#پاراگراف
کلاس تقریبا به هم ریخت:
«آقا اجازه! چرا چهارتا؟»
«آقا اجازه ! چرا پرنده؟ چرا مثلا موش نه ؟ »
«آقا اجازه ! این چهار پرنده چه پرندگانی بودند؟ »
«آقا اجازه! پس شکار پرنده ها و کشتن آنها گناه ندارد؟ »
«آقا اجازه! چه طور دلش آمد چهار پرنده بیچاره را ریزریز کند؟ »
«آقا اجازه! یعنی مجبور شد چهار بار از چهار تا کوه برود بالا و برگردد پایین ؟!»
«آقا اجازه! مثل بازیافت کاغذ؟! آقا ما این آزمایش را در آزمایشگاه علوم انجام دادیم.»
«آقا اجازه! پس چرا ما مردههایمان را بالای کوه نمیگذاریم؟ توی خاک دفن میکنیم !»
این سوال کلاس را برد روی هوا! همه مشغول تصویرسازی دفن مردهها بر سر کوهها شدند. به نظر من که خیلی باشکوه بود. اینکه آدم را برای آخرین خداحافظی روی قلهی کوه بگذارند، هرچند که به قول بچه ها مراسم تشييع خیلی طولانی میشد و البته بهتر بود همه از تله کابین استفاده کنند!
آقای قربانی تقریبا داد زد: «ساکت! چه فرقی میکند پرندهها چند تا و چه نوعی باشند! بعد هم وقتی دستور خدا باشد، ابراهیم پسر خودش را هم قربانی میکند، چه برسد به چهار تا پرنده! تازه مطمئن بوده که اینها دوباره زنده میشوند! و خودش هم باید چیز مهمی را یاد میگرفته است .»
📚گوشهایت را تیز کن
نویسنده: فاطمه شیخالاسلامی
گروه سنی: ه، د ( نوجوان)
@tollabolkarimeh🌷
#اسمتومصطفاست
#قسمت_سیام
باید آزمایشگاه میرفتیم برای نمونه گیری،من و تو و مادر هایمان رفتیم اما وقتی رسیدیم آزمایشگاه که ساعت نمونه گیری گذشنه بود.مادرت گفت:((حالا که تا اینجا اومدیم بهتره وسایلی رو که لازم داریم بخریم.))
باهم رفتیم بزازی .طاقه های پارچه چشمک میزدند.از گوشه هر کدام مثلثی رنگی آویزان بود،مثل آبشاری از رنگین کمان.مادرت گفت:((عروس گلم ببین کدوم رو برای پیراهنی میپسندی؟))
پارچه گیپور طلایی را انتخاب کردم.خیلی خوشگل بود.
گفت:((مبارکه.))
پارچه فروش آن را برید و در کیسه پلاستیکی گذاشت.
مادرت گفت:((یه پارچه پیراهنی دیگه و چادر سفیدم انتخاب کن.))انتخاب کردم. بعد رفتیم راسته ی کیف و کفش فروشی.کفش ورنی سفید نگین داری خریدم و کیفی که به آن می آمد.آدمی مشکل پسندم،اما آن روز خیلی زود انتخاب میکردم و می خریدم.
در تمام مدت که خرید داشتیم،تو با گوشی ات مشغول بودی و با بچه هایت حرف میزدی.نه نظری میدادی نه به من چیزی میگفتی.من هم از خدایم بود،چون هنوز نامحرم بودیم.خریدمان که تمام شد،مامانت گفت:((سمیه جان،بیا من و شما بریم خیاطی .این پیراهن گیپور و این چادر باید برای روز عقد آماده بشه.))
➖➖➖➖➖➖➖➖
@tollabolkarimeh
چند موضع بین المللی درباره مذاکرات برجامی وین
👤امیرعبداللهیان: ۶ دوره قبلی مذاکرات را نادیده نمیگیریم، اما با ملاحظات خود مسائل مورد اختلاف را مرور میکنیم
🔹اگر طرفهای مقابل به تعهدات خود در برجام برگردند. ایران نیز اقدامات جبرانی خود را متوقف خواهد کرد
👤گوترش: نسبت به حصول نتیجه مذاکرات امیدوارم
👤باقری: جمعبندی ۶ دور مذاکرات قبلی یک پیشنویس است نه یک توافق؛ پیشنویس هم محل مذاکره است
🔹تا وقتی در مورد همه چیز توافق نشده باشد در مورد هیچ چیزی توافق نشده
👈 آمریکا: بر مذاکرات فوق متمرکز هستیم
🔹غنی سازی ۹۰ درصدی تحریک آمیز است؛ هیچ اهرم فشاری هم برای ایران در مذاکرات ایجاد نخواهند کرد
🔸اگر ایران بیشتر مطالبه کند و حاضر به ارائه چیزهای کمتری باشد، مذاکرات به نتیجه نخواهد رسید
👤خطیبزاده: نه چیزی کمتر از رفع تحریمها را میپذیریم و نه بیشتر از آنچه در برجام آمده، تعهد میدهیم
🔹 موضوعاتی مانند مذاکرات گام به گام و تعهدات جدید هیچ جایگاهی در گفت و گوها ندارد
👤اولیانوف: در دور هفتم مذاکرات، تصمیم گرفته شد بر اساس همان برنامه مذاکرات قبلی، کار ادامه یابد
🔹نمایندگان دولت جدید ایران انعطافپذیری خوبی در رابطه با برخی مسائل مهم نشان دادند
🔸ایرانیها موافقت کردهاند که در مسیر هستهای قبلی کار کنند، یعنی بازگشت به پارامترهای اولیه مشخص شده در برجام
🔹آمریکا به راه حل دیپلماتیک پایبند است
🇮🇷 صدای ایران
@tollabolkarimeh
کانال بزرگ تبادل کتاب طلاب حوزه های علمیه خواهران📚
با هدف:
اشتراک گذاری کتب📖
جزوات📋
سی دی های درسی📀
فایل پی دی اف یا ورد کتب و جزوات
کلیه مقاطع تحصیلی خواهران جامعه الزهرا(س) و سایر حوزه های علمیه خواهران
به صورت:
فروش با قیمت مناسب
امانت
وقف در گردش
و هدیه.
برای عضویت این لینک https://eitaa.com/joinchat/346226826Ce431420d62 را لمس کنید.
🔻قائم مقام مدیرحوزههای علمیه در امور استانها:
❇️ پیگیر دغدغههای معیشتی طلاب هستیم
🔹 حجت الاسلام والمسلمین ملکی در نشستی با نمایندگان طلاب، تقویت دانش مدیریتی در مدارس علمیه، تربیت طلاب تراز انقلاب اسلامی و پیگیری دغدغه های معیشتی طلاب را بخشی از رویکردهای نوین مجموعه قائم مقام حوزه های علمیه عنوان کرد.
@tollabolkarimeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | ویژگیهای خاص فضای مجازی
◻️ حجتالاسلام سیدمحمدمحسن میرمرشدی، مدیر فضای مجازی و چندرسانهای مرکز رسانه و فضای مجازی حوزه ویژگیهای خاص فضای مجازی را تبیین کرد.
@tollabolkarimeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رونمایی از آثار اجتهادی و تخصصی دفتر فقه معاصر حوزه
#حوزه/ مراسم رونمایی از آثار اجتهادی و تخصصی دفتر فقه معاصر حوزههای علمیه با حضور آیتالله شبزندهدار و آیتالله اعرافی و همچنین مدیران علمی و پژوهشی حوزههای علمیه در قم برگزار شد.
@tollabolkarimeh
#اسمتومصطفاست
#قسمت_سی_و_یکم
وقت پرو لباس قربان صدقه ام میرفت و به خانم خیاط میگفت:((انتخاب پسرم کار دله نه کار گِل .ان شاءالله که به پای هم پیر بشن.))
دعای مادرانه اش دلگرمم کرد و دو دلی و تردیدم را کمرنگ تر کرد.
ظاهرا جفتم را پیدا کرده بودم،اما هنوز هم برای قضاوت نهایی به زمان احتیاج داشتم.
رفته بودم آزمایشگاه ،اما این بار به موقع .قرار شد تا من و تو برگه ها را امضا میکنیم و در کلاس توجیهی شرکت میکنیم،مادرها بروند زیارت امامزاده اسماعیل(ع).آن ها رفتند و بعد از آنکه کارمان تمام شد آمدیم حیاط آزمایشگاه.گنجشک ها جمع شده بودند داخل باغچه کوچک و جیک جیکی راه انداخته بودند شنیدنی.گل های سرخ،سرخ تر از هر گل سرخی بودند،مثل گونه هایم که آتش گرفته بودند.بنفشه ها دور تا دور باغچه در خواب مخملین بودند.حالا من و تو تنها نشسته بودیم.تازه دقت کردم به لباست.یک شلوار شش جیبِ طوسی با بلوز آبی روشن.هم شلوارت یک سایز بزرگتر بود و هم بلوزت به تنت لق میزد.سکوت سنگین بین مارا صدای گنجشک ها پر کرده بود.
_یه چیزی بگین!
کمی فکر کردم و گفتم :((خب من دوست دارم با کسی زندگی کنم که از نظر ایمان و اعتقاد درجه بالایی داشته باشه،یعنی بتونه خودش رو بکشه بالا.الان هم توی خونه مون دوست دارم اعتقاد و ایمان حرف اول رو بزنه.))
➖➖➖➖➖➖➖➖
@tollabolkarimeh
شرایط حضور در سرویس های خارجی
1.نداشتن خوف از گناه
رهبر معظم انقلاب در خصوص فعالیت در شبکههای اجتماعی می فرمایند: به طور کلی اگر استفاده از شبکه های اجتماعی و مانند آن مستلزم مفسده (مانند ترویج فساد، نشر اکاذیب و مطالب باطل، ضرر به اسلام و مسلمین) بوده یا خوف ارتکاب گناه باشد یا بر خلاف قوانین و مقررات نظام جمهوری اسلامی باشد، جایز نیست و تشخیص موضوع بر عهده مکلف می باشد.
با توجه به اینکه سرویسهای خارجی محدودیت های لازم در حوزه مسایل اخلاقی ندارند واین باعث به خطر افتادن امنیت اخلاقی مخاطب می شود،بنابراین فردی که می خواهد برای تبلیغ در سرویس خارجی حضور یابد،حتی نباید ترس از به گناه افتادن داشته باشد.واز طرفی نحوهی استفاده ومواجهه اش باید به گونه ای باشد که در معرض گناه نیافتد،مثلا در برنامهای اگر سرچ در محتوا کند با تصاویر غیراخلاقی مواجه می شود،پس دقت در جستجوهای خود داشته باشد.
ادامه دارد....
🖋ر.دادگر(تبیان)
@tollabolkarimeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت شیخ حسین انصاریان از نحوه شهادت آیت الله مدرس
🔹 در دوران خفقان دهشتناک رضاخانی که همگان از کوچک و بزرگ رجال نامی و مدعی دوران مشروطه به گوشه ای خزیده و از ترس لب باز نمی کردند این شهید آیت الله مدرس بود که با حریت از اسلام دفاع میکرد.
✍️بیداری ملت
@tollabolkarimeh
✍️ مرکز مدیریت حوزه در بیانیه ای به مناسبت شهادت آیتالله مدرس؛
◼️ نمایندگان مجلس با الگو گیری از شهید مدرس برای حل مشکلات مردم گامهای موثرتری بردارند
🗓 ۱۰ آذر ماه سالروز شهادت آیتالله مدرس
@tollabolkarimeh
#از_ما_میپرسند
◻️ رهبر معظم انقلاب نظر خود را پیرامون «فهماندن مطلبی به دیگران هنگام نماز» اعلام کرد.
@tollabolkarimeh
فراخوان عضویت در انجمن مبلغان جامعة الزهرا (س) اعلام شد
◻️ این انجمن در کمیتههای دانشآموزی، دانشجویی، امور مساجد، مبلغان زباندان، اساتید، فرق و ادیان، صدای قلب روشن و کمیته مبلغان روستایی عضو فعال میپذیرد.
@tollabolkarimeh
🔴نخستوزیر اسکاتلند در کنار عهدنامه امام علی(ع)
🔹تصویری از نیکلا استرجن نخست وزیر اسکاتلند منتشر شده در کنار او تابلویی را نشان می دهد که ترجمه بخشی از عهدنامه امیرالمومنین به مالک اشتر نوشته شده است.
کنفرانسی به همت دولت و پارلمان اسکاتلند به منظور تعامل با مسلمانان شیعه در غرب اروپا برگزار شد.
🔹این رویداد بیسابقه با عنوان "یکپارچگی، ایمان و تنوع مذهبی در اسکاتلند؛ از منظر یک مسلمان شیعه" و با شرکت انجمن اهلبیت(ع) اسکاتلند در ساختمان پارلمان این کشور برگزار شد.
🔹نکته قابل توجه در این مراسم جمله زیبایی از مولای متقیان حضرت امام علی (ع) بود. این جمله مربوط به عهدنامه امام اول شیعیان بوده که خطاب به مالک اشتر نوشته شد. در بخشی از آن که بر روی تابلو و در کنار نخست وزیر اسکاتلند دیده می شود آمده است: مردم دو گروهند: یا همکیشان تو هستند یا همانندان تو در آفرینش.
✍️بیداری ملت
@tollabolkarimeh
#اسمتومصطفاست
#قسمت_سی_و_دو
با دست اشاره کردی تا روی نیمکت فلزی سبز کنار باغچه بنشینم.
گنجشک ها پریدند.زیر نور آفتاب چرخی زدند و باز کنار پایمان نشستند.
گفتی :((خب بله دیگه! باهم میزنیم در معرفت رو با لگد باز میکنیم و قدم به قدم میریم جلو.))
در دلم گفتم:عجب پرروئه!هنوز مَحرم نشده چه حرفایی میزنه!
چقدر روش بازه!
وقت برگشت به خانه با فاصله از تو راه میرفتم.حرف نمیزدم و فقط گوش میکردم.
آخرین حرفت این بود:((عصر میریم خرید حلقه.))
عصر که شد ،مامان صحابه را برداشت و باهم رفتیم.من و صحابه و مامان.تو و مامان و بابا و زن داداشت و خواهرت.
برای خرید حلقه شروع کردیم به گشتن.نور خورشید افتاده بود روی شیشه طلافروشی ها و چشممان را میزد.جلوی چند مغازه پسند نکردیم و گذشتیم.پدرت گفت:((مغازه ای هست که مال یکی از آشناهاست.بریم اونجا.))
رفتیم و همان جا حلقه ام را خریدی.
اما تو گفتی:((من حلقه طلا نمیخوام.))و حلقه نقره ای برداشتی که مثل مال من هفت تا نگین داشت.
مامان گفت:((غروب شد.ما برمیگردیم.باید برم شام درست کنم.))
با صحابه برگشتند و قبول نکرد با ما به رستوران بیاید.من هم سختم بود،اما آمدم.رستوران بین شهریار و کهنز بود:رستوران مهستان.
همان که بعد ها شد پاتوقمان.رستورانی زیبا،شیک و خوش آب و رنگ.
هنوز پشت میز ننشته بودیم که مادرت دوربینش را از داخل کیف در آورد:((کمی نزدیک تر به هم بشینین.میخوام عکس بندازم.))یکی دوتا عکس گرفت.هر دو معذب بودیم.رفتم پیش خودش نشستم.تو هم پیش پدرت.
➖➖➖➖➖➖➖➖
@tollabolkarimeh
@hadanair (4).mp3
4.84M
♨️چرا انسان در قیامت از نزدیکانش فرار می کند؟
🎤استاد حجت الاسلام #رفیعی
@tollabolkarimeh
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
هر روز...
روز ِتوست
هر ثانیه وُ دقیقه ...
بهِ بهانهی نام وُ یادت
نان بر سفرهمان است و
دلِمان ...
قُرصِ قرص است
از اینکه امام زمان داریم!
از پدر مهربانتَر...
از مادر دلسوزتَر...
و رفیقی شَفیق ؛
خوش بحال ما
که |تو| را داریم.
❣ #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ ❣
❣#لَـیِّن_قَـلبی_لِوَلِیِّ_اَمرِک ❣
❣#اللّٰھـُـم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَج
@tollabolkarimeh
#اسمتومصطفاست
#قسمت_سی_و_سه
پدرت چلو کباب و جوجه سفارش داد.غذا از گلویم پایین نمیرفت.شاخه ای گل سرخ در گلدان بلور وسط میز بود،آن را آرام هل دادی طرفم.مادرت باز هم عکس انداخت.به زور لقمه هارا فرو دادم .دلم شور میزد.نمیفهمیدم چه میخورم.همه حواسم به این بود که زودتر برگردیم.
برای مجلس عقد مهمان ها آمده بودند و بیشترشان هم از شهرستان بودند.پنجشنبه بود و خانه حسابی شلوغ.عمه ها،دایی ها،مادربزرگ،پدربزرگ ،فامیل دور،فامیل نزدیک،همیایه دستِ راست و دستِ چپ و روبرو!
محضر تا خانه ما چهار پنج خانه فاصله داشت.میشد پیاده رفت،اما همان راه کوتاه را هم با ماشین رفتیم.تازه گواهی نامه گرفته بودی و خودت رانندگی میکردی.کت و شلوار مشکی پوشیده بودی و پیراهن سفید.بعد ها برایم گفتی:((همون شب که میخواستم بیام خواستگاری،رفته بودم سرکوچه برای مامانم خرید کنم.سجاد رو دیدم ایستاده بود توی مغازه.خواستم بگم یه دست کت و شلوار شیک داری بدی بپوشم بیام خواستگاری؟دیدم خودش با دمپایی وایساده اونجا!))
خندیدی،از همان خنده های بلند و کودکانه و گفتی:((راستش،هرچی پول گیرم می اومد،خرج پایگاه میکردم و چیزی ته کاسه نمیموند برای پس انداز.))
آدم ولخرجی بودی.این را بعدها فهمیدم.شاید نشود گفت ولخرج.از این دست آدم هایی بودی که پول به جانشان بسته نیست و این البته نمیتواند بد باشد.
شبی که قرار بود فردایش عقد کنیم،مادرت پارچه ساتن سفید و طلایی را به خانه مان آورد:((سمیه جان،خودت هویه کاری ش کن و دورش گل بزن.برای سابیدن قند روی سرت میخوام.))
➖➖➖➖➖➖➖➖
@tollabolkarimeh