eitaa logo
📖✍️کانال مناسبتی توسلنامه🎤🖥
442 دنبال‌کننده
573 عکس
247 ویدیو
105 فایل
🔵متن #مولودیه ها و #روضه های اهل بیت علیهم السلام ⭕️مطالب مناسبتی 🔵لطفا مبلغ این کانال باشید . ✅کانالهای دیگرما 🆔 @Basirat_E 🆔 @hal_khosh 🆔 @darshaayenahjolbalagh 🆔 @Imam_zamani 🆔 @hzrt_mahdi 🆔 @menbar_kotah
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در اگر میخواستی سوزی در آتش حاصل ما را چرا با داغ زهرا آشنا کردی دل ما را اگر میخواستی خاکستر ما را دهی بر باد چرا با گریه بر زهرا عجین کردی گل ما را به جرم معصیت خواهی بسوزانی بسوز اما مسوزان پیش چشم قاتل زهرا دل ما را تو میدانی که ما پروانه ها ممنون زهراییم که هر شب میکند روشن چراغ محفل ما را در آن روزی که هر کس راه حل مشکلی جوید به هر شکلی که زهرا خواست حل کن مشکل ما را 🔵کانال موضوعی و مناسبتی شامل ولادت نامه و شهادت نامه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
. بار کج آورده ام بار مرا فوری بخر بنده بی آبرویت را همینطوری بخر فرصتم تا که بفهمم دوستم داری گذشت هم رجب هم ماه شعبان با گنهکاری گذشت زشتی اعمال من را زیر خاکش کن خدا دامن آلوده آوردم تو پاکش کن خدا ای کس و کارِ گدایِ بینوایِ کهنه پوش خوب من را میشناسی... یخ فروشم یخ فروش! در بساطت دیده ی گریان نمیخواهی مگر سفره ات را پهن کن، مهمان نمیخواهی مگر بنده قهر خودت را پای صحبت میکشی من اذیت میکنم اما تو منت میکشی بی سر و پا گوشه ویرانه میخواهی منم خادم و جارو کش میخانه میخواهی منم گفتم از کویت مگر بدکار هم رد میشود زود گفتی فاطمه دستت بگیرد میشود با همین بی سر زبانی، با دو تا چشم ترم ... دردهایم را فقط پیش رقیه می برم گفت بابا من برای عمه زحمت داشتم حرفهایم را نگفتم چون که لکنت داشتم گفت بابا فکر کن دندان من نشکسته است فکر کن موی بلندم را سکینه بسته است هی نگو خلخال های دخترت دست که ماند من مگر پرسیده ام انگشترت دست که ماند ✍ .
YEKNET.IR - monajat - shabe 4 ramezan 1402 - mohammad taheri.mp3
3.87M
🌙 ویژه 🍃الهی بی پناهان را پناهی یا الهی 🍃به سوی خسته حالان کن نگاهی 🎙حاج الهی بی پناهان را پناهی به سوی خسته حالان کن نگاهی مرا شرح پریشانی چه حاجت که بر حال پریشانم گواهی خدایا تکیه بر لطف تو دارم که جز لطفت ندارم تکیه گاهی دل سرگشته ام را رهنما باش که دل بی رهنما افتد به چاهی نهاده سر به خاک آستانت گدایی، دردمندی، عذرخواهی گرفتم دامن بخشنده ای را که بخشد از کرم کوهی به کاهی خوشا آن کس که بندد با تو پیوند خوشا آن دل که دارد با تو راهی زنخل رحمت بی انتهایت بیفکن سایه بر روی گیاهی به آب چشمه لطفت فرو شوی اگر سر زد خطایی، اشتباهی مران یا ربّ زدرگاهت «رسا» را پناه آورده سویت بی پناهی (دکتر قاسم رسا)✍ .
Shab 03 Ramazan 1403 Karimi [Mohjat_Net] (1).mp3
1.81M
من بندگی نکردم تا بنده ام بخوانی تو کی بدین کرامت از خود مرا برانی بار گنه به دوشم لا تقنطو به گوشم عفوت نمیگذارد در دوزخم کشانی این نامه ی سیاهم این اشک صبحگاهم من حال خویش گفتم تو کار خویش دانی تو برتری که سوزی در آتش جحیمم من کمترم که گویم از آتشم رهانی مولای من من از تو غیر از تو را نخواهم تو نیز رحمتی کن کز من مرا ستانی پا در دو سوی گورم دردا که از تو دورم هم عفو از تو آید هم قهر می توانی از بس کریم هستی با من قرار بستی من اشک خود فشانم تو خشم خود نشانی در عین رو سیاهی خواهم از تو الهی هم من تو را بخوانم هم تو مرا بخوانی العفو یا الهی العفو یا الهی .
Shab 02 Ramazan 1403 Bazri [Mohjat_Net] (1).mp3
4.1M
🎤 به خواب غفلت اگر مانده ام سحرها را ولی صدا زده ای عبد بی سر و پا را بیا همین شب اول بگو که بخشیدی بیا همین شب اول قبول کن ما را گناه پشتِ گناه آمد و زمینم زد چنان که برده ز یادم مسیر دریا را به گریه ی سحری کاش عادتم بدهی کمی به من بچشان لذت تماشا را اسیر غفلتم و مرگ رفته از یادم بگو چه کار کنم قبر و هول آنجا را به آبروی علی آبروی ما نرود به زیر پرچم اوییم صبح فردا را به عشق شاه نجف عاقبت بخیر شویم اگر علی بزند پای نامه امضا را بغیر روضه به جایی نمیبرم راهی رها نمیکنم این تکیه گاه و مأوا را نگیر از منه بیچاره کنج هیئت را نگیر از منه دل مرده این مسیحا را کفن برای تو پیدا نشد عزیز الله حصیر شد کفن شاه کار دنیا را 1403 .
Shab 06 Ramazan 1403 Hoseini [Mohjat_Net] (1).mp3
6.13M
برون شد از حد و اندازه عصیانی که من دارم ملک عاجز شد از ثبت گناهانی که من دارم نه با خالق سر و سری نه با مخلوق احسانی نمی ارزد به کفری سست ایمانی که من دارم چنان این سینه مالامال از آمال و شهوت شد که بوی دوزخ آید از گریبانی که من دارم همانگونه که از دود است رسوا آتش پنهان کند رسوایم آخر عیب پنهانی که من دارم به شانه نظم دادم گر چه این زلف پریشان را چه سودی با چنین فکر پریشانی که من دارم چنان آلوده دامانم ثوابی گر به جا آرم ثواب آلوده میگردد ز دامانی که من دارم ولی لا تَقنَطوا مِن رَحمَه الله اش صدایم کرد قبولم کرد آخر رب رحمانی که من دارم دو قطره اشک بی ارزش ز من دیدی و بخشیدی گران از من خریدی جنس ارزانی که من دارم به حق ضامن آهو ببخشا هر خطایم را بنازم شاه مشهد را به سلطانی که من دارم به وقت خواندن قرآن به فکر یار عطشانم چه قرآنی دگر دارند و قرآنی که من دارم بمیرم عاقبت در روضه های شاه مظلومم کریم و مهربان است این حسین جانی که من دارم لب خشکش فقط مشغول ذکر رب الارباب است و محروم از فرات و تشنه ی یک جرعه ی آب است به پیش چشم او مینوشد آب و شمر میخندد خدایا دست زینب را چه کس در کوفه میبندد 🎤 رمضان 1403 .
. کار گناهکاری، دیگر به مو رسیده در باز کن به رویم، بی آبرو رسیده از من کسی در اینجا بیچاره تر ندیده صد شرّ، به من ز نفسِ درّنده خو رسیده هی سنگ خوردم اما خود را به تو رساندم این جسم و جان زخمی‌، با صد رفو رسیده حرفی بزن دلم را بشکن ضرر ندارد این بنده به تفاهم، با گفتگو رسیده پاکم کنید اگرچه، آلوده و خرابم ای اشک ها بریزید، وقت وضو رسیده ممنون مادرم که دست مرا گرفته خیری اگر رسیده، تنها از او رسیده امشب خدا علی را دنبال ما فرستاد امشب گدا به حیدر، بی پرس و جو رسیده آلودگی من را با یاعلی خریدند این بار هم به داد من ذکر هو رسیده کاری به کس ندارم، وقتی حسین دارم هرچند تشنه بودم دستم سبو رسیده مادر کنار گودال، با قامت خمش گفت؛ حیدر کمک که وقت ذبح گلو رسیده .