🥀 به مناسبت سالگرد شهادت شهید آیتالله #حاج_شیخ_قاسم_اسلامی در نیمه #ماه_رمضان سال ۵٨
🔰 #حاج_شیخ_قاسم_اسلامی از عالمان مجاهد و خطبای پر آوازه قرن اخیر در تهران و ایران به شمار میرود. وی پس طی مدارج علمی در حوزه های قم و نجف و دریافت اجازات متعدد اجتهاد از مراجع نامدار آن، راهی تهران گشت و به مواجهه با عناصر و چهرههای دین ستیز همچون #کسروی پرداخت.
ایشان در آغاز حضور خود در تهران، به تدریس در #مدرسه_مروی مشغول شد. 👇
🍃 @feyziye_tehran
مرحوم #استاد_علی_ابوالحسنی_منذر در کنار شهید #حاج_شیخ_قاسم_اسلامی
✍ مرحوم حجتالاسلام منذرکه مدتها با شهید اسلامی مأنوس بود در بیان مبارزات ایشان مینویسد:
نطق او علیه سپهبد رزمآرا و همکاری با #آیتالله_کاشانی و #فدائیان_اسلام در دوران نهضت ضد استعماری ملی کردن صنعت نفت و همراهیاش با جامعه علمیه تهران در صدور اعلامیه به حمایت از دکتر مصدق در جریان قیام سی تیر 1331؛ نطقهای انتقادی و کوبنده و مکرر وی در اعتراض به مفاسد و نابسامانیهای اوضاع کشور در رژیم ستمشاهی در سالهای سیاه پس از کودتای 28 مرداد از جمله در خرداد 42... که مجموعاً به بیش از 50 بار زندان همراه با شکنجه در طول سلطنت محمد رضا پهلوی و ممنوعالمنبر شدنهای مکرر انجامید...
زبان و قلم اسلامي در مواجهه با دکتر علی شریعتی، زبان و قلمی تند و ستیزناک و مظهر بارزی از «وَليَجِدوا فيكم غلظه» بود؛ زيرا وی گذشته از اینکه معتقد به وجود خبطها و اشتباهاتِ متعدد و بهزعم وی بنیادین و غیرقابلاغماض در افکار و آثار #دکتر_شریعتی در موضوعات گوناگون توحید، خاتمیت، امامت و نصب الهی، قیامت، شفاعت، شعائر مذهبی، و... بود، دکتر را طراحِ و منادی اندیشۀ خطرناک اسلام منهای روحانیت در عصر خویش میانگاشت و رواج اندیشههای وی را برای مردم مسلمان، خصوصاً نسل جوان، شدیداً زیانبخش میشمرد و حتی بین مندرجات این آثار با مندرجات آثار امثال #کسروی، مشترکات بسیاری را حس میکرد.
🥀شهید اسلامی سرانجام درشب ١۵ رمضان ١٣۵٨(شب میلاد امام حسن ع)و به هنگام افطار، در خانه خویش مورد اصابت گلوله منافقین و عناصر همسو قرار گرفت و به شهادت رسید.
🍃@feyziye_tehran
📷 ۱۳۲۷، اقامه نماز عید قربان به امامت آیتالله #سید_ابوالقاسم_کاشانی (متوفای ۲۳ اسفند ۱۳۴۰).
در تصویر پایین: صف اول نماز، نفر دوم از چپ شهید #حاج_شیخ_قاسم_اسلامی از اساتید حوزه تهران، نفر چهارم آیتالله #سید_هدایت_الله_تقوی از علمای مبرز تهران.
✍با نخست وزیری هژیر در سال ۱۳۲۷ #آیت_الله_کاشانی این انتخاب را نتیجه هماهنگی دربار و انگلیس برای حل مسأله نفت و ازدیاد قدرت شاه میدانست، بنابراین نماز عید فطر ۱۳۶۷ق (۱۶ مرداد ۱۳۲۷ش) را به صورت یک مانور علیه دولت هژیر در آورد و پس از آن به سخنرانی پرداخت. پس از آن، نماز عید قربان ۱۳۲۷ نیز تجمع مردم و علما را در جهت حمایت از ایشان در پی داشت.
📖#شمس_قنات_آبادی در خاطرات خود در این باره مینویسد:
«در تاریخ ایران بعد از خلع قاجاریه این اولین دفعهای [بود] که اولا چنین اجتماع بزرگ برای انجام یکی از فرائض مذهبی در خارج شهر تشکیل شده بود و باز هم برای مرتبه اول بود که در خاتمه یک اجتماع و عمل مذهبی، مسألهای سیاسی آن هم به این حد از اهمیت مطرح گردیده بود... اجتماع آن روز و سخنرانی انتقادآمیز و دعاهای آقای کاشانی که در معنی نفرین و انتقادهای شدید بود ...حکومت هژیر را متزلزل کرد.
🔹در جریان ملی شدن صنعت نفت هم آیتالله کاشانی شعار ملی شدن نفت را از بین نخبگان سیاسی به سطح عمومی کشاند و به بسیج مردمی پرداخت و با اعلامیههایی، مردم را در نقاط متعددی چون مسجد سلطانی، میدان بهارستان و... به تجمعات اعتراضآمیز وامیداشت.
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓به مناسبت شهادت شهید آیتالله #حاج_شیخ_قاسم_اسلامی در غروب ۱۴ ماه رمضان ۱۴۰۰ق!!👉
✍ شهید اسلامی در سالهای پس از شهریور20، در #مدرسه_مروی تهران، درس مکاسب میگفت و شخصیتهایی چون آیات و حجج اسلام #حاج_آقا_رضی_شیرازی، #حاج_شیخ_محی_الدین_انواری، #حاج_آقا_نصرالله_شاه_آبادی و #حاج_شیخ_یحیی_نوری از شاگردان او در آن ایام به شمار می روند.
به اعتبار همین سوابق علمی و دینی، وقتی در غروب 14 رمضان 1400ق به ضرب گلوله به شهادت رسید، شخصیتهای طراز اول دینی تهران و قم چون آیات عظام نجفی مرعشی، سید احمد خوانساری، و محمد تقی فلسفی در ختم وی شرکت جستند و در سالگرد وي نیز که در عصر 14 رمضان 1401 (25 تیر 1360) در مسجد ارک تهران برگزار شد، آیتالله خزعلی منبر رفت. اعلامیۀ ختم او را بیش از سی تن از فحول علمای کشور امضا کرده بودند.
در منبرهایی که در واپسین ماههای عمرش در جنوب تهران داشت، میگفت: «برخی از دوستان به من توصیه میکنند این روزها که با تهدید مداوم مخالفان، يعني هواداران اسلام منهای روحانیت روبرو هستی و جانت بهشدت در خطر است، بهتر است در خانه بنشینی و طریق عافیت گزینی، اما من که عمری دم از ولای علی و آل او(ع) زدهام، مخصوصاً این منبرها را ميپذیرم و این راهها را میآیم تا مرگم در حین انجام وظیفه و دفاع از ساحت ولایت رخ دهد». بعد خطاب به مولاي (ع) خود گفت: «آقا جان! لطفی کنید که چنین شود.»
💠برگرفته از مقاله مرحوم استاد #علی_ابوالحسنی_منذر
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
☘چند شب قبل توفیق یافتم به دیدار استاد ارجمند آقای #دکتر_مهدی_محقق که حقا از مفاخر بزرگ کشور ما هستند شرفیاب شوم.
دیداری شیرین و بیتکلف، پر از بیان خاطرات دلنشین و ارزشمند.
📚در کتاب #فیضیه_تهران شرح حالی از این استاد عزیز نوشتهام و این خود بهانهای بود تا جهت تقدیم یک جلد از این کتاب، به دیدارشان بروم و ساعتی در محضرشان تلمذ کنم.
محبت کردند و پس از رؤیت «فیضیه تهران» بسیار تحسین فرمودند که: «مشخص است بسیار زحمت کشیدهاید؛ اگر به این شخصیتها پرداخته نشود و در کتابی اینچنین شرح حالشان ذکر نگردد، در تاریخ گم میشوند!»
من اسامی شخصیتهای همدوره ایشان را میبردم و استاد هم بیدریغ نکتهای از آنها بیان میفرمودند.
🔹بگذارید یکی از خاطرات شیرینی که بیان داشتند تقدیمتان کنم:
فرمودند:
«من با توصیهنامه #آیت_الله_کاشانی جذب آموزش و پرورش شدم. آن موقع هنوز لباس طلبگی بر تن داشتم. مدرسهای در #محله_شیخ_هادی برای آموزش متوسطه بود که جهت تدریس به آنجا رفتم. اتفاقاً #حاج_شیخ_قاسم_اسلامی و #دکتر_سید_جعفر_شهیدی (که آن موقع ایشان هم در لباس روحانیت بودند) و دوستان طلبه دیگری هم در آن مدرسه تدریس میکردند.
یک روز یکی از دانشآموزان به مزاح گفت: یک دفعه اسم اینجا را عوض کنید و بذارید #مسجد_مروی !
برای آن نوجوان عجیب بود که چند عمامه به سر، آن هم در آن دوران حکومت پهلوی در مدرسه متوسطه تدریس میکنند.
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🔖 برگزاری مراسم اولین سالگرد شهادت شهید #حاج_شیخ_قاسم_اسلامی در #مسجد_ارک و با حضور جمع کثیری از علمای مبرز تهران
#اعلامیه
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
5.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀به مناسبت شهادت #حاج_شیخ_قاسم_اسلامی در شب نیمه #ماه_رمضان به ضرب گلوله
🔹مرحوم استاد #علی_ابوالحسنی_منذر درباره شهید اسلامی مینویسد:
«بیگمان اگر اسلامی رشتۀ تدریس علوم حوزوی را ادامه داده بود، با آن پیشینه و پشتوانۀ علمی و اجتماعی و نیز فصاحت بیان و روانی قلم (و بیفزایید: سیمای علمایی!) که داشت، به لحاظ ترقی علمی اجتماعیِ دینی، آیندهای بس روشن در انتظارش بود و چهبسا به جایگاه رفیع مرجعیت دست مییافت.
منتها، زمانی که از یک سو، ایمان و عقیدۀ مردم مسلمان و شیعۀ کشورش را در تندباد حملات و شبههافکنیهای امثال #کسروی و #شریعت_سنگلجی و #حزب_توده و جولانِ کانونها و سیاستهای مروج فساد و فحشاء، شدیداً در معرض خطر دید و عرصۀ منبر را نیازمند وجود خطیبانی یافت که هم از آگاهیهای عمیق و کلان دینی بهرهمند، هم به قدرت استدلال مجهز باشند و هم از تهدید و تبعید و قتل و زندان ارباب قدرت نهراسند و در صورت لزوم، به کام شیر روند و از ساحت دین دفاع کنند، کرسی تدریس در حوزه را که بهاصطلاح «مَن به الکفایه» در آن وجود داشت، به اهلش واگذاشت و شغل شاغلش را ایراد خطابه در مساجد و محافل دینی و نگارش کتاب در تبیین معارف اسلامی و پاسخ به شبهات دینستیزان و تاراجگران عقاید، قرار داد و درواقع، مرجعیتش را فدای انجام وظیفه کرد.
به قول خود: «دیدم که در این زمان، اسلام و تشیع غریباند و دشمنان، غدار و وجود من در سنگر منبر، سودمندتر، پس کرسی تدریس رها کردم و به منبر شدم.»
📚منبع: «مقاله غوطه زد به خود فرهاد» به قلم استاد منذر
🕌 https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran