eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
61 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓 به مناسبت ۲۸ صفر سالروز درگذشت شوشتری در سال ۱۳۰۳ق صاحب کتاب خصائص الحسینیه ✍ در سال ۱۳۰۱ قمری، شیخ جعفر به تهران آمد و مدتی را در خانه حضور داشت. شیخ جعفر هر روز نماز را در می‌خواند و پس از آن حدود دو ساعت منبر می‌رفت که پس از مدتی به جهت فراوانی جمعیت برای نماز و موعظه به رفت. گاهی برای دیدار با شیخ به خانه محل اقامت او می‌آمد. گاهی نیز نایب السلطنه را که سپهسالار بود، با کالسکه مخصوص می‌فرستاد و شیخ را به صاحبقرانیه، قصر ییلاقی شاه می‌بردند. 🍂شیخ جعفر شوشتری در آخرین ماه محرم عمر شریفش نیز به مدت یک ماه جهت اقامه عزای امام حسین علیه السلام در تهران حضور داشت و در مسیر بازگشت به شوشتر در نزدیکی کرمانشاه وفات نمود و در نجف اشرف به خاک سپرده شد. 🕌 @feyziye_tehran
✍سیرۀ حسنۀ آن بود که اگر عالمی بزرگ و نام‌آور به‌عنوان میهمان و رهگذر به دارالحکومۀ تهران قدم می‌گذاشت، از او دعوت می‌کرد تا چندی در به اقامۀ جماعت بپردازد. 🔹 از آن جمله است مرحوم که وقتی در آخرین سال حیات حاج ملا علی کنی، به عزم زیارت مشهدالرضا(ع) به ایران آمده بود و در ایام از تهران گذر می‌کرد، مرحوم حاجی او را در نماز جماعت مقدم داشت و آنگونه که مشاهدات خود از آن نماز جماعت را روایت می‌کند، صفوف آن نماز از مسجد مروی فراتر رفته و به حیاط مدرسه نیز کشیده شده بود. 📚مکارم الآثار، ج۵، ص۱۵۳۶ 🔹نمونۀ دیگر مربوط به حضور مرحوم است. در خاطرات خود این ماجرا را چنین گزارش می‌کند: «حاجی شیخ جعفر مجتهد شوشتری، مرد باتقوا، که در آن واحد واعظ و سخنران زبردستی هم بود، از عتبات برای زیارت مشهد به ایران و تهران وارد شد. ماه رمضان بود، حاجی ملا علی کنی از او تجلیل کرده، یک روز در مسجد مروی او را مقدم داشت و تمام طلاب و مقدسین و خود حاجی ملا علی هم پشت سر او نماز خواندند. فردا تمام مردم شهر برای نماز خواندن پشت سر او هجوم کردند.» 📚شرح زندگانی من، ج۱، ص۳۳۲ 📷تصویر بالا: یک نماز جماعت در در زمان قاجار 📷تصویر پایین: سید میرزا شهرستانی نشسته در وسط تصویر 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
⚡️حاج ملا علی کنی در بیان سفیر آمریکا 🗓 به مناسبت رحلت فقیه عظیم الشأن در ۲۷ محرم ۱۳۰۶ق 📚 اولین در ایران، در خاطرات خود چنین می نویسد: «... حکام شرع ملا یا مجتهد نامیده می‌شوند که بزرگ‌ترین مجتهدهای فعلی که به منزله رییس عدالتخانه حالیه ممالک فرنگ است، حاجی است... حاجی ملا علی شخص مسنی است و ظاهراً مایل به تجمل نیست بلکه میل به سادگی زیاد دارد، اگر چه املاک او زیاد است، مع هذا نمی‌خواهد جلال و ظاهر سازی به خرج دهد. وقتی در کوچه‌ای راه می‌رود، بر قاطر سفیدی سوار می‌شود و فقط یک نفر نوکر دارد، اما جمعیت از هر طرف کوچه به جلوی او ازدحام می‌کنند، مثل اینکه وجودی ملکوتی است، اگر یک کلمه بگوید می‌تواند اعلی حضرت شاه را از سلطنت خلع کند. وقتی به نزد اعلی حضرت شاه می‌آید، پادشاه به جهت احترام او قیام تمام به عمل می آورد. سربازهایی که در سفارت ممالک متحده آمریکا قراول می‌کشیدند، به من گفتند که اگر چه ما برای حفظ وجود شما اینجا فرستاده شده‌ایم، اما اگر حاجی ملاعلی امر کند همه شما را می‌کشیم!». 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🔹 بیانات در برنامه ضیافت ماه رمضان ۱۴۰۰ در سخنانی پیرامون مرحوم : ✨حاج ملاعلی کنی وقتی از نجف به تهران می‌آید با زحمت شروع به کار و کارآفرینی می‌کند. او قناتی را به آب می‌رساند و چون بین مردم مشهور به تقوا بود، مردم کَن از ایشان آب اجاره می‌کردند و اعتقاد داشتند که آب قنات ملاعلی به محصولات آنها برکت می‌دهد. ✨حاج ملاعلی آن زمان، مراکزی را تأسیس کرده بود و برای نگهداری از ایتام و بیمارانی که توان مالی و درمانی نداشتند مقرری می‌داد. ▪️دوره بازگشت ملاعلی کنی به تهران، دوره تقابل جدی جریان غربگرا با روحانیت است که متأسفانه دربار نیز با راهنمایی جریان روشنفکری با دادن امتیاز با جریان غربگرا همراه می‌شود. ▪️میرزا حسین سپهسالار عاقد قرارداد رویتر و مشاورش میرزا ملکم خان با محافل خطرناک صهیونیزم بین الملل ارتباط داشتند و لذا مسئله مخالفت حاج ملاعلی کنی فقط مخالف با یک قرارداد نبود. ▪️ اولاً طرف غربی قرارداد، فردی به نام رویتر بود که اسم اصلی او اسرائیل یوسفات، یعنی یک یهودی صیهونیست قرار داشت. پشت آنها نیز خاندان رولچیلد قرار داشتند که وقتی ناصرالدین شاه به سفر اروپا می‌رود، می‌گوید سپهسالار و میرزا ملکم خان رولچیلد فرانسه را به دیدار من آورند. یعنی صهیونیزم بین الملل به دنبال نفوذ در ایران است. ✨در اینجا منطق حاج ملأ علی کنی بسیار مهم است. او پشت این قرارداد چیزهایی را دید که افراد عادی قادر به درک آن نبودند. ✨ او به شاه می‌گوید شما با این امتیازاتی که به مدت هفتاد سال به انگلیس داده‌ای، مگر دیگر ایرانی باقی می‌ماند؟ دوم اینکه مردم بعد از این به او مالیات می‌دهند و درآمدهای کشور همه به دست آنها می‌رسد... 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
آنگاه که و با عبای خود حرم حضرت زینب سلام الله علیها را غبارروبی می‌کنند!👇 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
💡مَدرس‌های بی‌استاد! مدرسه‌ یا خوابگاه؟ ✍ قوام مَدرس به استاد و شاگرد است. از گذشته چنین بود که با تدریس یک استاد به شاگردان خود، مَدرسی شکل می‌گرفت و جا و مکان آن هم مهم نبود؛ در خانه استاد، در مسجد استاد، در یک مدرسه یا حرمی مطهر. اصل با وجود استاد بود که جویندگان علم را گرد می‌آورد. استاد، خود شاگردش را می‌آزمود و رتبه علمی‌اش را تأیید می‌کرد و همان تأیید کتبی یا شفاهی استاد و نهایتا توان تدریس دانش توسط آن طلبه کافی بود که خروجی مدرس‌ها را به ظهور رساند؛ چه مدرس‌های خانگی و چه مدرسه‌ای. نمونه‌های تاریخی می‌گوید که مدرسه‌ها گاهی پس از شکل‌گیری مَدرس‌ها به یمن وجود یک یا چند استاد، به همت اهل خیر بنا شده‌اند و گاه نیز بانیان خیر، مدرسه ساخته‌اند و با دعوت از اساتید مبرز در علوم مختلف و از بلاد دیگر، مدرس‌هایی پدید آورده‌اند تا جویندگان معارف الهیه، انگیزه‌ای برای هجرت به این مدرسه بیابند. در حوزه قدیم تهران، یک مدرسه بود به نام صدر یک استاد اصلی در حکمت داشت به نام . اشتغال دیگری هم نداشت. مدرسه تهران، محل تدریس بود. او هم اشتغال دیگری نداشت. بود و حکیم هیدجی. قدیم بود و مدرس.‌ را تنها برای میرزا علی‌اکبر تفرشی بنا کردند و مدرس‌ش شکل گرفت. میرزا عبدالرحیم نهاوندی از شاگردان شیخ اعظم انصاری را در تهران نگه‌داشتند تا استاد فقه و اصول مدرسه مروی شود و شد. در عین حال، در خانه درس می‌داد؛ در خانه درس می‌داد. در این دوران اخیر هم را در تهران نگه‌داشتند تا استاد فقه و اصول مدرسه مروی شود و شد. چه بسیار مدرسه‌ها که چون خالی از مَدرس و مُدرّس است، خوابگاهی بیش نیست. چیزی که امروز نمونه‌اش کم نیست! چندی پیش به مدرسه علمیه‌ای در شهری غیر از قم سر زدم که بسیار خرج تجدید بنا و توسعه و تزئین آن شده است. دیدم بر اتاقی نوشته: مدرس درس خارج. پرسیدم در این مدرسه کدام بزرگوار درس خارج می‌دهد؟! مدیر مدرسه گفت: چون در اینجا درس خارج رسمی نداریم، درس خارج آیت‌الله جوادی آملی به صورت برخط برای طلاب پخش می‌شود! این است حال روز مدرسه‌هایی که خوابگاهی بیش نیستند! بهتر نیست بجای مدرسه‌سازی، شرایط هجرت و اقامت اساتید برجسته از مراکز اصلی علم به حوزه‌های پیرامونی را فراهم کنیم؟ با یک بررسی مختصر در حوزه‌های کهن شهرهای ایران می‌توان فهمید که چه تعداد از علمای قدیم آن بومی و چه تعداد مهاجر بوده‌اند. علمای مهاجر به بلاد، چه انگیزه‌هایی داشتند که از فعالیت علمی در قم و نجف و رسیدن به مرجعیت دست می‌کشیدند و سختی غربت و معاشرت با مردم و تربیت دینی اجتماع را به جان می‌خریدند؟! در شهری دیگر، اداره مسجد _ مدرسه‌ای اصیل را برعهده می‌گرفتند؛ به حوزه‌‌اش رونق بخشیدن و مربی راستین مردم می‌شدند. امروز چه اتفاقی رخ داده که دیگر آنگونه که باید نیست؟ همگی نام را شنیده‌ایم. یک فقیه و حکیم بزرگ که اگر نجف می‌ماند یا به قم می‌رفت در شمار مراجع بود. اما در تهران اقامت گزید و به حوزه‌اش قوامی غیر قابل انکار بخشید! مسجدی در یوسف‌آباد را برگزید و دغدغه‌اش شد تعلیم و تربیت. مدرس‌ش در خانه و مسجد بود. چه بسیار شاگرد تربیت کرد. در حیاط مسجد صندلی می‌چید تا برای دختران بی‌حجاب و پسران گرایش یافته به فرقه‌های غیر اسلامی فرصت گفتگو فراهم کند و چه بسیار موفق شد. آیا قرار نیست این سلسله پرافتخار استمرار یابد؟! 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran