eitaa logo
تریبون مستضعفین
1هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
52 فایل
کانال رسمی پایگاه اطلاع رسانی تریبون مستضعفین Www.teribon.ir تریبونی برای آنان که رسانه‌ای ندارند
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️عدالت خواهی: الهیاتی یا حقوقی؟! 1️⃣ ▫️گاهی عدالتخواهی ای به یک قانون مصوّب و مُمضای شورای نگهبان یا حکم قضائی دادگاه صالحه اصابت می کند. بدون مناقشه در مثال از ده ونک تا آسیه پناهی و روستای ابالفضل و برخی محکومیت های قضائی در بدو امر اینگونه به نظر می رسد! ❓در این موارد چه باید کرد؟! جلوی قانون و حکم ج.ا.ا ایستاد و کماکان با ادبیات الهیاتی عدالتخواهی کرد؟! آن قانون را هم زیر سؤال برد و ظلم مضاعف خواند؟! یا به عدالتخواهی حقوقی تنزّل کرد؟! یعنی به قانون و حکم تمکین کرد و آن پرونده را از دور خارج نمود؟! 🔻چالش این سالهای جوانان انقلابی، یکی همین تقاطع بوده است: 🔸عده ای "عدالتخواهی حقوقی" را ترجیح داده اند. صرفاً در چارچوب قوانین و احکام موجود، "مطالبه گری" می کنند. 🔹برخی تئوریسین های این بخش از نیروهای انقلاب برای برتری مفهوم مطالبه گری نسبت به مفهوم عدالتخواهی، وجوهی برشمردند. عنوان "جنبش مطالبه گری" بجای "جنبش عدالتخواهی" نیز تفنن در عبارت نیست؛ عقبه تئوریک دارد. 🔸فرق اساسی "مطالبه گری" با "عدالتخواهی" در این است که : مطالبه گری، متاخر از امر (قانون، حکم، فرامین) است؛ اما عدالتخواهی، مقدم بر آن(البته در الهیات عدلیه نه اشاعره). به بیان دیگر، تا امری، قانونی، حُکمی نباشد؛ مطالبه معنا نمی یابد. لکن عدالت، عارض بر همان امر و قانون و حکم هم می شود. شهید مطهری دراینباره دارند:《فقهای ما توجه ندارند که اصل "اِنَّ اللهَ یَامُرُ بِالعَدلِ وَ الاِحسانِ"، به منزله روح و مشخص سایر مقررات حقوق اسلامی است و لهذا بر ظواهر و قوالب، جمود می کنند و روح را از دست می دهند.》(۱) 🔹عده ای دیگر از اینسو عدالت خواهیِ الهیاتی را ترجیح داده و از چند و چون قوانین و احکام هم پرسش می کنند. طیفی از این دسته نه فقط در "نظر" بلکه در "عمل" هم تمکین به قانون و حکمی -که ناعادلانه می شمارند- نمی کنند. در مقابل اجرای آن مقاومت کرده، برچسب آنارشیست برخود هموار کرده اند! 🔺نمونه ای از عدالت خواهی الهیاتی پیش از انقلاب در کلام رهبران انقلاب: 🔸《اگر چنانچه قائل به باشی در جامعه اختلاف طبقاتی و تبعیض معنی ندارد. آن جامعه ای که سری و تَهی دارد، بالایی و پایینی دارد آن جامعه، "جامعه توحیدی" نیست》.《در یک کلمه قیافه و اندام جامعه توحیدی، با قیافه و اندام جامعه غیرتوحیدی متفاوت است. این جور نیست که اگر در یک جامعه توحیدی یک قانونی اجرا می شود، آن قانون یا ده تا مثل آن قانون در یک جامعه غیر توحیدی اجرا شد، آن هم توحیدی است؛ نه. قواره جامعه توحیدی، شکل قرار گرفتن اجزای یک جامعه، اندام عمومی اجتماعی که براساس توحید و یکتاپرستی و یکتا گرایی است، با غیر این چنین جامعه ای به کلی متفاوت است. در یک کلمه آنچه امروز به آن می گویند: نظام اجتماعی. نظم اجتماعی و سیستم اجتماعی و شکل اجتماعیِ جامعه توحیدی یک چیزی است به کلی مغایر و مباین و احیاناً متعارض و متضاد با جامعه غیر توحیدی》. 🔹این ادبیات الهیاتی، "قانون" را هم می گرفت:《بنابراصل توحید، انسانها حق ندارند هیچ کس و هیچ چیز جز خدا را عبودیت و اطاعت کنند》.《از جمله چیزهایی که اگر پیروی اش کردی عبادت آن را کردی، "قانون" است...پس به کدام قانون عمل کنیم؟ آیا به قانون عمل نکنیم؟ از نظمی و نظامی پیروی نکنیم؟ چرا. لکن سعی کن این همه، خدایی باشد تا تو در حال اطاعت، در حال تبعیت، بنده خدا و مشغول عبادت خدا باشی》. 🔸حتی "تفسیر از دین" را هم با همان الهیات، مورد ارزیابی قرار می داد:《اگر دینی دیدی که در جهت عکس فلسفه ادیان[اقامه قسط] حرکت می کند، بدان یا الهی نیست یا خرابش کردند》(۲) ❓آیا چنین سطحی از عدالتخواهی و ارزش گذاری فقط در دستگاه جور و حکومت طاغوت، درست است؟! به حکومت اسلامی که رسید، دیگر هم در "نظر" و هم در "عمل"، قانون اسلامی فصل الخطاب است؟! ❗️برخی دوستان انقلابی بدین نظر مایلند (تقریرشان بیان خواهد شد) ❓از سوی دیگر آیا هیچ فرقی در حکومت اسلامی و ولیّ مشروع با حکومت طاغوت در مواجهه با قانون و اجرا وجود ندارد؟! اگر قانونی ناعادلانه تشخیص داده شد، مجوز ایستادگی در مقابل آن، صادر است؟! برخی عدالتخواهان نیز بدین مایلند.(تقریرشان خواهد آمد) ⬅️ آنچه درست بنظر می رسد حد وسط بین آندوست: در حکومت ولیّ مشروع، التزام "عملی" به قانون، همزمان با مطالبه تصحیح حکم و قانون با عدالتخواهیِ الهیاتی و بسنده نکردن به مطالبه گری در حد قوانین موجود (توضیحش خواهد آمد). .................................... ۱.یادداشتها ج۳ص۲۷۱ ۲.طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن آیت الله خامنه ای به ترتیب صفحات: ۲۰۷و۲۲۹و۲۲۹و۲۵۲و۲۰۷ حجه الاسلام محسن قنبریان ۹۹/۸/۴ http://Eitaa.com/teribon_ir
🔴 علت اصلی در جامعه چیست؟ 🔹درباره علل دین گریزی درجامعه و شرک به خداوند متعال و اندیشه مادی گرا(ماتریالیسم) می توان به مسائل و زمینه های مختلفی اشاره کرد. می توان ده ها دلیل اخلاقی، معرفتی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ردیف کرد اما یکی از عوامل را می توان عامل محوری در این زمینه معرفی کرد. آن عامل کدام است؟ 🔸آیت الله خامنه ای در جلسات «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» (سال 53)، در شرح «توحید» به این موضوع اشاره می کند. چرا شرک در جوامع وجود دارد و دلیل گرایش انسان ها در طول تاریخ به شرک و بی اعتقادی به ماوراء غیب چه بود؟ چرا انسان ها به بی دینی روی آورده اند؟ 🔹اگرچه شاید بخشی از مشرکین برای نفی توحید، به استدلالهای شبه فلسفی و منطقی و عقلانی چنگ بزنند اما هیچکدام نتوانسته اند دلیل و منطق و استدلال متقنی برای اینکه بگویند «خدا وجود ندارد» ارائه کنند. در هیچ مقطعی از تاریخ نتوانسته اند استدلالی برای «نفی وجود خدا» ارائه کنند. دلایلشان معمولاً این بود: «من ندیدم»، «برای من اثبات نشد»، «کسی دلیل قانع کننده ای به من ارائه نکرد» و ... ! 🔸پس دلیل فلسفی، عقلی و منطقی برای نفی توحید وجود نداشته و ندارد. در عمل اما آنچه منجر به بی دینی و نفی اعتقادات دینی انجامیده این بود که آنان، دین و اعتقادات ماوراء غیب را در موضوع مدیریت جامعه، حل مشکلات بشر، مقابله با ظلم و جور و تبعیض و بی عدالتی بی تأثیر می دانستند. آنان می گفتند این دین وقتی نمی تواند مشکلات جامعه را حل کند، وقتی توان مبارزه با ظلم ظالمان و سرمایه داران زالوصفت ندارد، وقتی نمی تواند عدالت را در جامعه برقرار کند، به درد نمی خورد! 🔺بدین ترتیب، مهم ترین عامل شرک در جامعه و دین گریزی مردم، ناکارآمدی این دین در رفع ظلم ها و تبعیض ها و برقراری عدالت بوده است. 🔹دلیل اصلی که رنسانس در اروپا شکل گرفت و دین و اعتقادات به غیب کنار گذاشته شد و بی دینی و الحاد نهادینه شد و بعدها این بی دینی و الحاد به فلسفه و علوم انسانی و اخلاق و ... سرایت کرد و به سبک زندگی بی دینی و فروپاشی دین و نهاد خانواده انجامید همین بود! مردم در اروپا، در قرون وسطی، گرفتاری ها و مشکلات عدیده و فساد و تبعیض و ظلم هایی را در جامعه خود می دیدند که دین مسیحیت و علمای مسیحی برای آن وضعیت، هیچ برنامه ای ندارد بلکه مروج آن شرایط است و خود در بوجود آمدن آن شرایط نقش مستقیم داشته است! 🔸اگر امروز وضعیت دین داری در جامعه خطرناک شده؛ اگر دین گریزی افزایش یافته؛ اگر دختر جوان ما گرایشی به حجاب ندارد؛ اگر پسر جوان ما گرایش به دین ندارد یا بگوییم کمرنگ شده، علت را کجا باید بجوئیم؟ کجا را باید نشانه برویم؟ کجاها را باید اصلاح کنیم؟ 🔹دلیل اصلی دین گریزی در جامعه امروز ایرانی همین است که خیلی از مردم و جوانان، دین و علمای دین و سردمداران دین و مسئولین نظام که همه شخصیت های روحانی و دینی هستند را در رفع مشکلات جامعه و تحقق عدالت و رفع تبعیض ها و فاصله های طبقاتی، موثر و کارآمد نمی بینند. بله عوامل دیگری از جمله تهاجم فرهنگی و رسانه ای دشمن به مفاهیم دینی بی تأثیر هم نیست. اما این مسئله اصلی نیست. 🔸ممکن است کسی بگوید رسانه ها، دین و نظام دینی را ناکارآمد جلوه می دهند. بله نقش اصلی رسانه های دشمن همین است اما آیا واقعاً نگرش امروز مردم در بحث ناکارآمدی ها فقط به رسانه های دشمن بر میگردد یا واقعیات امروز کشور و دولت ها و مجالس و مدیران این نگرش را بوجود آورده؟ 🔻در چنین شرایطی وظیفه مؤمنین حقیقی به اسلام ناب چیست؟ دفاع از وضع موجود؟ توجیه وضع موجود؟ پرداختن به امور فرعی؟ خیر. 🔹متأسفانه برخی برای خودشان یک دسته بندی از مسائل انجام داده اند از مسائل فرهنگی و اقتصادی و بعد می گویند مسائل فرهنگی مهم تر است و ...! در حالیکه اساساً تعریف این عزیزان از فرهنگ و کار فرهنگی اشتباه است. اگر فرهنگ یعنی مجموعه ای از عقاید و باورها و ارزش ها و بایدها و نبایدها و آداب و رسوم؛ پس بدانید مهم ترین این عقاید و باورها و ارزش ها، مفهوم والای و است آن هم توحیدی که آیت الله خامنه ای و شهیدان بهشتی و مطهری تعریفش می کنند نه صرفاً تعاریف کلامی و فلسفی! توحیدی که اگر بر جامعه حاکم باشد دیگر جامعه اسلامی طبقه طبقه نیست! دیگر تبعیض و ظلم نیست! 🔹فکر می کنند مهمترین مسئله فرهنگ، حجاب است و مسائل اخلاقی و جنسی و ...! در حالیکه مسئله اصلی تحقق آن توحید و عدالت است. 🔸علی کل حال؛ ما معتقدیم «اسلامِ بی تفاوت نسبت به دردهای جامعه» و «اسلام سکوت و انفعال»با و «اسلام مبارزه و جهاد» بسیار فاصله دارد و جدال «اسلام ناب محمدی» با «اسلام آمریکایی» و سکولاریسم پنهان بسیار ظریف و پنهان است! «اسلام ناب» اگر چنانچه به آن عمل شود؛ اگر درست تبیین و معرفی شود چاره حل مشکلات کشور است. @teribon_ir