📚 قصیدهی انتقادی معروف
شاعر عصر مشروطه
#کفاش_خراسانی ✍
ز بیحسابی اوباش، يا امام رضا
شد آنچه بود نهان، فاش يا امام رضا
چه صحن و بارگهست اين، مگر كه نقشهی او
كشيده مانی نقاش يا امام رضا ؟
چراغ برق تو و نور مه بوَد به مثل
حكايت خور و خفاش يا امام رضا
شبی برو درِ مطبخ، ببين چهسان زوار
كتك خورند عوض آش يا امام رضا
يساول دم مطبخ كه بدتر از خولیست
يكی دگر بنشان جاش يا امام رضا
به ديگ، یک-دو منی ماش و يک منی شالتوک
پزند جای پلو ماش يا امام رضا
بسی به ديگ رود استخوان كه گوشت ازو
سترده گشته به منقاش يا امام رضا
درون قرمهی سبزی كنند گوشت، و ليک
به قدر دانهی خشخاش يا امام رضا
به وقت صرف غذا، حرف خادمان اين است
كه جوجه نيست چرا لاش يا امام رضا ؟
ز مفت خوران! فراوان كه گرد تو جمعاند
به فكر گنبد خود باش يا امام رضا
به جای آن كه به پای پياده، كفش كُنند
كَنند آنچه بود پاش، يا امام رضا
جماعتی شده دربان تو را، بلا نسبت
همه اراذل و اوباش، يا امام رضا
تو را که قرض شده فرض، بشنو از من عرض
مگیر اینهمه فراش، یا امام رضا
به گرد روضهی خلد آشيان تو جمعاند
چه روضهخوان؟ همه كلاش يا امام رضا
بسی شدهست كه با ارمنی، زيارت خوان
برای زر شده قارداش يا امام رضا
به روز حشر ز كس وا مگير سايهی لطف
خصوص از سر كفاش يا امام رضا
📎📎📎
منبع:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/2498/%D9%82%D8%B5%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%D8%B7%D9%86%D8%B2%D8%A2%D9%85%DB%8C%D8%B2-%DA%A9%D9%81%D8%A7%D8%B4-%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C
#طنز_و_دین
#خوانش_اشعار_طنز
#رویداد_های_طنز_روز
#شگردهای_طنزپردازی
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
@tarzetanz
📚 نگاهی اجمالی به معنای واژه «طعنه»🔎
در فرهنگ لغات فارسی، عربی و انگلیسی 📖
طعنه😝
طعنة. [ طَ ن َ ] (ع مص ) طعنه. یکبار نیزه زدن. (غیاث اللغات) (آنندراج). طعنةٌ سلکی؛ نیزه زدنی راست. (مهذب الاسماء). || عیبجوئی کردن. (غیاث اللغات). || مجازاً، بیغاره. سرزنش. ملامت. گواژه. (حاشیهی فرهنگ اسدی نخجوانی).زخم .(صراح). فسوس. (ناظم الاطباء). تفش. (مجمعالفرس). و بمعنی بد گفتن کسی را مجاز است و با لفظ کشیدن و بردن و زدن و کردن و داشتن و فروختن و باریدن مستعمل. (آنندراج). و رجوع به فرهنگ شعوری ج ۲ ص ۱۶۶ شود:
غلام و جام می را دوست دارم
نه جای طعنه و جای ملام است
(منوچهری)
هرچه وزیر میگفت به طعنه جواب میداد.
(تاریخ بیهقی چ ادیب ص ۴۸۶)
گر مخالف معسکری سازد
طعنهای در برابر اندازد
(خاقانی)
با لذت طعنهی تو دل را
فرموش شد آرزوی مرهم
(خاقانی)
بدانکه نیست کفم چون دهان گل پر زر
به دست طعنه چرا هر خسی نهد خارم
(خاقانی)
لیکن از روی طعنهی خصمان
آمدن هیچ رو نمیدارد
(خاقانی)
دو بیوه بهم گفتگو ساختند
سخن را به طعنه درانداختند
(نظامی)
هر هنری طعنهی شهری بود
هر شکری زحمت زهری بود
(نظامی)
یکی از بزرگان گفت پارسائی را چه گویی درحق فلان عابد که دیگران در حق او به طعنه سخنها گفتهاند. (گلستان)
ملاح بیمروت از او به خنده برگردید، جوان را دل از طعنهی ملاح بهم برآمد.
(گلستان)
مسلمانی اگر کعبه پرستی است
پرستاران بت را طعنه از چیست
(شبستری)
ای که ز بت طعنه به هندو بری
هم ز وی آموز پرستشگری
امیرخسرو (از آنندراج)
دو دوست با هم اگر یکدلند در همه کار
هزار طعنهی دشمن به نیم جو نخرند
(ابن یمین)
یکی را بود طعنه در لفظ او
یکی را سخن در معانی بود
(ابن نصیر)
📎📎📎
منبع:
(فرهنگ دهخدا.ج۱۰.ص۱۵۴۵۵)
#تئوری_طنز
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#بررسی_واژگان_مهم_در_حوزه_طنز
@tarzetanz
📚 نگاهی اجمالی به معنای واژه «طعنه»🔎
در فرهنگ لغات فارسی، عربی و انگلیسی 📖
طعنه😝
طعنه(e-) ta'na [ ع . طعنة ] (مص م. اِمر.) یکبار نیزه زدن، ضربت نیزه. سرزنش کردن.(اِمص.). نیزهزنی، سرزنش، بدگویی.
📎📎📎
منبع:
(فرهنگ معین.ج۱.ص۱۰۲۶)
🔸🔸🔸
(اسم) [عربی: طعنَة] ۱. سخن کنایهآمیز که معمولاً به منظور توهین، تمسخر، و سرزنش بر زبان میآید.
۲. (اسم مصدر) [قدیمی] سرزنش؛ بدگویی:
دو دوست با هم اگر یکدلند در همه حال
هزار طعنهی دشمن به نیمجو نخرند
(ابنیمین: ۳۸۲)
⟨ طعنه زدن: (مصدر لازم)
۱. سرزنش کردن؛ ملامت کردن.
۲. گوشه و کنایه زدن:
همه حمال عیب خویشتنیم
طعنه بر عیب دیگران چه زنیم
(سعدی: لغتنامه: طعنه زدن)
یکبار زدن با نیزه|| اثر نیزه در بدن، طعنات «طَعَ»جمع. و نیز به معنی سرکوفت و سرزنش.
📎📎📎
منبع:
(فرهنگ عمید.صفحه۷۴۳)
#تئوری_طنز
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#بررسی_واژگان_مهم_در_حوزه_طنز
@tarzetanz
📚 نگاهی اجمالی به معنای واژه «طعنه»🔎
در فرهنگ لغات فارسی، عربی و انگلیسی 📖
طعنه😝
taunting - sarcasm - irony
طعنه، ریشخند کردن شخص، موقعیت یا شیئ است. طعنهزن معمولاً طنز تلخ و گزنده خود را به واسطهی زیر و بمی خاص صدای خود (vocal intonation) نشان میدهد.
در این حالت، طعنهزن بر قسمتی از کلام و بیان خود بیش از حد تاکید میکند. از آنجا که طعنه بیشتر به زبان شفاهی و محاوره وابسته است، پی بردن و درک آن در زبان مکتوب مشکلآفرین است.
کلمهی طعنه sarcasm ، مشتق از کلمه لاتین sarcasmus است که خود از کلمهی یونانی sarcasm ، مشتق شده است. این کلمه از sarkazein به معنای لب گزیدن در حالت خشم میآید که ریشهی آن sarx و sark به معنای پوست (flesh) است. از نظر اسکار وایلد، «طعنه، دانیترین حالت مزاح (wit) است.
البته میان طعنه و کنایه و ابهام تفاوت ظریف دیگری وجود دارد که در زیر به آن اشاره میکنیم. در هر سه یعنی در طعنه، کنایه و ابهام، کلمه دو معنا دارد؛ معنای اصلی و معنای مجازی. حال اگر مخاطب بلافاصله از معنای مجازی پی به معنای حقیقی ببرد و منظور گوینده را فوراً دریافت کند طعنه (sarcasm) است. در واقع، یکی از دو معنا درست است. اگر مخاطب به دلیل نبود اطلاعات کافی نتواند فوراً معنای موردنظر گوینده را دریابد و به نوعی هر دو معنا درست باشد اما میان آن دو رابطه نباشد، کلام مبهم است. اما کنایه وقتی اتفاق میافتد که هر دو معنا درست است (پس طعنه نیست) و میان معناهای مختلف رابطهای برقرار است (پس ابهام نیست).
📎📎📎
منبع:
(فرهنگ لغت انگلیسی-فارسی حییم)
(درباره طنز. ابوالفضل حری. صفحه ۶۸)
#تئوری_طنز
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#بررسی_واژگان_مهم_در_حوزه_طنز
@tarzetanz
📚 نگاهی اجمالی به معنای واژه «طعنه»🔎
در فرهنگ لغات فارسی، عربی و انگلیسی 📖
طعنه😝
☝️☝️☝️
📎📎📎
منبع:
(وب سایت المعانی)
#تئوری_طنز
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#بررسی_واژگان_مهم_در_حوزه_طنز
@tarzetanz
📚 نگاهی اجمالی به معنای واژه «طعنه»🔎
در فرهنگ لغات فارسی، عربی و انگلیسی 📖
طعنه😝
سرزنش، عیبجویی.
مولوی گوید(مثنوی، دفتر اول، بیتهای ۱۷ -۸۱۶، نیکلسن)
چون خدا خواهد که پردهیْ کس درد
میلش اندر طعنهی پاکان برد
ور خدا خواهد که پوشد عیب کس
کم زند در عیب معیوبان نفس
👌
سعدی در (گلستان، ۷۶ ) گوید:
«جوان را دل از طعنهی ملّاح به هم برآمد، خواست که انتقام کشد کشتی رفته بود...»
👌
منوچهری گوید (دیوان، ۲۱۷، چاپ دکتر دبیرسیاقی):
غلام و جام می را دوست دارم
نه جای طعنه و جای ملام است
همیدانم که این هر دو حرام است
ولیکن این خوشیها در حرام است
که اقتباس از ابونواس اهوازی است (دیوان، ۵۵۷، دار صادر، بیروت، بی.تا.)
اَلا خُذها کَمصباحِ الظّلامِ
سَلیلةَ اَسوَد جَعدٍ سُخامِ
وَ اِن قالوا: حَرامٌ قل حَرامٌ
وَ لکِن اللّذاذَة فی الحَرامِ
👌
نظامی گوید (لیلی و مجنون، ۲۲۴ ،وحید):
عشق از دل من توان ستردن
گر ریگ زمین توان شمردن
در صحبت من چو یافتی راه
میدار زبان ز عیب کوتاه
در قامت حال خویش بنگر
از طعن محال خویش بگذر...
👌
اینک یک نمونهی دیگر از نظامی، که هم واژه طعنه را به کار برده، و هم نمونهی معنوی کم نظیری از طعنه پرداخته(گنجینه، سط، وحید، ۱۳۱۷ ه.ش):
دو بیوه به هم گفتگو ساختند
سخن را به طعنه در انداختند
یکی گفت کز زشتی روی تو
نگردد کسی در جهان شوی تو
دگر گفت نیکو سخن راندهای
تو در خانه از نیکویی ماندهای!
📎📎📎
منبع:
(طنز و شوخطبعی در ایران و جهان اسلام.علیاصغر حلبی. صفحه ۱۴۳-۱۴۴)
#تئوری_طنز
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#بررسی_واژگان_مهم_در_حوزه_طنز
@tarzetanz
📙نستعلیق 🖌
#اکبر_اکسیر
#شعرهای_فرانو
پز ایران باستان میدهیم
پیراهن تختجمشید میپوشیم
کراوات نستعلیق میزنیم
مرد بالدار میآویزیم
از اهورامزدا و زرتشت میگوییم
سرود «ای ایران» میخوانیم
یک روز که گیر میکنیم و کم میآوریم
از تهِ دل مینالیم:
اَمَّن یُجیبُ...!
🔗🔗🔗
منبع:
(ما کو تا اونا شیم؟. اکبر اکسیر .ص۵۴)
#خوانش_اشعار_طنز
#رویداد_های_طنز_روز
#شگردهای_طنزپردازی
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
@tarzetanz
📚 سبکشناسی طنز صائب تبریزی ✍
#صدرا_قائدعلی
#حمید_طبسی
#ابوالقاسم_رادفر
📖 طنز فلسفی 🧐
بخش اول✏️
مضمونتراشیهای صائب، تنها در حوزەی اجتماع، مذهب و سیاست خلاصه نمیشود؛ بلکه تجلیّات اندیشەی فلسفی وی، حوزەی فکر و حکمت را نیز دربرمیگیرد. او فلک و روزگار را نکوهش میکند كه مراد كریمان و هنروران را نمیدهد و به جای آن از دونان و فرومایگان حمایت میکند.
شدهاست سفلهنواز آنچنان فلک كه پدر
امــید بیــش به فــرزند ناخـــلف دارد
(صائب: ج ۲/ص۳۷۳۳)
روزگاری كه به علم و دانش بهایی نمیدهد و سفلهنواز و دونپرور است، بهطوری كه در این زمانه پدر به فرزند ناخلف و فرومایهی خود بیشتر امیدوار است كه به ثروت و مقامی برسد.
👌
در شکست دل ما سعی فلک بیجا نیست
میکند آینهی صاف خجـل زنگی را
(همان: ج ۲/ص۵۵۶)
فلک همچون زنگی زشتی است كه با آینه دشمن است. چون نشاگر چهرەی حقیقی اوست و با هنروران میانهی خوبی ندارد.
👌
در این زمانه كه زاغان شکرشکن شدهاند
به استخــوان نکند زندگی همـا چه كند
(همان: ج ۲/ص۳۹۴۱)
👌
به شیران طعمه از پهلوی خود گردون دهد امّا
اگر گــاوی دهــن را واكند لوزینه میبارد
(همان:ج ۴/ص۲۹۰۵)
آسمان و فلک به شیر (مردان واقعی) از پهلوی خود طعمەی ناچیز میدهد؛ ولی به افراد احمق(گاو) غذای ارزشمندی چون لوزینه میبخشد.
👌
فلـــک مراد كریمــان نمیدهد صـــائب
به مصلحت دو سه روزی مگر لئیم شویم
(همان: ج ۲/ص۵۷۸۰)
شاعر به این دلیل كه افراد لئیم و فرومایه در جامعه جایگاه بهتری دارند و از انسانهای بزرگوار قدردانی نمیشود، میخواهد از روی مصلحت هم كه شده چند روزی در سلک لئیمان درآید تا شاید با این كار به مرتبه و مقامی برسد.
#تئوری_طنز
#طنز_فلسفی
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#یادداشت_ها_و_مقالات
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
@tarzetanz
📚 سبکشناسی طنز صائب تبریزی ✍
#صدرا_قائدعلی
#حمید_طبسی
#ابوالقاسم_رادفر
📖 طنز فلسفی 🧐
بخش دوم✏️✏️
اگر به آیــینه دل صـــاف میکند زنگـی
امــید هست شود چــرخ با هنرور صـاف
(همان: ج ۳/ص۵۱۶۶)
«چرخ» همچون زنگی زشترویی است كه با آیینه دشمن است؛ چون نشاندهندهی چهرهی واقعی اوست و با هنرمندان میانهی خوبی ندارد.
👌
نمیشوند ز نان ســیر، دســت چــرخ مگر
خمیرمـــایهی خلـــق از گِـل تنور گرفت
(همان: ج ۲ /ص۹۰۸)
طنز فلسفی است و بنمایهی اصلی بیت، حرص و آزمندی است كه شاعر با زیبایی تمام میپرسد مگر خمیرمایهی خلق را از گل تنور ساختهاند كه چنین سیریناپذیر، مانند تنور همیشه خمیر میطلبد!
👌
صائب! ز فلــک كـــام گرفتن به تمــلق
از مــردم نوكیســه بود وام گرفتن
(همان: ج ۴ /۶۴۴۰)
انتظار كامروایی و خوشی از فلک و روزگار كجمدار و فرومایه داشتن؛ همانند قرض و وام گرفتن از مردم تازه به دوران رسیده است.
👌
جرم ابنای زمان را ز فلــک میدانیم
هر چه شب دزد نماید، گنه شبگرد است
(همان: ج ۱/ص۱۴۴۵)
نسبت دادن جرم و جنایت مردمان از آسمان و فلک، طنز فلسفی ظریفی ایجاد كرده است.
👌
ستم بر زیردستان نیست از مردانگی ورنه
به آهی میتوانم چــرخ را زیر و زبر كردن
(همان:ج ۲/ص۶۶۱۷)
چنان از فلک كجمدار و ستمگر به تنگ آمده است كه میخواهد آن را زیر و زبر كند؛ ولی این فلک و روزگار پست ارزش آن را ندارد كه مردی چون صائب با آن مبارزه كند.
👌
ز چرخ پستفطرت مردمی جستن به آن ماند
كه خواهی آوری از بیضهی كركس، هما بیرون
(همان: ج ۲/ص۶۲۶۵)
طلب انسانیت و رفتار خوب از چرخ روزگار پست، امری محال و ناممکن است.
📎📎📎
منبع:
(ماهنامه تخصصی سبکشناسی نظم و نثر فارسی. سال سیزدهم. اردیبهشت۱۳۹۹. شماره۴۸ : مقاله سبکشناسی طنز صائب تبریزی. صدرا قائدعلی. حمید طبسی. ابوالقاسم رادفر. ص۱۶۵-۱۶۶)
#تئوری_طنز
#طنز_فلسفی
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#یادداشت_ها_و_مقالات
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
@tarzetanz
📗قسمت 🍉
#اکبر_اکسیر
#شعرهای_فرانو
هر وقت بحث ازدواج میشد
پدر هندوانه را مثال میزد
ما میخندیدیم
و مادر از خجالت سرخ میشد!
📎📎📎
منبع:
(ماکوتااوناشیم.اکبر اکسیر.ص۲۵)
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
@tarzetanz
📚 نگاهی به طنز در ادبیات فارسی 😊
#علیرضا_باوندیان
#خنده_های_زیر_لب
بخش اول✏️
یکی از سخن آورانی که در کنایه، توانی فراوان داشت و از قویترین شاعران دورهی خود به حساب میآمد، منجیک ترمذی بود. آنچنان که رضاقلیخان هدایت در مورد او چنین مینویسد: "کسی از تیر طعنش نرستی و از کمند هجوش نجستی".
از شگردهای جذاب او جابجایی هنرمندانه اجزای جمله برای تاثیرگذاری عمیق بر مخاطب است. همانطور که میدانیم هر تغییری در بافت عادی زبان، جلب توجه مخاطب را در پی خواهد داشت و اگر گوینده بتواند توجه را بر روی واژههای کلیدی سخنش جلب کند، تأثیر آن واژهها را افزایش داده است.
تغییر مکان واژه در جمله، یکی از ابزارهای کارساز برای این جلبتوجه است. اگر این واژه به آغاز یا انتهای جمله برود، بیشتر به چشم خواهد رسید، چون ما به طور طبیعی در این دو محل بیشتر درنگ میکنیم.
#تئوری_طنز
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#یادداشت_ها_و_مقالات
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
@tarzetanz
📚 نگاهی به طنز در ادبیات فارسی 😊
#علیرضا_باوندیان
#خنده_های_زیر_لب
بخش دوم✏️✏️
مثلاً در این بیت عنصری، کلمهی «نارَوان» (نا+روان=ساکن) به آخر جمله رفته است. شاید این جابجایی از روی اضطرار و برای رعایت قافیه بوده باشد ولی بههرحال تأثیر خود را نهاده است:
گفتم هزار قلعه روان است شاه را
گفتا که صد هزارش بیشاست ناروان
ولی جابجایی آنگاه تأثیر شگفتآوری دارد که خواننده را نخست به یک معنی و سپس به معنی متضاد آن هدایت کند. این قطعه از منجیک ترمذی را ببینید:
ای خواجه! مر مرا به هجا قصد تو نبود
جز طبع خویش را به تو بر، کردم آزمون
چون تیغ نیککُش به سگی آزمون کنند
و آن سگ بود به قیمت آن تیغ، رهنمون
شاعر نخست پوزش میطلبد و میگوید که قصد بدی از هجو مخاطب نداشته و فقط میخواسته طبع خویش را امتحان کند
چگونه؟ آنگونه که تیغ تیز را بر بدن سگ امتحان میکنند!
اینجاست که منظور اصلی آشکار میشود و ضربهی کاری فرود میآید. اگر شاعر مضمون بیت دوم را برای آخر نگه نمیداشت، گره کار پیش از موعد گشوده شده و تمام لطف شعر از میان رفته بود.
📎📎📎
منبع:
http://www.bashgah.net/fa/content/show/16919
https://www.google.com/amp/s/rasekhoon.net/article/amp/show/124040/%25D8%25AE%25D9%2586%25D8%25AF%25D9%2587-%25D9%2587%25D8%25A7%25D9%258A-%25D8%25B2%25D9%258A%25D8%25B1-%25D9%2584%25D8%25A8-1
#تئوری_طنز
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#یادداشت_ها_و_مقالات
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
@tarzetanz