انسان را آفريد به خودش گفت بارك‌الله به من؟ چون ديد اين انسان بيش از همه خودش رو داره نشون ميده، انسانی كه خدا نما شده،لذا خدا به خودش عاشق شد عشق كه خودش بود معشوقم كه خودش بود يعني یک چيز بيشتر در واقع نبود اين انسان تجلي صفات اوست جبرئيل هم اين‌قدر نميتونست خدا را نشون بده 🪴ادامه دارد.... از بیانات @tareagheerfan
طریق عرفان
⚡️ملائك هم نميتونن، چرا؟ حالا اون روح كه ميگن ملكه اعظمه، ممكنه جبرئيل باشه يا نباشه نميدونيم ولی ت
⚡️حالا ميایم در مورد انسان‌ها، آيا تمام انسان‌ها ميتوانند خدا را اينجور نشون بدند؟ قطعا ميتوانند، يعنی خدا بين من و شما و پيغمبرش فرق نگذاشته بين سلمان و ابن‌ملجم فرق نگذاشته هويت انسانی يعنی تجلی دادن خدا، يعنی قدرت تجلي دادن خدا، تجلي دادن صفات خدا اسماء خدا، خب، پس چرا یه كسی ابن ملجم شد يه كسی سلمان فارسی شد؟ اون ديگه بستگی دارد به اون صفت اختياری كه خدا بهش داده، چرا؟ چون مختار از صفات خداست خدا اون صفت اختيار را در وجود انسان هم قرارداد اين انسان با اين صفت اختيارش ميتواند اون هويت انسانی كه دارد را به كار بگيرد بشود سلمان فارسی، بشود حضرت موسي بشود حضرت ابراهيم سلام الله عليهما ميتونست هم بشه نمرود و فرعون و ابن ملجم و ديگران، يعني اين منی كه خدا آفريد و رسول‌اللهی كه خدا آفريد آيا رسول‌الله چهار تا چشم داشت؟آيا رسول الله بيست تا دست داشت؟ آیا رسول‌الله دو تا مغز داشت؟نه همه‌اش مثل ما بود همه چيزش مثل ما، قل إنما أنا بشر مثلکم ، تو قرآن ميفرمايد ای پيغمبر بگو منم بشری هستم مثل شما، منم يه بشرم از شما، اگر پيغمبر را جنبه بشری اش را مسموم كنند از دنيا ميره، امام حسين هم كه باشی وقتی يك شمری خنجر بذاره گردن مباركت را ببرد از دنيا ميری، مگه غير از اينه؟ قل انما انا بشر مثلكم، ولی فرقش در اين هست كه رسول معظم اسلام نهايت هويت انسانی را به كار گرفت بعد از اون شيعيان امير المومنين شيعيانی مثل سلمان، بعد سلمان ابوذر مثل مقداد مثل مالك اشتر مثل ديگران مثل اويس قرنی تا بيا تو زمان ما كسانی كه سعي كردند نهايت استفاده را از هويت بشريشون بكنن از اون نعمت‌هايی كه بهشون داده بودن استفاده بكنن مثل مرحوم آيت‌الله‌العظمي سيد علی آقا قاضی اعلي‌الله مقامه مثل بزرگان ديگه خب اينها هدفی كه در زندگيشون قرار دادن هدفی غير از هدفی كه خدا براشون ترسيم كرده بود نبود چون اگه دنبال يه هدف ديگه ميگشتن داشتن شخصيتشون رو حرام ميكردند، خدا وقتی فرمود باریكلا به من كه بهترين مخلوقات را آفريدم كه اين بهترين مخلوق ميتونست بهترين خالق رو نشون بده، اینها گفتند پس ما بايد بهترين باشيم يعني بايد دنبال تجلی دادن صفات و اسماء او برويم يعنی آيينه جمال او بشويم و در اين راه حركت كردند گفتن گرسنگی بكشيم میكشيم مهم نيست، هدف معلومه كشته بشيم هم مهم نيست تبعيدمون كنند مهم نيست سرما و گرما و اذيت و اينها مهم نيست، مهم چيه؟ مهم اينه اون هدفی كه براي اين وجود من ترسيم شده در راه اون هدف حركت كنم، رفتند و زحمت كشيدن و رسيدن به اونجايي كه بايد مي‌رسيدند، رفتند رسيد به اونجا، بعد نگاه ميكنيم اسم نيارم كه اون مرد بزرگوار ميفرمود تمام عالم هستي ما سوي‌الله(غیر خدا)، تمام تحت سيطره امام زمان است گفتم كه اقا چرا انقدر كم ميگيد گفت خب اينا كه اينجا نشستن اهلش نيستند، باید اين طور گفت درستش اینه که تمام عالم هستي مندک در وجود صاحب الزمانه و تمام عالم هستي گوشه‌اي از جلوه جلوه‌های امام زمان عليه السلامه ، بهشت و حورالعين و نعمت‌های دنيا تمام اينها اينا تجلی فيض خدا از وجود امام زمان عليه السلامه چيزي غير از اونها نيست ،غیر از اينها هم كس ميتونه به اين مقامات برسه؟ تونستن بله ولی نمي‌كنيم اين كارو يعني مردش نيستيم، ما نمي‌تونيم با اونا مقايسه بشيم، دلايلش تو بحث اعتقادات گفته شده،كه چرا اميرالمؤمنين از اول معصوم بود ما نيستيم چرا پيغمبر از اول معصوم بود از اول اميرالمؤمنين اميرالمؤمنين بود ما نيستيم اين را در زيارت‌نامه حضرت زهرا سلام‌الله عليها جوابش را دادند يا ممتحنه امتحنک الله الذی خلقك.... نمي‌خواهيم در مورد اين موضوع صحبت کنیم. 🌱شيعيانشون هم ميتونن به جايي برسند كه حتي ملائكه خادم اونها بشن حتي زمين و آسمان هم تحت سيطره آنها در بيان حتی تمام گنج‌هاي عالم هستي كه مردم دارن دنبالش مي‌دوند و بهش نميرسن دست اونها باشه زمين و آسمان به فرمانشون باشه... 🪴ادامه دارد...‌ از بیانات @tareagheerfan
طریق عرفان
⚡️حالا ميایم در مورد انسان‌ها، آيا تمام انسان‌ها ميتوانند خدا را اينجور نشون بدند؟ قطعا ميتوانند، يع
⚡️مگه طی الارض چیه؟اینها برای اینها چیزی نیست، آیت الله قاضی در یک قضیه ای به آیت الله نجابت فرموده بود که من از خدا خواسته ام اختیار جسمم بعد از مرگم با خودم باشه..آیت الله فاطمی نیا میفرمود بعضی از شاگردان شاگردان آیت الله قاضی هنوز به خدمت ایشان میرسند و از او استفاده میکنند 🌱اگر انسان حواسش رو جمع كنه خودش رو ارزان نفروشه ميرسد به آنجا كه تمام دنيا به فرمانش ميشه، تمام دنيا به فرمانش ميشه، يعني اگه بنده اين چيزا نبود روايت داره از امام جواد عليه السلام اگه بنده اين چيزا نبودی دنيا بندت ميشه دنيا بندت ميشه،بله ،مرغ باغ ملكوتم نيم از عالم خاك هرچه هست مال خاكه، ما كه مال اين ور نيستيم شما تصور كن اين سگ‌های هار مثلاً تو صحرا يك گاو مرده افتاده اونجا اين سگ‌ها افتادند به جان اين گاو هي دارن اين گاو را تكه پاره ميكنند ميخورند يه آدمی اونجا داره رد ميشه يه كسی ميگه تو هم برو سهمت رو بردار، تو هم برو دست و پا بزن بيشتر بردار سگا رو رد كن همش مال خودت باشه، ميگه اينكه غذای من نیست تو داری به من بی احترامی ميكني داری فحشم ميدی، فرمود دنيا در منظر مؤمن همينه ميگه ما كه برای اين میته برای اين مرده كه اينجا نيومديم تا سر اين دعوا كنيم سر كم و زيادش، اهل دنيا از کهین و از مهين لعنه‌الله عليهم اجمعين، اين معنيش اين نيست كه جناب مولوی داره لعن ميكنه، ميگه كسانی كه تو دام دنيا هستند خودبه‌خود ملعونند مثل اين كه بگيم كسی كه تو آب بيفته خيس ميشه میگه يعنی داری ميگي الهی خيس بشه؟ ميگه نه بابا كسي كه تو دريا افتاد خودبه‌خود خيس ميشه، مولوی داره خبر ميده ميگه اهل دنيا از كهین يعني اونهاییشون كه بزرگن، از مهين اونهاییكه زير دستند اونا كه دنيا را دارند كم دارن اونا كه دنيا رو دارن زياد دارن، نه به این معنی كه دارند، وابسته به دنيا هستن و الا حضرت سليمان پادشاه بود خزانش پر زر و زيور بود ولی اهل دنيا نبود وابسته به دنيا نبود، دنبالش نمی گشت، الان وظيفه ش بود كه پادشاه باشه بود يه زمان هم حضرت يوسف وظيفه ش بود که برده باشه یوسف برده با سليمان پادشاه حالشون با هم تفاوتی نداشت، هيچ فرقی نمی كرد چرا چون داشتند وظيفه‌شون رو انجام ميدادن، ميگه اهل دنيا از كهین و از مهين لعنه‌الله عليهم اجمعين يعنی كسانی كه بنده دنياند ملعونند خودبه‌خود ملعونن، لذا ان شاءالله حواسمون رو جمع كنيم هدف خلقت ما و اين هويت انسانی ما را برای دنيا كه نيافريده اند، بله ما مجبوريم تو دنيا زندگي كنيم وظايفمون رو انجام بديم تا اون هويت انسانی، اون استعداد بی نهايت را به منصه ظهور برسونیم، حالا شما تصور كن يه آدم اين‌قدر سرگرم دنيا بشه كه تمام استعداد و هويتش خرج دنيا كنه حالا خرج دنيای حلال خوب یه جهته، بعضی ها خرج دنياي حرام میکنن، اون وقت شما نگا كن ببين پيغمبر فرمود سلموا علی اليهود و النصاري و لا تسلموا علی شارب البنج، فرمود به يهودي و مسيحی سلام بكنید ولی به معتاد سلام نكنيد، چرا؟ چون اين تمام هويت انسانیش رو از بين برد، بعد فرمود هر كسی از اعتيادش برگرده در حد معجزه است در حد معجزه است، يعني انسان كاری كرده كارستان، چقدر بزرگ ميشه، حالا آقا يه كسی به مواد مخدر معتاده،یه موقع یه كسي به چشم چرانی معتاده یه كسي به اينترنت گوشی معتاد يه موقعی یه كسي به اون فيلما به اون عكس‌ها اون بازی ها به اون چي.... نباید هويت انساني و شخصيت انسانی رو صرف اين بكنه شما الان هفتاد سال هشتاد سال كمتر بيشتر توی اين دنيا بودی الان ميخوای از دنيا بری چي شدی؟ كي هستی؟ تو این هویت رو با خودت میبری 🪴ادامه دارد... از بیانات @tareagheerfan
طریق عرفان
⚡️مگه طی الارض چیه؟اینها برای اینها چیزی نیست، آیت الله قاضی در یک قضیه ای به آیت الله نجابت فرموده
⚡️عرض كرديم كه خداي تبارك و تعالی در سورة مباركه دهر فرمودند هل اتی علی الانسان حين من الدهر لم يكن شيئاً مذكوراً بر اين انسان زمانی گذشت كه چيز قابل ذكری نبود بعد فجعلناه سميعاً بصيراً بعداً ما او را آفريديم و هويت انسانی به او داديم هويتي كه او را از مابقی موجودات متمايز مي‌كند عرض كردم مهمترينش سه ضلع است اولش اختيار است دوم نفس مكتسبه هست و سوم قوه عاقله، انسان به واسطه اين سه صفت با هم، تمايز پيدا مي‌كند از ما بقی موجودات، ممكنه هر كدام اينها به صورت جدا و به نحوی در وجود مابقی موجودات هم باشد لكن جمعش و به صورت خاصش فقط در وجود انسان هست حتی در اجنه هم كه مانند ما مورد خطاب تكليف هستند به اين صورت قرار نداره، بعداً عرض كرديم كه اين نفس مكتسبه يعنی اينكه انسان به واسطه اين هويت انسانيش ميتواند به بی نهايت برسد چون استعدادش بی نهايت است و می تواند از بدی هم به اسفل السافلين برسد، خب هر چه انسان از بي‌نهايت دور بشه (بی نهايتم شايد بشه تصور كرد،) بد ميشه، پس یه اسفل السافلينه یه اعلي عليينه و درجاتش، كه خدای تبارك و تعالی در سوره مباركه فجر ديگه نهايت سير انسان را فرمود كه یا ایتها النفس المطمئنة ارجعي الي ربك راضيةً مرضيةً فادخلي في عبادي و ادخلي جنتی، عبادی جمع عبد نيست جمع عبدی هست، یه موقع خدا به یه بنده ای میگه بنده،یه موقع ميگه بنده من، او را منتسب میکنه به خودش اينو ما ميگيم اضافه تشريفيه، يعنی شرافت دارد كه او را منتسب كرد به خودش، نهايتش هم ميشود جنتی، نه هر بهشتی، جنتی كه آنقدر شرافت دارد كه او را منتسب كرد به ذات خودش، چه بهشتي است اون بهشت، برای ما لا يوصفه، نميشه برای ما وصفش كرد چرا ؟ چون فعلاً ما اهل اون معارف نيستيم اهل اون معانی نيستيم مثل ثواب نماز شب كه خدای تبارك و تعالي در قرآن در ثواب تهجد يعني شب بيداريه كه مي‌فرمايد عسی ان يبعثك ربك مقاماً محموداً اگر اهل تهجد شدی اميد است كه خدای تبارك و تعالي به واسطه اين تهجد به تو مقام محمود بده ثوابشو مشخص نكرده مجمل گذاشته، لذا حضرت فرمود براي هر عمل خيری ثوابش را فرمود به جز تهجد در دل شب، خب اون هم به مراتبشه دیگه، بهشت هم اينجا می فرمايند فادخلي في عبادي و ادخلي جنتي كی انسان اين سلسله را طی ميكنه؟ وقتی كه برسد به نفس مطمئنه، بعد از نفس مطمئن بشه راضيه مرضيه بعد ميشه عبد، عبد خدا، اون عبدی، بعد وارد مقام جنتی كه اون فادخلي في عبادی و ادخلی جنتی اون جنتی ديگه چيست که حتماً تجليات خاصه ذات خدا بر بندگان خاصشه، راضيه مرضيه نشان می دهد كه انسان اگر بخواهد به اين مقام برسد بايستی تلاش كنه كه اراده خدای تبارك و تعالی را جايگزين اراده خودش كنه، حالا جايگزين كردن تسامح در تعريفه، يعني بايد به اينجا برسد كه ببيند در عالم هستي و در عالم وجود يك وجود اصالی و يك اراده بيشتر نيست در برابر اون اراده نخواد اراده كند اين تجليش در اين می شود كه انسان افعالش را مطابق اراده خدا انجام بده، بحث عمل در سلوك و تهذيب از اينجا شروع ميشه، كه انسان اعمالش را طبق اراده او انجام بدهد خب ما الان قطعاً به مقام راضيه مرضيه به مقام عبوديت،عبودیت محضه نرسيديم لكن به ما دستور دادند كه به واسطه تقوا و عمل صالح كه نشئت ميگيرد از اون قوای درونی كه ايمان هست و صفات پاك، عمل پاكتون كه بهش ميگيم عمل صالح انجام بديد، اين يعني به نحوي اراده خدا را جايگزين اراده خودت كردن، تقوا يعني چه يعني نگه داشتن خدا در دل، تقوی به هيچ وجه معنی ترس از خدا نميده اصلا نمي‌دونم منم كه حالا سواد ندارم شهيد مطهري كه سواد داره میفرماد ديگران فرمودند نميدونيم برا چی تقوا را به معنی ترس از خدا معنی کردند، شايد اين از جهت لازم و ملزوم اومدن اينجور بحث كردن گفتند تقوا يعنی از خدا ترسيدن، خوف از خدا و مقام خوف یه بحث ديگه‌ای داره مقام تقوا بحث ديگه‌ای داره اگر انسان بخواهد كه وجودش مجرای اراده خدا باشد باید اختيار كند فعلاً با تكليف، اونچه که خدا اراده كرده ، براچی بهش ميگن تكليف؟ براي اينكه الان سخته، تكليف يعني انجام دادن عملي همراه با سختی، اینو بهش میگن تكليف، به شما تكليف كردن نماز بخون به شما تكليف كردن روزه بگير خمس بده زكات بده، چشم به شما تكليف كردن فلان گناه را نكن فلان حرفو نزن فلان چيز رو نبينه خب اول تكليفه، سخته، اين تكليف اگر منشأش قواي دروني باشه كه قبلا در موردش صحبت كرديم يعنی انسان از بين گزينه‌هاي مختلفی كه در برابرش هست با اختيارش انتخاب كند آن گزينه‌ای را كه مورد اراده خداست اين كمكم. كم كم نورانيتی در دلش مياره كه موجب تهذيب نفسش میشه، خب گاهي اوقات اين انجام واجبات و ترك محرمات نورانيتي مياره قطعاً، موجب نجات انسان هم ميشه لكن آيا همين كفايت ميكنه؟ نه، 🪴ادامه دارد... از بیانات @tareagheerfan
طریق عرفان
⚡️عرض كرديم كه خداي تبارك و تعالی در سورة مباركه دهر فرمودند هل اتی علی الانسان حين من الدهر لم يكن
⚡️اگر انسان مقام محمود ميخواد خدای تبارك و تعالی میفرماید عسی ان يبعثك ربك مقاماً محموداً اون چيه كه مقام محمود برای انسان مياره كه راضيه مرضيه ميشه ؟مثلاً يه نمونش كه تو قرآن فرمود همان تهجده، و تهجد در دل شب، كه واجب نيست، استاد ما تو بعضی از مستحبات ميفرمود كه واجب نيست ولی اجازه نداريم ترك كنيم، واجب نيست ولی اجازه ترك هم نداريم، يعني چه؟ یعنی اگر انجام ندهی گناه نكردی ولی اگر ترك كردی بدون كه خودتو بيچاره كردی، مثل نماز شب، آدمی كه اين هفتاد هشتاد سال كمتر بيشتر نميدونم تو اين دنيا بمونه اهل تهجد و نماز شب نباشه اين به معنای حقيقی بدبخته به معنای حقيقی بيچاره است، چيزی نداره، چرا؟ چون اين نماز شب اثر داره، كاری به اثرش اصلا نداره، من ميخوام بگم اين نماز شب نتيجه است نميخوام نتايج نماز شب رو بگم، نماز شب نتيجه يك باطن صاف و زلال نورانی است كه اون باطن صاف و زلال تجلیش میشه نماز شب، تجليش ميشه تقوا، تجليش ميشه ذكر و فكر و توجه و اون مراتب و مراحل، اون اعمال و افعالی كه برای سير و سلوك گفتند، كسی كه نماز شب نمی خواند درسته از آثار نماز شب محروم ميشه ما هميشه همينو ميگيم، میگیم نماز شب بخون اين خاصيت رو داره، ولی كمتر شايد در اين باره صحبت می شود كه نماز شب خودش نتيجه يك باطن خاصه، اونم به مراتبش،یعنی نماز شبم مراتب داره، تهجد در دل شب و نماز شب خوندن فرق ميكنه نماز شب رو بعضی از مراجع میفرمایند اصلاً وقتش از بعد نماز عشا شروع ميشه ميتونی بخونی و بخوابی، صبح براي اذان صبح بلند شی و نماز صبح بخونی، تهجد در دل شب كه مرحوم آقاي قاضی فرموده بودند يعنی شب بيداری مثل كسی كه داره نگهبانی ميده در زمان جنگ داره نگهبانی ميده اين خوابش هم مياد همين يه مقدار میخوابه یه مقدار بيداره چرت ميزنه ،ایشون میفرمود كه سالك الی الله اينجوره در شب جسمش اقتضاء داره استراحت كنه بخوابه يه مقداری چشمش گرم ميشه خوابش ميبره ميپره بالا مثل كسی كه بالای سر يك بيماری نشسته مثل كسی كه منتظر مسافری است كه بياد اين همين‌جوره، كسانی كه حب خدا در دلشونه، اینها مال من و شما نیستا،.. 🪴ادامه دارد... از بیانات @tareagheerfan
طریق عرفان
⚡️اگر انسان مقام محمود ميخواد خدای تبارك و تعالی میفرماید عسی ان يبعثك ربك مقاماً محموداً اون چيه كه
⚡️شما شايد اينجور باشيد من كه نيستم، اين مال اونه كه انسان به اون مقام برسد، اينكه شما شنيديد يه موقعی مجنون به ليلی گفت كه امشب قراره ما، اونقدر دير كرد و دیر کرد كه نصف شب مثلاً شد و رد شد، بعد آمد و ديد كه مجنون خوابيده چند تا گردو گذاشت بالای سر مجنون و رفت يعني گفت كه تو برو گردو بازی تو بکن تو به عاشقی نيامدی، كذب من زعم انه يحبنی و إذا جنه اللیل نام عنی، فرمود دروغ مي‌گويد كسی كه فكر كرده ما را دوست دارد و وقتي شب همه جا را فرا مي‌گيرد میخوابه، بي‌خيال من ميشه ميخوابه، بعد فرمود آيا هيچ محبی نيست كه دوست داره با محبوبش خلوت كنه؟ چرا در دل شب خوابيد؟ معلوم ميشه كه اون باطن، باطن عاشق نيست اون باطن اون قدر زلال نيست، يه كسی ميگه من مريضم نميتونم نماز شب بخونم، نميتونی تا و راست بشی، نميتونی وضو بگيری? نميتونی تهجد داشته باشی، آقا من سر كارم نميتونم نماز شب بخوانم، خب نماز شب كه اين ركوع و سجوده، ولی تهجد عارفانه و عاشقانه جور ديگه‌ايه، سر كار هم كه باشی ميشه، مريض هم كه باشی ميشه، رو به قبله هم كه باشی ميشه، فرق ميكنه، و الا اگر صرف بيداری شب باشد كه خوب خیلیها شبها بیدارن. دزد هام نصف شب بيدارن خيلی ها بيداران، اون نه، خيلی ها ممكنه نماز شب بخونند،ولی از نماز شبشان اون طَرْفی كه بايد ببندن نمی بندند، كدام تهجد، اون تهجدی كه نتيجه باطن صاف و زلال است يعني هر چقدر باطن انسان زلال شد تهجد در دل شب هم زلال ميشه، اینها متفاوته با هم،بحث عمل در سلوك از اينجا شروع ميشود كه انسان می خواهد اراده خدا را جايگزين اراده خودش كند يعنی دنبال اين هست كه ببينه او چه ميخواهد؟ او چه مي‌گويد از اينجا سلوك عملي كه رتبتا متأخر است بر سلوك باطنی از اينجا شروع میشه، توضيح دادم این رو قبلاً، خب از اينجاست كه انسان دنبال وظيفه‌اش ميگرده الان وظيفة من چيه؟ از اينجاست كه اگر يك مقداری دور شد يك مقداری كم گذاشته شد بيچاره ميشود حتی پيش خودش بيچاره ميشود مثل مرحوم امام كه نقل كردن يك روز خيلی حالشون منقلب بود و گريه و زاری و اشك، گفته بودند چه خبره آقا چطور شد؟ فرمود بود ديشب نماز شبم قضا شد اينجور بی قرار ميشه خب آيا ما هم اینجور بي‌قراريم؟ اون باطن نيست اون نورانيت باطن نیست، اينكه وقتی خدايی نكرده احساس ميكنه در وظيفش در وجودش در محضر باري‌تعالی نكنه خدا نكرده خدايي نكرده نكنه كوتاهی بشه، زن پيغمبر ميگه ديدم پيغمبر نيمه شب سرش را به سجده روی زمين گذاشته اون قدر گريه كرده كه خاك زمين گل شده، چرا يا رسول‌الله؟ عرض ميكنه به خدای تبارك و تعالي الهي لا تکلنی الي نفسی طرفه عين ابداً خدایا حتی يه چشم بهم زدن مرا به خودم وا مگذار، اين يه چشم بهم زدن نشه كه یه موقع من حواسم پرت شه از تو، من جدا بشم این سيم قطع بشه، 🔰 سالك الي‌الله هم و غمش همه‌اش وصاله و وصال در توجهه، و توجه در اين هست كه مراقبه كند و مراقبه در اين هست كه اراده او را در وجود خودش پياده كنه، وصال با توجهه با انسه، انس با توجه با مراقبه با عمل با باتقوا اين بحث علميه عمل، يعنی اگه بخوايم عمل را در سلوك تعريف بكنيم كه چجوری شروع ميشه و چی هست و حقيقتش چيه همينه كه خدمتتون عرض كردم بعداً خوب اين عمل به مراتب عامل متفاوت ميشه يعنی اين نمازی كه من ميخوانم با نمازی كه مثلاً يك عالم عارف ميخونه خيلی متفاوته، چرا؟ چون باطن متفاوته، هرچند اين دو با هم رابطه مستقيم داره، همچنانی كه قبلا خدمتتون عرض كردم پس حواسمون رو جمع كنيم بحث عمل دست كم گرفته نشه، حواسمون رو جمع كنيم كه در اعمال يعنی ترك محرمات انجام واجبات سهل‌انگاری نكنيم اين به منزله اينه كه داريم قطع ميكنيم رابطه را، 🪴ادامه دارد.... از بیانات @tareagheerfan