eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.5هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
63 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 به مناسبت سالگرد شهادت شهید آیت‌الله در نیمه سال ۵٨ 🔰 از عالمان مجاهد و خطبای پر آوازه قرن اخیر در تهران و ایران به شمار می‌رود. وی پس طی مدارج علمی در حوزه های قم و نجف و دریافت اجازات متعدد اجتهاد از مراجع نامدار آن، راهی تهران گشت و به مواجهه با عناصر و چهره‌های دین ستیز همچون پرداخت. ایشان در آغاز حضور خود در تهران، به تدریس در مشغول شد. 👇 🍃 @feyziye_tehran
مرحوم در کنار شهید ✍ مرحوم حجت‌الاسلام منذرکه مدتها با شهید اسلامی مأنوس بود در بیان مبارزات ایشان می‌نویسد: نطق او علیه سپهبد رزم‌آرا و همکاری با و در دوران نهضت ضد استعماری ملی کردن صنعت نفت و همراهی‌اش با جامعه علمیه تهران در صدور اعلامیه به حمایت از دکتر مصدق در جریان قیام سی تیر 1331؛ نطق‌های انتقادی و کوبنده و مکرر وی در اعتراض به مفاسد و نابسامانی‌های اوضاع کشور در رژیم ستمشاهی در سال‌های سیاه پس از کودتای 28 مرداد از جمله در خرداد 42... که مجموعاً به بیش از 50 بار زندان همراه با شکنجه در طول سلطنت محمد رضا پهلوی و ممنوع‌المنبر شدن‌های مکرر انجامید... زبان و قلم اسلامي در مواجهه با دکتر علی شریعتی، زبان و قلمی تند و ستیزناک و مظهر بارزی از «وَليَجِدوا فيكم غلظه» بود؛ زيرا وی گذشته از اینکه معتقد به وجود خبط‌ها و اشتباهاتِ متعدد و به‌زعم وی بنیادین و غیرقابل‌اغماض در افکار و آثار در موضوعات گوناگون توحید، خاتمیت، امامت و نصب الهی، قیامت، شفاعت، شعائر مذهبی، و... بود،  دکتر را طراحِ و منادی اندیشۀ خطرناک اسلام منهای روحانیت در عصر خویش می‌انگاشت و رواج اندیشه‌های وی را برای مردم مسلمان، خصوصاً نسل جوان، شدیداً زیان‌بخش می‌شمرد و حتی بین مندرجات این آثار با مندرجات آثار امثال ، مشترکات بسیاری را حس می‌کرد. 🥀شهید اسلامی سرانجام درشب ١۵ رمضان ١٣۵٨(شب میلاد امام حسن ع)و به هنگام افطار، در خانه خویش مورد اصابت گلوله منافقین و عناصر همسو قرار گرفت و به شهادت رسید. 🍃@feyziye_tehran
📷 ۱۳۲۷، اقامه نماز عید قربان به امامت آیت‌الله (متوفای ۲۳ اسفند ۱۳۴۰). در تصویر پایین: صف اول نماز، نفر دوم از چپ شهید از اساتید حوزه تهران، نفر چهارم آیت‌الله از علمای مبرز تهران. ✍با نخست وزیری هژیر در سال ۱۳۲۷ این انتخاب را نتیجه هماهنگی دربار و انگلیس برای حل مسأله نفت و ازدیاد قدرت شاه می‌دانست، بنابراین نماز عید فطر ۱۳۶۷ق (۱۶ مرداد ۱۳۲۷ش) را به صورت یک مانور علیه دولت هژیر در آورد و پس از آن به سخنرانی پرداخت. پس از آن، نماز عید قربان ۱۳۲۷ نیز تجمع مردم و علما را در جهت حمایت از ایشان در پی داشت. 📖 در خاطرات خود در این باره می‌نویسد: «در تاریخ ایران بعد از خلع قاجاریه این اولین دفعه‌ای [بود] که اولا چنین اجتماع بزرگ برای انجام یکی از فرائض مذهبی در خارج شهر تشکیل شده بود و باز هم برای مرتبه اول بود که در خاتمه یک اجتماع و عمل مذهبی، مسأله‌ای سیاسی آن هم به این حد از اهمیت مطرح گردیده بود... اجتماع آن روز و سخنرانی انتقاد‌آمیز و دعاهای آقای کاشانی که در معنی نفرین و انتقادهای شدید بود ...حکومت هژیر را متزلزل کرد. 🔹در جریان ملی شدن صنعت نفت هم آیت‌الله کاشانی شعار ملی شدن نفت را از بین نخبگان سیاسی به سطح عمومی کشاند و به بسیج مردمی پرداخت و با اعلامیه‌هایی، مردم را در نقاط متعددی چون مسجد سلطانی، میدان بهارستان و... به تجمعات اعتراض‌آمیز وامی‌داشت. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓به مناسبت شهادت شهید آیت‌الله در غروب ۱۴ ماه رمضان ۱۴۰۰ق!!👉 ✍ شهید اسلامی در سال‌های پس از شهریور20، در تهران، درس مکاسب می‌گفت و شخصیت‌هایی چون آیات و حجج اسلام ، ، و از شاگردان او در آن ایام به شمار می روند. به اعتبار همین سوابق علمی و دینی، وقتی در غروب 14 رمضان 1400ق به ضرب گلوله به شهادت رسید، شخصیت‌های طراز اول دینی تهران و قم چون آیات عظام نجفی مرعشی، سید احمد خوانساری، و محمد تقی فلسفی در ختم وی شرکت جستند و در سالگرد وي نیز که در عصر 14 رمضان 1401 (25 تیر 1360) در مسجد ارک تهران برگزار شد، آیت‌الله خزعلی منبر رفت. اعلامیۀ ختم او را بیش از سی تن از فحول علمای کشور امضا کرده بودند. در منبرهایی که در واپسین ماه‌های عمرش در جنوب تهران داشت، می‌گفت: «برخی از دوستان به من توصیه می‌کنند این روزها که با تهدید مداوم مخالفان، يعني هواداران اسلام منهای روحانیت روبرو هستی و جانت به‌شدت در خطر است، بهتر است در خانه بنشینی و طریق عافیت گزینی، اما من که عمری دم از ولای علی و آل او(ع) زده‌ام، مخصوصاً این منبرها را مي‌پذیرم و این راه‌ها را می‌آیم تا مرگم در حین انجام وظیفه و دفاع از ساحت ولایت رخ دهد». بعد خطاب به مولاي (ع) خود گفت: «آقا جان! لطفی کنید که چنین شود.» 💠برگرفته از مقاله مرحوم استاد 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
☘چند شب قبل توفیق یافتم به دیدار استاد ارجمند آقای که حقا از مفاخر بزرگ کشور ما هستند شرفیاب شوم. دیداری شیرین و بی‌تکلف، پر از بیان خاطرات دلنشین و ارزشمند. 📚در کتاب شرح حالی از این استاد عزیز نوشته‌ام و این خود بهانه‌ای بود تا جهت تقدیم یک جلد از این کتاب، به دیدارشان بروم و ساعتی در محضرشان تلمذ کنم. محبت کردند و پس از رؤیت «فیضیه تهران» بسیار تحسین فرمودند که: «مشخص است بسیار زحمت کشیده‌اید؛ اگر به این شخصیت‌ها پرداخته نشود و در کتابی این‌چنین شرح حالشان ذکر نگردد، در تاریخ گم می‌شوند!» من اسامی شخصیت‌های هم‌دوره ایشان را می‌بردم و استاد هم بی‌دریغ نکته‌ای از آنها بیان می‌فرمودند. 🔹بگذارید یکی از خاطرات شیرینی که بیان داشتند تقدیمتان کنم: فرمودند: «من با توصیه‌نامه جذب آموزش و پرورش شدم. آن موقع هنوز لباس طلبگی بر تن داشتم. مدرسه‌ای در برای آموزش متوسطه بود که جهت تدریس به آنجا رفتم. اتفاقاً و (که آن موقع ایشان هم در لباس روحانیت بودند) و دوستان طلبه دیگری هم در آن مدرسه تدریس می‌کردند. یک روز یکی از دانش‌آموزان به مزاح گفت: یک دفعه اسم اینجا را عوض کنید و بذارید ! برای آن نوجوان عجیب بود که چند عمامه به سر، آن هم در آن دوران حکومت پهلوی در مدرسه متوسطه تدریس می‌کنند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🔖 برگزاری مراسم اولین سالگرد شهادت شهید در و با حضور جمع کثیری از علمای مبرز تهران 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
5.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀به مناسبت شهادت در شب نیمه به ضرب گلوله 🔹مرحوم استاد درباره شهید اسلامی می‌نویسد: «بی‌گمان اگر اسلامی رشتۀ تدریس علوم حوزوی را ادامه داده بود، با آن پیشینه و پشتوانۀ علمی و اجتماعی و نیز فصاحت بیان و روانی قلم (و بیفزایید: سیمای علمایی!) که داشت، به لحاظ ترقی علمی اجتماعیِ دینی، آینده‌ای بس روشن در انتظارش بود و چه‌بسا به جایگاه رفیع مرجعیت دست می‌یافت. منتها، زمانی که از یک سو، ایمان و عقیدۀ مردم مسلمان و شیعۀ کشورش را در تندباد حملات و شبهه‌افکنی‌های امثال و و و جولانِ کانونها و سیاست‌های مروج فساد و فحشاء، شدیداً در معرض خطر دید و عرصۀ منبر را نیازمند وجود خطیبانی یافت که هم از آگاهیهای عمیق و کلان دینی بهره‌مند، هم به قدرت استدلال مجهز باشند و هم از تهدید و تبعید و قتل و زندان ارباب قدرت نهراسند و در صورت لزوم، به کام شیر روند و از ساحت دین دفاع کنند، کرسی تدریس در حوزه را که به‌اصطلاح «مَن به الکفایه» در آن وجود داشت، به اهلش واگذاشت و شغل شاغلش را ایراد خطابه در مساجد و محافل دینی و نگارش کتاب در تبیین معارف اسلامی و پاسخ به شبهات دین‌ستیزان و تاراجگران عقاید، قرار داد و درواقع، مرجعیتش را فدای انجام وظیفه کرد. به قول خود: «دیدم که در این زمان، اسلام و تشیع غریب‌اند و دشمنان، غدار و وجود من در سنگر منبر، سودمندتر، پس کرسی تدریس رها کردم و به منبر شدم.» 📚منبع: «مقاله غوطه زد به خود فرهاد» به قلم استاد منذر 🕌 https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran