✍ #دکتر_ابوالقاسم_گرجی پس از تکمیل تحصیلات خود در نجف اشرف و وصول به رتبه اجتهاد به تهران آمد و در برخی مدارس علمیه همچون #مدرسه_مروی و #مدرسه_حاج_ابوالفتح به تدریس فقه و اصول و حکمت مشغول شد.
📖 برشی از کتاب #فیضیه_تهران :
🔹 #دکتر_سید_مرتضی_شیرازی (برادر #حاج_آقا_رضی_شیرازی) که در مدرسۀ مروی، محضر استاد ابوالقاسم گرجی را درک کرده است، دربارۀ شیوۀ تدریس ایشان میگوید: «اولینبار بنده سعادت پیدا کردم که مدتی در مدرسۀ مروی خدمتشان کفایه و مکاسب تلمذ کنم و انصافاً به قول معروف تقریر ایشان مثل هلوی پوستکندهای بود که در دهان دانشجو میگذاشتند و عدهای از دانشجویان و طلاب مدرسۀ مروی که الان خود، استاد هستند و وجههای دارند، در خدمتشان درس خواندهاند و از فضلشان استفاده کردهاند.»
🍂دکتر ابوالقاسم گرجی در ۲۲ ربیعالاول ۱۴۳۲ق/ ۷ اسفند سال ۱۳۸۹ش دیده از جهان فروبست و در آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به خاک سپرده شد.
✨رهبر حکیم انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای در پیامی به مناسبت رحلت آقای دکتر گرجی فرمودند:
«بسمالله الرحمن الرحیم
درگذشت عالِم فرزانه مرحوم آقای دکتر ابوالقاسم گرجی رحمة الله علیه را به خاندان محترم و جامعۀ علمی کشور و دوستان و شاگردان و علاقمندان به ایشان تسلیت عرض میکنم. آن مرحوم در طول سالیان دراز خدمات علمی شایستهای را در دانشگاههای کشور و نیز در بنیاد دائرةالمعارف اسلامی که خود عضو هیأت امناء آن بودند، به انجام رساندند. از خداوند متعال رحمت و غفران الهی را برای ایشان مسئلت میکنم.
سیّدعلی خامنهای ۱۰/اسفند/۱۳۸۹»
🕌 @feyziye_tehran
🗓به مناسبت شهادت شهید آیتالله #حاج_شیخ_قاسم_اسلامی در غروب ۱۴ ماه رمضان ۱۴۰۰ق!!👉
✍ شهید اسلامی در سالهای پس از شهریور20، در #مدرسه_مروی تهران، درس مکاسب میگفت و شخصیتهایی چون آیات و حجج اسلام #حاج_آقا_رضی_شیرازی، #حاج_شیخ_محی_الدین_انواری، #حاج_آقا_نصرالله_شاه_آبادی و #حاج_شیخ_یحیی_نوری از شاگردان او در آن ایام به شمار می روند.
به اعتبار همین سوابق علمی و دینی، وقتی در غروب 14 رمضان 1400ق به ضرب گلوله به شهادت رسید، شخصیتهای طراز اول دینی تهران و قم چون آیات عظام نجفی مرعشی، سید احمد خوانساری، و محمد تقی فلسفی در ختم وی شرکت جستند و در سالگرد وي نیز که در عصر 14 رمضان 1401 (25 تیر 1360) در مسجد ارک تهران برگزار شد، آیتالله خزعلی منبر رفت. اعلامیۀ ختم او را بیش از سی تن از فحول علمای کشور امضا کرده بودند.
در منبرهایی که در واپسین ماههای عمرش در جنوب تهران داشت، میگفت: «برخی از دوستان به من توصیه میکنند این روزها که با تهدید مداوم مخالفان، يعني هواداران اسلام منهای روحانیت روبرو هستی و جانت بهشدت در خطر است، بهتر است در خانه بنشینی و طریق عافیت گزینی، اما من که عمری دم از ولای علی و آل او(ع) زدهام، مخصوصاً این منبرها را ميپذیرم و این راهها را میآیم تا مرگم در حین انجام وظیفه و دفاع از ساحت ولایت رخ دهد». بعد خطاب به مولاي (ع) خود گفت: «آقا جان! لطفی کنید که چنین شود.»
💠برگرفته از مقاله مرحوم استاد #علی_ابوالحسنی_منذر
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت رحلت آیتالله #میرزا_احمد_آشتیانی در
سوم تیرماه ۱۳۵۴ش برابر با ۱۴ جمادى الثانى سال ۱۳۹۵ق در سن نود و پنج سالگى
🔹آیتالله #حاج_آقا_رضی_شیرازی:
مرحوم آیتالله آقامیرزا احمد آشتیانی. تا آنجا که من اطلاع دارم، خصوصیت ایشان، غیر از زهد و تقوا، تألیفات بسیار ایشان است. از همان ابتدای تحصیل، مقیّد بوده است آنچه را فرامیگیرد، بنویسد.
روزی، آیتالله آقا #میرزا_باقر_آشتیانی، قدسسره، نوشتههای ایشان را به من نشان داد. به اندازه یک کارتن میشد. البته حاشیه مرحوم آقارضا قمشهای به اسفارهم، در بین آنها بود که متأسفانه بعداً، مفقود شده است. ایشان، علاوه بر معقول و منقول، طب قدیم را خوب میدانست. ریاضی، در حدّ لازم، بلد بود. نکتهای که هم درباره ایشان است و هم درباره مرحوم آملی، این است که:
این بزرگان، با این که فیلسوف بودند، ولی خودشان را دربست در اختیار افکار فلسفی قرار ندادند.
🔹علاّمه حسن زاده آملى:
من شفا را خدمت سه نفر خوانده ام اکثر آن را خدمت استاد شعرانى خواندم (از کتاب نفس تا آخر آن) و از ابتدا تا بحث نفس خدمت دو بزرگوار مرحوم فاضل تونى و مرحوم آقا میرزا احمد آشتیانى. ایشان هم جامع علوم عقلى و نقلى و بزرگ مرد علم و عمل بود. در تهران قانون و طب تدریس مى فرمودند: اگرچه آقاى قمشه اى (الهى قمشه اى) و استاد شعرانى هم قانون درس مىدادند امّا معروف بود که آقاى میرزا احمد در قانون گفتن متفرّد بود.
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت ۲۹ مهر سالگرد رحلت #آیت_الله_مهدوی_کنی
✍ آیتالله مهدوی کنی از نوادر روزگار ما بودند. در چرایی این ادعا باید به شخصیت ذو ابعاد ایشان اشاره کنم. شخصیتی که در کنار احراز مقام اجتهاد که نتیجه سالها شاگردی در محضر امام خمینی ره و دیگر اساتید حوزه علمیه قم بود، در فلسفه و حکمت هم سالیانی در قم، تهران و قزوین از محضر #علامه_رفیعی_قزوینی بهره برده بودند.
این جنبههای علمی و تدریس در حوزه و جلسات علمی با مفاخری چون آیتالله #حاج_آقا_رضی_شیرازی در آغاز بازگشت به تهران یعنی حدود سال ۱۳۴۰، مانع از روابط اجتماعی ایشان با عامه مردم نشد و پس از بنای #مسجد_جلیلی، در سال ۱۳۴۲ در این مسجد مستقر شدند.
از همان زمان جلسات خصوصی خود را با جمعی از دوستان روحانی، در همراهی با نهضت امام خمینی ره شکل دادند که تا پیروزی انقلاب ادامه داشت.
توان مدیریتی آیتالله مهدوی کنی نکتهای بسیار حائز اهمیت است. مدیریت #کمیته_های_انقلاب ، وزارت کشور و مدتی نخستوزیری، آن هم در آن سالهای پیچیده نخست انقلاب، از نقاط برجسته شخصیت ایشان است.
از سوی دیگر توجه به امر آموزش و تربیت جوانان در دو نهاد مهم حوزه و دانشگاه و اقدام سازنده و اثرگذار در سالها مدیریت #دانشگاه_امام_صادق (ع) و تولیت #حوزه_مروی نیز از برکات وجود ایشان است.
همه اینها یک طرف،
او یک عالم متخلق و ربانی بود.
او یک فقیه و سیاستمدار معتدل بود.
او یک سرباز دلسوز و وفادار برای مقام ولایت بود که در همه عمر کوشید باری از دوش نظام بردارد، نه اینکه باری بیفزاید!
او حتی یک لحظه در راه خدمت به اسلام و انقلاب سستی نورزید.
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ شهید آیت الله حاج شیخ قاسم اسلامی در شب نیمه ماه رمضان سال ۱۳۵۹ش در آستانه اذان مغرب با ضرب گلوله به شهادت رسید.
🔹ایشان در حوزه علمیه قم تحصیل کرد و به درجه اجتهاد رسید و در سالهای پس از شهریور ۱۳۲۰ش به تهران آمد. اسلامی در #مدرسه_مروی به تدریس کتاب مکاسب اشتغال داشت و در درسش شخصیتهایی چون #حاج_آقا_رضی_شیرازی ، حاج شیخ #محی_الدین_انواری ، #حاج_آقا_نصرالله_شاه_آبادی و #حاج_شیخ_یحیی_نوری شرکت میکردند.
✨او پیوسته در مبارزات عقیدتی با انحرافات موجود نقش فعالی داشت و نخستین تلاشهایش در این راستا به مبارزه علیه کسروی بازمیگشت.
🔸زمانی که #آیت_الله_کاشانی ریاست مجلس را بر عهده داشت، جمعی از اهالی کاشان خدمت ایشان رسیدند و گفتند: شما ریاست مجلس را برعهده داشته باشید و آن وقت عدهای بهایی به شهر ما بیایند و امام جماعت ما [آقای تفویضی] را قطعه قطعه کنند؟! آقای کاشانی در جواب گفته بود: بروید؛ شخصی را برای شما میفرستم که در تمام ایران در بین اهل منبر شجاعتر و رشیدتر و از او سراغ ندارم. سپس شیخ قاسم اسلامی را برای دادرسی مردم به کاشان میفرستد. اسلامی به کاشان میرود و در همان بدو ورود به درب خانه رییس فرقه میرود و او را دستگیر میکند و کار را به جایی میرساند که پس از چند روز حتی یک بهایی دیده نمیشود.
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷محیالدین انواری در کنار سید رضی شیرازی در سنین جوانی، در حضور آیتالله کاشانی
🗓 ۲۳ مهر ۹۱ درگذشت آیتالله محیالدین انواری
✍ آیتالله #محی_الدین_انواری از اعضای شورای روحانیت هیئتهای موتلفه اسلامی بود و بعد از اعدام انقلابی منصور، در اسفند ۴۳ بازداشت شد و ۱۳ سال در زندان به سر برد. ایشان از فضلای #مدرسه_مروی و از دوستان نزدیک آیتالله #حاج_آقا_رضی_شیرازی بود که در #مسجد_چهل_تن اقامه جماعت میکرد.
آیتالله انواری در زندان از فعالیت تبلیغی دست برنداشت. فعالیتهایی که اسناد ساواک آن را چنین گزارش میکنند:
📃 «موضوع: حاج مهدی ابراهیم عراقی فرزند غلامعلی
مشارالیه که محکوم به حبس ابد بوده، در اتاق ۴ بند ۶ به اتفاق محیالدین انواری، مکانی را برای رفع اشکالات مذهبیها به وجود آوردند و کلیه افراد مذهبی اشکالات خود را در هنگام مطالعه کتاب، یادداشت [کرده] و پیش محمد مهدی ابراهیم عراقی و محیالدین انواری میبرند و آنها هم این اشکالات را از طریق مباحثات ایدهآلیستی و ضد ماتریالیستی بر طرف میکردند؛ تا جایی که حتی سعی کردند شخص کمونیستی همچون حسین مراد دزفولی را که کتابی در مورد زبان، تفکر و شناخت مطالعه میکرد تحت تاثیر قرار دهند و به سوی خود جذب کنند که تا حدودی در این کار موفق شدند.
محمد مهدی ابراهیم عراقی و محیالدین انواری که عضو حزب ملل اسلامی بودند، دو نفر از معتصبین مذهبی میباشند که کلیه اخبار و اطلاعات مربوط به داخل و خارج زندان را جمعآوری و پیرامون مسائل سیاسی به خصوص درباره مارکسیستها بحث و تبادل نظر مینمایند.»
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
💡مَدرسهای بیاستاد!
مدرسه یا خوابگاه؟
✍ قوام مَدرس به استاد و شاگرد است. از گذشته چنین بود که با تدریس یک استاد به شاگردان خود، مَدرسی شکل میگرفت و جا و مکان آن هم مهم نبود؛ در خانه استاد، در مسجد استاد، در یک مدرسه یا حرمی مطهر. اصل با وجود استاد بود که جویندگان علم را گرد میآورد.
استاد، خود شاگردش را میآزمود و رتبه علمیاش را تأیید میکرد و همان تأیید کتبی یا شفاهی استاد و نهایتا توان تدریس دانش توسط آن طلبه کافی بود که خروجی مدرسها را به ظهور رساند؛ چه مدرسهای خانگی و چه مدرسهای.
نمونههای تاریخی میگوید که مدرسهها گاهی پس از شکلگیری مَدرسها به یمن وجود یک یا چند استاد، به همت اهل خیر بنا شدهاند و گاه نیز بانیان خیر، مدرسه ساختهاند و با دعوت از اساتید مبرز در علوم مختلف و از بلاد دیگر، مدرسهایی پدید آوردهاند تا جویندگان معارف الهیه، انگیزهای برای هجرت به این مدرسه بیابند.
در حوزه قدیم تهران، یک مدرسه بود به نام صدر یک استاد اصلی در حکمت داشت به نام #آقا_محمدرضا_قمشهای. اشتغال دیگری هم نداشت. مدرسه #دارالشفاء تهران، محل تدریس #میرزای_جلوه بود. او هم اشتغال دیگری نداشت. #مدرسه_منیریه بود و حکیم هیدجی. #مدرسه_سپهسالار قدیم بود و #آقا_علی مدرس. #مدرسه_کاظمیه را تنها برای میرزا علیاکبر تفرشی بنا کردند و مدرسش شکل گرفت. میرزا عبدالرحیم نهاوندی از شاگردان شیخ اعظم انصاری را در تهران نگهداشتند تا استاد فقه و اصول مدرسه مروی شود و شد. در عین حال، #حاج_ملا_علی_کنی در خانه درس میداد؛ #میرزای_آشتیانی در خانه درس میداد. در این دوران اخیر هم #آیتالله_جعفری_اراکی را در تهران نگهداشتند تا استاد فقه و اصول مدرسه مروی شود و شد.
چه بسیار مدرسهها که چون خالی از مَدرس و مُدرّس است، خوابگاهی بیش نیست. چیزی که امروز نمونهاش کم نیست!
چندی پیش به مدرسه علمیهای در شهری غیر از قم سر زدم که بسیار خرج تجدید بنا و توسعه و تزئین آن شده است. دیدم بر اتاقی نوشته: مدرس درس خارج. پرسیدم در این مدرسه کدام بزرگوار درس خارج میدهد؟! مدیر مدرسه گفت: چون در اینجا درس خارج رسمی نداریم، درس خارج آیتالله جوادی آملی به صورت برخط برای طلاب پخش میشود!
این است حال روز مدرسههایی که خوابگاهی بیش نیستند! بهتر نیست بجای مدرسهسازی، شرایط هجرت و اقامت اساتید برجسته از مراکز اصلی علم به حوزههای پیرامونی را فراهم کنیم؟
با یک بررسی مختصر در حوزههای کهن شهرهای ایران میتوان فهمید که چه تعداد از علمای قدیم آن بومی و چه تعداد مهاجر بودهاند.
علمای مهاجر به بلاد، چه انگیزههایی داشتند که از فعالیت علمی در قم و نجف و رسیدن به مرجعیت دست میکشیدند و سختی غربت و معاشرت با مردم و تربیت دینی اجتماع را به جان میخریدند؟! در شهری دیگر، اداره مسجد _ مدرسهای اصیل را برعهده میگرفتند؛ به حوزهاش رونق بخشیدن و مربی راستین مردم میشدند.
امروز چه اتفاقی رخ داده که دیگر آنگونه که باید نیست؟
همگی نام #حاج_آقا_رضی_شیرازی را شنیدهایم. یک فقیه و حکیم بزرگ که اگر نجف میماند یا به قم میرفت در شمار مراجع بود. اما در تهران اقامت گزید و به حوزهاش قوامی غیر قابل انکار بخشید! مسجدی در یوسفآباد را برگزید و دغدغهاش شد تعلیم و تربیت. مدرسش در خانه و مسجد بود. چه بسیار شاگرد تربیت کرد. در حیاط مسجد صندلی میچید تا برای دختران بیحجاب و پسران گرایش یافته به فرقههای غیر اسلامی فرصت گفتگو فراهم کند و چه بسیار موفق شد.
آیا قرار نیست این سلسله پرافتخار استمرار یابد؟!
#آسیب_شناسی_حوزه_تهران
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran