eitaa logo
سیر و سلوک و معرفت نفس
178 دنبال‌کننده
241 عکس
256 ویدیو
1 فایل
طهارت نفس: یعنی ترک صفات رذیله ودوری از مصاحبت و همنشینی با افراد ناصالح و همنشینی باانسانهای پاک سرشت{شرح گروه}: 1 کسب اطلاع از واقعیات زندگی 2 تفکر در سرانجام مسیر انسان 3 یاد مرگ ، شناخت مبدا، معاد و قیامت @Alavi_09173413229
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀هر کس می‌خواهد در مسیر انسانی قرار گیرد باید به پنج اصل عنایت کافی داشته باشد. ۱. گرسنگی ۲. سکوت ۳. بیداری ۴. خلوت ۵. ذکر 🌿صمت و جوع و سهر و خلوت و ذکر به دوام ناتمامان جهان را کند این پنج تمام 🍀 گرسنگی درون را برمی‌انگیزاند. چه بسا از ملکوت عالم برای انسان غذا بیاورند اما همین که ببینند شکم او پر است برگردند . 🌿اصل دیگر، به اندازه‌ی ضرورت حرف زدن است. کم بگوییم و خوب بگوییم نه زیاد و ناخوب . 🍃اصل سوم، سهر است. سحر با حاء حطی، زمان قبل از اذان صبح را گویند اما سهر با هاء هوز به معنای بیداری است. منظور از بیداری در این‌جا هوشیاری و غافل نبودن است. در محل کسب و کارت بیدار باش تا غفلت نکنی و پشیمان نشوی . 🌱چهارم، خلوت است و گوشه‌گیری و حسابرسی به اعمال . ☘اصل پنجم ذکر به دوام است. دائما باید ذاکر باشی‌. و منظور از ذکر این نیست که فقط تسبیح به دست بگیری و یا الله یا الله بگویی، بلکه باید تمامی اندام خود را با حق عجین سازی. حق بشنوی، حق بگویی، حق بروی. خلاصه این که در دارالتوحید نظام عالم جز حق نبینی . 🍀اولین و آخرین عرض ما به شما عزیزان این است که به خود بپردازید. ببینید که هستید و در کجا قرار دارید؟ نظام عالم نیز اولین و آخرین حرفش با ما این است که خود را دریابیم و ببینیم چه کاره ایم و باید به کجا برویم؟ 🌿تمام مقصود آفرینش نیز انسان است، تا او بیاید و خود را بشناسد . 🍃 فرزند میر سید شریف در هنگام مرگ پدر از او خواست تا موعظه ای کند. او نیز فرمود: 《فرزندم خودت را باش》باید به جان خودت برسی . 🍀 اگر انسان حقیقتا به خود بنگرد، می‌بیند که چقدر بیچاره است. تمام دانشمندان مادی و طبیعی درصدد فهم ظاهر عالمند و هر روز که به مکشوفاتشان افزوده می‌شود در می‌یابند که در مقابل یک علم بی نهایت نظام عالم جاهلی بیش نیستند. 🌿مکشوفاتشان در مقابل مجهولات عالم به منزله ی نقطه ای است در مقابل بی نهایت . 🍃به تعبیر استاد عزیز رضوان الله تعالی علیه : 《این عمر نازنین مان را همین‌طور بسته بسته هدر می‌دهیم و چیزی گیرمان نمی‌آید. 》 🍀در ابتدای راه انسان فقط نصف شب حقایق را می‌گیرد، اما وقتی مقداری زحمت کشید و در مسیر انسانی به حرکت درآمد، روز و شب و دیگر ابعاد نظام عالم شکارگاه او می‌شود، بدین ترتیب انسان شکارچی عالم می‌گردد و قوه عاقله ی او دام شکارش می‌شود نه این که خود، شکار عالم شود . 🌿سحر گاهی که می‌آید نسیم کوی دل دارت تو را باید که بر کویش بود هر دم نشیمن ها 🍃باید اهل سحر باشیم . به قول استاد: 《الهی آن که سحر ندارد از خود خبر ندارد》 سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
مرد آن است که هزار مرتبه دست مردم را بگیرد و وقتی هم که افتاد ، هیچ انتظاری از دیگران نداشته باشد . این را آیات قرآن و سیره ی ائمه ـ علیهم السلام ـ به ما آموخته اند . به طور کلی باید یک خصلت پسندیده را در خود تقویت کنیم و آن اینکه مطلقا از غیر خدا انتظاری نداشته باشیم . از دوستانمان ، از همسایگانمان ، از هم محلی هایمان ، از برادران و پدرانمان و حتی از فرزندان خود نیز انتظاری نداشته باشیم . به خود القا نکنیم که فرزندانمان را بزرگ میکنیم تا در هنگام پیری دستمان را بگیرند . این خصلت انسانی و مردانگی نیست ،مردانگی آن است که سر سوزنی از دیگران انتظاری نداشته باشیم . این امر باعث می شود انسان همیشه راحت و آرام باشد و توقعی از دیگران نداشته باشد . افراد بد اجتماع بر گردن ما به همان اندازه حق دارند که افراد خوب حق دارند . هر وقت مردم به شما پشت کردند و روی گردانیدند ، آن وقت است که برکتی به شما روی می آورد و درهای رحمت بر شما باز می شود . طهارت در هر قسمتی که باشد چه ظاهری ، چه باطنی ، موجب زیادی رزق است . انسان نباید به ازای بخششی که انجام میدهد ، توقعی در دنیا و آخرت داشته باشد ، تا بتواند یکی از صفات الهی که جود است را در خود تجلی دهد ، زیرا ذات اقدس اله به ازای بخشش خود خواسته ای ندارد . سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی عامل هفتم:تحمل سختی و بلا تنگنای معیشتی و به طور کلی بروز آفت، بلا و مصیبت، نه نشانه منفی‌نگری و ناتوانی، بلکه علامت قرب الهی و برتری معنوی و روحی است. البته چنین مقامی برای مؤمنین و اهل معنا این‌گونه تفسیر شده است. در روایات پرشماری آمده است که بلاها  به قدر ولایت و بهره انسان از معنویت رخ می‌نمایند و هر اندازه بهره روحی انسان از تعالی و تقوی بیشتر باشد، مصیبت‌ها و مشکلات نیز همان‌قدر در زندگانی بیشتر می‌شود. در روایات شیعی از بلا به «خوراک مؤمن» و «تغذیه روح» تعبیر شده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «خداوند بنده مؤمن خویش را با گرفتاری تغذیه می‌کند (رشد می‌دهد)؛ هم‌چنان که مادر فرزند خویش را با شیر تغذیه می‌کند». مراد از گرفتاری، آزار دادن و عذاب کردن نیست، بلکه مقصود بسترها و فراز نشیب‌هایی است که باعث می‌شود استعدادهای الهی وجود انسان شکوفا گردد و در پی آن، ظرفیت‌های روحی والاتری برای آدمی ایجاد شود. برای نمونه، برخی انسان‌ها در موقعیت گشایش و فراوانی نعمت‌ها شکرگزار و قدردان هستند و کثرت مواهب و امکانات، ایشان را فریفته نمی‌کند؛ در حالی که همین افراد ممکن است در مواقع سختی و به وقت مضیقه نتوانند بردباری پیشه کنند و در نتیجۀ ظرفیت حلم و بردباری در آن‌ها شکوفا نشده، به صورت بالقوه باقی بماند. غایت ابتلائات الهی، به فعلیت رساندن چنین ظرفیت‌هایی است. امام صادق فرمودند: «خداوند پیامبران خویش را بیش از همه به سختی و گرفتاری مبتلا می‌کند. سپس جانشینان و پیروان ایشان هر اندازه به پیامبران نزدیک‌تر باشند، بلا و گرفتاری ایشان بیشتر است». از این‌رو نباید تصور کرد که گرفتاری تنها به شداید اطلاق می‌شود، بلکه فراوانی مواهب و ازدیاد امکانات نیز جزو همین گرفتاری‌هاست. این در حالی است که در معنویت‌های جدید زندگی آرمانی به زندگی راحت و آسوده تفسیر شده و وجود ابتلائات و فراز و نشیب‌ها، علامت دوری از معنویت و نشانه خسران روحی معرفی می‌شود. امیر مؤمنان علی (علیه السّلام) فرمودند: «محرومیت همراه خردمندان است و بلا و مصائب نیز همراه یقین و صبر است». امام کاظم (علیه السّلام) نیز می‌فرمایند: «شما هیچ‌گاه مؤمن نخواهید بود، مگر آن هنگام که بلا را نعمت شمارید و آسایش و رفاه را مصیبت و بدبختی بدانید». ادامه دارد... سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
صبر بر اذيت و آزار مردم  : همچنان كه خوبي و خوبي ها براي ما رحمتند، بدي و بدي ها هم براي ما رحمتند. بعنوان مثال شخصي مي آيد و با فحش و كلام زشت شما را آزار مي دهد و قلب شما مي شكند و در اين هنگام خطاب الهي مي رسد كه »من نزد دلهاي شكسته ام.« پس آن بد با آن رفتارش تو را به خدانزديك كرده و باعث شده كه با خدا مناجات كرده و به درگاه او زاري و تضرع نمايي،در حاليكه تو نسبت به كسي كه تو را دشنام و آزار داده عصباني هستي ولي اگر به باطن و وجدان نوراني خود برگردي اعتراف خواهي كرد كه بايد بخاطر اين اتفاق شكر نعمت را بجا بياوري و خداوندشاكرين را دوست دارد. البته اين به آن معنا نيست كه در تمام موارد ظلم پذير باشيم. استاد محمد صالح کمیلی مطالب سلوکیه سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی عامل هفتم : تحمل سختی و بلا (قسمت دوم ) ادامه... ابتلائاتی که برای مؤمنین پیش می‌آید، نردبان سلوک آن‌هاست؛ ابتلائاتی که مؤمنین را سالک الی الله می‌کند، با ریاضت تفاوت دارد. یکی از تفاوت‌های اساسی‌ آن با ریاضت این است که ریاضت‌ها ممکن است منتهی به عجب انسان شوند و در انسان طلبکاری ایجاد کنند؛ ولی ابتلائات معمولاً در انسان حالت اخبات و انکسار ایجاد می‌کنند.  تفاوت دوم این است که ریاضت‌های ما با برنامه‌ریزی خودمان است؛ ولی ابتلائات معمولاً با برنامه‌ریزی خداوند متعال است؛ اوست که می‌داند مؤمن چگونه باید رشد یابد و با چه ابتلایی سالک ‌شود. به هر حال این بلا بهترین نردبان سلوک و ترقی مؤمن است. هر مؤمنی در مراحل سیر خود نیاز به ابتلا دارد. این ابتلائات الهی مؤمن را سالک می‌کند و به سوی خدای متعال و مقصد پیش می‌برد. یک وجه از بلایی که خدای متعال برای مؤمن رقم می‌زند، سختی‌ و دشواری‌ها و تحمل ناهمواری‌هاست؛ وجه دیگر آن جاذبه الهی و محبت و رحمتی است که شامل مؤمن می‌شود؛ لذا باطن این بلاء نیز رحمت الهی و دست‏گیری‌های خدای متعال است. تفاوت ابتلائات در ایجاد ظرفیت رشد و ظهور رحمت الهی ابتلائات انسان‌ها متفاوت است. برخی ابتلائات به‌اندازۀ وجود خود آدم‌هاست و حداکثر می‌تواند خود او را رشد دهد؛ ظرفیت رشد چنین ابتلائاتی محدود است؛ ابتلائاتی همچون بیماری‌، فقر، گرفتاری‌، ‌ابتلا به خوف و ابتلا به نقص در ثمرات و انفس. این ابتلائات به‌اندازۀ ظرفیتی که دارند، انسان را رشد می‌دهند و بیش از این نمی‌توانند در او تحرّک ایجاد کنند. اما دسته‌ی دوم، ابتلائاتی هستند که ظرفیت رشد آن‌ها تنها محدود به شخص مؤمن نیست بلکه ظرفیت دستگیری و هدایت دیگران را نیز دارند. انسان‏هایی هستند که بلاءشان علاوه بر اینکه خود آن‌ها را سالک و مقرب می‏کند، می‏تواند دیگران را هم به مقصد برساند؛ اولیاء خدا معمولاً این‏گونه هستند. در اصول کافی آمده است که امام صادق -علیه‌السلام- فرمودند: «گاهی صبر یک مؤمن عامل نجات یک امت است» ایشان در آن روایت یوسف صدیق (ع) را مثال زدند و فرمودند: «بلا برای یوسف پیش آمد؛ او بود که به چاه رفت؛ از پدرش جدا شد و به این هجران مبتلا شد؛ او بود که متهم و زندانی شد؛ او پای این ابتلائات الهی ایستاد؛ او بود که به زنان مصری مبتلا شد و تحمل کرد. ولی نتایج این ابتلائات فقط برای خودش نبود، بلکه مردم مصر هم با این امتحان و ابتلاء از کفر و قحطی و مرگ نجات پیدا کردند. بلای نبی اکرم، اعظم ابتلائات و مصائب عالم : بلا گاهی رحمتی را در پی دارد که آن رحمت، دیگران را هم در برمی‌گیرد. معمولاً بلا مؤمن مسیر نزول رحمت‌های رحمانی است؛ یعنی ایمان، یقین، معرفت، محبت، صفات حمیده و درجات قرب و توحید در متن این بلاء پنهان و پوشیده هستند. با این وصف اعظم ابتلائاتی که در عالم پیش آمده و رقم خورده است، از آن وجود مقدّس حضرت نبی خاتم است. «لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّهُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصیبَهُ»؛ این فراز از عاشورا فهم نمی‌شود، مگر این‌که انسان توجه کند که حامل این مصیبت، شخص نبی اکرم (ص) هستند؛ مصدر این مصیبت جلال الهی است؛ لذا امر ساده‌ای نیست! این اعظم ابتلائاتی است که برای نبی اکرم (ص) رقم خورده است. سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
انسان نباید قوه‌ی خیال را همچون سگی درآورد تا به همنوعانش حمله‌ور شود. بلکه باید آن‌را همانند سگ شکاری تربیت کند تا مصداق "کلب معلم" گردد. به بیان دیگر برای تطهیر و پاک نمودن قوه‌ی خیال باید آن‌را تحت‌نظر عقل درآوریم و بهترین راه تسخیر قوه‌ی خیال به واسطه‌ی عقل، تفکر کردن است. قوه‌ی خیال را نباید رها کرد در غیر این‌صورت از صبح تا غروب به دنبال نقشه و توطئه خواهد بود. بهترین راه این است که عقل قوه‌ی خیال را همانند سگ شکاری تعلیم دهد تا آن بتواند حقایق نظام عالم را شکار کند و با حفظ امانت تحویل صاحبش دهد. زیرا سراسر عالم، علم انباشته روی هم است. و تمامی کلمات و موجودات نظام هستی به عنوان شکارگاه انسانند. قوه‌ی خیال باید در شکارگاه عالم آنچه را که با تیر عقل در مقام تفکر شکار کرده است، بی کم و کاست تحویل انسان دهد . حیوانات برخلاف انسان‌ها در صدد فهم عالم نیستند. آن‌ها فقط می‌خوابند و در بیداری هم در پی شکار و دشمنی با یکدیگرند. اما انسان آفرینش متفاوتی با تمام موجودات دارد. او علاوه بر این‌که باید لقمه‌ای به بدنش برساند تا از پا درنیاید باید مابقی وقت خود را در شکارگاه جهت تغذیه‌ی جانش مصرف کند. اما: افسوس که این مزرعه را آب گرفته دهقان مصیبت زده را خواب گرفته قوه‌ی خیال باید برای انسان تمثلات فراهم کند و فهم حقایق را نصیب او سازد. تمام اعمال روزانه‌ی انسان، در خواب به واسطه‌ی قوه‌ی خیال به نمایش درمی‌آیند و صبح که بیدار می‌شود چندین ساعت فیلم نفس خویش را به یاد می‌آورد. خواب، تلویزیون نفس ناطقه انسانی است. قوه‌ی خیال باید در اختیار قوه‌ی عاقله قرار بگیرد تا چیزی از او بیاموزد. ما باید بیش‌تر به فکر خود باشیم. ما آمده‌ایم تا به شکار عالم برویم. و باید ابتدا خود را تحویل شکارچی ها بدهی. اگر بخواهی آدم شوی اما خودت را تحویل استاد الهی ندهی به جایی نمی‌رسی. مقصود انسان، خدا است. مقصود انسان، رسیدن به تمام حقایق نظام هستی است. باید برای یک عمر خود برنامه‌ریزی کنیم. سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی عامل هشتم  :رضا و تسلیم راضی بودن به امر پرودگار و تسلیم در برابر قضا و قدر الهی ،رفته رفته موجب میشود که سالک در مصائب و مشکلات زندگی جوهریه وجودیش به ثمر بنشیند و آتش عشق و غم هجران از درون جانش شعله ور گردد . مقامات معنوی مانند صبر ،رضا ،تسلیم ،توکل در یک حد نیستند که به تعبیر حضرت آيت الله جوادى آملى : اگر سالك به مرحله رضا برسد، هنوز مقدارى از راه و منازل بين راه مى‏ ماند؛ زيرا در مقام رضا «طبع» سالك محفوظ است؛ يعنى او به جايى رسيده است كه مى‏ گويد: «پسندم آنچه را جانان پسندد» ؛ يعنى، كارى را كه خدا انجام مى‏ دهد، مطابق ميل من است و من ميل خود را بر اساس قضاى الهى تنظيم كرده‏ ام. بنابراين، هنوز طبع و ميلى از او در بين هست و اين با سير تام هماهنگ نيست. پس بايد از اين مرحله، بالاتر رفت كه ديگر خواسته‏ اى براى سالك وجود نداشته باشد و از اين مرحله بالاتر، همان مقام «تسليم» است.  تسليم هم با «توكل» فرق دارد و هم با «رضا» . در مقام توكل، شخص كارى را مى‏ طلبد؛ ولى چون خودش نمى‏ تواند آن كار را به خوبى انجام دهد وكيل مى‏ گيرد تا به سود او كارهاى وى را انجام دهد و چون هيچ كسى بهتر از خدا كار را نمى‏ داند و نمى ‏تواند انجام دهد، بهتر از همه آن است كه خداوند را وكيل قرار دهد و بر او توكل كند:  «و على الله فليتوكل المتوكلون» چنانكه مؤمنان مأمور شده ‏اند به خدا توكل كنند. مقام رضا از مقام توكل بالاتر است؛ زيرا در مقام توكل انسان خواسته خود را اصل قرار مى‏ دهد؛ اما از خدا مى‏ خواهد بر اساس خواسته او كار كند، ولى در مقام رضا خواسته خدا اصل و خواسته عبد سالك، فرع است؛ اما در مقام تسليم، عبد از خود خواسته‏ اى ندارد و به خدا عرض مى‏ كند: «حكم آنچه تو انديشى لطف آنچه تو فرمايى» ، نه اين كه بگويد: «پسندم آنچه را جانان پسندد» . بنابراین چون کسی که در مقام تسلیم است  هیچگونه پیشامدی او را نگران نمی کند . تسلیم از دو امر می تواند ناشی شود: 1-محبت وعشق تمام عیار: اراده عاشق ومحب در اراده محبوب ومعشوق فانی است وآنچه معشوق انجام می دهد،برای عاشق دوست داشتنی وخواستنی است. به بیان دیگرمحب وعاشق در برابر محبوب و ومعشوق از خود اراده ای ندارد وتسلیم محض خواسته اوست. سالکی که در طریق محبت به کمال رسیده باشد ،در برابر حق تعالی این گونه تسلیم است 2- یقین به علم وقدرت حق تعالی: دومین امری که می تواند منشا تسلیم شود ،یقین یافتن سالک به این حقیقت است که خداست که به دقت از مصلحت هر کس آگاه است وخداست که قادر است آنچه را به مصلحت دانسته واراده نموده است به نحو اکمل عملی کند. در نتیجه این یقین ،شخص خود را کاره ای نمی بیند وجودش را از خود بینی وخود خواهی که منشا خود نمایی وسرکشی وعصیان است خالی می کند وتسلیم حق می گردد با توجه به اینکه هم محبت وهم یقین مورد اشاره ،محصول معرفت است،امام باقر علیه السلام می فرمایند:احقّ خلق الّله ان یسلم لما قضی الّله عزّوجل من عرف الّله سزاوار ترین کس از بین مخلوقات خدا برای اینکه تسلیم حکم خدای عز وجل باشد کسی است که به معرفت خدای تعالی دست یافته باشد. ادامه دارد... سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
علامه حسن زاده آملی آیت الله حسن زاده املی در كلمه 299 ج 2 ص 471 فرمود: تولدم در اواخر سال 1307 ه‍ ش بوده است . خداى تعالى را شاكرم كه از پستان پاك شير خورده ام و در دامان پاك تربيت شده ام . الحمد لله كه حقا مادرم ديندار خالص و موحد مخلص و فانى در نور بود. 🍃با طهارت جفت بود و طاق بود 🍃با ولايت بر سر ميثاق بود 🍃از خدايم تاج عزت بر سر است 🍃كو حسن زاده حسن را مادر است ♦️بركاتى كه از الطاف الهى نصيبم شده است همه از شير و دامن طاهر مادرم و روزى حلال پدرم بوده است . ♦️از شير پاك و دامن قدسى كنام مام و ز لقمه حلال و مباح پدر مرا ♦️اين گفتارم و صرف صواب است ، نه سخنى از روى تعصب و خوى محبت به پدر و مادر. انتهى . ♦️در ازدواج حرف اطفاء شهوت حيوانى و زناشويى كه نيست بلكه زهدان مادر عزيز كارخانه آدم سازى است و اين صنع الهى بايد به بهترين صورت پاك نگاهداشته شود. ♦️كسب پدر اگر حلال بود شير مادر هم حلال و به صورت شكر در دهن طفل نهاده مى شود و اگر خداى ناكرده حرام بود شير مادر هم بنحو آلوده و زهر در كام فرزند ريخته مى شود. لذا جناب جابر در زيارت اربعين سيدالشهداء در خطاب به حضرت عرض مى كند كه تو از پستان پاك شير خورده اى و در دامن مادرى پاك تربيت شده اى .) زندگينامه منبع: حضرت علامه حسن زاده آملي سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
🍀یکی از راه‌های تطهیر قوه‌ی خیال آن‌است که انسان بخشی از شبانه‌روز را به تفکر بنشیند و به موجودات اطراف خود فکر کند، تا آن‌جا که می‌تواند موضوع تفکر را شخص خویش و افکار و اعمال و کردار خود قرار دهد و آنچه را که انجام داده‌است حسابرسی نماید. 🌿یکی از بهترین راه‌های تطهیر قوه‌ی خیال آن‌است که انسان آنچه را در مورد غیر خودش بد می‌پندارد همه را برعکس نموده و مقابل آن‌را اخذ کند. و تفکر در نظام آفرینش مکمل آن‌است. 🍃فکر کردن محدوده‌ی خاصی ندارد. در جمادات، در آفرینش زمین و آسمان‌ها، در ستاره‌ها، و دیگر موجودات نظام آفرینش می‌توان تفکر کرد، که چه کسی آن‌ها را پدید آورده؟ این‌ها چه‌طور به وظایف خود عمل می‌کنند؟همیشه با خود بگویید من کیستم؟ از زندگی کردن چه می‌خواهم؟ از کجا آمده‌ام و به کجا خواهم رفت؟ تمام این سوالات موجب می‌شود انسان در مقام تفکر گرم شود و از درونش چشمه ها جوشش کند. 🌱عقاید عوامی ما به مسائل اعتقادی همچون قیامت و معاد باعث شده از فیض حقیقت بی‌بهره بمانیم و حقیقت مطلب را از روی تعقل، مورد فهم قرار ندهیم. هیچ اصلی در اسلام مهم‌تر از اصل مبدأ و معاد نیست. سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
🍀ما هرگز حق نیت خلاف و گناه را هم نداریم. زیرا آن‌که نیت گناه کرده‌است هرچند به فعل آن دست نیافته، اما بدین نیت، دل را از دست داده‌است و اگر به فعلش هم دست یافت فقه برای او حکمی دارد. 🌿باید اشکالات و عیوب خود را پیدا کنیم و ببینیم آیا در ته این غربال خداوند باقی می‌مانیم یا نه؟ باید علت لنگ ماندمان را بیابیم. 🍃حقایق و برنامه‌های فراوانی در روایات ما آمده که اگر مو به مو به آن‌ها عمل شود شخص را به بالاترین و عالی‌ترین درجات انسانی می‌رسانند سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
راههای عملی کسب عشق و معرفت الهی عامل نهم  : تسلیم و تفویض ادامه... «تفویض» در لغت به معنای رد و واگذاری یک امر به دیگری و حاکم قرار دادن وی در آن امر است. در اصطلاح قرآنی، تفویض به معنای برگرداندن و واگذارى کارها به خداوند متعال است. در نتیجه تفویض با توکل و تسلیم معناى نزدیک به هم دارند. آنچه سبب تفاوت است، اعتبارهای مختلف است؛ یعنی به این اعتبار که بنده آنچه را که به ظاهر، منسوب به خودش بوده، به خدا بر‏گرداند و خود را از همۀ امور برکنار بداند و هیچ کارى را به خود بر نگرداند. چنین حالتی را تفویض مى‌‏گویند. اما توکل نامیدن این واگذاری به این اعتبار است که بنده پروردگار متعال را به عنوان وکیل خود مى‌‏گیرد تا هر تصرفى که خواست، در کارهای او انجام دهد. نامیدن این مقام به تسلیم هم به این اعتبار است که بنده خاضع و تسلیم محض در برابر هر اراده‌‏اى است که خداى سبحان در باره‌‏اش بکند، و هر کارى را که از او بخواهد اطاعت مى‏‌کند. پس تفویض، توکل و تسلیم مقامات سه‌‏گانه‌‏اى از مراحل عبودیت هستند. در سلسله مراتب، توکل از همه پایین‌‏تر و سطحى‏‌تر است و از آن دقیق‌تر و بالاتر تفویض و دقیق‏‌تر و مهم‌‏تر از آن تسلیم است. در نگاه خواجه طوس، تفویض یکی از مقامات سلوکی است که سالک در سیر الی الله آن‌را طی می‌کند؛ بدین صورت که چون در ابتدا به انسان وجود داده‌‏اند، سپس آگاهى، سپس قدرت، و بعد اراده، برای سلوک الی الله و عود به فطرت اوّلى، مى‏‌بایست که این صفات در او، به عکس ترتیب مذکور، منتفى شود. پس اول باید اراده او در اراده الهی مضمحل شود به گونه‌ای که هیچ چیزی از خود اراده نکند و هر چه پیش آید مطلوب او باشد. این درجه رضا نامیده می‌شود و صاحب این درجه همیشه در بهشت رضوان خواهد بود. بعد از آن باید قدرتش در قدرت الهی منتفی شود تا قدرت خود را به هیچ عنوان مغایر قدرت او نداند. به این مرتبه توکل می‌گویند. سپس باید علمش در علم پروردگار مضمحل شود تا به خودى خود، هیچ نداند که این مرتبه را مقام تسلیم‏ نامیده‌اند. از دیدگاه مولی محمد مهدی نراقی، تسلیم همان تفویض است که به مقام رضا نزدیک است، بلکه فوق رضا و خشنودى است؛ چرا که تفویض عبارت است از ترک خواهش‌ها در امور زندگی و واگذاری همه آنها به خدا. پس آن بالاتر از رضا است؛ زیرا در مرتبه رضا، افعال خدا موافق طبع او است و او راضی به اموری است که برایش پیش آمده، پس طبع او لحاظ شده است، ولی در مرتبه تسلیم، طبع و موافقت و مخالفت آن به کلّى به خداى سبحان واگذار شده است، به همین دلیل بالاتر از مرتبه توکّل نیز هست؛ زیرا توکل، عبارت است از اعتماد در امور خویش به خدا، و آن به منزله وکیل نمودن خدا است در امور خود، و گوئى خدا را به مثابه وکیل خود قرار داده است، پس تعلّق او به امور خود باقى است، ولى در مرتبه تسلیم قطع کلّى علاقه از امور متعلّق به خویش است. در نگاه غزالی، توکل که تفویض و تسلیم از لواحق آن‌اند، دارای دو مرتبه است؛ یکی علمی که موجب توکل می‌شود که عبارت است از علم به این‌که خداوند متعال غیر محتاج به غیر است، ولی همه نیازمند او هستند. دیگری حالتی ناشی از این علم که عبارت است از اعتماد قلبی به خداوند متعال و سکون و عدم اضطراب قلب به خاطر تعلقش به او. اما تفویض و تسلیم با وجود این‌که از لواحق توکل‌اند، از آن بالاترند؛ چرا که غایت و هدف توکل، جلب نفع و دفع ضرر است، در حالی‌که حقیقت تفویض و تسلیم انقیاد و اذعان به امر و نهی الهی و ترک اختیار در آنچه خدا به آن حکم کرده است، می‌باشد. ادامه دارد... سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
‍ ‍ ‍ ‍ 💠 ♦️يكي ازامور مهم در وصول معرفت نفس ، استقامت در مراقبت كامل است كه همواره انسان مشغول به ذكر الله يعني به ياد او و حضور او باشد ، و ظاهر و باطن انسان در جميع شئون زندگي او مطابق دستورالعمل مسير تكاملي او باشد و آن دستورالعمل هم جزء قرآن كريم نيست ♦️ "ان هذا القرآن يهدي للّتي هي اقوم " 📚منبع : ٢٥١ سیر و سلوک و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2