eitaa logo
📖✍️کانال مناسبتی توسلنامه🎤🖥
477 دنبال‌کننده
591 عکس
264 ویدیو
112 فایل
🔵متن #مولودیه ها و #روضه های اهل بیت علیهم السلام ⭕️مطالب مناسبتی 🔵لطفا مبلغ این کانال باشید . ✅کانالهای دیگرما 🆔 @Basirat_E 🆔 @hal_khosh 🆔 @darshaayenahjolbalagh 🆔 @Imam_zamani 🆔 @hzrt_mahdi 🆔 @menbar_kotah
مشاهده در ایتا
دانلود
5.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ لحظاتی جانسوز از تعویض ضریح مطهر سلام الله علیها و رسیدن به قبر اصلی آن حضرت ☀️ ✨ اَلسَّلامُ عَلیْکَ یٰا ابٰاعَبْدِاللّٰه😭💔💔 "Azadd" @twiita
🟠 فهرست کانال 🟠 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 به کانال خوش آمدید 🔵 همراهان گرامی شما می توانید با کلیک یا لمس هرکدام از هشتگهای (# ) زیر به مطلب مورد نظر خود دسترسی پیدا کنید ابتدای کانال در ویندوز 👈 https://eitaa.com/tavasolnameh/273 ✍️ ✍️ ✍️ / صلی الله علیه و آله 🌸 🍀 ☑️ 🟢 علیه السلام 🌸 🍀 🌺 حضرات امیرالمومنین و زهرای مرضیه علیهماالسلام ☑️ ( ) 🟤 🔴 🟤 🟤 ⚫️ 🔴 حضرت علیه السلام 🌸 ☑️ علیه السلام 🌸 ☑️ 🟢 علیه السلام 🌸 🟢 اعیاد ☑️ / . . 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 علیه السلام 🌸 ولادتنامه_حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام ☑️ ☑️ علیه السلام 🌸 ☑️ علیه السلام 🌸 ☑️ / ☑️ ( ) علیه السلام 🌸 ☑️ علیه السلام ✅ ☑️ 🟢 علیه السلام 🌸 ☑️ علیه السلام 🌸 ☑️ علیه السلام 🌸 ☑️ علیه السلام 🌸 ☑️ 🌺 ** حضرت علیه السلام 🌸 ☑️ سلام الله علیها ☑️ ☑️ حضرت علیه السلام 🌸 حضرت علیه السلام 🌸 ☑️ علیها السلام 🌸 ☑️ 🌸 ☑️ 🌸 ☑️ 🌸 ☑️ علیه السلام 🌸 ☑️ 🌸 ☑️ 🌸 ☑️ ☑️ جناب ⚫️دامه فهرست و هشتک های کانال 👇
حاج منصور ارضی62ebd74b3b577cfe320f4e92.mp3
زمان: حجم: 8.23M
🎤حاج منصور ارضی 🌸توسل به سلام الله علیها 🔸نوکر همیشه عشق خود ابراز می‌کند با یا حسین نوکری ابراز می‌کند 🔸دل‌خوش نکرده‌ایم به اعمال خیر خود ما را غم حسین سرافراز می‌کند 🔸هر کار کوچکی که در این خیمه می‌کنیم زهرا به دست خویش پس‌انداز می‌کند 🔸دل دور باد از حرم اما در این دو ماه تا کربلا دو مرتبه پرواز می‌کند 🔸سرّ است روضه‌ها دلم را امام عصر محرم به درک قدری از این راز می‌کند 🔸ویرانه‌ی دلی که پر از معصیت شده ذکر حسین قلعه نوساز می‌کند 🔸درهای معرفت که به عالم گشوده نیست گریه به داغ دختر او باز می‌کند 🔸ما را محبتی است که به دل بر رقیه‌ هست نزد عزیز فاطمه ممتاز می‌کند 🔸جانم فدای شان عظیمش که سال‌هاست با دست‌های کوچکش اعجاز می‌کند ************ 🔸دارد این ضرب‌المثل را کل دنیا می‌زند قلب دخترها فقط با عشق بابا می‌زند 🔸گرچه کم وزن است اما جان ندارد دست او پرده‌ی روی طبق را عمه بالا می‌زند 🔸ارث خود را زود از مادربزرگم بردم این‌چنین خم راه رفتن‌ها به زهرا می‌زند 🔸لبیک یا ارباب یا داعی الله مظلوم عطشان اباعبدالله 🔸زهرای شامم ویران نشینم ام البکاءام شور آفرینم 🔸دیده به راهم دیدارم بیایی آقای عالم شاه کربلایی 2️⃣کانال موضوعی و مناسبتی شامل ولادت نامه و شهادت نامه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
بی تاب وبی صبر و قرارم در فراقت یابن الحسن ابربهارم در فراقت در سینه آتش دارم و در دیده باران این است حال و روزگارم در فراقت یک عمر دردل بودی و از دیده پنهان هم با منی ، هم غصه دارم از فراقت هرصبح وشب درخلوت خود روضه دارم شد روضه ها دار و ندارم در فراقت یاد سه ساله دختری که گفت : بابا رفتی ومن چشم انتظارم در فراقت بابا منی که دست تو زیر سرم بود برخاکها سر می گذارم در فراقت می سازد عمه با من و با مشکلاتم می سوزد عمه در کنارم در فراقت امشب بیا باخود ببر جامانده ات را بابا دگر طاقت ندارم در فراقت
. بار کج آورده ام بار مرا فوری بخر بنده بی آبرویت را همینطوری بخر فرصتم تا که بفهمم دوستم داری گذشت هم رجب هم ماه شعبان با گنهکاری گذشت زشتی اعمال من را زیر خاکش کن خدا دامن آلوده آوردم تو پاکش کن خدا ای کس و کارِ گدایِ بینوایِ کهنه پوش خوب من را میشناسی... یخ فروشم یخ فروش! در بساطت دیده ی گریان نمیخواهی مگر سفره ات را پهن کن، مهمان نمیخواهی مگر بنده قهر خودت را پای صحبت میکشی من اذیت میکنم اما تو منت میکشی بی سر و پا گوشه ویرانه میخواهی منم خادم و جارو کش میخانه میخواهی منم گفتم از کویت مگر بدکار هم رد میشود زود گفتی فاطمه دستت بگیرد میشود با همین بی سر زبانی، با دو تا چشم ترم ... دردهایم را فقط پیش رقیه می برم گفت بابا من برای عمه زحمت داشتم حرفهایم را نگفتم چون که لکنت داشتم گفت بابا فکر کن دندان من نشکسته است فکر کن موی بلندم را سکینه بسته است هی نگو خلخال های دخترت دست که ماند من مگر پرسیده ام انگشترت دست که ماند ✍ .
@babolharam_net1402042902(1).mp3
زمان: حجم: 19.95M
|⇦•کنج عزلت... اجرا شده به نفسِ حاج‌محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ کنج عزلت نشین و تنها باش بین گمنام هاش، پیدا باش پی سیر وسلوک اگر هستی خاک شو محضرش تمنّا باش آخرت،میوه همین دنیاست پس از امروز، فکر فردا باش نمکِ عاشقی به رسوایی است با جماعت نباش و رسوا باش دست پیش کسی داز نکن سائل دستهای سقا باش علف هرز هم اگر بودی در زمین حسینِ زهرا باش گرچه اصلاً به تو نیازی نیست پای کار حسین امّا باش میل داری به روضه ی رضوان هر کجا روضه بود آنجا باش هدف از گریه، خنده ی زهراست بی خیال ثواب عقبی باش گریه کن پا به پای طفلی که گریه می کرد با سر باباش گفت حالا که آمدی بابا یا مرا با خودت ببر،یا باش راستی دختری که آن کوچه ست کتک سیر خوردم از باباش به من و روسریم فکر نکن فکر بی معجری زنها باش «حسین....»
🏴در خرابه ی شام چه گذشت؟ 🌴چگونگی شهادت سه سالۀ حضرت سیدالشهدا، حضرت رقیه(علیها سلام ) - از مصائب سختی که در شهر شام به اهل بیت رسید و در کتاب های مقاتل ذکر شده، خرابه نشینی اهل بیت و از دنیا رفتن دختر سه سالۀ حضرت سیدالشهداست. امام صادق(ع) می فرمایند: اهل بیت را در خانه مخروبه ای نزدیک مسجد جامع دمشق با فاصلۀ کمی از محل حکومت یزید جا دادند. و چون آن خانه قابل سکونت نبود، در نوشته جات از آن تعبیر به خرابه شده. وقتی اهل بیت را با آن عظمت و کرامت و شخصیتی که داشتند، در آن محل مخروبه جا دادند، به هم گفتند: (إنَّما جُعِلنا فی هذا البیت لِیَقَعَ عَلَینا فَیَقتُلُهُم) قطعاً ما را آورده اند در این خانۀ خرابه که سقف هایش بریزد روی ما و ما را بکشند و نابود کند. شیخ صدوق در کتاب امالی، سید ابن طاووس در لهوف نوشته اند، خانۀ خرابه ای که در آن اهل بیت را جا داده بودند، اهل بیت از گرمای روز و سرمای شب، در آن جا در امان نبودند، تا جایی که س از مدتی صورت دختران و زنان و کودکان پوست انداخت. امام چهارم می فرماید: اهل بیت در آن خانه ی خراب روزها را گرسنه به سر می بردند، شب ها را به عبادت و گریۀ بر ابی عبدالله به صبح می رساندند و شهادت و کشته شدن ابی عبدالله و یاران و اهل بیتش را تا جایی که ممکن بود، از اطفال و کودکان پنهان می کردند. ولی یکی از آن ها که دختری سه ساله بود و نامش را کتاب های مهمی چون لهوف سید ابن طاووس ( صفحۀ 141) معال السطین ( جلد 2 صفحۀ 161) ، منتخب طریحی ودعوة الحسنیۀ آیت الله آقا شیخ محمد باقر بهاری و ریاحین الشریعۀ محلاتی جلد سه صفحۀ سیصد و نه و منتخب التواریخ ملا هاشم خراسانی صفحۀ دویست و نود و هشت، رقیه، ذکر کرده اند و این مجموعه نوشته اند: این دختر به شدت عاشق حضرت حسین بود. امام هم به شدت به او علاقه داشت. شب و روز در آن خانۀ خرابی که اهل بیت را جا داده بودند، گریه می کرد، بهانۀ پدر را می گرفت. هر چه به او می گفتند پدر به سفر رفته و منظورشان سفر آخرت بود، آرام نمی شد. تا یک شب خواب پدر را دید. وقتی بیدار شد خیلی بی تابی کرد. هر چه خواستند او را ساکت کنند، نشد. بلکه بی تابی اش بیشتر شد. زنان و دختران دیگر اختیار از دستشان رفت، از گریه و حال او به گریه افتادند. منتخب طریحی می گوید: زنان و دیگر دختران با گریۀ او لطمه به صورت می زدند، خاک خرابه را به سر می ریختند و مو پریشان می کردند و این همه ضجه و ناله یزید را از خواب بیدار کرد. پرسید: چه خبر است؟ خواب دختر را گفتند. گفت: سر پدر را برایش ببرید، بچه است، متوجه نمی شود، دیدن چهر ه پدر آرامَش می کند. سر را در طبقی که روپوشی رویش انداخته بودند آوردند پیش بچه گذاشتند. گفت: من طعام نمی خواستم، من پدر می خواستم. گفتند: پدر آمده است. وقتی روپوش را برداشت، سر بریده را دید، با آن دستان کوچک سر را برداشت و به سینه گرفت. مرتب می گفت: پدر، چه کسی محاسنت را به خون سرت خضاب کرده است؟ چه کسی رگ هایت را برید؟ چه کسی مرا به این کودکی یتیم کرد؟ پدر چه کسی به فریاد یتیمان برسد؟ چه کسی از این زنان غصه دار پرستاری کند؟ چه کسی از این زنان شهید داده و اسیر دلجویی کند؟ چه کسی به فریاد این چشم های گریان برسد؟ پدر، کدام دست موهای پریشان این بچه ها را نوازش کند؟ پدر، بعد از تو تکیه گاه ما کیست؟ وای بر حال زار ما، وای بر غربت ما، پدر، ای کاش برایت بمیرم. پدر، ای کاش پیش از این کور شده بودم و این منظره را نمی دیدم. و بعد لب بر لب پدر گذاشت، چنان گریه کرد که غش کرد، ولی وقتی او را حرکت دادند دیدند از دنیا رفته است. @tavasolnameh
☑️ باز این دل من گشته پریشان رقیه می سوزم از اندوه فراوان رقیه آئینه زهرا بود آن طفل سه ساله بین جلوه به رخسار درخشان رقیه ای سائل بیچاره مرو بر در دیگر گسترده بود سفرۀ احسان رقیه شد فارغ تحصیل ز دانشگه زینب تا پی برد احرار به عرفان رقیه پیمود سه ساله ره صد ساله شبی که آمد به خرابه سر جانان رقیه زد بوسه مستانه به لب های کبودش تا نشکند از او دل مهمان رقیه مرغ از نفس افتاد و اسیران همه گفتند ای وای سر افتاد ز دامان رقیه 🌴دم نوحه سنتی - حضرت سلام الله علیها رأس شریفت یاس و من پروانه امشب خوش آمدی بابا در این ویرانه امشب با سر سراغم آمدی بر دختر خود سر زدی بابا حسین جان بابا حسین بابا حسین...بابا حسین جان اهل جفا اشک روانم را چو دیدند ناز مرا با تازیانه ها خریدند رقیه از جان خسته شد غمگین و دلشکسته شد بابا حسین جان بابا حسین بابا حسین...بابا حسین جان سربسته گویم سوی من بِنما نظاره قرآن کوچک تو گشته پاره پاره سه ساله ات شد خونجگر پیر غمت شدم پدر بابا حسین جان بابا حسین بابا حسین...بابا حسین جان @tavasolnameh
⚫️ سالگرد شهادت حضرت رقیه خاتون نازدانه ابا عبدالله الحسین (علیه السلام ) بر همه محبان آل الله تسلیت باد. ای داغ غمت لاله باغ دل ما نام تو رقیه جان چراغ دل ما دل سوختگان غم خود را در یاب بگذار تو مرهمی بداغ دل ما ========================================== رفت به خواب و ز تنش رفت تاب دید مه روی پدر را به خواب دست زد و روی پدر بوسه داد پیش پدر لب به شکایت گشاد کای پدر ای مهر تو سودای من رفتی و از جور بدان وای من رفتی و ما زار به دوران شدیم دست خوش فتنه عدوان شدیم ========================================== شمع وجود اندرخرابه جلوه گرشد در پرتوش پروانه اي بي بال و پر شد صبح اميد كودكي گرديد طالع شام غريبانش در آن ساعت سحر شد آتش گرفت از عشق طفل بينوايي خاكستر او سرمه اهل نظر شد جز جان نداشت از بهر مهمان عزيزش آن هم فداي مقدم راس پدر شد مي گفت : اي بابا بيا،روزم سياه است جان پدر، طولاني آخر اين سفر شد من منتظر در كنج ويران تا كه گويند باب رقيه ناگهان وارد ز در شد بابا بيا جان رقيه بر لب آمد از ضرب سيلي ديگر از خود بيخبر شد بابا بيا از كعب ني پا تابه سر شد نيلي تمام پيكرم پا تا به سر شد بابا ندارم گوشه ويران غذايي بابا غذاي دخترت خون جگر شد پرپر شد آن گل پيش چشم باغبانش روحش به پيش زينب از پيكر بدر شد بلبل كنار گل كجا خوابيده هرگز يا از كنار گل كجاي جاي دگر شد؟ @tavasolnameh
🌸 ☑️ 🌸فکری برای وضع بد این گدا کنید باشد قبول من بدم اما دعا کنید بی دردی‌است دردِ من در به در شده بر درد عشق جان مرا مبتلا کنید برگشته‌ام به سوی شما ایها العزیز در خیمه‌گاه خویش مرا نیز جا کنید بی التفاتِ دوست تقلا چه فایده؟ قدری به دست و پا زدنم اعتنا کنید در پشت خانه‌ی تو نشستن مرا بس است اصلا که گفته حاجت من را روا کنید؟! یابن الحسن به حرمت شاه نجف مرا آماده‌برسفرکربلاکنید لطفی کنید، با همه‌ی رو سیاهی‌ام در راه زینبیه سرم را جدا کنید عمری‌است بنده‌ی سر کوی رقیه‌ام اهل زمانه کفر مرا بر ملا کنید بابایم آمده ز سفر یاری‌ام کنید اهل خرابه نافله ها را رها کنید تا که نفهمد او سر گیسوی من چه شد یک مقنعه برای سرم دست و پا کنید این پهلوی شکسته مرا زجر می دهد قدری کمک کنید مرا جا به جا کنید ☑️… وقتی سر بریده امام حسین را برای رقیه آوردند گفت این سر کیست؟ به او گفتند: سر پدرت حسین است. سر را با احتیاط از داخل طشت برداشت و به سینه چسبانید و با گریه های سوزناک خود خطاب به سر چنین گفت: پدر چه کسی تو را به خون آغشته کرد؟ چه کسی رگ های گردنت را برید؟ پدر چه کسی در خردسالی یتیمم کرد؟ پدر دختر یتیم تو به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ شود؟ . . . وای بر ما بعد از تو وای از غریبی! پدر جان کاش فدایت می شدم. پدر جان ای کاش بیش از این نابینا می شدم و تو را اینگونه نمی دیدم. پدر جان کاش پیش از این در خاک خفته بودم و محاسنت را آغشته به خون نمی دیدم. سپس چنان گریست که همان لحظه بیهوش شد و وقتی او را حرکت دادند دریافتند که از دنیا رفته است. ☑️شبم را سحر آمد پدر از سفر آمد (2) بیا عمه تماشا ز ره آمده بابا (2) ز اشک من و طفلان ، چراغان شده ویران بیا عمه تماشا ز ره آمده بابا (2) رخت ماه منیرم ، ز بعد تو اسیرم به لبهای پراز خون دعا کن که بمیرم(2) شبم را سحر آمد پدر از سفر آمد (2) بیا عمه تماشا ز ره آمده بابا (2) ☑️ویرانۀُ ما را چراغان کردی امشب همچون علی یاد یتیمان کردی امشب بابا به قربان سرت میمیرد امشب دخترت مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان توآمدی پیشم چرا اکبر نیامد شش ماهۀ شیرین زبان اصغر نیامد بابا به قربان سرت میمیرد امشب دخترت مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان بر دامنم بنشین که راز دل بگویم با اشک خود خاکستر از رویت بشویم بابا به قربان سرت میمیرد امشب دخترت مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان امشب مرا حاجت روا کردی پدر جان درد فراقم را دوا کردی پدر جان بابا به قربان سرت میمیرد امشب دخترت مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان هرلحظه زنده گشتم و مُردم پدرجان بسکه کتک از قاتلت خوردم پدر جان بابا به قربان سرت میمیرد امشب دخترت مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان اکنون که معلومم شده بابا ندارم در گوشۀ ویران سر وجان میسپارم بابا به قربان سرت میمیرد امشب دخترت مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان @tavasolnameh
اصلا رقیه نه ، مثلا دختر خودت؛ یک شب میان کوچه بماند ،چه میشود؟😔 اصلا بدون کفش ،توی بیابان ،پیاده نه !!! در راه خانه تشنه بماند ،چه میشود ؟😔 دزدی از او به سیلی و شلاق و فحش ،نه ! تنها به زور گوشواره بگیرد ،چه میشود؟😔 گیریم خیمه نه ،خانه و یا سرپناه ،نه ! یک شعله پیرهنش را بگیرد،چه میشود ؟😔 در بین شهر ،توی شلوغی ،همیشه ،نه ! یک شب که نیستی،بهانه بگیرد،چه میشود؟😔 اصلا پدر ،عمو و برادر ،نه ، جوجه ای ، تشنه مقابل چشمش بمیرد ،چه میشود ؟😔 دست گناهکار ما را روز رستاخیز یک دختر سه ساله بگیرد ،چه میشود ؟😔 @tavasolnameh