eitaa logo
تریبون مستضعفین
1هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
52 فایل
کانال رسمی پایگاه اطلاع رسانی تریبون مستضعفین Www.teribon.ir تریبونی برای آنان که رسانه‌ای ندارند
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️فریاد سهم من است... 🔹ای دوست از من جان بخواه اما، فریاد سهم من است چنان که سهم ابوذر بود دیشب در نهج البلاغه با کسی بودم که مرا پا به پای خویش، تا نخلستان های کوفه برد از نخلستان صدای گریه می آمد. دیشب به مضامین مظلوم نهج البلاغه می اندیشیدم که ابوذر از راه رسید این بار پا به پای ابوذر رفتم از نخلستان تا خیابان. از چار راه درد گذشتیم از چار راه فقر که اعتراض ابوذر مرا به خود آورد اینان برادران علی (ع) هستند من می گذشتم و ابوذر از کنار این همه تفاوت نمی گذشت. دردا که به ابوذر تنه می زدند دردا که به ابوذر طعنه می زدند دردا که اعتراض ابوذر در لابه لای همهمه ها گم شد. و از روی قصد کوچهَ شهید صداقت را کوچهَ اعتصام السلطنه بنامد. دیروز در خیابان زنی را دیدم که مانتوهای سبک سامورایی را تبلیغ می کرد با آستین های تنگ مخصوص آنان که با تیمم نماز می خوانند! و تاجری سه تیغه را که به مرد شش میلیون دلاری محل نمی گذاشت! هزار تا چاقو می ساخت همه اش را احتکار می کرد در یک گوشه مردم با دو حلقه لاستیک خوشبخت می شدند در بالای شهر به نیت چهارده معصوم، آپارتمان های چهارده طبقه می ساختند. قاضی ای در یک روز از دو طرف سه بار سفارش شد. من کلاهم را قاضی کردم جهنمی شد! من اما به واقعیتی می اندیشیدم که در تاریکی شب، سطل های زباله را می کاوید! امشب به علی (ع) خواهم گفت: اینجا کسی انبان نان به دوش نمی گیرد اینجا چقدر دروغ می گویند اینجا عقیل درد فقیری نمی کشد من خبر موثق دارم هنوز در بیمارستان های بلوار کشاورز هیچ کشاورزی پذیرش نمی شود! و با پول بیت المال رپرتاژ تسلیت چاپ می کنند. بیایید به دلارها به چشم یک اجنبی نگاه کنیم بیایید با ماشین بیت المال به خانه باجناقمان نرویم. بیایید مظلومیت علی (ع) را صادر کنیم و صداقت امام را، بیایید استقلال را در ورزشگاه آزادی جست و جو نکنیم باور کنید حمام های سونا ما را بی بخار بار می آورد! دریغا که هنوز شاعری خود را به آب و آتش می زند و آب از آب تکان نمی خورد! ای کاش دندهَ اخلاصمان نمی شکست 🔹بیا به آفتابی نهج البلاغه برگردیم چرا نهج البلاغه را جدی نمی گیریم ؟ مولا ویلا نداشت معاویه کاخ سبز داشت پیامبر به شکمش سنگ می بست امام سیب زمینی می خورد البته به شما توهین نشود بعضی برای جنگ شعار می دهند و خودشان از جادۀ شمال به جبهه می روند. 🔹بگذار اندیشه های شاعری دق مرگ شود ، بگذار چانۀ شاعری درد بگیرد قانون ماست مالی شود. بگذار حاجی آقا برای امام حسین(ع) بوقلمون بکشد و مرغ کوپنی برایش واژه خنده داری باشد. بگذار صغری سر بچه هایش را با سیراب و شیردان گرم کند ، زینب همچنان پیه آب کند ، مادر سه شهید دق کند ، امام خون دل بخورد ، حلیمه به خاک سیاه بنشیند ، و حاجی آقا صیغۀ چهاردهمش را بخواند ! خدایا به ما اسلام ناب آمریکایی عطا کن تا از هر اتهامی مبرا باشیم ✍استاد 🔹 Eitaa.com/teribon_ir 🔸 http://sapp.ir/teribon_ir 🔺http://ble.im/teribon_ir 🔹 @teribon
⭕️فریاد سهم من است... 🔹ای دوست از من جان بخواه اما، فریاد سهم من است چنان که سهم ابوذر بود دیشب در نهج البلاغه با کسی بودم که مرا پا به پای خویش، تا نخلستان های کوفه برد از نخلستان صدای گریه می آمد. دیشب به مضامین مظلوم نهج البلاغه می اندیشیدم که ابوذر از راه رسید این بار پا به پای ابوذر رفتم از نخلستان تا خیابان. از چار راه درد گذشتیم از چار راه فقر که اعتراض ابوذر مرا به خود آورد اینان برادران علی (ع) هستند من می گذشتم و ابوذر از کنار این همه تفاوت نمی گذشت. دردا که به ابوذر تنه می زدند دردا که به ابوذر طعنه می زدند دردا که اعتراض ابوذر در لابه لای همهمه ها گم شد. و از روی قصد کوچهَ شهید صداقت را کوچهَ اعتصام السلطنه بنامد. دیروز در خیابان زنی را دیدم که مانتوهای سبک سامورایی را تبلیغ می کرد با آستین های تنگ مخصوص آنان که با تیمم نماز می خوانند! و تاجری سه تیغه را که به مرد شش میلیون دلاری محل نمی گذاشت! هزار تا چاقو می ساخت همه اش را احتکار می کرد در یک گوشه مردم با دو حلقه لاستیک خوشبخت می شدند در بالای شهر به نیت چهارده معصوم، آپارتمان های چهارده طبقه می ساختند. قاضی ای در یک روز از دو طرف سه بار سفارش شد. من کلاهم را قاضی کردم جهنمی شد! من اما به واقعیتی می اندیشیدم که در تاریکی شب، سطل های زباله را می کاوید! امشب به علی (ع) خواهم گفت: اینجا کسی انبان نان به دوش نمی گیرد اینجا چقدر دروغ می گویند اینجا عقیل درد فقیری نمی کشد من خبر موثق دارم هنوز در بیمارستان های بلوار کشاورز هیچ کشاورزی پذیرش نمی شود! و با پول بیت المال رپرتاژ تسلیت چاپ می کنند. بیایید به دلارها به چشم یک اجنبی نگاه کنیم بیایید با ماشین بیت المال به خانه باجناقمان نرویم. بیایید مظلومیت علی (ع) را صادر کنیم و صداقت امام را، بیایید استقلال را در ورزشگاه آزادی جست و جو نکنیم باور کنید حمام های سونا ما را بی بخار بار می آورد! دریغا که هنوز شاعری خود را به آب و آتش می زند و آب از آب تکان نمی خورد! ای کاش دندهَ اخلاصمان نمی شکست 🔹بیا به آفتابی نهج البلاغه برگردیم چرا نهج البلاغه را جدی نمی گیریم ؟ مولا ویلا نداشت معاویه کاخ سبز داشت پیامبر به شکمش سنگ می بست امام سیب زمینی می خورد البته به شما توهین نشود بعضی برای جنگ شعار می دهند و خودشان از جادۀ شمال به جبهه می روند. 🔹بگذار اندیشه های شاعری دق مرگ شود ، بگذار چانۀ شاعری درد بگیرد قانون ماست مالی شود. بگذار حاجی آقا برای امام حسین(ع) بوقلمون بکشد و مرغ کوپنی برایش واژه خنده داری باشد. بگذار صغری سر بچه هایش را با سیراب و شیردان گرم کند ، زینب همچنان پیه آب کند ، مادر سه شهید دق کند ، امام خون دل بخورد ، حلیمه به خاک سیاه بنشیند ، و حاجی آقا صیغۀ چهاردهمش را بخواند ! خدایا به ما اسلام ناب آمریکایی عطا کن تا از هر اتهامی مبرا باشیم ✍🏻استاد ✅به تریبون مستضعفین بپیوندید: 🔹 t.me/teribon 🔺 Eitaa.com/teribon_ir 🔸 http://sapp.ir/teribon_ir 🔺http://ble.im/teribon_ir
⭕️آن کفش های وصله دار مناسب پای حاکم نیست! ✅در وصف مولایی که عمری از ترس توصیفش، او را غیرقابل وصف خوانده اند منبرها خلیفه نیستی سلطان هم فقط امام اول مظلومانی و جای پنج سال می‌شد که پنجاه سال حاکم باشی می‌شد که شامات را چون دندانی کند و پراکند که سهم بچه‌های ابوسفیان باشد و در امارت کوفه کاری هم به «ابن‌ملجم» و «قطام» داد می‌شد هر سال به هند و پارس به چین و ماچین دعوت شد سلطان روم به افتخار حضورت برپا کند چیزی شبیه همین ضیافت‌های شام در تالارهای آینه و مرمر و پشت درهای بسته می‌شد حسین و حسن را با خود همراه کرد یکی مشاور اعظم یکی وزیر خزانه‌داری کل می‌شد کاری کرد که جعده هم مشاورت امور بانوان را عهده‌دار باشد یا کاره‌ای که زهر نریزد یا نه حکومت ایران هم می‌شد که سهم حسن باشد حکومت عراق، سهم حسین حتی عقیل را می‌شد سه چهار سالی با آن روز به اندلس فرستاد می‌شد محمد حنفیه سفیر باشد مانند این پسرخاله‌ها که تا هنوز و تا همیشه سفیرند! می‌شد کنار رود فرات کاخی سبز ساخت برای تابستان‌ها سری به بغداد زد بر بالای کوه ابوقبیس کاخی سپید داشت چیزی شبیه کاخ شبیه کاخ کاخی بلندتر از خانه‌ خدا می‌شد که بعد خود به فکر پادشاهی فرزندان بود مثل همین ملک حسین و ملک حسن مثل همین و اف بر این دنیا... می‌شد که امام علی بود و با تمام جهان ارتباط داشت مثل همین می‌شد با خانم دست داد می‌شد انبان خویش را پر کرد از شیر مرغ و جان آدمیزاد از وعده و وعید و افطاری داد از و جامه‌های اطلس و ابریشم پوشید با میمون و سگ بازی کرد رقاصه‌های روم را دعوت کرد با چشم‌بندی و آتش‌بازی شب را به صبح رساند در برج‌های سهمی داشت در بازار بورس دستی نشست بالای تختی و کلاهی از مروارید و زر بر سر گذاشت یا دست کم هر روز یک اسب پیش‌کش قبول کرد یک شمشیر مرصع که نام تو بر آن حک شده باشد این تحفه‌ها از هند است آن جامه‌ها از روم این فرش‌های ابریشمین از ایران... جشنی بگیر بگو که شاعران قصیده بخوانند شب را زود بخواب که و سونامی در راه است برای کندن چاه به بردگان سیاه فرمان بده به شرکت‌های چند ملیتی برای بردن نان فرصت نیست این را به سازمان غله و نان بسپار! این وقت شب نشسته‌ای و به من لبخند می‌زنی می‌دانم این‌گونه شعرها خوب نیستند اما مولای من! آن کفش‌های وصله‌دار هم مناسب پای حضرت حاکم نیست! ✅به تریبون مستضعفین بپیوندید: http://Eitaa.com/teribon_ir
انگار شهر در دست مافیاست رسیده ام به واژه ی موریس که مثل مورس از پاریس می رسد تبعید عالی جناب برجام خان و اسم رمز این بار گازانبر و سرهنگ نیست کلید نیست چیزی ست از جنس کودتا و ارتش جناب خان عروسک بازی است دو ماه مانده به آخر بازی هنوز چهار مافیا در بازی اند و نوبت یک بعلاوه چهار است شب می شود چراغهای وین روشن می شود چراغهای نطنز خاموش! هیات دولت بخوابد مرد نمکی گلوله می خورد و چهارصد نفر می میرند! موریس مفهوم است و برادر انگلستان مفهوم است! مافیا چشم هایش را باز کند برای نطق دوم ادامه ی بازی به دست سلبریتی هاست باران و بهاره و خواهر مریم وارد شور می شوند شهر در دست سلبریتی هاست فقط برای دلخوشی بعضی روان شناس بازی فعلا عالی جناب را ساکت کند! @teribon_ir
⭕️فریاد سهم من است... 🔹ای دوست از من جان بخواه اما، فریاد سهم من است چنان که سهم ابوذر بود دیشب در نهج البلاغه با کسی بودم که مرا پا به پای خویش، تا نخلستان های کوفه برد از نخلستان صدای گریه می آمد. دیشب به مضامین مظلوم نهج البلاغه می اندیشیدم که ابوذر از راه رسید این بار پا به پای ابوذر رفتم از نخلستان تا خیابان. از چار راه درد گذشتیم از چار راه فقر که اعتراض ابوذر مرا به خود آورد اینان برادران علی (ع) هستند من می گذشتم و ابوذر از کنار این همه تفاوت نمی گذشت. دردا که به ابوذر تنه می زدند دردا که به ابوذر طعنه می زدند دردا که اعتراض ابوذر در لابه لای همهمه ها گم شد. و از روی قصد کوچهَ شهید صداقت را کوچهَ اعتصام السلطنه بنامد. دیروز در خیابان زنی را دیدم که مانتوهای سبک سامورایی را تبلیغ می کرد با آستین های تنگ مخصوص آنان که با تیمم نماز می خوانند! و تاجری سه تیغه را که به مرد شش میلیون دلاری محل نمی گذاشت! هزار تا چاقو می ساخت همه اش را احتکار می کرد در یک گوشه مردم با دو حلقه لاستیک خوشبخت می شدند در بالای شهر به نیت چهارده معصوم، آپارتمان های چهارده طبقه می ساختند. قاضی ای در یک روز از دو طرف سه بار سفارش شد. من کلاهم را قاضی کردم جهنمی شد! من اما به واقعیتی می اندیشیدم که در تاریکی شب، سطل های زباله را می کاوید! امشب به علی (ع) خواهم گفت: اینجا کسی انبان نان به دوش نمی گیرد اینجا چقدر دروغ می گویند اینجا عقیل درد فقیری نمی کشد من خبر موثق دارم هنوز در بیمارستان های بلوار کشاورز هیچ کشاورزی پذیرش نمی شود! و با پول بیت المال رپرتاژ تسلیت چاپ می کنند. بیایید به دلارها به چشم یک اجنبی نگاه کنیم بیایید با ماشین بیت المال به خانه باجناقمان نرویم. بیایید مظلومیت علی (ع) را صادر کنیم و صداقت امام را، بیایید استقلال را در ورزشگاه آزادی جست و جو نکنیم باور کنید حمام های سونا ما را بی بخار بار می آورد! دریغا که هنوز شاعری خود را به آب و آتش می زند و آب از آب تکان نمی خورد! ای کاش دندهَ اخلاصمان نمی شکست 🔹بیا به آفتابی نهج البلاغه برگردیم چرا نهج البلاغه را جدی نمی گیریم ؟ مولا ویلا نداشت معاویه کاخ سبز داشت پیامبر به شکمش سنگ می بست امام سیب زمینی می خورد البته به شما توهین نشود بعضی برای جنگ شعار می دهند و خودشان از جادۀ شمال به جبهه می روند. 🔹بگذار اندیشه های شاعری دق مرگ شود ، بگذار چانۀ شاعری درد بگیرد قانون ماست مالی شود. بگذار حاجی آقا برای امام حسین(ع) بوقلمون بکشد و مرغ کوپنی برایش واژه خنده داری باشد. بگذار صغری سر بچه هایش را با سیراب و شیردان گرم کند ، زینب همچنان پیه آب کند ، مادر سه شهید دق کند ، امام خون دل بخورد ، حلیمه به خاک سیاه بنشیند ، و حاجی آقا صیغۀ چهاردهمش را بخواند ! خدایا به ما اسلام ناب آمریکایی عطا کن تا از هر اتهامی مبرا باشیم ✍🏻استاد ✅به تریبون مستضعفین بپیوندید: @teribon_ir