eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
61 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 به مناسبت سالگرد شهادت شهید آیت‌الله در نیمه سال ۵٨ 🔰 از عالمان مجاهد و خطبای پر آوازه قرن اخیر در تهران و ایران به شمار می‌رود. وی پس طی مدارج علمی در حوزه های قم و نجف و دریافت اجازات متعدد اجتهاد از مراجع نامدار آن، راهی تهران گشت و به مواجهه با عناصر و چهره‌های دین ستیز همچون پرداخت. ایشان در آغاز حضور خود در تهران، به تدریس در مشغول شد. 👇 🍃 @feyziye_tehran
مرحوم در کنار شهید ✍ مرحوم حجت‌الاسلام منذرکه مدتها با شهید اسلامی مأنوس بود در بیان مبارزات ایشان می‌نویسد: نطق او علیه سپهبد رزم‌آرا و همکاری با و در دوران نهضت ضد استعماری ملی کردن صنعت نفت و همراهی‌اش با جامعه علمیه تهران در صدور اعلامیه به حمایت از دکتر مصدق در جریان قیام سی تیر 1331؛ نطق‌های انتقادی و کوبنده و مکرر وی در اعتراض به مفاسد و نابسامانی‌های اوضاع کشور در رژیم ستمشاهی در سال‌های سیاه پس از کودتای 28 مرداد از جمله در خرداد 42... که مجموعاً به بیش از 50 بار زندان همراه با شکنجه در طول سلطنت محمد رضا پهلوی و ممنوع‌المنبر شدن‌های مکرر انجامید... زبان و قلم اسلامي در مواجهه با دکتر علی شریعتی، زبان و قلمی تند و ستیزناک و مظهر بارزی از «وَليَجِدوا فيكم غلظه» بود؛ زيرا وی گذشته از اینکه معتقد به وجود خبط‌ها و اشتباهاتِ متعدد و به‌زعم وی بنیادین و غیرقابل‌اغماض در افکار و آثار در موضوعات گوناگون توحید، خاتمیت، امامت و نصب الهی، قیامت، شفاعت، شعائر مذهبی، و... بود،  دکتر را طراحِ و منادی اندیشۀ خطرناک اسلام منهای روحانیت در عصر خویش می‌انگاشت و رواج اندیشه‌های وی را برای مردم مسلمان، خصوصاً نسل جوان، شدیداً زیان‌بخش می‌شمرد و حتی بین مندرجات این آثار با مندرجات آثار امثال ، مشترکات بسیاری را حس می‌کرد. 🥀شهید اسلامی سرانجام درشب ١۵ رمضان ١٣۵٨(شب میلاد امام حسن ع)و به هنگام افطار، در خانه خویش مورد اصابت گلوله منافقین و عناصر همسو قرار گرفت و به شهادت رسید. 🍃@feyziye_tehran
📚 شیخ همان کسی است که تحت تاثیر افکار ، کتاب را نوشت و حضرت (ره) با نگارش کتاب به مصاف او رفتند. ✍ اما حکمی زاده که بود؟ پدرش در تهران تحصیل کرده و  در حکمت از شاگردان بود. 🔻پدر آقا شیخ مهدی نیز مرحوم در تهران تحصیل کرده و از محضر و حکیم بهره برده بود. 🔻جالبتر آنکه آقا شیخ مهدی با دختر آیت الله ازدواج کرد و از این رو حکمی زاده خواهرزاده بود. 🍃 @feyziye_tehran
🔆ماجرای جالب تخریب در یک ساعت به دست مردم تهران ✍ در نزدیکی مسجد خازن‌الملک که در آن به اقامۀ جماعت می‌پرداخت، مدرسۀ علمیه و قبرستانی کوچک قرار داشت که از رونق چندانی برخوردار نبود. بانک روسی علیرغم هشدار علما و مراجع تهران مبنی بر وقفی بودن این دو مکان، زمین آنها را تصرف کرده و شروع به بنای ساختمانی رفیع در آن کرد. می‌نویسد: «روز سوم آذر (۲۶ رمضان)، ... و در چنان روزی مسجدها پر از انبوه مردم شدی، در ، حاجی شیخ مرتضی آشتیانی، خود به منبر رفت و باز داستان کاویدن گورستان و ساختن سرای را به میان آورد و گله و نالۀ بسیار کرد. با آن دلبستگی که مسلمانان به گورستان داشتندی و آن ارجی که به علماء گزاردندی، پیداست که این گله‌ها و ناله‌ها چه هنایش در دل‌ها می‌کرده. مردم برای یک تکانی آماده شده بودند.» فردای آن روز که مردم روزه‌دار تهران به رسم هر روزه در مسجد خازن‌الملک حضور داشته و نماز خود را پشت سر مرجع خویش، حاج شیخ مرتضی آشتیانی، به‌پا داشتند، حاج در حضور مرحوم حاج شیخ مرتضی به منبر رفت و با اشاره به پیشامد بنای بانک روسی در مکان وقفی مدرسه و قبرستان، چنین گفت: ✨ «آقایان علماء چندین دفعه به رجال دولت رسانیده و بیان نموده‌اند، امیدواریم برای اتمام حجت یک عریضه حضور شخص اعلیحضرت معروض دارند، بلکه اثر نماید و مانع شوند، اگرچه می‌دانم عرایض علما را به شاه نمی‌رسانند؛ فعلاً کاری که از ما ساخته است این است که زحمت دو قدم راه را بر خود گذارده، زیارتی از اموات و اجداد خود بکنید، بلکه یک وداع آخرین از قبور و استخوان‌های آنان بنمائید و فاتحه بر آنها بخوانید و روح آنها را شاد کنید که همین امروز و فردا این قبور لگدکوب روسیان خواهد گردید.» 📖 می‌نویسد: «این کلام معلوم است در روز روزه، در وسط طهران، با آن جمعیتی که در مسجد همه وقت حاضر است، که اکثر آنها طلاب و محصلین و مقدسین است، چه اثری خواهد نمود؛ وانگهی از دهان چنین واعظی که خودش از علماء باشد و حضور مجتهدی مانند حاج شیخ مرتضی که احدی اندک خلاف و ذره هوس و هوا در او ندیده، با آن نطق کذائی که روز قبل، این مجتهد بزرگ در همین محل فرمود، با آن مقدماتی که سابقاً تمهید شده بود. مجملاً دو ساعت به غروب ماندۀ روز شنبه، حاج شیخ محمد واعظ در بالای منبر مشغول موعظه بود، نیم ساعت به غروب مانده، اثری از عمارت بانک باقی نمانده بود، جز زمین مخروبه. متجاوز از دویست نفر بنّاء و عمله همگی فرار کردند. هرگاه هزار نفر عمله با بیل و کلنگ می‌خواستند این عمارت را خراب کنند، هرآینه ده روز لااقل طول داشت؛ به فاصلۀ یک ساعت چنان منهدم شد که گویا خبری از آن نبوده.» 🕌 @feyziye_tehran
✍ استاد از قول مرحوم که مشهور بود چندبار به دیدار امام زمان علیه السلام رسیده نقل می‌کنند که ایشان می‌گفت بار اول در کاظمین نزدیک حرم امام موسی کاظم (ع) خدمت امام زمان رسیده و حضرت را شناخته است. ✨حاج محمدعلی فشندی خودش می‌گفت: با من فقط دو کلمه حرف زدند و بعد فرمودند: «در تهران سلام مرا به آقای شیخ محمدحسن طالقانی برسان.» و دیگر از نظرم ناپدید شدند. 📖خاطرات استاد انصاریان ص۱۵۴ 🔹مرحوم در واقع در اقامه جماعت می‌نمود. 📖مرحوم شریف رازی در درباره وی می‌نویسد: «مرحوم آیت‏اللَّه طالقانى مجسمه تقوا و فضیلت و پیكره زهد و پارسائى و داراى ملكات فاضله و اخلاق حسنه و در تهران بالاخص محیط شاه‏آباد محبوبیت خاصى داشته و مورد توجه و علاقه مردم بودند.» وی همان شخصیتی است که برای خرید اسلحه از او پول گرفت تا فتوای علما مبنی بر کفر را به‌سزای اعمالش برساند. برای خرید اسلحه جهت اجرای حکم به پول نیاز داشت. نزد برخی از علمای تهران رفت و نتیجه‌ای نگرفت و سرانجام شیخ محمدحسن طالقانی هزینه خرید اسلحه را تأمین کرد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
. 🔰۲۷ دی سالروز شهادت شهید نواب صفوی 🔻پاسخ مكتوب پس از دستگیری، به سرتیپ كیهان خدیو درباره دلایل اقدام به ترور: «چون ایران متكی بر قوانین قرآن و اسلام است و تصریحات اكیدی دارد بر اینكه مملكت ایران، مملكت رسمی اسلامی است و نیز شاه باید مروج مذهب شیعه باشد و قوانین مصوبه مجلس بایستی هیچگونه مباینت و مخالفتی با قوانین اسلام نداشته باشد، بنابراین هر قانونی كه برخلاف اسلام باشد ملغی و غیر قانونی است و وظیفه هیأت حاكمه، اجرای قوانین اسلام در مملكت بوده و در غیر این صورت رسمیت و قانونیت ندارد. و می‌بینیم كه شعائر اسلامی همگی از میان رفته و شدیدترین هجوم علیه اسلام رایج است و این هجوم سال‌هاست از طرف هیأت حاكمه رایج شده كه هیچ سابقه نداشته است. بنابراین شخص شاه و هیأت حاكمه عموماً مهاجمین شدیدی علیه اسلام بوده‌اند و بنابراین از نظر قانون اساسی، قانونی نیستند و رسمیت ندارند. در مقابل این هجوم همه جانبه هیأت حاكمه، اسلام و قانون اساسی دفاع را بر هر مسلمان عاقل و مكلفی واجب نموده است و از اول و آغاز هم جزو ضروریات اسلام، دفاع را قرار داده است و «ضروری» هم آن حكمی است كه احتیاجی به فتوای مجتهد نداشته و به استنباط و فتوا ابداً بستگی ندارد. پس كسی كه برای دفاع از قوانین اسلام، علیه حكومت یا شخص شاه، فعلی انجام داده، انجام وظیفه واجب نموده است. بنابراین من و برادران دینی نزدیكم با كمال وضوح و روشنی، سال‌ها و ماه‌ها و هفته‌ها تذكر داده و كتاب‌ها نوشته و گفته‌ایم قوانین اسلام را اجرا كنید و هرچه بیشتر گفتیم، كمتر نتیجه گرفتیم. به ناچار برای انجام وظیفه دفاعی واجب، قدم‌های خیلی كوچكی برداشتیم. سید مجتبی نواب صفوی.» 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 ۲۶ فروردین، درگذشت آیت‌الله شیخ عبدالحسین ابن‌الدین ✍ در قم زاده شد و تحصیلات علوم دینی خود را در حوزه علمیه قم و در محضر آقا سید علی کاشانی، شیخ محمدحسین اردستانی، سید محمدجواد قمی، شیخ محمدعلی شاه آبادی و شیخ عبدالکریم حایری پشت‌سر گذاشت و در ۲۸ سالگی اجازه اجتهاد خود را گرفت. 🔹ابن‌الدین در سال ۱۳۱۵ش به تهران آمد و در به تدریس پرداخت و معاونت این مرکز را هم برعهده داشت. ایشان با روحیه‌ی تقریبی که داشت، در آن زمان مقالاتی به زبان عربی در مجله الاخاء و جز آن می‌نوشت و از طرف آیت‌الله بروجردی نماینده پیگیری فعالیتهای گردید. 🔸شیخ عبدالحسین ابن‌الدین روحیه مردمی والایی داشت و درب خانه‌اش رو به همگان باز بود. سخنرانی های او در زمان پهلوی در کنار مرحوم راشد از پخش می‌شد. او در پایه به شبهات جلساتی در خانه خود دایر کرد که مرکز حضور و فعالیت اندیشمندان بود و تا مدتها ادامه داشت. 🔹از دیگر فعالیت‌های ابن‌الدین ترجمه و نگارش کتاب‌های چندی بود و مقالاتی که درمجله‌های عربی دنیای عرب زبان، مانند الاخاء، المرشد، العرفان به چاپ می‌رسید و مورد استقبال علمای وقت بود به‌طوری که گفته می‌شد «آیت الله ابن‌الدین در کشورهای عربی شناخته‌تر از ایران است». 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀به مناسبت شهادت در شب نیمه به ضرب گلوله 🔹مرحوم استاد درباره شهید اسلامی می‌نویسد: «بی‌گمان اگر اسلامی رشتۀ تدریس علوم حوزوی را ادامه داده بود، با آن پیشینه و پشتوانۀ علمی و اجتماعی و نیز فصاحت بیان و روانی قلم (و بیفزایید: سیمای علمایی!) که داشت، به لحاظ ترقی علمی اجتماعیِ دینی، آینده‌ای بس روشن در انتظارش بود و چه‌بسا به جایگاه رفیع مرجعیت دست می‌یافت. منتها، زمانی که از یک سو، ایمان و عقیدۀ مردم مسلمان و شیعۀ کشورش را در تندباد حملات و شبهه‌افکنی‌های امثال و و و جولانِ کانونها و سیاست‌های مروج فساد و فحشاء، شدیداً در معرض خطر دید و عرصۀ منبر را نیازمند وجود خطیبانی یافت که هم از آگاهیهای عمیق و کلان دینی بهره‌مند، هم به قدرت استدلال مجهز باشند و هم از تهدید و تبعید و قتل و زندان ارباب قدرت نهراسند و در صورت لزوم، به کام شیر روند و از ساحت دین دفاع کنند، کرسی تدریس در حوزه را که به‌اصطلاح «مَن به الکفایه» در آن وجود داشت، به اهلش واگذاشت و شغل شاغلش را ایراد خطابه در مساجد و محافل دینی و نگارش کتاب در تبیین معارف اسلامی و پاسخ به شبهات دین‌ستیزان و تاراجگران عقاید، قرار داد و درواقع، مرجعیتش را فدای انجام وظیفه کرد. به قول خود: «دیدم که در این زمان، اسلام و تشیع غریب‌اند و دشمنان، غدار و وجود من در سنگر منبر، سودمندتر، پس کرسی تدریس رها کردم و به منبر شدم.» 📚منبع: «مقاله غوطه زد به خود فرهاد» به قلم استاد منذر 🕌 https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran