#به_نقل_از_مادر✨
راضیه
همه چیش رو حساب و کتاب بود!!
خیلی خیلی درس میخوند ،
می گفت : می خواهم با درسم #انقلاب کنم و با درس خوندن شکر گزار زحمات والدینم باشم.
●○تو زندگی همیشه #جهانی دعا می کرد ،
تنها دغدغه خودشو نداشت ،
دوست داشت همه موفق باشن و به اونا کمک می کرد.🌺
●○روز به روز همراه با قرآن بزرگ می شد ،
تو مجالس اهل بیت شرکت میکرد ، سخنرانیا رو خوب گوش میداد و به اونا عمل میکرد...
●○ مهربانی و سکوت همیشگی ،
از #بارزترین ویژگی های اخلاقیش بود...🌾
●○راضیه به مسائلی از جمله:
🥀نماز اول وقت،
رابطه عاطفی با خانواده
و حجاب
در زندگی اهمیت زیادی می داد
●○علاقه زیادی به آقا امام زمان(ع) و امام رضا (ع) داشت.
هر روز #زیارت_امین_الله
و #دعای_عهد می خوند.
حالاتش قابل توصیف نبود،
امین الله رو با تمام وجود و #عاشقانه می خوند و به پهنای صورت،
اشک می ریخت.
علاقه خیلی زیادی هم به
خانم #حضرت_زهرا(س) داشت؛ همیشه می گفت :
مامان به خاطر انس واقعی که به خانم دارم، حجاب رو رعایت میکنم.
●○به شهید #برونسی خیلی علاقه داشت ،
ایشونو الگوی خودش تو زندگی قرار داده بود ،
اما حالا خودش شده یه الگو برای هم سن و سالاش ،
شهادت واقعا برازنده راضیه بود...🌺
●○خسته از مدرسه بر مي گشت ،
وقتي مي گفتم خسته نباشي ،
دستانم رو #ميبوسيد
و در آغوشم میگرفت ، مي گفت :
مامان خیلی دوستت دارم ، شما از صبح تا حالا زحمت كشيديد ، من كه كاري نكردم .
از حالا به بعد نوبت منه ، شما بريد استراحت كنيد🌼
8⃣
@tashadat
#شهید_مدافع_حرم_علیرضا_نوری
#احترام_به_پدر_و_مادر 🕊🌺
🌸علیرضا محبت و ارادت بی نظیری به پدرو مادرش داشت. ما هفته ای دو تا سه بار پدرو مادرش را زیارت میکردیم.. ولی هربار که با پدرو مادرش روبرو میشد گویا یکسال هست که اونها رو ندیده. پدرشو در #آغوش میکشیدو #سرو_روی پدر رو بوسه باران میکرد. #دست پدر رو میبوسید و #بغض به گلو با پدرش حال و احوال پرسی میکرد.
🌸بعد از اون میرفت توی آشپزخونه سراغ مادرش.. #دست و روی مادر رو #میبوسید و از آغوش مادرش دل نمیکند.. دست مادرو میگرفت و کنار خود مینشاند.
🌸وقتی که پدر مینشست #کف #پاهای پدر رو #بوسه باران میکرد. دوسال بعد از ازدواجمون اولین باری که تلفنی بهش خبر دادن که مادر بخاطر بالارفتن فشار در بیمارستان بستریه خیلی حالش بد شد.فشارش افتادو نتونست روی پاهاش بند بشه.آب قند بهش دادم.ازش خواستم که خودشو کنترل کنه.نباید اینقدر بیتابی کنه.ولی گفت من تحمل مریضی مادرمو ندارم.نمیتونم طاقت بیارم که حتی یک سرفه بکنه.و بعد فورا خودش رو پیش مادرش رسوند.
محبتش به پدرو مادر از نوع خدایی و آسمونی بود.
#شهادت_۹۳/۱۲/۲۹
#شیخ_هلال_سوریه
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂