eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
61 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
پس از تکمیل تحصیلات خود در نجف اشرف و‌ وصول به رتبه اجتهاد به تهران آمد و در برخی مدارس علمیه همچون و به تدریس فقه و اصول و حکمت مشغول شد. 📖 برشی از کتاب : 🔹 (برادر ) که در مدرسۀ مروی، محضر استاد ابوالقاسم گرجی را درک کرده است، دربارۀ شیوۀ تدریس ایشان می‌گوید: «اولین‌بار بنده سعادت پیدا کردم که مدتی در مدرسۀ مروی خدمت‌شان کفایه و مکاسب تلمذ کنم و انصافاً به قول معروف تقریر ایشان مثل هلوی پوست‌کنده‌ای بود که در دهان دانشجو می‌گذاشتند و عده‌ای از دانشجویان و طلاب مدرسۀ مروی که الان خود، استاد هستند و وجهه‌ای دارند، در خدمت‌شان درس خوانده‌اند و از فضل‌شان استفاده کرده‌اند.» 🍂دکتر ابوالقاسم گرجی در ۲۲ ربیع‌الاول ۱۴۳۲ق/ ۷ اسفند سال ۱۳۸۹ش دیده از جهان فروبست و در آستان حضرت عبدالعظیم(ع) به خاک سپرده شد. ✨رهبر حکیم انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی به مناسبت رحلت آقای دکتر گرجی فرمودند: «بسم‌الله‌ الرحمن الرحیم درگذشت عالِم فرزانه مرحوم آقای دکتر ابوالقاسم گرجی رحمة الله علیه را به خاندان محترم و جامعۀ علمی کشور و دوستان و شاگردان و علاقمندان به ایشان تسلیت عرض می‌کنم. آن مرحوم در طول سالیان دراز خدمات علمی شایسته‌ای را در دانشگاه‌های کشور و نیز در بنیاد دائرة‌المعارف اسلامی که خود عضو هیأت امناء آن بودند، به انجام رساندند. از خداوند متعال رحمت و غفران الهی را برای ایشان مسئلت می‌کنم. سیّدعلی‌ خامنه‌ای ۱۰/اسفند/۱۳۸۹» 🕌 @feyziye_tehran
🗓به مناسبت شهادت شهید آیت‌الله در غروب ۱۴ ماه رمضان ۱۴۰۰ق!!👉 ✍ شهید اسلامی در سال‌های پس از شهریور20، در تهران، درس مکاسب می‌گفت و شخصیت‌هایی چون آیات و حجج اسلام ، ، و از شاگردان او در آن ایام به شمار می روند. به اعتبار همین سوابق علمی و دینی، وقتی در غروب 14 رمضان 1400ق به ضرب گلوله به شهادت رسید، شخصیت‌های طراز اول دینی تهران و قم چون آیات عظام نجفی مرعشی، سید احمد خوانساری، و محمد تقی فلسفی در ختم وی شرکت جستند و در سالگرد وي نیز که در عصر 14 رمضان 1401 (25 تیر 1360) در مسجد ارک تهران برگزار شد، آیت‌الله خزعلی منبر رفت. اعلامیۀ ختم او را بیش از سی تن از فحول علمای کشور امضا کرده بودند. در منبرهایی که در واپسین ماه‌های عمرش در جنوب تهران داشت، می‌گفت: «برخی از دوستان به من توصیه می‌کنند این روزها که با تهدید مداوم مخالفان، يعني هواداران اسلام منهای روحانیت روبرو هستی و جانت به‌شدت در خطر است، بهتر است در خانه بنشینی و طریق عافیت گزینی، اما من که عمری دم از ولای علی و آل او(ع) زده‌ام، مخصوصاً این منبرها را مي‌پذیرم و این راه‌ها را می‌آیم تا مرگم در حین انجام وظیفه و دفاع از ساحت ولایت رخ دهد». بعد خطاب به مولاي (ع) خود گفت: «آقا جان! لطفی کنید که چنین شود.» 💠برگرفته از مقاله مرحوم استاد 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت رحلت آیت‌الله در سوم تیرماه ۱۳۵۴ش برابر با ۱۴ جمادى الثانى سال ۱۳۹۵ق در سن نود و پنج سالگى 🔹آیت‌الله : مرحوم آیت‌الله آقامیرزا احمد آشتیانی. تا آنجا که من اطلاع دارم، خصوصیت ایشان، غیر از زهد و تقوا، تألیفات بسیار ایشان است. از همان ابتدای تحصیل، مقیّد بوده است آنچه را فرامی‌گیرد، بنویسد. روزی، آیت‌الله آقا ، قدس‌سره، نوشته‌های ایشان را به من نشان داد. به اندازه یک کارتن می‌شد. البته حاشیه مرحوم آقارضا قمشه‌ای به اسفارهم، در بین آنها بود که متأسفانه بعداً، مفقود شده است. ایشان، علاوه بر معقول و منقول، طب قدیم را خوب می‌دانست. ریاضی، در حدّ لازم، بلد بود. نکته‌ای که هم درباره ایشان است و هم درباره مرحوم آملی، این است که: این بزرگان، با این که فیلسوف بودند، ولی خودشان را دربست در اختیار افکار فلسفی قرار ندادند. 🔹علاّمه حسن زاده آملى: من شفا را خدمت سه نفر خوانده ام اکثر آن را خدمت استاد شعرانى خواندم (از کتاب نفس تا آخر آن) و از ابتدا تا بحث نفس خدمت دو بزرگوار مرحوم فاضل تونى و مرحوم آقا میرزا احمد آشتیانى. ایشان هم جامع علوم عقلى و نقلى و بزرگ مرد علم و عمل بود. در تهران قانون و طب تدریس مى فرمودند: اگرچه آقاى قمشه اى (الهى قمشه اى) و استاد شعرانى هم قانون درس مى‌دادند امّا معروف بود که آقاى میرزا احمد در قانون گفتن متفرّد بود. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت ۲۹ مهر سالگرد رحلت ✍ آیت‌الله مهدوی کنی از نوادر روزگار ما بودند. در چرایی این ادعا باید به شخصیت ذو ابعاد ایشان اشاره کنم. شخصیتی که در کنار احراز مقام اجتهاد که نتیجه سالها شاگردی در محضر امام خمینی ره و دیگر اساتید حوزه علمیه قم بود، در فلسفه و حکمت هم سالیانی در قم، تهران و قزوین از محضر بهره برده بودند. این جنبه‌های علمی و تدریس در حوزه و جلسات علمی با مفاخری چون آیت‌الله در آغاز بازگشت به تهران یعنی حدود سال ۱۳۴۰، مانع از روابط اجتماعی ایشان با عامه مردم نشد و پس از بنای ، در سال ۱۳۴۲ در این مسجد مستقر شدند‌. از همان زمان جلسات خصوصی خود را با جمعی از دوستان روحانی، در همراهی با نهضت امام خمینی ره شکل دادند که تا پیروزی انقلاب ادامه داشت. توان مدیریتی آیت‌الله مهدوی کنی نکته‌ای بسیار حائز اهمیت است. مدیریت ، وزارت کشور و مدتی نخست‌وزیری، آن هم در آن سالهای پیچیده نخست انقلاب، از نقاط برجسته شخصیت ایشان است. از سوی دیگر توجه به امر آموزش و تربیت جوانان در دو نهاد مهم حوزه و دانشگاه و اقدام سازنده و اثرگذار در سالها مدیریت (ع) و تولیت نیز از برکات وجود ایشان است. همه اینها یک طرف، او یک عالم متخلق و ربانی بود. او یک فقیه و سیاستمدار معتدل بود. او یک سرباز دلسوز و وفادار برای مقام ولایت بود که در همه عمر کوشید باری از دوش نظام بردارد، نه اینکه باری بیفزاید! او حتی یک لحظه در راه خدمت به اسلام و انقلاب سستی نورزید. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ شهید آیت الله حاج شیخ قاسم اسلامی در شب نیمه ماه رمضان سال ۱۳۵۹ش در آستانه اذان مغرب با ضرب گلوله به شهادت رسید. 🔹ایشان در حوزه علمیه قم تحصیل کرد و به درجه اجتهاد رسید و در سالهای پس از شهریور ۱۳۲۰ش به تهران آمد. اسلامی در به تدریس کتاب مکاسب اشتغال داشت و در درسش شخصیت‌هایی چون ، حاج شیخ ، و شرکت می‌کردند. ✨او پیوسته در مبارزات عقیدتی با انحرافات موجود نقش فعالی داشت و نخستین تلاش‌هایش در این راستا به مبارزه علیه کسروی بازمی‌گشت. 🔸زمانی که ریاست مجلس را بر عهده داشت، جمعی از اهالی کاشان خدمت ایشان رسیدند و گفتند: شما ریاست مجلس را برعهده داشته باشید و آن وقت عده‌ای بهایی به شهر ما بیایند و امام جماعت ما [آقای تفویضی] را قطعه قطعه کنند؟! آقای کاشانی در جواب گفته بود: بروید؛ شخصی را برای شما می‌فرستم که در تمام ایران در بین اهل منبر شجاع‌تر و رشیدتر و از او سراغ ندارم. سپس شیخ قاسم اسلامی را برای دادرسی مردم به کاشان می‌فرستد. اسلامی به کاشان میرود و در همان بدو ورود به درب خانه رییس فرقه میرود و او را دستگیر میکند و کار را به جایی میرساند که پس از چند روز حتی یک بهایی دیده نمی‌شود. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷محی‌الدین انواری در کنار سید رضی شیرازی در سنین جوانی، در حضور آیت‌الله کاشانی 🗓 ۲۳ مهر ۹۱ درگذشت آیت‌الله محی‌الدین انواری ✍ آیت‌الله از اعضای شورای روحانیت هیئت‌های موتلفه اسلامی بود و بعد از اعدام انقلابی منصور، در اسفند ۴۳ بازداشت شد و ۱۳ سال در زندان به سر برد. ایشان از فضلای و از دوستان نزدیک آیت‌الله بود که در اقامه جماعت می‌کرد. آیت‌الله انواری در زندان از فعالیت تبلیغی دست برنداشت. فعالیت‌هایی که اسناد ساواک آن را چنین گزارش می‌کنند: 📃 «موضوع: حاج مهدی ابراهیم عراقی فرزند غلامعلی مشارالیه که محکوم به حبس ابد بوده، در اتاق ۴ بند ۶ به اتفاق محی‌الدین انواری، مکانی را برای رفع اشکالات مذهبی‌ها به وجود آوردند و کلیه افراد مذهبی اشکالات خود را در هنگام مطالعه کتاب، یادداشت [کرده] و پیش محمد مهدی ابراهیم عراقی و محی‌الدین انواری می‌برند و آنها هم این اشکالات را از طریق مباحثات ایده‌آلیستی و ضد ماتریالیستی بر طرف می‌کردند؛ تا جایی که حتی سعی کردند شخص کمونیستی همچون حسین مراد دزفولی را که کتابی در مورد زبان، تفکر و شناخت مطالعه می‌کرد تحت تاثیر قرار دهند و به سوی خود جذب کنند که تا حدودی در این کار موفق شدند. محمد مهدی ابراهیم عراقی و محی‌الدین انواری که عضو حزب ملل اسلامی بودند، دو نفر از معتصبین مذهبی می‌باشند که کلیه اخبار و اطلاعات مربوط به داخل و خارج زندان را جمع‌آوری و پیرامون مسائل سیاسی به خصوص درباره مارکسیست‌ها بحث و تبادل نظر می‌نمایند.» 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
💡مَدرس‌های بی‌استاد! مدرسه‌ یا خوابگاه؟ ✍ قوام مَدرس به استاد و شاگرد است. از گذشته چنین بود که با تدریس یک استاد به شاگردان خود، مَدرسی شکل می‌گرفت و جا و مکان آن هم مهم نبود؛ در خانه استاد، در مسجد استاد، در یک مدرسه یا حرمی مطهر. اصل با وجود استاد بود که جویندگان علم را گرد می‌آورد. استاد، خود شاگردش را می‌آزمود و رتبه علمی‌اش را تأیید می‌کرد و همان تأیید کتبی یا شفاهی استاد و نهایتا توان تدریس دانش توسط آن طلبه کافی بود که خروجی مدرس‌ها را به ظهور رساند؛ چه مدرس‌های خانگی و چه مدرسه‌ای. نمونه‌های تاریخی می‌گوید که مدرسه‌ها گاهی پس از شکل‌گیری مَدرس‌ها به یمن وجود یک یا چند استاد، به همت اهل خیر بنا شده‌اند و گاه نیز بانیان خیر، مدرسه ساخته‌اند و با دعوت از اساتید مبرز در علوم مختلف و از بلاد دیگر، مدرس‌هایی پدید آورده‌اند تا جویندگان معارف الهیه، انگیزه‌ای برای هجرت به این مدرسه بیابند. در حوزه قدیم تهران، یک مدرسه بود به نام صدر یک استاد اصلی در حکمت داشت به نام . اشتغال دیگری هم نداشت. مدرسه تهران، محل تدریس بود. او هم اشتغال دیگری نداشت. بود و حکیم هیدجی. قدیم بود و مدرس.‌ را تنها برای میرزا علی‌اکبر تفرشی بنا کردند و مدرس‌ش شکل گرفت. میرزا عبدالرحیم نهاوندی از شاگردان شیخ اعظم انصاری را در تهران نگه‌داشتند تا استاد فقه و اصول مدرسه مروی شود و شد. در عین حال، در خانه درس می‌داد؛ در خانه درس می‌داد. در این دوران اخیر هم را در تهران نگه‌داشتند تا استاد فقه و اصول مدرسه مروی شود و شد. چه بسیار مدرسه‌ها که چون خالی از مَدرس و مُدرّس است، خوابگاهی بیش نیست. چیزی که امروز نمونه‌اش کم نیست! چندی پیش به مدرسه علمیه‌ای در شهری غیر از قم سر زدم که بسیار خرج تجدید بنا و توسعه و تزئین آن شده است. دیدم بر اتاقی نوشته: مدرس درس خارج. پرسیدم در این مدرسه کدام بزرگوار درس خارج می‌دهد؟! مدیر مدرسه گفت: چون در اینجا درس خارج رسمی نداریم، درس خارج آیت‌الله جوادی آملی به صورت برخط برای طلاب پخش می‌شود! این است حال روز مدرسه‌هایی که خوابگاهی بیش نیستند! بهتر نیست بجای مدرسه‌سازی، شرایط هجرت و اقامت اساتید برجسته از مراکز اصلی علم به حوزه‌های پیرامونی را فراهم کنیم؟ با یک بررسی مختصر در حوزه‌های کهن شهرهای ایران می‌توان فهمید که چه تعداد از علمای قدیم آن بومی و چه تعداد مهاجر بوده‌اند. علمای مهاجر به بلاد، چه انگیزه‌هایی داشتند که از فعالیت علمی در قم و نجف و رسیدن به مرجعیت دست می‌کشیدند و سختی غربت و معاشرت با مردم و تربیت دینی اجتماع را به جان می‌خریدند؟! در شهری دیگر، اداره مسجد _ مدرسه‌ای اصیل را برعهده می‌گرفتند؛ به حوزه‌‌اش رونق بخشیدن و مربی راستین مردم می‌شدند. امروز چه اتفاقی رخ داده که دیگر آنگونه که باید نیست؟ همگی نام را شنیده‌ایم. یک فقیه و حکیم بزرگ که اگر نجف می‌ماند یا به قم می‌رفت در شمار مراجع بود. اما در تهران اقامت گزید و به حوزه‌اش قوامی غیر قابل انکار بخشید! مسجدی در یوسف‌آباد را برگزید و دغدغه‌اش شد تعلیم و تربیت. مدرس‌ش در خانه و مسجد بود. چه بسیار شاگرد تربیت کرد. در حیاط مسجد صندلی می‌چید تا برای دختران بی‌حجاب و پسران گرایش یافته به فرقه‌های غیر اسلامی فرصت گفتگو فراهم کند و چه بسیار موفق شد. آیا قرار نیست این سلسله پرافتخار استمرار یابد؟! 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran