eitaa logo
رِسـانـه طَـریـقُ الْـحَـقْ🇵🇸
2.4هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
7.2هزار ویدیو
145 فایل
✨﷽✨ كانالي مملوّ از تكان دهنده‌ترين سخنان علمای اخلاق و عرفان (روشنگری) (کپی آزاد) تأسیس : ۲۷ / ۱ / ۱۳۹۷ ارتباط با ادمین کانال @Adel_khalatbari تبادل نداریم🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
💢آیت الله سعادت پرور : 🔸یکی از بزرگان کلام شیرینی دارد ، می فرمودند ؛ هر جا گذشت باشد ، آن جا سیر و پیشرفت برای است. ، بخشی از نامه ۲۷ 🇮🇷 @tarigh_alhagh
#با_سکوت_برو_بهشت❗️ #آیت_الله_طهرانی 🌼سکوت باعث صفا و آرامش درونی #سالک میگردد وفرصتی میشود برای تفکر در صفات الهی تا درهای حکمت برقلب او باز شود. 🆔👇 @tarigh_alhagh
رِسـانـه طَـریـقُ الْـحَـقْ🇵🇸
مرحوم آیت الله مرعشی نجفی 👇👇👇
نمی گذارم انگلیسی ها مارا از درون تهی کنند. . آیت الله نجفی نقل می‌فرمود: . « از بازار نجف عبور می‌کردم، دیدم طلبه‌ها به یک مغازه‌ای خیلی رفت و آمد می‌کنند، پرسیدم که چه خبر است گفتند: . علمایی که فوت می‌کنند کتاب‌هایشان را اینجا حراج می‌کنند؛ رفتم داخل دیدم که عده‌ای حلقه‌ زده‌اند و آقایی کتاب‌ها را آورده و چوب حراج می‌زند و افراد پیشنهاد قیمت داده و هر کس که بالاترین قیمت را پیشنهاد می‌داد، را می‌خرید. . یک عربی نشسته بود در کنارش، کیسه پولی بود و بیشترین قیمت را او داده و کتاب‌ها را می‌خرید و به دیگران فرصت نمی‌داد. متوجه شدم که ایشان فردی به نام کاظم، دلال کنسولگری انگلیس در بغداد است و در طول هفته کتاب‌ها را خریده و جمعه‌ها به بغداد برده و تحویل انگلیسی‌ها می‌داد و پولشان را گرفته و بعد دوباره می‌آید و کتاب می‌خرد. . ایشان از آن موقع تصمیم می‌گیرد که نگذارد کتاب‌ها را انگلیسی‌ها به یغما برده و ما را از درون تهی کنند و بعد از آن شب‌ها بعد از درس و بحث در یک کارگاه برنج‌کوبی مشغول کار می‌شود و با کم کردن وعده‌های غذا و قبول روزه و نماز استیجاری، پول جمع کرده و به خرید و جمع‌آوری کتاب‌ها اقدام می‌کنند. حتی ایشان بخاطر این مسئله زندان هم افتادند. . .
دیروز تشریف نداشتید؟! برای انجام مأموریت، عازم تهرانم و نمی‌توانم همراه دوستان به دیدار آقا بروم. فردا صبح که برمی‌گردم قم، آن‌قدر دل‌تنگ آقا هستم که قبل از هر کاری می‌روم خدمت‌شان. بعد از سلام‌علیک؛ می‌فرمایند: «دیروز تشریف نداشتید؟!»، دلم غَنج می‌زند. باورم نمی‌شود نبودنم به چشم‌شان آمده باشد. می‌گویم: «مجبور شدم برای انجام کاری به تهران بروم.» می‌گویند: «شما هر وقت جایی می‌خواهید بروید، به ما بگویید که بدانیم چه دعایی در حق شما بکنیم.» چیزی نمی‌گویم. تنها خیره می‌شوم به چشم‌هایی که از مهربانی لبریز است. . درخانه اگر کس است ؛ بر اساس خاطرهٔ یکی از شاگردان . .
رِسـانـه طَـریـقُ الْـحَـقْ🇵🇸
این‌قدر مادرت را اذیت نکن! شنیده بود این ساعات می‌تواند آقا را توی حرم ببیند. وارد مسجد بالاسر شد. چشمش که به آقا افتاد، خستگیِ سفر را از یاد برد. آهسته قدم برداشت. چند متر عقب‌تر، طوری که آقا متوجه نشود، روی زمین نشست. خیلی وقت بود برای آمدن به قم و دیدار آقا، لحظه‌شماری می‌کرد. مدت کمی که گذشت، ناگهان آقا سرش را به عقب چرخاند و گفت: «شما بیایید.» با شتاب نزدیک شد و سلام کرد. آقا جواب سلامش را داد و بی‌مقدمه گفت: «این‌قدر مادرت را اذیت نکن!» ضربان قلبش شدت گرفت. یاد آن شبی افتاد که به مادر گفته بود: «حق ندارد با ازدواج مجددش، آبروی خانواده را ببرد»؛ و مادر فقط سکوت کرده بود... از مسجد بالاسر که بیرون آمد، عرق سردِ پیشانی‌اش را با پشت دست پاک کرد. باید خودش را زودتر به خانه می‌رساند و مادر را از خودش راضی می‌کرد. . 📚 درخانه اگر کس است 📚 بر اساس خاطرهٔ یکی از دوست‌داران آقا 📚 به‌نقل از یکی از شاگردان . . . .
رِسـانـه طَـریـقُ الْـحَـقْ🇵🇸
آیت الله شهید دستغیب(ره): از دوستان آل محمد (ص) از اول تاکنون، کسی به درجه اصحاب حسین (ع) نرسیده. چنانچه به خود ابی‌عبدالله (ع) نسبت داده می‌شود که فرموده است: «خدایا! من اصحابی باوفاتر از اصحاب خودم سراغ ندارم و نه خویشاوندی نیکی کننده‌تر از خویشان خودم» در محبت‌ورزی، اصحاب حسین نمونه‌اند. خدا توفیق‌شان داد علاقه‌ قلبی خودشان را آشکار نمودند. ظهر عاشورا هنگامی که حسین (ع) به نماز ایستاد جناب سعید بن عبدالله حنفی خودش را سپر آقا قرار داد. تیرهایی که رو به آقا می‌آمد، بدنش را پیش می‌کشید نمی‌گذاشت به حسین بخورد. گاهی سر و گاهی دست و سینه‌اش را برابر تیر می‌گرفت تا سیزده تیر به بدن نازنینش رسید که سلام نماز حسین (ع) با افتادن او همراه بود. حالا معنی و حقیقت محبت‌ورزی را توجه کنید با این فداکاری در راه خدا جان می‌دهد، ولی هنوز شرمسار است آن طوری که سزاوار حسین (ع) است آیا وفا کرده است یا نه؟ رو به آقا کرد و گفت «اوفیت» آیا وفا نمودم؟ نه اینکه خود و کارش چیزی ببیند و به آن مغرور شود.ما همه راستی در محبت‌ورزی و در مقام تبیعت، از هر جهت شرمساریم، چیزی که هست گریزان از آل محمد (ع) نیستیم هر چند کاملاً متصل نیستیم، ولی امیدواریم کاملاً جدا هم نباشیم اگر گناهی پیش‌ آمد توبه می‌کنیم و باز می‌گردیم. . . . . .
✳️ فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ؟! 🔻 انسان نمی‌تواند آرام بگیرید. حتی راکدترین آدم‌ها طالب چیزی هستند که امروزه ندارند. آدمی هیچ‌وقت در آنچه دارد خلاصه نمی‌شود. این خصوصیت اوست که به بیرون از خودش، بیرون از حالش و جدای از امروزش فکر می‌کند. 🔸 ...پس در این بحثی نیست که انسان، و در حال است. بحث در این است که به سمت چه چیزی حرکت می‌کند؟ «فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ» (تکویر، ۲۶) کجا می‌رود؟ به چه روی می‌آورد؟ می‌خواهد با چه چیزی پیوند بخورد؟ و حتی اگر خودش را خرج می‌کند، می‌خواهد آخرین خط وجود او چه چیزی را امضا کند؟ با آن امضایی که می‌کند، می‌خواهد چه چیزی را تثبیت کند و به‌دست بیاورد؟ اگر خودش را می‌دهد، چه چیزی را به‌دست می‌آورد؟ 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۲۴ و ۲۵ #⃣