فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 #مناسبتی_درک_نشده
🔸 قسمت سوم
🍃💠 چه تناسبی بین امام زمان و ظهور آن حضرت و عید غدیر وجود دارد
💠 گوش دادن به این فایل ترک نشود 👌
@telaavat
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 383
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خدا وقت جنگ مشکلات خانوادگی هیچ رزمنده ای را یادش نیاورد! این یادآوری آدم را بدجوری نگه میدارد، شیطان وارد عمل میشود و آدم را قفل میکند! حرفهای امیر را از یک طرف می شنیدم و از طرف دیگر یاد خانواده ام می افتادم و دست آخر میگفتم: «حالا بذار ببینیم چی پیش میاد؟»
غروب بود که داخل کانال باز همان والور را روشن کردیم. قرار بود بین ساعت نُه تا ده شب حرکت کنیم اما از هر طرف صدا میشنیدم: «آماده باشین... آماده باشین» امیر کنارم بود. گفتم: «من میخوابم. وقت حرکت که رسید بیدارم کن.» «باشه» امیر را شنیدم و کنار والور مچاله شدم. کمتر از یک ساعت خوابیدم اما وقتی بیدار شدم دلم بدجوری میتپید؛ خواب دیدم امیر آن شب شهید می شود. جایی شهید میشود که امکان آوردن پیکرش هم نیست. دهانم خشک شده بود و قلبم تندتر میزد. نگاهم روی امیر ماند اما به او نگفتم چه خوابی دیده ام. اصلاً دلم نمی آمد حرف شهادت امیر را بزنم چه رسد به اینکه فکرش را بکنم. پشیمان از این خواب کوتاه، آماده حرکت شدم.
ـ بلندشید... بیاین جلو!
بچه ها ستونی را تشکیل داده و در حال حرکت به سمت نوک بودند. دقایقی بعد به جایی رسیدیم که لودرها در حال زدن خاکریز بودند. دکلهای بزرگ فشار قوی قبل از هر چیز به چشمم خورد. به محض رسیدن به خط تیرهای برق را نشان گذاشتم. چون به طرف خط عراقیها میرفتیم، می ترسیدم گم بشویم ولی وجود آن تیرهای برق بهترین نشانه برای پیدا کردن مسیر بود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 384
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از ابتدای حرکت، عراق با تانکها و توپخانه اش ـ که به همان قسمت نوک مانند آورده بود، منطقه را به شدت میزد ولی ما به این آتش توجهی نداشتیم و جلو میرفتیم. در واقع خوشحال بودیم که فرصت داریم در این عملیات کاری بکنیم و شریک پیروزی شویم. تا آن موقع به جز غواصان خط شکن، بقیه نیروها با مقاومت خاصی از جانب دشمن روبه رو نشده بودند و کار ما در حد پاکسازی بود.
دقایقی پشت همان خاکریز بزرگ ماندیم. مثل همیشه امیر کنارم بود. در همان دقایق بود که فهمیدم یکی از اسلحه هایمان را جا گذاشته ایم. یادم نیست اسلحۀ من بود یا امیر، به هر حال دو نفری یک اسلحه داشتیم. بهانه ای دستم افتاد که جلوی امیر را بگیرم. با تحکم به امیر گفتم: «امیر! تو همین جا بمان تا ما برگردیم!» امیر اما مثل اسپند روی آتش بیقرار بود.
ـ نه! نه! من باید جلو برم. میخوام تو این عملیات باشم! باید...
هر چه میگفت دلم بیشتر شور میزد. از ته دلم میخواستم اتفاقی بیفتد و امیر آن شب جلوتر نرود. اسلحه را بهانه کردم اما اصرار امیر آنقدر زیاد بود که بر من غلبه کرد. همه اش میگفت: «سید! برا من یه اسلحه پیدا کن.» آنقدر خواهش کرد که بالاخره از رو رفتم. طاقت نداشتم حتی اضطراب امیر را ببینم. آنجا امدادگری را دیدم که اسلحه داشت. سراغش رفتم.
اخوی! تو امدادگری یا تک تیرانداز!
ـ من امدادگرم!
ـ پس اسلحه تو بده به من!
چند لحظه نگاه کرد و اسلحه اش را داد.
..ادامه دارد...✒️
👇👇👇
✅ @telaavat
﷽
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
🖼️️امروز یکشنبه 27مرداد ماه 1398
🌞 اذان صبح: 04:51
☀️ طلوع آفتاب: 06:24
🌝 اذان ظهر: 13:08
🌑 غروب آفتاب: 19:52
🌖 اذان مغرب: 20:10
🌓 نیمه شب شرعی00:22
@telaavat👈
#تفسیرنور
⏮سوره بقره آيه 38, 39
(بسم الله الرحمن الرحیم)
↩️قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِيعاً فَإِمَّا يَأتِيَنَّكُم مِّنِّى هُدىً فَمَن تَبِعَ هُدَاىَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
وَالَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بَِايَتِنَآ أُولَئِكَ أَصْحَبُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَلِدوُنَ
👈ترجمه
⤵️گفتیم: همگى از آن (باغ به زمین) فرود آیید، و آنگاه كه هدایتى از طرف من براى شما آمد، پس هر كه از هدایت من پیروى كند، نه برایشان بیمى است و نه غمگین خواهند شد.
🔥و(لى) كسانى كه كافر شدند و آیات ما را تكذیب كردند، آنانند اهل دوزخ كه همیشه در آن خواهند بود.
┅════🌦✼✼🌦════┅
👈نکته ها
🌸گرچه اعتراف به خطا و توبه ى آدم، سبب شد كه خداوند او را عفو نماید، ولى بعد از توبه بار دیگر به بهشت برنمى گردد. زیرا آثار وضعى لغزش، غیر از عفو الهى است.
🌸 فرمان هبوط در چند آیه ى قبل همراه نوعى قهر بود، ولى در این آیه چون بعد از توبه آدم است به صورت عادّى مطرح شده است. همچنین امیدوار مى كند كه اگر از هدایت الهى پیروى كنند، حزن و اندوهى نخواهند داشت.
┅════🌦✼✼🌦════┅
👈پيام ها ⚡️📨
1- ✨گاهى یك حركت، دامنه ى تأثیرات خوب وبدش در همه ى عصرها و نسلها گسترده مى شود. «اهبطوا منها جمیعاً»
2-✨ با یك لغزش و خطا، نباید كسى را طرد كرد، زیرا انسان قابل ارشاد و هدایت پذیر است. «یأتینكم منّى هدىً»
3-✨ براى راهنمایى بشر، آمدن انبیا قطعى است. «یأتینّكم»
4-✨ هدایت واقعى تنها از طرف خداست. «منّى هدىً»
5 -✨ امنیّت و آرامش واقعى، در سایه ى پیروى از دین و دستورات خداوند حاصل مى شود. «فمن تبع هداى فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون»
🆔 @telaavat
👆👆👆
#داستان_کوتاه
✅ حكيمى در بیابان به چوپانی رسید و گفت:
چرا به جای تحصیل علم، چوپانی می کنی؟
💥 چوپان در جواب گفت:
آنچه خلاصه دانشهاست یاد گرفته ام.
✅ حكيم گفت:
خلاصه دانشها چیست ؟
💥چوپان گفت:
پنج چیز است:👇
1️⃣ تا راستی تمام نشده دروغ نگویم
2️⃣تا مال حلال تمام نشده، حرام نخورم
3️⃣ تا از عیب و گناه خود پاک نگردم، عیب مردم نگویم.
4️⃣ تا روزی خدا تمام نشده، به در خانهٔ دیگری نروم.
5️⃣ تا قدم به بهشت نگذاشته ام، از هوای نفس و شیطان، غافل نباشم
✅ حكيم گفت:
🌹 حقاً که تمام علوم را دریافته ای، هر کس این پنج خصلت را داشته باشد از آب علم و حکمت سیراب شده
🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃
👇👇👇
@telaavat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 شرح خطبه غدیر🍃
🔹حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
♦️قسمت چهارم
📣 مبلغ #غدیر باشیم❗️
🍃🌺🍃
@telaavat
📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖
✂️ برشی از یک کتاب
#ارزیابی_تو_از_دین
ارزیبای خودت را از دین ؛ بر آنچه که در رفتارِ (ریاکارانه) افرادِ انسانی یا مذهب سازمان یافته مشاهده می کنی استوار (نکن) ، بلکه بر حقایق روحانیِ بی انتهایی قرار ده که《دین خالص خداوند》عرضه می کند .
📚 زبان خداوند ، فرانسیس کولینس ، ص ۲۲۰
@telaavat
👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎉
👤 صـابر خراسـانی
علـ♥️ــی را هرکسی دیدست
گویا کـــــعبه را دیدست
💚 #اشهدانعلیاولیالله
@telaavat
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 385
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امیر که اسلحه را گرفت همه فکر و ذکرم پیش او رفت. لحظات سنگینی بود. خواستم فکرم را از امیر دور کنم. کمی آن طرفتر رفتم؛ نیروها در ستون ایستاده و آماده حرکت بودند، چهره ها دیدنی بود. انگار شب اول حمله بود. وقتی پیش امیر برگشتم دیدم او و چهار نفر دیگر شانه به شانه هم ایستاده اند؛ امیر مارالباش، رضا گلولیان، رحیم افتخاری و محمد محمدی و یک نفر دیگر دستشان را روی دست هم گذاشته بودند. آن پنج نفر را که در آن حالت دیدم دلم ریخت! قبلاً هم از این پیمان بستنها دیده بودم اما آن شب بعد از خوابی که دیده بودم هیچ دوست نداشتم امیر را آنجا ببینم. مرا که دیدند گفتند: «آقا سید! تو هم بیا اینجا!»
ـ جریان چیه؟
ـ میخوایم هر کی شهید شد بقیه رو شفاعت کنه!
مثلاً خواستم فضا را عوض کنم.
ـ هنوز هیچی نشده به فکر شهادتید!؟
همانجا بغض گلویم را گرفت. خدایا امشب چه خواهد شد؟...
موعد حرکت رسید و من با نگاهم تیر برق را نشان گذاشتم. قرار بود حرکت به دو و به ستون انجام شود. هنوز راه نیفتاده بودیم که هم ولایتی ام. سید محمد ایزدخواه، کنارم آمد. مدتی بود دور و برم می گشت و دست از سرم برنمی داشت. میگفت: «تو هر جا بری منم باهات مییام. آخه تو هر جا باشی اونجا چیزی نمیشه!»
ستون از جا بلند شد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 386
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سعی میکردم فکرم را از همه چیز دور کنم، به دنبال ستون از خاکریز گذشتم. حالا دیگر در منطقۀ عراق میدویدیم. حاج قلی یوسف پور به عنوان فرمانده گروهان، همراهمان بود و دو گروهان دیگر از گردان ابوالفضل قرار بود پشت سر ما بیایند. به سرعت به سمت نوک می دویدیم. کمی جلوتر به کپه خاکی رسیدیم که اگر بشود اسمش را خاکریز گذاشت، خاکریزی به بلندی نیم متر بود. بدون لحظه ای توقف از آنجا هم گذشتیم و به دو به سمت دشمن رفتیم. زمین مسطح بود؛ صاف صاف بدون هیچ پستی و بلندی. صدا از کسی در نمی آمد، خوب داشتیم پیش میرفتیم، اما در یک لحظه اشتباهی رخ داد. اشتباه از جانب کسی بود که به او کلت منور داده شده بود. قرار بود ما زمانی منور بزنیم که به خط زده و خاکریز را شکسته ایم اما او در آن لحظۀ نابهنگام منور زد! علت اشتباه هر چه بود، منوری از جانب ما به آسمان شلیک شد و عراقیها که در شرایط عملیاتی و آماده باش بودند، بلافاصله منطقه را زیر آتش گرفتند. آتش چنان پرحجم بود که همه بچه های ما را در همان لحظات اول بر زمین ریخت! دشمن سلاحها را به سه صورت بسته بود؛ زمینی، نیم خیز و هوایی. آتش زمینی به کسی که روی زمین خوابیده بود، میخورد. آتش نیمخیز اغلب به شکم یا صورت بچه هایی که نیم خیز میرفتند، میخورد و آتش هوایی، سر و گردن کسانی را که سر پا میدویدند، هدف میگرفت. لحظۀ عجیبی بود. فکر کردم کار همه تمام شد. به زمین چسبیده بودم، صدای گلوله ها کرکننده بود ولی صدای بلند قلبم را حس میکردم. دور و برم را نگاه کردم. کسی تکان نمیخورد. همه روی زمین افتاده بودند و دست به هر کدام که میزدم آرام می غلتید.
..ادامه دارد...✒️
👇👇👇
✅ @telaavat
﷽
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
🖼️امروز دوشنبه 28 مرداد ماه 1398
🌞 اذان صبح: 04:51
☀️ طلوع آفتاب: 06:24
🌝 اذان ظهر: 13:08
🌑 غروب آفتاب: 19:52
🌖 اذان مغرب: 20:10
🌓 نیمه شب شرعی00:22
@telaavat
👆👆👆
#تفسیرنور
⏮سوره بقره آيه 40
(بسم الله الرحمن الرحیم)
↩️يَبَنِى إِسْر ءِيلَ اذْكُرُواْ نِعْمَتِىَ الَّتِى أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُواْ بِعَهْدِى أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّىَ فَارْهَبُونِ
🔷ترجمه
⤵️اى فرزندان اسرائیل! نعمتهایم را كه به شما ارزانى داشتم، به خاطر بیاورید و به پیمانم (كه بسته اید) وفا كنید، تا من (نیز) به پیمان شما وفا كنم و تنها از من پروا داشته باشید.
┅════🌦✼✼🌦════┅
🔷نکته ها
🍃🍂اسرائیل، نام دیگر حضرت یعقوب است كه از دو كلمه ى «اسر» و «ئیل» تركیب یافته است. «اسر» به معناى بنده و «ئیل» به معناى خداوند است. بنابراین اسرائیل در لغت به معناى بنده ى خداست.
🍂🍃تاریخ بنى اسرائیل و اسارت آنان به دست فرعونیان و نجات آنها به دست حضرت موسى علیه السلام وبهانه گیرى وارتداد آنان، یك سرنوشت وتاریخ ویژه اى براى این قوم به وجود آورده است.
🍂🍃 این تاریخ براى مسلمانان نیز آموزنده و پندآموز است كه اگر به هوش نباشند، به گفته روایات به همان سرنوشت گرفتار خواهند شد.
🍂🍃پیمانهاى الهى، شامل احكام كتابهاى آسمانى و پیمانهاى فطرى كه خداوند از همه گرفته است، مى شود. در قرآن به مسئله امامت، عهد گفته شده است: «لاینال عهدى الظالمین» یعنى پیمان من »مقام امامت« به افراد ظالم نمى رسد.
🍂🍃پس وفاى به عهد یعنى وفاى به امام و رهبر آسمانى و اطاعت از او. ضمناً در روایات مىخوانیم: نماز عهد الهى است.
┅════🌦✼✼🌦════┅
🔷پيام ها ⚡️📨
1-💦 یاد نعمتهاى پروردگار، سبب محبّت و اطاعت اوست.
«اذكروا... اوفوا»
به هنگام دعوت به سوى خداوند، از الطاف او یاد كنید تا زمینه ى پذیرش پیدا شود. «اذكروا»
2-🔻 یاد و ذكر نعمتها، واجب است. «اذكروا»
3-💦 نعمتهایى كه به نیاكان داده شده، به منزله ى نعمتى است كه به خود انسان داده شود. با اینكه نعمتها به اجداد یهودِ زمان پیامبر داده شده بود، امّا خداوند به نسل آنان مى گوید فراموش نكنند. «اذكروا»
4-🔻 وفا به پیمانهاى الهى، واجب است. «عهدى»
5 -💦بهره گیرى از الطاف خداوند، مشروط به گام برداشتن در مسیر تكالیف الهى است. «اوفوا بعهدى اوف بعهدكم» آرى، اگر مطیع خدا بودیم، خداوند نیز دعاهاى ما را مستجاب خواهد كرد. «اوفوا بعهدى اوف بعهدكم»
6-🔻 در انجام تكالیف الهى، از هیچ قدرتى نترسیم و ملاحظه ى كسى را نكنیم. تبلیغات سوء دشمن، ملامتها، تهدیدها و توطئه ها مهم نیست، قهر خدا از همه مهمتر است. «و ایّاى فارهبون»
🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
@telaavat👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 شرح خطبه غدیر🍃
🔹حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
♦️قسمت پنجم
📣 مبلغ #غدیر باشیم❗️
🍃🌺🍃
@telaavat
📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖
📖✂️ برشی از یک کتاب
#تشیع_ذهنیت_یا_واقعیت
بر خلاف تلقی فعلی ای که ما از علی داریم ، علی تنها یک (سیمای مقدس) نیست که در برابر او ، مسئولیت ما فقط این باشد که او را تقدیس کنیم با شعر و نثر و مدح و منقبت و ابراز احساسات ... و خیال کنیم هر چه در تجلیل و تعظیم او بیشتر مبالغه کردیم و لفاظی های شاعرانه و توجیهات صوفیانه در ستایش او به کار بردیم . شیعی تریم ، در صورتی که تشیع (یعنی شیعه علی بودن) یک مسئله ذهنی و یک مبحث کلامی نیست ، بلکه یک #واقعیت_عملی است . زیرا تشیع به معنای پیروی کردن است و این یک فعل است ، عمل است ، حرکت عینی جهت دار و مشخص است ؛ نه یک احساس ، نه یک اقرار و نه یک ذهنیت کلامی یا عاطفی .
📚 علی ، علی شریعتی ، ص ۲۰۹
🆔 @telaavat