eitaa logo
طلاب الکریمه
12.3هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
«هر آنچه که یک بانوی طلبه لازم است بداند را در طلاب الکریمه بخوانید»🧕 📌 منبع: جزوات و نمونه سوالات طلبگی و اخبار روز ارتباط با ادمین: @talabetooba
مشاهده در ایتا
دانلود
پسر اسماعیل هنیه در صفحه x خود منتشر کرد. @tollabolkarimeh
فایننشال‌تایمز : در پی حملات حزب‌الله به کریات شمونه در شمال فلسطین اشغالی تنها 3هزار نفر از 24هزار ساکن آن در این شهرک باقی مانده‌اند @tollabolkarimeh
۲۵۰۰ عملیات حزب‌الله در ۳۰۰ روز حمایت از مردم فلسطین بیش از ۲۰۰۰ کشته و زخمی از دشمن. آوارگی و فرار ۲۳۰ هزار شهرک‌نشین. سرنگونی ۸ پهپاد اسرائیلی. هدف‌گیری ۳۹۱ مقر و ۱۰۲ پایگاه نظامی. @tollabolkarimeh
🏴 تدابیر اربعین 1⃣ ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ 👣 مقدمه: ▪️بطور کلی بهتر است که تدابیر اصلاح تغذیه، مزاج و اصلاح سبک زندگی، رعایت شود و فرد در تعادل مزاجی باشد. قبل از رفتن به پیاده‌روی اربعین، با توجه به این‌که روز اربعین در ماه‌های تابستان واقع شده و هوا بسیار گرم است؛ قبل از حرکت، تمرین کند و خود را به شرایط سفر مانند: بیداری تشنگی گرسنگی تغذیه‌ی سفر پیاده‌روی و فعالیت گرما و راه رفتن در هوای گرم آفتاب و... عادت دهد. 👈تغییر یکباره‌ی همه‌ی این‌ها، شخص را دچار شوک مزاجی می‌کند و قطعا بیماری‌ها و مشکلات مزاجی را به همراه دارد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📕منابع مورد استفاده : حفظ الصحه ناصری، ص ۱۸۹. ادامه دارد... @tollabolkarimeh
12.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 پرسش و پاسخ | تفاوت عقاید اصحاب سیدالشهدا با شیعیان کنونی ◻️حجت‌الاسلام‌والمسلمین جباری: نمی‌توان ادعا کرد که همه کسانی که در جبهه حق قرار گرفتند در یک درجه اعتقادی بودند، نخیر؛ درجات متفاوت بوده و نقش و جایگاه ائمه علیهم السلام در طول آن ۲۵۰ سال به صورت تدریجی آشکار شده است. @tollabolkarimeh
❇️ فقه، یک دانش بشری و شریعت بخشی از دین است 🔻آیت‌الله علیدوست، در نشست تخصصی «ظرفیت شناسی فقه در حل مسائل مستحدث»: ◻️ فقه، یک دانش بشری و شریعت بخشی از دین است که اعتبارات دین را بیان می‌کند. فقه منابع محدود دارد و حوادث نامحدود است فقه می‌خواهد شریعت را از منابع کشف کند. شریعت معصوم و من الله است. در شریعت تعدد، اختلاف و خطا نداریم. اما در فقه، چون بشری است، ممکن است خطا باشد و اختلاف و تعدد در آن است. ◻️ ادعای فقه این است که من می‌خواهم شریعت را کشف کنم و در اختیار مکلفان بگذارم. ◻️ اصول فقه در برخی از مباحث چاق شده است که باید رژیم بگیرد، اصول فقه در بسیاری از مسائل خالی و دفتر اولش نوشته شده است. @tollabolkarimeh
حریم عشق ♡ لحظه شماری می‌کنم برای دیدارت. لرزش دستانم گواه بر دل بی قرارم هست. مگر عاشق چقدر می‌تواند منتظر بماند‌، لحظه‌های بی قراری برای دیدارت لحظه شماری می‌کنم، می‌خواهم به نجوای دل انگیز دیدارت برسم. آرامش کنار سجاده به روحم آرامش می‌بخشد وقتی به کنار سجاده می‌رسم دیگر متوجه می‌شوم دیدارت نزدیک شده تپش قلبم را در تمام وجودم احساس می‌کنم، با اولین سجده به درگاهت تمام غم هایم را فراموش می‌کنم بزرگیت، کرامتت، من را شرمنده درگاهت می‌کند. دیدارت را با عشقی که بر قلبم سرازیر شده به پایان می رسانم دستم را بر روی تبرکی شال سبز آقاسید می‌کشم سپس با خودم می‌گویم <<السلام علیک یا ابا عبدالله>> این شال سبز همان شالی است که پارسال از سمت خادم حرم پاک سیدالشهدا به دستم رسید، خادم امام حسین برای تطهیر سنگ قبر پاک حرم سیدالشهدا آن را روی مزار می‌کشیده است، واقعا هم نشینی باعث رشد می‌شود این پارچه هم یک روز ارزش مادی نداشت با کشیده شدنش بر روی مزار پربرکت آقا با برکت شد. خداوندا من را نیز همنشین صلحا و مقربان درگاهت بگردان تا به سبب آنان ارزشی از کرامت یاران نصیب من بشود ای مهربان‌ترین مهربانان ای عشق روزهای آرام و نا آرام. ✍ به قلم فاطمه داوودی @tollabolkarimeh
فرزند ایران اسمش را برای ارادت به قمرمنیر بنی هاشم علیه السلام عباس گذاشتند، همان که در معرفت همتایی برایش نبود و در وفای به عهد. عباس بابایی در قزوین به دنیا امد، با خانواده‌ای مثل بیش‌تر خانواده‌های ایرانی مذهبی. از کودکی عاشق خلبانی بود. در قزوین تحصیل کرد، در کنکور رشته پزشکی قبول شد اما آن‌ را رها کرد وارد رشته خلبانی نیروی هوایی ارتش شد. آن‌قدر هوش، نبوغ و استعداد در خلبانی هواپیمای F5 نشان داد که برای آموزش هواپیمای جدیدF14 او را راهی امریکا کردند. بعد از پرواز؛ عشق دومش دختر دایی‌اش بود که با وی ازدواج کرد و حاصل آن سه فرزند شد به نام‌های سلما، محمد و حسین. او با دید عمیق و وسیع خود؛ برای مبارزه با ظلم رژیم شاهنشاهی و رفع نابرابری‌ها وارد مبارزه علیه پهلوی شد. بعد از انقلاب کار او دشوارتر بود، با شخصیت مذهبی و اعتقادات راسخ خود جلوی بسیاری از انحرافات ارتش ایستاد و رئیس انجمن اسلامی پایگاه هشتم شکاری اصفهان انتخاب شد‌. با افزایش کارهای منافقین و عقاید انحرافیشان با هدف نابودی ارتش؛ تلاش‌ بسیاری را برای اگاهی بخشی و حفظ نیروهای مومن و انقلابی و حراست ازدستاوردهای انقلاب اسلامی ایران کرد و اجازه نداد منافقین به خواسته‌هایشان برسند. عشق به پرواز؛ خدمت به اسلام و ایران همراه با مهارت و ورزیدگی موجب موفقیت او در بسیاری از عملیات‌هایش می‌شد و درجه و رتبه‌اش ارتقاء می‌یافت. ابتدا درجه سرهنگی، سرتیپی، فرماندهی پایگاه هشتم شکاری اصفهان و معاونت عملیاتی فرماندهی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی به او محول گشت. بیش از سه هزار ساعت پرواز و 60 ماموریت جنگی را با موفقیت به انجام رسانید. با آن‌که فرمانده بود می‌گفت:《اگر پرواز نکنم، احساس ضعف خواهم کرد زیرا هستی خود را در میدان جنگ می­‌بینم》 سرتیپ سرلشکر بابایی با درایت مدیریت و هوشمندی خود خدمات بسیاری در جنگ تحمیلی به انقلاب کرد. نامش را همراه با همسرش برای حج نوشته بود تا پای پرواز رفت اما نتوانست خود را راضی کند گفت: 《مکه من این مرز و بوم است. مکه من آب­های گرم خلیج فارس و کشتی­هایی هستند که باید سالم از آن عبور کنند، تا امنیت برقرار نباشد، من مشکل می­‌توانم خودم را راضی کنم.》 در آخرین تماس با همسرش که در مکه بود گفت خود را برای عید قربان به او می رساند. روز عید قربان؛ پانزدهم مردادماه 1366 با هواپیمای دو کابینه"اف -5" در تبریز، پس از بمباران مواضع دشمن و انجام ماموریت، هواپیمایش مورد اصابت گلوله‌های تیربار ضد هوایی قرار گرفت. گلوله حنجره شهید بابائی را پاره کرده در سن 37 سالگی به عهدش وفا کرد ذبیح‌الله شد. در وصیت نامه‌اش برای خود همسر و فرزندانش ارزوی شهادت کرده بود و خود را هنوز بدهکار انقلاب اسلامی می‌دانست. او فرزند اسلام بود و عامل قران در تمام لحظه‌های حیات و حتی لحظه مرگ که خدا در قران فرمود: 《و اوفوا بعهد الله اذا عاهدتم ...》 راهش پر رهرو باد. ✍ فاطمه تیر انداز @tollabolkarimeh
8.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درباره بد حجابی در مجالس امام حسین علیه السلام @tollabolkarimeh
حیفِ درخت 🌲 بی حوصله و دست به چانه نشسته‌ام وسط کل کل‌های یک انگلیسی و آمریکایی‌. وقتی لارا با دیدن کنگره‌های سنگی برج لندن فخر می‌فروشد که "این‌ها را ببین چقدر شگفت انگیز است!" تنها حسی که دارم بی‌تفاوتی‌ است. مثل یک ایموجی با لب خطی شکل و بی انهنا. کتاب را می‌بندم و خودم را به نوشیدنی گرم دعوت می‌کنم. البته نه در کافه لینگتون لندن. توی آشپزخانه‌ نقلیِ خانه‌ی خودمان. بسته‌ی قهوه فوری را باز می‌کنم. دانه‌های ریزی از پوسته‌ی پلاستیکی دل می‌کنند و جست و خیز کنان می‌پرند ته لیوان. روی هم تلنبار می‌شوند. مثل یک تپه‌ی کوچک شنی. آب جوش را که می‌ریزم روی سرشان، بوی تلخ خوشایندی می‌پیچد زیر بینی‌ام. لبخندم کش می‌آید‌. نفس عمیقی می‌کشم. بسته‌ی خالی قهوه را می‌اندازم توی سطل و لیوان قهوه‌ام را با خودم می‌برم به اتاق. به کنج تاریک و روشن همیشگی‌ام. کتابم را دوباره باز می‌کنم. می‌روم سراغ ادامه‌ی داستان. بعضی وقت‌ها آدم فکرش را نمی‌کند که برود سراغ یک سری داستان‌ها. ولی آدمی‌زاد غیر پیش‌بینی تر از این‌ حرف‌هاست. این‌ را وقتی از نمایشگاه کتاب خرید کردم بیشتر درک کردم. وقتی کتاب‌هایی خریدم که عمرا فکر می‌کردم بخرمشان. قهوه‌ام هنوز داغ است. ورق می‌زنم. می‌روم بالا تا نوک چرخ و فلکِ چشم لندن! تصوری از کلیسای سنت پل و برج ساعت بینگ بن ندارم. نمی‌توانم مثلا بگویم کاخ باکینگهام از بالای چرخ و فلک چطوری دیده می‌شود. ولی سرم گیج می‌رود از تصور آدم‌ها و ماشین‌ها و ساختمان‌های کوچک و مورچه‌ایی زیر پاهایم. کتاب را می‌بندم. قهوه‌ام را مزه می‌کنم. وقتی می‌خواستم از کتاب و کتابخوانی بنویسم فکرش را نمی‌کردم، وسط بدترین کتاب عمرم نشسته باشم. بعدش دیدم چه اشکال دارد. آدم‌ که نباید همیشه بیاید و از کتاب‌های خوب و داستان‌های تراز بگوید. بعضی وقت‌ها لازم است از کتاب‌هایی که نباید خوانده شوند گفت. مثل خیلی از فیلم‌هایی که نباید دیده شوند و موسیقی‌هایی که نباید شنیده شوند. اسم این کتاب‌ها را محمد رضا شهبازی گذاشته بود "حیف درخت‌" گاهی حتی "ظلم به تاریخ روییدنی‌ها". حالا یکی از آنها نشسته است رو به رویم. اسم هم در کرده‌ است از قضا. می‌خواهم نقدش کنم. زرد نویسی بخوانمش. سطحی و بی‌فایده خطابش کنم حتی. قبلا کتاب‌های این مدلی نصیبم شده بود. بوف کور صادق هدایت نمونه‌اش. چند صفحه بیشتر نخوانده بودمش. بعدش هیچ وقت نرفتم سراغش. استادی داشتم که می‌گفت: "اگر حس کردید که کتابی به درد شما نمی خورد و شما را جذب نکرده است، بدون هیچ شرمندگی و شک و تردیدی بگذاریدش کنار. به جای اینکه کتاب های بیشتری بخوانید و در نهایت هیچ چیزی یاد نگیرید بهتر است کتاب های خوب را دو بار یا حتی بیشتر بخوانید." کتاب را می‌بندم، شاید آخرین باری باشد که کنار فنجان قهوه‌ام می‌بینمش. ✍ سیده زهرا رضائی @tollabolkarimeh
12.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با غیرت بنویس؛ ❗️ قطعه؛ عقیلة العربم من نوای؛ کربلایی حسین‌طاهری 🔗 مشاهده و دریافت نسخه با کیفیت از طریق حساب تلگرام امکان‌پذیر است اگر حال مناسبی پیدا کردین با انتشار ویدئو در ثواب نشر سهیم شوید. @tollabolkarimeh