eitaa logo
تریبون مستضعفین
1هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
52 فایل
کانال رسمی پایگاه اطلاع رسانی تریبون مستضعفین Www.teribon.ir تریبونی برای آنان که رسانه‌ای ندارند
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️فیل طالبان را درست بشناسیم طالبان یک ساختار تشکیلاتی با ریشه در بستر پشتون‌های اهل سنت افغانستان است. تحلیل رفتارهای تشکیلاتی که ریشه در بسترهای مذهبی دینی دارد می‌بایست در دو سطح صورت پذیرد: سطح تشکیلاتی و سطح بستر اجتماعی و بنظر می‌رسد این عدم تفکیک، عامل اصلی در بروز دو رویکرد متمایز نسبت به طالبان است. دسته‌ای جنبه بستر اجتماعی طالبان را پر رنگ می‌بینند و دسته‌ی دیگر جنبه تشکیلاتی آن را و شاید این هر دو در اتخاذ موضع خویش چندان تقصیر کار هم نباشند؛ هر کدام دست بر جایی از فیل طالبان گذاشته‌اند. آنچه شیعیان هزاره افغانستان با آن روبرو بوده‌اند زیست اجتماعی با بدنه اهل سنت پشتونی بوده که جز تلخی بیاد آنان نمی‌آورد. تلخی نفرت قومی - مذهبی که هزاره‌های شیعه افغان و حتی اهل سنت غیر پشتون افغان از طالبان دیده‌اند به این راحتی و به صرف چهار بیانیه سیاسی در اینجا و آنجا از یادها نخواهند برد. خون‌ها ریخته شده و رد خون به این زودی‌ها پاک نمی‌شود. از دیگر سو در سطح تشکیلاتی سیاست اصولی‌ طالبان، اخراج اشغال‌گران آمریکایی از افغانستان بوده و طالبان قدرت اصلی در برابر توسعه داعش در افغانستان به شمار می‌آمده. طالبان بی‌گمان پرچم‌دار مبارزه با آمریکا در افغانستان است و هیچ بدیلی هم برای آن متصور نیست. این جنبه از طالبان همانی است که سیاسیون ایرانی و البته بخشی از تحلیل‌گران آزاد بدان ضریب می‌داده‌اند و پررنگ می‌کردند. اما نه می‌توان بخاطر وجوه تشکیلاتی و رسمی طالبان دست از واقعیت اجتماعی آن شست و نه بخاطر واقعیت تلخ جاری در سطح اجتماعی طالبان، بی‌خیال مواضع کلان و سیاست‌های این تشکیلات بود. همانطوری که حضور سیاسی و نقش‌آفرینی طالبان در عرصه کلان افغانستان یک واقعیت است، حضور اجتماعی طالبان و نفرت قومی مذهبی موجود در لایه‌های پایینی این جنبش علیه غیر پشتون‌های غیر سنی هم یک واقعیت موجود است. مذاکرات با طالبان فی ذاته ایرادی ندارد اما سخن از چگونگی این انفتاح در قبال طالبان است. همانقدری که اخراج آمریکا از افغانستان در این مذاکرات باید حایز اهمیت باشد، تغییر بنیادین نسبت اجتماعی طالبان با شیعیان هزاره و سنی‌های غیر پشتون افغانستان نیز بایستی مد نظر قرار گیرد. این بعد اجتماعی نیز محدود به بیانیه‌های ایران‌خوش‌کن نیست و این شیعیان هزاره و اهل سنت غیر پشتون افغانستان هستند که باید طعم این تغییر رویه را بچشند. اگر چنین تغییری رخ ندهد هرچند شاید تشکیلات طالبان را - و نه لزوما بدنه اجتماعی طالب را - جذب کنیم اما بدنه اجتماعی شیعیان هزاره را بیش از پیش از خود دور خواهیم ساخت و این نقض غرض سیاست انقلابی است. ✍ http://Eitaa.com/teribon_ir
تریبون مستضعفین
⭕ پاپ اینجا پاپ آنجا پاپ همه جا؛ فقط کافی است چشمانت را باز کنی و ببینی! 🔹 پاپ پای مهاجرین را می‌شوید و می‌بوسد؛ پاپ به بنگلادش و میانمار سفر می‌کند و دست نوازش بر سر آوارگان روهینگایی می‌کشد؛ پاپ با شیخ احمد الطیب الازهری گفتگو می‌کند؛ پاپ به دیدار آیت الله سیستانی در عراق می‌رود و در کنارش می‌نشیند. 🔹این وسط جماعتی از ما به دنبال بحث و جدل بر سر اثبات برتری حوزه علمیه قم و نجف‌اند. کسی حرف از پیشی‌گیری حوزه نجف در فهم اولویت‌های جهانی می‌زند و کس دیگری به دنبال اثبات محوری بودن حوزه علمیه قم در نسبت با حوزه نجف است. برخی می‌خواهند اثبات کنند اینکه عالم سنی به دیدار پاپ رفته و پاپ مسیحی به دیدار عالم شیعی آمده خودش دلیلی است بر اثبات ولایت حضرت علی ابن ابیطالب از اول. عده‌ای از رفقا هم تلاش دارند به پاپ حالی کنند که اگر حاجی نبود کلیساهای شما را هم داعشی‌ها بر باد داده بودند. 🔹اما حواسمان نیست که همه اینها حواشی حضور جناب پاپ بعنوان متن این داستان است. همه‌ی بحث‌های فوق تحت الشعاع حضور شخص پاپ در عراق هستند. یک بار دیگر "دیپلماسی دیدار" پاپ فعال شده و او و پیروانش در کلیسا حق دارند درو کننده‌ی محصول این دیپلماسی باشند. پاپ مدعی پیامی جهانی است و برای این پیام جهانی‌اش هم حضوری جهانی برای خودش رقم زده. 🔹این پاپ است که به گفتگو با علمای شیعه و سنی می‌نشیند وقتی عمده علمای شیعه و سنی ما برای هم شاخ و شانه می‌کشند. این پاپ است که پیگیر مساله آوارگان است وقتی بسیاری از علمای ما روحشان هم خبر ندارد. این پاپ است که خودش را در حد بوسیدن پای مهاجرین نه اینجایی نه آنجایی پایین می‌آورد وقتی حقوق مهاجرین کنار گوش علمای ما له می‌شود. 🔹از نجف تا قم با علمایی روبرو هستیم که بعضا نیم قرن پایشان را از شهر بیرون نگذاشته‌اند اما تاکید دارند که پیام‌شان جهان شمول است. اگر ادعای جهان‌شمولی حرف و گفتمان و پیام خویش را داریم نگاهی به رفتار پاپ بیندازیم و بعد ادعای خویش را یک بار دیگر محک بزنیم؛ شاید تجدید نظر کردیم؛ یا در ادعایمان و یا در رفتارمان. http://Eitaa.com/teribon_ir
فکری به حال صبح ظهور خویش کنیم! جهان هر کس، همان پیرامون در دسترسی است که بیرون از او قرار دارد: هم‌خانواده، هم‌سایه، هم‌شهر، هم‌کشور، هم‌مذهب، هم‌دین، هم‌زبان و هم‌نوع بشر. جهانی بودن به این معنا، برای هر کس تعریفی ویژه دارد که فارغ از دایره‌ی کوچک یا بزرگ آن در یک چیز مشترک است: نفی خودخواهی. این یعنی که تنها مرز معتبر پیرامون ما، مرز خویشتن است و مابقی مرزها همگی به نحوی از انحاء اعتباری‌اند. زیستن در چارچوب اندیشه‌ی ظهور ـ با دال مرکزی عدالت ـ نیز هم‌بسته‌ی همین نگرش جهانی است و عیار ما مدعیان باور به اندیشه ظهور منجی، می‌بایستی با همین دو معیار محکی سخت بخورد: ۱. چقدر عدالت‌طلبیم؟ ۲. چقدر افق جهانی داریم؟ ما که نه برای تحقق عدالت در پیرامون خویش برمی‌خیزیم و نه کمتر نگاهی به آن‌سوی مرزهای اعتباری جغرافیایی و دینی و مذهبی می‌اندازیم، چه نسبتی با مهدی موعودی داریم که قرار است برای تحقق عدل جهانی در گوشه گوشه دنیا، قیام کند؟ ما چه وصله‌های نچسبی به امام زمان و زمین هستیم وقتی نه فهمی از زمانه داریم و نه درکی از زمین؟ آیا هنر ما تکرار روایات ظهور است و بس؟ نقل قصص دیدار حد فاصل مسجد سهله و جمکران است و بس؟ استمرار همان اندیشه‌ای که امام زمان را در زمین جزیره خضراء حبس کرده بود؟ اساسا خاصیت باور بنیادین به اندیشه‌ی ظهور همین است که انسان مهدوی چشم می‌دواند و گوش تیز می‌کند و بو می‌کشد تا از معرکه تقابل حق و باطل در دنیای پیرامون خویش باز نماند؛ تا مبادا صبح ظهور - که شاید همین فردا باشد - خواب بماند؛ تا مبادا از معرکه نهایی دور بماند؛ تا مبادا صدای امام زمانش را نشنود و او را تنها رها کند. ما انسان‌های چشم و گوش بسته و بینی گرفته که کاری به کار این معرکه جهانی نداریم، باید فکری به حال صبح ظهور خویش کنیم. ✍ @teribon_ir