eitaa logo
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
4هزار دنبال‌کننده
410 عکس
91 ویدیو
1 فایل
🔖 تاریخ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی قم را اینجا بخوانید. . 🔗در تلگرام: t.me/tarikhqom1 . 📩 ارتباط با مدیر کانال: @adminn1402
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺️امام ایران را برای می‌خواست! 🔹️مهندس بازرگان علت اختلافش با امام را در منتشر شده از طرف نهضت آزادی، پس از از نخست‌وزیری بیان می‌کند: 🔸️«اختلاف من با بر سر اسلام و ایران بود. یعنی امام همه چیز از جمله ایران را برای می‌خواست و من اسلام را برای می‌خواستم.»” 📚 منبع: [بررسی تحلیلی نهضت آزادی ایران، دکتر اسدالله بادام‌چیان،انتشارات اندیشه ناب، ص۵۰] 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
📽 مداحی فخرالمادحین حاج #حسین_مولوی؛ مداح مشهور قمی 📍قم- دهه هفتاد 🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیون
🌀 حاج حسین مولوی- بخش اول 🔹️حاج ملاحسین در شهر قم، محله‌ی به دنیا آمد. از دوران کودکی نزد شیخ غلام‌حسین مشغول یادگیری قرآن شد، همزمان با یادگیری مفاهیم در مکتب‌خانه نیز درس می‌خواند. 🔸️به اول وقت و آن هم به جماعت عشق و علاقه‌ی خاصی داشت، به طوری که همیشه پشت سر میرزا ابوالفضل در مسجد حسن عسگری به نماز می‌ایستاد، کسانی که به دنبال ملاحسین مولوی بودند، خوب می‌دانستند که در مسجد امام و آن هم در نماز حتماً ایشان را پیدا خواهند کرد. ادامه دارد... 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🌀حاج حسین مولوی- بخش سوم 🔹️نقل می‌کنند در شبی که می‌خواست فوت کند (نهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۴) به خانه‌ی آسید عباس رفت و گفت: آقا سید عباس! من خیلی شما را اذیت کرده‌ام، من را حلال کن. 🔸️آقا سید عباس گفت: من فکر کردم کسی از جانب من حرفی به حاج زده است، ملاحسین گفت: من بروم در این اتاق نماز بخوانم، دیدم ملا کرد. رفتم و دیدم که ملا تسبیحش در دستش است و معلوم است، در حالی‌که داشته می‌گفته، تکیه به دیوار داده و جان به جان آفرین تسلیم کرده است. 🔹️پیکر ایشان از مسجد امام حسن عسکری (مسجد ) با حضور هزاران نفر به سوی حرم مطهر حضرت معصومه و در "آرامستان " قم به خاک سپرده شد. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🎙روایت آیت‌الله از دستگیری معاون ساواک قم بخش اول 🔸️يكى از اتاق‌های منزل ما كه حضرت بعداً در آن ساكن شدند، به طور كامل در اختيار بود و از دست ما و خانواده، جدا شده بود. 🔹️يک روز كه در منزل نشسته بودم و افراد، مى‌آمدند و مى‌رفتند، ناگهان شخصى وارد شد و گفت: «يكى از افراد كه انقلابيون را شكنجه و به قتل مى‌رسانده، توسط بچه‌ها شناسايى و شده است و هم اينک نزديكى پل در اختيار بچه‌هاى انقلابى است و اگر شما سريعاً در اين خصوص تصميم نگيريد، بعيد نيست بچه‌ها بدون توجه به جنبه‌هاى قضيه او را سر به نيست كنند.» 🔸️گفتم: «او را به فلان محل ببرند و نزد فرد بخصوصى كه مورد نظرم بود، بسپارند تا در اين فاصله بگيرم كه چه بايد كرد.» ساعتى بعد اطلاع دادند كه او را به محل مورد نظر برده‌اند و منتظر دستورند. 🔹️من عرض كردم: «با توجه به اينكه فرد مزبور از شناخته شده است، از نظر من كشتن او اشكالى ندارد؛ منتهاى مراتب بنده جرأت نمى‌كنم فتواى را صادر كنم. اجازه بدهيد با علما مشورت كنم.» 🔸️بعد سريعاً خودم را به جلسه جامعه مدرسين كه در همان روز در منزل آيت‌الله واقع در خيابان تشكيل شده بود، رساندم و صحبت‌هاى عادى جلسه را قطع كردم و اجازه خواستم كه يک سؤال فورى را مطرح كنم. 🔹️بعد گفتم: «سروان در طول دادگاه از خود دفاع كرد و مدعى شد كه هيچ وقت كسى را مورد ضرب و جرح قرار نداده و به نرسانده است.» ادامه دارد... 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom