آغاز به کار ستاد پایش تنش آبی در استان اصفهان
در پی دستورالعمل مدیرعامل شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور مبنی بر تشکیل ستاد تنش آبی در استان ها، نخستین جلسه ستاد تنش آبی در آبفای استان اصفهان برگزار شد.
اعضای این ستاد موظفند هر هفته با ارائه پیشنهادهای راهبردی برای مقابله با چالش کم آبی در جلسات ستاد شرکت کنند.
هاشم امینی بر اتخاذ راهکارهای جدید تامین و توزیع عادلانه#آب در شهرها و روستاهای استان تاکید کرد و افزود: آبفای استان اصفهان با بهره گیری از فناوری های نوین مانند سامانه های تله متری و تله کنترل و همچنین پایش مداوم شبکه توزیع، سعی در توزیع عادلانه آب شرب بین مردم دارد.
بحران مدیریت #آب در کشور داریم نه بحران آب
ظفرنژاد مشاور معاون آب و خاک وزیر جهاد کشاورزی با بیان اینکه میتوانیم مانند نیاکانمان در محیط خشک ایران زندگی کنیم گفت: آب یک بحران جهانی است و به وضوع شاهد بحران آب و محیط زیست هستیم. در مناطق خشک این آسیب بسیار شدیدتر است و در ایران متاسفانه به دلیل شرایط خاص بوم شناسی، فلات ایران دچار مسائل پیچیده ای شده .نمادهایی که در گذشته وجود داشت شیوه های بومی بسیار درخشان این سرزمین بود که هدررفت های کنونی آب را برنمی تابد. در حال حاضر با شیوه بد حکمرانی آب و به مصیبت امروز رسیده ایم.
وی افزود:#مدیریت _آب از ریشه دارای مشکل است که جداسازی مدیریت آب از خاک، جنگل، منابع طبیعی یکی از این مشکلات است و آن را در اختیار دست مدیریت سازه ای قرار داده ایم. متاسفانه دستگاه متولی فرافکنی می کند و مسئولیت را از خود باز کرده است.
#حق هفتاد و دو ملت ( قسمت اول)
با هادی کَر رفته بودیم مزرعه ی آقا برای کار پیش خودمان گفتیم تا حاج آقا بیاید و صبحانه را بیاورد ما زودتر بساط چای را علم کنیم چیزی نکشید که آقا رسید. میخ الاغش را کوفت به زمین و به ما خداقوتی گفت و نگاهی کرد به کتری و چوبها که تازه در آتش گر گرفته بود.
معلوم بود خیلی از کاری که کردیم راضی نیست یک دفعه دیدیم کتری را برداشت و آبش را ریخت توی جویی که از چاه موتور میرفت چوبها را هم خاموش کرد و همانجا یک مقدار خاک پاشید رویشان که دود نکنند پای شنها را هم زد بالا من که حسابی ناراحت شده بودم به آقا گفتم حاج آقا! شما یا وسواس دارید یا بد مزاجید»
گفت: «من نه وسواس دارم نه بد مزاجم این آبی که شما از این جوی برداشتید آب صحراست؛ سهم هفتاد و دو ملت صغیر و کبیر، #آب کی را برداشتید؟ #چوب کی را؟
هر دومان رفتیم در هم تازه فهمیدیم دلیل اوقات تلخی آقا را. بعدش البته خوشحال شدیم و شرمنده فکر چایی ما را هم از خانه کرده بود. در خورجین الاغش هم هیزم داشت هم آب...
#کتاب_میرزا صفحه ۲۹
✍این داستان رو از این عارف داشته باشید تا بعداً بیشتر ازش براتون تعریف کنم...
فهمیدن شخصیتش یک ظرافتایی میخاد
ی اعجوبه ای وا...
روح مادرم شاد، شیرزنی که یک روز در هفته فقط #نان می پخت با آردی که #گندمش را پدرم کاشته بود.
تا قبل از این که #آب را بر اصفهان ببرند پدران کشاورز #یزدآباد_گندم می کاشتند و مادران خانه دار یزدآباد هم نان می پختند.
🔹یکی از هدایای سال های دفاع مقدس یزدآباد به رزمندگان اسلام #نانی بود که دستپخت مادران یزدآبادی بود و طعم عشق می داد.