eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
61 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 نقشه طهران، دوران قاجار خالق اثر: عبدالغفار خان نجم الملک- تاریخ چاپ محرم 1309 هجری قمری 🖌 منطقه شهری تهران قدیم، محدود به چهار محله بود. محله ، محله ، محله ، و محله . سه محله اول، امروزه با به روز شدن بافت و سازه ها، همچنان مسکونی و تجاری اند، اما محله سنگلج به یک پارک بزرگ به نام پارک شهر تبدیل شده است. 📌بیرون از این چهار محله که هریک برای خود حکایاتی دارند، چند پارچه آبادی وجود داشت که با یک دروازه به بخش شهری وصل می‌شدند و امروزه تنها نامی از آنها باغی مانده، همچون: دروازه دولاب، دروازه شمیران، دروازه شاه عبدالعظیم، دروازه قزوین،دروازه دوشان تپه و... 🔹همین چهار محله اصلی تهران که آن روزها به شهرت داشت، منزلگاه عالمان و عارفان بزرگی بود که روزگار مثل آنها را کمتر به خود دیده است. فقها و حکمایی که اندک اندک بیشتر با آنها آشنا خواهیم شد. 🍃 @feyziye_tehran
✍ یکی از مدارس علمیه قدیمی در شهر تهران، است که بعدها نامیده شد و در محله واقع شده است. این مرکز علمی که از ابتدا مسجد-مدرسه بود، پس از مدارس مروی و صدر توسط مرحوم آیت‌الله حاج بنا و به اسم ایشان نامیده شد. 🔖 در نقشه قدیمی تهران، نام کوچه محل سکونت و مسجد حاج ملا جعفر دیده می‌شود. 🔹جایگاه مرحوم حاج ملا محمدجعفر در تهران چنان بود که به گزارش ، برای دیدار با ایشان به خانه وی می‌رفت. این مسجد-مدرسه در دوره رضاخان متروک ماند و پس از آن، با حضور مرحوم آیت‌الله وارد مرحله جدیدی شد که برکات آن تا امروز ادامه دارد. 🍃 @feyziye_tehran
🌙در گذشته هم همینطور بود که در مساجد شهر شلوغتر می‌شد. 🕌یکی از مراکز پراجتماع در ایام ماه مبارک رمضان، مسجد و یا همان بوده است. آماری که اعتمادالسلطنه از حضور پرشور مردم در ماه رمضان سال ١٣١٣ق در این مدرسه ارائه می‌دهد، سی هزار نفر است. البته همه به‌خاطر نماز و شنیدن موعظه نمی‌آمدند، بلکه حیاط این مدرسه و مسجد بزرگ، در ماه رمضان به صورت بازاری درمی‌آمد که انواع کالاها در آن به فروش می‌رسید و همین امر موجب ازدحام جمعیت می‌شد. ✍ مدرسه سپهسالار جدید توسط محمدحسین خان سپهسالار بنا شد ولی بنای آن ناتمام ماند و با بازگشت تهرانی از سامرا به تهران، اداره امور آن به وی واگذار شد. میرزا ابوالفضل به تکمیل بنای آن پرداخت، خود در مسجد مدرسه سپهسالار جدید به اقامه جماعت می‌پرداخت و بر فراز منبر، وعظ و خطابه می‌فرمود. این مسجد و مدرسه در زمان قاجار مورد توجه دربار بود و بعضی از ایام ماه رمضان، هم به آنجا می‌آمد. 🔹تا قبل از آمدن میرزا ابوالفضل کلانتر، این مسجد بزرگ از نظر امام جماعت و واعظ و روضه‌خوان وضع خوبی نداشت و جماعتی آخوند بی‌سواد درباری، امور آن را در دست داشتند. اما با آمدن میرزا ابوالفضل که مجتهدی کم نظیر بود، این مسجد و مدرسه وضعیت بهتری پیدا کرد، هرچند باز به خاطر انتساب وی به دربار، چندان مقبول توده مردم نبود. 🍃 @feyziye_tehran
📃 گزارش از حضور در در ایام 🔸در این گزارش مربوط به ٢۴ ماه رمضان ١٣١٠ق، توصیف جالبی از حال و روز روحانیون این مسجد و مدرسه بزرگ آمده است. سید محسن روضه خوان شیرازی نمونه‌ای از این روحانیون است که برای خوش‌آمد شاه، عمامه خود را پیشکش می‌کند تا در میان زنان پرتاب کند. 🍃 @feyziye_tehran
📄 گزارش دوم از حضور در در ایام مربوط به ١۶ ماه رمضان ١٣١٣ق ✍ در این گزارش جمعیت مردم حاضر در حیاط مدرسه سپهسالار ٣٠ هزار نفر ذکر شده، درحالی که پای منبر ٣٠ نفر هم ننشسته‌اند. اعتمادالسلطنه سپس تحلیلی از دلایل این عدم حضور مردمی ارائه کرده و عنوان می‌کند که در همان زمان یعنی در ماه رمضان، جمعیتی بالغ بر ٢٠ هزار نفر در مسجد و پشت سر آخوند به نماز می‌ایستند. 🔹لازم به ذکر ملامحمد رستم آبادی از علمای اهل تقوا و پرنفوذ در میان مردم، همراه و موافق با شهید و از مخالفان بوده است. 🍃 @feyziye_tehran
📷 نفر وسط آیت‌الله و سمت راست ایشان فرزندشان آیت‌الله استاد عرفان (ره) در سنین جوانی ✍ آیت‌الله بیدآبادی در سال ۱۳۰۴ق از طرف از اصفهان به تهران فرا خوانده شد و چندین سال در این شهر به حالت تبعید به سر برد. علت تبعید ایشان، اهتمام جدی وی به و اقامۀ حدود شرعی در اصفهان بوده که موجب خشم ظل‌السلطان فرزند ناصرالدین شاه، گردیده است. وی در تهران به اقامۀ جماعت می‌پرداخت و در عین حال به وظایف دینی خود عمل می‌نمود. گویند: «در بین راه ایشان تا مسجدی که در آن اقامه جماعت می‌کرد یک مشروب‌سازی قرار داشت که متعلق به فردی ارمنی بود و مشروب‌های دربار قاجار از آنجا تأمین می‌شد. روزی ایشان به اتفاق جمعی از نمازگزاران وارد آنجا شد و خود خمره‌های بزرگ مشروب را در چاه خالی می‌کند و مردم نیز بقیۀ شراب‌ها را خالی می‌کنند.» 🕌 آن مکان بعد از این حرکت انقلابی، به تبدیل شد. 🍃 @feyziye_tehran
📷 تصویری از به همراه اعضای خانواده. ▪️سمت چپ ایشان، فرزندش نیز دیده می‌شود که در آن زمان در طرفداری از مشروطه، با پدر همراهی می‌کرد. ▪️پدر سید عبدالله بهبهانی یعنی آیت‌الله نیز از علمای بزرگ تهران در اوایل دوران سلطنت بوده و صیغه وقف نیز توسط وی جاری شده است. 🍃 @feyziye_tehran
✍ یکی از مدارس قدیم تهران (یا بهتر بگوییم مسجد-مدرسه) یا همان بود. 🔻بانی اولیه این مکان قاسم خان پدر (مادر ) بود. مهدعلیا با به سلطنت رسیدن فرزندش این مسجد_مدرسه را توسعه داد. 🔹اولین مدرّس این مدرسه حکیم بزرگ بود که مدت ٧ سال روزی سه درس (فقه، اصول، حکمت) در آن مدرسه میداد. 🔸با پایان این هفت سال، آقا علی مدرس دیگر به مدرسه مادر شاه نرفت و مدتی کنج عزلت اختیار کرد و در منزل تدریس می‌نمود، تا آنکه با ساخت ، در سال ١٢٨١ق به مدرسه سپهسالار رفت. 🕌 درباره مکان جغرافیایی مدرسه مادر شاه بحثهای متعددی صورت گرفته است. اما آنچه صحیح‌تر به نظر می‌رسد آن است که این مسجد_مدرسه در تقاطع خیابان باب همایون و صور اسرافیل واقع بوده که از آن مکان هم اکنون تنها مسجدی به نام باقی مانده است. 🍃 @feyziye_tehran
📚 گزارش در کتاب روزنامه خاطرات، از عید فطر سال ١٣٠١ق ✍ در زمان قاجار برای اعلام و حلول ماه شوال، پس از اعلام علما و مراجع دارالخلافه تهران، با شلیک توپ به مردم شهر اطلاع داده می‌شد. 🗓 نمونه این اقدام را در عید فطر سال ١٣٠١ق می‌بینیم که میان علما در اعلام روز عید اختلاف شده بود. از تبریز، قم، قزوین و نجف خبر رسیده بود  که عید شده ولی در تهران هنوز خبری نبود. 🔸برای مرحوم برترین مجتهد شهر حلول ماه شوال اثبات نشده بود و ایشان در پاسخ استفتاء فرمودند که باید رؤیت هلال در افق شهر تهران صورت گیرد. 🔹 از این‌رو تا عصر روز یکم شوال خبری از عید نبود تا آنکه مطابق نظر مجتهد دوم شهر یعنی ، نزدیک غروب، اعلام شد که امروز عید بوده است. 🍃 @feyziye_tehran
✍ گویا چنین است که تا آغاز زعامت و مرجعیت (ره) مرجعی به اقتدار  در این مرز و بوم ظهور نکرده است. 📚 میرزا محمد لکنهویی در کتاب تکمله نجوم السماء درباره حاجی کنی مینویسد: 🔻اینک حکم محکم ایشان مشابهت ندارد. از سلطان و شاهزادگان و امرا کسی را جرات آن نیست که بی اذن ایشان اقدام بر تکلم نماید و یا بی مشورت ایشان اجرای مطلبی بنماید... امرای عصر حتی قاجار از وی خائف میبودند و شاه مذکور به خانه اش به جهت ملاقات می آمد. ⚡️ناصرالدین شاه وقتی برای شکار از تهران خارج میشد میترسید که اگر به امر حاج ملاعلی کنی دروازه ها را به روی او ببندند، کسی او را به داخل شهر راه نخواهد داد. 🍃 @feyziye_tehran
از رجال اندیشمند و‌ خدوم قاجار بود که در زمان و مدتی در تهران مقام نایب السلطنه قرارداشته است. 🔺او شخصیتی متدین، استکبار ستیز و‌ مخالف فرهنگ غرب بود‌ و در لغو همکاری خوبی با داشت. 🕌 فرهادمیرزا، از اندوخته‌های مالی خود، صحن بزرگی را برای آستان مقدس و علیهما السلام در کاظمین(ع) ساخت. 🔹فرهادمیرزا، از سال ۱۲۹۸ق. تا پایان عمر از کار و خدمات دولتی کناره گرفت و در ذی‌القعده ۱۳۰۵ق. برابر با تیر ۱۲۶۷ش. در تهران و در سن ۷۲ سالگی درگذشت. ✨✨او وصیت کرده بود برای همدردی با امام کاظم(ع)، جنازه‌اش را نیم‌روزی روی پل بغداد قرار دهند؛ ولی محمدحسن آل یاسین، عالم شیعه، به گمانِ ایجاد اختلاف میان فرقه‌های اسلامی، اجازه اجرای وصیت را نداد. 🔹مدفن او، در آستان مقدس کاظمین(ع)، داخل صحن، در غرفه‌ای سمت مشرق باب‌المراد، کنار دری که به نام وی معروف است، قرار دارد. 📚 از آثار معروف فرهاد میرزا میتوان به مقتل مشهور اشاره کرد. 🕌 @feyziye_tehran
تاریخ حوزه طهران
✍ یکی از پرقدرت‌ترین و پرنفوذترین علمای معاصر مرحوم #حاج_ملاعلی_کنی است. قدرت و نفوذی که صرف‌نظر از
✍ یکی از پرقدرت‌ترین و پرنفوذترین علمای معاصر مرحوم است. قدرت و نفوذی که صرف‌نظر از سیره اخلاقی و اجتماعی ایشان، بخشی از آن مرهون ثروت کلان وی است. به شهادت تاریخ قدرت حاج ملاعلی کنی لرزه بر تن و برخی رجال غرب‌زده قاجار همچون می‌انداخت. نوشته‌اند ناصرالدین شاه وقتی از طهران خارج می‌شد می‌ترسید که به دستور حاج ملاعلی کنی دروازه شهر را ببندند و دیگر او را راه ندهند. در تصاویر بالا (به صفحه اینستاگرام رجوع کنید) فهرست اموال حاج ملاعلی کنی را می‌بینید. ثروتی که بخش عمده آن وقف نیازمندان و ترویج دین می‌شد. ⚡️اما دشمنیِ غربزدگان داخلی با حاجی باعث شده بود که تهمت‌های مالی ناروایی به او بزنند. در پی قحطی و گرسنگی گسترده مردم در سال مجاعه ۱۲۸۸ق مخبرالسلطنه که بعدها دست به خون شهید آغشته کرد، چنین شایع کرد که در ایام کمبود گندم و نان، حاج ملاعلی کنی گندم انبارهای خود را به قیمتی گزاف می‌فروخت. درحالیکه برخی اسناد حکایت از آن دارد که ایشان برعکس، گندم خود را کمتر از قیمت مصوب می‌فروخت تا در دسترس مردم قرارگیرد. این مسأله چیزی نبود که از چشم مردم دور بماند، و اتفاقا جایگاه علمی و معنوی و کمکهای مالی حاج ملاعلی کنی به مردم، به ایشان محبوبیتی بخشیده بود که در تشییع جنازه کم‌نظیر وی تبلور یافت. 📜اقتدار حاج ملاعلی در برابر دستگاه سلطنت و قدرت‌نمایی‌اش در فسخ که ننگین‌ترین قرارداد شمرده شده، تردیدی برجا نمی‌گذارد که دستهایی کوشیده است تا جایگاه او را در میان مردم تضعیف نماید. ✨اما نکته اینجاست ثروت زیاد حاج ملاعلی کنی نتوانست سبک زندگی ساده و زاهدانه او را تغییر دهد. 📖بنجامین نخستین در ایران ـ در خاطرات خود چنین می‌نویسد: «حاجی ملا علی شخص مسنّی است و ظاهراً مایل به تجمل نیست بلکه میل به سادگی زیاد دارد. اگر چه املاک او زیاد است مع‌هذا نمی‌خواهد جلال و ظاهرسازی به خرج دهد. وقتی در کوچه‌ای راه می‌رود بر قاطر سفیدی سوار می‌شود و فقط یک نفر نوکر دارد، اما جمعیت از هر طرف کوچه به جلوِ او ازدحام می‌کنند مثل اینکه وجودی ملکوتی است. اگر یک کلمه بگوید می‌تواند اعلیحضرت را از سلطنت خلع کند. سربازهایی که در سفارت ممالک متحده آمریکا قراول می‌کشیدند به من گفتند که اگرچه ما برای حفظ وجود شما اینجا فرستاده شده‌ایم، اما اگر حاجی ملا علی امر کند همه شما را می‌کشیم!» 🔺ثروتمندی عیب نیست، زندگی اشرافی عیب است. ثروت پشتوانه قدرت اقتصادی در جنگ اقتصادی است. 🔻مشاهده مستندات در صفحه اینستاگرام: https://www.instagram.com/p/CFL0SmHH97Y/?igshid=1kx4fnh7u1e07 🕌 @feyziye_tehran
🗓 به مناسبت ۲۸ صفر سالروز درگذشت شوشتری در سال ۱۳۰۳ق صاحب کتاب خصائص الحسینیه ✍ در سال ۱۳۰۱ قمری، شیخ جعفر به تهران آمد و مدتی را در خانه حضور داشت. شیخ جعفر هر روز نماز را در می‌خواند و پس از آن حدود دو ساعت منبر می‌رفت که پس از مدتی به جهت فراوانی جمعیت برای نماز و موعظه به رفت. گاهی برای دیدار با شیخ به خانه محل اقامت او می‌آمد. گاهی نیز نایب السلطنه را که سپهسالار بود، با کالسکه مخصوص می‌فرستاد و شیخ را به صاحبقرانیه، قصر ییلاقی شاه می‌بردند. 🍂شیخ جعفر شوشتری در آخرین ماه محرم عمر شریفش نیز به مدت یک ماه جهت اقامه عزای امام حسین علیه السلام در تهران حضور داشت و در مسیر بازگشت به شوشتر در نزدیکی کرمانشاه وفات نمود و در نجف اشرف به خاک سپرده شد. 🕌 @feyziye_tehran
📷 سید جواد امامی در کنار پدربزرگ خود ناصرالدین شاه ✍ معروف به ظهیرالاسلام(متوفای ۱۳۴۴ش) فرزند جمعه تهران و   (دختر سوم )، از پنج سالگی به کسوت روحانیت در آمد و پس از انجام تحصیلات مقدماتی به تحصیل علوم اسلامی و فقه و اصول پرداخت. 🔹امامی پس از درگذشت پدرش در ذیقعده ۱۳۲۱قمری به لقب ملقب گردید. پس از فوت و روی کار آمدن و دشمنی قاجار با ، به گروید و ضمن حرام دانستن به صف مخالفین مشروطه پیوست و خواهان گردید. 🔸در سال ۱۳۲۳ قمری با دختر مظفرالدین شاه ازدواج نمود. در سال ۱۳۲۴ قمری برای اولین بار به نایب‌التولیگی منصوب شد ولی انتصاب وی مخالفت عده‌ای از طلاب را ایجاد کرد. 🔹مشاغل مهم وی: نایب التولیه مدرسه عالی سپهسالار، نایب‌التولیه ، سناتور انتصابی تهران در دوره اول و در هم چند مأموریت سیاسی و روحانی داشت. 🔸 در تهران به خاطر قرارگرفتن خانه وی در آن معروف است. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📖 در روزنامه خاطرات خود، ذیل ۱۳ رجب ۱۳۰۱ق گزارش جالبی دارد. ✨در این گزارش می‌بینیم که جناب از علمای طراز اول تهران و از شاگردان بیرون دروازه تهران به طرف (ع) مورد هجوم عوامل دست‌نشانده وزیر نظام قرار میگیرد و نوکر او با ضرب چند گلوله از پای درمی‌آید و خود شیخ محمدحسن که هدف اصلی این هجوم بود از دست آنان می‌گریزد و‌جان سالم به در می‌برد. دلیل این سوء قصد شکایتی بوده که این مرجع عالیقدر از وزیر نظام به پادشاه کرده بود و آن رجل حکومتی قصد تلافی داشته است. 🔹پدر مرحوم شیخ محمدحسن یعنی جناب نیز از علمای بزرگ و‌ مجاهد بود و نسل‌های بعدی نیز تاکنون از اهل علم و فضل بوده‌اند. 🍃 از علمای فعلی تهران از نوادگان دختری آن عالمان بزرگ می‌باشد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ماه مبارک رمضان در تهران قدیم حال و هوای پرشوری داشت. عالمان مبرزی در مساجد بزرگ و کوچک شهر نماز می‌خواندند و به منبر می‌رفتند و جمعیتی عظیم هم در نمازشان شرکت می‌کرد. 🔹مرحوم آیت‌الله مشهور به که از علمای طراز اول اصفهان بود، به خاطر حریت و روحیه مبارزاتی‌اش گاه از اصفهان به طهران احضار می‌شد و البته در مدت حضور خود در دارالخلافه در مساجد مهم تهران به منبر می‌رفت و باز هم دست از انتقاد به دستگاه سلطنت برنمیداشت. 📖یکی از این موارد مربوط به سال ۱۳۰۷ق است که به گفته در روزنامه خاطرات خود، آقا نجفی را به خاطر فتوای قتل بابی‌ها به تهران تبعید کرده بودند و وی در نماز می‌خواند و به منبر می‌رفت و جمعیت قابل توجهی در جلسه او شرکت می‌کرد. 📝اعتماد السلطنه در ادامه گزارش مختصری از دیگر مساجد و سخنرانی‌های روشنگرانه دیگر علمای تهران در ماه رمضان ارائه می‌کند. 🔹بعدها و در سال ۱۳۱۵ق هم آقا نجفی اصفهانی به خاطر حکم تحریم استفاده از کالاهای خارجی در اصفهان که فتوای علمای نجف را هم در پی داشت، با دخالت ماموران انگلیسی و‌ جلب نظر به تهران تبعید شد. 🔹 اما آقانجفی در تهران هم علاوه بر دایر ساختن حوزه درسی به مبارزه سیاسی و روشن ساختن ذهن مردم نسبت به فساد دربار و نظام حاکم و سرانجام مداخلات بیگانگان در امور کشور ادامه داد و چون خطر فعالیت وی در پایتخت برای حکومت بیشتر بود، او را به اصفهان بازگرداندند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ شاید بتوان گفت قدیمی‌ترین مدرسه علمیه شهر تهران، است. بنایی که در دوران صفویه توسط محمدهاشم طبیب ساخته شد و قبر وی نیز در آن قرار دارد. 🔹در دوره قاجار نیز مادر ، به تعمیر آن همت گماشت و از همین‌رو به نیز شهرت یافت و در سال ۱۲۹۶ق بنای آن به پایان رسید. ✨شیخ معروف به (متوفی ۱۲۶۳)، از بزرگان علمای امامی که به دعوت از قزوین به تهران آمده بود، در این مدرسه اسکان یافت و به تدریس مشغول شد. 🔹 مدرسه حکیم هاشم که در کوچه واقع است، چندی پیش مورد مرمت و بازسازی قرارگرفت و چند روز قبل که سری به آنجا زدم دیدم در سال تحصیلی جدید، فعالیت علمی خود را آغاز کرده است و در حال حاضر تعدادی طلبه در پایه هفتم حوزه در آن به تحصیل اشتغال دارند. ................. ✍ پ.ن: گرچه قدمت این مدرسه به دوران صفویه می‌رسد، اما این قدمت به معنی قدمت تا آن عصر نیست. شکل‌گیری حوزه تهران به معنی حقیقی آن را باید در زمان مرجعیت در تهران و پادشاهی و با تأسیس دانست. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت ۲۰ دی سالروز شهادت موقعی که به صدارت رسید دوائر قضائی صحیح در تمام کشور موجود نبود. ناگزیر در بدو امر با کمال تأمل و متانت به اصلاح برخی از محاضر شرع پرداخت و با این طریقه عده‌ای از نااهلان را که استحقاق مداخله در شئون قضایی نداشتند دور ساخت و اشخاص متقی و فقهای پرهیزکار را متصدی امور قضایی کرد. چنان‌که را که از روحانیون باتقوای اصفهان به شمار می‌رفت و امیرکبیر به کرّات وصف درستی و علم و پرهیزکاری او را شنیده بود، از اصفهان به تهران طلبیده حاکم شرع گردانید. 🔹 مرحوم در زمان اقامت خویش در تهران مورد توجّه میرزا تقی‌خان امیرکبیر قرار گرفت و در موارد متعدّدی ارباب رجوع را برای فصل خصومات و بازنگری در پرونده‌های قضایی به ایشان ارجاع می‌داد و به قدری مورد اطمینان امیرکبیر قرار گرفت که او را به عنوان وصیّ خویش انتخاب نمود و وصیّت کرد که از ثلث اموالش مدرسه و مسجدی بنا کند. شیخ عبدالحسین تهرانی هم با جدیت تمام به وصیت امیرکبیر عمل کرده و مسجد و مدرسه‌ای را در بازار تهران احداث می‌نماید اما به‌واسطه غضب خاندان قاجار نسبت به امیرکبیر و عدم قبول نام‌گذاری آن به اسم امیرکبیر، این مدرسه به نام آیت‌اللّه شیخ عبدالحسین تهرانی مشهور می‌گردد. 🔹پیکر امیرکبیر پس از شهادت به کربلایی معلی تشییع و در در حجره جنوب شرقی صحن امام حسین (ع) به خاک سپرده شد. 📚ر.ک: زندگانی میرزا تقی‌خان امیرکبیر (مکی) ص146؛ تاریخ رجال ایران، ج2، ص244 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📜گزارشی از سال ۱۳۰۲ق در و حال و هوای ( فعلی) 📖 در می‌نویسد: ✍ در صحن مدرسۀ سپهسالار به حدى ازدحام ميشد كه براى پيمودن فاصلۀ از جلو خان تا داخلۀ صحن، البته شش هفت دقيقه وقت لازم بود... در حجره هاى سمت شمال، بزازها براى زنها بساط پهن ميكردند و ساير حجرات و ايوانها جز ايوان سمت مشرق كه ايوان چهلستون و جزو مسجد بود بساط خرازى و بلورفروشى و سمسارى براى مردها پهن ميشد و واقعا نمايشگاه حسابى از امتعۀ آن روز كشور بود... 🔹تازه طاق مقصوره تمام شده بود كه حاجى شيخ جعفر مجتهد شوشترى، مرد باتقوى، كه در آن واحد واعظ و سخنران زبردستى هم بود، از عتبات براى زيارت مشهد به ايران و تهران وارد شد. ماه رمضان بود، حاجى از او تجليل كرده يك روز در او را مقدم داشت و تمام طلاب و مقدسين و خود حاجى ملا على هم پشت سر او نماز خواندند. فردا تمام مردم شهر براى نماز خواندن پشت سر او هجوم كردند. 🔹 مسجد نيمه تمام سپهسالار را براى نماز خواندن حاجى شيخ جعفر تعيين كرد و آجر و خاك و گچ و آشغال بنائى را از اين سر و آن سر صحن و حجرات چهلستون و مقصوره جمع و محل را براى نماز آماده كردند. حاجى شيخ در محراب مقصوره سمت جنوب به نماز ميايستاد. چهلستون را براى زنها تخصيص دادند، تمام مقصوره و صحن و حجرات و ايوانهاى تحتانى و فوقانى و راهروها و حوضخانه و مدخل و جلو خان، حتى در خيابان هم صفوف جماعت قائم ميشد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 ۲۷ محرم ۱۳۰۶ق سالگرد رحلت حاج ملاعلی کنی ✍ اولین در ایران، در سفر به ایران در عصر قاجار مشاهدات خود از شخصیت معنوی و جایگاه رفیع اجتماعی را چنین گزارش میکند: «حاج ملا علی کنی مردی مسن، محترم و خیلی با وقار و هیبت است؛ ولی علیرغم مقام و موقعیت خود، زندگی مجلل و باشکوهی ندارد و خیلی ساده و معمولی به سر میبرد. با آنکه املاک و دارایی هم دارد، معهذا در صدد نمایش دادن آنها نیست و در کمال سادگی زندگی میکند. موقعی که از منزل خارج میشود، فقط سوار بر یک قاطر سفید رنگ میگردد و یک نفر نوکر همراه اوست؛ ولی مردم وقتی از آمدن او مطلع میشوند، از هر طرف نزد وی می‌آیند و مانند یک وجود فوق طبیعی از این روحانی استقبال می‌کنند. یک اشاره از طرف او کافی است که شاه را از تخت سلطنت به زیر آورد و هر فرمان و دستوری که دربــارۀ خارجیان و غیرمسلمانان صادر کند، فورا از طرف مردم اجرا می‌گردد. سربازان گارد محافظ سفارت در تهران به من میگفتند با آنکه از طرف شاه، مأمور حفاظت جان من و اعضای سفارت شده‌اند، اگر حاج ملا علی کنی به آنها دستور دهد، بدون درنگ، من و دیگر اعضای سفارت را خواهند کشت. خوشبختانه مردی که این همه قدرت و نفوذ کلام دارد، کسی است که خیلی رئوف و مهربان و ملایم است و هیچوقت دستورات شدیدی صادر نمیکند؛ ولی به هرحال باید توجه داشت که هیچ کار اجتماعی و مهمی در ایران، بدون جلب نظر و صلاحدید حاج ملا علی کنی انجام نخواهد شد.» 📚ایران و ایرانیان ص۳۳۲ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
💠درباره سید احمد از شاگردان که مرثیه‌ای به عربی در سوگ بر دار شدن شیخ فضل الله نوری سرود. ✍به قلم استاد علی ابوالحسنی منذر: «ادیب در سال ۱۳۰۰ قمری هجری به تهران هجرت کرد و بنا به توصیه میرزا سعید خان وزیر امور خارجه که در آن وقت در مشهد به تولیت آستان مقدس مشرف بود و با وی طرف انس و محبت، به منزل میرزا محمدعلی خان قوام الدوله ورود نمود. وی قدوم ادیب را سخت محترم داشت و در اعزاز و اکرام او تا آخر عمر [محرم ۱۳۳۰ ق] دقیقه‌ای فرو نگذاشت و طبقه فضلا و ادبا درک صحبتش را مایه مزیت دانستند و به معاشرتش رغبت تمام جستند. در این ایام گاهی بر سبیل تفنن در انجمن شعرا که هفته‌ای یک بار در خانه ... انعقاد می‌یافت حاضر می‌شد. قاجار چون ثبت فضائل وی بشنید به ملاقاتش رغبت جست و او را به حضور خود خواند؛ به اتفاق سید بقا به حضور شاه رفت و مورد الطاف واقع شد.» تهران نقطه پایان سیر آفاقی انسان‌واره، اما آزاده‌ای بود که در نقطه کمال سن، نفسی مهذب، نگاهی عمیق، قلبی دردمند و کوله‌باری پر از علم و تجربه داشت... ادیب در پایتخت ایران اسلامی منزل گزید و تا پایان عمر، به رغم حوادث سخت بسیار در همین شهر باقی ماند. ذکاء الملک فروغی اول در دیباچه‌ای که به سال ۱۳۰۷ق بر تاریخ بیهقی نگاشته، ادیب را «جناب سید الحکماء و سند العلماء، استاد الادباء،... مرجع الاشیاخ و الافاضل، مدقق زمان، محقق دوران، قبله اهل معرفت... و کعبه زائرین دل» شمرده است. 📚 آینه‌دار طلعت یار، زندگینامه و اشعار ادیب پیشاوری، ص۴۰ و ۴۱ 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠خاطرات آیت‌الله حاج آقا متوفای ۱۸ تیر ۱۳۷۸ « را که ساختمانش برای مرحوم فیلسوف معروف در زمان ساخته شده بود و در وقفنامه آن تصریح شده که بایستی مدرسش ماهر در معقول یعنی در فلسفه و ناظر در منقول باشد به اینجانب واگذار کردند. قبل از من مرحوم آقا که استاد فلسفه من بود و من کتاب شفا را پیش ایشان خواندم متصدی تدریس آنجا بودند بعد از مرحوم آقا علی مدرس. بعد از اینکه آقا میرزا مهدی آشتیانی هم فوت کرد آن مدرسه به مناسبتی بنده را تشخیص دادند که هم ماهر در معقول هستم و هم ناظر در منقول هستم من به جای مرحوم آقا میرزا مهدی آشتیانی مدرس مدرسه سپهسالار قدیم شدم و همه مدرسه سپهسالار به سرپرستی من واگذار شد... این همزمان با دانشکده رفتن بود البته (۱۳۳۱_۱۳۳۲). به این مناسبت چون سوابق علمی من آنجا مشخص بود دیگر دانشگاه تهران مرحله استادیاری از من نخواست و یکسره ما را به دانشیاری ارتقا داد... در زمان مرحوم یک اختلافی راجع به برنامه‌های شرعیات بین دولت و مرحوم آقای بروجردی پیش آمده بود... بنده به معرفی مرحوم آقای بروجردی و به انتصاب مرحوم دکتر مصدق به عنوان مجتهد جامع الشرایط شورای عالی فرهنگ منصوب شدم تا به این اختلاف رسیدگی کنم.» 📚خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی ص۲۶_۲۴ 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💡رابطه فقیه و عارف، و 🔻استاد : «روزی در محضر حجت‌الاسلام کنی روایتی نقل می‌شود و حاضران در معنای روایت اظهار نظر می‌کنند. حجت الاسلام نظر فضلا را نمی‌پذیرد. مرحوم حاج آقا فرزند ارشد مرحوم کنی نزد آقا محمد رضا قمشه‌ای می‌رود و از او می‌خواهد که حدیث را معنا کند. آقا محمدرضا چندین وجه در معنای حدیث بیان می‌کند و حاج آقا گفته آقا محمدرضا را می‌نویسد و نزد پدر می‌برد. مرحوم حاجی با دقت گفته آقا محمدرضا را مطالعه می‌کند؛ فرزند خویش را نزد خود فرا می‌خواند که به جناب میرزا اطلاع بده که عصر جمعه به زیارت او می‌رویم. مرحوم آقا محمدرضا معذرت می‌خواهد و خود عصر جمعه به زیارت حجت الاسلام کنی می‌رود. علاقه و احترام حاجی به اندازه‌ای بود که وقتی ملا محمود لنگ قمی بالای منبر سابق تهران متصل به مدرسه (صدر) از آقا محمدرضا انتقاد شدید می‌نماید و مردم را تحریک می‌کند که او را از مدرسه بیرون نمایند تا نتواند طلاب را گمراه نماید اوباش به مدرسه هجوم می‌برند؛ دو نفر از شاهزادگان قاجار که در درس حضور داشتند به وسیله چند نفر فراش حکومتی، آقا محمدرضا را در جایی پنهان می‌نمایند. مرحوم حاجی کنی دستور داد شیخ محمود را در در ملأ عام چوب زدند و به نوشت «چند بار تذکر دادم که در تهران شیخ الاسلام جامع منقول و معقول واجب و لازم است.» 📚جلال حکمت و عرفان ص۹۰ و ۹۱ 📷تصویر حاج ملاعلی کنی در کنار کارکنان 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran