تریبون مستضعفین
چرا به جلیلی رأی میدهم؟ (1) مسائل ما، یا پاسخهای روشن و آماده دارد یا پاسخهای نامشخص و غیرآماده
چرا به جلیلی رأی میدهم؟ (۲)
۱- کشور ما امروز نیاز به یک «اجماع گفتمانی» بر محور یک اراده سیاسی عام دارد؛ نه «جمع جبری» میان ذینفعان سیاسی و اقتصادی در قالب یک «دولت سهامی خاص». اجماع نوع اول ممکن است ابتدا حداقلی به نظر برسد اما روند افزایشی خواهد داشت؛ اما اجماع نوع دوم، بهمحض غلبه، ذرهذره آب میرود. #سعید_جلیلی قدرت اجماع فزاینده دارد. او به دلیل تقوای سیاسی شگفتانگیزش، حتی به رقبای سیاسی خود حمله گستاخانه نمیکند و راه را برای گفتوگو و مشارکت نمیبندد. او، مانند برخی عدالتخواهان غوغا به پا نمیکند و هزینه بیهوده رسانهای ایجاد نمیکند. روشن است که جلیلی به کسی باج نمیدهد اما به پشتوانه ویژگی بارز دیگرش؛ یعنی «عقلانیت»، میداند که با همین نیروهای سیاسی موجود باید کار کند و لذا افراد خوشنام، خوشفکر و کارآمد از جریانهای سیاسی فعلی را به کار میگیرد. برای مثال مراوده با افرادی از دولت اول احمدینژاد مانند آقای #پرویز_داوودی و دیگرانی مانند او نشان میدهد گارد او برای استفاده از افراد باتجربه جریانهای سیاسی بسته نیست.
۲- تاکید کمپین تبلیغاتی #جلیلی بر «برنامه»، موجب سوءتفاهم شده است؛ اما خودش در آخرین مناظره سعی کرد منظورش از برنامه را روشن کند؛ آنجا که گفت: «با سفارش به اندیشکده، برنامه نوشته نمیشود». شاید ما برنامه را همچون «حلالمسائل» بدانیم که به راحتی با رجوع به متخصصان تدوین میشود؛ حلالمسائلی که مسائل و پاسخها را از پیش آماده دارد اما تقلای هشتساله جلیلی برای کشف میدانی مسائل و پیدا کردن راهحلها نشان میدهد تصور او از برنامه، مکانیکی و تکنوکراتیک نیست. او علاوه بر کشف مسائل و پاسخها، به سمت ارائه پیشنهادهای سیاستی به دولت و مجلس و پیگیری اجرای آن هم رفته است. خیز جلیلی به سمت کشف مسائل و راهحلها، به او یک «قوه تشخیص» در لحظه تصمیمگیری میدهد. او میتواند در میان برنامههای متعارض دست به انتخاب آگاهانه بزند و تحمیلها و موجهسازیهای شبهتئوریک رهزن او نباشد. برنامه جلیلی در خلأ تدوین نشده است و او بهعنوان کسی که همه پلههای ارتقای اداری را یکبهیک طی کرده است، از گیروگرفتهای بوروکراتیک آگاه است و میداند کدام برنامه و چگونه ضمانت تحقق خواهد داشت.
#علی_سیدان
@teribon_ir